کوچه باغهای شعرِ(کندوله)
125 subscribers
1.09K photos
111 videos
13 files
184 links
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)
این کانال معجونی ست از فلسفه گرم، شعر با همه خواص ارگانیکش و کمی هم خودم با همه حشو و زوایدم. ایستگاه بیخیالی محضی ست در رنج های مان. راه تازه گفتگوست بی آنکه ببینیم و بگوییم و بشنویم...عشق از راه دور
Download Telegram
Forwarded from کوچه باغهای شعرِ(کندوله) (@ک الف یاس امیری)
⚫️تقدیم به روان پاک عموعبدالله عموی فرهیخته وشاعرم

نه ایستادن
بر اوج قله ی کوه #زران
و نه خیره شدن
به رودخانه ی #بانیان
نه بوییدن
شب بوها در #دشت_دشتان
ویاکشف زنی زیبا
در #چشمه‌_درویشعلئ
ونه دیدن تمام #کندوله

بعدازتو
دیگر هیچ چیز آرامم نمی کند

و این پیام
تلخ ترین تسلیتی ست
که این روزها
برای خودم
              می فرستم.

🍃🌼🍃

#باور_کن_مرا👌👍
دعوتید به یه حال #خوب🧚‍♂♥️
متنــــــــــهای که بهتون آرامش میده🧚‍♀

#شعرها_و_دلنوشته_های
#کرم_اله_امیرئ_ک_الف_یاس
در کانال ادبئ؛
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)

#لینک_کانال👇👇👇👇
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
💫🍃─═┅✰✰┅═─🍃💫
ع بلند و فطرت پاک و توانایی قدرت خلاقه اوست.8

پس از وفات الماس‌خان، او را در دامنه کوه پیرافته که کوهی است مقابل روستای کندوله که مقبره شاهزاده محمد حسین معروف به پیرافته بر روی این کوه چشم‌انداز زیبایی دارد، دفن کردند، اما امروزه محل دقیق دفنش مشخص نیست.9
با اشتراك اين لينك دوستانتان را به جمع مخاطبين كانال کوچه باغهای شعركندوله دعوت کنید

من
هرصبح
ترانه ای برای تومی گویم
شعرئ ازلبان #پیریافته
برایت می سرایم
بادهان سرد #چشمه_درویشعلئ
باتوسخن می گویم
به باغ #بانیان سلام می کنم

نام مرابه خاطربسپار
من آن ستاره ئ درخشانم
که هر شب آسمان #کندوله را
نورباران می کنم
تاچشمان تورابسرایم.. ....

کرم اله امیری ک الف یاس
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
🍃🌺🍃
🌺🍃
🍃

