نقد دین اسلام
620 subscribers
16K photos
10.2K videos
1.5K files
9.48K links
هیچ امر مقدسی وجود ندارد. همه چیز و همه کس قابل نقد هستند.
Download Telegram
◾️#شق_القمر، معجزه اى دروغين براى پيامبرى بى معجزه!

#قسمت_دوم

#چهارم:
اگر #پيامبر_اسلام، شق القمر كرده بود در زمانهاى بعدى مجبور نبود در جواب #معجزه خواستن مردم طفره برود بلكه با صراحت و افتخار مى گفت كه من #شق_القمر كردم و اين تعداد افراد هم به آن شهادتت مى دهند.
اما #محمد در هيچ جاى قرآن و در هيچ حديثى (از خودش) به آن اشاره نكرده است.
#پنجم:
منشأ روايات شق القمر، #عبدالله_بن_مسعود است و راويان ديگر يعنى ابن عباس و انس بن مالك در آن زمان يا متولد نشده بودند يا كودك بوده اند.
به تعبير ديگر اگر چنين معجزه اى به اين بزرگى اتفاق افتاده بود بايد حداقل اهالى #مكه آنرا ببينند و همه بر آن شهادت دهند نه اينكه منشأ آن يك نفر باشد.
#ششم:
اگر چنين معجزه اى رخ داده بود بايد مردم شهرهاى ديگر #عربستان و كشورهاى مجاور مثل #ايران و #روم هم ديده باشند ولى هيچ گزارش تاريخى در هيچ كجاى ديگر جهان و حتي از شهرهاى مجاور مثل مدينه هم در تأييد #شق_القمر وجود ندارد

▪️اما جديداً شايعه اى مبنى بر تاييد شق القمر #توسط_ناسا در فضاهاى مجازى و حتى برخى سايتهاى حوزويان ديده شده كه مفصلا به آن ميپردازم.

شاید مبنای شایعه مربوط است به سخنرانی حجت الاسلام #بی‌آزار_شیرازی ریاست دانشگاه مذاهب اسلامی در نشست «شق‌القمر معجزه پیامبر اسلام با استناد به تحقیقات ناسا» که در “سلسله نشست‌های بخش دانشگاهی ‌پانزدهمین نمایشگاه بین‌المللی قرآن کریم”ایراد شده است
اما واقعیت چیست؟

یکی از عکس های استفاده شده در این شایعات مربوط به #گسل معروف “سن آندریاس” در امریکاست و ارتباطی با ماه ندارد، یکی دیگر از عکس هایی که در این شایعه به آن استناد شده مربوط به شیاری در ماه است، در توضیح این عکس آمده:
“شیارهای روی ماه اولین بار ۲۰۰ سال پیش با یک تلسکوپ کوچک در سرتاسر این سیاره مشاهده شدند. در ادامه در مورد انواع شیارهای موجود بر روی ماه گفته شده.
در پایان تشریح شده که از این شیارها توسط گروه آپولو ۱۰ درسال ۱۹۶۹ عکس برداری شده و دو ماه بعد توسط آپولو ۱۱ تایید شده است”، نام علمی این شیار، Ariadaeus Rille است.

ادامه دارد ...

www.eslam.nu
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️ تاريخ شكل گيرى قرآن در تضاد با تعريف معجزه است.

#قسمت_چهاردهم

#یکم، یکی از ویژگی های قرآن تکنیک خبری است. تکنیک خبر رسانی و حکایتگری و در این مدل هر خبر یکسری حکایت و داستانهایی را مطرح می کند. هدف این الگو متمایل نمودن ذهن بسوی عالم قدسی و پیام مقدس است. در این مدل اخبار ردیف می شوند بدون آنکه منبع آنها مشخص شود.
#دوم، هر خبر، کوتاه و یکتا و مستقل است و خبرها پشت سر هم می آیند. آنها دارای نوسان بوده و فاقد یکپارچگی و نظم هستند. راوی ها خبرها را می گویند و تکرار می کنند تا تکرارشان، به خبر حقیقت و حقانیت بخشد و ذهن را آماده پذیرش پیام کند.
#سوم، در متن خبر، گاه تاکید پررنگ در عرصه بازگوئی «تاریخی» است و گاه تاکید پررنگ در عرصه دینی می باشد. خبر بر تاریخ و دین یهود و اسطوره های یهودیت تاکید میکند و حقانیت را از آن موسی می داند. بنابراین ساختار مطلب نقلی و بسته است و دربرگیرنده روش فلسفی و اندیشیدن و پرسشگری و تجربه اندوزی نیست.
#چهارم، سنت خبر روش اصلی روایت است و بعدها در تاریخ اسلام ادامه می یابد. لازم به گفتار است که در سنت قرن هشتم عرب کسانی که حکایت داخلی و پیرامونی امت اسلامی را بازگو می کنند «اخباریون» نامیده می شوند. اخبار در کتاب های مشهور «کتاب تصرفات» از سیف بن عمر، مرگش در ۷۹۶ میلادی، کتاب «الطبقات» از ابن سعد بغدادی، شاگرد الواقدی، مرگش بسال ۸۴۵ میلادی، و کتاب «تاریخ مدینه» از عمر بن شبه، مرگش بسال ۸۷۷، جمع آوری شده اند.
#پنجم، همین الگو در سنت روایت مربوط به رفتار و گفته های پیامبر به اجرا درمی آید و حدیث ساخته می شود. در باره احادیث باید گفت که آنها بطور عمده از شکل خبری برخوردارند و توام با شناخت از قرائت های گوناگون قرآن اند. نمایندگان این سبک در احادیث، دو متخصص حدیث ایرانی تبار، «محمد البخاری» (۸۷۰ میلادی) و «ابوالحسین مسلم بن الحجاج القشیری النیسابوری» (۸۷۵ میلادی) میباشند.
#ششم، در سبک قرآن جنبه های دیگری در روش خبر نیز وجود دارد. در قرآن، آیه های متمایل به سرود وجود دارد، مانند سوره «الرحمن» که دارای آیه های کوتاه بوده، اخبار و احکام را پیاپی اعلام می کند و آهنگین و گاه قافیه دار است. البته به اعتقاد برخی پژوهشگران مانند«آلفردلوئی دو پرمار»، بر پایه آثار و نشانه های موجود «الرحمن» که بمعنای بخشنده است نام خدای یهودیان و مسیحیان در دوران کهن عرب پیش از اسلام بوده است. بر پایه نظر همین مورخ این سوره نزدیکی فراوانی با قسمت ۱۳۶ انجیل دارد.

