نقد دین اسلام
531 subscribers
15.9K photos
9.85K videos
1.49K files
9.2K links
هیچ امر مقدسی وجود ندارد. همه چیز و همه کس قابل نقد هستند.
Download Telegram
Forwarded from نقدى بر اسلام
●محمد پیامبر اسلام، یک مصلح و پیام‌آور الهی یا یک راهزن و دزد؟


#قسمت_اول
#راهزنی
#دزدی

⚡️در طی سالهای قبل به بازشناسی قرآن و زندگی محمد و ائمه شیعه پرداختیم و به صورت عقلانی و با دیدی انتقادی و مستند آنان را به چالش کشیدیم؛ حال می‌خواهیم در این سلسله نوشتار به یکی دیگر از رفتار های بسیار زننده او نگاهی بیاندازیم.

⚡️در کتب معتبر و تاریخی اسلام، منابع و اسناد فراوانی آمده است که ثابت می‌کند که پیامبر اسلام در طول زندگی نبوی(!) خود مکرر دست به دزدی و راهزنی می‌زده است، به عنوان مثال در قضیه سریه حمزه بن عبدالمطلب که در سال اول هجرت در ماه رمضان بود در کتاب تاریخ جنگ‌های پیامبر(المغازی) چنین آمده است:

#متن_عربی: وَكَانَتْ سَرِيّةُ حَمْزَةَ بْنِ عَبْدِ الْمُطّلِبِ  فِي رَمَضَانَ، عَلَى رأس سبعة أشهر من مهاجرة النبي صلى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ. قَالُوا: أَوّلُ لِوَاءٍ عَقَدَهُ رسول الله صلى الله عليه وسلم بعد أَنْ قَدِمَ الْمَدِينَةَ لِحَمْزَةَ بْنِ عَبْدِ الْمُطّلِبِ، بَعَثَهُ فِي ثَلَاثِينَ رَاكِبًا شَطْرَيْنِ، خَمْسَةَ عَشَرَ مِنْ الْمُهَاجِرِينَ وَخَمْسَةَ عَشَرَ مِنْ الْأَنْصَارِ،...فَبَلَغُوا سَيْفَ الْبَحْرِ يَعْتَرِضُ لِعِيرِ قُرَيْشٍ قَدْ جَاءَتْ مِنْ الشّامِ تُرِيدُ مَكّةَ

#ترجمه:《نخستین پرچمی را که پیامبر پس از ورود به مدینه برافراشت به حمزه بن عبدالمطلب سپرد و او را همراه سی سوار که نیمی از مهاجران و نیمی از انصار بود، روانه[دزدی و کاروانزنی]کرد... این گروه به سیف البحر رسیدند و هدفشان تعرض به کاروانی از قریش بود که از شام بر می‌گشت و آهنگ مکه داشت》.

#منبع: مغازی الواقدی، جلد ۱ صفحه ۹، ناشر: دار الأعلمی - بيروت
تاریخ جنگهای محمد(ترجمه کتاب مغازی)، مترجم: دکتر محمود مهدوی دامغانی، صفحه ۶، مرکز نشر دانشگاهی

⚡️همانطور که خود، مشاهده کردید پیامبر اسلام گروهی را مامور کرد تا برای دزدی و کاروان‌زنی بروند که این رفتار شنیع او نشان می‌دهد که شخصی از جانب خداوند نبود بلکه مدعی نبوت داشت.

ادامه دارد...

https://t.me/naghde_eslamm/25328
www.eslam.nu
Forwarded from نقدى بر اسلام
●محمد پیامبر اسلام، یک مصلح و پیام‌آور الهی یا یک راهزن و دزد؟


#قسمت_اول
#راهزنی
#دزدی

⚡️در طی سالهای قبل به بازشناسی قرآن و زندگی محمد و ائمه شیعه پرداختیم و به صورت عقلانی و با دیدی انتقادی و مستند آنان را به چالش کشیدیم؛ حال می‌خواهیم در این سلسله نوشتار به یکی دیگر از رفتار های بسیار زننده او نگاهی بیاندازیم.

⚡️در کتب معتبر و تاریخی اسلام، منابع و اسناد فراوانی آمده است که ثابت می‌کند که پیامبر اسلام در طول زندگی نبوی(!) خود مکرر دست به دزدی و راهزنی می‌زده است، به عنوان مثال در قضیه سریه حمزه بن عبدالمطلب که در سال اول هجرت در ماه رمضان بود در کتاب تاریخ جنگ‌های پیامبر(المغازی) چنین آمده است:

#متن_عربی: وَكَانَتْ سَرِيّةُ حَمْزَةَ بْنِ عَبْدِ الْمُطّلِبِ  فِي رَمَضَانَ، عَلَى رأس سبعة أشهر من مهاجرة النبي صلى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ. قَالُوا: أَوّلُ لِوَاءٍ عَقَدَهُ رسول الله صلى الله عليه وسلم بعد أَنْ قَدِمَ الْمَدِينَةَ لِحَمْزَةَ بْنِ عَبْدِ الْمُطّلِبِ، بَعَثَهُ فِي ثَلَاثِينَ رَاكِبًا شَطْرَيْنِ، خَمْسَةَ عَشَرَ مِنْ الْمُهَاجِرِينَ وَخَمْسَةَ عَشَرَ مِنْ الْأَنْصَارِ،...فَبَلَغُوا سَيْفَ الْبَحْرِ يَعْتَرِضُ لِعِيرِ قُرَيْشٍ قَدْ جَاءَتْ مِنْ الشّامِ تُرِيدُ مَكّةَ

#ترجمه:《نخستین پرچمی را که پیامبر پس از ورود به مدینه برافراشت به حمزه بن عبدالمطلب سپرد و او را همراه سی سوار که نیمی از مهاجران و نیمی از انصار بود، روانه[دزدی و کاروانزنی]کرد... این گروه به سیف البحر رسیدند و هدفشان تعرض به کاروانی از قریش بود که از شام بر می‌گشت و آهنگ مکه داشت》.

#منبع: مغازی الواقدی، جلد ۱ صفحه ۹، ناشر: دار الأعلمی - بيروت
تاریخ جنگهای محمد(ترجمه کتاب مغازی)، مترجم: دکتر محمود مهدوی دامغانی، صفحه ۶، مرکز نشر دانشگاهی

⚡️همانطور که خود، مشاهده کردید پیامبر اسلام گروهی را مامور کرد تا برای دزدی و کاروان‌زنی بروند که این رفتار شنیع او نشان می‌دهد که شخصی از جانب خداوند نبود بلکه مدعی نبوت داشت.

