🌸مسجد خاتم عجب شیر🌸
204 subscribers
1.57K photos
326 videos
7 files
1.89K links
پل ارتباطی https://t.me/javanmard_mj
Download Telegram
میگه:
اگه میخوای خیاط بشی از شکافتن خسته نباش.
اشتباه که کردی دلت نسوزه، بشکاف و از نو این بار راهت رو درست تر بیا.
اما حواست باشه گاهی بیشتر از چند بار فرصت شکافتن و برگشتن نداری.
زیادی که بشکافی پارچه ات وا میره، له میشه و از ریخت میفته.
خیاطی مهربونه، باهات راه میاد.

اما زندگی ... زندگی بی رحمه.
گاهی حتی برای یک ثانیه اجازه نمیده راهی که رفتی رو بشکافی و دوباره بهم بدوزیش.

مراقب ثانیه های زندگیت باش . . .


🏴🏴🏴🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🏴🏴🏴

#پروردگارا...

برای تک تک روزهای عمرم فضایی که در آن فرصت آموختن و تجربه کردن دارم . سپاسگزارم.
بمن قدرت اختیار دادی و این موهبتی بی نظیر است من می توانم انتخاب کنم تمام خوبی هایی را
که تو دوست داری .

#پروردگارا
به من بیاموز تا همواره ،ناظر بر زیبایی ها باشم .
و هر آنچه از خوبی که تو خواستار آنی , ببینم

#پروردگارا
کمک‌مان کن تا شیوه نگاه‌مان به زندگی
بی غبار باشد.

ما به خوبی ها و زیبایی های زمین نگاه می کنیم
تو هم زندگی و روزگارمان را زیبا ،کن ..


🏴🏴🏴🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🏴🏴🏴


آورده اند که عقابی بود.
بر بچه گوسفند حمله آورد و او را به چنگال صید کرده، در ربود.
کلاغی که شوق تقلید داشت، این احوال را دید.
خواست که زور خود بر گوسفندی بیازماید، و لیکن پنجه اش در پشم گوسفند چنان اسیر ماند که بیچاره خود را از آن خلاص دادن نتوانست.
شبان آمد و او را اسیر یافته، بگرفت و به خانه برد تا از بهر بازیچه به فرزندان خود دهد.
چون فرزندان شبان کلاغ را دیدند، از پدر خود پرسیدند که این پرنده چه نام دارد؟
راعی گفت این پرنده ای است که پیش از یک ساعت خود را عقاب تصور کرده بود، اکنون خوب دانسته باشد که کلاغ بیشه است حماقت پیشه.

(خلاصه): آدمی را باید که در کاری که مافوقِ استطاعت (توانایی) او باشد قدم ننهد و اگر نهد، هم از سرانجام آن نومید گردد و هم مصدر تضحیک ابنای روزگار

https://t.me/khatamajabshir
روح الامین روزی از پیشگاه #خدا بانگ لبیک شنید. نمیدانست کدام #بندهٔ_مخلص، او را خوانده است. در زمین و آسمان گشت تا او را بیابد، اما پیدایش نکرد.
رو به سوی خدا آورد و گفت: راهی نما تا او را بیابم.
حضرت حق : به روم برو فلان دير رو بنگر۔
جبرئیل به آن دیر رفت و دید مردی به پای بتی افتاده و با حالی زار و با اخلاص تمام بت را صدا میزند.
برگشت و به خدا گفت: چگونه است که این مرد در دیر از بت یاری میجوید و تو پاسخش میدهی ؟
حضرت حق: او از راه راست دورافتاده است به غلط بت را صدا میکند؛ ولی میدانم که در قلب او چیست و در باطن چه میخواهد؟ او جز من کسی را ندارد. اکنون زبانش را هم به راه می آورم.
جبرئیل شنید که آن بت پرست زبانش هم به خدا خدا، گشوده شد.

