کوچه باغهای شعرِ(کندوله)
122 subscribers
1.08K photos
106 videos
12 files
183 links
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)
این کانال معجونی ست از فلسفه گرم، شعر با همه خواص ارگانیکش و کمی هم خودم با همه حشو و زوایدم. ایستگاه بیخیالی محضی ست در رنج های مان. راه تازه گفتگوست بی آنکه ببینیم و بگوییم و بشنویم...عشق از راه دور
Download Telegram
Forwarded from کوچه باغهای شعرِ(کندوله) (@ک الف یاس امیری)
#دلنوشته👌

#سلام_همولایتئ

صبح شروع می شود.
و #پیریافته سلام مئ کند
#امزاده_ابراهیم می خندد
#پنجره_ها چشم می گشایند.
وتمام #کندوله بوی آسمان مئ گیرد

#سلام،
برشماباغبانانئ که شانه هایتان هنوز بوی نماز صبح و مناجات می دهد!
#سلام_بر
#کوچه_باغهائ های سحرخیزِ #بانیان؛
#سلام _بر
ابرهای نیمه خواب؛ گل های در اشتیاق باران؛
#سلام بر
دست های رها در نسیم خوش #دشتان!

#سلام،
ائ نسیم رها در هوای جاری کوهستانها! #سلام،
ائ دست هایی که طعم زحمت وصداقت می دهید!
برمی خیزم و خواب را گره می زنم به لبخند تازه #صبح. نفسم، #عطر_شوق و صبح می گیرد.

#دهانم پر است از واژه ها و کلماتی سرشار از امید،
در هنگامه تلاش ها و تکاپوها، آغاز هر روز، بوی طراوت می دهد؛ بویی شبیه نان تازه ای که مادربزرگ می پخت و عطر آن، دست به دست از مشام ها و مذاق ها می گذشت.
فقط کافی است که ما خودمان را برای شروعی دیگر، خوب آماده کنیم.
#صبح، بوی مطبوع زندگی می دهد؛ بوی دست های گرم #پدر و بوسه های مهربانانه #مادر.

#صبح، بوی سرود #درخت_ها و زلالی #چشمه_سارها را می دهد.
#سلام_همولایتی!
صبح با کوله باری از لبخند و تلاش آمده است. برخیز تا تلاش ها و تکاپوها، بر شانه هایت تکیه کنند.
برخیز تا رگ های وجودت، پر شود از #عشق_خداوندی.
برخیز و #استکان_صبح را از روی میز صبحانه سر بکش؛ با #دو_حبه_توکل و #شوق_خدمت، آن گاه است که دست هایت شروعی دوباره را #وضو می گیرند و #چشم_هایت، لبخند #خداوندی را بوسه باران می کند.
تو می توانی دستی از #اراده و #تلاش برآوری.
تو #صبح را از زلالی #لبخند_خورشید، سر می کشی و با کوله باری از توکل و امید، آغاز می کنی خدمت به مردم را.

#خورشید، از #پنجره اتاق برایت دست تکان می دهد و #خنده_هایت را #بوسه باران می کند.

#ک_الف_یاس👍
۱۳۹۸/۱۱/۳پنجشنبه🌷

#ک_الف_یاس

#شعرها_و_دلنوشته_های
#کرم_اله_امیرئ_ک_الف_یاس
در کانال ادبئ؛
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)

#لینک_کانال👇👇👇👇
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
💫🍃─═┅✰✰┅═─🍃💫
Forwarded from کوچه باغهای شعرِ(کندوله) (امیری (ک،الف،یاس))
#نازپری

پنجشنبه ها
مرغ دلم پرمی کشد
ازکوچه باغهای #پریان
تادشت های مه آلودخاطراتِ
وهم‌انگیزِنگاههائِ مستانه تو

توکیستی؟
تومگرازتبار پاییزی
که هرگاه‌به ناگاه
نام مبارکت رازمزمه می کنم
باغ های #کندوله
رنگین میشود
#بانیان_زرد
#دشتان_قرمز
و #نیرومر_نارنجی_نارنجئ

#ک_الف_یاس
Forwarded from کوچه باغهای شعرِ(کندوله) (امیری (ک،الف،یاس))
#نازپری

پنجشنبه ها
مرغ دلم پرمی کشد
ازکوچه باغهای #پریان
تادشت های مه آلودخاطراتِ
وهم‌انگیزِنگاههائِ مستانه تو

