💚از چشمهایتان طوری استفاده کنید که گویی فردا دچار نابینایی خواهید شد و همین شیوه را میتوان برای سایر حواس به کار گرفت. صداهای موسیقی، آواز پرنده و نغمههای پرشور ارکستر را بشنوید؛ چنان که گویی فردا دچار ناشنوایی خواهید شد. هر چیزی را که میخواهید لمس کنید، گویی که فردا حس لامسه خود را از دست خواهید داد. عطر گل ها را بو کنید و مزه غذاها را با هر لقمه بچشید، چنان که گویی فردا هرگز نمیتوانید بو کنید یا هر چیزی را بچشید.
از هر حس بیشترین استفاده را ببرید.
📕 سه روز برای دیدن
✍🏻 #هلن_کلر
#یک_جرعه_کتاب
#معجزه_شکرگزاری
❖┈••✾🌸✿🎀✿🌸•✾••┈❖
https://t.me/khatamajabshir
از هر حس بیشترین استفاده را ببرید.
📕 سه روز برای دیدن
✍🏻 #هلن_کلر
#یک_جرعه_کتاب
#معجزه_شکرگزاری
❖┈••✾🌸✿🎀✿🌸•✾••┈❖
https://t.me/khatamajabshir
#معجزه
سارا هشت ساله بود که از صحبت پدرمادرش فهميد برادر کوچکش سخت مريض است و پولي هم براي مداواي آن ندارند.
پدر به تازگي کارش را از دست داده بود و نميتوانست هزينهء جراحي پر خرج برادرش را بپردازد.
سارا شنيد که پدر آهسته به مادر گفت فقط معجزه مي تواند پسرمان را نجات دهد سارا با ناراحتي به اتاقش رفت و از زير تخت قلک کوچکش را درآورد.
قلک را شکست. سکه ها رو رو تخت ريخت و آنها رو شمرد .فقط پنج دلار.
بعد آهسته از در عقبي خارج شد و چند کوچه رفت بالاتر به داروخانه رفت.
جلوي پيشخوان انتظار کشيد تا داروساز به او توجه کند ولي داروساز سرش به مشتريان گرم بود بالاخره سارا حوصلش سر
رفت و سکه ها رو محکم رو شيشه پيشخوان ريخت.
داروساز جاخورد و گفت چه ميخواهي؟
دخترک جواب داد برادرم خيلي مريضِ
مي خوام معجزه بخرم قيمتش چقدر است؟
دارو ساز با تعجب پرسيد چي بخري عزيزم!!؟
دخترک توضيح داد برادر کوچکش چيزي در سرش رفته و بابام مي گويد فقط معجزه ميتواند او را نجات دهد من هم مي خواهم
معجزه بخرم قيمتش چقدر است..؟!
داروساز گفت:
متاسفم دختر جان ولي ما اينجا معجزه
نمي فروشيم.
چشمان دخترک پر از اشک شد و گفت شما رو به خدا برادرم خيلي مريض ِو بابام پول ندارد و اين همهء پول من است. من از
کـــــجــا مي توانم معجزه بخرم؟؟؟؟
مردي که گوشه ايستاده بود و لباس تميز و مرتبي داشت از دخترک پرسيد:
چقدر پول داري؟
دخترک پولها را کف دستش ريخت و به مرد نشان داد.
مرد لبخندي زد و گفت:
آه چه جالب!!!
فکر ميکنم اين پول براي خريد معجزه کافي باشه.
بعد به آرامي دست اورا گرفت و گفت من ميخوام برادر و والدينت را ببينم فکر ميکنم معجزهء برادرت پيش من باشه آن مرد دکتر #آرمسترانگ فوق تخصص مغز و اعصاب در شيکاگو بود.
فرداي
آن روز عمل جراحي روي مغز پسرک با موفقيت انجام شد و او از مرگ نجات يافت.
پس از جراحي پدر نزد دکتر رفت و گفت از شما متشکرم نجات پسرم يک معجزه واقعي بود،
مي خواهم بدانم بابت هزينهء عمل جراحي چقدر بايد پرداخت کنم؟
دکتر لبخندي زد و گفت فقط 5 دلار...
🌹👇🪷👆🪷👇🪷👆🪷👇🪷👆🌹
🤲#خدایا........
سجاده ام را به سمت قبله #نیاز می گشایم
تا ذره ذره وجودم را به #معراج نگاهت، پرواز دهم
می ایستم به #قامت در برابرت تا عظمتت را سپاس گویم
به #رکوع می روم تا بزرگی ات را به یاد بیاورم
و به #سجده می افتم تا بر بندگی ام مهر #عشق بزنم…
چه #آرامش پایان ناپذیری در نگاه توست
چه لحظه های مهرافروزی در #ذکر یادت…
🤲#پروردگارا!
