معرفی عارفان
1.26K subscribers
34.3K photos
12.4K videos
3.22K files
2.78K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
می گوید
تو به رقص به خدا رسیده ای،
گفت:
تو نیز رقصی بکن، به خدا برسی...

مقالات #شمس
جوانمردا

تا قعر نفسِ کافر، راه دراز است،
و از صد هزار سالک یکی آنجا نرسد،
وبه کفر ثالث که در نهاد آدمی تعبیه است بینا نگردد.
اول کفر علم بود ، سپس کفر عمل بود ، سپس کفر ثالث رو بنماید، و اینجا هر کس را راه نیست، و چندین هزار واصلان در این مقام کشته و افتاده اند و از اینجا راه بدر نبرده اند.!

پنداری که اطلاع بر عیوب نفس کافر کار هر کسی است ؟
هیهات!"جز اهل عنایت را این اطلاع مبذول نیست".

حضرت عین القضات همدانی
.
چاهِ مُظلِم گشت، ظلمِ ظالمان
  این چنین گفتند جمله عالمان

ستمِ ستمکاران، چاهی بس تاریک است، و همهٔ خردمندان جهان همین مطلب را گفته اند.

هر که ظالمتر، چَهَش با هول تر
  عدل فرموده ست: بَتََّر را بتر

زیرا واقعیت اینست که هرکس ستمکارتر باشد، چاهش هولناکتر است. اصولاً عدالت الهی چنین اقتضا کرده است که هر عملی را جوابی است متناسب با آن. پس هر عملی که بدي بیشتری داشته باشد، جزای آن نیز همانطور است.

ای که تو از ظلم، چاهی می کَنی
  از برای خویش، دامی می کَنی

ای کسی که از روی ستم، چاهی برای دیگران حفر می کنی، بدان که با این کار، دامی برای خود فراهم ساخته ای.پس حضرت مولانا ظالمان و ستمگران را به کسانی تشبیه می‌کند که با رفتارِ بیدادگرانهٔ خود گویی برای دیگران چاه می‌کنند اما غافل هستند که سرانجام آن چاه مانند دامی خودِ چاهکن را در آن خواهد افکند. در حقیقت ظلم به دیگران همانند دامی است که ظالم را به سوی چاهِ سرنگونی سوق خواهد داد. به تعبیرِ مولانا، بدخواهی و ستم بر دیگران در نهایت به خودِ شخصِ بدخواه و ستمگر برخواهد گشت و او را نابود خواهد کرد. جلال‌الدین ستمگران را چنین پند می‌دهد که به فکرِ عاقبتِ عملِ ستمگرانهٔ خود باشند و دست از ظلم و تعدی بر دیگران بردارند.

📚مثنوی معنوی حضرت مولانا
کشم آهی که گردون پر شرر شی
دل دیوانه‌ام دیوانه‌تر شی

بترس از برق آه سوته دیلان
که آه سوته دیلان کارگر شی

#باباطاهر
شاه ما از جمله شاهان پیش بود و بیش بود
زانک شاهنشاه ما هم شاه و هم درویش بود

شاه ما از پرده برجان چو خود را جلوه کرد
جان ما بی‌خویش شد زیرا که شه بی‌خویش بود


#مولانای_جان
شاه ما از جان ما هم دور و هم نزدیک بود
جان ما با شاه ما نزدیک و دوراندیش بود

صاف او بی‌درد بود و راحتش بی‌درد بود
گلشن بی‌خار بود و نوش او بی‌نیش بود

#مولانای_جان
#شیخ_عطار_نیشابوری

غم از آن دارم که بی تو همچو حلقه بر درم
تا تو از در در نیایی از دلم غم کی شود

خلوتی می‌بایدم با تو زهی کار کمال
ذره‌ای هم‌خلوت خورشید عالم کی شود
الا ای باغبان این سرو بنشان
و گر صاحب دلی آن سرو برکن

جهان روشن به ماه و آفتاب است
جهان ما به دیدار تو روشن

#حضرت_سعدی
عاشقم بر رنج خویش
و درد خویش

بهر خشنودی شاه فرد خویش


#مولانای_جان
Audio
شاهنامه ی فردوسی
فرانک، زمینه ساز قیام کاوه ی آهنگر
فرانک= مادر فریدون
مدرس: دکتر پگاه تلاوری
فایل اول
ابلیس در رگهاء بنی آدم در آید ، اما در سخن درویش در نیاید، آخر متکلم درویش نیست!
این درویش فانیست محو شده!
سخن از آن سر می آید!
چنانک پوست بز را نای انبان کردی بر دهان نهادی در می دمی،
هر بانگی که آید بانگ تو باشد نه بانگ بز!
اگر چه از پوست بز می آید
زیرا بز فانی شده است!
و همچنین بر پوست دهل می زنی بانگی می آید، و آن وقت که آن حیوان زنده بود اگر پوست زدی بانگ آمدی؟ !

داند آنکس که او خردمندست
که ازین بانگ تا بدان چندست

از ضرورت گفته می آید این مثال که ""درویش کامل! "" متکلم خداست.


مقالات شمس تبریزی
🇯
Audio
درس گفتار آشنایی با زندگی شمس تبریزی
فایل دوم
مدرس: دکتر پگاه تلاوری
کودکی شمس تبریزی
یار شو تا یار بینی بی‌عدد

زانک بی‌یاران بمانی بی‌مدد

#مولانای_جان
سلیمانی نکردی در ره عشق

زبان جمله مرغان را چه دانی!


#مولانای_جان
#مولانای_جان

        گرچه من خود ز عدم
       دلخوش و خندان زادم

          عشق آموخت مرا
          شکل دگر خندیدن
ای دل گر ازین حدیث آگاهی تو
زین تفرقهٔ خویش چه میخواهی تو

یک لحظه که از حضور غایب مانی
آن لحظه بدانکه مشرک راهی تو

#مولانای_جان
جز صورت عشق حق
هر چیز که من دیدم

نیمیش دروغ آمد نیمیش دغل دارد

#مولانای_جان
ای کاش! به سوی وصل راهی بودی
یا در دلم از صبر سپاهی بودی

ای کاش! چو درعشق تومن کشته شوم
جز دوستی توام گناهی بودی

#عراقی_رباعی