پس ای مرغ ناتوان و نومید،بدان که درگاه او بارگاه نیازمندی است.
نه همه زهد مسلم میخرند
"هیچ" بر درگاه او، هم، میخرند

داستانها و پیامهای عطار در منطق الطیر و الهی نامه
دکتر حشمت الله ریاضی
به کوشش : حبیب الله پاک گوهر

🍀🍀🍃🍃🍃🌸🌸🌸🌸🍃🍃🍃🍀🍀

آرامش ، ‌یعنی لطافت و نرمش روح...

#خدایا !
هدایتم کن ، در برخورد با اطرافیانم
از کاه کوه نسازم،
مسائل را بزرگ نکنم تا چنان
سخت شوم که آرامش را از خودم بگیرم ،
به من قلبی لطیف عطا کن...
و راهی ام کن به راهت ،
که هر چه راهِ غیرِ مقصد توست ،
بیراهه ست!

#پروردگارا...
احوالم چنانست که می دانی
و اعمالم چنین است که می بینی.
نه پای گریز دارم و نه زبان ستیز،
بحق کبریایی ات بحق راستی
بحق خوبی بحق بزرگـی
بحق انصاف بحق حقانیت
بحق مهربانیت بهترینها رو
برای همه مقدر فرمـا....

🌸https://t.me/khatamajabshir
#فرعون دلقکى داشت که از کارها و سخنان او لذت مى برد و مى خندید. روزى به در قصر فرعون آمد تا داخل شود، مردى را دید که لباسهاى ژنده بر تن ، عبایى کهنه بر دوش و عصایى بر دست دارد.

پرسید: تو کیستى ؟ گفت : من پیامبر خدا موسایم که از طرف خداوند براى دعوت فرعون به توحید آمده ام . #دلقک از همانجا بازگشت ، لباسى شبیه لباس #موسى پوشیده و عصایى هم به دست گرفت ، نزد فرعون آمد. از باب #مسخره و استهزاء تقلید سخن گفتن حضرت موسى علیه السلام کرد.

آن جناب از کار او بسیار خشمگین شد. هنگامى که زمان کیفر فرعون و #غرق شدن او رسید و خداوند او را بالشکرش در رود نیل غرق ساخت ، آن مرد تقلیدگر را #نجات داد. موسى عرض کرد:

#پروردگارا! چه شد که این مرد را غرق نکردى ، با این که مرا اذیت کرد؟ خطاب رسید: اى موسى ! من #عذاب نمى کنم کسى را که به دوستانم شبیه شود، اگر چه بر خلاف آنها باشد.

انوار نعمانیه ، ص ۳۵۴٫

🌸https://t.me/khatamajabshir
#پروردگارا
مرا به اعماق درونم ببر تا شکوه بی پردۀ جمال تو را ببینم
و نجوای روح بخش تو را بشنوم.

#پروردگارا
مرا موهبت عشقی عمیق و نیرومند عطا کن تا پردۀ جهل من فرو افتد و جمال تو را مشاهده کنم...

#پروردگارا دریاب مرا...!


🌹🌸🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🌸🌹
🏴https://t.me/khatamajabshir
مرحوم آقا شيخ محمدحسين قمشه‌اي که از شاگردان سيد مرتضي کشميري بود در سن 18 سالگي در قمشه مبتلا به مرض حصبه شد، اطبا در مداواي او توفيقي نيافتند و ايشان فوت کرد.مادرش گفت:«دست به جنازه فرزندم نزنيد تا من برگردم»، قرآن را برداشت و گريه‌کنان به پشت بام رفت و اباعبدالله (ع) را شفيع قرار داد و گفت:«دست از شما برنمي‌دارم تا بچه‌ام زنده شود». چند دقيقه نگذشت که شيخ محمدحسين زنده شد و گفت : «برويد به مادرم بگوييد که شفاعت امام حسين (ع) پذيرفته شد.» او مي‌گويد:« وقتي مرگم نزديک شد دو نفر نوراني سفيدپوش را ديدم که گفتند:«چه باکي داري؟» گفتم :«اعضايم درد مي‌کند». يکي از آن دو دست به پايم کشيد راحت شدم، ديدم اهل خانه گريانند ولي هرچه خواستم بگويم که راحت شدم نتوانستم تا آن که آن دو من را به حرکت درآوردند در بين راه شخصي نوراني را ديدم که به آن دو فرمود:«ما سي سال عمر به او عطا کرديم» و فرمود:«او را به مادرش برگردانيد که يکباره ديدم همه گريان هستند»
اکثر علماي نجف نقل کرده‌اند ايشان که مدتي بعد از ساکنان نجف شدند پس از سي سال به ديار باقي شتافتند.

