#آیه_گرافی🕊
۞إِنَّ اللَّهَ قَادِرٌ عَلَىٰ أَنْ يُنَزِّلَ آيَةً
یقیناً خدا قدرت دارد که معجزه ای نازل کند.
سوره انعام | آیه ۳۷
۞إِنَّ اللَّهَ قَادِرٌ عَلَىٰ أَنْ يُنَزِّلَ آيَةً
یقیناً خدا قدرت دارد که معجزه ای نازل کند.
سوره انعام | آیه ۳۷
اگر، در زندگی نگاهت به داشته هایت باشد ،بیشتر خواهی داشت.
اما اگر مدام به نداشته هایت فکر کنی،
هیچ وقت هیچ چیز برایت کافی نخواهد بود
فکرت رو ترمیم کن...
يك فكر مثبت در روز
ميتواند كل روزت را تغيير دهد
و خالق اين فكر مثبت تو هستی
و نه هيچ كس ديگر ،
منتظر نباش كسی بيايد و
فكر مثبت را در جعبه ذهن تو بگذارد
🌺🌺🌺
یارمهربانم
درود
پگاه یکشنبه ات نیکو
🌺🌺🌺
خورشید هر روز یـاد آور
این نکته است که ما هم
میتوانیم از اعماق تــاریکی
طلوع کنیم و بدرخشیم.
امروز می تـونه همون روزی باشه که
یک تصمیم جسورانـه میگیرید
و این تصمیم خیلی چیزها رو بهتر می کنه.
امروزت درخشان چون خورشید
🌺🌺🌺
شاد باشی
اما اگر مدام به نداشته هایت فکر کنی،
هیچ وقت هیچ چیز برایت کافی نخواهد بود
فکرت رو ترمیم کن...
يك فكر مثبت در روز
ميتواند كل روزت را تغيير دهد
و خالق اين فكر مثبت تو هستی
و نه هيچ كس ديگر ،
منتظر نباش كسی بيايد و
فكر مثبت را در جعبه ذهن تو بگذارد
🌺🌺🌺
یارمهربانم
درود
پگاه یکشنبه ات نیکو
🌺🌺🌺
خورشید هر روز یـاد آور
این نکته است که ما هم
میتوانیم از اعماق تــاریکی
طلوع کنیم و بدرخشیم.
امروز می تـونه همون روزی باشه که
یک تصمیم جسورانـه میگیرید
و این تصمیم خیلی چیزها رو بهتر می کنه.
امروزت درخشان چون خورشید
🌺🌺🌺
شاد باشی
بیا و کشتی ما در شط شراب انداز
خروش و ولوله در جان شیخ و شاب انداز
مرا به کشتی باده درافکن ای ساقی
که گفتهاند نکویی کن و در آب انداز
ز کوی میکده برگشتهام ز راه خطا
مرا دگر ز کرم با ره صواب انداز
بیار زان می گلرنگ مشک بو جامی
شرار رشک و حسد در دل گلاب انداز
اگر چه مست و خرابم تو نیز لطفی کن
نظر بر این دل سرگشته خراب انداز
به نیمشب اگرت آفتاب میباید
ز روی دختر گلچهر رز نقاب انداز
مهل که روز وفاتم به خاک بسپارند
مرا به میکده بر در خم شراب انداز
ز جور چرخ چو حافظ به جان رسید دلت
به سوی دیو محن ناوک شهاب انداز
#حضرت_حافظ
خروش و ولوله در جان شیخ و شاب انداز
مرا به کشتی باده درافکن ای ساقی
که گفتهاند نکویی کن و در آب انداز
ز کوی میکده برگشتهام ز راه خطا
مرا دگر ز کرم با ره صواب انداز
بیار زان می گلرنگ مشک بو جامی
شرار رشک و حسد در دل گلاب انداز
اگر چه مست و خرابم تو نیز لطفی کن
نظر بر این دل سرگشته خراب انداز
به نیمشب اگرت آفتاب میباید
ز روی دختر گلچهر رز نقاب انداز
