رشوه دادن فقط مادی نیست، مدح و ثنای بیمورد نیز رشوه دادن است.
روزی عَلَویی مُعرِّف قاضی را به خدمت او مَدح میکرد و میگفت که چنین قاضیی در عالَم نباشد، رِشوت نمیستاند بیمیل و بیمُحابا، خالصِ مُخلص جهتِ حق میان خَلق عَدل میکند؛ گفت اینکه میگویی که او رِشوَت نمیستاند این یک باری دروغ است؛ تو مردِ عَلویی از نَسلِ مُصطفی، او را مدح میکنی و ثنا میگویی، این رشوت نیست، و از این بهتر چه رشوَت خواهد بودن که در مقابلۀ او، او را شرح میگویی؟
#فیهمافیهمولانا
فصل ۲۶
هر کِه بِسْتایَد تو را، دُشنام دِهْ
سود و سَرمایه به مُفْلِسْ وام دِهْ
#مثنوی_مولانا
دفتر دوم، بخش ۵۴، بیت ۲۳۳۵
☆ اجازه ندهیم که دیگران از ما تعریف و تمجید کنند زیرا به نفس ما خوراک میدهند و سبب غرور و پندار کمال در ما میشوند و این کار مانعی در راه رشد و پیشرفت معنوی ایجاد میکند.
#رشوه
#ستایش
روزی عَلَویی مُعرِّف قاضی را به خدمت او مَدح میکرد و میگفت که چنین قاضیی در عالَم نباشد، رِشوت نمیستاند بیمیل و بیمُحابا، خالصِ مُخلص جهتِ حق میان خَلق عَدل میکند؛ گفت اینکه میگویی که او رِشوَت نمیستاند این یک باری دروغ است؛ تو مردِ عَلویی از نَسلِ مُصطفی، او را مدح میکنی و ثنا میگویی، این رشوت نیست، و از این بهتر چه رشوَت خواهد بودن که در مقابلۀ او، او را شرح میگویی؟
#فیهمافیهمولانا
فصل ۲۶
هر کِه بِسْتایَد تو را، دُشنام دِهْ
سود و سَرمایه به مُفْلِسْ وام دِهْ
#مثنوی_مولانا
دفتر دوم، بخش ۵۴، بیت ۲۳۳۵
☆ اجازه ندهیم که دیگران از ما تعریف و تمجید کنند زیرا به نفس ما خوراک میدهند و سبب غرور و پندار کمال در ما میشوند و این کار مانعی در راه رشد و پیشرفت معنوی ایجاد میکند.
#رشوه
#ستایش
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عشق خداست و ما عاشق خداییم و خدا ما را برای خودش آفریده.
در تنهایی و درد و سختی به او پناه میبریم و از او کمک میخواهیم، او را در آغوش میگیریم و هر لحظه که دلتنگ شدیم با او سخن میگوییم و.....
ولی
همدم و یار زمینی هم نعمت بزرگیست که وجودِ بسیار موثرش اصلا قابل نفی نیست.
حضور و همراهی یار و همدم خوب، زندگی را بهشت میکند.
آن کِه عالَم مَستِ گُفتَش آمدی
کَلِّمینی یا حُمَیْرا میزَدی
#مثنوی_مولانا
دفتر اول، بخش ۱۱۸، بیت ۲۴۳۸
این بیت اشاره به پیامبر اسلام دارد و میگوید:
حتی حضرت محمد که همه از شنیدن سخنان او سرمست میشدند، گاهی همسرش عایشه را که بسیار دوست میداشت، صدا میکرد و میگفت:
"با من صحبت کن".
حمیرا یعنی گل سرخ کوچک، و چون عایشه صورت سرخ و سفید و زیبایی داشته، پیامبر به او را حمیرا میخواندند.
در تنهایی و درد و سختی به او پناه میبریم و از او کمک میخواهیم، او را در آغوش میگیریم و هر لحظه که دلتنگ شدیم با او سخن میگوییم و.....
ولی
همدم و یار زمینی هم نعمت بزرگیست که وجودِ بسیار موثرش اصلا قابل نفی نیست.
حضور و همراهی یار و همدم خوب، زندگی را بهشت میکند.
آن کِه عالَم مَستِ گُفتَش آمدی
کَلِّمینی یا حُمَیْرا میزَدی
#مثنوی_مولانا
دفتر اول، بخش ۱۱۸، بیت ۲۴۳۸
این بیت اشاره به پیامبر اسلام دارد و میگوید:
حتی حضرت محمد که همه از شنیدن سخنان او سرمست میشدند، گاهی همسرش عایشه را که بسیار دوست میداشت، صدا میکرد و میگفت:
"با من صحبت کن".
حمیرا یعنی گل سرخ کوچک، و چون عایشه صورت سرخ و سفید و زیبایی داشته، پیامبر به او را حمیرا میخواندند.