توکیستی؟
تومگرازتبار پاییزی
که هرگاه‌به ناگاه
نام مبارکت رازمزمه می کنم
باغ های #کندوله
رنگین میشود
#بانیان_زرد
#دشتان_قرمز
و #نیرومر_نارنجی_نارنجئ

#ک_الف_یاس
🍃🌸🍃

《طرح》

بازهم پنجشنبه است
وباز هم باران
باز هم یاد #کندوله
بازهم یاد #پیرافته
وخاطره های ابر آلودِ
#زران سربه فلک کشیده

#کندوله
توچه خرامان
قدمیکشی در باران
پیاده روهای ذهنم را
بی چتر
بی چکمه
خیسِ خیسِ خیس
از اشک...از باران

تونیستی و
صدای قدمهای #بانیان می‌پیچد
در کوچه باغهای دلم...

#ک_الف_یاس

🍃🌼🍃
🌷گا وه ر مَگیرو گا میه و لَپاو
💚ئیسه کروناورنجئ بی حساو

🍃🌺🍃
🌼🍃
🍃

🥀🌷《چرخ چه پی واز》🌷🥀

🌷له پاوئ بئ دین.هه م گریانم که رد
💚یانه م ئائ بردش مال ویرانم که رد

🌷دونیاخراب بئ......په ریشانم که رد
💚یانه م شیوناو.....بئ سامانم که رد

🌷وته ن سرانسر.......تومارئ درده ن
💚بانگ واویلاو...حه ناسه ی سرده ن

🌷له پاو بئ رحم و.....فلک بی باکه ن
💚وته ن ویرانه و...تمام‌چاک چاکه ن

🌷زمین وزمان..........شین و زاریه ن
💚وته ن گیروارده ئ... دردئ کاریه ن

🌷چرخ چپئ واز.......زامش کاریه ن
💚داخ ودردوزجرچون سیل جاریه ن

🌷باده م بَ ساقئ.پای خیال له نگه ن
💚داخم گران و........دلم دل ته نگه ن

🌷تِک تِک مه تکیه و.زوخاو نه دیده م
💚زوخاو په ئ وته ن.وشئ نه دیده م

🌷وته ن سرانسر.پرده ئ خه م پوشان
💚هامسران یک یک.باده ی خم نوشان

🌷قامتم چه میاو..ریشه ئ دل سوچیا
💚ئه سریم جاریه ن......چون هانه چیا

🌷ئینه وهاره ن...........یافصلئ درده ن
💚یا ژار ماره ن ....ریشه دل که نده ن

🌷هه رسال نو بهار..........وه هاواره نان
💚هه رسال په ی وته ن.مینت باره نان

🌷خودا شکنجه ئ..قیامه ت تاکه ئ؟؟
💚زلزله وله پاوجوئ زامه ت تاکه ی؟!!

🌷گا وه ر مه گیرو.......گا میه و له پاو
💚گاهی زلزله و..........یانه مان خه راو

🌷تا که ی کرملا.....چه نئ داخ و درد
💚بگیلو وه رنگ..........زه عفه ران زرد

به مناسبت سیل های اخیردرکشور
کرم اله امیری(ک الف یاس)👌🍃
مورخ ۱۳۹۸/۰۱/۱۷شنبه ۳۰دقیقه بامداد

🍃🌺🍃

#محبوبم

دست هایت را در خواب هایم فرو کن
#شقیقه_ام را بگير
#دهانت_را_به_دهانم پیوند بزن
درگلوئ خشکیده ام چند #قطره آب گوارائ #چشمه_درویشعلئ بریز
سالهاست که من
طعم #کندوله را فراموش کرده ام

می دانی
سال هاست #چشم_هایم را که می بندم
#مردی را می بینم
که در #بیابانی بی آب وعلف لح لح می زند
قحطی #عشق همه جاراپرکرده است

دوباره #باغبان می شوم
#چاه میکَنم،#اسپار می کنم
باباغداران #مجاور
وبا #کافرخ
اسپارباغ مادرم را
#ونه می کنم
وآنگاه عرق بر پیشانی #باغ_نیرومر راآب میدهم

