جامعه‌شناسی
40.7K subscribers
3.49K photos
465 videos
144 files
2.45K links
🌎جامعه شناسى مطالعه علمى زندگى بشر است.

💢 جستارهایی در:
- جامعه شناسی
- روانشناسی
- اقتصاد
- فلسفه
- ادبیات
- سینما

📞 تماس و تبلیغ:
@irsociology


بزرگترین مرجع علوم‌انسانی کشور
Download Telegram
👆
"چشم به راه" اثرى از #شهرام_ناظرى و شعرى از #نيما_يوشيج ...
تو را من چشم در راه ام

این اصل، که در هر زمانی خود بیاندیشیم، روشنگری است.
#کانت @IranSociology
🎬 فیلم کوتاه " یک آرزو فقط برای همین امروز "

📽 فیلم کوتاه زیبا و تاثیر گذار " یک آرزو فقط برای همین امروز " به کارگردانی علی مولوی ؛ آرزوهای ۵۰ ایرانی در پلتفرم ۵۰ نفر، یک پرسش،پروژه ای است که سال ۲۰۰۸ در آمریکا کلید خورد و تاکنون فیلمسازان و هنرمندانی از هزاران شهر دنیا فیلم هایشان را برای این پروژه فرستاده اند... اين فيلم در سال 1391 ساخته شده است.
به کانال #جامعه_شناسى بپيونديد. 🌐 @IranSociology 👇👇👇
عشق سپیده دم ازدواج است
و ازدواج شامگاه عشق. (بالزاک). به کانال #جامعه_شناسى بپيونديد. @IranSociology
انسان چیزی نیست جز محصول گفتمان عصر حاضر. فوکو

https://telegram.me/joinchat/BW29hDusPve1xfOrGDB4Eg
عکس برگزيده نشنال جغرافى در سال 2015 / #مهاجران و #پناه_جويان join: https://telegram.me/joinchat/BW29hDusPve1xfOrGDB4Eg
روستاى پلکانى " سرآقاسيد " شهرساان کوهرنگ استان چهارمحال و بختيارى
#مردم_شناسى #ايران
https://telegram.me/joinchat/BW29hDusPve1xfOrGDB4Eg
مناقشاتی فرانظری در علوم اجتماعی: تقلیل‌گرایی روان‌شناختی د ر آثار مصطفی ملکیان
نوشته #حسن_محدثی
@IranSociology 👇
مناقشاتی فرانظری در علوم اجتماعی: تقلیل‌گرایی روان‌شناختی د ر آثار مصطفی ملکیان
نوشته #حسن_محدثی

سرآغاز: به‌درخواست دوستان گرامی در مجلّه‌ی وزین ایران فردا که قرار بود صفحاتی را به نقد و بررسی‌ی اندیشه‌های استاد مصطفی ملکیان اختصاص دهند، نقد زیر را نوشته‌ و برای مجلّه ارسال کرده‌ام که به‌دلیل کوتاه شدن حجم مجلّه و در واقع کم‌بود جا، بخش‌های کوتاهی از مقاله‌ام که بیان کننده‌ی علاقه‌ی من به این استاد ارج‌مند و والامقام بوده است، حذف شده است (حذف دست‌کم مقدّمه و بخش‌هایی از قسمت طرح مسأله) و بی‌آنکه خواسته‌ی من باشد، مقاله‌ام ظاهراً اندکی لحن تند یافته است. من قایل به این هستم که نقد باید صریح و بدون مجامله امّا مؤدّبانه باشد. اکنون انتشار کامل مقاله‌ام می‌تواند نشان دهد که به این امر پای بند بوده‌ام. این مقاله‌ با همین عنوان در شماره‌ی 18 مجلّه‌ی ایران فردا (15 آذر 1394، ص‌ص 64-60) منتشر شده است. در این‌جا از مجلّه‌ی ایران فردا برای انتشار مقاله‌ی نسبتاً مفصّل‌ام تشکّر می‌کنم. امیدوار اَم این نوشته مورد توجّه مخاطبان محترم قرار گیرد.

