#ابتدايحيي_بن_اکثم_اجازه خواست تا پرسش هاي خود را در مقابل #امام مطرح کند. پس از کسب اجازه از مأمون، از
#حضرت_جوادعليه_السلام ـ نيز اجازه خواست و پس از آن که #امام_عليه_السلام ـ آمادگي خود را اعلام کرد، #يحيي از ايشان پرسيد👇👇👇
✍مُحرِمي که #حيواني راکشته، وظيفه اش چيست؟
#امام_عليه_السلام ـ در جواب از وي پرسيد: آيا فرد #محرم #صيد را در حرم کشته يا در بيرون از آن؟ آيا محرم #جاهل به حکم بوده يا عالم به حکم؟ آيا #عمدا آن را #کشته يا به خطاء ؟
🏴 آيا محرم آزاد بوده يا برده؟ آيا بالغ بوده يا نا بالغ؟ هنگام رفتن به #مکه آن را کشته يا در موقع بازگشت؟
صيد از #پرندگان بوده يا غير آن؟ صيد کوچک بوده يا بزرگ؟
محرم اصرار بر عمل خود دارد يا از کرده خود پشيمان است؟ در شب #صيد را کشته يا در روز؟ محرم درحال #عمره بوده يا 👈حجّ؟
با اين فروضي که
#امام_جوادعليه_السلام ـ براي مساله مطرح کرده #يحيي #حيرت_زده و #درمانده شد تا جايي که همه حضار از رنگ باختن #چهره اش،
🏴 شکست او را به وضوح دريافتند. آن گاه مأمون با ابراز رضايت از وضعي که پيش آمده بود، رو به آل عباس کرد و گفت: آيا شناخت درست را از #امام_جوادعليه_السلام ـ فهميديد؟ سپس #دخترش ام فضل را به عقد آن حضرت در آورد و #مهريه را همان مهريّه #حضرت_زهرا ـ سلام الله عليها ـ قرار داد.
👈پس از آن که حاضران، مجلس را ترک کردند، مأمون از #امام خواست تا خود پاسخ فروضي را که در جواب #يحيي ين اکثم مطرح کرده بود. بدهد
#امام_جوادعليه_السلام ـ فرمود: بلي، اگر شخص محرم در حلّ (خارج از حرم) شکار کند و شکار از #پرندگان بزرگ باشد، کفّاره اش يک #گوسفتند است و اگر در حرم بکشد، کفاره اش دو برابر است؛
و اگر #جوجه پرنده اي را در بيرون حرم بکشد، #کفاره_اش يک برّه است که تازه از شير گرفته شده باشد، و اگر آن را در #حرم بکشد،
🏴هم برّه و هم قيمت آن #جوجه را بايد بدهد؛ و اگر شکار از حيوانات وحشي باشد، چنان چه گورخر باشد، کفّاره اش يک #گاو است و اگر شتر مرغ باشد، #کفاره_اش يک #شتر است و اگر #آهو باشد،
کفّاره آن يک #گوسفند است و اگر هر يک از اين ها را درحرم بکشد، کفّاره اش دو برابر مي شود.
✍و اگر شخص #محرم، کاري بکند که قرباني بر او واجب شود، اگر در احرام حجّ باشد،
🏴 بايد #قرباني را در «مني» ذبح کند و اگر در احرام عمره باشد، بايد آن را در «مکه» قرباني کند. #کفاره_شکار، براي #عالم و #جاهل به حکم، يکسان است،
👈منتهي در صورت عمد، (علاوه بر وجوب کفاره) #گناه نيز کرده است ولي در صورت خطاء گناه از او برداشته شده است.
🏴کفاره شخص آزاد بر عهده خود اوست و #کفاره_برده به عهده صاحب اوست و بر #صغير #کفاره نيست ولي بر کبير واجب است و عذاب آخرت از کسي که از کرده اش، #پشيمان است برداشته مي شود ، ولي آن که پشيمان نيست کيفر خواهد شد
#يحيي_بن_اکثم، #مات #ميشود
🏴مأمون گفت: #احسنت اي #ابا_جعفر! #خدا به تو نيکي کند! خوب است شما نيز از #يحيي_بن_اکثم_سوالي_بکنيد، همان طور که او از شما پرسيد. در اين هنگام ابو جعفر ـ عليه السلام ـ به #يحيي فرمود: بپرسم؟ #يحيي گفت: اختيار با شماست،
🏴 #فدايت شوم، اگر توانستم پاسخ مي گويم و گرنه از شما بهره مند مي شوم.