ادامه دارد...

https://t.me/naghde_eslamm/25328
www.eslam.nu
Forwarded from نقدى بر اسلام
●محمد پیامبر اسلام، یک مصلح و پیام‌آور الهی یا یک دزد و راهزن؟


#قسمت_دوم
#راهزنی
#دزدی

⚡️در قسمت قبل سندی را از اقدام پیامبر اسلام به راهزنی آوردیم و در این قسمت نیز سندی دیگر را می آوریم:

#متن_عربی: سَرِيّةُ سَعْدِ بْنِ أَبِي وَقّاصٍ إلَى الْخَرّارِ
ثُمّ عَقَدَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ لِوَاءً لِسَعْدِ بْنِ أَبِي وَقّاصٍ إلَى الْخَرّارِ- وَالْخَرّارُ مِنْ الْجُحْفَةِ قَرِيبٌ مِنْ خُمّ- فِي ذِي الْقَعْدَةِ، عَلَى رَأْسِ تِسْعَةِ أَشْهُرٍ مِنْ مُهَاجَرَةِ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ.
فَحَدّثَنِي أَبُو بَكْرِ بن إسماعيل بن محمد، عن أبيه، عن عَامِرِ بْنِ سَعْدٍ، عَنْ أَبِيهِ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: اُخْرُجْ يَا سَعْدُ حَتّى تَبْلُغَ الْخَرّارَ، فَإِنّ عِيرًا لِقُرَيْشٍ سَتَمُرّ بِهِ.

#ترجمه: پیامبر در ماه ذی القعده و آغاز نهمین ماه هجرت، پرچمی به سعد بن ابی وقاص داد تا به خرار که در راه جحفه و نزديك خم قرار دارد، عزیمت کند.
برای من از قول عامر بن سعد روایت کردند که به نقل از پدرش چنین می گفت: پیامبر گفت: ای سعد بیرون رو تا به منطقه خرار برسی، کاروانی از قریش از آنجا خواهد گذشت. من همراه بیست یا بیست و یك مرد پیاده راه افتادیم. روزها خود را مخفی می ساختیم و شبها راه می پیمودیم، صبح روز پنجم به خرار رسیدیم.

#منبع: مغازي الواقدي، جلد ۱ صفحه ۹، ناشر: دارالاعلمی بیروت
تاریخ جنگهای محمد(ترجمه کتاب مغازی)، مترجم: محمود مهدوی دامغانی، جلد یک صفحه ۸

⚡️همانطور که مشاهده کردید در جریان "سریه سعد در خرار" پیامبر اسلام به سعد بن ابی وقاص دستور می دهد که برای دزدی و غارت کاروان قریش عزیمت کند که این قضیه نبوت او را رد می‌کند و ثابت می‌کند که انسانی شیاد بوده است.

ادامه دارد...

https://t.me/naghde_eslamm/25328
www.eslam.nu
Forwarded from نقدى بر اسلام
●محمد پیامبر اسلام، یک مصلح و پیام آور الهی یا یک دزد و راهزن؟


#قسمت_سوم
#راهزنی
#دزدی

⚡️در قسمتهای قبل اسنادی معتبری را آوردیم که مطابق آن پیامبر به تعدادی از یاران خود دستور می‌داد که به دزدی بروند و اموال دیگران را غارت کنند؛ در همین قسمت سندی بسیار مهم را می‌آوریم که مطابق آن، پیامبر اسلام شخصاً به دزدی و راهزنی رفته است:

#متن_عربی: غَزْوَةُ الْأَبْوَاءِ: ثُمّ غَزَا رسول الله صلى الله عليه وسلم، في صفر على رأس أحد عشر شَهْرًا، حَتّى بَلَغَ الْأَبْوَاءَ يَعْتَرِضُ لِعِيرِ قُرَيْشٍ.

#ترجمه: در ماه صفر که یازدهمین ماه هجرت بود، محمد پیامبر اسلام خود شخصا به قصد گرفتن(غارت و دزدی)کاروانی از قریش از مدینه بیرون رفت تا به ابوا رسید.

#منبع:مغازي الواقدي، جلد ۱ صفحه ۱۲، ناشر: دارالاعلمی بیروت
تاریخ جنگهای محمد(ترجمه کتاب مغازی)، مترجم: محمود مهدوی دامغانی، جلد یک صفحه ۸

⚡️طبق این سند معتبر تاریخی، طبق غزوه ابوا در ماه یازدهم هجرت، پیامبر اسلام شخصاً به دزدی و کاروان‌زنی رفته است؛ حال سوال اینجاست: آیا یک پیام‌آور واقعی الهی دزدی و راهزنی می‌کند؟

ادامه دارد...

https://t.me/naghde_eslamm/25328
www.eslam.nu
Forwarded from نقدى بر اسلام
●محمد پیامبر اسلام، یک مصلح و پیام آور الهی یا یک دزد و راهزن؟


#قسمت_چهارم
#راهزنی
#دزدی

⚡️در قسمت قبل نشان دادیم که پیامبر اسلام به جهت گرفتن کاروانی شخصاً اقدام به دزدی و راهزنی کرده بود و در این قسمت نیز سندی دیگر را ارائه می‌دهیم که مطابق آن پیامبر اسلام به جهت دزدیدن ۲۵۰۰ شتر از کاروانی شخصا اقدام به راهزنی و حرکت به سوی دزدی کرده است:

#متن_عربی: غَزْوَةُ بُوَاطَ
ثُمّ غَزَا بُوَاطَ- وَبُوَاطُ حِيَالَ ضَبّةَ مِنْ نَاحِيَةِ ذِي خُشُبٍ، بَيْنَ بُوَاطَ وَالْمَدِينَةِ ثَلَاثَةُ بُرُدٍ- فِي رَبِيعٍ الْأَوّلِ عَلَى رَأْسِ ثَلَاثَةَ عَشَرَ شَهْرًا، يَعْتَرِضُ لِعِيرِ قُرَيْشٍ، فِيهَا أُمَيّةُ بْنُ خَلَفٍ وَمِائَةُ رَجُلٍ مِنْ قُرَيْشٍ، وَأَلْفَانِ وَخَمْسُمِائَةِ بَعِيرٍ

#ترجمه: پیامبر در ربیع الاول(سیزدهمین ماه هجرت) به قصد حمله به کاروانی از قریش که دو هزار و پانصد شتر داشت و توسط امیه بن خلف و صد مرد از قریش همراهی می‌شد از مدینه به سوی بواط خارج شد.

#منبع: مغازي الواقدي، جلد ۱ صفحه ۱۲، ناشر: دارالاعلمی بیروت
تاریخ جنگهای محمد(ترجمه کتاب مغازی)، مترجم: محمود مهدوی دامغانی، جلد یک صفحه ۸

⚡️طبق این سند معتبر تاریخی، مطابق غزوه بواط پیامبر اسلام به جهت دزدیدن ۲۵۰۰ شتر حرکت کرده است؛ آیا چنین شخص راهزن و دزدی می‌تواند پیام آور اخلاق، عدالت و شرافت در جامعه باشد؟

ادامه دارد...

https://t.me/naghde_eslamm/25328
www.eslam.nu
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💥عشق #محمد به همسر فرزند خوانده اش، شرمى به بزرگى تاريخ اسلام

#قسمت_اول

داستان #عشق_پيامبر_اسلام به همسر پسرخوانده اش، "زيد" يكى از داستانهائى است كه تمامى #موخين و #محدثين_مسلمان آنرا به رشته تحرير درآورده اند.
هرچه از #صدر_اسلام دورتر ميشويم #اسلامگرايان با تلاش زياد درصدد تغيير و تحريف اين ماجرا برآمده و بعضا تفسيرها و برداشتهاى مضحكى ازين ماجرا كرده اند.
اما اشاره به اين داستان در #قرآن، نه تنها اعتبار اين كتاب آسمانى مسلمانان را خدشه دار كرده است بلكه، دست اسلامگرايان و #روحانيون اين دين را تا آرنج در حنائى كرده است كه ١٤ قرن #تلاش_مذبوحانه آنها، قادر به پاك كردن رنگ اين حنا نبوده است.
براى ورود به اين داستان نيازى به مقدمه چينى زيادى وجود ندارد و مستقيما به اصل ماجرا وارد ميشويم.