مناقشاتی فرانظری در علوم اجتماعی:

تقلیل‌گرایی‌ی روان‌شناختی‌ در آثار مصطفی ملکیان

مقدّمه

از روی حُسن نظر از من خواسته شده است اگر سخنی در نقد استاد مصطفی ملکیان دارم عرضه کنم و یادداشتی بنویسم. این‌کم‌ترین دِینی است که می‌توانم در حقِّ استادی که از مطالعه‌ی آثار و شنیدن سخنان‌اش هم نکات متنوّعی آموخته‌ام و هم برانگیخته‌گی‌ی آموختن در من پدید آمده است، ادا کنم. نکاتی را در حدِّ مجال‌ می‌نویسم و مترصّد فرصتی برای بحث بیش‌تر می‌مانم.

طرح مسأله

من مصطفی ملکیان را به‌عنوان معلّمی عمومی می‌شناسم. معلّم در معنای خاصِّ کلمه، شاگردان محدودی دارد و موضوع مشخّصی را در حیطه‌ی تخصّصی‌اش به آن‌ها می‌آموزد. امّا معلّمان عمومی کسانی هستند که به بخش وسیعی از مردم در نسل‌های مختلف، مستقیم یا غیرمستقیم، تعلیم می‌دهند و امکان رشد فکری و گاه حتّا تحول شخصیتی و معنوی‌ی افراد متنوّعی از نسل‌های مختلف را فراهم می‌آورند. آن‌ها کم و بیش بر "نفوس و عقول" چندین نسل از انسان‌ها تأثیر می‌گذارند و نوعی رشد را در میان کثیری از مخاطبان مستقیم و غیرمستقیم‌شان پدید می‌آورند. معلّمان عمومی این توانایی را از طریق جهدی طولانی و گاه حتّا عمرانه حاصل می‌کنند و در طیِّ این جهد طولانی و خسته‌گی‌ناپذیر، ‌به رشته‌ها و معارف گوناگون سرک می‌کشند و از آبشخور معرفت‌های مختلف می‌نوشند و به قدر وسع، از دایره‌ی معرفت بشری سیراب می‌شوند و سپس فرآورده‌ها‌ی معرفتی‌ی خویش را پس از طی‌ِّ فرآیندی از جذب و هضم و تولید پاره‌های معرفتی، مشفقانه به مردمان نسل‌های مختلف جامعه‌شان عرضه می‌کنند. آن‌ها را بیش از هر چیز دیگری می‌توان به زنبور عسل تشبیه کرد که از شهد گل‌های متنوّع و زیبا و خواستنی، شهدی نیروبخش می‌سازند. این جای‌گاه و شأنی است که مصطفی ملکیان در نگاه من دارد. در ایران معاصر من چهار معلّم عمومی می‌شناسم که از آثار همه‌ی آن‌ها –برخی کم‌تر و برخی بسیار بیش‌تر- بهره برده‌ام و هر یک را به خاطر برخورداری از برخی ویژه‌گی‌ها ستوده‌ام. این چهار تن عبارت‌اند از: احمد کسروی، علی شریعتی، عبدالکریم سروش، و اینک مصطفی ملکیان.

امّا گذشته از این توصیف مؤیّد (توصیفی که ستایش و اخلاص عمیق قلبی‌ام در آن مندرج است)، امتیاز بزرگ معلّمان عمومی ملازم با نقیصه و عیبی به همان میزانْ بزرگ است. نقیصه‌ی بزرگ معلّمان عمومی این است که چون نوع کارشان اقتضا می‌کند که دامنه‌ی فعّالیت فکری‌شان چندمعرفتی و چندرشته‌ای باشد، آنان خواهی نخواهی به اظهار نظر در قلمروها و موضوعاتی کشیده می‌شوند که تخصّصی در آن‌ها ندارند و لاجرم، خطاهای خردآزاری مرتکب می‌شوند که در بادی‌ی امر از دید صاحب‌نظران هر حوزه‌ی تخصّصی شگفت‌انگیز و باورنکردنی است. امّا وقتی که دریابیم که نقش معلّم عمومی چیست و دریابیم که این اقتضای نقشی است که آنان ایفا می‌کنند، درمی‌یابیم که این نوع خطاهای خردآزار در کار و بار معلّم عمومی، امری کاملاً عادی است و اصلاً جای شگفتی ندارد.