ما سمیعیم و بصیریم و خوشیم
با شما نامحرمان ما خامشیم
چون شما سوی جمادی میروید
محرم جان جمادان چون شوید
از جمادی عالم جانها روید
غلغل اجزای عالم بشنوید
فاش تسبیح جمادات آیدت
وسوسهٔ تاویلها نربایدت
چون ندارد جان تو قندیلها
بهر بینش کردهای تاویلها
که غرض تسبیح ظاهر کی بود
دعوی دیدن خیال غی بود
بلک مر بیننده را دیدار آن
وقت عبرت میکند تسبیحخوان
پس چو از تسبیح یادت میدهد
آن دلالت همچو گفتن میبود
این بود تاویل اهل اعتزال
و آن آنکس کو ندارد نور حال
چون ز حس بیرون نیامد آدمی
باشد از تصویر غیبی اعجمی
#مثنوی_معنوی
#دفترسوم
#حضرت_مولانا
با شما نامحرمان ما خامشیم
چون شما سوی جمادی میروید
محرم جان جمادان چون شوید
از جمادی عالم جانها روید
غلغل اجزای عالم بشنوید
فاش تسبیح جمادات آیدت
وسوسهٔ تاویلها نربایدت
چون ندارد جان تو قندیلها
بهر بینش کردهای تاویلها
که غرض تسبیح ظاهر کی بود
دعوی دیدن خیال غی بود
بلک مر بیننده را دیدار آن
وقت عبرت میکند تسبیحخوان
پس چو از تسبیح یادت میدهد
آن دلالت همچو گفتن میبود
این بود تاویل اهل اعتزال
و آن آنکس کو ندارد نور حال
چون ز حس بیرون نیامد آدمی
باشد از تصویر غیبی اعجمی
#مثنوی_معنوی
#دفترسوم
#حضرت_مولانا
راهِ لَذَّت از دَرون دان نَز بُرون
اَبْلَهی دان جُستنِ قَصر و حُصون
#مثنوی_مولانا
Seek happiness and beauty within ourselves.
شادی و زیبایی را در درون خودمان جستجو کنیمـ
اَبْلَهی دان جُستنِ قَصر و حُصون
#مثنوی_مولانا
Seek happiness and beauty within ourselves.
شادی و زیبایی را در درون خودمان جستجو کنیمـ
" دشمنی داری چنین در سرّ خویش
مانع عقل است و خصم جان و کیش
#مثنوی_مولانا دفترسوم
📘 آدمی در درون خود ابلیسی دارد که دشمن اوست و از خردمندی بازش میدارد.
مانع عقل است و خصم جان و کیش
#مثنوی_مولانا دفترسوم
📘 آدمی در درون خود ابلیسی دارد که دشمن اوست و از خردمندی بازش میدارد.
" گر خدایش پر دهد پرّ خرد
برهد از موشی و چون مرغان پرد"
#مثنوی_مولانا دفتردوم
📘اگر خداوند ( انسان ) را به نعمت خرد توانا سازد، بال پرواز خواهد یافت و از پستی ها خواهد رست...
برهد از موشی و چون مرغان پرد"
#مثنوی_مولانا دفتردوم
📘اگر خداوند ( انسان ) را به نعمت خرد توانا سازد، بال پرواز خواهد یافت و از پستی ها خواهد رست...
" مردم هنگامه افزون تر شود
کدیه و توزیع نیکوتر رود "
#مثنوی_مولانا دفترسوم
📘هر چه مردم معرکه پسند بیشتر شوند،
معرکه گیران به رونق کسب ومنفعت
خود امید بیشتری پیدا می کنند...
کدیه و توزیع نیکوتر رود "
#مثنوی_مولانا دفترسوم
📘هر چه مردم معرکه پسند بیشتر شوند،
معرکه گیران به رونق کسب ومنفعت
خود امید بیشتری پیدا می کنند...
آن کبوتر را که بام آموخته است
تو مخوان,می رانش,کان پر دوخته ست
#مثنوی_مولانا دفترششم
📘کبوتری که به بام خانه ی تو عادت کرده لازم نیست که آنرا بسوی خود بخوانی.حتی اگر او را از خود برانی,گویی که بالهایش به بام خانه ی تو دوخته است.
کبوتربازان یا کفتر بازان به کبوتری که دست آموز میشود و به خانه ی صاحبش عادت میکند اصطلاحا جلد میگویند.حضرت مولانا بنده ی عاشق را به کبوتر جلد تشبیه کرده است که اگر موقتا توسط نفس اماره از بام حضرت احدیت رانده شود,بالاخره بدان جانب پرواز میکند."
تو مخوان,می رانش,کان پر دوخته ست
#مثنوی_مولانا دفترششم
📘کبوتری که به بام خانه ی تو عادت کرده لازم نیست که آنرا بسوی خود بخوانی.حتی اگر او را از خود برانی,گویی که بالهایش به بام خانه ی تو دوخته است.