#زينب_بنت_جحش_الأسدية؛ بانوى بسيار زيبائى بود كه به همسرى "زيد" درآمده بود.
زينب از خانواده بزرگ و محترمى بود. مادر زينب، #ميمونه نام داشت و از دختران #عبدالمطلب، پدربزرگ محمد بود.
با اين حساب مادر زينب و پدر محمد خواهر و برادر بوده و در اين ميان زينب #دختر_عمه_محمد به حساب مى آمد.
#زينب به عقد دائم زيد، فرزند خوانده محمد درآمده بود و به اصطلاح، #عروس_محمد به حساب مى آمد.
داستان ازين قرار است كه،
روزى #پيامبر_اسلام براى ديدن زيد به خانه ى وى رفت.
زيد در خانه نبود و همسرش در حياط خانه در حال استحمام بود.
محمد با ديدن #جسم_زيبا و #عريان عروس خود(زينب) تحت تاثير شديد زيبائى و جذابيت اين بانوى زيبا قرار گرفته و ديوانه وار شيفته او شد.
در راه بازگشت از خانه زيد، و تحت تاثير آن چيزى كه ديده بود، اين جمله را تكرار ميكرد "سبحان االله العظيم سبحان مصرف القلوب"
كه #ترجمه آن ميشود:
منزه است خداى بزرگ، منزه است برگرداننده ى قلبها.

تكرار اين جملات به خودى خود نشان از منقلب شدن روح پيامبر اسلام با ديدن جسم زيبا و عريان عروس خود, و تاثير اين اتفاق به چه شدتى او را از خود بيخود كرده است.
هنگامى كه #زيد به خانه آمد، همسرش زينب اتفاقى كه افتاده بود را براى او تعريف كرد و زيد بدليل شدت اعتقادى كه به محمد داشت نزد محمد آمد كه زينب را طلاق دهد و پس از محمد زينب را به عقد ازدواج خود درآورد.
#توضيح:
اينكه محمد با ديدن جسم زينب منقلب شده و يا از او #لذت_جوئى نيز كرده است، از رازهاى نهان تاريخ است.

ادامه دارد ....

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💥عشق #محمد به همسر فرزند خوانده اش، شرمى به بزرگى تاريخ اسلام

#قسمت_دوم

هنگامى كه زيد به خانه آمد #زينب داستان را به او گفت و #زيد بدليل شدت اعتقادى كه به #محمد داشت،
نزد محمد آمد كه زينب را طلاق دهد و محمد او را به ازدواج خود درآورد.

#محمد در ابتدا گفت تقوى پيشه كن و همسر خود را نگه دار، در حاليكه #عشق و شيفتگى خود به زينب را در دلش پنهان كرده بود.
ولى بعداً آيات زير را نازل كرد و مدعى شد كه خدا #زينب را طلاق داده و به عقد من در آورده است.
وقتى اختيار #محمد نسبت به مردم از اختيار خود مردم نسبت به خودشان بيشتر است، طبعا محمد وقتى از زن زيبا و دلرباى پسر خوانده اش خوشش مى آيد،
آيه نازل مو كند و او را تصاحب مى كند. در اينكار چيزى كه اصولا مطرح نيست، خواست آن زوج جوان است و اينكه بعنوان يك انسان حق اختيار دارد.
#پيامبر_اسلام به همين راحتى، عشق دو جوان را #لگدكوب مى كند، خانواده اى را از هم
مى پاشد فقط و فقط براى اينكه به خواست خود و رسيدن به جسم زيباى #زينب برسد.

متن عربى- احزاب: وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِی أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَیْهِ أَمْسِکْ عَلَیْکَ زَوْجَکَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِی فِی نَفْسِکَ مَا اللَّهُ مُبْدِیهِ وَ تَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَضَى زَیْدٌ مِنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاکَهَا لِکَیْ لا یَکُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ حَرَجٌ فِی أَزْوَاجِ أَدْعِیَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا وَکَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولا ﴿٣٧﴾ مَا کَانَ عَلَى النَّبِیِّ مِنْ حَرَجٍ فِیمَا فَرَضَ اللَّهُ لَهُ سُنَّةَ اللَّهِ فِی الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَکَانَ أَمْرُ اللَّهِ قَدَرًا مَقْدُورًا )

#ترجمه:
و آنگاه كه به كسى(زيد) كه خدا بر او نعمت ارزانى داشته بود و تو به او نعمت داده بودى ميگفتى همسرت را پيش خود نگاه دار و از خدا پروا بدار و آنچه را كه خدا آشكاركننده آن بود در دل خود نهان ميكردى و از مردم ميترسيدى با آنكه خدا سزاوارتر بود كه از او بترسى پس چون زيد از آن(زن) كام برگرفت وى را به نكاح تو درآورديم تا در مورد ازدواج مؤمنان با زنان پسرخواندگانشان چون از آنان كام گرفتند مشكلى نباشد و فرمان خدا اجرا گرديد (٣٧) بر پيامبر در آنچه خدا براى او فرض گردانيده گناهى نيست سنت خداست كه در ميان گذشتگان بوده و فرمان خدا همواره به اندازه مقرر است (٣٨)
#محمد براى پرهيز از زشتى اين عمل و برطرف كردن ترديد
هوادارانش، اين عمل شنيع و غير انسانى را به خدا نسبت مى دهد.
در آيه ٣٨ مدعى شده كه اينكار حكم خدا بوده و بنابر اين محمد گناهيى مرتكب نشده است و به اينصورت اين كار ناپسند را به گردن خدا مى اندازد.

همچنين در آخر آيه ٣٧ مدعى شده كه اينكار براي اينست كه مردم براى ازدواج با زن مطلقه ى پسرخوانده شان مشكلى نداشته باشند.
چون در جاهليت پسرخوانده نقش پسر را داشت و كسى نمي توانست با همسر پسرخوانده اش ازدواج كند.
آيا نمى شد اين حكم جاهلى را با آيه اى فسخ كرد و
آيا حتما لازم بود اينكار با اين زشتى و ناجوانمردانگى انجام شود؟

ادامه دارد ....

