#رنجش خاطر ،دامنه ای از انرژی است ،
که درون را فرا میگیرد ،
و #تظاهر میکند ،
که #هویت شماست.
رنجشِ خاطر ، حرکت آزاد انرژی #حیات را در بدن #محدود میکند و میتواند #مخرب باشد زیرا :
از طریق شما #صحبت میکند،
از طریق شما #عمل میکند،
از طریق شما #می اندیشد،
و ایجاد #ناراحتی میکند .
رنجش خاطر در زندگی شما شرایطی چنان #منفی ایجاد میکند که میتواند انرژی تان را #مصرف کند.
رنجش خاطر ،
#مجموعه ای از انرژی است ، تا حدودی مثل یک شخصیت ، که به طور موقت در درون شما #لانه کرده است، اگر به آن رسیدگی نشود تبدیل به #احساس_ناخوشایند میشود.
#رنجش خاطر ،نیروی #حیاتی است که به دلیل حوادث گذشته ، در درون شما گرفتار شده است و دیگر #جاری نیست.
دقیقا بدانید چرا #رنجیدید، از چه رنجیدید، آیا رنجش شما عمدتا ازشخص خاصی است یا کلا آدم حساسی هستید، با طرح اینگونه سوالات احساسات وخاطرات مربوط به رنجش را شناسایی و #معنای آن را تغییر دهید.
@kheradedaroun
که درون را فرا میگیرد ،
و #تظاهر میکند ،
که #هویت شماست.
رنجشِ خاطر ، حرکت آزاد انرژی #حیات را در بدن #محدود میکند و میتواند #مخرب باشد زیرا :
از طریق شما #صحبت میکند،
از طریق شما #عمل میکند،
از طریق شما #می اندیشد،
و ایجاد #ناراحتی میکند .
رنجش خاطر در زندگی شما شرایطی چنان #منفی ایجاد میکند که میتواند انرژی تان را #مصرف کند.
رنجش خاطر ،
#مجموعه ای از انرژی است ، تا حدودی مثل یک شخصیت ، که به طور موقت در درون شما #لانه کرده است، اگر به آن رسیدگی نشود تبدیل به #احساس_ناخوشایند میشود.
#رنجش خاطر ،نیروی #حیاتی است که به دلیل حوادث گذشته ، در درون شما گرفتار شده است و دیگر #جاری نیست.
دقیقا بدانید چرا #رنجیدید، از چه رنجیدید، آیا رنجش شما عمدتا ازشخص خاصی است یا کلا آدم حساسی هستید، با طرح اینگونه سوالات احساسات وخاطرات مربوط به رنجش را شناسایی و #معنای آن را تغییر دهید.
@kheradedaroun
معمولا مقدار زیادی #انرژی مصرف می کنیم که از #برخورد اجتناب کنیم و در برابرش #مقاومت ورزیم.
این کاری است #بیهوده و انرژی حیاتی ما را تهی می سازد.
با #پذیرش برخورد و اصطکاک و با این احساس مثبت که هر #مصیبتی که به سراغ ما می آید برای رشد بیشتربُعد روحانی ما #طراحی گردیده، بدون هیچ واسطه ای با زندگی مان روبرو می شویم.
وگرنه تکرار می کنیم، این یک حقیقت است، خواه ما بدان #آگاه باشیم و یا نباشیم.
اما با آگاه شدن به آن، رشد و توسعه مان را #سرعت می بخشیم.
به زندگی تان با جداسازی #تأثرات از هم نگاه کنید.
حضرت مسیح توصیه کردند: آنچه #متعلق به خدا است را، به خدا #واگذار کنید
این اشاره یی است تا زحمت ها و تقلاهایی که کار، خانواده، پول، موفقیت، تملکات و تقاضاهای شان بر سر #هویت شما می آورند را، #مشاهده کنید.
#گورجیف
این کاری است #بیهوده و انرژی حیاتی ما را تهی می سازد.
با #پذیرش برخورد و اصطکاک و با این احساس مثبت که هر #مصیبتی که به سراغ ما می آید برای رشد بیشتربُعد روحانی ما #طراحی گردیده، بدون هیچ واسطه ای با زندگی مان روبرو می شویم.
وگرنه تکرار می کنیم، این یک حقیقت است، خواه ما بدان #آگاه باشیم و یا نباشیم.
اما با آگاه شدن به آن، رشد و توسعه مان را #سرعت می بخشیم.
به زندگی تان با جداسازی #تأثرات از هم نگاه کنید.
حضرت مسیح توصیه کردند: آنچه #متعلق به خدا است را، به خدا #واگذار کنید
این اشاره یی است تا زحمت ها و تقلاهایی که کار، خانواده، پول، موفقیت، تملکات و تقاضاهای شان بر سر #هویت شما می آورند را، #مشاهده کنید.
