" آنکه در چَه زاد و در آب سیاه
   او چه داند لطف دشت و رنج چاه

   چون رها کردی هوا از بیم حق
   در رسد سَغراق از تسنیم حق "

#مثنوی_مولانا دفترششم


کسی که جز ظلمات و تاریکی را درک
   نکرده, چه می داند که دشت های فراخِ
   پر نعمت بر چاه ظلمانی چه برتری ها
   دارد.
   آدمی اگر از پیِ امر حق دست از هوا و
   هوس بردارد, به جام معرفت از چشمه-
   های حقیقت دست می یابد و سیراب
   می شود...

**"سغراق" به معنی کوزه
***"تسنیم" را نام چشمه ای در بهشت
 گفته اند.

  

عشق است دلاور و فدایی
   تنهارو و فرد و یک قبایی

ای از شش و پنج مهره برده
    آورده تو نرد دلربایی


#مولانا

‌▪️Googoosh
▪️دریایی

▪️گوگوش


ترانه‌سرا: ایرج جنتی‌عطایی
آهنگساز و تنظیم‌کننده: واروژان


💠رنگارنگ

بیا که وضع جهان را چنان که من دیدم

گر امتحان بکنی می خوری و غم نخوری


#حافظ

یگانگی با کل زندگی ...

چرا به نظر می‌رسد لحظات ، فراوان هستند ؟! ... زیرا لحظهٔ حال با آنچه رخ می‌دهد یا با محتوا اشتباه گرفته می‌شود ... فضای حال ، با آنچه در این فضا رخ می‌دهد ، یکی نیست ؛ در حالیکه چنین به نظر می‌رسد ... یکی انگاشتن لحظهٔ حال
با محتوای لحظهٔ حال ، نه فقط توهم زمان را پدید می‌آورد ، بلکه به توهم منیت هم نیرو می‌بخشد ...

اکهارت تله

زهد با نیت پاک است، نه با جامهٔ پاک

ای‌بس آلوده که پاکیزه‌ ردایی دارد


#پروین_اعتصامی

بیا که وضع جهان را چنان که من دیدم

گر امتحان بکنی می خوری و غم نخوری


#حافظ

زهد با نیت پاک است، نه با جامهٔ پاک

ای‌بس آلوده که پاکیزه‌ ردایی دارد


#پروین_اعتصامی

به شنیدن عادت کن،
خواهی دید که از سخن ابلهان نیز،
سود خواهی جست.


#افلاطون

چشمِ بیدار بر این تلخی ایام ببند

خواب هایی شکرین بهر تو دیده‌ست بهار!

#فریدون_مشیری

آسـوده در ایـن غمـکده از شورشِ ایـام

مستی‌ست که از خویش خبر هیچ ندارد

#صائب_تبریزی

هین ، دلِ خود را تمام ، در کفِ دلبر سپار ،

تا که نپوسد دلت ، در حسد و کینه‌ای ،




سینهٔ پاکی ، که او ،،، گشت خوش و عشق‌خو ،

سینهٔ سینا بُوَد ، فرشِ چنین سینه‌ای ،




#عشق‌خو = عادت کرده به عشق




#مولانا

ز گزاف ریز باده ، که تو شاهِ ساقیانی ،

تو ، نِه‌ای ز جنسِ خلقان ، تو ، ز خلقِ آسمانی ،




دو هزار خُنب و باده ، نرسد به جرعهٔ تو ،

ز کجا شرابِ خاکی؟ ، ز کجا شرابِ جانی؟ ،



مددی که نیم‌مستم ، بده آن قدح به‌دستم ،

که به دولتِ تو رَستَم ، ز ملولی و گرانی ،




#مولانا

‍ اعتقاد چیست؟

اعتقاد تفکری است که متوقف شده است، منجمد شده است و آدم معتقد آدم محدودی است که از اندیشیدن می‌هراسد. او در چهار چوب اعتقاداتِ پیشینان خود به زندگی ملال آور و تکراری خویش ادامه می‌دهد و با آن احساسِ امنیت می‌کند.

اندیشه کردن یکی از سخت ترین کارهاست چرا که در مقابل عادات ما می‌ایستد و آنها را به زیر سوال می‌برد و راحتی و امن و آسایش را از ما می‌گیرد.

وقتی ملتی دنباله روی پیشینان خویش گردید نباید انتظار داشته باشد زندگیش بهتر از اجدادِ خویش باشد.

#میلان کوندرا

بهار دلکش رسید و دل به جا نباشد
از آنکه دلبر دمی به فکر ما نباشد

در این بهار ای صنم بیا و آشتی کن
که جنگ و کین با من حزین روا نباشد

"#ملک_الشعرای_بهار"

قطعه : بهار دلکش
آواز : استاد محمدرضا_شجریان
آهنگ : درویش خان
آلبوم : عشق داند

دمی با کمانچه کیهان کلهر

از خُلدِ برین یاد کنم ،

رویِ تو بینم ،





وز فتنهٔ دین یاد کنم ،

مویِ تو بینم ،





#سنایی

زلفِ مُسَلسَل

فکاری

درعشقِ بتان دیدهٔ پرنم مزه دارد
شادی وفَرَح گر نبود غم مزه دارد

زِنهار مزن شانه برآن زلفِ مسلسل
بگذار که آشفته ودرهم مزه دارد



نسخه ای خطی

با سوخته ساختن طریق کَرَم است.

عین‌القضات همدانی