حالا دیگر
به شکل #غمگين_تری از تنهایی رسیده ام
به هضم شدن جمله #مرگبار_دوستت دارم در گلویم

گاهی به خودکشی #رویاهایم فکر می کنم
به اینکه بخوابم و از #تابوت_تک_نفره ای
سرازقبرستان دامنه کوه #پیریافته درآورم
تمام #بانیان تابوت من است

محبوب من
مرزهای بین ما پر است از #مین_های خنثى نشده
هر کس را می بینی
گوشه ای تکه ای از #کندوله را در اغوش گرفته
و به #زیبایی تو فکر می کند

ومن
گوشه ای تکه ای از تو را #در_آغوش گرفته ام
و به هضم شدنم
در #جمله_مرگبار دوستت دارم فکر می کنم

┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
🍃🌺🍃

قطعه شعری بسیارزیباودل انگیزباتوصیفاتی زیباوسرشاراز سبزه وآب وباغ وکوه وچشمه ساران رویایی کندوله👌

(پریان پروانه ئ شمع جمالت
پیرافته دعاگوی حسن وکمالت)
🍃🌺🍃

🌿نازاردلبرم.......وش آمای وه خیر
🍂کندوله وپریان.......توکردنت سَیّر

🌿نیم نگای مستت....مجنونم کردن
🍁آواره ورسواو..........زبونم کردن

🌿رخصتم بِدّر.......بنیشی وه لات
🌸 گیان شیرینم......بکرون فیدات

🌿وه موژه وخالت....هی شوخ دلبر
🍂یک جارتیرمرگ.نَ توی جرگم کَر

🌿گیانم بَ فیدای....گیان شیرینت
🍂چین سیای زلف.تار چین چینت

🌿غومچه دهانت........قند قندهار
🍁لعل لبانت............لعل شکربار

🌿پریان پروانهء.......شمع جمالت
🍂پرافته دوعاگوی.حوسن وکمالت

🌿بره دیای شیدای..ئالای بالاکت
🍂نوربخش وه گرد.....توز پالاکت

🌿شریف آبادوشون وفای شریفت
🍁زران وه برزی.....بالای ظریفت

🌿دره چناران صف صف سرانسر
🌺 فيداى زلفانت......سول نازپرور

🌿عالی دره حلقه ی..چین گیسوت
🍂عثماندره حیران.....یک تارمووت

🌿بانیان پیشکش..نیم نگای دیدَت
🍁دره آسای اَبروی....قلم کشیدت

🌿نسیم دشتان.......مُشکِ تاتارت
🌹شفای بیمارن..توحفه ی عطارت

🌿سیاتونه زنجی......ظریفی نافت
🌻خونم وه گردن..صوراحی صافت

🌿سینزه خران.فیدای سینزه اشارت
🍂صدبوزاخ وه داخ......ولنجه ولارت

🌿سرکاریز آباد..........تاثیر دنگت
🍁ورکاریزگلریز.....سیمای قشنگت

🌿کنوله وپریان............نو نمام نو
🍂نداروقیمت.......‌‌..کالای ئالای تو

🌿کرملا اسیربی .......وی دامه وه
🌷وی جلوه دلبر........وی کلامه وه

🌹کرم اله امیری(ک الف یاس)

محبوبم❤️‍🔥

وقتی عاشق‌ شدم
مثل #پیریافته نورانئ شدم
واز دفتر شعرم
هزار هزار #دشتان گل شکوفا شد
وقتی عاشق شدم
#بانیان_بانیان سبزه برزبانم رویید
وقتی عاشق شدم
سینه ام سرشاراز #آلاله_های_واژگون #باغهای_پریان شد

وقتی عاشق‌ شدم
#نازپرئ که زیبا بود #زیباتر شد
ازصمیم قلب به #ملک_بیستون سلام کردم
با #میرزا_الماسخان به درد دل نشستم
#میرزاسبزعلی را بهتر فهمیدم
وهرلحظه
به #امامزاده_ابراهیم‌_ع اقتدا می کنم

و #کندوله بیشترازهرزمانی
#رویایی_و_رویایئ #و_رویایی_تر شد...