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥 بستن آب بر دشمن جنايت يا سنت پيامبر اسلام؟

#قسمت_دوم

#ابن_هشام در مورد #جنگ_بدر دوم يا همان بدر كبرا، نوشته است:

- وقتی #پيامبر_اسلام و همراهانش به چاه های بدر رسیدند هنوز قریشیان در راه بوده و به هیچ یک از چاه ها دسترسی نداشتند،
كه در اینجا شخصى به نام «حباب ابن منذر» یکی از مسلمانانی که به وضع آن بیابان آشنا بود پیش آمده و گفت: «ای #محمد آیا به دستور خدا در اینجا فرود آمده ای و وحیی در این باره بر تو نازل شده است و قابل تغییر نیست یا روح مصالح جنگی چنین کرده ای؟»
#محمد گفت: «نه! وحیی در این باره نازل نشده و روی مصلحت است!»
حباب گفت: «پس دستور دهید مردم همچنان تا آخرن چاه پیش بروند و در آنجا منزل کنیم ورودی چاههای آب را ببندیم و حوضی درست کرده و آن را پر از آب کنیم تا در نتیجه چاههای آب در اختیار ما باشد و بدین ترتیب بر دشمن برتری داشته باشیم»
#محمد این نظر را پسندید و دستور داد و بر طبق گفته ی او تمام چاه ها را بستند كه به قريشيان آب نرسد.
#منابع:
١- الصحیح من سیره‌النبی الاعظم ج ٥ علامه‌ جعفر مرتضی عاملی
٢- زندگانی حضرت محمد نوشته سيد هاشم رسولى محلاتى

👈 پس خود #پيامبر_اسلام اولين بار براى شكست دشمن آب را بر آنها بسته بود.
باز هم در متون تاريخى به جستجو ميپردازيم كه ببينيم مورخين ديگر چيزى در اينباره نوشته اند يا خير.

#ابن_سعد_واقدى كه يكى از اولين و معتبرترين مورخين مسلمان و داراى اعتبار زيادى در ميان تمام مذاهب اسلام است،
ايشان از ابراهیم بن اسماعیل بن ابى حبیبة، از داود بن حصین، از عکرمة، از ابن عباس نقل می‌کند:
#پيامبر_اسلام در #جنگ_بدر در محلى فرود آمدند، حباب بن منذر گفت:
این‌جا مناسب نیست. ما را به نزدیک‌ترین آب به دشمن ببرید و کنار آن حوضى ایجاد می‌کنیم و ظرف‌ها را در آن قرار می‌دهیم، آب می‌آشامیم و جنگ می‌کنیم و سر دیگر چاه‌ها را می‌بندیم.
در این هنگام، جبرئیل به حضور محمد آمد و گفت: رأى درست همان است که حباب بن منذر به آن اشاره کرد، و پیامبر نيز به حباب فرمود: «رأى صحیح را اظهار داشتى» و برخاستند و همان کار را انجام دادند و تمام چاه ها را پر از سنگ كرده و بستند.
#منبع:
ابن سعد واقدى،‏ محمد، ‌‏نام كتاب الطبقات ‏الکبرى، ترجمه، مهدوى دامغانى، محمود، ج ‏٤، ص ٤٧٨، تهران- انتشارات فرهنگ و انديشه ، ١٣٧٤ ه ش

ادامه دارد .......

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/28894
سايت ما: www.eslam.nu
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥 بستن آب بر روى دشمن جنايت يا سنت پيامبر اسلام ؟؟

#قسمت_چهارم(آخر)

پس با وجود اسناد و مدارك تاريخى كه وجود دارد جاى هيچ شك و شبهه اى نمى ماند كه در #تاريخ_اسلام براى اولين بار خود #پيامبر_اسلام ازين تاكتيك استفاده كرده است.

و اگر جنايتى مرتكب شده براى بار اول محمد، پدر بزرگ حسين آنرا اجرا كرده است.
اما آيا #پيامبر_اسلام فقط يكبار اينكار را انجام داده است يا خير؟

باز سرى به متون تاريخى خود مسلمانان ميزنيم.

در #جنگ_خيبر كه هدف آن از پا درآوردن #يهوديان قلعه خيبر و بدست آوردن #طلا و #جواهرت رئيس قبيله بود نيز پيامبر اسلام ازين تاكتيك ناجوانمردانه استفاده كرده است.
اگر در جنگ بدر زن و كودك وجود نداشت و تمام افراد كاروان مرد بودند ولى در قلعه خيبر هم زن وجىد داشت و هم كودك.
با هم متن تاريخ را مرور ميكنيم:
- پیامبر دستور داد:
آب کاریز‌ها و منابع قطع شد و یهودیان به واسطه تشنگی از قلعه خارج شدند و جنگیدند و شکست خوردند.
#منابع:
المغازی، ج ٢ صفحه ٦٦٦
دلائل النبوة البیهقی، ج ٤ صفحه ٢٢٤

حال از #روحانيون_شيعه و طرفدارانشان ميپرسيم اگر #لشكريان_يزيد در مقابل #حسين و يارانش اين تاكتيك ناجوانمردانه را بكار بردند،
فقط و فقط سنت پيامبر اسلام را به جا آورده است و بدعتى در كار نبوده است.

چرا حركت ناجوانمردانه #محمد در مقابل قريشيان و يهوديان را ناديده ميگيريد؟؟

در قلعه خيبر نيز زن و مرد و كودك و بزرگسال وجود داشت! چطور به اين موضوع نمى پردازيد؟؟
مگر خون حسين و يارانش از خون آنها رنگينتر بود يا اينكه بازار كاسبى شما رونقش در گريه و زارى بر #حسين و برده گان و كنيزانش، ميباشد و اشك تمساح شما از براى انسانيت و عمق جنايت نيست.
اين ترفندهاى نخ نما و مضحك شما توسط روشنگرانى امثال اين كانال و سايت ما افشا شده است و حنايتان ديگر رنگى ندارد.

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/28894

سايت ما: www.eslam.nu
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥 فحاشى الله به منتقدين در قرآن !

#قسمت_اول

كسانى كه #قرآن را با ترجمه فارسى خوانده و در معناى كلمات مورد استفاده شده، محققانه و نه كوركورانه دقت كرده باشند، ميدانند كه در آيات فراوانى ازين كتاب كه به عنوان کتاب دينى مسلمانان شناخته شده است،
شاهد استفاده از الفاظ رکیک، تهمت های رنگارنگ و فحاشيهاى فراوان به مخالفین محمد، منجمله آزاداندیشان و پیروان عقاید دیگر هستیم.
ما در این مقاله به بررسی و تحليل تنها یک مورد از فحاشی های #الله به مخالفینش میپردازیم و پرده از دروغ و شيادى اسلامگرايان دررابطه با اخلاق قرآنى و نمونه ادب بودن محمد از نظر رفتار و كردار، خواهيم برداشت.
مسئله مورد بحث ما، آيه اى از #سوره_قلم ميباشد.
در آيه هاى اوليه اين سوره و در درگیری لفظی محمد با مخالفینش، نويسنده قرآن يادش ميرود كه مدعى نبوت است و بايد ظاهر را حفظ كرد، به ناگاه به فحاشى روى مى آورد.
با كمى دقيقتر شدن در سوره قلم و با استناد به سياق آيات آن، چنین بر می آید که این سوره پاسخ #پيامبر_اسلام به ۲ مورد از اتهامات مخالفینش به وى یعنی:
١) ديوانه ناميدن محمد
٢) كپى بردارى(دزدی) از سرگذشت گذشتگان و ثبت آن در قرآن] بعنوان آيات الهى سروده شده است.
اما در کمال تعجب شاهد این نکته هستیم که به جای پاسخ منطقی توسط محمد، وی زبان به فحاشی و مغالطه تخریب شخصیت[Argument Terminated]میگشاید.
آیات بدین شرح هستند:
#متن_عربى: مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ ﴿۱۲﴾عُتُلٍّ بَعْدَ ذَلِكَ زَنِيمٍ ﴿۱۳﴾أَنْ كَانَ ذَا مَالٍ وَبَنِينَ ﴿۱۴﴾إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِ آيَاتُنَا قَالَ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ ﴿۱۵سَنَسِمُهُ عَلَى الْخُرْطُومِ ﴿۱۶﴾
#ترجمه: مانع خير متجاوز گناه پيشه (۱۲)گستاخ [و] گذشته از آن زنازاده است (۱۳)به خاطر آنکه مالدار است و صاحب پسران(۱۴)چون آيات ما بر او خوانده شود گويد افسانه ‏هاى گذشتگان است (۱۵)بزودى كه بر بينى‏ اش داغ نهيم(دماغش را خورد ميكنيم)
#محمد در این آیه مرتکب مغالطاتی واضح و همینطور بی اخلاقی هاى زيادى شده است. او در پاسخ به ادعای مخالفینش مبنی بر اینکه {قرآن افسانه پیشینیان} است وی مرتکب مغالطه تخریب شخصیت میشود و میگوید مخالفین من {زنازاده}،{گستاخ}،{گناهکار} و مانع خیر هستند!!

