خردِ درون
14.5K subscribers
1.34K photos
1.08K videos
293 files
394 links
با ارتقا فرکانس وجودی ،جنبه های متعالی رویدادها را رویت می

کنیم.
Download Telegram
#رنج‌ها گنج‌هایی در دل خود دارند، و #دردها آسودگی‌هایی به همراه...
برای دیدن باید دیده #گشود، برای گشودن باید پرده‌ها را #زدود.
زخم‌ها #چشم می‌شوند و شکست‌ها #درس. اگر هوشیاری باشد و شکیبایی یارش، #عزیزترین یارانمان در حقیقت، #چالش برانگیزترین لحظاتِ زندگی‌مان می‌شوند.

#هیچ آگاه شدنی بدون رنج #نیست.

#یونگ
#شادی_راستین
@kheradedaroun

#معنویت پر از #پارادوکس است: هر چه بیشتر از #شرطی‌شدگی‌ات و دنیای مادی دل #بکنی، احساس ارتباط #بیشتری با همه چیز می‌کنی. هر چه بیشتر سعی در #متعین کردن خدا داشته باشی، بیشتر نسبت به خدا #بدفهمی خواهی داشت. خدا انسان را #آفرید، انسان خدا را آفرید. خدا #هیچ است، اما خدا #همه چیز است. هر چه بیشتر به درون #بنگری، چشمت در بیرون #بازتر می‌شود. هر چه بیشتر #رها کنی، بیشتر به سمتت می‌آید. هر چه #کمتر بخواهی، بیشتر #دریافت می‌کنی. هر چه بیشتر #رنج ببری، بیشتر #رشد می‌کنی. رنج #غیرقابل تحمل است، اما عالی است. برای زندگی کردن باید #بمیری.

@kheradedaroun
جف فوستر، معلم مکتب #نادوگانگی و عارفى وحدت وجودى، بعد از #بهبودی از یک بیماری سهمگین و کشنده، مطلبی نگاشته است. 👇👇👇(با توجه وتعمق بخوانید)

من دیگر #هیچ چیزی نمی دانم.
و با این حال بیش از همیشه #می دانم!
من یکبارِ دیگر کودکی #خردمند هستم.
من اکنون و همیشه #حقیقت را خواهم گفت.
من معنویتی را #آواز خواهم خواند که به #اشتباهات مان تعظیم کند، اشتیاقات مان را در همدردی #بخیساند، و درک کند که ما همه انسان و نحیف و مردنی و فوق العاده #ناقص هستیم،
همانقدر که؛
"آگاهی خالص الهی که هرگز #رنج نمی کشد" هستیم.
#دانش آموزیم همانقدر که #معلمیم.
بطور دردناکی #شکننده ایم همانقدر که بطور شادی بخشی #ناشکننده ایم.
و هیچ کدام از ما در برابر ارادۀ زندگی #ایمن نیستیم.
من دیگر شرمسار از #آسیب پذیر بودنمان نیستم....
@kheradedaroun
Forwarded from اتچ بات
یادت باشد:
هیچ احساسی واقعا #غیر قابل تحمل نیست.
وقتی در آن احساس #نفس میکشی، همان نفَست آن را قابل تحمل می کند.
#حضورت
#شناختت
#عشقت..

بله، به نظر غیر قابل تحمل می آید. چون درباره اش فکر می کنی، #مقاومت می کنی و البته این تقصیر تو نیست.
درسته، احساسات می توانند بسیار دردناک، شدید، ترسناک و بزرگ باشند.
میتوانند افکار بسیاری را تحریک کنند مثل:
این احساس من را #می کُشد،
نمیتوانم #تحمل کنم،
این خیلی زیاده،
خیلی #خطرناکه،
خیلی #ناامنه،
این غلطه
غیر قابل تحمله

ولی تو داری #تحملش می کنی، حتی زمانی که به نظر غیر قابل تحمل می آید. حتی زمانی که فکر می کنی در آینده نمیتوانی #تحملش کنی.
تو اکنون، همین الان داری تحملش می کنی.
میبینی؟
و چیزی #عظیم تر دارد تو را حمل می کند. تو را نگاه می دارد. #حمایتت می کند. تو را تاب می آورد.

من غیر قابل تحمل ترین افکار و احساسات را درون خود #تجربه کرده ام.
خشم. تهدید. سوگ عمیق و بی نهایت، تنهایی.
و هر گاه که به درون آن چاه سیاه و تاریک افتادم فکر کردم که دارم می میرم و از بین میروم. ولی آن طور نشد.
من به جایی رسیدم که دیدم #سیاه ترین و افسرده ترین حالت های درونم هم قابل تحمل بوده اند.
قابل تحمل، امن، دوست داشتنی و خِیر،
و همه شان از #هیچ چیز ساخته نشده اند مگر نور...

احساس تو قابل تحمل است اما فقط لحظه به لحظه، نفس به نفس
فقط در پناه لحظه اکنون
پس این لحظه را #ببلع
به آرامی
با یک حضور عاشقانه...
#جف
@kheradedaroun
#اضداد مخلوق ذهن است.
فقط ذهن واقعیت را #شکاف می‌دهد.
تجارب را شکاف می دهد و دو قسمت می کند
و گاهی یکی از ضد ها را #می‌جوید و سعی می‌کند از دیگری #فرار کند.
یک چیز بسیار #تعیین‌کننده که باید درک شود این است که در واقعیت احساسات هیچ ضدی #ندارند! انرژی در بدن هیچ ضدی ندارد.
خود زندگی #هیچ ضدی ندارد.