یکی از انواع خطاهای خردآزار مصطفی ملکیان این است که وی امر اجتماعی را به امر فردی (اعم از روانی و اخلاقی) تقلیل می‌دهد. آن‌چه او در باب امر اجتماعی می‌گوید به‌واقع، برای هر دانش‌جوی جامعه‌شناسی نیز شوک‌آور است. من مجموعه‌ای از این‌گونه سخنان شوک‌آور ملکیان را جمع‌آوری کردم و برای برخی از هم‌کاران‌ام قرائت نمودم و شگفتی‌ی هم‌زمان‌شان را تجربه کردم. آن‌چه در قاب زیر می‌آید بخش کوچکی از این‌گونه سخنان در آثار مصطفی ملکیان است:...

متن کامل مقاله را در فایل پی دی اف زیر بخوانید:👇👇
@IranSociology
اصول نویسندگی [یا نکاتی در مورد نوشتن ونویسندگی]
به روایت والتر بنیامین

۱-هرکسی پیش از آغاز نوشتن بصورت حرفه ای می بایست یک خصلت -ناپسند- را در خود بکشد. و آن هم تعصب و جزمیت روی متنی ست که نوشته اید. البته این شرط تنها برای کسانی ست که میخواهند پیشرفت کنند و یک نویسنده حرفه ای بشوند.
۲-بحث در مورد نوشته های شما بدون آگاهی از مطالعات و ذهنیات شما غیر ممکن است. بنابراین مراقب باشید که چه آشغالی را به خورد مغزتان میدهید. برخی از متنها شما را به بیراهه می برند و تمایل روبه رشد شما را عقیم میسازند. نگذارید موتور محرکه ذهن تان تحت هیچ شرایطی خاموش شود. برای ان سوخت مناسب تهیه کنید. سوخت مناسب و با کیفیت

۳-از نوشته اتفاقی و اللا بختکی خودداری کنید. میدانم ممکن است بگویید که شما در شرایطی خارج از زمان همیشگی احساس یا فرصت نوشتن پیدا میکنید.ولی خروجی این قبیل نوشتجات احتمالا برای شاعران مناسب است. چراکه نویسندگان باید با برنامه و هدفمند بنویسند. هر روز با یک برنامه مشخص پای میزکار خود بنشینند و با جدیت شروع به نوشتن کنند. این شغل انهاست.
۴- اجازه ندهید اقتضائات و شرایط زندگی روزمره برنامه شما برای نوشتن را به هم بریزد.
۵-از ورود هیچ فکر و ایده ناشناسی به ذهن خود جلوگیری نکنید. حتی اگر برای شما خط قرمز باشد. شما باید توان روحی تصور کردن – و قرار دادن خود – در بدترین شرایط را داشته باشد. این شرایط بد میتواند هر چیزی باشد. از خیانت معشوقه یا همسرتان گرفته تا اسارت در چنگال یک دیکتاتوری
۶- قلم تان را برای مواقع الهام بخش و یافتن ایده همراه خود داشته باشید تا اگر ایده ای به ذهنتان خطور کرد آنرا موقتا درجایی ثبت کنید. نباید فراموش کنید که صحبت کردن درمورد یک ایده با نوشتن آن بسیار متفاوت است. شما با سخن گفتن میتوانید ایده خود را فتح کنید اما با نوشتن میتوانید آن ایده را به مسیری که میخواهید هدایت کنید.
۷-هیچوقت هیچوقت نوشتن را بخاطر نداشتن ایده متوقف نکنید. نویسنده ایده ال از نظر من کسی ست که نوشتن را تنها برای رفع احتجاجات و امروز روزمره قطع میکند و در سایر مواقع دغدغه ای جز نوشتن ندارد.
۸-برخلاف شاعران نویسندگان برای پرکردن خلا ناشی از آنچه الهامات ناخودآگاه خوانده میشود احتیاج به نوعی از شهود و مفاهمه در بیداری دارند. باید این کار را با داشتن نگره هایی بدیع نسبت به زندگی بیاموزید
۹- روزی بدون نوشتن نمیگذرد. البته برای تنبلها و ادمهای گرفتار ممکن است این روز تبدیل به هفته شود. اما شما سعی کنید هرروز بنویسید.
۱۰- خیال نکنید کاری که شما نوشتید در نهایت کمال است حتی اگر صبح تا شب برای ان وقت گذاشته باشید.
۱۱- به مراحل سه گانه ایده-شیوه-نگارش دقت کنید. طی کردن این مراحل تنها برای مهارت شما در تقلید و کپی کاری ماهرانه از روی دست دیگران مفید است. چون اصرار بر داشتن ایده منبع الهام شما را کور میکند. تلاش برای داشتن سبک قریحه شما را کور میکند و نوشتن بدین شکل بهاییست که شما باید بابت نابودی خود و استعدادتان بپردازید. از من میشنوید اینکار را نکنید./

