می‌خَلَد در جان من خاری ازآن گل،چون کنم؟
خارخارِ جان نه خارِ پاست تا بیرون کنم

ذرّه‌یی از مهربانی،چون نگنجد در دلش،
من که یک‌سر مِهر گشتم،در دلش جا چون کنم؟

تا نمانَد جا برای مِهرِ او در هیچ دل،
در جهان هرجا دلی باشد،ز ناله خون کنم

آشنا ناگشته با او فکرِ جان بایِست کرد،
کی بجائی می‌رسد فکری که من اکنون کنم؟

می‌نهم بر داغِ عشقش مرهم از اندازه بیش
تا شود دردم فزون‌تر،داغ را افزون کنم

عاشقم،با طعنه خوش دارم،ازان باشم به شهر،
کی ز بی‌تابی بصحرا روی،چون مجنون کنم

من"شهیدیِ"به‌خون آغشته‌ام از تیغِ عشق
نیستم رعنا که بر تن جامهٔ گلگون کنم.

#شهیدی قمی

بر سرخ‌جامه‌ای نظر از دور دوختم
پنداشتم تویی، تو نبودی و سوختم

#شهیدی_قمی

می‌خَلَد در جان من خاری ازآن گل،چون کنم؟
خارخارِ جان نه خارِ پاست تا بیرون کنم

ذرّه‌یی از مهربانی،چون نگنجد در دلش،
من که یک‌سر مِهر گشتم،در دلش جا چون کنم؟

تا نمانَد جا برای مِهرِ او در هیچ دل،
در جهان هرجا دلی باشد،ز ناله خون کنم

آشنا ناگشته با او فکرِ جان بایِست کرد،
کی بجائی می‌رسد فکری که من اکنون کنم؟

می‌نهم بر داغِ عشقش مرهم از اندازه بیش
تا شود دردم فزون‌تر،داغ را افزون کنم

عاشقم،با طعنه خوش دارم،ازان باشم به شهر،
کی ز بی‌تابی بصحرا روی،چون مجنون کنم

من"شهیدیِ"به‌خون آغشته‌ام از تیغِ عشق
نیستم رعنا که بر تن جامهٔ گلگون کنم.

#شهیدی قمی

خوش ان زمان که نکویان کنند غارت شهر
مرا تو گیری و گویی که این اسیر من است

#شهیدی_قمی

اشک خونینم که هست از آتش دل اخگری
چون فتد بر دامنم زآن‌سوی دامن بگذرد!

#شهیدی_قمی

«گلهای رنگارنگ برنامه شماره ۱۰۶»

این برنامه در پاسخ ابراز لطف عالی جنابان #حسن_شهباز و #شهیدی و بیست تن از هنردوستان دیگر است.

گرچه زتو هر روزم صد فتنه دگر خیزد
در عشق تو هرساعت دل شیفته تر خیزد
تا در تو نظر کردم رسوای جهان گشتم
آری همه رسوایی اول ز نظر خیزد

#عطارنیشابوری

ما در ره عشق تو اسیران بلاییم
کس نیست چنین عاشق بیچاره که ماییم
برمانظری کن که در این شهر غریبیم
برما کرمی کن که در این شهر گداییم
زهدی نه که در کنج مناجات نشینیم
وجدی نه که در گرد خرابات برآییم...


#حضرت_مولانا

دوش آن پری کرشمه به دلها نمود و رفت
آمد به ناز و بوسه ای از من ربود و رفت
سرمست از می آمد و سرخوش نشست وهشت
یک لحظه همچون مستی آن باده بود ورفت
یک جرعه داد و ساخت مرا تشنه کام تر
دردی به دردهای دورونم فزود و رفت...


#علی_اشتری

ز تو سرمست وخمارم خبر از خویش ندارم
سر خود نیز ندارم که تقاضای تو دارم
دل من روشن ومقبل ز چه باشد باتو بگویم
که در این آینه دل رخ زیبای تو دارم...


#حضرت_مولانا
صدا #استادغلامحسین_بنان
نوازندگان:
#لطف_الله_مجد
#حسین_همدانیان
گوینده #روشنک
دستگاه #همایون

بر‌ خاکِ ″شهیدی″ بنویسید به‌خونش:
«از یار جدامانده و بیچاره و تنها!»

#شهیدی_قمی

تیرت گذشت از تنِ همچون هلالِ من
این هم گذشت، فکرِ دگر کن به حالِ من

از هر شکافِ پهلویم آتش زبانه زد
شهبازِ اوجِ عشقم و این است بالِ من

#شهیدی_قمی

غم دوست
دستگاه نوا
خواننده و عود
استاد #شهیدی
(میخوای بگی بهار میشه)
اشعار: #همامیرافشار

بدخویی و اغیارپرست و ستم‌اندیش
این‌ها همه امسال شدی، پار نبودی!

#شهیدی_قمی

گلهای تازه  ۱۰۳
آهنگ محلی در ماهور
زندگی
با صدای  #شهیدی
تصنیف ضربی : آن نگاه گرم تو(هما میرافشار)
آواز : نه وصلت ديده بودم_خداوندا بسی زارم (#شهریار #باباطاهر)
اشعار متن : #سعدی
تنطیم و رهبر ارکستر: #پایور
نوازندگان :
#شهيدی #پايور
#بهاری #اسماعیلی
صدا بردار : #جهانفرد
گوینده : #فخری_نیکزاد

خوش آن زمان که نکویان کنند غارت شهر
مرا تو گیری و گویی که این اسیر من است !

#شهیدی_قمی

خوش آن زمان که نکویان کنند غارت شهر
مرا تو گیری و گویی که این اسیر من است !

#شهیدی_قمی