ادامه دارد ......


https://t.me/naghde_eslamm/29218
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
◾️#پیامبر_اسلام عدم ارائه معجزه در اثبات نبوتش

#قسمت_دوم

پس طلب #معجزه يك نياز عقلی و ضروری برای شناخت پيامبر از یک فرد شياد است.
اما در #قرآن در موارد متعددی از محمد معجزه خواسته شده است و در تمامی موارد، محمد به بهانه‌های مختلف طفره رفته است.
برای مثال:
سوره اسری: وَقَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الأرْضِ یَنْبُوعًا ﴿٩٠﴾ أَوْ تَکُونَ لَکَ جَنَّةٌ مِنْ نَخِیلٍ وَعِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الأنْهَارَ خِلالَهَا تَفْجِیرًا ﴿٩١﴾ أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاءَ کَمَا زَعَمْتَ عَلَیْنَا کِسَفًا أَوْ تَأْتِیَ بِاللَّهِ وَالْمَلائِکَةِ قَبِیلا ﴿٩٢﴾ أَوْ یَکُونَ لَکَ بَیْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِی السَّمَاءِ وَلَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِیِّکَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَیْنَا کِتَابًا نَقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّی هَلْ کُنْتُ إِلا بَشَرًا رَسُولا ﴿٩٣﴾

#ترجمه: و (قريشيان) گفتند تا از زمين چشمه اى براى ما نجوشانى هرگز به تو ايمان نخواهيم آورد (٩٠) يا براى تو باغى از درختان خرما و انگور باشد و آشكارا از ميان آنها جويبارها روان سازى (۹۱) يا چنانكه ادعا ميكنى آسمان را پاره پاره بر سر ما فرو اندازى يا خدا و فرشتگان را در برابر آورى (۹۲) يا براى تو خانه اى از طلا باشد يا به آسمان بالا روى و به بالا رفتن تو اطمينان نخواهيم داشت تا بر ما كتابى نازل كنى كه آن را بخوانيم بگو پاك است پروردگار من آيا {من} جز بشرى رسول هستم (۹۳)

دیدید که #پيامبر_اسلام در جواب در خواست منطقی مردم، می‌گويد كه من بشری بيش نيستم(قادر به آوردن معجزه نيستم)
خوب، پس مردم از كجا بفهمند كه تو پيامبرى ؟؟
در اين آيه دو #مغالطه برای قانع كردن ظاهری مردم آورده شده است:

۱) اينكه گفته چون من بشر هستم پس شما نبايد از من انتظار معجزه داشته باشيد.
اين استدلال در تناقض با دهها آيه‌ی ديگر #قرآن است كه به پيامبران پيشين (كه انسان بودند) معجزه نسبت داده است. پس #انسان بودن مانع معجزه آوردن نيست و کسی که ادعای پیامبری از سوی خدا را میکند, می‌تواند و بايد معجزه داشته باشد.
۲) در جواب، گفته كه من بشری (رسول) هستم، در حقيقت استفاده از لغت رسول در پاسخ، استدلال بر ضد خود #محمد و به نفع درخواست كنندگان معجزه است, چون درست بهمين دليل كه فردی رسول است بايد معجزه داشته باشد..

ادامه دارد ....

www.eslam.nu
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💥عشق #محمد به همسر فرزند خوانده اش، شرمى به بزرگى تاريخ اسلام

#قسمت_اول

داستان #عشق_پيامبر_اسلام به همسر پسرخوانده اش، "زيد" يكى از داستانهائى است كه تمامى #موخين و #محدثين_مسلمان آنرا به رشته تحرير درآورده اند.
هرچه از #صدر_اسلام دورتر ميشويم #اسلامگرايان با تلاش زياد درصدد تغيير و تحريف اين ماجرا برآمده و بعضا تفسيرها و برداشتهاى مضحكى ازين ماجرا كرده اند.
اما اشاره به اين داستان در #قرآن، نه تنها اعتبار اين كتاب آسمانى مسلمانان را خدشه دار كرده است بلكه، دست اسلامگرايان و #روحانيون اين دين را تا آرنج در حنائى كرده است كه ١٤ قرن #تلاش_مذبوحانه آنها، قادر به پاك كردن رنگ اين حنا نبوده است.
براى ورود به اين داستان نيازى به مقدمه چينى زيادى وجود ندارد و مستقيما به اصل ماجرا وارد ميشويم.

#زينب_بنت_جحش_الأسدية؛ بانوى بسيار زيبائى بود كه به همسرى "زيد" درآمده بود.
زينب از خانواده بزرگ و محترمى بود. مادر زينب، #ميمونه نام داشت و از دختران #عبدالمطلب، پدربزرگ محمد بود.
با اين حساب مادر زينب و پدر محمد خواهر و برادر بوده و در اين ميان زينب #دختر_عمه_محمد به حساب مى آمد.
#زينب به عقد دائم زيد، فرزند خوانده محمد درآمده بود و به اصطلاح، #عروس_محمد به حساب مى آمد.
داستان ازين قرار است كه،
روزى #پيامبر_اسلام براى ديدن زيد به خانه ى وى رفت.
زيد در خانه نبود و همسرش در حياط خانه در حال استحمام بود.
محمد با ديدن #جسم_زيبا و #عريان عروس خود(زينب) تحت تاثير شديد زيبائى و جذابيت اين بانوى زيبا قرار گرفته و ديوانه وار شيفته او شد.
در راه بازگشت از خانه زيد، و تحت تاثير آن چيزى كه ديده بود، اين جمله را تكرار ميكرد "سبحان االله العظيم سبحان مصرف القلوب"
كه #ترجمه آن ميشود:
منزه است خداى بزرگ، منزه است برگرداننده ى قلبها.