#گورجیف
افکارت را #تماشا کن و با آنها #هویت نگیر .فقط یک تماشاگر بمان، کاملاً بیتفاوت ، نه طرفدار و نه مخالف .#قضاوت نکن ، زیرا هرگونه قضاوت هویتگیری را وارد میکند ، نگو ، "این افکار اشتباه هستند" ، و نگو ، "اینها فکرهای خوبی هستند" ! در مورد افکارت نظر نده ، فقط بگذار مانند ترافیک که در #گذر است ، بگذرند .و تو در کنار جاده بیعلاقه و بیتوجه ایستادهای و به ترافیک #نگاه میکنی ... مهم نیست که چه چیزهایی #عبور میکنند ــ اتوبوس یا کامیون یا یک دوچرخه ... اگر بتوانی با چنین بیتوجهی و با چنین #وارستگی روند افکارت را تماشا کنی ، آن روز #دور نخواهد بود که تمام ترافیک ناپدید شود ، زیرا ترافیک فقط وقتی وجود دارد که تو #پیوسته به آن انرژی بدهی ، اگر انرژی دادن به آن را #متوقف کنی ... تماشاگری یعنی همین : توقف انرژی دادن به این روند ، و توقف #انرژیدهی به آن ترافیک در حال حرکت ... این انرژی تو است که آن افکار را به #حرکت در میآورد ، وقتی انرژی تو به آنها نرسد ، شروع میکنند به #پراکنده شدن ، نمیتوانند به خودی خودشان #پابرجا و در حرکت بمانند ...
@kheradedaroun
@kheradedaroun
ما بر این #باوریم که شفا یافتن، نبودنِ درد و توهم و ناراحتی است
اما شفای واقعی، هیچ کاری با #گریختن از این امواجِ تجربه ندارد
شفایی که شما واقعاً #مشتاق آن هستید، عمیقترین پذیرشِ درد است،
پایان همۀ #توهمات است
#شفایی که شما واقعاً #مشتاق آن هستید،
شفا یافتن از #هویت گرفتن بهعنوان قربانیِ درد است
ما واقعاً آزاد شدن از درد را #نمیخواهیم،
بلکه #عمیقترین پذیرش در درد را میخواهیم
کشف کردن خودتان بهعنوان #فضای باز
و وسیعی که درد در آن پدیدار میشود
و نه داستانِ کسی که مورد #حملۀ درد واقع میشود،
این است شفای راستین و این بسیار #فراتر از شفای فیزیکی است.
@kheradedaroun
اما شفای واقعی، هیچ کاری با #گریختن از این امواجِ تجربه ندارد
شفایی که شما واقعاً #مشتاق آن هستید، عمیقترین پذیرشِ درد است،
پایان همۀ #توهمات است
#شفایی که شما واقعاً #مشتاق آن هستید،
شفا یافتن از #هویت گرفتن بهعنوان قربانیِ درد است
ما واقعاً آزاد شدن از درد را #نمیخواهیم،
بلکه #عمیقترین پذیرش در درد را میخواهیم
کشف کردن خودتان بهعنوان #فضای باز
و وسیعی که درد در آن پدیدار میشود
و نه داستانِ کسی که مورد #حملۀ درد واقع میشود،
این است شفای راستین و این بسیار #فراتر از شفای فیزیکی است.
@kheradedaroun
Forwarded from اتچ بات
#اندوه، اندوهِ تو را #شفا میدهد
تو را از #هویت گرفتن با "کسی که اندهگین است" شفا می دهد
یا از "کسی که میخواهد از غم #رها باشد".
تو را به زندگی #نزدیک می کند. تو را با "اآنچه که هست" #هم راستا می کند.
قلب #شکسته ات را به سوی #عشق گشاده می کند
#خشم، خشمِ تو را #شفا میدهد
خشم در آن مرکز #سوزانش، به تو نشان می دهد که هیچ "فرد خشمگین"ی وجود #ندارد. تنها یک #نیرو است؛ زندگی. انرژیِ خالصی که ما آن را "خشم" می نامیم و از آن #ناآگاهانه فرار می کنیم. خشم به تو ارزش عمیقت را #یادآوری میکند. کمکت می کند تا صدای #ناب خود را بشنوی.
#ترس، ترسِ تو را #شفا می دهد.
تو را از داستانِ "من میترسم" #آزاد می کند. ترس یک انفجار #زندگی است. یک نگهبانِ عالی است که به درستی شناخته #نشده است. ترس، هیجانِ حرکت به سمت #ناشناخته را می شناسد.
#شرم، شرم تو را #شفا می دهد.
زمانی که شرم به #سراغمان می آید، دلیلی برای شرمگین بودن وجود #ندارد. شرم فقط میخواهد با یک #عشق بدون شرط، در آن حضور گرمی که تو هستی، در برگرفته شود. و در آنجا، به آرامی به سمت #منبع خود باز می گردد. فقط سعی می کند تا تو را #محافظت کند.
به سادگی، از این باور که باید #احساسات خود را شفا دهید، #شفا یابید!!
تمام احساسات در #بطن خود، بی تقصیرند. آنها با یک درس، با یک #هدیه به سراغمان می آیند. اگر فقط اجازه دهیم در ما #جاری شوند...
@kheradedaroun
تو را از #هویت گرفتن با "کسی که اندهگین است" شفا می دهد
یا از "کسی که میخواهد از غم #رها باشد".
