👈 #تاجی از #نور بر #سَر
❤️امام زمان.👉
👈#آقا امام باقر #علیهالسلام در #وصف #جمال زیبای #حضرت مهدی #عجلالله فرجه، فرمودند👉
👈#وَ وَجْهُهُ كَدَائِرَةِ اَلْقَمَرِ فِي لَيَالِيَّ كَمَالِهِ يَخْرُجُ مِنْ بَيْنِ ثَنَايَاهُ نُورُ كَالْبَرْقِ اَلسَّاطِع عَلَى رَأْسِهِ تَاجٍ مِنْ نُورٍ»
👈#وصورتش #چون قرص #قمر در #شب بدر #میدرخشد، و از #میان #دندانهای #ثنایایش #نوری #چون برق 👈#ساطع #میشود و بر سر #مبارکش #تاجی از نور #قرار دارد.👉
👈#يوم الخلاص، #ج ۱، ص۲۶۱
❤️امام زمان.👉
👈#آقا امام باقر #علیهالسلام در #وصف #جمال زیبای #حضرت مهدی #عجلالله فرجه، فرمودند👉
👈#وَ وَجْهُهُ كَدَائِرَةِ اَلْقَمَرِ فِي لَيَالِيَّ كَمَالِهِ يَخْرُجُ مِنْ بَيْنِ ثَنَايَاهُ نُورُ كَالْبَرْقِ اَلسَّاطِع عَلَى رَأْسِهِ تَاجٍ مِنْ نُورٍ»
👈#وصورتش #چون قرص #قمر در #شب بدر #میدرخشد، و از #میان #دندانهای #ثنایایش #نوری #چون برق 👈#ساطع #میشود و بر سر #مبارکش #تاجی از نور #قرار دارد.👉
👈#يوم الخلاص، #ج ۱، ص۲۶۱
👈«على» نسبت به تو به منزلۀ #هارون است نسبت به #موسى، و رسولى بعد از تو نیست. فرزندت را همنام پسر #هارون کن. رسول خدا (ص) پرسید: نام فرزند هارون چه بود؟ #جبرئیل گفت: شبر، #رسول خدا (ص) فرمود: زبان من عربى است (و این لغت عبرى). جبرئیل گفت: نام او را #حسن بگذار.
👈 اسماء گوید: پس پیامبر نام کودک را «حسن» نهاد. چون روز هفتم شد دو #گوسفند خاکسترى رنگ براى او عقیقه کرد و یک ران آن را با یک دینار به قابله داد.
👈سپس سر #نوزاد را تراشید و به وزن آن نقره تصدق داد و با گرد زعفران سر او را ملون نمود، و به أسماء گفت: مالیدن خون به سر #نوزاد از رسوم جاهلیت است.
✍اسما گوید: در سال بعد #حسین (ع) متولد شد. #رسول #خدا (ص) به سراغ او آمد و فرمود:
👈اى اسماء فرزندم را بیاور. اسماء #حسین را در حالى که در پارچۀ سفیدى پیچیده شده بود به دست آن #حضرت داد. ایشان (ص) در گوش راست او (ع) اذان و در گوش چپش اقامه خواند؛ آنگاه او را در آغوش گرفت و گریست.
👈 اسماء گفت: پدر و #مادرم فداى تو باد، #گریه براى چیست و از چه رو میگریى؟ حضرت فرمود: بر حال این فرزندم میگریم، عرض کردم: یا #رسول الله او هم اکنون به دنیا آمده است
✍حضرت فرمودند: ستمکاران او را پس از من #شهید میکنند، خدا شفاعت مرا نصیب آنان نگرداند. آنگاه فرمود: اى #اسماء این خبر را (که او را میکشند) به #فاطمه نرسانید، زیرا او تازه فارغ گشته است.