تكرار اين جملات به خودى خود نشان از منقلب شدن روح پيامبر اسلام با ديدن جسم زيبا و عريان عروس خود, و تاثير اين اتفاق به چه شدتى او را از خود بيخود كرده است.
هنگامى كه #زيد به خانه آمد، همسرش زينب اتفاقى كه افتاده بود را براى او تعريف كرد و زيد بدليل شدت اعتقادى كه به محمد داشت نزد محمد آمد كه زينب را طلاق دهد و پس از محمد زينب را به عقد ازدواج خود درآورد.
#توضيح:
اينكه محمد با ديدن جسم زينب منقلب شده و يا از او #لذت_جوئى نيز كرده است، از رازهاى نهان تاريخ است.

ادامه دارد ....

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💥عشق #محمد به همسر فرزند خوانده اش، شرمى به بزرگى تاريخ اسلام

#قسمت_دوم

هنگامى كه زيد به خانه آمد #زينب داستان را به او گفت و #زيد بدليل شدت اعتقادى كه به #محمد داشت،
نزد محمد آمد كه زينب را طلاق دهد و محمد او را به ازدواج خود درآورد.

#محمد در ابتدا گفت تقوى پيشه كن و همسر خود را نگه دار، در حاليكه #عشق و شيفتگى خود به زينب را در دلش پنهان كرده بود.
ولى بعداً آيات زير را نازل كرد و مدعى شد كه خدا #زينب را طلاق داده و به عقد من در آورده است.
وقتى اختيار #محمد نسبت به مردم از اختيار خود مردم نسبت به خودشان بيشتر است، طبعا محمد وقتى از زن زيبا و دلرباى پسر خوانده اش خوشش مى آيد،
آيه نازل مو كند و او را تصاحب مى كند. در اينكار چيزى كه اصولا مطرح نيست، خواست آن زوج جوان است و اينكه بعنوان يك انسان حق اختيار دارد.
#پيامبر_اسلام به همين راحتى، عشق دو جوان را #لگدكوب مى كند، خانواده اى را از هم
مى پاشد فقط و فقط براى اينكه به خواست خود و رسيدن به جسم زيباى #زينب برسد.

متن عربى- احزاب: وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِی أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَیْهِ أَمْسِکْ عَلَیْکَ زَوْجَکَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِی فِی نَفْسِکَ مَا اللَّهُ مُبْدِیهِ وَ تَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَضَى زَیْدٌ مِنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاکَهَا لِکَیْ لا یَکُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ حَرَجٌ فِی أَزْوَاجِ أَدْعِیَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا وَکَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولا ﴿٣٧﴾ مَا کَانَ عَلَى النَّبِیِّ مِنْ حَرَجٍ فِیمَا فَرَضَ اللَّهُ لَهُ سُنَّةَ اللَّهِ فِی الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَکَانَ أَمْرُ اللَّهِ قَدَرًا مَقْدُورًا )

#ترجمه:
و آنگاه كه به كسى(زيد) كه خدا بر او نعمت ارزانى داشته بود و تو به او نعمت داده بودى ميگفتى همسرت را پيش خود نگاه دار و از خدا پروا بدار و آنچه را كه خدا آشكاركننده آن بود در دل خود نهان ميكردى و از مردم ميترسيدى با آنكه خدا سزاوارتر بود كه از او بترسى پس چون زيد از آن(زن) كام برگرفت وى را به نكاح تو درآورديم تا در مورد ازدواج مؤمنان با زنان پسرخواندگانشان چون از آنان كام گرفتند مشكلى نباشد و فرمان خدا اجرا گرديد (٣٧) بر پيامبر در آنچه خدا براى او فرض گردانيده گناهى نيست سنت خداست كه در ميان گذشتگان بوده و فرمان خدا همواره به اندازه مقرر است (٣٨)
#محمد براى پرهيز از زشتى اين عمل و برطرف كردن ترديد
هوادارانش، اين عمل شنيع و غير انسانى را به خدا نسبت مى دهد.
در آيه ٣٨ مدعى شده كه اينكار حكم خدا بوده و بنابر اين محمد گناهيى مرتكب نشده است و به اينصورت اين كار ناپسند را به گردن خدا مى اندازد.

همچنين در آخر آيه ٣٧ مدعى شده كه اينكار براي اينست كه مردم براى ازدواج با زن مطلقه ى پسرخوانده شان مشكلى نداشته باشند.
چون در جاهليت پسرخوانده نقش پسر را داشت و كسى نمي توانست با همسر پسرخوانده اش ازدواج كند.
آيا نمى شد اين حكم جاهلى را با آيه اى فسخ كرد و
آيا حتما لازم بود اينكار با اين زشتى و ناجوانمردانگى انجام شود؟

ادامه دارد ....

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
Forwarded from نقدى بر اسلام
يك داستان و چندين سئوال بى جواب

آخوند: #فاطمه_بنت_اسد مادر امام على وقتى كه درد زايمان گرفت به سوى كعبه رفت،
ديوار كعبه شكافته شد و اين بانوى بزرگ وارد كعبه شد و در اين مكان مقدس،
مولود كعبه را به دنيا آورد.
علماى بزرگ شيعه در تمامى كتابهايشان اين واقعه را شرح داده و بر وجود آن صحه گذاشته اند.

سئوالات:
١) چه كسى اين داستان را تعريف كرده؟
٢) #علماى_شيعه حدود دو قرن بعد اولين كتب خود را نوشتند، چطور در مدت دو قرن اين خبر به آنها رسيد؟
٣) اينكار #فاطمه يعنى معجزه، مگر ايشان پيامبر بودند؟
٤) چرا در #قرآن اشاره اى به اين معجزه نشده؟
٥) چرا #پيامبر_اسلام در هيچ جا از اين معجزه ياد نكرد؟
٦) چرا #امام_على در هيچ جا و مخصوصا نهج البلاغه نامى از آن نبرد؟
٧) چرا پدر و مادر #امام_على با وجود اين اتفاق، به اسلام نگرويدند؟

از دل همين افسانه مضحك ميتوان بيش از صد سئوال بى جواب بيرون كشيد و #آخوندهاى_مخنث را رسوا كرد.

https://t.me/naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
اسلامگرايان ادعا ميكنند كه #قرآن جامع تمام علوم ميباشد و اشاره قرآن به علوم مختلف را دليل اين مدعا ميدانند.

اما براستى قرآن چيزى درباره علم ميداند؟
آيا مطالب عنوان شده در قرآن در رابطه با مسائل پيش افتاده علمى، معجزه است و يا توهم و خرافات؟؟؟

در لينك زير نظر قرآن را درباره #رعد_و_برق و اظهارات كودكانه #پيامبر_اسلام و بزرگترين دانشمند اين دين يعنى #امام_جعفر_صادق را با هم مرور ميكنيم.



http://www.eslam.nu/2016/09/22/quran-v-raad/
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
◾️اندرحكايت #علم_غيب_امام_على و از كار افتادن آن

در مورد اينكه #پيامبر_اسلام و #ائمه_شيعه همه داراى علم غيب و متصل به علم الهى بوده اند حتما داستانهاى زيادى شنيده ايد. و در كتابهاى #حديث_شيعيان ازين داستانهاى كاملا تخيلى زياد به چشم ميخورد اما، در مقابل, رواياتى هم در كتابهاى بسيار معتبر شيعه وجود دارد كه اين ادعا را نقض ميكند.
من يك نمونه ازين دست احاديث را اينجا با تمام مدارك و اسناد برايتان مينويسم و باقى احاديث را در يك نوشتار ديگر خدمتتان عرضه خواهم كرد.