#ک_الف_یاس
🌺🌺🌺

دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیست

#باور_کن_مرا👌👍
دعوتید به یه حال #خوب🧚‍♂♥️
متنــــــــــهای که بهتون آرامش میده🧚‍♀
دااااغ ترین عاشقــانہ های بی تڪرار

#کانال_فرهیختگان_و_ادبدوستان👌
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)

#لینک_کانال👇👇👇👇
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
💫🍃─═┅✰✰┅═─🍃💫
هرچه تلاش می کنم
رخت سیاه راازتن #شعر درآورم
وصدای غربت راازگوش #پیریافته
وتنهایی راازقلب #امامزاده_ابراهیم
تا #کندوله رابه رنگ #شادی بنویسم
نمی توانم
#بانیان سرخ می شود
#دشتان زخمی می شود
#کوه_زران ورم می کند
و #من و #شعرهایم درگوری دسته جمعی
درمزارستان #دامنه_پیریافته
دفن می شویم

هرچه این کوهستانهارا
به رنگ  #احساس نقش می زنم
هرچه درحوالئ #چشمه_درویشعلئ  می گردم
هرچه میان #تاکستانها قدمی کشم
دستم نمی رسدبه #نازپرئ

کاش #کندوله راهرگز ندیده بودم....

🌷🌺🌷
منم آن شیخ سیه روز که درآخرعمر
لائ موهائ تو گم کرد خداوندش  را

#باور_کن_مرا👌👍
دعوتید به یه حال #خوب🧚‍♂♥️
متنــــــــــهای که بهتون آرامش میده🧚‍♀
دااااغ ترین عاشقــانہ های  بی تڪرار

#کانال_فرهیختگان_و_ادبدوستان👌
#شعرها_و_دلنوشته_های
#کرم_اله_امیرئ_ک_الف_یاس
در کانال ادبئ؛
#کوچه_باغهای_شعر (کندوله)

                 #لینک_کانال👇👇👇👇   
┏━━━🔹🦋🔹━━━┓
    @k_a_yass
┗━━━🔹🦋🔹━━━┛
💫🍃─═┅✰✰┅═─🍃💫
(اینهاشعرنیست که میگویم پاره های قلبم است که برصفحات سفیدکاغذمی پاشم،وآن راتقدیم به سرزمینی میکنم که آفتاب مهرش درآسمان دلم هرگزغروب نمی کندیعنی عشق اول وآخرم کندوله)
(ک،الف،یاس)