🌴👌《شعرئ بسیارزیبا》👌🌴
《با گویش محض کندوله ائ_هورامئ》

🌷ئینه چن وخته ن.دورجه یارانم
💚هرچون بانیان......تژنه ئ وارانم

🌷تو ویت مزانئ......کسم ویته نئ
💚شابیت شعرئ.......شاعر روته نئ

🌷شَوئ ته وم کرد.یه شیرین ته وی
💚دسم وست نَمل....یه گِجئ که وئ

🌷ئگر جور جاران...به ئ پیریمه وه
💚مفتخه ره نان.............فقیریمه وه

🌷پئ چئ جورجاران.نمه ئ بَ دَورم
💚لچک پان گرئ.........وه بان قه ورم

🌷ساتئ تو خودا.........بو بنیشه لام
💚تاگرچون ملهم.....بساویت بَ زام

🌷ابروت کمانئ.......چه مت سیازاخ
💚بارکردن زلیم.........لوان وه بوزاخ

🌷زلیم بارش کرد.........وه پریانه وه
💚هرجوربایه قوش......کوه زرانه وه

🌷ئاو بالا به رزه.............وه ناو کنوله
💚ئیسه لیم بریان.......پیم ماچو روله

🌷پئ چئ چن شه وَن.نمه ی بَ وَرمم
💚جه کئ توریانئ......قضات وه عمرم

🌷دخیلم بسته ن.......هفته ئ دوهفته
💚شاید دوا که و............دردم پیرافته

🌷ماچیو ویم وِزیو.....وه چه م بانیان
💚ئائ لاشه م بارو........تاپائ کوه زران

🌷قَولم دان که رئ........توبه ئ دلداری
💚توبه ئ توبه م بو...........جه وفادارئ

🌷ئیمشه وجه بختم....پریان تاریکه ن
💚کنوله چول و........سایه م خریکه ن

🌷شوله ئ ئاگره ن ......نه وه راوه رم
💚خاکستر کرده ن........باخ نیرومه رم

🌷کرملا وه داخ.............چون گناکاران
💚ناله ش پیچیان..............تا قله زران

کرم اله امیریط(ک الف یاس)👏👌
مورخه یوم جاری شنبه۱۳۹۷/۱۲/۱۲👌

🍃🌺🍃

🔥آهای مردم📣

🔥شعرهایم رابخوانید
❤️پشت این واژه های به ظاهرآرام
🔥دلی ویران شده

❤️قلبی شکسته
🔥روحی شعله وراست
❤️ویک زندگی بربادرفته

#ک_الف_یاس

من ازباغهای دورِ #بانیان
واردشتهای پرگل #دشت_دشتان مئ آیم
وازهرچه درکلام #شریف_آباد هست
وباهرچه در نگاه #پریان هست
همراهم.....

حرفهائ من
تفسیرسکوت #پیریافته درنگاه
#امامزاده_ابراهیم است
شعرمن همیشه معنئ
لحظه های عبورعاشقانه ایست
که از #چشمه_درویشعلئ می گذرد

ازارتفاع نگاهم ازکوه #زران
تاعمق ریشه ام در #دره_ئ_رزلان
راهئ پرازشب وستاره درپیش دارم

بادستئ ازجوانه وآب
بهار #کندوله را مئ ربایم
وبایادئ ازیقین #پیریافته آرام مئ شوم

آه ائ #نازپرئ
ائ صدایت آبی ترازآسمان
ازستاره هابگذر
خواب #پیریافته رابرهم بزن
من به آوازت دوباره بازمئ آیم
چونان قطره ائ به زمزمه دریایئ....

#ک_الف_یاس

┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
شایعه شده
#پیریافته ،ضمیر #کندوله است.
وروح #امامزاده_ابراهیم
از #پریان پرکشیده است،
وکسی نیست بپرسدآن ارواح طیبه درکدام
#ملکوت آرمیده اند.....؟؟

شایعه شده
که #نسیم_دشتان
باآبهای رودخانه ئ #بانیان
هم آغوشی می کند.
ازهمین است تازیانه راازاوگرفتند...

شایعه شده
اگربرف برقله ئ #زران
خودنمایی نمی کرد
غیرت ازسینه ئ
مزارستان #پیرافته نمئ جوشید
وازدل #چشمه‌_درویشعلئ
#خون نمی خروشید...

شایعه شده من
#عاشق شده ام
به یک دستم
کمند گیسوی #نازپری
وبه دست دیگرم
کهنه شراب
ناب انگور #تاکستانهائ_عالی_دره....
#محبوبم

این صدای توست،
پیچیده در گستره #کوهستانهای_کندوله

این روشنان آواز #پیریافته است
که در لابه لای #درختان_بانیان می وزد.
این عطر سیال و شناور
حضور #امامزاده_ابراهیم است
که شامه #تاکهای_پریان را
پر کرده از طراوت رویش،
وخواب را ربوده
از چشم های #چشمه_درویشعلئ

#محبوبم
از عطر حضور توست که #گل_هائ_واژگون_دشت_دشتان
چشم گشوده اند به جلوه ات،
و #کوه_زران را حریری از یاسی های مهربانی پوشانده است.