#متن_عربى روايت شماره ٩٧:
- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَيْسٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
قَضَى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي رَجُلٍ شَهِدَ عَلَيْهِ رَجُلَانِ بِأَنَّهُ سَرَقَ فَقُطِعَتْ يَدُهُ حَتَّى إِذَا كَانَ بَعْدَ ذَلِكَ جَاءَ الشَّاهِدَانِ بِرَجُلٍ آخَرَ فَقَالا هَذَا السَّارِقُ وَ لَيْسَ الَّذِي قُطِعَتْ يَدُهُ وَ إِنَّمَا شَبَّهْنَا ذَلِكَ بِهَذَا فَقَضَى علَيْهِمَا أَنَّ غُرْمَهُمَا نِصْفُ الدِّيَةِ وَ لَمْ يُجِزْ شَهَادَتَهُمَا عَلَى الْآخَرِ

#ترجمه:
#امام_باقر ميگويد:
امام علی با شهادت دو نفر، دست #سارقى را قطع کرد، پس از مدتی همان دو نفر آمدند و گفتند ما اشتباه کردیم، این آدم سرقت نکرده، بلکه شخص دیگر سرقت نموده منتها خیال کردیم که این آقا سارق بوده است.
#علی فرمود حالا که اشتباه در شهادت کردید و شهادت شما باعث شد که دست این آدم بریده بشود، باید دوتای تان نصف دیه را به او بپردازید، ولی شهادت این دو نفر را در باره فرد دوم نپذیرفت...
#منبع:
كتاب الكافي جلد ٧ ص ٣٨٤

#علامه_مجلسى نيز اين حديث را تصحيح كرده و در مورد آن نوشته است:
الحديث السابع و التسعون: حسن

پس نميتوان به اين روايت ايراد سندى و رجالى و ... گرفت.

حال سئوالى كه بايد روحانيون شيعه به آن پاسخ دهند اين است كه:
اگر علم غيب ايشان نه براى حفظ جان خود و نه جان مردم بدردش ميخورد، پس كجا ازين علم غيب استفاده ميشده است؟
آيا اين #علم_غيب برخى مواقع #هنگ ميكرده است؟؟

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
Forwarded from Unclesam
‌ اندرحكايت #علم_غيب_امام_على و از كار افتادن آن

در مورد اينكه #پيامبر_اسلام و #ائمه_شيعه همه داراى علم غيب و متصل به علم الهى بوده اند حتما داستانهاى زيادى شنيده ايد. و در كتابهاى #حديث_شيعيان ازين داستانهاى كاملا تخيلى زياد به چشم ميخورد اما، در مقابل, رواياتى هم در كتابهاى بسيار معتبر شيعه وجود دارد كه اين ادعا را نقض ميكند.
من يك نمونه ازين دست احاديث را اينجا با تمام مدارك و اسناد برايتان مينويسم و باقى احاديث را در يك نوشتار ديگر خدمتتان عرضه خواهم كرد.

#متن_عربى روايت شماره ٩٧:
- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَيْسٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
قَضَى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي رَجُلٍ شَهِدَ عَلَيْهِ رَجُلَانِ بِأَنَّهُ سَرَقَ فَقُطِعَتْ يَدُهُ حَتَّى إِذَا كَانَ بَعْدَ ذَلِكَ جَاءَ الشَّاهِدَانِ بِرَجُلٍ آخَرَ فَقَالا هَذَا السَّارِقُ وَ لَيْسَ الَّذِي قُطِعَتْ يَدُهُ وَ إِنَّمَا شَبَّهْنَا ذَلِكَ بِهَذَا فَقَضَى علَيْهِمَا أَنَّ غُرْمَهُمَا نِصْفُ الدِّيَةِ وَ لَمْ يُجِزْ شَهَادَتَهُمَا عَلَى الْآخَرِ

#ترجمه:
#امام_باقر ميگويد:
امام علی با شهادت دو نفر، دست #سارقى را قطع کرد، پس از مدتی همان دو نفر آمدند و گفتند ما اشتباه کردیم، این آدم سرقت نکرده، بلکه شخص دیگر سرقت نموده منتها خیال کردیم که این آقا سارق بوده است.
#علی فرمود حالا که اشتباه در شهادت کردید و شهادت شما باعث شد که دست این آدم بریده بشود، باید دوتای تان نصف دیه را به او بپردازید، ولی شهادت این دو نفر را در باره فرد دوم نپذیرفت...
#منبع:
كتاب الكافي جلد ٧ ص ٣٨٤

#علامه_مجلسى نيز اين حديث را تصحيح كرده و در مورد آن نوشته است:
الحديث السابع و التسعون: حسن

پس نميتوان به اين روايت ايراد سندى و رجالى و ... گرفت.

حال سئوالى كه بايد روحانيون شيعه به آن پاسخ دهند اين است كه:
اگر علم غيب ايشان نه براى حفظ جان خود و نه جان مردم بدردش ميخورد، پس كجا ازين علم غيب استفاده ميشده است؟
آيا اين #علم_غيب برخى مواقع #هنگ ميكرده است؟؟
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥 بستن آب بر دشمن جنايت يا سنت پيامبر اسلام؟

#قسمت_دوم

#ابن_هشام در مورد #جنگ_بدر دوم يا همان بدر كبرا، نوشته است:

- وقتی #پيامبر_اسلام و همراهانش به چاه های بدر رسیدند هنوز قریشیان در راه بوده و به هیچ یک از چاه ها دسترسی نداشتند،
كه در اینجا شخصى به نام «حباب ابن منذر» یکی از مسلمانانی که به وضع آن بیابان آشنا بود پیش آمده و گفت: «ای #محمد آیا به دستور خدا در اینجا فرود آمده ای و وحیی در این باره بر تو نازل شده است و قابل تغییر نیست یا روح مصالح جنگی چنین کرده ای؟»
#محمد گفت: «نه! وحیی در این باره نازل نشده و روی مصلحت است!»
حباب گفت: «پس دستور دهید مردم همچنان تا آخرن چاه پیش بروند و در آنجا منزل کنیم ورودی چاههای آب را ببندیم و حوضی درست کرده و آن را پر از آب کنیم تا در نتیجه چاههای آب در اختیار ما باشد و بدین ترتیب بر دشمن برتری داشته باشیم»
#محمد این نظر را پسندید و دستور داد و بر طبق گفته ی او تمام چاه ها را بستند كه به قريشيان آب نرسد.
#منابع:
١- الصحیح من سیره‌النبی الاعظم ج ٥ علامه‌ جعفر مرتضی عاملی
٢- زندگانی حضرت محمد نوشته سيد هاشم رسولى محلاتى

👈 پس خود #پيامبر_اسلام اولين بار براى شكست دشمن آب را بر آنها بسته بود.
باز هم در متون تاريخى به جستجو ميپردازيم كه ببينيم مورخين ديگر چيزى در اينباره نوشته اند يا خير.

