خردِ درون
10.2K subscribers
1.3K photos
1.07K videos
293 files
391 links
با ارتقا فرکانس وجودی ،جنبه های متعالی رویدادها را رویت می

کنیم.
Download Telegram
انسانی که در #اراده خدا #ساکن شود چیز دیگری را اراده #نمی‌کند به جز آنچه که #خدا است، آنچه که او اراده می‌کند. اگر او #بیمار می‌بود آرزو نمی‌کرد که #سالم باشد. اگر او واقعاً در اراده خدا ساکن شود، همه #رنج ، همه تلفیق ها ، برای او #لذتی است ؛ بله که سهل است ، حتی رنج‌های #جهنم نیز برای او لذتی خواهند بود. او آزاد است و از خویشتن ، از همه آنچه که دریافت می‌کند #خاموش شده است ، او باید آزاد باشد. اگر چشم‌های من باید رنگ را تشخیص دهند ، خود چشم باید از همه رنگ‌ها #آزاد باشد. چشمی که من با آن خدا را می‌بینم همان چشمی است که خدا با آن مرا #می‌بیند. چشم من و چشم خدا یک چشم ، و یک بینش ، و یک شناخت ، و یک عشق است!

@kheradedaroun
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
طوری رفتار کنیم که در تلاقی با هر کسی #خدا را به یاد آورند...
#خدای_گونه باشیم.

@kheradedaroun
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رسد آدمی به جایی که به جز #خدا نبیند...

@kheradedaroun
انسانی که در اراده خدا #ساکن شود چیز دیگری را اراده نمی‌کند به جز آنچه که #خدا است!! آنچه که او اراده می‌کند. اگر او بیمار می‌بود آرزو نمی‌کرد که #سالم باشد. اگر او واقعاً در اراده خدا ساکن شود، همه #رنج ، همه تلفیق ها ، برای او لذتی است ؛ بله که #سهل است ، حتی رنج‌های #جهنم نیز برای او لذتی خواهند بود. او آزاد است و از خویشتن ، از همه آنچه که دریافت می‌کند #خاموش شده است ، او باید آزاد باشد. اگر چشم‌های من باید #رنگ را تشخیص دهند ، خود چشم باید از همه رنگ‌ها #آزاد باشد. چشمی که من با آن خدا را می‌بینم همان چشمی است که خدا با آن مرا می‌بیند. چشم من و چشم خدا یک چشم ، و یک بینش ، و یک شناخت ، و یک #عشق است.

#مایستر_اکهارت
@kheradedaroun
به #مکه که رفتم، خيال مي‌کردم ديگر تمام گناهانم #پاک شده است، غافل از اينکه تمام گناهانم گناه نبوده و تمام درست هايم به نظرم #خطا انگاشته و نوشته شده بود ...!
در مکه ديدم خدا چند ساليست که از شهر مکه رفته و انسان‌ها به دور خويش مي‌گردند ...!
در مکه ديدم هيچ انساني به فکر فقير #دوره‌گرد نيست، دوست دارد زود به خدا برسد و گناهان خويش را بِزُدايد، غافل از اينکه آن دوره گرد، خود #خدا بود ...!
بله خدا در قلبهای #شکسته است.

ای عزیز، بدان که راه خدا نه از جهت راست است، و نه از جهت چپ، نه بالا و نه زیر، و نه دور و نه نزدیک. راه خدا در #دل است و یک قدم است .

#عین_القضات_همدانی
انسانی که در اراده خدا #ساکن شود چیز دیگری را #اراده نمی‌کند به جز آنچه که خدا است، آنچه که او اراده می‌کند. اگر او #بیمار می‌بود آرزو نمی‌کرد که سالم باشد. اگر او واقعاً در اراده خدا ساکن شود، همه #رنج ، همه #تلفیق ها ، برای او لذتی است ؛ بله که #سهل است ، حتی رنج‌های #جهنم نیز برای او لذتی خواهند بود. او #آزاد است و از خویشتن ، از همه آنچه که #دریافت می‌کند #خاموش شده است ، او باید آزاد باشد. اگر چشم‌های من باید رنگ را تشخیص دهند ، خود چشم باید از همه رنگ‌ها آزاد باشد. چشمی که من با آن #خدا را می‌بینم همان چشمی است که خدا با آن مرا می‌بیند. چشم من و چشم خدا یک چشم ، و یک #بینش ، و یک #شناخت ، و یک #عشق است.

@kheradedaroun
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#دعا_کنید

هرگاه به #مشکلی بر می خورید، پیش از آنکه به هر #جهتی بشتابید، دعا کنید. انسان‌ها به اندازه‌ی هوش و ذکاوت‌شان شما را #راهنمایی خواهند کرد اما خداوند که #روشنی بخش جهل در امر هوش و ذکاوت است، راه خروج از مشکل را به شما #نشان خواهد داد. از #خدا بخواهید و او #پاسخ خواهد داد.

@kheradedaroun
Forwarded from اتچ بات
‍ من ادیان بزرگ جهان را #مطالعه کردم.
من کتابهای طولانی و متراکم فیلسوفان را #بلعیدم.
من کاری را انجام دادم که خدایان و گوروها گفتند باید انجام دهم.

من پسر خوبی بودم اما نه #آسایش را پیدا کردم و نه خانه را!
فقط افکار دست دوم، افراد دست دوم
و یک استراحت کوتاه از یک نوستالژی وحشتناک...

به نام #معنویت به انکار افتادم.
من خشم را انکار کردم و نامش را #صلح گذاشتم.
من شرم را انکار کردم و آن را #قدرت نامیدم.
من جنسیت را انکار کردم و آن را #پاکی نامیدم.
من انسانیت خود را انکار کردم و نام آن را #آگاهی گذاشتم.
من میل یا شهوت را #انکار کردم و خود را روشن فکر تصور کردم.

اکنون، خانه ام را در #سادگی می بینم.
من #متواضع شده ام. 
من هیچ #نمی دانم.
ابری را می بینم و اشک های داغ از روی صورتم جاری می شود.
یا چهره یک دوست قدیمی، با کمالش مرا شوکه می کند.
یا یک تیر چراغ در پیاده روی عصرانه ام،
با نور رشته ای کاملش به من تعظیم می کند.
همه چیز مرا به #خدا می کشاند، نمی توانم جلوی آن را بگیرم.

من از زبان انسانی استفاده می کنم اما کاملاً انسان #نیستم.
من در سِحر یک گنجشک هستم. 
آهنگ من خانه ی من است.
بدن من شقیقه ی من است.  قربانگاه من فقدان و تسکین عجیب غم است.
من آرامش را در فقدانِ کامل آرامش می یابم!!
آرامش را در میل بی قرار خودم به زندگی می یابم.

عشق من، حالا می توانم کنارت بنشینم؟
آیا آنچه را که در دل داری با من در میان می گذاری؟
(من هم مثل تو گم شده ام).
آیا اشک ها و لرزه هایت را به من #می دهی؟
آیا اجازه دارم تو را به آغوش بگیرم تا زمانی که درد متوقف شود؟
و اگر هرگز #متوقف نشد، همچنان تو را نگه دارم؟
و تو نیز من را در آغوش میگیری؟
آیا میخواهی با نزدیک شدن به پایان، مراقب یکدیگر باشیم؟
بله، مراقب هم باشیم؟

خدایا ! خدایا!
من دین واقعی خود را یافته ام:

#سادگی
#انسانیت
#مهربانی

جف فاستر


@kheradedaroun
#خدا_هر_جا_بروید_با_شما_می‌آید

شما هرگز نمی‌توانید از قداست #بی نقص خود محروم باشید، زیرا سرچشمه‌ی متعال این قداست، هرجا بروید با شما #می‌آید.

شما هرگز نمی‌توانید #رنج بکشید زیرا #سرچشمه‌ی متعال همه‌ی لذت‌ها، هرجا بروید با شما #می‌آید.

شما هرگز نمی‌توانید #تنها باشید زیرا سرچشمه‌ی متعال #همه‌ی زندگی، هرجا بروید با شما #می‌آید.

هیچ چیز نمی‌تواند آرامش ذهن شما را #تخریب کند، زیرا خداوند هرجا بروید با شما #می‌آید.
#دوره_ای_از_معجزات

@kheradedaroun
اگر می‌خواهی همواره #نو باشی و خود را هر روزه تر و تازه و پاک تقدیم #خدا کنی، باید شجاعت دور انداختن #گذشته‌ات را داشته باشی.

انقدر گذشته‌ات را -چه خوب و چه بد- با خودت #حمل نکن.
از آن سخن #مگو.
#موهومات مرده را #زنده نکن.
#خاطره‌بازی را کنار بگذار تا چشمانت به #جریان همیشه تازهٔ حیات روشن گردد.

#سالک آن است که خود را هر صبح و شام، تازه و پاک تقدیم خدا کند.
@kheradedaroun
Forwarded from عکس نگار
من بزرگترین ادیان آسمانی را #مطالعه کرده‌ام
تمام آنچه را که خدایان و آموزگاران عرفانی گفته اند #انجام داده ام

من پسر خوبی بودم ولی به #آرامش نرسیدم، خانه را نیافتم...
فقط افکار دست دوم از آدم های دست دوم

به نام #عرفان و معنویت، به دام انکار افتادم.
#خشم را انکار کردم و نامش را آرامش گذاشتم.
شرم را #انکار کردم و قدرت نامیدمش.
تمایل جنسی را انکار کردم و خلوص نامیدمش.

من انسانیتم را انکار کردم و نامش را گذاشتم بیداری معنوی؛
#تمایلاتم را انکار کردم و خود را روشن ضمیر نامیدم.

اکنون، خانه ام را در "سادگی" یافته ام.
من فروتن شده ام. هیچ چیز #نمیدانم.
من یک ابر میبینم و اشکها روی گونه ام سرازیر #میشود
و دیدن چهره یک دوست قدیمی، با بی نقص بودنش مرا #شوکه می کند.
یا یک تیر چراغ برق در یک پیاده روی بعد از ظهر، با آن #درخشش بی نظیرش به من سر خم می کند.
همه چیز مرا به سمت #خدا میکشد. نمیتوانم جلویش را بگیرم.

من به زبان انسان ها حرف #میزنم ولی کاملا انسان نیستم.
من یک گنجشکم در سپیده دم. صدایم، خانه من است.
بدن من، #معبد من است
محراب من، عزیز از دست رفته من و سوگ من است.
من آرامش را در #بطن ناآرامی یافتم.
و آسایش را در #بی قراریِ تمنایم برای زندگی یافتم.

دوست من، اجازه میدهی لحظه ای #کنارت بنشینم؟
آنچه را که در #قلبت میگذرد با من در میان میگذاری؟ ( من به اندازه تو گم شده ام)
آیا اشکها و #لرزش هایت را به من میدهی؟
میشود تا وقتی بند میایند در آغوش #بگیرمت؟
تو هم مرا در آغوش #میگیری؟
میشود تا آخر، مراقب هم #باشیم؟

خدایا
من دین #حقیقی را یافته ام
سادگی، انسانیت، مهربانی.

@kheradedaroun