وقتی مردم #برخی چیزها را #زیبا میدانند،
چیزهای دیگر #زشت میشوند.
وقتی مردم بعضی چیزها را #خوب میدانند،
چیزهای دیگر #بد میشوند.
#بودن و #نبودن یکدیگر را میآفرینند.
#سخت و #ساده یکدیگر را پشتیبانند.
#بلند و #کوتاه یکدیگر را تعریف میکنند.
#پستی و #بلندی به یکدیگر وابستهاند.
#قبل و #بعد به دنبال هم میآیند.
بنابراین #فرزانه،👇
#بدون انجام دادن کاری #عمل میکند
و بدون بهزبان آوردن #کلمهای آموزش میدهد.
اتفاقات #رخ میدهند و او به آنها اجازهی #رویدادن میدهد؛
چیزها #ناپدید میشوند و او به آنها اجازهی از #بینرفتن میدهد.
او داراست، بدون آنکه #مالک چیزی باشد،
عمل میکند، بدون آنکه #انتظاری داشته باشد.
وقتی کارش به #پایان میرسد، آن را #فراموش میکند.
به همین دلیل برای همیشه #جاوید باقی میماند.
@kheradedaroun
چیزهای دیگر #زشت میشوند.
وقتی مردم بعضی چیزها را #خوب میدانند،
چیزهای دیگر #بد میشوند.
#بودن و #نبودن یکدیگر را میآفرینند.
#سخت و #ساده یکدیگر را پشتیبانند.
#بلند و #کوتاه یکدیگر را تعریف میکنند.
#پستی و #بلندی به یکدیگر وابستهاند.
#قبل و #بعد به دنبال هم میآیند.
بنابراین #فرزانه،👇
#بدون انجام دادن کاری #عمل میکند
و بدون بهزبان آوردن #کلمهای آموزش میدهد.
اتفاقات #رخ میدهند و او به آنها اجازهی #رویدادن میدهد؛
چیزها #ناپدید میشوند و او به آنها اجازهی از #بینرفتن میدهد.
او داراست، بدون آنکه #مالک چیزی باشد،
عمل میکند، بدون آنکه #انتظاری داشته باشد.
وقتی کارش به #پایان میرسد، آن را #فراموش میکند.
به همین دلیل برای همیشه #جاوید باقی میماند.
@kheradedaroun
خُرده مگیر، روزی فراخواهد رسید که من بروم خانهی همسایه را #آبپاشی کنم.
و تو به کاجها #سلام کنی.
و سارها بر خوانِ ما بنشینند. و مردمان مهربانتر از درختها شوند.
اینک، #رنجه مشو اگر در مغازهها، پایِ گُلها، بهای آن را مینویسند.
و خروس را سپیدهدم سَر میبُرَند.
و اسب را به #گاری میبندند... خوراک مانده را به گدا #میبخشند.
چنین نخواهد ماند.
بر #بلندیِ خود بالا رو.
و سپیدهدمِ خود را #چشم به راه باش.
جهان را #نوازش کن.
دریچه را #بگشا.
و پیچک را #ببین.
بر روشنی #بپیچ.
از زبالهها رو #مگردان، که پارههای حقیقتاند.
جوانه #بزن.
لبریز شو تا #سرشاریات به هر سو رو کُند.
@kheradedaroun
و تو به کاجها #سلام کنی.
و سارها بر خوانِ ما بنشینند. و مردمان مهربانتر از درختها شوند.
اینک، #رنجه مشو اگر در مغازهها، پایِ گُلها، بهای آن را مینویسند.
و خروس را سپیدهدم سَر میبُرَند.
و اسب را به #گاری میبندند... خوراک مانده را به گدا #میبخشند.
چنین نخواهد ماند.
بر #بلندیِ خود بالا رو.
و سپیدهدمِ خود را #چشم به راه باش.
جهان را #نوازش کن.
دریچه را #بگشا.
و پیچک را #ببین.
بر روشنی #بپیچ.
از زبالهها رو #مگردان، که پارههای حقیقتاند.
جوانه #بزن.
لبریز شو تا #سرشاریات به هر سو رو کُند.
@kheradedaroun