امام جواد ـ عليه السلام ـ فرمود: به من بگو در مورد مردي که در بامداد به زني نگاه مي کند و آن نگاه حرام است
#چون_روزبالاميآيد،
✍آن زن بر او #حلال مي شود، و چون ظهر مي شود، باز بر او #حرام مي شود، و چون وقت عصر مي رسد بر او #حلال مي گردد،
👈 و چون آفتاب غروب مي کند بر او #حرام مي شود، و چون وقت عشاء مي شود، بر او #حلال مي گردد، و چون به نيمه شب مي رسد بر او #حرام مي شود، و به هنگام طلوع فجر بر وي #حلال مي گردد؟ اين #چگونه_زني است و با چه چيز #حلال و #حرام مي شود؟
#يحيي_گفت:
👈به #خداقسم من به پاسخ اين پرسش راه نمي برم و سبب #حرام و #حلال شدن آن زن را #نميدانم،
🏴اگر صلاح مي دانيد از جواب آن، ما را مطلع سازيد.
#امام_جوادعليه_السلام ـ فرمود: اين #زن، #کنيز مردي بوده است. در #بامدادان، مرد بيگانه اي به او نگاه مي کند و آن نگاه #حرام بود، چون روز بالا مي آيد، کنيز را از صاحبش مي خرد و بر او #حلال مي شود،
چون #عصر فرا مي رسد او را به حباله نکاح خود در مي آورد و بر او حلال مي شود،
🏴 به هنگام #مغرب، او را ظهار مي کند و بر او #حرام مي شود، موقع #عشاء کفّاره ظهار مي دهد و مجدّدا بر او #حلال مي شود و چون نيمي از شب مي گذرد، او را #طلاق مي دهد و بر او #حرام مي شود و هنگام طلوع فجر، رجوع مي کند و زن بر او #حلال مي گردد.
🏴 البته اينگونه پرسش و پاسخ #امام يه مقتضاي طرف مقابلش يعني #يحيي بن اکثم بودکه فقيهي مشهور بود والا اگر فرد ديگر در علمي ديگر بود پرسش و پاسخها هم بر آن اساس ميبود.
#حضرت_جوادعليه_السلام ـ نيز اجازه خواست و پس از آن که #امام_عليه_السلام ـ آمادگي خود را اعلام کرد، #يحيي از ايشان پرسيد👇👇👇
✍مُحرِمي که #حيواني راکشته، وظيفه اش چيست؟
#امام_عليه_السلام ـ در جواب از وي پرسيد: آيا فرد #محرم #صيد را در حرم کشته يا در بيرون از آن؟ آيا محرم #جاهل به حکم بوده يا عالم به حکم؟ آيا #عمدا آن را #کشته يا به خطاء ؟
🏴 آيا محرم آزاد بوده يا برده؟ آيا بالغ بوده يا نا بالغ؟ هنگام رفتن به #مکه آن را کشته يا در موقع بازگشت؟
صيد از #پرندگان بوده يا غير آن؟ صيد کوچک بوده يا بزرگ؟
محرم اصرار بر عمل خود دارد يا از کرده خود پشيمان است؟ در شب #صيد را کشته يا در روز؟ محرم درحال #عمره بوده يا 👈حجّ؟
با اين فروضي که
#امام_جوادعليه_السلام ـ براي مساله مطرح کرده #يحيي #حيرت_زده و #درمانده شد تا جايي که همه حضار از رنگ باختن #چهره اش،
🏴 شکست او را به وضوح دريافتند. آن گاه مأمون با ابراز رضايت از وضعي که پيش آمده بود، رو به آل عباس کرد و گفت: آيا شناخت درست را از #امام_جوادعليه_السلام ـ فهميديد؟ سپس #دخترش ام فضل را به عقد آن حضرت در آورد و #مهريه را همان مهريّه #حضرت_زهرا ـ سلام الله عليها ـ قرار داد.
