معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.4K photos
13.1K videos
3.25K files
2.81K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
هر چه «به جز خيالِ او»
قصد حريمِ دل كند،
در نگشايمش به رو،
از درِ دل، برانمش
!


مولانــــا
معراج زهد خشک به منبر رسیدن است

نتوان به بام چرخ از این نردبان رسید !


       """جناب صائب تبریزی رحمه"""
در هر فلکی مردمکی می‌بینم
هر مردمکش را فلکی می‌بینم

ای احول اگر یکی دو می‌بینی تو
بر عکسِ تو من،دو را یکی می‌بینم

#مولانای_جان
"مرده ای باشم به من حق بنگرد
  به از آن زنده که باشد دور و رد "



من اگر کمترینِ کمترین ها باشم, اما  در بارگاه خداوند ارزشی داشته باشم بهتر از آن است که بهترین نعمت ها را داشته باشم, اما مردود درگاه حق باشم

#مثنوی_مولانا
تا سر نکنم در سرت ای مایهٔ ناز
کوته نکنم ز دامنت دست نیاز

هرچند که راهم به تو دورست و دراز
در راه بمیرم و نگردم ز تو باز

#حضرت_سعدی
بود تو اینجا حجاب افتاد و نابودت حجاب
بودونابودت چه خواهی کردچون نقصان توست
چون ز نابود و ز بود خویش بگذشتی تمام
می‌ندانم تا به جز تو کیست کو سلطان توست
هر چه هست و بودوخواهد بود هرسه ذره است
ذره را منگرچو خورشید است کوپیشان توست


#شیخ_عطار_نیشابوری
و آنكه پایش در ره كوشش شكست
در رسید او را براق و بر نشست
حامل دین بود او ، محمول شد
قابل فرمان بُد او، مقبول شد
تا كنون فرمان پذیرفتی ز شاه
بعد از این فرمان رساند بر سپاه
تا كنون اختر اثر كردی در او
بعد از این باشد امیر اختر او
اگر بنده ای در راه حق بکوشد و آسیب ببیند ، پروردگار برای او براق می فرستد تا مانند پیامبر به پیشگاه او برود ( براق : مرکب حضرت محمد در معراج ، در اینجا به معنی لطف پروردگار است  ) . چنین بنده ای اگر تا به حال حامل دین بوده است ( به کمال نرسیده ) از این پس مشیت حق او را میبرد و به منزلی که باید می رساند و اگر تاکنون فرمان حق را می پذیرفت ، اکنون خود پذیرنده ی بارگاه حق است و فرمان حق را به بندگان دیگر میرساند . مرد راه یافته ای است که دیگران را هدایت می کند . دیگر ستارگان و افلاک در او اثری ندارند . او به مشیت الهی بر اختران آسمان هم فرمانروایی دارد .

#مولانای_جان
#مثنوی_معنوی_دفتراول
آن یكی ریگی كه جوشد آب از او
سخت كمیاب است، رو آن را بجو
هست آن ریگ ای پسر! مرد خدا
کو به حق پیوست  ، وز خود شد جدا
آب عذب دین همی جوشد از او
طالبان را زآن حیات است و نمو
غیر مرد حق، چو ریگ خشک دان
کآب عمرت را خورد او هر زمان
آدم ها مثل طبقات شن در زمین دو گونه اند : بعضی از آنها مانند رگه ی شنی هستند که از آن معرفت حق و کمال معنی می تراود . چنین آدمی را باید یافت ( اشاره به پیر ) . غیر از این مردان حق ، گروه دیگری هم هستند که همواره عمر تو را به هدر میدهند

#مولانای_جان
هر که به گرد دل آرد طواف
جان جهانی شود و دلربا

همره پروانه شود دلشده
گردد بر گرد سر شمع‌ها


#مولانای_جان
زانک تنش خاکی و دل آتشی‌ست
میل سوی جنس بود جنس را

گرد فلک گردد هر اختری
زانک بود جنس صفا با صفا


#مولانای_جان
زانک وجودست فنا پیش او
شسته نظر از حول و از خطا
مست همی‌کرد وضو از کمیز
کز حدثم بازرهان ربنا
گفت نخستین تو حدث را بدان
کژمژ و مقلوب نباید دعا
زانک کلیدست و چو کژ شد کلید
وا شدن قفل نیابی عطا


#مولانای_جان
خامش کردم همگان برجهید
قامت چون سرو بتم زد صلا

خسرو تبریز شهم شمس دین
بستم لب را تو بیا برگشا

#مولانای_جان
پیش آی دمی جانم
زین بیش مرنجانم

ای دلبر خندانم آهسته که سرمستم

#مولانای_جان
یار آمد عشق را روز آفتاب
آفتاب آن روی را هم‌چون نقاب

آنک نشناسد نقاب از روی یار
عابد الشمس است دست از وی بدار

#مولانای_جان
کو سلیمانی که داند لحن طیر
دیو گرچه ملک گیرد هست غیر

دیو بر شبه سلیمان کرد ایست
علم مکرش هست و علمناش نیست

#مولانای_جان
بِدان که راه خدا نه از جهت راست است و نه از جهت چپ و نه بالا و نه زیر و نه دور و نه نزدیک.
راه خدا در دل است و یک قدم است!
خود را از همه آلودگی ها
"بری و پاك" كن
و بالاترین رذیلت
كه منیت است
و آن اساس تمام بدبختی هاست
از خود "بیرون بریز"

و آن گاه به جوار قرب حركت كن.

#حضرت عین القضات همدانی
بیا که دیده‌ی غمدیده آرزوی تو دارد
به رهگذار سِتاده‌ست و جست‌وجوی تو دارد

روانِ من به مَه و سال، اشتیاق تو ورزد
زبان من به شب و روز گفت‌وگوی تو دارد

به هر دلی نبُود منزلِ وفا و محبت
بسی بگشتم؛ این باده را سبوی تو دارد

به بوی موی تو دائم بنفشه بویم و لیکن
کجا بنفشه‌ی این باغ، بوی موی تو دارد؟

به راهِ بادِ سحر هرنفس نشینم و شادم
به این امید که گاهی گذر به کوی تو دارد

به هرکه می‌نگرم، باشد آرزوی وصالش
به جز «وصال» که پیوسته آرزوی تو دارد...

#وصال_شیرازی‌
صد هزاران نام گر بر هم زدی
قصد او و خواه او یوسف بدی

گرسنه بودی چو گفتی نام او
می‌شدی او سیر و مست جام او

#مولانای_جان