کژ نگریستن
3.37K subscribers
680 photos
303 videos
732 files
369 links
این کانال در پی احیای نگاه و تفکری انتقادیست. آنهم با خوانشی متفاوت از علوم انسانی منجمله روانکاوی و فلسفه و جامعه شناسی،بلکه راهی برای یک تفکر انتقادی و رادیکال بگشاید

https://t.me/joinchat/AAAAAEPRYsdZIPVr6FxNjQ

ادمین
@rezamajidi1355555
Download Telegram
#آموزش_سیاسی

💠 بسیاری از مردم فکر می کنند که آموزش سیاسی یعنی آموزش ایدئولوژیک یا حزبی. اینکه مثلا از افراد بخواهیم طرفدار #لیبرالیسم یا #مارکسیسم بشوند.

💠 من دراین باره بر می‌گردم به #کانت و اینکه چه شرایطی باید فراهم شود که افراد بتوانند جامعه را خودشان اداره کنند نه اینکه یک آقا بالاسر داشته باشند که او ارشادشان کند. جامعه باید به این درجه از مسئولیت و آگاهی برسد که خود را مرتب مورد سؤال قرار بدهد و مدام در آن واکنش‌های دموکراتیک صورت بگیرد.

💠 مسأله این نیست که کسی را به قدرت برسانید و بعد از مدتی سرنگون‌اش کنید. حرف اصلی این است که باید سیاست را از پایه ایجاد کرد و این تنها با آموزش جامعه ممکن می‌شود. به قول هگل، ما در اینجا با یک خودآموزی جمعی‌ و تاریخی‌ مواجه هستیم.

💠 ما مدرن‌ها، متأسفانه باور داریم که به گفته لایبنیتس در «بهترینِ جهان‌های ممکن» زندگی می‌کنیم زیرا در تکنولوژی و صنعت مرزهای سابق را رد کرده‌ایم و وضعیتِ امروز ما، غایتِ سعادت بشر است. این موضوع تبدیل به یک بینش جهانی شده که من شدیدا با آن مخالفم زیرا چنین بینشی اجازه نمی‌دهد که ما نگاه اجتماعی و سیاسی‌مان را اصلاح کنیم. در وضعیت فعلی، به قول #اسپینوزا ما نیاز به «اصلاح شعورمان» داریم.

💠 نگرشی که انسان مدرن به جهان دارد نگرش دکارتی است یعنی اینکه انسان خود را مالک و سرور جهان می داند و همه چیز اطراف‌اش را برای لذت‌جویی شخصی مصرف می‌کند. دغدغه‌های چنین انسانی، می‌شود رسیدن به پول بیشتر و داشتن اُرگاسم طولانی‌تر و کسب قدرت نامحدود. از میان این وضعیت است که دونالد #ترامپ بیرون می‌آید و می شود الگو برای بسیاری آدم‌ها.

💠 اما در نهایت هنوز هم مسأله اصلی، داشتنِ شفقت و همدلی است. وقتی ما در حوزه‌ی عمومی شفقت و همدلی نداشته باشیم، به یک فلاکت عمومی و روزمرگی احمقانه دچار می‌شویم که گرفتاری اصلی دوران مدرن است. اسیر روزمرگی شدن به معنای پایان پرسشگری و اندیشیدن است.

❇️استاد رامین جهانبگلو،
فیلسوف سیاسی و شرق شناس

@Kajhnegaristan
♦️ حزب، نمودار پیکارجو، مسئلهٔ هیجان سیاسی

نیکلاس توبرن
ترجمهٔ فرشید مقدم سلیمی


🔻 کارگران «جهش‌یابنده» در «نبردهای حقیقی سوژگی» از نظر فلیکس گواتاری تاریخ جنبش کارگری را شکل می‌دهد. منظور او شورش‌های انقلابی کمون پاریس، اکتبر ۱۹۱۷ و می ۱۹۶۸ است. اما مسئلهٔ سوبژکتیویتهٔ انقلابی – با ثبت‌های احساسی، نشانه‌ای، سازمانی و خیالی آن – مسئله‌ای است که سیاست سوسیالیستی، کمونیستی و آنارشیستیِ مدرن را تماماً درگیر کرده است. این همان مسئلهٔ «پیکارجو» یا «پیکارجویی» است؛ علامت همیشگی سوبژکتیویتهٔ رادیکال در سراسر طیف سیاست فرا-پارلمانی؛ و درواقع غالباً نشان ضمانت چنان سیاستی. می‌توان پیکارجویی را یکی از تکنولوژی‌های خود دانست، یعنی بیانی از کارکردن روی خود به‌نفع دگرگونی انقلابی. اما، به‌خلاف ملازم‌های سوبژکتیو رویدادهای انقلابی بزرگ، از نظر گواتاری این جنبهٔ خشک مشی رادیکال درمجموع شادمانه نیست.