تو را به زندگی #نزدیک می کند. تو را با "اآنچه که هست" #هم راستا می کند.
قلب #شکسته ات را به سوی #عشق گشاده می کند
#خشم، خشمِ تو را #شفا میدهد
خشم در آن مرکز #سوزانش، به تو نشان می دهد که هیچ "فرد خشمگین"ی وجود #ندارد. تنها یک #نیرو است؛ زندگی. انرژیِ خالصی که ما آن را "خشم" می نامیم و از آن #ناآگاهانه فرار می کنیم. خشم به تو ارزش عمیقت را #یادآوری میکند. کمکت می کند تا صدای #ناب خود را بشنوی.
#ترس، ترسِ تو را #شفا می دهد.
تو را از داستانِ "من میترسم" #آزاد می کند. ترس یک انفجار #زندگی است. یک نگهبانِ عالی است که به درستی شناخته #نشده است. ترس، هیجانِ حرکت به سمت #ناشناخته را می شناسد.
#شرم، شرم تو را #شفا می دهد.
زمانی که شرم به #سراغمان می آید، دلیلی برای شرمگین بودن وجود #ندارد. شرم فقط میخواهد با یک #عشق بدون شرط، در آن حضور گرمی که تو هستی، در برگرفته شود. و در آنجا، به آرامی به سمت #منبع خود باز می گردد. فقط سعی می کند تا تو را #محافظت کند.
به سادگی، از این باور که باید #احساسات خود را شفا دهید، #شفا یابید!!
تمام احساسات در #بطن خود، بی تقصیرند. آنها با یک درس، با یک #هدیه به سراغمان می آیند. اگر فقط اجازه دهیم در ما #جاری شوند...
@kheradedaroun
Telegram
attach 📎
کسانی که وهم بیداری وجدایی از مردمان دیگر را دارند با تامل بخوانند.👇
مدتی قبل باور داشتم که #فردی نادر، خاص و روشنضمیرم. چه تکبری! چه جداییای! چقدر خستهکننده است که مجبور باشی آن #هویت را حفظ کنی! اکنون همۀ آنها محو شدهاند. #بیهودگی آن بهدقت دیده شد و محو شد:
«من روشنضمیرم، تو #نیستی!
من این را درک کردم، تو نه!
من جستوجو را #پایان دادهام، تو نه!
من یک شخص نیستم، اما تو هنوز یک شخص #هستی!
رهایی اینجا رخ داده است، اما آنجا #رخ نداده است!»
اینها فقط راههای مختلفی برای #جدا کردن من از تو هستند. در آنجا نوعی خشونت وجود دارد و دقیقاً همان خشونت است که بهدقت دیده میشود و فریبش #آشکار میگردد.
@kheradedaroun
مدتی قبل باور داشتم که #فردی نادر، خاص و روشنضمیرم. چه تکبری! چه جداییای! چقدر خستهکننده است که مجبور باشی آن #هویت را حفظ کنی! اکنون همۀ آنها محو شدهاند. #بیهودگی آن بهدقت دیده شد و محو شد:
«من روشنضمیرم، تو #نیستی!
من این را درک کردم، تو نه!
من جستوجو را #پایان دادهام، تو نه!
من یک شخص نیستم، اما تو هنوز یک شخص #هستی!
رهایی اینجا رخ داده است، اما آنجا #رخ نداده است!»
اینها فقط راههای مختلفی برای #جدا کردن من از تو هستند. در آنجا نوعی خشونت وجود دارد و دقیقاً همان خشونت است که بهدقت دیده میشود و فریبش #آشکار میگردد.
@kheradedaroun
بسیاری از مردم
در زمان نزدیک به #مرگشان به
این موضوع پی میبرند که
همه چیزهای بیرونی
#بیرنگ هستند،
زیرا هرگز هیچ چیز
به آن کسی که هستند #وابسته نیست.
هنگام مرگ،
#کل مفهوم مالکیت برای آنها
به صورت چیزی بیمعنا
#آشکار میشود.
و در #نهایت
به این موضوع پیمیبرند که
در #سراسر زندگیشان
هنگامی که
به دنبالِ احساسِ
کاملی از خود بودند،
در حقیقت
"بودن" #همیشه آنجا بوده است،
اما هویت سازی با چیزها
که در نهایت
#هویت سازی با ذهن است،
بخش اعظمی از
#بودن را پوشانده است.
@kheradedaroun
در زمان نزدیک به #مرگشان به
این موضوع پی میبرند که
همه چیزهای بیرونی
#بیرنگ هستند،
زیرا هرگز هیچ چیز
به آن کسی که هستند #وابسته نیست.
هنگام مرگ،
#کل مفهوم مالکیت برای آنها
به صورت چیزی بیمعنا
#آشکار میشود.
و در #نهایت
به این موضوع پیمیبرند که
در #سراسر زندگیشان
هنگامی که
به دنبالِ احساسِ
کاملی از خود بودند،
در حقیقت
"بودن" #همیشه آنجا بوده است،
اما هویت سازی با چیزها
که در نهایت
#هویت سازی با ذهن است،
بخش اعظمی از
#بودن را پوشانده است.
@kheradedaroun