دوست من، میدانم که قلبت #شکسته است.
میدانم که آینده #مبهم به نظر میآید.
میدانم که اکنون بسیاری از سوالهایت #پاسخی ندارند.
میدانم که در خود #اشتیاقی احساس میکنی که حتی نامی برایش #نمییابی.
ولی بگذار از جایی که #اکنون هستیم شروع کنیم.
بگذار روی هزاران قدمی که در مسیر، سر راهمان قرار خواهد گرفت تمرکز #نکنیم، هزاران قدمی که ما را به مقصدمان خواهد رساند، بلکه به جایی که #اکنون در آن هستیم نگاه کنیم.
و تنها #اکنون است که وجود دارد.
این را بدان که افراد بسیاری آن چه را که تو اکنون تجربه میکنی تجربه کردهاند
و به یاد بسپار که آسمانِ پیش از #سپیده دم بسیار #تاریک به نظر میرسد.
به جای رد کردن تاریکی و اشتیاق به سپیدهدم، بگذار که #تاریکترین قسمتها را به مهربانی لمس کنیم و بر آن نور #بتابانیم.
بگذار آنچه را که #اکنون هست دریابیم، و به سمت آنچه که هنوز #نیامده است شتاب نکنیم.
چرا که در عمق تاریکترین غارها، گنجی با ارزش #نهفته است و حتی در #شدیدترین و سختترین احساسات ما با ارزشترین #درمانها یافت میشود.
@kheradedaroun
میدانم که آینده #مبهم به نظر میآید.
میدانم که اکنون بسیاری از سوالهایت #پاسخی ندارند.
میدانم که در خود #اشتیاقی احساس میکنی که حتی نامی برایش #نمییابی.
ولی بگذار از جایی که #اکنون هستیم شروع کنیم.
بگذار روی هزاران قدمی که در مسیر، سر راهمان قرار خواهد گرفت تمرکز #نکنیم، هزاران قدمی که ما را به مقصدمان خواهد رساند، بلکه به جایی که #اکنون در آن هستیم نگاه کنیم.
و تنها #اکنون است که وجود دارد.
این را بدان که افراد بسیاری آن چه را که تو اکنون تجربه میکنی تجربه کردهاند
و به یاد بسپار که آسمانِ پیش از #سپیده دم بسیار #تاریک به نظر میرسد.
به جای رد کردن تاریکی و اشتیاق به سپیدهدم، بگذار که #تاریکترین قسمتها را به مهربانی لمس کنیم و بر آن نور #بتابانیم.
بگذار آنچه را که #اکنون هست دریابیم، و به سمت آنچه که هنوز #نیامده است شتاب نکنیم.
چرا که در عمق تاریکترین غارها، گنجی با ارزش #نهفته است و حتی در #شدیدترین و سختترین احساسات ما با ارزشترین #درمانها یافت میشود.
@kheradedaroun
#درد، چنین معلم #فوق العادهای است زیرا به شما نشان میدهد که نهایتاً، «در این لحظه شما #هیچ انتخابی ندارید. شما کنترلکننده نیستید.»
اگر درد را بهصورت «همان چیزی که هست» #ببینیم، توجهِ ما را به این واقعیت بازمیگردند که «هیچکسی در درد نیست»، فقط درد هست و در این فضایی که منم، #پدیدار میشود.
بنابراین درد، شما را از این ایده و تصور که شما #قربانی درد هستید، شفا میدهد و میگوید: «من مُجازم اینجا باشم. مهم نیست تو چه فکری میکنی. ببین، من پیشاپیش در آنچه که تویی، #مُجاز بودهام. من پیشاپیش حاضرم. «تو قادر نبودهای در برابر من #مقاومت کنی.»
به طریقی که ما هرگز #درک نخواهیم کرد، درد، ما را از درد #شفا میدهد. شفا یافتن، در ذاتِ هر چیزی که ما سعی میکنیم از آن #فرار کنیم، قرار دارد. اندوه، شما را از #اندوه شفا میدهد. #ترس، شما را از ترس #شفا میدهد.
«در هستۀ #شدیدترین ترس، هیچکسی وجود ندارد که در ترس باشد.» هیچکسی جدا از ترس وجود ندارد. هیچکسی وجود ندارد که #ترسیده باشد. در مرکز تصلیب، در مرکز وحشتناکترین دردهای فیزیکی، #شفادهندگی وجود دارد!