نویسنده والتر #بنیامین
مترجم متین مسیحا
@IranSociology
درسگفتارهای: <<سیدجوادطباطبایی>>
پدیدارشناسی روح هگل و اندیشه سیاسی اجتماعی کارل مارکس
👇
(به کوشش مصطفی نصیری)
@IranSociology
اندوه،سرزمینی است که در آن باران می‌بارد و می‌بارد و می‌بارد اما هیچ ‌چیز در خاکش سبز نمی‌شود.«سایمن ون‌بوی» / عشق درزمستان آغازمی‌شود
"هر دنیای نهادی به‌مثابة واقعیتی عینی به تجربه درمی‌آید؛ دارای تاریخی است که قدمت آن به پیش از تولد فرد می‌رسد، و حافظة فرد را به آن راهی نیست؛ قبل از تولد او وجود داشته و پس از مرگ وی نیز وجود خواهد داشت. خود این تاریخ، به‌عنوان سنّت نهادهای موجود، دارای صفت عینیت است. زندگینامة فرد همچون حادثه‌ای فرعی تلقی می‌شود که در بطن تاریخ عینی جامعه جای دارد. نهادها، به‌منزلة حقایق عینی و تاریخی، به صورت رویدادهایی انکارناپذیر در برابر فرد قرار می‌گیرند. نهادها، با واقعیت پای برجایشان، بیرون او –چه بخواهد و چه نخواهد- وجود دارند. او نمی‌تواند آنها را نابوده بخواهد. آنها در مقابل تلاشهای او برای تغییردادن یا نادیده گرفتنشان مقاومت می‌ورزند. آنها قدرت فشارآورنده‌ای بر او دارند، هم به خودی خود، به اعتبار حقیقت وجودیشان، و هم از طریق ساز و کارهای کنترلی که معمولاً به مهمترین آنها پیوسته است. اگر فرد از هدف نهادها یا طریقة عملشان سر درنیاورد، چیزی از واقعیت عینی آنها کاسته نمی‌شود. ممکن است بخشهای وسیعی از دنیای اجتماعی در نظر او اموری غیرقابل فهم جلوه کنند، و شاید تیرگی آنها برایش دردآور باشد، اما با این حال وجود واقعی دارند. از آنجا که نهادها به‌عنوان واقعیتی بیرونی وجود دارند، فرد نمی‌تواند از راه درون‌نگری آنها را بفهمد. او باید «وارد» نهادها بشود و درباره‌شان چیز بیاموزد، همان‌گونه که برای آموختن دربارة طبیعت باید چنین کند. این حقیقت به قوّت خود باقی است ولو آنکه دنیای اجتماعی، به‌منزلة واقعیتی ساخته انسان، ذاتاً به‌گونه‌ای قابل درک باشد که در مورد دنیای طبیعی امکان‌پذیر نباشد"

برگر و لوکمان / ساخت اجتماعی واقعیت ( رساله ای در جامعه شناسی شناخت ) / انتشارات علمی و فرهنگی

