از دو عالم دردت ای دلدار بس باشد مرا
کافر عشقم اگر غیر تو کس باشد مرا
با تو باشم وسعت دل بگذرد از عرش هم
بی تو باشم هر دو عالم یک قفس باشد مرا
من نمیدانم چسان جانم فداخواهد شدن
این قدر دانم نگاهی از تو بس باشد مرا
عمر خواهم پایدار و جان شیرین بیشمار
بر تو می افشانده باشم تا نفس باشد مرا
هر کسی دارد هوس چیزی نخواهم من جز آنکه
سرنهم در پای جانان این هوس باشد مرا
توتیای دیدهٔ گریان کنم تا بینمش
گر بخاک پای جانان دست رس باشد مرا
جهد کن تا کام من شیرین شود از شهد وصل
فیض تا کس دست بر سر چون مگس باشد مرا
#فیض_کاشانی
کافر عشقم اگر غیر تو کس باشد مرا
با تو باشم وسعت دل بگذرد از عرش هم
بی تو باشم هر دو عالم یک قفس باشد مرا
من نمیدانم چسان جانم فداخواهد شدن
این قدر دانم نگاهی از تو بس باشد مرا
عمر خواهم پایدار و جان شیرین بیشمار
بر تو می افشانده باشم تا نفس باشد مرا
هر کسی دارد هوس چیزی نخواهم من جز آنکه
سرنهم در پای جانان این هوس باشد مرا
توتیای دیدهٔ گریان کنم تا بینمش
گر بخاک پای جانان دست رس باشد مرا
جهد کن تا کام من شیرین شود از شهد وصل
فیض تا کس دست بر سر چون مگس باشد مرا
#فیض_کاشانی
از دو عالم دردت ای دلدار بس باشد مرا
کافر عشقم اگر غیر تو کس باشد مرا
با تو باشم وسعت دل بگذرد از عرش هم
بی تو باشم هر دو عالم یک قفس باشد مرا
من نمیدانم چسان جانم فداخواهد شدن
این قدر دانم نگاهی از تو بس باشد مرا
عمر خواهم پایدار و جان شیرین بیشمار
بر تو می افشانده باشم تا نفس باشد مرا
هر کسی دارد هوس چیزی نخواهم من جز آنکه
سرنهم در پای جانان این هوس باشد مرا
توتیای دیدهٔ گریان کنم تا بینمش
گر بخاک پای جانان دست رس باشد مرا
جهد کن تا کام من شیرین شود از شهد وصل
فیض تا کس دست بر سر چون مگس باشد مرا
#فیض_کاشانی
کافر عشقم اگر غیر تو کس باشد مرا
با تو باشم وسعت دل بگذرد از عرش هم
بی تو باشم هر دو عالم یک قفس باشد مرا
من نمیدانم چسان جانم فداخواهد شدن
این قدر دانم نگاهی از تو بس باشد مرا
عمر خواهم پایدار و جان شیرین بیشمار
بر تو می افشانده باشم تا نفس باشد مرا
هر کسی دارد هوس چیزی نخواهم من جز آنکه
سرنهم در پای جانان این هوس باشد مرا
توتیای دیدهٔ گریان کنم تا بینمش
گر بخاک پای جانان دست رس باشد مرا
جهد کن تا کام من شیرین شود از شهد وصل
فیض تا کس دست بر سر چون مگس باشد مرا
#فیض_کاشانی
خورشید و ماه و اَختَر
رَقصان به گِردِ چَنبَر
ما در میانِ رَقصیم
رَقصان کُن آن میان را
چنبر = حلقه، دایره
#غزل_مولانا
رَقصان به گِردِ چَنبَر
ما در میانِ رَقصیم
رَقصان کُن آن میان را
چنبر = حلقه، دایره
#غزل_مولانا
ای برگ قوّت یافتی
تا شاخ را بشکافتی
چون رَستی از زندان بگو
تا ما در این حبس آن کنیم
ای غنچه گلگون آمدی
وز خویش بیرون آمدی
با ما بگو چون آمدی
تا ما ز خود خیزان کنیم
#غزل_مولانا
تا شاخ را بشکافتی
چون رَستی از زندان بگو
تا ما در این حبس آن کنیم
ای غنچه گلگون آمدی
وز خویش بیرون آمدی
با ما بگو چون آمدی
تا ما ز خود خیزان کنیم
#غزل_مولانا
به راهی که اکثر مردم می روند شک کن،
اغلب مردم فقط تقلید می کنند
از متمایز بودن نترس!
انگشت نما بودن
بهتر از احمق بودن است.
#صادق_هدایت
اغلب مردم فقط تقلید می کنند
از متمایز بودن نترس!
انگشت نما بودن
بهتر از احمق بودن است.
#صادق_هدایت
از آن باده ندانم چون فنایم
از آن بیجا نمیدانم کجایم
زمانی قعر دریایی درافتم
دمی دیگر چو خورشیدی برآیم
بدیدم حُسن را سرمست میگفت
«بلایم من، بلایم من، بلایم»
جوابش آمد از هر سو ز صد جان
«تو رایم من، تو رایم من، تو رایم»
تو آن نوری که با موسی همیگفت
«خدایم من، خدایم من، خدایم»
بگفتم «شمس تبریزی کهای؟» گفت
«شمایم من، شمایم من، شمایم»
#مولانا
از آن بیجا نمیدانم کجایم
زمانی قعر دریایی درافتم
دمی دیگر چو خورشیدی برآیم
بدیدم حُسن را سرمست میگفت
«بلایم من، بلایم من، بلایم»
جوابش آمد از هر سو ز صد جان
«تو رایم من، تو رایم من، تو رایم»
تو آن نوری که با موسی همیگفت
«خدایم من، خدایم من، خدایم»
بگفتم «شمس تبریزی کهای؟» گفت
«شمایم من، شمایم من، شمایم»
#مولانا
زلف و رخسارِ تو
ره بر دلِ بیتاب زنند!