،،کندوله+من،،

کندوله یعنی امیددل امیدواران،،
کندوله یعنی خورشیدتمام روزگاران

کندوله یعنی شوروعشق زندگی،
کندوله یعنی طاعت وصبروبندگی

کندوله یعنی تقسیم عشق ومحبت
منهای کینه هاوغصه هاوهرکدورت

کندوله یعنی دل من،ضرب درصداقت
مساوی با حاصل جمع رفاقت،،

کندوله یعنی صدهاسلام وآشنایی
من و پیریافته و آن شورخدایی

کندوله یعنی زادگاه ومهدشهیدان،
شهیدان غرقه درخون وآن عزیزان

کندوله یعنی آن مرقدنیم ساخته
من وپیریافته واین مردم دلباخته

کندوله یعنی میوه های باغ پریان
من وشریف آبادو زران درخشان،

کندوله یعنی بانیان ودشت دشتان
آن دره های سبزوشاجوی خروشان

کندوله یعنی آب چشمه درویشعلی،،
من ومیرزاالماسخان وسلطان پیرولی

کندوله یعنی خاطرات نیک تاتام،،
رویگریهاو روسفیدیهای روح بابام،،

کندوله یعنی من واین ناله های آتشینم
خاطرات تلخ و تلخ و گاهی شیرینم

کندوله یعنی من و داغهای بی بدیل ،
یادگار دوست خوبم مرحوم کاخلیل

کندوله یعنی من واین دل ویرانهءمن
روح سرگردان واین دل دیوانهءمن،،

کندوله یعنی لحظه های سخت انتظار
آن همه بدبختی وآن غصه های بیشمار

کندوله یعنی عشق من وباغ نیرومر
داغهای بیشمارمن،من خاک بر سر،،

کندوله یعنی خاطرات عشق دلبر،،
سرنوشت تلخ ونافرجام دوکبوتر،،،

کندوله یعنی اشکهای من وروزجدایی
آن همه تحقیروتوهین وبی وفایی،،،،

کندوله یعنی همین مردم،مردم بینام
قهرمانان قصه های واقعی مثل تاتام

کندوله یعنی اوج دلبستگیهای کرملا
تا بینهایت‌،،‌،بینهایت،،،تاکهکشانها،،،،

🔶کرم اله امیری

بعدازرفتن تو
نقشه #شریف_آباد عوض شد
نقشه‌ى کندوله و #کوه_ها، #باغها، #رودهایش

و هرچه مئ گردم
گلسرخئ در #دشت_دشتان نمانده است
پيدا نمى‌کنم راه #خانه را
قطره آبی هم نیست در #قنات_چشمه_حافظ

بعدرفتنت
انگارهزارسال است
که #پیریافته دورخودش مئ چرخد
و سنگینی کوه #زران روی سرمن

احساس مى‌كنم
#بانیان خشکیده شاخه هایش
سایه سارئ نیست دیگر،
بلبلان خاموش
جزصدای بادنیست

تونیستئ و
رخت بربسته زین چمن #آبادئ
ویرانم چون #کندوله

#کرم_اله_امیرئ_ک_الف_یاس
#محبوبم

این صدای توست،
پیچیده در گستره #کوهستانهای_کندوله

این روشنان آواز #پرستوها است
که در لابه لای #درختان_بانیان می وزد.
این عطر سیال و شناور
حضور #توست
که شامه #تاکهای_پریان را
پر کرده از طراوت رویش،
وخواب را ربوده
از چشم های #پیرافته

#محبوبم
از عطر حضور توست که #گل_هائ_واژگون_دشت_دشتان
چشم گشوده اند به جلوه ات،
و #کوه_زران  را حریری از یاسی های مهربانی پوشانده است.

سبحان الله از این همه زیبایی!

این #اعجاز_نفس_های_اهورایئ توست
که جاری شده است
در شریان های خاک مرده
و زندگی می بخشد
به گل، به دشت، به گیاه.و #به_من

این اعجاز #نفس_های_پاک توست
که به #رود_شاجو
اجازه خروش می دهد
و به درختان #عثماندره، فرمان قیام.

این لهجه #اهورایی توست
که #پرنده ها را #خوش_الحان کرده است
و ابرها را #مهربان و #سخاوتمند؛
دشت ها را به #میهمانی_باران دعوت کرده و #پرستوها را به #کاشانه فراخوانده است.

نسیم #عشق وزید
بر عبور و مرور شب و روز
و روز،
به #عشق تو روشن شد
تا #کندوله، را
باشکوه تر کند

تاریکی #شب_هایم را
به #نور_چشمانت #روشن کن
و روزهایم را #میهمان سایبان دستان مهربانی ات گردان.

فصل ها می گذرند.
#باغهای پیر و فرسوده،
به یک #تبسم تو، #جوان می شوند.

#درختان_مرده_ئ_دره_چناران
زنده می شوند.
رودخانه_ی راکد #بانیان می خروشد.

#محشریست؛بیاونگاه کن
#رستاخیزی دراین #آبادی
به پا شده است
در دقایق « #حضور_مباکت»،
در تکرار مرگ و تولدهای پیاپی
این #تاکستانهای_زیبا.
این بوی #عطر_تن توست
که پیچیده است درجای جای
این #کوچه_باغها!

در تحویل #سال_های_جدید_من
ودر #تقویم_های دیروزی و امروزی من، #رد_عاشقانه_های
تو هویداست
واعجاز می کند.تا دیروز،
#کندوله، تهی بود از زندگی و امروز،  #باغ  #کوه #دشت و #چشمه_سارها #رودخانه_ها
و #تاکستانها، گستره تولدهاست!
متبرک بانام تو

ک الف یاس
"رنج نامه ئ هجران"
.
"درسوگ #پیرولئ_سلطان "

#پیریافته سخت گریست
چشمه سارانِ #کندوله خشكيد،
كوه #زران درهم پیچید،
سنگ ها سنگین شد،
درّه هائ سرسبز #بانیان و #عثماندره
در عمقِ تنگِ خویش، دزدانه فرو رفتند .
ابرها جنبيدند، آسمان ترکید، گوئی،چشمه چشمان #خورشید_خاور، در نگاهی خشکید.
قارچ ها روئید، خزان شد، برگ ریزان شد، و آوای هَزارانِ #دشت_دشتان
،محو شد در زوزه ی وحشت زای جلادان. .
#کندوله همه پُشته گشت از کِشته های سبز، و من، در زندگی، مرگِ جوانی را به چشمِ خویش دیدم.