👈پس از آن که حاضران، مجلس را ترک کردند، مأمون از #امام خواست تا خود پاسخ فروضي را که در جواب #يحيي ين اکثم مطرح کرده بود. بدهد
#امام_جوادعليه_السلام ـ فرمود: بلي، اگر شخص محرم در حلّ (خارج از حرم) شکار کند و شکار از #پرندگان بزرگ باشد، کفّاره اش يک #گوسفتند است و اگر در حرم بکشد، کفاره اش دو برابر است؛
و اگر #جوجه پرنده اي را در بيرون حرم بکشد، #کفاره_اش يک برّه است که تازه از شير گرفته شده باشد، و اگر آن را در #حرم بکشد،
🏴هم برّه و هم قيمت آن #جوجه را بايد بدهد؛ و اگر شکار از حيوانات وحشي باشد، چنان چه گورخر باشد، کفّاره اش يک #گاو است و اگر شتر مرغ باشد، #کفاره_اش يک #شتر است و اگر #آهو باشد،
کفّاره آن يک #گوسفند است و اگر هر يک از اين ها را درحرم بکشد، کفّاره اش دو برابر مي شود.
✍و اگر شخص #محرم، کاري بکند که قرباني بر او واجب شود، اگر در احرام حجّ باشد،
🏴 بايد #قرباني را در «مني» ذبح کند و اگر در احرام عمره باشد، بايد آن را در «مکه» قرباني کند. #کفاره_شکار، براي #عالم و #جاهل به حکم، يکسان است،
👈منتهي در صورت عمد، (علاوه بر وجوب کفاره) #گناه نيز کرده است ولي در صورت خطاء گناه از او برداشته شده است.
🏴کفاره شخص آزاد بر عهده خود اوست و #کفاره_برده به عهده صاحب اوست و بر #صغير #کفاره نيست ولي بر کبير واجب است و عذاب آخرت از کسي که از کرده اش، #پشيمان است برداشته مي شود ، ولي آن که پشيمان نيست کيفر خواهد شد
#يحيي_بن_اکثم، #مات #ميشود
🏴مأمون گفت: #احسنت اي #ابا_جعفر! #خدا به تو نيکي کند! خوب است شما نيز از #يحيي_بن_اکثم_سوالي_بکنيد، همان طور که او از شما پرسيد. در اين هنگام ابو جعفر ـ عليه السلام ـ به #يحيي فرمود: بپرسم؟ #يحيي گفت: اختيار با شماست،
🏴 #فدايت شوم، اگر توانستم پاسخ مي گويم و گرنه از شما بهره مند مي شوم.
امام جواد ـ عليه السلام ـ فرمود: به من بگو در مورد مردي که در بامداد به زني نگاه مي کند و آن نگاه حرام است
#چون_روزبالاميآيد،
✍آن زن بر او #حلال مي شود، و چون ظهر مي شود، باز بر او #حرام مي شود، و چون وقت عصر مي رسد بر او #حلال مي گردد،
👈 و چون آفتاب غروب مي کند بر او #حرام مي شود، و چون وقت عشاء مي شود، بر او #حلال مي گردد، و چون به نيمه شب مي رسد بر او #حرام مي شود، و به هنگام طلوع فجر بر وي #حلال مي گردد؟ اين #چگونه_زني است و با چه چيز #حلال و #حرام مي شود؟
#يحيي_گفت:
👈به #خداقسم من به پاسخ اين پرسش راه نمي برم و سبب #حرام و #حلال شدن آن زن را #نميدانم،
🏴اگر صلاح مي دانيد از جواب آن، ما را مطلع سازيد.
#امام_جوادعليه_السلام ـ فرمود: اين #زن، #کنيز مردي بوده است. در #بامدادان، مرد بيگانه اي به او نگاه مي کند و آن نگاه #حرام بود، چون روز بالا مي آيد، کنيز را از صاحبش مي خرد و بر او #حلال مي شود،
چون #عصر فرا مي رسد او را به حباله نکاح خود در مي آورد و بر او حلال مي شود،
🏴 به هنگام #مغرب، او را ظهار مي کند و بر او #حرام مي شود، موقع #عشاء کفّاره ظهار مي دهد و مجدّدا بر او #حلال مي شود و چون نيمي از شب مي گذرد، او را #طلاق مي دهد و بر او #حرام مي شود و هنگام طلوع فجر، رجوع مي کند و زن بر او #حلال مي گردد.