👈آنگاه رو به #على کرده فرمود: نام فرزندم را چه نهادهاى؟ گفت: من بر شما سبقت در نام نجویم یا #رسول_الله، امّا دوست داشتم نامش را «حرب» گذارم. #رسول خدا (ص) فرمود:
👈من نیز بر خدای عزوجل سبقت نخواهم گرفت. در این حال #جبرئیل نازل گشت و گفت: یا #محمد! #على أعلى تو را سلام میرساند و میگوید:
👈چون #على نسبت به تو مانند #هارون نسبت به #موسى است، این فرزندت را به نام پسر #هارون بنام.# رسول خدا (ص) پرسید: نام فرزند هارون چه بود؟ گفت: «شبیر» حضرت فرمود:
👈 این به زبان عبرى است و من عربى زبانم. #جبرئیل گفت: او را «حسین» بنام. چون یک هفته گذشت رسول خدا دو گوسفند خاکسترى رنگ براى او عقیقه کرد و یک ران از آنها را با یک دینار به قابله عطا فرمود.
👈 سر طفل را تراشید و به وزن #موهایش (نقره) تصدق داد و سرش را با زعفران سرخگون نمود، و فرمود: اى #اسماء! خون مالیدن به سر نوزاد از رسوم زمان جاهلیت است
در روایتی دیگر آمده است:
👈نام امام #حسن و امام #حسین (ع) را خداوند انتخاب و از طریق وحی به #رسول #خدا (ص) ابلاغ کرد. این نام براساس نام ها فرزندان #هارون نبی (ع) انتخاب شد
جابر گوید: وقتى دوران حاملگى حضرت #فاطمه - سلام الله علیها - به #حسن سپرى شد و نوزاد به دنیا قدم نهاد، قبلا #پیامبر (ص) دستور داده بود که او را در پارچۀ سپید بپیچند؛ ولى خانمها نوزاد را در لباس زرد رنگى #قنداق کردند. آنگاه #فاطمه (س) به همسرش گفت:
👈یا على براى این نوزاد نامی انتخاب فرما. #أمیرالمؤمنین فرمود: من در نامگذارى او بر #پیامبر خدا پیشى نخواهم گرفت. اندکى بیش نگذشت که #پیغمبر (ص) آمد.
👈نوزاد را چون دسته گلى بهدست گرفت و بوسهاى بر رخسار او زد، و زبان #مبارکش را به دهان او گذارد. نوزاد آن را مکید. سپس روى به ایشان نموده و فرمود:
👈مگر پیش از این به شما نگفته بودم که نوزاد را در پارچۀ سفید بپیچید؟ آنگاه دستور داد پارچۀ سفیدى آوردند و کودک را در آن پیچید و آن پارچۀ زرد رنگ را دور افکند.
👈 و آنگاه به گوش راست نوزاد اذان و به گوش چپش اقامه گفت؛ بعد رو به #أمیرمؤمنان نمود و فرمود: نامش را چه نهادهاید؟ عرض کرد: منتظر شمائیم
رسول #خدا فرمود: من هم از #خداوند در نامگذارى او پیشى نمیگیرم. #خداوند به #جبرئیل وحى کرد که براى #محمد پسرى متولد شده، به سوى او شو، و از جانب من و خودت سلام و شاد باش ابلاغ کن و بگو چون #على از براى تو همانند هارون است نسبت به موسى؛
👈بدین جهت این نوزاد را با پسر هارون همنام کن. #جبرئیل خدمت #رسول خدا (ص) شد و از جانب خدا و خود تهنیت و مبارکباد گفت و فرمان خدا که: پسرت را همنام فرزند هارون ساز
👈. #پیغمبر (ص) پرسید: نام پسر #هارون چه بود؟ #جبرئیل گفت: شبر. فرمود: زبان من عربى است. گفت: او را حسن نام کن؛ لذا #حسن نامیده شد؛ و چون حسین (ع) قدم به دنیا نهاد، #پیغمبر (ص) نزد ایشان آمد،
👈و همان کارهایی را که وقت تولد حسن انجام داده بود تکرار نمود؛ آنگاه #جبرئیل بر او نازل شد و عرض کرد: خداوند عزوجل ذکره تو را سلام میرساند و میفرماید: چون #على نسبت به تو نظیر هارون است نسبت به #موسى،
👈 لذا نام این کودک را نیز به نام پسر دیگر هارون بگذار. پرسید: نامش چه بود؟ گفت: شبیر. فرمود: من عرب زبانم. گفت: او را #حسین نام نه؛ لذا پیغمبر اسم او را #حسین نهاد
👈 اسماء گوید: پس پیامبر نام کودک را «حسن» نهاد. چون روز هفتم شد دو #گوسفند خاکسترى رنگ براى او عقیقه کرد و یک ران آن را با یک دینار به قابله داد.
👈سپس سر #نوزاد را تراشید و به وزن آن نقره تصدق داد و با گرد زعفران سر او را ملون نمود، و به أسماء گفت: مالیدن خون به سر #نوزاد از رسوم جاهلیت است.
✍اسما گوید: در سال بعد #حسین (ع) متولد شد. #رسول #خدا (ص) به سراغ او آمد و فرمود:
👈اى اسماء فرزندم را بیاور. اسماء #حسین را در حالى که در پارچۀ سفیدى پیچیده شده بود به دست آن #حضرت داد. ایشان (ص) در گوش راست او (ع) اذان و در گوش چپش اقامه خواند؛ آنگاه او را در آغوش گرفت و گریست.
👈 اسماء گفت: پدر و #مادرم فداى تو باد، #گریه براى چیست و از چه رو میگریى؟ حضرت فرمود: بر حال این فرزندم میگریم، عرض کردم: یا #رسول الله او هم اکنون به دنیا آمده است
✍حضرت فرمودند: ستمکاران او را پس از من #شهید میکنند، خدا شفاعت مرا نصیب آنان نگرداند. آنگاه فرمود: اى #اسماء این خبر را (که او را میکشند) به #فاطمه نرسانید، زیرا او تازه فارغ گشته است.
👈آنگاه رو به #على کرده فرمود: نام فرزندم را چه نهادهاى؟ گفت: من بر شما سبقت در نام نجویم یا #رسول_الله، امّا دوست داشتم نامش را «حرب» گذارم. #رسول خدا (ص) فرمود:
👈من نیز بر خدای عزوجل سبقت نخواهم گرفت. در این حال #جبرئیل نازل گشت و گفت: یا #محمد! #على أعلى تو را سلام میرساند و میگوید:
👈چون #على نسبت به تو مانند #هارون نسبت به #موسى است، این فرزندت را به نام پسر #هارون بنام.# رسول خدا (ص) پرسید: نام فرزند هارون چه بود؟ گفت: «شبیر» حضرت فرمود:
👈 این به زبان عبرى است و من عربى زبانم. #جبرئیل گفت: او را «حسین» بنام. چون یک هفته گذشت رسول خدا دو گوسفند خاکسترى رنگ براى او عقیقه کرد و یک ران از آنها را با یک دینار به قابله عطا فرمود.
👈 سر طفل را تراشید و به وزن #موهایش (نقره) تصدق داد و سرش را با زعفران سرخگون نمود، و فرمود: اى #اسماء! خون مالیدن به سر نوزاد از رسوم زمان جاهلیت است
در روایتی دیگر آمده است:
👈نام امام #حسن و امام #حسین (ع) را خداوند انتخاب و از طریق وحی به #رسول #خدا (ص) ابلاغ کرد. این نام براساس نام ها فرزندان #هارون نبی (ع) انتخاب شد
جابر گوید: وقتى دوران حاملگى حضرت #فاطمه - سلام الله علیها - به #حسن سپرى شد و نوزاد به دنیا قدم نهاد، قبلا #پیامبر (ص) دستور داده بود که او را در پارچۀ سپید بپیچند؛ ولى خانمها نوزاد را در لباس زرد رنگى #قنداق کردند. آنگاه #فاطمه (س) به همسرش گفت:
👈یا على براى این نوزاد نامی انتخاب فرما. #أمیرالمؤمنین فرمود: من در نامگذارى او بر #پیامبر خدا پیشى نخواهم گرفت. اندکى بیش نگذشت که #پیغمبر (ص) آمد.
👈نوزاد را چون دسته گلى بهدست گرفت و بوسهاى بر رخسار او زد، و زبان #مبارکش را به دهان او گذارد. نوزاد آن را مکید. سپس روى به ایشان نموده و فرمود:
👈مگر پیش از این به شما نگفته بودم که نوزاد را در پارچۀ سفید بپیچید؟ آنگاه دستور داد پارچۀ سفیدى آوردند و کودک را در آن پیچید و آن پارچۀ زرد رنگ را دور افکند.
👈 و آنگاه به گوش راست نوزاد اذان و به گوش چپش اقامه گفت؛ بعد رو به #أمیرمؤمنان نمود و فرمود: نامش را چه نهادهاید؟ عرض کرد: منتظر شمائیم
رسول #خدا فرمود: من هم از #خداوند در نامگذارى او پیشى نمیگیرم. #خداوند به #جبرئیل وحى کرد که براى #محمد پسرى متولد شده، به سوى او شو، و از جانب من و خودت سلام و شاد باش ابلاغ کن و بگو چون #على از براى تو همانند هارون است نسبت به موسى؛
👈بدین جهت این نوزاد را با پسر هارون همنام کن. #جبرئیل خدمت #رسول خدا (ص) شد و از جانب خدا و خود تهنیت و مبارکباد گفت و فرمان خدا که: پسرت را همنام فرزند هارون ساز
👈. #پیغمبر (ص) پرسید: نام پسر #هارون چه بود؟ #جبرئیل گفت: شبر. فرمود: زبان من عربى است. گفت: او را حسن نام کن؛ لذا #حسن نامیده شد؛ و چون حسین (ع) قدم به دنیا نهاد، #پیغمبر (ص) نزد ایشان آمد،
👈و همان کارهایی را که وقت تولد حسن انجام داده بود تکرار نمود؛ آنگاه #جبرئیل بر او نازل شد و عرض کرد: خداوند عزوجل ذکره تو را سلام میرساند و میفرماید: چون #على نسبت به تو نظیر هارون است نسبت به #موسى،
👈 لذا نام این کودک را نیز به نام پسر دیگر هارون بگذار. پرسید: نامش چه بود؟ گفت: شبیر. فرمود: من عرب زبانم. گفت: او را #حسین نام نه؛ لذا پیغمبر اسم او را #حسین نهاد
#بسم #الله #الرحمن #الرحیم
#سلام علیکم
صبح #جمعه تون بخیر و نیکی
موضوع #کنفرانس
عزاداری چگونه تأسیس شد اشاره #پیامبر(ص) به #گریه بر #حمزه #سیدالشهدا
✍از اشاره #پیامبر بر اقامه #عزا و گریه بر #حمزه #سیدالشهدا(س) معلوم می شود،
👈رسم نوحه و گریه بر شهیدی از #شهیدان اهل بیت از همان دوران حیات #حضرت ختمی مرتبت(ص)
👈 در میان #مسلمانان جریان یافته است
✍پانزدهم #شوال، سالروز جنگ #احد است. از نکته های جالب در این جنگ،
👈 تأسیس مراسم #عزاداری بر #شهدای اهل بیت(ع) با راهنمایی و دلالت #حضرت رسول گرامی(ص) است. داستان از این قرار است که حضرت #حمزه(ع) در این جنگ #شهید می شوند