مهل که روز وفاتم به خاک بسپارند
مرا به میکده بر در خم شراب انداز
ز جور چرخ چو حافظ به جان رسید دلت
به سوی دیو محن ناوک شهاب انداز
#حضرت_حافظ
مائیم ایاز و یار محمود
مائیم عباد و دوست معبود
دل ذره و مهر یار خورشید
عشق آتش و جان عاشقان عود
چون سایه مرا ز خاک برداشت
مهرش چو جمال خویش بنمود
بربست زبان ما به حیرت
چون پرده ز روی کار بگشود
جز جود وجود مطلق حق
در دار وجود نیست موجود
یک جرعه ز دُرد درد ساقی
خوردیم چنان که بود مقصود
مستیم چو سید از می عشق
آسوده شده ز بود و نابود
حضرت شاه نعمتالله ولی
مائیم عباد و دوست معبود
دل ذره و مهر یار خورشید
عشق آتش و جان عاشقان عود
چون سایه مرا ز خاک برداشت
مهرش چو جمال خویش بنمود
بربست زبان ما به حیرت
چون پرده ز روی کار بگشود
جز جود وجود مطلق حق
در دار وجود نیست موجود
یک جرعه ز دُرد درد ساقی
خوردیم چنان که بود مقصود
مستیم چو سید از می عشق
آسوده شده ز بود و نابود
حضرت شاه نعمتالله ولی
۳ دی زادروز شیونفومنی
(زاده ۳ دی ۱۳۲۵ فومن -- درگذشته ۲۳ شهریور ۱۳۷۷ تهران) شاعر
او تحصیلاتش را در رشت و کرمانشاه گذراند و در سال ۱۳۴۶ وارد سپاه دانش شد و یکسال بعد به استخدام آموزش و پرورش مازندران درآمد.
در سال ۱۳۷۲ مبتلا به بیماری نارسایی کلیه شد و برای درمان و دیالیز (تراکافت) بهتهران کوچ کرد و در همین سال لیسانس ادبیات از دانشگاه تربیت معلم گرفت و در سال ۱۳۷۶ پس از سالها تدریس، بازنشسته شد.
وی شعر محلی و بومی گیلکی را تا آنسوی مرزها اشاعه داد و نیز با انتشار مجموعههای شعر فارسی و ارائه قالبهای مرسوم، از شاعران تأثیرگذار شعر معاصر بشمار میرفت. پژوهش در زمینه فرهنگ و ادب گیلان و ارائه مجموعه اشعار گیلکی در قالب غزلیات، منظومهها و دوبیتیهای محلی، از جمله آثار اوست. علاوه بر اینها، ترانهسرایی یکی از جنبههای ادبی و هنری او بود که با مهارت بر موسیقی، آواها و ملودیهای محلی و فارسی در این حوزه، ترانههای متعددی از وی به وسیله خوانندگان نامور خوانده شده است. او در کنار شعر، در حوزه شعر و ادبیات کودکان، قصه و فیلمنامه نیز فعالیت میکرد.
وی در شیوه تخیل و مضمون پردازی شاعران سبک هندی، تشبیهات، استعارات، تصاویر و ترکیب سازی، مضمون یابی و پارادوکسهای زیبایی را در خود داشت که همه اینها در کنار عناصر بومی و چه با اصطلاحات و ترکیبات زبانی گیلک، همانند: این سفر (این دفعه) وعده خلافی، خرسخواری، تن شده، چموش پا تاوه و … به واقع دیده میشود که کلمات را به راحتی دستکاری میکرد و با آنها فضای تخیلی میساخت.
تشخیص زبانی او مربوط به گزینش لطیفترین واژههای رایج بود و ناخودآگاه از واژههای خشک و خشن پرهیز میکرد.