ادامه دارد ...

https://t.me/naghde_eslamm/32074
📌 پی‌نوشت:
برخی می‌گویند اگر شرور را با دید کل‌نگرانه نسبت به کل کیهان بررسی کنیم، مسئله شر بی‌معنا می‌شود زیراکه هر شرّی نسبت به کل سامانه خیر است و شر پنداشتن آن حاصل کوته‌نظری و غفلت است؛ اگر جامع‌الاطراف به جهان نظر کنید هیچ شرّی انتزاع نمی‌شود.
این دفاعیه ایرادات اساسی دارد برای نمونه:
#اول اینکه صرفاً یک ادعا می‌باشد که بی‌اثبات است؛ چگونه می‌توانند اثبات کنند که هر شرّی نسبت به کل خیر است؟ چگونه مشخص می‌شود که خلاف این قضیه صادق نیست؟ این دفاعیه تا زمانی که مفروضش را اثبات نکند بی‌محل است.
#دوم اینکه چرا خدا جهان را به‌گونه‌ای نیافرید که هر امری چه در جای خودش و چه نسبت به کل خیر باشد؟ خدا از بین جهان‌های ممکن عقلی تصمیم گرفت جهانی را بی‌آفریند که در آن درد و رنج و عذاب در جای خودش وجود دارد اما نسبت به کل خیر محسوب می‌شود؛ در حالی که می‌توانست جهانی بی‌آفریند که حتی با دید جزنگرانه هم چیزی جز خیر منتزع نشود.
#سوم اینکه اگر همه اتفاقات هستی جزئی از یک کل می‌باشند که در قیاس با آن همه خیرند، چرا خدا افراد خاطی را مجازات می‌کند؟ اگر هر فعل من چه خوب و چه بد، جزئی از یک کل، و نسبت به آن خیر محض باشد، خدا نباید من را مجازات کند؛ خدا نباید هیتلر، جوزف منگله، استالین و... را مجازات کند، نباید قاتل، دروغگو، سارق و هیچ‌کس را مجازات کند، چراکه هر فعل آنها نسبت به کل خیر محض بوده است؛ خدا باید بداند که هر عمل فرد خاطی نسبت به کل خیر است بنابراین تنبیه و جزایی در کار نیست.
#چهارم اینکه اگر همه‌چیز در بهترین زمان و جایگاه و حالت ممکن، و نظام احسن است، چرا باید برای جهانی زیباتر تلاش کنیم؟ چرا با فقر و جنگ و دروغ و تجاوز مقابله کنیم؟ چرا پدیده‌های طبیعی مانند سیل را مهار کنیم؟ چرا هر وقت انسان شرّی را دفع و رفع می‌کند کیفیت یا کمیت زندگی‌اش بهبود می‌یابد؟ اگر "کل" به بهترین وجه ممکن خلق شده که همه‌چیز هم جزئی از آن است، باید قید بهتر-کردن دنیا را بزنیم چراکه دنیا از این بهتر نمی‌شود فقط باید کل‌نگرانه نگاه کنیم.
#پنجم اینکه اگر هم این ادعا را بپذیریم، همچنان شر برای انسان معنا دارد و درک می‌شود، به‌عبارتی خدا جهانی را آفریده که شرور فراوانی در دنیای انسان‌ها وجود دارد و درک می‌شود؛ فرض کنیم این شرور نسبت به کهکشان راه شیری یا آندرومدا یا دنیای کوانتومی خیر باشند، انسان بخش خیلی کوچک و محدودی را از این جهان درک می‌کند، نمی‌تواند به خیری که در همه شرور نهفته است علم پیدا کند، برای اینکه بتواند هر جز را نسبت به کل بررسی کند نیاز به یک علم بسیار و بی‌حد دارد، بنابراین از آنجا که علم انسان بسیار محدود است چیزی جز شر برایش منتزع نمی‌شود حتی اگر آن شر پر از خیر باشد.
#ششم اینکه اگر فرض کنیم که انسان چه نقلی چه تجربی و چه عقلی، متوجه بشود که در هر شرّی خیری است، این ایراد مطرح است که چرا خدا جهان را به‌گونه‌ای خلق کرد که شرور بسیاری در محدوده درک انسان و زندگی روزمره او باشد؟ می‌توانست جهانی بی‌آفریند که شر برای انسان منتزع نشود و در محدوده درک او نباشد؛ مگر امتناع‌اش اثبات شود.
بر فرض در فقر و رنج و درد و نابینایی و معلولیت انسانی، خیرات فراوانی باشد که فقط با دید کل‌نگر می‌توان به آن پی برد، در این صورت چه سودی برای آن فرد دارد؟ اگر همه این رنج‌ها به نفع کل هستی باشد، کماکان تفاوتی برای آن فرد ندارد چراکه فقط رنج‌ها و مصائب نصیبش شده است.



🟪 کانال دروغ‌ها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE