مولانا می گفت که درختان میبینم و باغها
و دریای آب صافی خوش جان فزای که صفت آن دریا در گفت نگنجد از لطف؛ و درختان که بیخ آن را در اسفل نگویم و شاخ آن از سدره المنتهی گذشته و سایه ها و سبزه های خوش و ایشان هیچ نمی بینند در عشق ، سری و سروری..
#مقالات_شمس_باغ_عشق
و دریای آب صافی خوش جان فزای که صفت آن دریا در گفت نگنجد از لطف؛ و درختان که بیخ آن را در اسفل نگویم و شاخ آن از سدره المنتهی گذشته و سایه ها و سبزه های خوش و ایشان هیچ نمی بینند در عشق ، سری و سروری..
#مقالات_شمس_باغ_عشق
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌳🍀🌸🌳🍀🌸🌳
🌳درخت نماد زندگی
🍀و باروری و سربلندی
🌸در نزد ما ایرانیان است.
🌳با کاشت هر درخت
🍀روحی تازه به
🌸کالبد زمین دمیده میشود.
روز درختکاری گرامی باد 🌳☘🌸
🌳درخت نماد زندگی
🍀و باروری و سربلندی
🌸در نزد ما ایرانیان است.
🌳با کاشت هر درخت
🍀روحی تازه به
🌸کالبد زمین دمیده میشود.
روز درختکاری گرامی باد 🌳☘🌸
نیست آسان عشـــــق جانان باختن
دل فشاندن بعــــد از آن جان باختن
عشـــــق را جان دگر باید از آنک
با چنین جان عشـــــق نتوان باختن
#عطار
دل فشاندن بعــــد از آن جان باختن
عشـــــق را جان دگر باید از آنک
با چنین جان عشـــــق نتوان باختن
#عطار
آن کـس که لـوای عشـــق بر دوش آید
بـا نیستـــیِ ابـــد هـــم آغــــوش آید
گـر صــــور دمنـد و گـر مسیحـــا آرند
این کشته نه مستی ست که با هوش آید
#عرفی_شیرازی
بـا نیستـــیِ ابـــد هـــم آغــــوش آید
گـر صــــور دمنـد و گـر مسیحـــا آرند
این کشته نه مستی ست که با هوش آید
#عرفی_شیرازی
چون جان سپردنیست به هر صورتی که هست
در کوی عشق خوشتر و بر آستان دوست
با خویشتن همیبرم این شوق تا به خاک
وز خاک سر برآرم و پرسم نشان دوست
#سعدی
در کوی عشق خوشتر و بر آستان دوست
با خویشتن همیبرم این شوق تا به خاک
وز خاک سر برآرم و پرسم نشان دوست
#سعدی
چشمم از آینه داران خط و خالش گشت
لبم از بوسه ربایان بر و دوشش باد
نرگس مست نوازش کن مردم دارش٨
خون عاشق به قدح گر بخورد نوشش باد
#حافظ
لبم از بوسه ربایان بر و دوشش باد
نرگس مست نوازش کن مردم دارش٨
خون عاشق به قدح گر بخورد نوشش باد
#حافظ
لبش میبوسم و در میکشم می
به آب زندگانی برده ام پی
نه رازش را توانم گفت با کس
نه کس را میتوانم دید با وی..
#حافظ
به آب زندگانی برده ام پی
نه رازش را توانم گفت با کس
نه کس را میتوانم دید با وی..
#حافظ
معرفی عارفان
Dariush – Dariush & Deklamey Eshgh
بزرگا گیتی آرا نقش بند روزگارا
ای #بهار_ژرف
تو میآیی و
باران در رکابت
مژدهی دیدار و بیداری
تو میآیی و همراهت
شمیم و شرم شبگیران
و لبخند جوانهها
که میرویند از تنوارهی پیران . . .!
#شفیعی_کدکنی
ای #بهار_ژرف
تو میآیی و
باران در رکابت
مژدهی دیدار و بیداری
تو میآیی و همراهت
شمیم و شرم شبگیران
و لبخند جوانهها
که میرویند از تنوارهی پیران . . .!
#شفیعی_کدکنی
ای خوشا با تو صبوحی و ز جام سحری
پاسبان بیخبر افتاده و دربان در خواب
فتنه برخاسته و باده پرستان در شور
شمع بنشسته و چشم خوش مستان در خواب
#خواجوی_کرمانی
پاسبان بیخبر افتاده و دربان در خواب
فتنه برخاسته و باده پرستان در شور
شمع بنشسته و چشم خوش مستان در خواب
#خواجوی_کرمانی
برداشت سپیده دم حجاب از طرفی
بگرفت نگار من نقاب از طرفی
گر نیست قیامت از چه رو گشته عیان
ماه از طرفی و آفتاب از طرفی
#شاطر_عباس_صبوحی
بگرفت نگار من نقاب از طرفی
گر نیست قیامت از چه رو گشته عیان
ماه از طرفی و آفتاب از طرفی
#شاطر_عباس_صبوحی
زهی زلفت شکسته نرخ سنبل
گلستان رخت خندیده بر گل
رسانده خط به یاقوت تو ریحان
کشیده سر ز کافور تو سنبل
اگر گل را نباشد برگ پیوند
چه سود از ناله ی شبگیر بلبل
چو از زلفش بدین روز اوفتادم
تو نیز ای شب مکن بر من تطاول
خوشا آن بزم روحانی که هر دم
کند مستی به بادامش تنقل
منه عود ای بت خوش نغمه از چنگ
که ساغر بانگ میدارد که غلغل
بزن مطرب که مستان صبوحی
ز می مستند و "خواجو" از تامل
#خواجوی_کرمانی
گلستان رخت خندیده بر گل
رسانده خط به یاقوت تو ریحان
کشیده سر ز کافور تو سنبل
اگر گل را نباشد برگ پیوند
چه سود از ناله ی شبگیر بلبل
چو از زلفش بدین روز اوفتادم
تو نیز ای شب مکن بر من تطاول
خوشا آن بزم روحانی که هر دم
کند مستی به بادامش تنقل
منه عود ای بت خوش نغمه از چنگ
که ساغر بانگ میدارد که غلغل
بزن مطرب که مستان صبوحی
ز می مستند و "خواجو" از تامل
#خواجوی_کرمانی
تو را غیر این غذای خواب و خور، غذای دیگر است که:
درین عالم آن غذا را فراموش کردهای و به این مشغول شدهای و شب و روز تن را میپروری.