👈. زنان #مدینه که بر #شهدایشان مویه می کردند، خبر می شوند که #قلب نازنین حضرت #رسول(ص) از بابت شهادت #عمویشان فوق العاده #متألم و #منقلب است😔 و حضرتشان وقتی صدای #نوحه ها را از خانه ها شنیده اند، فرموده اند:
«لکن حمزه لا بواکی له: ولی بر #حمزه(س) هیچ کس نیست که بگرید»
👈 و چون حضرت داخل #مدینه شد و از خانه های #بنی اشهل و #بنی ظفر، صدای نوحه کنندگان را شنید،
👈 پس دیده اش پر آب شد و بر روی #مبارکش ریخت و فرمود: «امروز کسی نیست که بر حمزه گریه کند
✍چون #سعد ابن معاذ و #اسید ابن حضیر این را شنیدند، گفتند:
👈هیچ زن از #انصار بر کشته خود گریه نکند تا اول برود و حضرت #فاطمه(س) را بر #تعزیه (یعنی بر پا داشتن عزا) حمزه(ع) یاری کند. چون حضرت #گریه ایشان را شنید، فرمود: «برگردید؛
👈خدا شما را رحمت کند.» (علامه مجلسی، حیوة القلوب، انتشارات اسلامیه، چاپ چهارم، ۱۳۷۸، صفحه ۳۷۲). علامه بزرگوار جناب #مجلسی در ادامه آورده است:
👈 و تا امروز در #مدینه مقرر است هر #مصیبت که بر ایشان وارد می شود، اول بر #حمزه نوحه می کنند.»
مرحوم #شیخ عباس قمی، صاحب #مفاتیح الجنان نیز در کتاب «فیض العلام فی عمل الشهور و وقایع الایام» همین نکته را آورده اند:
👈 «و این قاعده در میان زنان #مدینه ماند که در هر #مصیبتی که روی بکند، اول لختی بر حمزه بگریند آن گاه بر مصیبت خود.» 😭😭
👈معلوم می شود پیش از دستور #اهل بیت معظم و شریف #پیامبر(ص) به شیعیان مبنی بر برپاداری مجالس عزا و #بکاء بر حضرت ارباب آقا #اباعبدالله الحسین(ع) در همان دوران حیات ظاهری و تاریخی #حضرت ختمی مرتبت(ص) با اشاره ایشان و شور و شوق عاشقانه بزرگمردانی از انصار مانند #جناب سعد ابن معاذ،
👈رسم نوحه و گریه بر شهیدی از #شهیدان اهل بیت(ص) یعنی جناب #حمزه سیدالشهدا(ع) در میان مردم #مدینه جریان یافته بود
✍مسأله، مسأله «مصیبت» و جایگاه بنیادین آن در دین است. #مصیبت، تحفه خداوند برای #اولیاست.
👈 حضرت #حمزه سیدالشهدا(ع) به کمین کشته شد. کسی در رویارو تاب مقاومت در برابر ایشان را نداشت. آن #غلام حبشی،
👈از یک لحظه استفاده کرد. پای آن #حضرت در گودالی رفت و همین مکث، فرصت به «وحشی» داد که زوبینش را پرتاب کند. پس از آن،
👈 جسارت #هند جگرخوار به پیکر #مطهر آن حضرت را همه می دانیم. وقتی #رسول الله(ص) خبر عمویشان را گرفتند، آن #صحابی رفت و نیامد چرا که نمی دانست خبر را چگونه بگوید.
حضرت #رسول (ص) برادر و پسر عموی عزیزش مولا #علی(ع) را فرستادند و آن حضرت نیز بازنگشت.
