🔴 در بارهی « اصلاح ساختار » (23)
🔻 تودرتویی نهادی و شکست در هماهنگ سازی- 2
▪️ پیامدهای تو در تویی نهادی
🔷علی دینی ترکمان
@iranfardamag
▪️در موقعیتی که ساخت قدرت درگیر تو در تویی نهادی در معنای مذکور است، امکان نیل به هماهنگی سیاستی و کارآیی سازمانی، در سطوح مختلف نظام تصمیمسازی، وجود ندارد. دینامیسم درونی چنین وضعی، بروز درجه بالایی از شکست در هماهنگسازی سیاستی (Coordination failure) از سویی و تاسیس دولت پارداوکسیکال ناتوان در پیشبرد فرآیند انباشت سرمایه در سوی دیگر است. خروجی نهایی این وضع، عبارت است از شکست برنامه و دولت، در معنایی متفاوت از آنچه نظریههای بازارگرای دولتستیز و برنامهستیز طرح میکنند. در عین حال، خروجی این وضع، امکان ناپذیری تاسیس دولت توسعه خواه هست. دولتی که هم دغدغه توسعه و پیشرفت را دارد و هم توانایی پیشبرد آن را دارد.
الف: شکست جدی در هماهنگسازی
🔻وجود درجهای از هماهنگی میان اجزای تشکیل دهنده هر سیستمی، چه در سطح کلان و چه در سطوح میانی و خرد، پیش شرط مهم تصمیمسازی صحیح و اجرای کارآمد تصمیمات صحیح است. معمولاً اندیشمندان چپ با این باور که سازوکار بازار آزاد، فی نفسه، سازوکاری همراه با هرج و مرج و بی نظمی است، در جهت مداخله دولت در اقتصاد استدلال میکنند. همین طور، اندیشمندان نئوکینزی، با طرح مفهوم "شکست بازار" در امر هماهنگسازی، بر مداخله دولت تاکید دارند. برای مثال، از این منظر کینزی استدلال میشود که معمولا سازوکار بازار آزاد در برقرارای تعاملات شبکه ای که موجب تقویت فرایند یادگیری اجتماعی بشود به علت مشکل عدم تقارن اطلاعات و ناتوانی بازار در شناسایی اثار برونی شکست می خورد؛ یا اگر تعدادی بنگاه بدلایلی ورشکست بشوند،
▪️سازوکار بازار آزاد توانایی اشتغالزایی سریع در رشته فعالیتهای دیگر را ندارد. بنابراین، در غیاب مداخله هماهنگ کننده دولت، بیکاری میتواند از طریق بازی ضریب فزاینده کینزی (یا اثر دومینویی) افزایش و کل اقتصاد را در گرداب بحران فرو ببرد. همینطور در غیاب مداخله دولت از طریق خوشه سازای های صنعتی، امکان استفاده از اثار برونی فعالیت های بر یکدیگر و در نتیجه تقویت فرایند یادگیری منتفی میشود. در چنین دیدگاههایی فرض بر این است که دولت فی نفسه توانایی هماهنگسازی را دارد. اما، این فرض به همان اندازه نادرست است که فرض شود هر مداخله دولتی نادرست است.
🔻اما، واقعیت این است که بسته به نوع دولتها، توانایی آنها در هماهنگسازی، نتایج مداخله متفاوت است. در دولتهای کارآمد، هماهنگسازی بالا و نتایج مداخله مثبت و در دولتهای ناکارآمد هماهنگسازی پایین و نتایج مداخله منفی است. به این اعتبار، نه میتوان فرضیه مداخله دولت موجب بروز نتایج مثبت میشود را طرح کرد و نه این فرضیه که مداخله دولت موجب بروز نتایج منفی میشود را. مداخله اگر از کاتالیزور دولت کارآمد با سازمان درونی و نظام تصمیمسازی قوی عبور کند موجب نتایج مثبت میشود و اگر از کاتالیزور دولت ضعیف عبور کند موجب نتایج منفی میشود. بنابراین بحث اصلی بر سر مداخله دولت در اقتصاد نیست بلکه بر سر کیفیت مداخله هست. دولت مبتنی بر تو در تویی نهادی، فی نفسه، بهدلیل مراکز قدرت بیش از اندازه، درگیر شکست جدی در هماهنگسازی سیاستی و مداخله در اقتصاد است. یعنی، میزان ناکارآمدی آن به این دلیل ماهوی و اساسی، بسیار بالا و در نتیجه، نتایج مداخله آن هم منفی است.
▪️شکست جدی در هماهنگسازی سیاستی به معنای شکست در اجرای برنامه است. موازیکاری و اتلاف منابع، مسئولیتپذیری و پاسخگویی ضعیف، دور زدن قوانین و درگیر شدن شدید در فساد، و بیثباتی جدی در ساختارهای سازمانی از جمله پیامدهای تو در تویی نهادی است که اجازه نمی دهد هماهنگی حداقلی لازم برای نیل به اهداف سازمانی تامین شود. (نمودار 1)
متن کامل در instant view :
https://bit.ly/3iny3So
#نئوکینز
#اصلاح_بازار
#دولت_کارآمد
#دولت_کارناآمد
#اصلاح_ساختار
#علی_دینیترکمان
#تو_در_تویی_نهادی
#دولت_پارادوکسیکال
#هماهنگسازی_نهادی
https://t.me/iranfardamag
🔻 تودرتویی نهادی و شکست در هماهنگ سازی- 2
▪️ پیامدهای تو در تویی نهادی
🔷علی دینی ترکمان
@iranfardamag
▪️در موقعیتی که ساخت قدرت درگیر تو در تویی نهادی در معنای مذکور است، امکان نیل به هماهنگی سیاستی و کارآیی سازمانی، در سطوح مختلف نظام تصمیمسازی، وجود ندارد. دینامیسم درونی چنین وضعی، بروز درجه بالایی از شکست در هماهنگسازی سیاستی (Coordination failure) از سویی و تاسیس دولت پارداوکسیکال ناتوان در پیشبرد فرآیند انباشت سرمایه در سوی دیگر است. خروجی نهایی این وضع، عبارت است از شکست برنامه و دولت، در معنایی متفاوت از آنچه نظریههای بازارگرای دولتستیز و برنامهستیز طرح میکنند. در عین حال، خروجی این وضع، امکان ناپذیری تاسیس دولت توسعه خواه هست. دولتی که هم دغدغه توسعه و پیشرفت را دارد و هم توانایی پیشبرد آن را دارد.