🔻 مقالهٔ حاضر نقدی بر «پیکارجو» است. به‌ویژه می‌کوشد بفهمد چطور پیکارجویی هیجان‌های سیاسی را به‌کار می‌اندازد و همچنین، «خود» را در نسبت با سازمان‌های سیاسی و محیط اجتماعی وسیع‌تر مختل و قلمروزدایی می‌کند، محیطی که پیکارجوها قرار است تغییر را محقق کنند. برای این منظور، این مقاله یک «نمودار» یا «ماشین انتزاعی» از پیکارجویی ترسیم می‌کند و پویشی خاص از این نمودار را در سازمان ودرمن در ایالات متحدهٔ پایان دههٔ ۱۹۷۰ بررسی می‌کند. مقالهٔ حاضر سپس با رجوع به مفهوم حزب در نظر مارکس، خطوط کلی و اصلی یک پاد-فیگور را ترسیم می‌کند – یک «نمودار نا-پیکارجو»، یا بوم‌شناسی واگرای ترکیب سیاسی – که فرایندی متفاوت را برای اختلال سوبژکتیو پیش می‌نهد.

🔻 با در نظر گرفتن تصویر سدهٔ بیستمی غالب از مارکسیسم سیاسی، مانیفست حزب کمونیست ربط چندانی به انتظاری که عموماً از یک حزب داریم ندارد؛ بلکه متنی است که «مانیفست خود حزب» را در مقابل «افسانهٔ» بورژوایی «شبح حزب کمونیست» قرار می‌دهد. این حزب یک هستار سازمانی مجزا (و نیز ماندگار) نیست بلکه نوعی نمودارِ ترکیبی را پیشنهاد می‌دهد؛ مجموعه‌ای مجازی از پارامترها و جهت‌گیری‌ها؛ امری که در «پرولتاریا به‌مثابه یک کل» درون‌ماندگار است. حزب اگرچه جویای پیش‌بردن حالت‌های خاصی از اندیشیدن و اجتماع است یک مفصل‌بندی تمرکزگرا نیست، بلکه واگرا است. حزب در سراسر امر اجتماعی بسط می‌یابد؛ وجود و درون‌مایه‌اش به مبارزات و نیروهای اجتماعی وابسته است؛ و به‌نحوی پیش‌نگرانه و موقتی رو به‌سوی رخدادها و امکان‌های اجتماعی دارد.

🔻 مسئلهٔ سوژگی پیکارجو در آثار دلوز و گواتاری شناسایی و پاسخ‌دهی شده است. در این پاسخ، قسمی قلمروزدایی از خود مقرر می‌شود که نه از تمرکز بر هیجان پیکارجو حاصل می‌شود، نه از تسلیم به بی‌عملی انقلابی، بلکه از وضعیت کش‌آمدن در کل امر اجتماعی، در قسمی نشت و انتشار، و مشارکتی انتقادی در نسبت‌های تکنیکی، زیبایی‌شناسانه، نشانه‌شناسانه، اقتصادی، و احساسی جهان برمی‌آید. این پاسخ در هم‌طنینی با فهم مارکس از حزب، به‌جای قسمی وفاق خاموش، پیشنهاددهندهٔ یک سطح ترکیب پیچیده، اشتدادی و گشوده است. حزب در اینجا یک میدان مداخله در نسبت‌های اجتماعی است که هویت را خنثی می‌کند، نه اینکه هویتی باشد که علیه نسبت‌های اجتماعی تراشیده شده باشد.

@Kajhnegaristan
بخوانید 👈 https://radicald.net/vgcr


#مارکسیسم #ژیل_دلوز #فلیکس_گواتاری #نیکولاس_توبرن #فرشید_مقدم_سلیمی #کمونیسم #خشونت_سیاسی #پیکارجویی #مبارزه_مسلحانه #حزب #تحزب #سازماندهی #سوژگی_سیاسی #بلک_پنترز #ودرمن