دستان #دعایم را
به #عرش الهیت برسان ،
دلم را به حلاوت دوستیت
و چشمان باران زده ام را به دیدارت
نورانی گردان...
☘👇👇👇👇👇👇👇👇☘
🌹https://t.me/khatamajabshir
سارا هشت ساله بود که از صحبت پدرمادرش فهميد برادر کوچکش سخت مريض است و پولي هم براي مداواي آن ندارند.
پدر به تازگي کارش را از دست داده بود و نميتوانست هزينهء جراحي پر خرج برادرش را بپردازد.
سارا شنيد که پدر آهسته به مادر گفت فقط معجزه مي تواند پسرمان را نجات دهد سارا با ناراحتي به اتاقش رفت و از زير تخت قلک کوچکش را درآورد.
قلک را شکست. سکه ها رو رو تخت ريخت و آنها رو شمرد .فقط پنج دلار.
بعد آهسته از در عقبي خارج شد و چند کوچه رفت بالاتر به داروخانه رفت.
جلوي پيشخوان انتظار کشيد تا داروساز به او توجه کند ولي داروساز سرش به مشتريان گرم بود بالاخره سارا حوصلش سر
رفت و سکه ها رو محکم رو شيشه پيشخوان ريخت.
داروساز جاخورد و گفت چه ميخواهي؟
دخترک جواب داد برادرم خيلي مريضِ
مي خوام معجزه بخرم قيمتش چقدر است؟
دارو ساز با تعجب پرسيد چي بخري عزيزم!!؟
دخترک توضيح داد برادر کوچکش چيزي در سرش رفته و بابام مي گويد فقط معجزه ميتواند او را نجات دهد من هم مي خواهم
معجزه بخرم قيمتش چقدر است..؟!
داروساز گفت:
متاسفم دختر جان ولي ما اينجا معجزه
نمي فروشيم.
چشمان دخترک پر از اشک شد و گفت شما رو به خدا برادرم خيلي مريض ِو بابام پول ندارد و اين همهء پول من است. من از
کـــــجــا مي توانم معجزه بخرم؟؟؟؟
مردي که گوشه ايستاده بود و لباس تميز و مرتبي داشت از دخترک پرسيد:
چقدر پول داري؟
دخترک پولها را کف دستش ريخت و به مرد نشان داد.
مرد لبخندي زد و گفت:
آه چه جالب!!!
فکر ميکنم اين پول براي خريد معجزه کافي باشه.
بعد به آرامي دست اورا گرفت و گفت من ميخوام برادر و والدينت را ببينم فکر ميکنم معجزهء برادرت پيش من باشه آن مرد دکتر #آرمسترانگ فوق تخصص مغز و اعصاب در شيکاگو بود.
فرداي
آن روز عمل جراحي روي مغز پسرک با موفقيت انجام شد و او از مرگ نجات يافت.
پس از جراحي پدر نزد دکتر رفت و گفت از شما متشکرم نجات پسرم يک معجزه واقعي بود،
مي خواهم بدانم بابت هزينهء عمل جراحي چقدر بايد پرداخت کنم؟
دکتر لبخندي زد و گفت فقط 5 دلار...
🌹👇🪷👆🪷👇🪷👆🪷👇🪷👆🌹
🤲#خدایا........
سجاده ام را به سمت قبله #نیاز می گشایم
تا ذره ذره وجودم را به #معراج نگاهت، پرواز دهم
می ایستم به #قامت در برابرت تا عظمتت را سپاس گویم
به #رکوع می روم تا بزرگی ات را به یاد بیاورم
و به #سجده می افتم تا بر بندگی ام مهر #عشق بزنم…
چه #آرامش پایان ناپذیری در نگاه توست
چه لحظه های مهرافروزی در #ذکر یادت…
🤲#پروردگارا!
دستان #دعایم را
به #عرش الهیت برسان ،
دلم را به حلاوت دوستیت
و چشمان باران زده ام را به دیدارت
نورانی گردان...
☘👇👇👇👇👇👇👇👇☘
🌹https://t.me/khatamajabshir
Telegram
🌸مسجد خاتم عجب شیر🌸
پل ارتباطی https://t.me/javanmard_mj
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🏴 #ایام_فاطمیه
🌹یا امام رضا(علیهالسلام) میخوام در بنبست قرارت بدم!
🎤حجت الاسلام #قرائتی
#امالمقاومه
#مادر_قهرمان
#معجزه_مادري
🏴https://t.me/khatamajabshir
🌹یا امام رضا(علیهالسلام) میخوام در بنبست قرارت بدم!
🎤حجت الاسلام #قرائتی
#امالمقاومه
#مادر_قهرمان
#معجزه_مادري
🏴https://t.me/khatamajabshir