🏴 البته اينگونه پرسش و پاسخ #امام يه مقتضاي طرف مقابلش يعني #يحيي بن اکثم بودکه فقيهي مشهور بود والا اگر فرد ديگر در علمي ديگر بود پرسش و پاسخها هم بر آن اساس ميبود.
👈«على» نسبت به تو به منزلۀ #هارون است نسبت به #موسى، و رسولى بعد از تو نیست. فرزندت را همنام پسر #هارون کن. رسول خدا (ص) پرسید: نام فرزند هارون چه بود؟ #جبرئیل گفت: شبر، #رسول خدا (ص) فرمود: زبان من عربى است (و این لغت عبرى). جبرئیل گفت: نام او را #حسن بگذار.
👈 اسماء گوید: پس پیامبر نام کودک را «حسن» نهاد. چون روز هفتم شد دو #گوسفند خاکسترى رنگ براى او عقیقه کرد و یک ران آن را با یک دینار به قابله داد.
👈سپس سر #نوزاد را تراشید و به وزن آن نقره تصدق داد و با گرد زعفران سر او را ملون نمود، و به أسماء گفت: مالیدن خون به سر #نوزاد از رسوم جاهلیت است.
✍اسما گوید: در سال بعد #حسین (ع) متولد شد. #رسول #خدا (ص) به سراغ او آمد و فرمود:
👈اى اسماء فرزندم را بیاور. اسماء #حسین را در حالى که در پارچۀ سفیدى پیچیده شده بود به دست آن #حضرت داد. ایشان (ص) در گوش راست او (ع) اذان و در گوش چپش اقامه خواند؛ آنگاه او را در آغوش گرفت و گریست.
👈 اسماء گفت: پدر و #مادرم فداى تو باد، #گریه براى چیست و از چه رو میگریى؟ حضرت فرمود: بر حال این فرزندم میگریم، عرض کردم: یا #رسول الله او هم اکنون به دنیا آمده است
✍حضرت فرمودند: ستمکاران او را پس از من #شهید میکنند، خدا شفاعت مرا نصیب آنان نگرداند. آنگاه فرمود: اى #اسماء این خبر را (که او را میکشند) به #فاطمه نرسانید، زیرا او تازه فارغ گشته است.
👈آنگاه رو به #على کرده فرمود: نام فرزندم را چه نهادهاى؟ گفت: من بر شما سبقت در نام نجویم یا #رسول_الله، امّا دوست داشتم نامش را «حرب» گذارم. #رسول خدا (ص) فرمود:
👈من نیز بر خدای عزوجل سبقت نخواهم گرفت. در این حال #جبرئیل نازل گشت و گفت: یا #محمد! #على أعلى تو را سلام میرساند و میگوید:
👈چون #على نسبت به تو مانند #هارون نسبت به #موسى است، این فرزندت را به نام پسر #هارون بنام.# رسول خدا (ص) پرسید: نام فرزند هارون چه بود؟ گفت: «شبیر» حضرت فرمود:
👈 این به زبان عبرى است و من عربى زبانم. #جبرئیل گفت: او را «حسین» بنام. چون یک هفته گذشت رسول خدا دو گوسفند خاکسترى رنگ براى او عقیقه کرد و یک ران از آنها را با یک دینار به قابله عطا فرمود.
👈 سر طفل را تراشید و به وزن #موهایش (نقره) تصدق داد و سرش را با زعفران سرخگون نمود، و فرمود: اى #اسماء! خون مالیدن به سر نوزاد از رسوم زمان جاهلیت است
در روایتی دیگر آمده است:
👈نام امام #حسن و امام #حسین (ع) را خداوند انتخاب و از طریق وحی به #رسول #خدا (ص) ابلاغ کرد. این نام براساس نام ها فرزندان #هارون نبی (ع) انتخاب شد
جابر گوید: وقتى دوران حاملگى حضرت #فاطمه - سلام الله علیها - به #حسن سپرى شد و نوزاد به دنیا قدم نهاد، قبلا #پیامبر (ص) دستور داده بود که او را در پارچۀ سپید بپیچند؛ ولى خانمها نوزاد را در لباس زرد رنگى #قنداق کردند. آنگاه #فاطمه (س) به همسرش گفت:
👈یا على براى این نوزاد نامی انتخاب فرما. #أمیرالمؤمنین فرمود: من در نامگذارى او بر #پیامبر خدا پیشى نخواهم گرفت. اندکى بیش نگذشت که #پیغمبر (ص) آمد.