داستانهاي شگفت‌انگيز شهيد آیت الله دستغيب. کرامات و مقامات عرفاني امام حسين (ع)

🌴🌴🌸🌸🪷🪷🌹🌹🪷🪷🌸🌸🌴🌴

🤲#پروردگارا...
عطای امروزِ تو به ما مهربانی باشد
برایمان کافیست
آنجا که دل باصفا باشد
انسانِ بی وفا نیست

🤲#معبودا...
هدیهء امروز تو به ما
تواضع و بخشش باشد

یادم هست گفتی
جایی که بخشش باشد
دشمنی و کینه وجود ندارد

ای یزدان پاڪ بی همتا
امروز را به ما عنایت کردی
پس توانایی شکر را نیز به ما عطا کن.

🤲https://t.me/khatamajabshir
در چمنزاری خرها و زنبورها در کنار هم زندگی می کردند. روزی از روزها خری برای خوردن علف به چمنزار می آید و مشغول خوردن می شود. از قضا گل کوچکی را که زنبوری در بین گلهای کوچکش مشغول مکیدن شیره بود، می خورد و زنبور بیچاره که خود را بین دندانهای خر اسیر و مردنی می بیند، زبان خر را نیش می زند و تا خر دهان باز می کند او نیز از لای دندانهایش بیرون می پرد. خر که زبانش باد کرده و سرخ شده و درد می کند، عر عر کنان و عربده کشان زنبور را دنبال می کند. زنبور به کندویشان پناه می برد. به صدای عربده خر، ملکه زنبورها از کندو بیرون می آید و حال و قضیه را می پرسد. خر می گوید: «زنبور خاطی شما زبانم را نیش زده است باید او را بکشم.»
ملکه زنبورها به سربازهایش دستور می دهد که زنبور خاطی را گرفته و پیش او بیاورند. سربازها زنبور خاطی را پیش ملکه زنبورها می برند و طفلکی زنبور شرح می دهد که برای نجات جانش از زیر دندانهای خر مجبور به نیش زدن زبانش شده است و کارش از روی دشمنی و عمد نبوده است. ملکه زنبورها وقتی حقیقت را می فهمد، از خر عذر خواهی می کند و می گوید: «شما بفرمائید من این زنبور را مجازات می کنم.»
خر قبول نمی کند و عربده و عرعرش گوش فلک را کر می کند که:  «نه خیر این زنبور زبانم را نیش زده است و باید او را بکشم.»
ملکه زنبورها ناچار حکم اعدام زنبور را صادر می کند. زنبور با آه و زاری می گوید: «« قربان من برای دفاع از جان خودم زبان خر را نیش زدم. آیا حکم اعدام برایم عادلانه است؟»
ملکه زنبورها با تاسف فراوان می گوید: «می دانم که مرگ حق تو نیست. اما گناه تو این است كه با خر جماعت طرف شدی که زبان نمی فهمد و سزای کسی که با خر طرف شود همین است.»


🌹🪷👇👆👇🌹🌹🌹👇👆👇🪷🌹



#پروردگارا! درهای لطف تو باز است زیر باران رحمتت دست هایم را به آسمان بلند میکنم تا میوه های اجابت بچینم و می دانم دست هایم خالی بر نخواهند گشت به یاد تو قدم در رویاهایم می گذارم و در خواب های آرام شبانه فقط به تو می اندیشم و تنها تو را میخوانم.

زیرا در این روزگار غریب تنها تو را دارم ، خدایا دریاب مرا


🪻https://t.me/khatamajabshir
دوستی گفت من رژیم دارم .
گفتم : شما وزن متعادلی دارید . نیاز به رژیم نیست !؟
او گفت : رژیم در تغذیه نیست رژیم تفکر و رفتار است . در این رژیم اجتناب می کنم از :
۱- افکار منفی
۲-آدمهای منفی مخرب و غیرسازنده
۳-کسانی که لبخند را از من می گیرند.
۴-آنهایی که باعث میشوند سایه غم و حسرت بر نگاهم چیره شود .
۵-آنها که باعث می شوند اعتماد به نفسم را از دست بدهم .
۶- آنهایی که چوب لای چرخ زندگیم می گذارند .