سبحان الله از این همه زیبایی!

این #اعجاز_نفس_های_اهورایئ توست
که جاری شده است
در شریان های خاک مرده
و زندگی می بخشد
به گل، به دشت، به گیاه.و #به_من

این اعجاز #نفس_های_پاک توست
که به #رود_شاجو
اجازه خروش می دهد
و به درختان #عثماندره، فرمان قیام.

این لهجه #اهورایی توست
که #پرنده ها را #خوش_الحان کرده است
و ابرها را #مهربان و #سخاوتمند؛
دشت ها را به #میهمانی_باران دعوت کرده و #پرستوها را به #کاشانه فراخوانده است.

نسیم #عشق وزید
بر عبور و مرور شب و روز
و روز،
به #عشق تو روشن شد
تا #کندوله، را
باشکوه تر کند

تاریکی #شب_هایم را
به #نور_چشمانت #روشن کن
و روزهایم را #میهمان سایبان دستان مهربانی ات گردان.

فصل ها می گذرند.
#باغهای پیر و فرسوده،
به یک #تبسم تو، #جوان می شوند.

#درختان_مرده_ئ_دره_چناران
زنده می شوند.
روخانه_ی راکد #بانیان می خروشد.

#محشریست؛بیاونگاه کن
#رستاخیزی دراین #آبادی
به پا شده است
در دقایق « #حضور_مباکت»،
در تکرار مرگ و تولدهای پیاپی
این #تاکستانهای_زیبا.
این بوی #عطر_تن توست
که پیچیده است درجای جای
این #کوچه_باغها!

در تحویل #سال_های_جدید_من
ودر #تقویم_های دیروزی و امروزی من، #رد_عاشقانه_های
تو هویداست
واعجاز می کند.تا دیروز،
#کندوله، تهی بود از زندگی و امروز، #باغ #کوه #دشت و #چشمه_سارها #رودخانه_ها
و #تاکستانها، گستره تولدهاست!
#نازپرئ

نگاه کن
چگونه #زیباییِ تو
آرامشِ #کندوله را #تهدید می‌کند!

ما
اُمّتانِ #گیسوی تو بودیم #اولوالعزم
آنگاه که #معجزه‌ای طلب کردیم،
#برقع از روی برگرفتی
و روی از جانبِ #این_قوم

چون به #عذابمان اراده کردی،
#شش_روزِ دیگر را
به کارِِ #خلقتِ تو بود #خداوند

آنگاه که در #لحظه‌ای_کائنات را پدید آورد
#کوزه_بر_دوش
در #چشمه‌_درویشعلئ
پا برسرِ #کوه_زران نهادی و دَحوالارض #فی_کندوله اتفاق افتاد

زآن پس
گاهی #شراب شدی در #بزم_میزاالماسخان
گاه #شمشیری_آغشته_به_خون
دردستان #پیرولئ_سلطان
و گاه
حِرزی که #بادیه_نشینان بر #گردن آویختند

تورا #طبیبِ_جهانگردی
از #معابدِ دور به سرزمینِ من آورد
پس طعمِ #انگور و #ریواس را شناختند
در دامنه‌های #دره_ئ_بانیان
امیرزادگانی در #پریان و #شریف_آباد


آنگاه که #کندوله را ترک گفتی،
بر قله‌های #زران و دامنه های #پیریافته
#هزار_میخانه بنا شد،
و ثُلثِ مردان #کندوله
به #میخانه‌ها شدند و بازنگشتند

بی‌تو #قمار ازسکه افتاد
تنها #گاهی_شب‌ها
مردانی سرِ #بازگشتِ تو #شرط‌_بندی کردند
و #سحرگاه
آنچه #می‌باختند
#جانشان بوده


نگاه کن!
چگونه #زیباییِ تو آرامش #کندوله را
#تهدید می‌کند!