امّا اشعارنو و اشعار سپید از پر دغدغهترین لحظههای سرودن شاعر بوده است که چهره دیگر شاعر را در این قالب به خوبی میبینیم که چقدر از ظرفیتهای بیانی، زبانی، عاطفی و … شاعر را با خود به همراه داشتهاست که تا بدان پایه
با آنهمه غزلهای زیبا و دلنشین گرایش خاصی به سرودن اشعار سپید نشان میدهد.
آرامگاه وی در بقعه سلیمان داراب رشت در کنار مقبره میرزا کوچک جنگلی و مادرش قرار دارد.
گزیده آثار:
پیش پای برگ
یک آسمان پرواز
از تو برای تو
رودخانه در بهار
کوچه باغ حرف
شیون_فومنی
(زاده ۳ دی ۱۳۲۵ فومن -- درگذشته ۲۳ شهریور ۱۳۷۷ تهران) شاعر
او تحصیلاتش را در رشت و کرمانشاه گذراند و در سال ۱۳۴۶ وارد سپاه دانش شد و یکسال بعد به استخدام آموزش و پرورش مازندران درآمد.
در سال ۱۳۷۲ مبتلا به بیماری نارسایی کلیه شد و برای درمان و دیالیز (تراکافت) بهتهران کوچ کرد و در همین سال لیسانس ادبیات از دانشگاه تربیت معلم گرفت و در سال ۱۳۷۶ پس از سالها تدریس، بازنشسته شد.
وی شعر محلی و بومی گیلکی را تا آنسوی مرزها اشاعه داد و نیز با انتشار مجموعههای شعر فارسی و ارائه قالبهای مرسوم، از شاعران تأثیرگذار شعر معاصر بشمار میرفت. پژوهش در زمینه فرهنگ و ادب گیلان و ارائه مجموعه اشعار گیلکی در قالب غزلیات، منظومهها و دوبیتیهای محلی، از جمله آثار اوست. علاوه بر اینها، ترانهسرایی یکی از جنبههای ادبی و هنری او بود که با مهارت بر موسیقی، آواها و ملودیهای محلی و فارسی در این حوزه، ترانههای متعددی از وی به وسیله خوانندگان نامور خوانده شده است. او در کنار شعر، در حوزه شعر و ادبیات کودکان، قصه و فیلمنامه نیز فعالیت میکرد.
وی در شیوه تخیل و مضمون پردازی شاعران سبک هندی، تشبیهات، استعارات، تصاویر و ترکیب سازی، مضمون یابی و پارادوکسهای زیبایی را در خود داشت که همه اینها در کنار عناصر بومی و چه با اصطلاحات و ترکیبات زبانی گیلک، همانند: این سفر (این دفعه) وعده خلافی، خرسخواری، تن شده، چموش پا تاوه و … به واقع دیده میشود که کلمات را به راحتی دستکاری میکرد و با آنها فضای تخیلی میساخت.
تشخیص زبانی او مربوط به گزینش لطیفترین واژههای رایج بود و ناخودآگاه از واژههای خشک و خشن پرهیز میکرد.
امّا اشعارنو و اشعار سپید از پر دغدغهترین لحظههای سرودن شاعر بوده است که چهره دیگر شاعر را در این قالب به خوبی میبینیم که چقدر از ظرفیتهای بیانی، زبانی، عاطفی و … شاعر را با خود به همراه داشتهاست که تا بدان پایه
با آنهمه غزلهای زیبا و دلنشین گرایش خاصی به سرودن اشعار سپید نشان میدهد.
آرامگاه وی در بقعه سلیمان داراب رشت در کنار مقبره میرزا کوچک جنگلی و مادرش قرار دارد.