آخر، این تن اسب توست، و این عالم آخور اوست؛
و غذای اسب غذای سوار نباشد، او را به سر خود خواب و خوری است و تنعمی است.
#مولانا_فیه_مافیه
درین عالم آن غذا را فراموش کردهای و به این مشغول شدهای و شب و روز تن را میپروری.
آخر، این تن اسب توست، و این عالم آخور اوست؛
و غذای اسب غذای سوار نباشد، او را به سر خود خواب و خوری است و تنعمی است.
#مولانا_فیه_مافیه
وه که گر من بازبینم روی یار خویش را
تا قیامت شکر گویم کردگار خویش را
یار بارافتاده را در کاروان بگذاشتند
بیوفا یاران که بربستند بار خویش
#سعدی
تا قیامت شکر گویم کردگار خویش را
یار بارافتاده را در کاروان بگذاشتند
بیوفا یاران که بربستند بار خویش
#سعدی
ای سبزیٖ هر درخت و هر باغ و گیا
ای دولت و اقبال من و کار و کیا
ای خلوت و ای سماع و اخلاص و ریا
بیحضرت تو این همه سوداست بیا
مولانا
.
ای سبزیٖ هر درخت و هر باغ و گیا
ای دولت و اقبال من و کار و کیا
ای خلوت و ای سماع و اخلاص و ریا
بیحضرت تو این همه سوداست بیا
مولانا
.
آسمان را...!
ناگهان آبی است!
از قضا یک روز صبح زود میبینی
دوست داری زود برخیزی
پیش از آنکه دیگران
چشم خواب آلود خود را وا کنند
پیش از آنکه در صف طولانی نان
باز هم غوغا کنند
در هوای پشت بام صبح
با نسیم نازک اسفند
دست و رویت را بشویی
حولهٔ نمدار و نرم بامدادان را
روی هُرم گونههایت حس کنی
و سلامی سبز
توی حوض کوچک خانه
به ماهیها بگویی
سفرهات را وا کنی
نان و پنیر و نور
تا دوباره
فوج گنجشکان بازیگوش
بر سر صبحانه ات دعوا کنند
دوست داری
بی محابا مهربان باشی
تازه می فهمی
مهربان بودن چه آسان است...
قیصر_امینپور
ناگهان آبی است!
از قضا یک روز صبح زود میبینی
دوست داری زود برخیزی
پیش از آنکه دیگران
چشم خواب آلود خود را وا کنند
پیش از آنکه در صف طولانی نان
باز هم غوغا کنند
در هوای پشت بام صبح
با نسیم نازک اسفند
دست و رویت را بشویی
حولهٔ نمدار و نرم بامدادان را
روی هُرم گونههایت حس کنی
و سلامی سبز
توی حوض کوچک خانه
به ماهیها بگویی
سفرهات را وا کنی
نان و پنیر و نور
تا دوباره
فوج گنجشکان بازیگوش
بر سر صبحانه ات دعوا کنند
دوست داری
بی محابا مهربان باشی
تازه می فهمی
مهربان بودن چه آسان است...
قیصر_امینپور
خودجوش عاشق بودن، طبيعي عاشق بودن، دينداربودن است. دينداري هيچ ارتباطي با پرستش مسيح، بودا، يا... ندارد. هيچ ارتباطي با مراسم و تشريفاتي كه در كليساها، معابد و مساجد انجام مي شود ندارد. دينداري واقعي، عشق خودجوش است. عشقي كه همواره جامعه با آن مخالفت ورزيده است. ولي يك چيز را به ياد داشته باش: تا زمانيكه به عشق خودجوش دگرگون نشوي، زندگي ات بيهودگي صرف خواهد بود. انسانها با نيرويي نهان و عظيم به دنيا مي آيند و چون گدايان مي ميرند. اين نيرو دست نخورده و واقعيت نيافته باقي مي ماند. عشق دروازه پادشاهي خداوند است. عشق به خاطر خود عشق، چنان زيبا و لطيف، چنان ژرف و تصورناپذير است كه قله هاي رشته كوه هيماليا در مقايسه با آن هيچ است.
#اشو
#اشو