🍃🌺🍃

#باور_کن_مرا
#دلنوشته_های_دل_خسته_ام❤️
#کانال_فرهیختگان_و_ادبدوستان👌
#شعرها_و_دلنوشته_های🌷
#کرم_اله_امیرئ_ک_الف_یاس 👍
در کانال ادبئ؛
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)💚
این کانال معجونی ست از فلسفه گرم، شعر با همه خواص ارگانیکش و کمی هم خودم با همه حشو و زوایدم. ایستگاه بیخیالی محضی ست در رنج های مان. راه تازه گفتگوست بی آنکه ببینیم و بگوییم و بشنویم...عشق از راه دور.
#لینک_کانال👇👇👇👇
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
💫🍃─═┅✰✰┅═─🍃💫

@KANDOLEIHA
داستان كوتاه

کنار یکی از قبرها ایستاده بودم. جمعیت زیادی حاضر بود. پیر و جوان، غریب و آشنا. بعضی ها رو دو یا سه بار بیشتر در زندگی ندیده بودیم اما حس دوستی صمیمانه ای که بین ما برقرار بود، امروز اونها رو هم به اینجا کشونده بود. آسمون آفتابی بود و نسیم ملایمی می وزید. با خودم فکر کردم، چه روز خوبیه برای خاکسپاری.
با دوستان احوالپرسی می کردم و لبخند می زدم. نامزدم کت و دامن تیره ای پوشیده وروسری سیاهی هم سرش بود. چشمهاش پر از اشک بود و گاهی نمی تونست جلوی خودش رو بگیره. بعضی از دوستانش رو که در آغوش می گرفت، اشکهاش جاری می شد. جمعیت زیاد بود و نمی شد نزدیکش برم و آرومش کنم. یک بار که فرصتی پیدا کردم، کنارش رفتم، دستش رو توی دستم گرفتم، نگاهش کردم و گفتم امروز هم می گذره، از قدیم گفتن خاک سرده، نگران هیچ چیز نباش، من کنارت هستم. لبخندی روی صورتش نشست، نفس عمیقی کشید و رفت تا خوشامد بگه به دوستانی که از راه رسیده بودن تا در مراسم تدفین نامزدناکامش شریک غم او باشن.

ویک #شعر_سپید

بعدازرفتن تو
نقشه #کندوله عوض شد
نقشه‌ى #کوه_ها، #باغها، #رودهایش نیز
و هرچه مئ گردم
گلسرخئ در #دشت_دشتان نمانده است
پيدا نمى‌کنم راه #خانه را
قطره آبی هم نیست در #چشمه_درویشعلئ

بعدرفتنت
انگارهزارسال است
که #پیریافته درورخودش مئ چرخد
و سنگینی کوه #زران روی سرمن
احساس مى‌كنم
#بانیان خشکیده شاخه هایش
سایه سارئ نیست دیگر،
بلبلان خاموش
جزصدای بادنیست

تونیستئ و
رخت بربسته زین چمن #آبادئ
ویرانم چون #کندوله
زخمئ از #عمق_استخوانهایم مئ گذرد
كندوله ای كه نيست
كندوله ای كه هست را
از پا درمى‌آورد ...

#شعرها_و_دلنوشته_های
#کرم_اله_امیرئ_ک_الف_یاس
درکانال ادبئ
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)
لینک کانال👇👇👇👇
┏━━━━━━┓
@k_a_yass
┗━━━━━━┛
چون تو از باران فرو ریزی
بر شانه‌ #کندوله جاری خواهی شد
آن‌گاه به #چشمه‌_درویشعلئ خواهی رسید
و درآن به تو می‌نگریم
تو در برگ‌های #درختان پنهان می شوئ
و تا بازگشت پرندگان
من تشنه خواهم ماند
آن‌جا در #روستائ ماخانه‌ای‌ست
که آهوان کوچک بسیارئ در آن زیسته‌اند
وهنوز تورابه انتظار ایستاده اند.....