👈 وقتی #پیامبر خدا خود قدم رنجه فرمودند و به آن سو رفتند، حضرت #مولا را دیدند که بالای سر جنازه ایستاده اند. از آن قامت بالابلند که بر قد و بالای سرو #طعنه می زد،
👈چه مانده بود؟ مثله اش کرده بودند. #جگرش را شکافته بودند. دست و پایش را بریده بودند. عبایی آوردند و بر جنازه انداختند.😔😔
👈 عبا به قد و بالای #حمزه نمی رسید. #پیامبر خدا(ص) دستور دادند که مشتی سبزه و علف برچینند و روی پای مبارکش بریزند که از #عبا بیرون مانده بود
۱.گريه #پيامبر (ص) در مرگ #ابراهيم
✍از انس بن مالك روايت شده است كه مىگويد: من روزى به همراه #رسول خدا صلى الله عليه و آله به محلى كه #دايه ابراهيم فرزند حضرت بود رفتيم و #پيامبر ابراهيم را در آغوش گرفت و او را #مىبوسيد و او را به سينه مبارك خود مىچسبانيد بعد از چند روز ديگر حضرت رفت به ديدار #ابراهيم ديد كه روح ابراهيم از بدنش مفارقت كرده است،
👈 اشك از ديدگان مبارك #رسول خدا صلى الله عليه و آله جارى شد، #عبدالرحمن بن عوف كه در آنجا حضور داشت به حضرت عرض كرد اى رسول خدا شما هم در #مرگ فرزند گريه مىكنيد؟ حضرت فرمود:اى پسر #عوف گريه من گريه اعتراض به امر #خداوند نيست
👈بلكه گريه رحمت است، و بار ديگر اشك از ديدگان #حضرت فرو ريخت و فرمود:ديده مىگريد و #دل اندوهناك مىشود و نمىگويم چيزى كه باعث غضب پروردگار گردد سپس خطاب به #ابراهيم كرد وفرمود: اى ابراهيم ما از فراق تو اندوهناكيم
#سلام علیکم
صبح #جمعه تون بخیر و نیکی
موضوع #کنفرانس
عزاداری چگونه تأسیس شد اشاره #پیامبر(ص) به #گریه بر #حمزه #سیدالشهدا
✍از اشاره #پیامبر بر اقامه #عزا و گریه بر #حمزه #سیدالشهدا(س) معلوم می شود،
👈رسم نوحه و گریه بر شهیدی از #شهیدان اهل بیت از همان دوران حیات #حضرت ختمی مرتبت(ص)
👈 در میان #مسلمانان جریان یافته است
✍پانزدهم #شوال، سالروز جنگ #احد است. از نکته های جالب در این جنگ،
👈 تأسیس مراسم #عزاداری بر #شهدای اهل بیت(ع) با راهنمایی و دلالت #حضرت رسول گرامی(ص) است. داستان از این قرار است که حضرت #حمزه(ع) در این جنگ #شهید می شوند
👈. زنان #مدینه که بر #شهدایشان مویه می کردند، خبر می شوند که #قلب نازنین حضرت #رسول(ص) از بابت شهادت #عمویشان فوق العاده #متألم و #منقلب است😔 و حضرتشان وقتی صدای #نوحه ها را از خانه ها شنیده اند، فرموده اند:
«لکن حمزه لا بواکی له: ولی بر #حمزه(س) هیچ کس نیست که بگرید»
👈 و چون حضرت داخل #مدینه شد و از خانه های #بنی اشهل و #بنی ظفر، صدای نوحه کنندگان را شنید،
👈 پس دیده اش پر آب شد و بر روی #مبارکش ریخت و فرمود: «امروز کسی نیست که بر حمزه گریه کند
✍چون #سعد ابن معاذ و #اسید ابن حضیر این را شنیدند، گفتند:
👈هیچ زن از #انصار بر کشته خود گریه نکند تا اول برود و حضرت #فاطمه(س) را بر #تعزیه (یعنی بر پا داشتن عزا) حمزه(ع) یاری کند. چون حضرت #گریه ایشان را شنید، فرمود: «برگردید؛
👈خدا شما را رحمت کند.» (علامه مجلسی، حیوة القلوب، انتشارات اسلامیه، چاپ چهارم، ۱۳۷۸، صفحه ۳۷۲). علامه بزرگوار جناب #مجلسی در ادامه آورده است:
👈 و تا امروز در #مدینه مقرر است هر #مصیبت که بر ایشان وارد می شود، اول بر #حمزه نوحه می کنند.»