آه ائ #پیرولئ_سلطان
آشنای ديرينه ی ما،
وقتی تو رفتی، بوی نان گم شد در سراشيبِ این دهکده دوردست، و کودکِ روستایی، به بهانه ی نان، چون هنوز و همیشه، گريان ماند، و کشتزارهائ پر حاصلِ #پشت_پریافته و #دشت_بوزاخ ، در آرزوی تخم و شیار، حسرت بدل ماند، و خفيگاه ماران شد.
دهقانِ هزاران ساله ی روستائ من، بسان آهوی افتاده در دامان صیادان، ترسان و هراسان، خیره شد بر آسمان، در انتظار مبهم موعود دوباره تو
در هياهوی مسموم نامردان و در تصادمِ بی وقفه ی آهن و دود، داغ ماگرم ترشدو نانمان غارت.

جاودانه ی من!
وقتی تو رفتی، جاهلان، بر جهلِ خویش بالیدند، ناکسان، مستانه خنديدند، عالمان، در علم خویش، چون خری در گل، ماندند. اما عاشقانت، آه ..
آنان که جامِ عشق را لاجرعه نوشيدند، آنان که در راهت، مردانه کوشیدند، آنان که چون پروانه ای در گِرد شمع ات، بی باك شوريدند، جوشنِ خونین رزم ات را، جانانه پوشیدند. چونان تك چشمه ی جوشانِ تاریخ، بی ذرّه ای تردید، جوشيدند، بسانِ حیدرِ میدان، بسان خسرو مردان، خروشیدند.

ای! آرزوی یگانه ی شب های تار #کندوله!
ای! خورشیدِ بی غبار #پریان
ای دریای بی کنار #شریف_آباد!
باز آی، که زمزمه ی شبانه ی مادران، بر گاهواره ی کودکان، سوزناك تر شده است.
باز آی!
که چمنزاران سبزِ کرانه #بانیان، اسیر دستانِ غارتگر بادهای صرصر است.
باز آی!
و در قلب های شیار خورده مان، بذرِ سبزِ حيات را بنشان
باز ای!
که پروانه های رنگارنگِ بهارِ زندگی، در زمستانِ هجران یخ بستند.
تندیس های يخين، از سردابه های متعفن قد افراشتند.

نام مان را ننگ می خواهند، قلب مان را تنگ می خواهند، زنده ها را مرده می خواهند، مرده ها را شلاق خورده می خواهند.
ای! ... مُروای شبانه ی مادران نثارت باد!
باز آی!
که فریادِ تره به نان نرسیده ها را، چه کس، جز تو، پاسخ گوست؟
باز آی!
که ما درمانده ایم.
در سوگِ كدامين یار بگرييم؟
در هجرِ کدامین عاشق بردار، بناليم؟
در کدامین راغ؟
در کدامین باغ بخوانیم؟

ناکسانِ سرمست از باده ی فتح، ابلهانه می پندارند که جاویدند.
کنون، با دوصد خدعه و نیرنگ، زما انكار می خواهند، ز من بسیار می خواهند.

مرا بیمار می خواهند، ترا بی یار می خواهند،
مرا رنجور، مرا بی عار، مرا با هزاران آرزو،
آه بی هيچ گفتگو،
بر "دار" می خواهند.

ترا مهجور، ترا بی شور، تراهمچنان در گور می خواهند.
ترا با صد هزاران زخم بر پیکر، بسان رستم دستان،
که بگذشته است از هفت خوانِ بدمستان،
به چاهِ حیله ی شغاد می خواهند.
کنون بازآی!
که جان، بی قرار است، غم، افزون از شمار است، دل، اندر انتظار است.
باز آی!
ای آرزوی یگانه ی من!
دیرینه ی من!
جاودانه ی من!


#کرم_اله_امیری

┏━━━🔥━━━┓
@k_a_yass
┗━━━🍂━━━┛