🍃🌺🍃

#کوچه_باغهائ_شعر( #کندوله)

کانالی برای عاشقان شعروادبیات فلکور
یک فنجان چای☕️
موسیقی ملایم🎶
اینترنت لاک پشتی🐢
ودلنوشته های کوچک من 📚

#لینک_کانال👇👇👇👇
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
💫🍃─═┅✰✰┅═─🍃💫
🍃
🌸🍃

🌴🌻《کنوله کهن سال》🌻🌴

🌷باخان کنوله .......گردکهن ساله ن
💚میوه ش مرغوب و ئاوش زلاله ن

🌷هرجه ئاو روژه.....دونیابئ ایجاد
💚وش بئ پریان و..باخ شریف ئاباد

🌷دره ئ بانیان..........زیباو رنگارنگ
❤️شکوه زران...نقش کردن وه سنگ

🌷ئاتشگائ نوربخش....جواهیردانه
💚وه عهدشاهان............دارونیشانه

🌷پیرافته نازار......چون کعبه یاران
💚جاگه ئ اعتکاف.شه وزنده داران

🌷پریان بی پروا....ئاشوب انگیزه ن
💚شائ شمشادقامت.قیامت خیزه ن

🌷جه دره وزمان.......تاتونه سویران
💚دشت شقایق...دل کرده ن حیران

🌷هانافرئاوش..........صاف و گواران
💚سینه سنگ سخت...قنات شکاوان

🌷ویم وسته ن نَسای.باخان نیرومر
💚بلکه م ساکن بو....دله ئ داخ پرور

🌷بره دیاتم...........لوء لوء مرجانه ن
💚باخش قدمگائ.....پای محبوبانه ن

🌷کنوله.کرملابسته ئ مهر و وفاته ن
💚ئرچیش که دایم..کشته ی جفاته ن

کرم اله امیری(ک الف یاس)👌🌴👌
مورخه۱۳۹۷/۱۱/۲۴چهارشنبه👏💙👏

#کندوله
زادگاه نفس گیر
شاعران بزرگ بود
حالا تونیستئ و
تمام تاریخ پرافتخاراین آبادی
درسطری فشرده درآبهای
#چشمه_درویشعلئ غوطه می خورد
تونیستی و
جغرافیای خون آلود این خطه
درنفسهای شاعر کوچکی
مدام سبزشودو
مدام قدمی کشد

#ک_الف_یاس
شبئ خواب #کندوله رادیدم
وبیدارکه شدم
بالشم پرازگل بود

شبئ خواب #چشمه_درویشعلئ رادیدم
وصبح که آمدبسترم پربوداز
سپیدارهائ سپیددرختان آن حوالی...

اماخواب #نازپرئ راکه دیدم
خودرادرون چاهئ دیدم که
دورسرم می چرخید
مثل مه صبگاهی سپیدودوار

دیگرمرادرمسیرجاده #ده_مترئ
یاماشینهائ منتظر در #میانراهان
نخواهیدیافت.....

مرادرمقابل #دادگاههائ_عمومی خواهیدیافت
که روی #دادخواست_هائ_طلاق بخواب رفته ام
چشمانم #رود_خانه_ئ_بانیان
شبیه درویشی خفته دربیابان
واشکهایم از #دادگاهئ_به_دادگاهی
دیگرروان است

🍃🌺🍃

#باور_کن_مرا
#دلنوشته_های_دل_خسته_ام❤️
#کانال_فرهیختگان_و_ادبدوستان👌
#شعرها_و_دلنوشته_های🌷
#کرم_اله_امیرئ_ک_الف_یاس 👍
در کانال ادبئ؛
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)💚

#لینک_کانال👇👇👇👇
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
💫🍃─═┅✰✰┅═─🍃💫