معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.5K photos
13.1K videos
3.25K files
2.82K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
چو خرمشاه عشق از دل برون جست

که باشد که خوش و خرم نگردد


#مولانای_جان
به حق روی تو که من چنین رویی ندیدستم
چه مانی تو بدان صورت که از مردم شنیدستم

چنین باغی در این عالم نرسته‌ست و نروید هم
نه در خواب و نه بیداری چنین میوه نچیدستم

#مولانای_جان
دعای یک پدر نبود دعای صد نبی باشد
کز این سان دولتی گشتم بدین دولت رسیدستم

شنیدم ز آسمان روزی که دارم از غمت سوزی
ز رفعت‌های سوز او در این گردش خمیدستم

#مولانای_جان
تو بخوان (برف پیری )
مرضیه
برف پیری

شعر : زنده یاد معینی کرمانشاهی
آهنگ: لشگری

🎤زنده یاد بانو مرضیه
به جان گفتم که چون غنچه
چرا چهره نهان کردی
بگفت از شرم روی او
به جسم اندر خزیدستم

جهان پیر را گفتم که
هم بندی و هم پندی
بگفتا گر چه پیرم من
ولیک او را مریدستم

#مولانای_جان
هر که از روی ارادت پا نهد در راه عشق
عالمی پیش آیدش کز هر دو عالم بگذرد



((جناب هلالی جغتایی))
 روزیکه بود دلت ز جان پر از درد
شکرانه هزاران جان فدا باید کرد

کاندر ره عشق و عاشقی ای سره مرد
بیشکر قفای نیکوان نتوان کرد

#مولانای_جان
مولا جانم
سید خلیل عالی نژاد
مولا جانم جان جانم

#خلیل عالی نژاد
تمام امید و دلخوشی مان فقط و فقط همین مطلب است ، که فرمودند :

تو مگو ما را بدان شه
   بار نیست

با کریمان کارها دشوار نیست

حضرت مولانــا
کیست مولا آنک آزادت کند
بند رقیت ز پایت بر کند

ای گروه مؤمنان شادی کنید
هم‌چو سرو و سوسن آزادی کنید

#مثنوی_مولانا
#حضرت_مولانا

ای هوس‌های دلم بیا بیا بیا بیا
ای مراد و حاصلم بیا بیا بیا بیا

مشکل و شوریده‌ام چون زلف تو چون زلف تو
ای گشاد مشکلم بیا بیا بیا بیا
در دلم بنشسته‌ای بیرون میا
نی برون آی از دلم در خون میا

چون ز دل بیرون نمی‌آیی دمی
هر زمان در دیده دیگرگون میا

#شیخ_عطار_نیشابوری
خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست
طاقت بار فراق این همه ایامم نیست

خالی از ذکر تو عضوی چه حکایت باشد
سر مویی به غلط در همه اندامم نیست

میل آن دانه خالم نظری بیش نبود
چون بدیدم ره بیرون شدن از دامم نیست

#حضرت_سعدی
ای پادشه خوبان
داد از غمِ تنهایی

دل بی تو به جان آمد
وقت است که باز آیی

حافظ
ز دوزخ آنگهی ترسم ، که جز تو مالکی یابم

بهشت آنگاه خوش باشد که تو رضوان من باشی


((جناب فخرالدین عراقی))
ز دوزخ آنگهی ترسم ، که جز تو مالکی یابم

بهشت آنگاه خوش باشد که تو رضوان من باشی


((جناب فخرالدین عراقی))
یا رب چیست جوش من
این همه روی پوش من
چونک مرا توی توی
هم یک و هم هزار من

عشق تو است هر زمان
در خمشی و در بیان
پیش خیال چشم من
روزی و روزگار من

#مولانای_جان
بازآی که یار بر سر پیمانست
از مهر تو برنگشت صد چندانست

تو بر سر مهری که ترا یکجانست
او چون باشد که جان جان جانست


#مولانای_جان
با شاه هر آنکسی که در خرگاهست
آن از کرم و لطف و عطای شاهست
با شاه کجا رسی بهر بیخویشی
زانجانب بیخودی هزاران راهست

#مولانای_جان