کانال #جامعه_شناسی 👇👇👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/BW29hDusPve1xfOrGDB4Eg
نمودار روند ازدواج و طلاق در سال 94/تعداد ازدواج‌های ثبت شده 4.4 برابر تعداد طلاق‌ها
https://telegram.me/joinchat/BW29hDusPve1xfOrGDB4Eg
" اولین حرف " اثری از " کاوه یغمایی 👇
مراحل زندگی در فلسفه ی سورن کی‌یر کگور و فیلم هامون

اسدالله غلامعلی

کانال #جامعه_شناسى @IranSociology 👇
مراحل زندگی در فلسفه ی سورن کی‌یر کگور و فیلم هامون

اسدالله غلامعلی

مقدمه: داریوش مهرجویی نه تنها یکی از مهمترین و مشهورترین کارگردانان سینمای ایران است، بلکه مهمترین اقتباس های سینمایی را نیز انجام داده است. فارغ التحصیل فلسفه است و در آثارش نحله‌های فکری همچون اگزیستانسیالیسم و اندیشه های مکتب فرانکفورت به چشم می خورد. سینمای مهرجویی پیوندی ناگسستنی با ادبیات و فسلفه دارد. اقتباس از نویسندگانی همچون غلامحسین ساعدی، علی نصیریان، دیوید سلینجر، هنریک ایبسن، و الهام از فیلسوفان و نوینسدگانی مانند صادق هدایت، سورن کی‌یر کگور، سال بلو و ... مبین این ادعا است. هامون که در سال 1368 ساخته شد یکی از مشهورترین فیلمهای ایران است و در کارنامه داریوش مهرجویی جایگاه ممتاز و بحث برانگیزی دارد. حمید هامون - که از لحاظ شخصیت پردازی از انسجام بالایی برخوردار است- که رساله‌اش درباره عشق ابراهیمی و ایمان است، در زندگی زناشویی مشکلات فراوانی دارد. همسرش – مهشید- می خواهد از او جدا شود. زمانی عاشق هم بوده‌اند ولی اکنون فقط جنگ و جدل دارند. احساس می‌کند مهشید و خانواده اش بر عیله او توطئه کرده‌اند. از طرفی به شدت درگیر مفاهیم عارفانه همچون ایمان ابراهیم است. هامون می‌خواهد علت نابودی رابطه‌اش را پیدا کند، بنابراین دنبال علی عابدینی- دوست عارف مسلک و مراد هامون- است و در این راه خاطرات گذشته- از کودکی تا دوران عاشقی و زناشویی‌اش – را به یاد می‌آورد. مهرجویی برای روایت فیلم هامون، به دلیل اینکه فیلم از طریق تک گویی درونی حمید هامون و یادآوری خاطراتش روایت می شود، از تکنیک جریان سیال ذهن استفاده کرده است. در حقیقت مخاطب با جهان ذهنی حمید هامون روبه روست و فیلم را به گونه ای می بیند که حمید هامون تعریف می‌کند. فیلم هامون نه تنها در سال 1368 که در جشنواره فجر اکران شد، هنوز هم مخالفان و موافقان زیادی دارد. برخی فیلم را بدون انسجام و ایدئولوژیک، و برخی آن را یکی از مهمترین آثار سینمای ایران می‌دانند. فیلم به طور واضح به مسئله روشنفکران و نقد جوامع بورژوازی می پردازد. علاوه بر این فیلم از زندگی سورن کی‌یر کگورد و کتاب هرتسوگ اثر سال بلو تأثیر گرفته است. رابطه هامون و علی عابدینی و همچنین رابطه خانوادگی هامون گویای این تأثیرپذیری می باشد. فیلم هامون با یک کابوس شروع می‌شود، به زمان حال، و از آنجا به زمان گذشته و از زمان گذشته به گذشته‌های دور و خاطرات متعدد حمید هامون می‌رود. و فیلم به صورت غیرخطی روایت می‌شود. پژوهش حاضر تلاش دارد فیلم هامون را براساس اندیشه و فسلفه زندگی کی‌یر کگور بررسی و تحلیل کند.

متن كامل اين مقاله 👇
http://anthropology.ir/article/30624
----------------
✳️↩️
كانال " #جامعه_شناسى "، به ما بپيونديد.
@IranSociology