او گفت :
اگر یک ماه این رژیم را رعایت کنم ؛ سه کیلو از بیماریهای تفکر و رفتارم کم میشود و سه کیلو کیفیت زندگیم بالا میرود .... بنظر من هم رژیم خوبی است


🌹🪻🪷🪷🪷🪷🪻🌹

🤲#خــــــــدایا.....
بهترین درسهـــــا را
در زمان سختــــــی آمــــوختم
و دانستـــــم صبور بودن
یک ایمــــــان است،
و خویشتن داری یک عبـــــــادت ...
فهمیدم ناکامی به معنای
تاخیـــــــر است، نه شکست
و خنــــدیـــــدن یک نیایش است ...
فهمیـــــدم جــــز به تو نمـــی‌توان
امُیــــــــــد داشت،
و جز با عشق به تو نمی‌توان
زندگــــــی کرد ...
🤲#پروردگارا ....
مارا در پناه خود قرار بده
آمین


🌹https://t.me/khatamajabshir
#معجزه

سارا هشت ساله بود که از صحبت پدرمادرش فهميد برادر کوچکش سخت مريض است و پولي هم براي مداواي آن ندارند.

پدر به تازگي کارش را از دست داده بود و نميتوانست هزينهء جراحي پر خرج برادرش را بپردازد.

سارا شنيد که پدر آهسته به مادر گفت فقط معجزه مي تواند پسرمان را نجات دهد سارا با ناراحتي به اتاقش رفت و از زير تخت قلک کوچکش را درآورد.

قلک را شکست. سکه ها رو رو تخت ريخت و آنها رو شمرد .فقط پنج دلار.

بعد آهسته از در عقبي خارج شد و چند کوچه رفت بالاتر به داروخانه رفت.

جلوي پيشخوان انتظار کشيد تا داروساز به او توجه کند ولي داروساز سرش به مشتريان گرم بود بالاخره سارا حوصلش سر
رفت و سکه ها رو محکم رو شيشه پيشخوان ريخت.
داروساز جاخورد و گفت چه ميخواهي؟

دخترک جواب داد برادرم خيلي مريضِ
مي خوام معجزه بخرم قيمتش چقدر است؟

دارو ساز با تعجب پرسيد چي بخري عزيزم!!؟

دخترک توضيح داد برادر کوچکش چيزي در سرش رفته و بابام مي گويد فقط معجزه ميتواند او را نجات دهد من هم مي خواهم
معجزه بخرم قيمتش چقدر است..؟!

داروساز گفت:
متاسفم دختر جان ولي ما اينجا معجزه
نمي فروشيم.

چشمان دخترک پر از اشک شد و گفت شما رو به خدا برادرم خيلي مريض ِو بابام پول ندارد و اين همهء پول من است. من از
کـــــجــا مي توانم معجزه بخرم؟؟؟؟

مردي که گوشه ايستاده بود و لباس تميز و مرتبي داشت از دخترک پرسيد:
چقدر پول داري؟

دخترک پولها را کف دستش ريخت و به مرد نشان داد.
مرد لبخندي زد و گفت:

آه چه جالب!!!
فکر ميکنم اين پول براي خريد معجزه کافي باشه.
بعد به آرامي دست اورا گرفت و گفت من ميخوام برادر و والدينت را ببينم فکر ميکنم معجزهء برادرت پيش من باشه آن مرد دکتر #آرمسترانگ فوق تخصص مغز و اعصاب در شيکاگو بود.

فرداي
آن روز عمل جراحي روي مغز پسرک با موفقيت انجام شد و او از مرگ نجات يافت.
پس از جراحي پدر نزد دکتر رفت و گفت از شما متشکرم نجات پسرم يک معجزه واقعي بود،

مي خواهم بدانم بابت هزينهء عمل جراحي چقدر بايد پرداخت کنم؟

دکتر لبخندي زد و گفت فقط 5 دلار...