کبوتربازان یا کفتر بازان به کبوتری که دست آموز میشود و به خانه ی صاحبش عادت میکند اصطلاحا جلد میگویند.حضرت مولانا بنده ی عاشق را به کبوتر جلد تشبیه کرده است که اگر موقتا توسط نفس اماره از بام حضرت احدیت رانده شود,بالاخره بدان جانب پرواز میکند."
بارِ سنگی بر خری که می جهد
زود بر نِه پیش از آن کو برنهد
#مثنوی_مولانا
📘به عنوان مثال خری که می جهد و جفتک می اندازد،زود باری بر پشتش بگذار پیش از آنکه او باری بر تو نهد.[اگر خر نفست را با طاعت و ریاضت و ذکر حق مشغول نکنی او تو را به خودش مشغول کند.پس پیش از آنکه نفس اماره بر پشت تو بار گناه و عصیان نهد ،تو بار طاعت را بر پشتش بنه].
زود بر نِه پیش از آن کو برنهد
#مثنوی_مولانا
📘به عنوان مثال خری که می جهد و جفتک می اندازد،زود باری بر پشتش بگذار پیش از آنکه او باری بر تو نهد.[اگر خر نفست را با طاعت و ریاضت و ذکر حق مشغول نکنی او تو را به خودش مشغول کند.پس پیش از آنکه نفس اماره بر پشت تو بار گناه و عصیان نهد ،تو بار طاعت را بر پشتش بنه].
ای بخورده از خیالی جامِ هیچ
همچو مستانِ حقایق بَر مَپیچ
#مثنوی_مولانا دفترسوم
📘کنایه از کسانی که ادای انسانهایی را در میآورند که از جام هستی بخش نوشیده اند و مست شده اند ، ادای انسانهای فرهیخته را در میاورند بدون آنکه چیزی در وجودشان داشته باشند و کسب کرده باشند
مانند مستان تلو تلو میخورند و خود را مدهوش نشان میدهند
همچو مستانِ حقایق بَر مَپیچ
#مثنوی_مولانا دفترسوم
📘کنایه از کسانی که ادای انسانهایی را در میآورند که از جام هستی بخش نوشیده اند و مست شده اند ، ادای انسانهای فرهیخته را در میاورند بدون آنکه چیزی در وجودشان داشته باشند و کسب کرده باشند
مانند مستان تلو تلو میخورند و خود را مدهوش نشان میدهند
با گِل اَنداینده (۱)، اِسگالید گِل
دست ، کاری میکند پنهان ز دل ؟
#مثنوی_مولانا دفترسوم
📘انسان که به دست خداوند از گِل ساخته شده ، با خداوند که خمیره او را آفریده به مکر و حیله میپردازد
آیا دست می تواند بدور از نظارت و آگاهی قلب کاری انجام دهد ؟ مسلما نمیتواند
منظور از دست ، بشر است و منظور از قلب هم قدرت و اراده و آگاهی خداوند است
(۱) گِل اَنداینده : کسی که گِل کاری و گِل مالی میکند
دست ، کاری میکند پنهان ز دل ؟
#مثنوی_مولانا دفترسوم
📘انسان که به دست خداوند از گِل ساخته شده ، با خداوند که خمیره او را آفریده به مکر و حیله میپردازد
آیا دست می تواند بدور از نظارت و آگاهی قلب کاری انجام دهد ؟ مسلما نمیتواند
منظور از دست ، بشر است و منظور از قلب هم قدرت و اراده و آگاهی خداوند است
(۱) گِل اَنداینده : کسی که گِل کاری و گِل مالی میکند
آن یکی آمد درِ یاری بزد
گفت: یارش کیستی؟ ای معتمد
رفت آن مسکین و سالی در سفر
در فراق دوست سوزید از شرر
پخته گشت آن سوخته پس بازگشت
باز گِردِ خانهٔ انباز گشت
بانگ زد بر در به صد ترس و ادب
تا بِنَجْهَد بی ادب لفظی ز لب
حلقه زد یارش که بر در کیست؟ آن
گفت: بر در هم تویی ای دلستان
گفت: اکنون چون منی ای من درآ
نیست گنجایی دو من را در سرا...
#مولانا
#مثنوی
گفت: یارش کیستی؟ ای معتمد
رفت آن مسکین و سالی در سفر
در فراق دوست سوزید از شرر
پخته گشت آن سوخته پس بازگشت
باز گِردِ خانهٔ انباز گشت
بانگ زد بر در به صد ترس و ادب
تا بِنَجْهَد بی ادب لفظی ز لب
حلقه زد یارش که بر در کیست؟ آن
گفت: بر در هم تویی ای دلستان
گفت: اکنون چون منی ای من درآ
نیست گنجایی دو من را در سرا...
#مولانا
#مثنوی