👈نوزاد را چون دسته گلى بهدست گرفت و بوسهاى بر رخسار او زد، و زبان #مبارکش را به دهان او گذارد. نوزاد آن را مکید. سپس روى به ایشان نموده و فرمود:
👈مگر پیش از این به شما نگفته بودم که نوزاد را در پارچۀ سفید بپیچید؟ آنگاه دستور داد پارچۀ سفیدى آوردند و کودک را در آن پیچید و آن پارچۀ زرد رنگ را دور افکند.
👈 و آنگاه به گوش راست نوزاد اذان و به گوش چپش اقامه گفت؛ بعد رو به #أمیرمؤمنان نمود و فرمود: نامش را چه نهادهاید؟ عرض کرد: منتظر شمائیم
رسول #خدا فرمود: من هم از #خداوند در نامگذارى او پیشى نمیگیرم. #خداوند به #جبرئیل وحى کرد که براى #محمد پسرى متولد شده، به سوى او شو، و از جانب من و خودت سلام و شاد باش ابلاغ کن و بگو چون #على از براى تو همانند هارون است نسبت به موسى؛
👈بدین جهت این نوزاد را با پسر هارون همنام کن. #جبرئیل خدمت #رسول خدا (ص) شد و از جانب خدا و خود تهنیت و مبارکباد گفت و فرمان خدا که: پسرت را همنام فرزند هارون ساز
👈. #پیغمبر (ص) پرسید: نام پسر #هارون چه بود؟ #جبرئیل گفت: شبر. فرمود: زبان من عربى است. گفت: او را حسن نام کن؛ لذا #حسن نامیده شد؛ و چون حسین (ع) قدم به دنیا نهاد، #پیغمبر (ص) نزد ایشان آمد،
👈و همان کارهایی را که وقت تولد حسن انجام داده بود تکرار نمود؛ آنگاه #جبرئیل بر او نازل شد و عرض کرد: خداوند عزوجل ذکره تو را سلام میرساند و میفرماید: چون #على نسبت به تو نظیر هارون است نسبت به #موسى،
👈 لذا نام این کودک را نیز به نام پسر دیگر هارون بگذار. پرسید: نامش چه بود؟ گفت: شبیر. فرمود: من عرب زبانم. گفت: او را #حسین نام نه؛ لذا پیغمبر اسم او را #حسین نهاد
👈 اسماء گوید: پس پیامبر نام کودک را «حسن» نهاد. چون روز هفتم شد دو #گوسفند خاکسترى رنگ براى او عقیقه کرد و یک ران آن را با یک دینار به قابله داد.
👈سپس سر #نوزاد را تراشید و به وزن آن نقره تصدق داد و با گرد زعفران سر او را ملون نمود، و به أسماء گفت: مالیدن خون به سر #نوزاد از رسوم جاهلیت است.
✍اسما گوید: در سال بعد #حسین (ع) متولد شد. #رسول #خدا (ص) به سراغ او آمد و فرمود:
👈اى اسماء فرزندم را بیاور. اسماء #حسین را در حالى که در پارچۀ سفیدى پیچیده شده بود به دست آن #حضرت داد. ایشان (ص) در گوش راست او (ع) اذان و در گوش چپش اقامه خواند؛ آنگاه او را در آغوش گرفت و گریست.
👈 اسماء گفت: پدر و #مادرم فداى تو باد، #گریه براى چیست و از چه رو میگریى؟ حضرت فرمود: بر حال این فرزندم میگریم، عرض کردم: یا #رسول الله او هم اکنون به دنیا آمده است
✍حضرت فرمودند: ستمکاران او را پس از من #شهید میکنند، خدا شفاعت مرا نصیب آنان نگرداند. آنگاه فرمود: اى #اسماء این خبر را (که او را میکشند) به #فاطمه نرسانید، زیرا او تازه فارغ گشته است.