بدون داستان بدون نامگذاری کردن موج ها؛ زندگی #صرفاً انرژی خامی در حال حرکت است. آن اقیانوس است بی نام و اسرار آمیز.

ما سعی میکنیم به آن انرژی #برچسب بزنیم ما آن را #قضاوت میکنیم سعی میکنیم از آن فرار کنیم آن را قطب منفیِ یک متضادِ مثبت جلوه دهیم و سپس قطب مثبت را #جستجو کنیم.

وقتی شما دیگر در جنگ با متضادها #نیستید؛ همه آگاهیِ انسانی می تواند از میان شما عبور کند و هر چیزی که ما یک وقتی(( منفی ))می نامیدیم ؛اکنون به عنوان بخشی از #جشنِ زندگی دیده می شود.
همه موج ها در اقیانوس #مجازند تصورات ما در مورد آنچه منفی است و آنچه مثبت است در پذیرشی عمیق کاملا رها میشود.

در آغوش گرفتنِ کاملِ همه ی موج های تجربه ؛ عشقی است که همیشه در جست و جویش بوده اید.

@kheradedaroun
#درختانی که در یک جنگل باهمدیگر می‌ایستند را #تجسم کنید. آن‌ها صحبت #نمی‌کنند , بلکه آن‌ها حضور یکدیگر را #احساس می‌کنند. وقتی آدم بر آن‌ها نگاه کند , آدم می‌تواند بگوید آن‌ها هیچ کاری نمی‌کنند. بلکه آن‌ها بزرگ می‌شوند و هوای تمیز را برای نفس کشیدن موجودات زنده فراهم می‌سازند. بجای #توصیف مراقبه نشسته به عنوان تمرین تمرکز , نگاه کردن ژرف و بدست آوردن بینش , من دوست دارم نشستن را به عنوان لذت انجام #هیچ کاری توصیف کنم. در وهله اول , نشستن , لذت‌بردن از لذتِ نشستن , کاملاً زنده بودن و در #لمس با شگفتی‌های بدن‌ خودمان , هوای خنک , صداهای انسان‌ها و پرندگان , و تغییر رنگ‌های آسمان است .

@kheradedaroun
#درد، چنین معلم #فوق العاده‌ای است زیرا به شما نشان می‌دهد که نهایتاً، «در این لحظه شما #هیچ انتخابی ندارید. شما کنترل‌کننده نیستید.»

اگر درد را به‌صورت «همان چیزی که هست» #ببینیم، توجهِ ما را به این واقعیت بازمی‌گردند که «هیچ‌کسی در درد نیست»، فقط درد هست و در این فضایی که منم، #پدیدار می‌شود.

بنابراین درد، شما را از این ایده و تصور که شما #قربانی درد هستید، شفا می‌دهد و می‌گوید: «من مُجازم اینجا باشم. مهم نیست تو چه فکری می‌کنی. ببین، من پیشاپیش در آنچه که تویی، ُجاز بوده‌ام. من پیشاپیش حاضرم. «تو قادر نبوده‌ای در برابر من #مقاومت کنی.»

به طریقی که ما هرگز #درک نخواهیم کرد، درد، ما را از درد #شفا می‌دهد. شفا یافتن، در ذاتِ هر چیزی که ما سعی می‌کنیم از آن #فرار کنیم، قرار دارد. اندوه، شما را از #اندوه شفا می‌دهد. #ترس، شما را از ترس #شفا می‌دهد.

«در هستۀ #شدیدترین ترس، هیچ‌کسی وجود ندارد که در ترس باشد.» هیچ‌کسی جدا از ترس وجود ندارد. هیچ‌کسی وجود ندارد که #ترسیده باشد. در مرکز تصلیب، در مرکز وحشتناک‌ترین دردهای فیزیکی، #شفادهندگی وجود دارد!
@kheradedaroun
#لحظاتی که فرد #قاطعانه با خود عهدی میبندد، آنگاه #مشیت الهی نیز به حرکت در میآید.
همه چیزهایی که اتفاق میافتند برای کمک به اوست که در غیر اینصورت هرگز #اتفاق نمیافتادند!! جریان کاملی از اتفاقات، از آن #تصمیم نشأت میگیرند، و تمام #ملاقات و وقایع و کمکهای مادی پیش بینی نشده را طوری به نفع او پرورش میدهند که #هیچ کس تصور نمیکند بتواند #راهی که او رفته را طی کند.

@kheradedaroun
خداوندگار فرمود که:

در عالم یک چیز است که آن #فراموش کردنی نیست. اگر جمله چیزها را فراموش کنی و آن را فراموش نکنی #باک نیست و اگر جمله را به جای آری و یاد داری و فراموش نکنی و آن را فراموش کنی هیچ نکرده باشی. همچنانکه پادشاهی تو را به ده فرستاد برای کاری معین، تو رفتی و صد کار دیگر #گزاردی چون آن کار را که برای آن رفته بودی نگزاردی چنان است که هیچ نگزاردی. پس آدمی در این عالم #برای کاری آمده‌است و مقصود آن است، چون آن #نمی‌گزارد پس #هیچ نکرده باشد.

@kheradedaroun
با واضح دیدن این نکته که #هیچ کاری برای انجام دادن نیست ـ زیرا این همواره کامل است ـ #رکود از پنجره خارج می‌شود. آنچه می‌یابم این است که می‌توان مانند #فنر از تختخواب بیرون پرید، قلب کاملاً برای روز دیگری از ندانستن #باز است.

اینکه «هیچ کاری برای انجام دادن نیست» فقط #مفهوم است. و اینکه «کاری برای انجام است» مفهوم #دیگری است.

به هیچ قطبی #نچسبید.

@kheradedaroun