گزیده آثار:
پیش پای برگ
یک آسمان پرواز
از تو برای تو
رودخانه در بهار
کوچه باغ حرف
شیون_فومنی
من هِمَّتیاَم، کجا بُوَد چون منْ باز؟
عرضه نکُنم به هیچ کس آز و نیاز
با خویشتنم خوش است در پردهٔ راز
گَهْ صید و گهی قید و گهی ناز و گَهْ آز
#رباعی_مولانا
عرضه نکُنم به هیچ کس آز و نیاز
با خویشتنم خوش است در پردهٔ راز
گَهْ صید و گهی قید و گهی ناز و گَهْ آز
#رباعی_مولانا
چه نُقصانْ آفتابی را
اگر تنها رَوَد در رَهْ؟
چه نقصان حشمت مَهْ را
که بیدَستار میآید؟
#دیوان_شمس #غزلیات
اگر تنها رَوَد در رَهْ؟
چه نقصان حشمت مَهْ را
که بیدَستار میآید؟
#دیوان_شمس #غزلیات
« به دست آوردن خود »
چون خود را به دست آوردی خوش می رو،
اگر کسی دیگر را یابی، دست به گردن او درآور
و اگر کسی دیگر را نیابی، دست به گردن خویشتن درآور
چنانکه صوفی هر بامداد نوالهای در آستین نهد
و روی در آن نواله کند، گوید:
ای نواله اگر چیزی دیگر یافتم، تو رَستی
و اگرنه، تو به دستی.
#شمس_تبریزی
این راه، بیهمراهیِ یار دشوار است و سختیاب. با یار که باشی شوقت افزون است و سرعتت دو چندان. با این حال، یافتن یار، بی رفتن میسر نمیشود؛ باید که راه بیفتی تا یار را بیابی. پس اگر در ابتدا همراهی نداری غمگین مباش و بد میندیش؛ «خودت یار خودت باش».
همچون آن صوفی باش که با توشهای اندک و قوتی ناچیز سفر روزانه خود را آغاز میکند؛ میگوید: اگر چیزی دیگر یافتم که چه خوب، و اگر نیافتم، لا اقل این اندک با من است!
با خویشتنم خوش است
زین پس من و من.
#شمس_تبریزی
چون خود را به دست آوردی خوش می رو،
اگر کسی دیگر را یابی، دست به گردن او درآور
و اگر کسی دیگر را نیابی، دست به گردن خویشتن درآور
چنانکه صوفی هر بامداد نوالهای در آستین نهد
و روی در آن نواله کند، گوید:
ای نواله اگر چیزی دیگر یافتم، تو رَستی
و اگرنه، تو به دستی.
#شمس_تبریزی
این راه، بیهمراهیِ یار دشوار است و سختیاب. با یار که باشی شوقت افزون است و سرعتت دو چندان. با این حال، یافتن یار، بی رفتن میسر نمیشود؛ باید که راه بیفتی تا یار را بیابی. پس اگر در ابتدا همراهی نداری غمگین مباش و بد میندیش؛ «خودت یار خودت باش».
همچون آن صوفی باش که با توشهای اندک و قوتی ناچیز سفر روزانه خود را آغاز میکند؛ میگوید: اگر چیزی دیگر یافتم که چه خوب، و اگر نیافتم، لا اقل این اندک با من است!
با خویشتنم خوش است
زین پس من و من.
#شمس_تبریزی
رگِ گُل را بزن ای باغبان با نشترِ خاری
که پیشِ عارضش میگفت خونِ فاسدی دارم
مرا معذور باید داشت چون خواندی رقیبان را
که در کاشانه من هم اعتراضِ واردی دارم
#تأثیر_تبریزی
که پیشِ عارضش میگفت خونِ فاسدی دارم
مرا معذور باید داشت چون خواندی رقیبان را
که در کاشانه من هم اعتراضِ واردی دارم
#تأثیر_تبریزی
حرفِ دمسردیِ واعظ چه بهجا میگذرد
اگر امسال چنین گرمْ هوا میگذرد
مهوشی گرمِ خدنگافکنیِ مژگاناست
تیرماهِ عجبی باز به ما میگذرد !
#تأثیر_تبریزی
اگر امسال چنین گرمْ هوا میگذرد
مهوشی گرمِ خدنگافکنیِ مژگاناست
تیرماهِ عجبی باز به ما میگذرد !
#تأثیر_تبریزی