مرحوم #شیخ عباس قمی، صاحب #مفاتیح الجنان نیز در کتاب «فیض العلام فی عمل الشهور و وقایع الایام» همین نکته را آورده اند:
👈 «و این قاعده در میان زنان #مدینه ماند که در هر #مصیبتی که روی بکند، اول لختی بر حمزه بگریند آن گاه بر مصیبت خود.» 😭😭
👈معلوم می شود پیش از دستور #اهل بیت معظم و شریف #پیامبر(ص) به شیعیان مبنی بر برپاداری مجالس عزا و #بکاء بر حضرت ارباب آقا #اباعبدالله الحسین(ع) در همان دوران حیات ظاهری و تاریخی #حضرت ختمی مرتبت(ص) با اشاره ایشان و شور و شوق عاشقانه بزرگمردانی از انصار مانند #جناب سعد ابن معاذ،
👈رسم نوحه و گریه بر شهیدی از #شهیدان اهل بیت(ص) یعنی جناب #حمزه سیدالشهدا(ع) در میان مردم #مدینه جریان یافته بود
✍مسأله، مسأله «مصیبت» و جایگاه بنیادین آن در دین است. #مصیبت، تحفه خداوند برای #اولیاست.
👈 حضرت #حمزه سیدالشهدا(ع) به کمین کشته شد. کسی در رویارو تاب مقاومت در برابر ایشان را نداشت. آن #غلام حبشی،
👈از یک لحظه استفاده کرد. پای آن #حضرت در گودالی رفت و همین مکث، فرصت به «وحشی» داد که زوبینش را پرتاب کند. پس از آن،
👈 جسارت #هند جگرخوار به پیکر #مطهر آن حضرت را همه می دانیم. وقتی #رسول الله(ص) خبر عمویشان را گرفتند، آن #صحابی رفت و نیامد چرا که نمی دانست خبر را چگونه بگوید.
حضرت #رسول (ص) برادر و پسر عموی عزیزش مولا #علی(ع) را فرستادند و آن حضرت نیز بازنگشت.
👈 وقتی #پیامبر خدا خود قدم رنجه فرمودند و به آن سو رفتند، حضرت #مولا را دیدند که بالای سر جنازه ایستاده اند. از آن قامت بالابلند که بر قد و بالای سرو #طعنه می زد،
👈چه مانده بود؟ مثله اش کرده بودند. #جگرش را شکافته بودند. دست و پایش را بریده بودند. عبایی آوردند و بر جنازه انداختند.😔😔
👈 عبا به قد و بالای #حمزه نمی رسید. #پیامبر خدا(ص) دستور دادند که مشتی سبزه و علف برچینند و روی پای مبارکش بریزند که از #عبا بیرون مانده بود
۱.گريه #پيامبر (ص) در مرگ #ابراهيم
✍از انس بن مالك روايت شده است كه مىگويد: من روزى به همراه #رسول خدا صلى الله عليه و آله به محلى كه #دايه ابراهيم فرزند حضرت بود رفتيم و #پيامبر ابراهيم را در آغوش گرفت و او را #مىبوسيد و او را به سينه مبارك خود مىچسبانيد بعد از چند روز ديگر حضرت رفت به ديدار #ابراهيم ديد كه روح ابراهيم از بدنش مفارقت كرده است،
👈 اشك از ديدگان مبارك #رسول خدا صلى الله عليه و آله جارى شد، #عبدالرحمن بن عوف كه در آنجا حضور داشت به حضرت عرض كرد اى رسول خدا شما هم در #مرگ فرزند گريه مىكنيد؟ حضرت فرمود:اى پسر #عوف گريه من گريه اعتراض به امر #خداوند نيست
👈بلكه گريه رحمت است، و بار ديگر اشك از ديدگان #حضرت فرو ريخت و فرمود:ديده مىگريد و #دل اندوهناك مىشود و نمىگويم چيزى كه باعث غضب پروردگار گردد سپس خطاب به #ابراهيم كرد وفرمود: اى ابراهيم ما از فراق تو اندوهناكيم