🌹👇🪷👆🪷👇🪷👆🪷👇🪷👆🌹


🤲#خدایا........

سجاده ام را به سمت قبله #نیاز می گشایم

تا ذره ذره وجودم را به #معراج نگاهت، پرواز دهم

می ایستم به #قامت در برابرت تا عظمتت را سپاس گویم

به #رکوع می روم تا بزرگی ات را به یاد بیاورم

و به #سجده می افتم تا بر بندگی ام مهر #عشق بزنم…

چه #آرامش پایان ناپذیری در نگاه توست

چه لحظه های مهرافروزی در #ذکر یادت…

🤲#پروردگارا!

دستان #دعایم را

به #عرش الهیت برسان ،

دلم را به حلاوت دوستیت

و چشمان باران زده ام را به دیدارت

نورانی گردان...


👇👇👇👇👇👇👇👇
🌹https://t.me/khatamajabshir
🤲#پروردگارا کمکم کن...

#خدایا...پروردگارا...کمکم کن، کمکم کن که  بتوانم پنچره ی دلم را روبه حقیقت بگشایم...

🤲خدایا...یاریم کن که مرغ خسته دلم را که دیری است در این قفس زندانی است، در آسمان آبی عشق تو پرواز دهم...

🤲خدایا..پروردگارا...یاریم کن که شوق پرواز را همیشه در خود زنده نگهدارم .....

🤲خدایا...تو خود می دانی که بدترین درد برای یک انسان دورماندن از حقیقت خویشتن  و رها شدن در گرداب فراموشی و سردرگمی است...پس تو ای کردگار بی همتا مرا یاری کن که به حقیقت انسان بودن پی ببرم تا بتوانم هر روز به تو که سر چشمه تمام حقیقت هایی نزدیک و نزدیکتر شوم....

🤲خدایا...همیشه گفته ام که تورادوست دارم...حالا هم با تمام وجود فریاد می زنم:

🤲خدایا........دوستت دارم.....دوستت دارم...دوستت دارم...

🕊💧☔️☔️☔️💧🕊

#زندگی پیشکشی است برای شادمانی

و #لبخند زیباترین آرایش هر فرد است

و #مثبت_اندیشی کلید خوشبختی

یادمان باشد که لبخندمان را

توى آیینه ها جا نگذاریم.


💧🦆🪺👇👇🪺🦆💧
🌹https://t.me/khatamajabshir
اگر تو یک بار به من ضربه زدی ، لعنت به تو.
اگر تو دوبار به من ضربه زدی ، پس هم لعنت به من هم لعنت به تو.
اگر تو سه بار به من ضربه زدی .... لعنت به من.
که اجازه دادم سه بار بهم ضربه بزنی.


🌹🪷🪷🪺🪺🪺🕊🕊🪺🪺🪺🪷🪷🌹

یه نویسنده به اسم شقایق شیرویه یه چیز جالبی نوشته بود که خوندنش ضروریه:

یه تراپیست بود که می‌گفت؛
هر وقت خواستی برای قضاوت شدنت توسط این آدما حرص بخوری و خودتو اذیت کنی، فقط چند ثانیه چشماتو ببند و به بعد از مرگت فکر کن!
همون آدما چند روز عزادارتن؟
نهایتا هفت روز!
تازه خیلیاشونم حتی تو مراسم خاکسپاریت شرکت نمی‌کنن.

باور کن این آدما خدا رو هم قضاوت می‌کنن؛
پس برای خودت و به سبک خودت زندگی کن...



🌹🪷🪷🪺🪺🪺🕊🕊🪺🪺🪺🪷🪷🌹

قشنگترین دعایی که شنیدم از محمد العدوی است که میگه:
یارَبِّ لا تُعَلِّق قَلبی بِما لَیسَ لی.

"🤲#پروردگارا قلب مرا
به آنچه برای من نیست، وابسته مگردان!"


شبتون بی‌غم و به همراه عشق♡

🌹https://t.me/khatamajabshir