الف: شکست جدی در هماهنگسازی
🔻وجود درجهای از هماهنگی میان اجزای تشکیل دهنده هر سیستمی، چه در سطح کلان و چه در سطوح میانی و خرد، پیش شرط مهم تصمیمسازی صحیح و اجرای کارآمد تصمیمات صحیح است. معمولاً اندیشمندان چپ با این باور که سازوکار بازار آزاد، فی نفسه، سازوکاری همراه با هرج و مرج و بی نظمی است، در جهت مداخله دولت در اقتصاد استدلال میکنند. همین طور، اندیشمندان نئوکینزی، با طرح مفهوم "شکست بازار" در امر هماهنگسازی، بر مداخله دولت تاکید دارند. برای مثال، از این منظر کینزی استدلال میشود که معمولا سازوکار بازار آزاد در برقرارای تعاملات شبکه ای که موجب تقویت فرایند یادگیری اجتماعی بشود به علت مشکل عدم تقارن اطلاعات و ناتوانی بازار در شناسایی اثار برونی شکست می خورد؛ یا اگر تعدادی بنگاه بدلایلی ورشکست بشوند،
▪️سازوکار بازار آزاد توانایی اشتغالزایی سریع در رشته فعالیتهای دیگر را ندارد. بنابراین، در غیاب مداخله هماهنگ کننده دولت، بیکاری میتواند از طریق بازی ضریب فزاینده کینزی (یا اثر دومینویی) افزایش و کل اقتصاد را در گرداب بحران فرو ببرد. همینطور در غیاب مداخله دولت از طریق خوشه سازای های صنعتی، امکان استفاده از اثار برونی فعالیت های بر یکدیگر و در نتیجه تقویت فرایند یادگیری منتفی میشود. در چنین دیدگاههایی فرض بر این است که دولت فی نفسه توانایی هماهنگسازی را دارد. اما، این فرض به همان اندازه نادرست است که فرض شود هر مداخله دولتی نادرست است.
🔻اما، واقعیت این است که بسته به نوع دولتها، توانایی آنها در هماهنگسازی، نتایج مداخله متفاوت است. در دولتهای کارآمد، هماهنگسازی بالا و نتایج مداخله مثبت و در دولتهای ناکارآمد هماهنگسازی پایین و نتایج مداخله منفی است. به این اعتبار، نه میتوان فرضیه مداخله دولت موجب بروز نتایج مثبت میشود را طرح کرد و نه این فرضیه که مداخله دولت موجب بروز نتایج منفی میشود را. مداخله اگر از کاتالیزور دولت کارآمد با سازمان درونی و نظام تصمیمسازی قوی عبور کند موجب نتایج مثبت میشود و اگر از کاتالیزور دولت ضعیف عبور کند موجب نتایج منفی میشود. بنابراین بحث اصلی بر سر مداخله دولت در اقتصاد نیست بلکه بر سر کیفیت مداخله هست. دولت مبتنی بر تو در تویی نهادی، فی نفسه، بهدلیل مراکز قدرت بیش از اندازه، درگیر شکست جدی در هماهنگسازی سیاستی و مداخله در اقتصاد است. یعنی، میزان ناکارآمدی آن به این دلیل ماهوی و اساسی، بسیار بالا و در نتیجه، نتایج مداخله آن هم منفی است.
▪️شکست جدی در هماهنگسازی سیاستی به معنای شکست در اجرای برنامه است. موازیکاری و اتلاف منابع، مسئولیتپذیری و پاسخگویی ضعیف، دور زدن قوانین و درگیر شدن شدید در فساد، و بیثباتی جدی در ساختارهای سازمانی از جمله پیامدهای تو در تویی نهادی است که اجازه نمی دهد هماهنگی حداقلی لازم برای نیل به اهداف سازمانی تامین شود. (نمودار 1)
متن کامل در instant view :
https://bit.ly/3iny3So
#نئوکینز
#اصلاح_بازار
#دولت_کارآمد
#دولت_کارناآمد
#اصلاح_ساختار
#علی_دینیترکمان
#تو_در_تویی_نهادی
#دولت_پارادوکسیکال
#هماهنگسازی_نهادی
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
در بارهی « اصلاح ساختار » (23)
▪️ پیامدهای تو در تویی نهادی 🔷علی دینی ترکمان @iranfardamag ▪️در موقعیتی که ساخت قدرت درگیر تو در تویی نهادی در معنای مذکور است، امکان نیل به هماهنگی سیاستی و کارآیی سازمانی، در سطوح مختلف نظام تصمیمسازی، وجود ندارد. دینامیسم درونی چنین وضعی، بروز…