👈آنگاه رو به #على کرده فرمود: نام فرزندم را چه نهادهاى؟ گفت: من بر شما سبقت در نام نجویم یا #رسول_الله، امّا دوست داشتم نامش را «حرب» گذارم. #رسول خدا (ص) فرمود:
👈من نیز بر خدای عزوجل سبقت نخواهم گرفت. در این حال #جبرئیل نازل گشت و گفت: یا #محمد! #على أعلى تو را سلام میرساند و میگوید:
👈چون #على نسبت به تو مانند #هارون نسبت به #موسى است، این فرزندت را به نام پسر #هارون بنام.# رسول خدا (ص) پرسید: نام فرزند هارون چه بود؟ گفت: «شبیر» حضرت فرمود:
👈 این به زبان عبرى است و من عربى زبانم. #جبرئیل گفت: او را «حسین» بنام. چون یک هفته گذشت رسول خدا دو گوسفند خاکسترى رنگ براى او عقیقه کرد و یک ران از آنها را با یک دینار به قابله عطا فرمود.
👈 سر طفل را تراشید و به وزن #موهایش (نقره) تصدق داد و سرش را با زعفران سرخگون نمود، و فرمود: اى #اسماء! خون مالیدن به سر نوزاد از رسوم زمان جاهلیت است
در روایتی دیگر آمده است:
👈نام امام #حسن و امام #حسین (ع) را خداوند انتخاب و از طریق وحی به #رسول #خدا (ص) ابلاغ کرد. این نام براساس نام ها فرزندان #هارون نبی (ع) انتخاب شد
جابر گوید: وقتى دوران حاملگى حضرت #فاطمه - سلام الله علیها - به #حسن سپرى شد و نوزاد به دنیا قدم نهاد، قبلا #پیامبر (ص) دستور داده بود که او را در پارچۀ سپید بپیچند؛ ولى خانمها نوزاد را در لباس زرد رنگى #قنداق کردند. آنگاه #فاطمه (س) به همسرش گفت:
👈یا على براى این نوزاد نامی انتخاب فرما. #أمیرالمؤمنین فرمود: من در نامگذارى او بر #پیامبر خدا پیشى نخواهم گرفت. اندکى بیش نگذشت که #پیغمبر (ص) آمد.
👈نوزاد را چون دسته گلى بهدست گرفت و بوسهاى بر رخسار او زد، و زبان #مبارکش را به دهان او گذارد. نوزاد آن را مکید. سپس روى به ایشان نموده و فرمود:
👈مگر پیش از این به شما نگفته بودم که نوزاد را در پارچۀ سفید بپیچید؟ آنگاه دستور داد پارچۀ سفیدى آوردند و کودک را در آن پیچید و آن پارچۀ زرد رنگ را دور افکند.
👈 و آنگاه به گوش راست نوزاد اذان و به گوش چپش اقامه گفت؛ بعد رو به #أمیرمؤمنان نمود و فرمود: نامش را چه نهادهاید؟ عرض کرد: منتظر شمائیم
رسول #خدا فرمود: من هم از #خداوند در نامگذارى او پیشى نمیگیرم. #خداوند به #جبرئیل وحى کرد که براى #محمد پسرى متولد شده، به سوى او شو، و از جانب من و خودت سلام و شاد باش ابلاغ کن و بگو چون #على از براى تو همانند هارون است نسبت به موسى؛
👈بدین جهت این نوزاد را با پسر هارون همنام کن. #جبرئیل خدمت #رسول خدا (ص) شد و از جانب خدا و خود تهنیت و مبارکباد گفت و فرمان خدا که: پسرت را همنام فرزند هارون ساز
👈. #پیغمبر (ص) پرسید: نام پسر #هارون چه بود؟ #جبرئیل گفت: شبر. فرمود: زبان من عربى است. گفت: او را حسن نام کن؛ لذا #حسن نامیده شد؛ و چون حسین (ع) قدم به دنیا نهاد، #پیغمبر (ص) نزد ایشان آمد،
👈و همان کارهایی را که وقت تولد حسن انجام داده بود تکرار نمود؛ آنگاه #جبرئیل بر او نازل شد و عرض کرد: خداوند عزوجل ذکره تو را سلام میرساند و میفرماید: چون #على نسبت به تو نظیر هارون است نسبت به #موسى،
👈 لذا نام این کودک را نیز به نام پسر دیگر هارون بگذار. پرسید: نامش چه بود؟ گفت: شبیر. فرمود: من عرب زبانم. گفت: او را #حسین نام نه؛ لذا پیغمبر اسم او را #حسین نهاد