معرفی عارفان
1.23K subscribers
33.8K photos
12.3K videos
3.21K files
2.75K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
باده رفت از خویش، یارِ چشمِ مَدهوشِ تو شد
شد تکلّم خون، [به] رنگِ لعلِ مِی نوشِ تو شد
شیرِ انوارِ تجلّی را چو می‌کردند صاف
دُردِ او مهتاب، صافِ او بناگوشِ تو شد

شوکت بخاری
این سروده‌ی شوکتِ بخاری را میرزاطاهرِ نصرآبادی نیز در تذکره‌ی خود آورده، ولی اینچنین

باده از خود رفت و نازِ چشمِ مَدهوشِ تو شد
شد تکلّم خون و رَنگِ لعلِ خاموشِ تو شد
شیرِ انوارِ تجلی را چه می‌کردند صاف
دُردِ آن مهتاب و شهدِ آن بناگوشِ تو شد.

#شوکت‌بخاری
#شاه‌شوکت‌قلندربخاری
عشق اول به دل سوخته آدم زد
مایه ور شد ز دل آدم و بر عالم زد

در دل و جان ملک شور قیامت افتاد
زان نمک کز لب خود بر جگر آدم زد

تن خاکی که همان دید ز انسان ابلیس
مشت خاکی است که بر دیده نامحرم زد

من همان روز ز جمعیت دل شستم دست
که صبا دست در آن طره خم در خم زد

چون گل صبح به خون شست همان دم رخسار
به خوشی یک دو نفس هر که درین عالم زد

برد از دست و دل تاجوران گیرایی
پشت پایی که به دولت پسر ادهم زد

شادی برد نیرزد به حریف آزاری
بیش برد آن که درین دایره نقش کم زد

پای خم را مده از دست به افسون صلاح
که مرا راه خرابات زد و محکم زد

در شکنجه است ز شورابه دریا دایم
هر که چون دانه گوهر ز یتیمی دم زد

هر که قد ساخت دو تا پیش حق از بهر بهشت
بوسه بر دست سلیمان ز پی خاتم زد

معنی از دعوی گفتار قلم را لب بست
عیسی این مهر خموشی به لب مریم زد

گر چه جان بخش بود همچو مسیحا نفست
پیش آن آینه رخسار نباید دم زد

صائب از عشق چسان قامت خود راست کند؟
که فلک از ته این بار گران پس خم زد

#صائب_تبريزی
تو. معنی " صبر" افتادن نظر است
بر آخر کار "فرجام نگری"

و معنی " بی صبری"
نارسیدن نظر است
به آخر کار
" کوته بینی"



حضرت شمس تبریزی
حال من خستهٔ گدا می‌دانی
وین درد دل مرا دوا می‌دانی

با تو چه کنم قصهٔ درد دل ریش؟
ناگفته چو جمله حال ما می‌دانی

#عراقی
آتش است این بانگ نای و نیست باد 
 هر که این آتش ندارد نیست باد


#مثنوی_مولانا


📘این نغمه نی در واقع آتش است یعنی کلام گرم و آتشین اولیاء الله است و معلول بادها و هواهای نفسانی نیست و هر کس که از این آتش بهره ای ندارد عدمش بهتر از وجودش است .
شادی بطلب که حاصل عمر دمی است
هر ذرّه ز خاک کیقبادی و جمی است

احوال جهان و اصلِ این عمر که هست
خوابی و خیالی و فریبی و دمی است

((حکیم عُمر خیام نیشابوری))
فعل‌ هایی که ز ما دیدی و نپسندیدی
به خداوندی خود پرده بپوش ای ستار


((حضرت سعدی شیخ اجل))
هستم
ز غمش
چنان پریشان
که مپرس


#مولانای_جان
تا نسوزد عقل من در عشق تو در عشق تو
غافلم نی عاقلم ، باری بیا رویی نما 


((حضرت مولانای بلخی))
" هر که را مشک نصیحت سود نیست
  لاجرم با بوی بد خو کردنی است "

#مثنوی_مولانادفترچهارم


📘آن کسی که خود را از موهبت نصیحت محروم می کند,لاجرم وجود خود را باناشایسته ها عجین می کند...
دنیا طلبان باد فروش‌اند همه
بی‌مغز چو طبل و پرخروش‌اند همه
هرجا سخن کاه و جو آید به میان
این طایفه چون الاغ، گوش‌اند همه

میرزا ابوطالب مایل هروی
قرن۱۱-۱۲
بر سری کز سایهٔ قسمت رضاست
آسمان در آسمان بالِ هماست
زلفش از کاکل پریشا‌ن‌خاطر است
زیردستِ چون خودی بودن بلاست

عباس‌قلی‌خان شاملو
حاکم هرات، قرن ۱۱
با من صنما دل یک دله کن
گر سر ننهم آنگه گله کن

مجنون شده‌ام از بهر خدا
زان زلف خوشت یک سلسله کن

سی پاره به کف در چله شدی
سی پاره منم ترک چله کن

مجهول مرو با غول مرو
زنهار سفر با قافله کن

ای مطرب دل زان نغمه خوش
این مغز مرا پرمشغله کن

ای زهره و مه زان شعله رو
دو چشم مرا دو مشعله کن

ای موسی جان شبان شده‌ای
بر طور برو ترک گله کن

نعلین ز دو پا بیرون کن و رو
در دشت طوی پا آبله کن

تکیه گه تو حق شد نه عصا
انداز عصا و آن را یله کن

فرعون هوا چون شد حیوان
در گردن او رو زنگله کن

#مولانای_جان
Ba Man Sanama
Homayoun Shajarian
🎼 با من صنما
همایون شجریان
سایه وی است و نور او جمع وی است و دور او

نور ز عکس روی او سایه ز عکس موی او


#مولانای_جان
خار شد این جان و دل در حسد آینه
کو چو گلستان شده‌ست از نظر عبهری

گم شده‌ام من ز خویش گر تو بیابی مرا
زود سلامش رسان گو که خوشی خوشتری

#مولانای_جان
بازرهان خلق را از سر و از سرکشی
ای که درون دلی چند ز دل درکشی

ای دل دل جان جان آمد هنگام آن
زنده کنی مرده را جانب محشر کشی


#مولانای_جان
خلوت نشین خاطر دیوانه ی منی…
#استاد_شفیعی_کدکنی
آهنگ زیبا_شام مهتاب
داریوش
تو دونسته بودی
که خوش باورم من..