@kheradedaroun
اگر درد را بهصورت «همان چیزی که هست» #ببینیم، توجهِ ما را به این واقعیت بازمیگردند که «هیچکسی در درد نیست»، فقط درد هست و در این فضایی که منم، #پدیدار میشود.
بنابراین درد، شما را از این ایده و تصور که شما #قربانی درد هستید، شفا میدهد و میگوید: «من مُجازم اینجا باشم. مهم نیست تو چه فکری میکنی. ببین، من پیشاپیش در آنچه که تویی، #مُجاز بودهام. من پیشاپیش حاضرم. «تو قادر نبودهای در برابر من #مقاومت کنی.»
به طریقی که ما هرگز #درک نخواهیم کرد، درد، ما را از درد #شفا میدهد. شفا یافتن، در ذاتِ هر چیزی که ما سعی میکنیم از آن #فرار کنیم، قرار دارد. اندوه، شما را از #اندوه شفا میدهد. #ترس، شما را از ترس #شفا میدهد.
«در هستۀ #شدیدترین ترس، هیچکسی وجود ندارد که در ترس باشد.» هیچکسی جدا از ترس وجود ندارد. هیچکسی وجود ندارد که #ترسیده باشد. در مرکز تصلیب، در مرکز وحشتناکترین دردهای فیزیکی، #شفادهندگی وجود دارد!
@kheradedaroun
دوست من، میدانم که قلبت #شکسته است.
میدانم که آینده #مبهم به نظر میآید.
میدانم که اکنون بسیاری از سوالهایت #پاسخی ندارند.
میدانم که در خود اشتیاقی احساس میکنی که حتی نامی برایش #نمییابی.
ولی بگذار از جایی که اکنون هستیم #شروع کنیم.
بگذار روی هزاران قدمی که در مسیر، سر راهمان قرار خواهد گرفت تمرکز نکنیم، هزاران قدمی که ما را به #مقصدمان خواهد رساند، بلکه به جایی که «اکنون» در آن هستیم #نگاه کنیم.
و تنها «اکنون» است که وجود دارد.
این را بدان که افراد بسیاری آن چه را که تو اکنون تجربه میکنی تجربه کردهاند
و به #یاد بسپار که آسمانِ پیش از سپیده دم بسیار تاریک به #نظر میرسد.
به جای رد کردن #تاریکی و اشتیاق به سپیدهدم، بگذار که #تاریکترین قسمتها را به مهربانی لمس کنیم و بر آن نور بتابانیم.
بگذار آنچه را که «اکنون» هست دریابیم، و به سمت آنچه که هنوز نیامده است #شتاب نکنیم.
چرا که در عمق تاریکترین غارها، گنجی با ارزش نهفته است و حتی در #شدیدترین و سختترین احساسات ما با ارزشترین درمانها یافت #میشود.
@kheradedaroun
میدانم که آینده #مبهم به نظر میآید.
میدانم که اکنون بسیاری از سوالهایت #پاسخی ندارند.
میدانم که در خود اشتیاقی احساس میکنی که حتی نامی برایش #نمییابی.
ولی بگذار از جایی که اکنون هستیم #شروع کنیم.
بگذار روی هزاران قدمی که در مسیر، سر راهمان قرار خواهد گرفت تمرکز نکنیم، هزاران قدمی که ما را به #مقصدمان خواهد رساند، بلکه به جایی که «اکنون» در آن هستیم #نگاه کنیم.
و تنها «اکنون» است که وجود دارد.
این را بدان که افراد بسیاری آن چه را که تو اکنون تجربه میکنی تجربه کردهاند
و به #یاد بسپار که آسمانِ پیش از سپیده دم بسیار تاریک به #نظر میرسد.
به جای رد کردن #تاریکی و اشتیاق به سپیدهدم، بگذار که #تاریکترین قسمتها را به مهربانی لمس کنیم و بر آن نور بتابانیم.
بگذار آنچه را که «اکنون» هست دریابیم، و به سمت آنچه که هنوز نیامده است #شتاب نکنیم.
چرا که در عمق تاریکترین غارها، گنجی با ارزش نهفته است و حتی در #شدیدترین و سختترین احساسات ما با ارزشترین درمانها یافت #میشود.
@kheradedaroun