رهزنان قافله را در شبِ مهتاب زنند!
شکوهای نیست
زِ طوفان حوادث ما را
دل به دریازدگان خنده به سیلاب زنند
رهی_معیری
ره بر دلِ بیتاب زنند!
رهزنان قافله را در شبِ مهتاب زنند!
شکوهای نیست
زِ طوفان حوادث ما را
دل به دریازدگان خنده به سیلاب زنند
رهی_معیری
ای محبوسان جهان، چاره ای نمی کنید؟!
آخر بنگرید در این صورتهای خوب و در این عجایبها ، آخر این نقشها را حقیقتها باشد، این صورتها و خیالها که بر این دیوار زندان عالم فانی است.
با چند هزارکس در عالم دوست بودی و خویش پنداشتی و رازها گفتی، اینک نقش از ایشان رفت.
برو به گورستان، سنگهای لحد برگیر، کلوخهایشان میبین محو شده.
بیا تا کوتاه کنیم و این زندان را سوراخ کنیم، و به آنجا رویم که حقیقت آن نقشهاست که ما بر او عاشقیم.
#مجالس_سبعه
مولانای_جان
آخر بنگرید در این صورتهای خوب و در این عجایبها ، آخر این نقشها را حقیقتها باشد، این صورتها و خیالها که بر این دیوار زندان عالم فانی است.
با چند هزارکس در عالم دوست بودی و خویش پنداشتی و رازها گفتی، اینک نقش از ایشان رفت.
برو به گورستان، سنگهای لحد برگیر، کلوخهایشان میبین محو شده.
بیا تا کوتاه کنیم و این زندان را سوراخ کنیم، و به آنجا رویم که حقیقت آن نقشهاست که ما بر او عاشقیم.
#مجالس_سبعه
مولانای_جان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جهان هستی باز است
اما تو بسته هستی
جهان هستی ساده و در دسترس است
اما تو مانند ماز پیچیده ایی
جهان هستی سالم و سلامت است
اما تو بیمار شده ای
پس اینقدر بدبختی ها و رنج هایت را تقصیر دنیا نینداز
هیچ کاری برای جهان هستی نباید کرد.
کاری برای تو باید انجام شود
و هیچ کس،دیگر نمیتواند این کار را برایت انجام دهد، فقط خودت باید انجامش،دهی، فقط خودت
چون خودت علت همه بدبختی های خودت هستی، و هر چه زودتر به این پی ببری، زودتر از آنها خلاص خواهی شد.
اوشو
اما تو بسته هستی
جهان هستی ساده و در دسترس است
اما تو مانند ماز پیچیده ایی
جهان هستی سالم و سلامت است
اما تو بیمار شده ای
پس اینقدر بدبختی ها و رنج هایت را تقصیر دنیا نینداز
هیچ کاری برای جهان هستی نباید کرد.
کاری برای تو باید انجام شود
و هیچ کس،دیگر نمیتواند این کار را برایت انجام دهد، فقط خودت باید انجامش،دهی، فقط خودت
چون خودت علت همه بدبختی های خودت هستی، و هر چه زودتر به این پی ببری، زودتر از آنها خلاص خواهی شد.
اوشو
ذوالنون مصری گفته است:
'' مدافع نفس خویش در برابر پروردگارت نباش، تا از او بخواهی که روزی و مقام بیشتری بدهد.
بلکه مدافع خدای خویش در برابر نفست باش، چرا که آن، به زیانت، با تو همراه نخواهد شد.
از بیم سرانجام خویش، هرگز در کسی، حتی مشرک هم باشد، به خواری ننگر و او را کوچک نشمار.
چرا که چه بسا شناخت تو را از تو بستانند و او را به شناخت حق بنوازند.''
محیی الدین ابن عربی
'' مدافع نفس خویش در برابر پروردگارت نباش، تا از او بخواهی که روزی و مقام بیشتری بدهد.
بلکه مدافع خدای خویش در برابر نفست باش، چرا که آن، به زیانت، با تو همراه نخواهد شد.
از بیم سرانجام خویش، هرگز در کسی، حتی مشرک هم باشد، به خواری ننگر و او را کوچک نشمار.
چرا که چه بسا شناخت تو را از تو بستانند و او را به شناخت حق بنوازند.''
محیی الدین ابن عربی
#صبر
حضرت مولانا بارها تاکید فرموده اند که صبر بر ناملایمات ، و صبوری در مقابل نااهلان باعث روشنی و جلایِ عقل و روح و دل میشود:
صبر با نااهل ، اهلان را جلی ست
صبر صافی می کند هر جا دلی ست
#مثنوی_شریف
حضرت مولانا بارها تاکید فرموده اند که صبر بر ناملایمات ، و صبوری در مقابل نااهلان باعث روشنی و جلایِ عقل و روح و دل میشود:
صبر با نااهل ، اهلان را جلی ست
صبر صافی می کند هر جا دلی ست
#مثنوی_شریف