#ابن_سعد_واقدى كه يكى از اولين و معتبرترين مورخين مسلمان و داراى اعتبار زيادى در ميان تمام مذاهب اسلام است،
ايشان از ابراهیم بن اسماعیل بن ابى حبیبة، از داود بن حصین، از عکرمة، از ابن عباس نقل می‌کند:
#پيامبر_اسلام در #جنگ_بدر در محلى فرود آمدند، حباب بن منذر گفت:
این‌جا مناسب نیست. ما را به نزدیک‌ترین آب به دشمن ببرید و کنار آن حوضى ایجاد می‌کنیم و ظرف‌ها را در آن قرار می‌دهیم، آب می‌آشامیم و جنگ می‌کنیم و سر دیگر چاه‌ها را می‌بندیم.
در این هنگام، جبرئیل به حضور محمد آمد و گفت: رأى درست همان است که حباب بن منذر به آن اشاره کرد، و پیامبر نيز به حباب فرمود: «رأى صحیح را اظهار داشتى» و برخاستند و همان کار را انجام دادند و تمام چاه ها را پر از سنگ كرده و بستند.
#منبع:
ابن سعد واقدى،‏ محمد، ‌‏نام كتاب الطبقات ‏الکبرى، ترجمه، مهدوى دامغانى، محمود، ج ‏٤، ص ٤٧٨، تهران- انتشارات فرهنگ و انديشه ، ١٣٧٤ ه ش

ادامه دارد .......

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/28894
سايت ما: www.eslam.nu
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥 بستن آب بر روى دشمن جنايت يا سنت پيامبر اسلام ؟؟

#قسمت_چهارم(آخر)

پس با وجود اسناد و مدارك تاريخى كه وجود دارد جاى هيچ شك و شبهه اى نمى ماند كه در #تاريخ_اسلام براى اولين بار خود #پيامبر_اسلام ازين تاكتيك استفاده كرده است.

و اگر جنايتى مرتكب شده براى بار اول محمد، پدر بزرگ حسين آنرا اجرا كرده است.
اما آيا #پيامبر_اسلام فقط يكبار اينكار را انجام داده است يا خير؟

باز سرى به متون تاريخى خود مسلمانان ميزنيم.

در #جنگ_خيبر كه هدف آن از پا درآوردن #يهوديان قلعه خيبر و بدست آوردن #طلا و #جواهرت رئيس قبيله بود نيز پيامبر اسلام ازين تاكتيك ناجوانمردانه استفاده كرده است.
اگر در جنگ بدر زن و كودك وجود نداشت و تمام افراد كاروان مرد بودند ولى در قلعه خيبر هم زن وجود داشت و هم كودك.
با هم متن تاريخ را مرور ميكنيم:
- پیامبر دستور داد:
آب کاریز‌ها و منابع قطع شد و یهودیان به واسطه تشنگی از قلعه خارج شدند و جنگیدند و شکست خوردند.
#منابع:
المغازی، ج ٢ صفحه ٦٦٦
دلائل النبوة البیهقی، ج ٤ صفحه ٢٢٤

حال از #روحانيون_شيعه و طرفدارانشان ميپرسيم اگر #لشكريان_يزيد در مقابل #حسين و يارانش اين تاكتيك ناجوانمردانه را بكار بردند،
فقط و فقط سنت پيامبر اسلام را به جا آورده است و بدعتى در كار نبوده است.

چرا حركت ناجوانمردانه #محمد در مقابل قريشيان و يهوديان را ناديده ميگيريد؟؟

در قلعه خيبر نيز زن و مرد و كودك و بزرگسال وجود داشت! چطور به اين موضوع نمى پردازيد؟؟
مگر خون حسين و يارانش از خون آنها رنگينتر بود يا اينكه بازار كاسبى شما رونقش در گريه و زارى بر #حسين و برده گان و كنيزانش، ميباشد و اشك تمساح شما از براى انسانيت و عمق جنايت نيست.
اين ترفندهاى نخ نما و مضحك شما توسط روشنگرانى امثال اين كانال و سايت ما افشا شده است و حنايتان ديگر رنگى ندارد.

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/28894

سايت ما: www.eslam.nu
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
◾️اندرحكايت #علم_غيب_امام_على و از كار افتادن آن

در مورد اينكه #پيامبر_اسلام و #ائمه_شيعه همه داراى علم غيب و متصل به علم الهى بوده اند حتما داستانهاى زيادى شنيده ايد. و در كتابهاى #حديث_شيعيان ازين داستانهاى كاملا تخيلى زياد به چشم ميخورد اما، در مقابل, رواياتى هم در كتابهاى بسيار معتبر شيعه وجود دارد كه اين ادعا را نقض ميكند.
من يك نمونه ازين دست احاديث را اينجا با تمام مدارك و اسناد برايتان مينويسم و باقى احاديث را در يك نوشتار ديگر خدمتتان عرضه خواهم كرد.

#متن_عربى روايت شماره ٩٧:
- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَيْسٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
قَضَى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي رَجُلٍ شَهِدَ عَلَيْهِ رَجُلَانِ بِأَنَّهُ سَرَقَ فَقُطِعَتْ يَدُهُ حَتَّى إِذَا كَانَ بَعْدَ ذَلِكَ جَاءَ الشَّاهِدَانِ بِرَجُلٍ آخَرَ فَقَالا هَذَا السَّارِقُ وَ لَيْسَ الَّذِي قُطِعَتْ يَدُهُ وَ إِنَّمَا شَبَّهْنَا ذَلِكَ بِهَذَا فَقَضَى علَيْهِمَا أَنَّ غُرْمَهُمَا نِصْفُ الدِّيَةِ وَ لَمْ يُجِزْ شَهَادَتَهُمَا عَلَى الْآخَرِ

#ترجمه:
#امام_باقر ميگويد:
امام علی با شهادت دو نفر، دست #سارقى را قطع کرد، پس از مدتی همان دو نفر آمدند و گفتند ما اشتباه کردیم، این آدم سرقت نکرده، بلکه شخص دیگر سرقت نموده منتها خیال کردیم که این آقا سارق بوده است.
#علی فرمود حالا که اشتباه در شهادت کردید و شهادت شما باعث شد که دست این آدم بریده بشود، باید دوتای تان نصف دیه را به او بپردازید، ولی شهادت این دو نفر را در باره فرد دوم نپذیرفت...
#منبع:
كتاب الكافي جلد ٧ ص ٣٨٤

#علامه_مجلسى نيز اين حديث را تصحيح كرده و در مورد آن نوشته است:
الحديث السابع و التسعون: حسن

پس نميتوان به اين روايت ايراد سندى و رجالى و ... گرفت.

حال سئوالى كه بايد روحانيون شيعه به آن پاسخ دهند اين است كه:
اگر علم غيب ايشان نه براى حفظ جان خود و نه جان مردم بدردش ميخورد، پس كجا ازين علم غيب استفاده ميشده است؟
آيا اين #علم_غيب برخى مواقع #هنگ ميكرده است؟؟

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm