🔴تقلا برایِ آزادسازیِ حقِِ انتخاب
🔷ابوطالب آدینهوند
@iranfardamag
🔸در طلوع جنبش ((زن، زندگی، آزادی)) سرعت تصاویر بر تفاسیر پیشی گرفتند. پرواز ابدی و غریبانه مهسا امینی باعث غلیانی جمعی در بین ایرانیان شد، این غلیان در سیر خود به خیزشی علیه انقیاد و اجبار تبدیل شد. تصاویر نشان از یک اعتراض عمومی داشت. در روایتِ جنبش مهسا معرکه ای برپا بود/هست. در فرم های گوناگون و با طرح ماهیت های متفاوت. از تفاسیر با مضامین بلند تاریخی و انسانی تا روایتهای با اغراض سیاسی و موج سورای جریانات برای رهبری طلبی در یک جنبش با ماهیتی، بی سر. در آن روایتهایی که طناب کشی سیاسی در آن برجسته بود آنچه در غیاب بود تقلای سوژه ایرانی در فرایند آزادسازی دوران معاصر بود.
🔹به باورم این جنبش ریشه در خواست تاریخی ایرانیان برای آزادی در دو سده اخیر دارد. جامعه ایران در پس از انقلاب مشروطه وارد فرایند آزادسازی شده است. این فرایند آزادسازی هم وجه ذهنی داشته و هم وجه عینی. میدانهای گوناگون در مسیر آزادسازی در نوردیده شده و نزاعهایی با نظام ارباب رعیتی در ساختی شبه فئودالی، ساخت ایلیاتی و مندرس قدرت و انقیاد ذهنی و فکری را در این میدانها رقم زده است و در پس از آن در هر مرحله تاریخی به درجاتی دست به انقیادزدایی از وضعیت اسیری خود زده است و طالب رهایی گشته است و در این راه پرمرارت، در این بستر قناس، پیشروی و انبساط اجتماعی داشته است و هر دفعه در پرتو آفرینش رخدادی سیاسی سریز نیروی اجتماعی به رویارویی با مازادِ قدرت متجلی در نیروی سرکوب و انقیاد رفته و با افشاءگری دست دولت را در استفاده از مازاد قدرت سیاسی -که بردگی آور است- را رو کرده است و به تعبیری از آلن بدیو وقفه در پیشروی مازادِ قدرت انداخته و برای آن اندازه تعیین کرده است. در این تقلا سوژه آزادشده هر دفعه تمکین را وا نهاده و حدی بر پیکر قدرت زده و خواست تنظیم رابطه جدید مبنی بر تغییر خواهی خود بر پیش روی نظم موجود نهاده است تا به قول آرنت بر اعصار تاریکی چیره شود. در این کشاکش نظم و تغییر نیز خواستِ تاسیسِ سازه ای نو و درخورِ سوژه نوخواسته مطالبه بوده و در ادواری به مانند صدر مشروطه، خواستِ تغییرِ نظم کهن و غیر دورانیِ، مولود نظم نوین با چیدمانی برخلاف نظم سانترالیزه سابق گشت. این دگرگشت محصول کنشِ سوژه هایی آزاد شده ی انتخاب گری بود که حقِ انتخابِ تاسیس تازه را رقم زدند و به نظم سیاسی تحمیل کردند. اما ما هنوز در وضع پایداری در حیات سیاسی از حیث نهادها و رویه های دموکراتیک قرار نداریم. می دانیم مساحی در زمین قناس چه دشواره های دارد به طوری که این قناسی بستر، بر راهبرد و گفتمانِ سازواره ای که باید تکوین یابد اثر جدی می گذارد. تکاپو برای تحقق این چیدمان دموکراتیک ادامه دارد و پویایی ها و جنبش های جمهوریخواهانه و دموکراسی خواهانه پس از انقلاب مشروطیت تا کنون نشان از پویاییِ ژرفِ نهادِ ناآرامِ جامعهِ ایرانی برای یافتن قرار، بر بستری با نظمی دموکراتیک است.
🔸دکتر سعید مدنی جامعه شناس و پژوهشگر برجسته حوزه گذار بر این باور است که جامعه ایران جامعه ای جنبشی است تو گویی که پایه تحلیلی در جامعه ایران را باید براین اساس چید و یا لااقل بپذیریم که جنبش ها نقطه اتصال نظم و تغییر در فرایندی رفت و برگشتی و انقباضی و انبساطی اند و هنوز به تعادلی که حکمرانی مطلوب خواست تاریخی ایرانیان فاصله داریم. و یا به تعبیری از آلن بدیو در کتاب "فرا سیاست" ما در (( عرصه رخدادپذیر))ی قرار داریم. در این عرصه رخدادخیز در واکنش به تحقیر مدام زنان بر سر مساله حجاب شرعی و اجباری مد نظر حکومت دینی - که ناشی از نگاهی توتالیتاریته به مذهب بود- جنبشی بر پا شد که اجبارگری حکومتی را به چالش کشید زیرا در تلقی عمومی انگاره اجبار هم با ایمان مذهبی که امری داوطلبانه است ناسازگار است و هم اجبار و انقیاد با کرامت ذاتی انسان و ارجمندی او در تضاد و مادر منکرات می باشد. این خیزش اجتماعی در وجه سلبی خود در پی تفریق اجبار از حیات اجتماعی خود بود. اتخاذ این رویه فی الواقع بخشی از کنترل گری اجتماعی بود که در پی برساخت جامعه منفعل و ترس خورده ای بود. اما جامعه ایرانی پس سالها تحقیر و البته مقاومت مدنی در برابر این اجبارگری، انتخاب در برابر انقیاد را فریاد زدند و در قامت کنش ورزان عرصه عمومی با توسعه سوژه گی، قلمرو خود را کوچه به کوچه و شهر به شهر در فرایندی تصاعدی گسترده نموده و در برابر این عنصر و شبح اعصار ظلمانی، ایستادگی نمودند و رخدادی شگرف را رقم زدند. .....
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/qeT9k8oW
#ایران_فردا
#دومین_سالگشت
#ابوطالب_آدینهوند
#جنبش_مهسا #مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی
http://t.me/iranfardamag
🔷ابوطالب آدینهوند
@iranfardamag
🔸در طلوع جنبش ((زن، زندگی، آزادی)) سرعت تصاویر بر تفاسیر پیشی گرفتند. پرواز ابدی و غریبانه مهسا امینی باعث غلیانی جمعی در بین ایرانیان شد، این غلیان در سیر خود به خیزشی علیه انقیاد و اجبار تبدیل شد. تصاویر نشان از یک اعتراض عمومی داشت. در روایتِ جنبش مهسا معرکه ای برپا بود/هست. در فرم های گوناگون و با طرح ماهیت های متفاوت. از تفاسیر با مضامین بلند تاریخی و انسانی تا روایتهای با اغراض سیاسی و موج سورای جریانات برای رهبری طلبی در یک جنبش با ماهیتی، بی سر. در آن روایتهایی که طناب کشی سیاسی در آن برجسته بود آنچه در غیاب بود تقلای سوژه ایرانی در فرایند آزادسازی دوران معاصر بود.
🔹به باورم این جنبش ریشه در خواست تاریخی ایرانیان برای آزادی در دو سده اخیر دارد. جامعه ایران در پس از انقلاب مشروطه وارد فرایند آزادسازی شده است. این فرایند آزادسازی هم وجه ذهنی داشته و هم وجه عینی. میدانهای گوناگون در مسیر آزادسازی در نوردیده شده و نزاعهایی با نظام ارباب رعیتی در ساختی شبه فئودالی، ساخت ایلیاتی و مندرس قدرت و انقیاد ذهنی و فکری را در این میدانها رقم زده است و در پس از آن در هر مرحله تاریخی به درجاتی دست به انقیادزدایی از وضعیت اسیری خود زده است و طالب رهایی گشته است و در این راه پرمرارت، در این بستر قناس، پیشروی و انبساط اجتماعی داشته است و هر دفعه در پرتو آفرینش رخدادی سیاسی سریز نیروی اجتماعی به رویارویی با مازادِ قدرت متجلی در نیروی سرکوب و انقیاد رفته و با افشاءگری دست دولت را در استفاده از مازاد قدرت سیاسی -که بردگی آور است- را رو کرده است و به تعبیری از آلن بدیو وقفه در پیشروی مازادِ قدرت انداخته و برای آن اندازه تعیین کرده است. در این تقلا سوژه آزادشده هر دفعه تمکین را وا نهاده و حدی بر پیکر قدرت زده و خواست تنظیم رابطه جدید مبنی بر تغییر خواهی خود بر پیش روی نظم موجود نهاده است تا به قول آرنت بر اعصار تاریکی چیره شود. در این کشاکش نظم و تغییر نیز خواستِ تاسیسِ سازه ای نو و درخورِ سوژه نوخواسته مطالبه بوده و در ادواری به مانند صدر مشروطه، خواستِ تغییرِ نظم کهن و غیر دورانیِ، مولود نظم نوین با چیدمانی برخلاف نظم سانترالیزه سابق گشت. این دگرگشت محصول کنشِ سوژه هایی آزاد شده ی انتخاب گری بود که حقِ انتخابِ تاسیس تازه را رقم زدند و به نظم سیاسی تحمیل کردند. اما ما هنوز در وضع پایداری در حیات سیاسی از حیث نهادها و رویه های دموکراتیک قرار نداریم. می دانیم مساحی در زمین قناس چه دشواره های دارد به طوری که این قناسی بستر، بر راهبرد و گفتمانِ سازواره ای که باید تکوین یابد اثر جدی می گذارد. تکاپو برای تحقق این چیدمان دموکراتیک ادامه دارد و پویایی ها و جنبش های جمهوریخواهانه و دموکراسی خواهانه پس از انقلاب مشروطیت تا کنون نشان از پویاییِ ژرفِ نهادِ ناآرامِ جامعهِ ایرانی برای یافتن قرار، بر بستری با نظمی دموکراتیک است.
🔸دکتر سعید مدنی جامعه شناس و پژوهشگر برجسته حوزه گذار بر این باور است که جامعه ایران جامعه ای جنبشی است تو گویی که پایه تحلیلی در جامعه ایران را باید براین اساس چید و یا لااقل بپذیریم که جنبش ها نقطه اتصال نظم و تغییر در فرایندی رفت و برگشتی و انقباضی و انبساطی اند و هنوز به تعادلی که حکمرانی مطلوب خواست تاریخی ایرانیان فاصله داریم. و یا به تعبیری از آلن بدیو در کتاب "فرا سیاست" ما در (( عرصه رخدادپذیر))ی قرار داریم. در این عرصه رخدادخیز در واکنش به تحقیر مدام زنان بر سر مساله حجاب شرعی و اجباری مد نظر حکومت دینی - که ناشی از نگاهی توتالیتاریته به مذهب بود- جنبشی بر پا شد که اجبارگری حکومتی را به چالش کشید زیرا در تلقی عمومی انگاره اجبار هم با ایمان مذهبی که امری داوطلبانه است ناسازگار است و هم اجبار و انقیاد با کرامت ذاتی انسان و ارجمندی او در تضاد و مادر منکرات می باشد. این خیزش اجتماعی در وجه سلبی خود در پی تفریق اجبار از حیات اجتماعی خود بود. اتخاذ این رویه فی الواقع بخشی از کنترل گری اجتماعی بود که در پی برساخت جامعه منفعل و ترس خورده ای بود. اما جامعه ایرانی پس سالها تحقیر و البته مقاومت مدنی در برابر این اجبارگری، انتخاب در برابر انقیاد را فریاد زدند و در قامت کنش ورزان عرصه عمومی با توسعه سوژه گی، قلمرو خود را کوچه به کوچه و شهر به شهر در فرایندی تصاعدی گسترده نموده و در برابر این عنصر و شبح اعصار ظلمانی، ایستادگی نمودند و رخدادی شگرف را رقم زدند. .....
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/qeT9k8oW
#ایران_فردا
#دومین_سالگشت
#ابوطالب_آدینهوند
#جنبش_مهسا #مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی
http://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴تقلا برایِ آزادسازیِ حقِِ انتخاب
🔷ابوطالب آدینهوند @iranfardamag در طلوع جنبش ((زن، زندگی، آزادی)) سرعت تصاویر بر تفاسیر پیشی گرفتند. پرواز ابدی و غریبانه مهسا امینی باعث غلیانی جمعی در بین ایرانیان شد، این غلیان در سیر خود به خیزشی علیه انقیاد و اجبار تبدیل شد. تصاویر نشان از یک اعتراض…
🔴صلح را از کودکی باید آموخت!
🔹به مناسبت ۲۱ سپتامبر " روز جهانی صلح"
🔶مریم اندیش
@iranfardamag
▪️مجمع عمومی سازمان ملل متحد درسال ۱۹۹۸، سال ۲۰۰۰ را سال "فرهنگ صلح" نام گذاری کرد و دهه ی ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۰ را "دهه ی فرهنگ صلح و نفی خشونت علیه کودکان و زنان" نامید.
🔻نام گذاری این سال از سوی سازمان ملل بیش از هر چیز به این سبب بود که هزاره ی سوم میلادی را با امید صلح اغاز کنیم.
▪️توجه به فرهنگ صلح به دلیل فرایندی بود که سازمان ملل پس ازجنگ جهانی دوم تا دهه ی ۹۰ میلادی طی کرد. صلح ازمحدوده ی "نه جنگ" خو درا رها کرد و موفق شد مفاهیم ارزشمندی را در گستره ی خود جای دهد:
🔻عدالت، آزادی، مردم محوری، حق محوری، رفع هرنوع تبعیض و...
▪️ازمفاهیمی است که در مورد صلح مورد توجه قرارگرفت. با شروع دهه جهانی فرهنگ صلح، ازسال ۱۳۷۸ موسسه پژوهشی کودکان دنیا دریک حرکت خودجوش مسئولیت معرفی این دهه را در ایران به عهده گرفت و موفق شد گروههای مختلفی را نسبت به این موضوع حساس کند.
🔻از آن زمان گروه ها، انجمن ها و نهادهای بسیاری به برنامه های فرهنگ صلح پرداخته اند و برنامه های ارزشمندی در این حوزه داشته اند ولی منابع فرهنگ صلح در ایران بسیار اندک است.
▪️متاسفانه تا زمانی که مبانی، اصول، نظریه و دیدگاه های فرهنگ صلح جمع آوری، مدون و به بحث گذاشته نشود، نمی توان انتظار داشت رخداد قابل توجهی به نفع فرهنگ صلح شکل بگیرد. شورای گسترش فرهنگ صلح که متشکل ازگروه های فعال کودکان و علاقه مندان به مسائل فرهنگ صلح است از سال ۱۳۸۱ در ایران فعالیت خود را آغاز کرد و در سال ۱۳۸۳ به مناسبت روز جهانی صلح جلسه ای درکمیسیون ملی یونسکو در تهران برگزار کرد.
🔻دراین جلسه گروهی از دانشگاهیان، هنرمندان پژوهشگران، سیاستمداران، وکلا، معلمان و...دعوت شدند تاضرورت توجه به فرهنگ صلح با آنان مطرح شود. در این جلسه عنوان شد که پرداختن به موضوع فرهنگ صلح فقط درحیطه ی کودکان نیست بلکه گروه های مختلف جامعه باید برای توسعه و شناخت آن وارد میدان شوند و پژوهشگران این حوزه، پژوهش های خود را سامان بدهند، دانشگاهیان دانشجویان خود را برای کار بر روی این موضوع ترغیب کنند، فیلسوفان تئوری خود و یا دیگران را معرفی کنند و جامعه شناسان، روان شناسان، اقتصاد دانان و...هر کدام سهمی درتدوین و تولید مبانی فرهنگ صلح داشته باشند.
▪️موسسه پژوهشی کودکان دنیا سمینار و کارگاه آموزشی صلح برگزارکرد. برای اینکه به شکل عینی ضرورت پرداختن به مبانی فرهنگ صلح را در جامعه مطرح کند مصاحبه هایی با دست اندرکاران فرهنگ صلح انجام دادند، متخصصانی که درحوزه های مختلف گامهایی دراین حوزه برداشته اند. حاصل مصاحبه سه جلد کتاب "صلح را باید ازکودکی آموخت" و کتاب "فرهنگ صلح و معماری ایران" و کتاب "جستارهای آموزشی در فرهنگ صلح" می باشد.
🔻جلد یک، گفت وگو با دو متخصص تعلیم و تربیت، استاد فرزانه زنده یاد خانم توران میرهادی و آقای ناصر یوسفی ست که هر کدام حایگاه ویژه ای درتعلیم و تربیت کودکان ایران دارند.
▪️جلد دو، گفتگو با چهار بانوست که سرشت، نهاد و تمامی زندگی شان درجهت اشاعه و تعمیق فرهنگ صلح است اما با تخصص ها و دیدگاه های مختلف:
- خانم نوش آفرین انصاری، استاد کتابداری و دبیرشورای کتاب کودک،
- دکترنسرین مصفا، حقوقدان و عضو هیئت علمی دانشگاه،
- منیرپوراصلانی(همایونی)،کارشناس اموراجتماعی و موسس کانون توسعه فرهنگی کودکان،
- و مریم احمدی شیرازی، مشاور و موسس موسسه مادران امروز.
▪️یکی ازبا ارزش ترین، کاربردی ترین و موثرترین فعالیتهای موسسه پژوهشی کودکان دنیا در این زمینه، تالیف و ترجمه کتاب ارزشهای زندگی با عناوین: صلح ، آزادی ، احترام ، فروتنی برابری بردباری راستی همکاری شادی مسئولیت است، با اعتقاد بر این اصل که صلح آموختنی است و بهتر است آن را از کودکی آموخت، صلح را باید تمرین و تجربه کرد وسپس آن را توسعه داد.
🔻صلح یکی از اصول و ارزش های زندگی است، صلح لحظه های صادقانه وصمیمی هر انسانی است که می تواند در زندگی شخصی خود ودر زندگی اجتماعی آن را تجربه کند.
▪️رعایت حقوق دیگران، احترام گذاشتن به تفاوتها، پذیرش تفاوتها و پیداکردن راه حل های مناسب برای همه ی اختلافها ازجمله مواردی است که می توان ان را تجربه کرد.
🔻این فعالیتها در میانه ی آخرین سال از دهه ی صلح ۲۰۰۱-۲۰۱۰ اتفاق افتاد. دست یابی به صلح، ساز وکاری می خواهد که باید همواره به آن بیندیشیم......
🔹متن کامل:
https://cutt.ly/LeT9r9xz
#ایران_فردا
#مریم_اندیش
#روز_جهانی_صلح
http://t.me/iranfardamag
🔹به مناسبت ۲۱ سپتامبر " روز جهانی صلح"
🔶مریم اندیش
@iranfardamag
▪️مجمع عمومی سازمان ملل متحد درسال ۱۹۹۸، سال ۲۰۰۰ را سال "فرهنگ صلح" نام گذاری کرد و دهه ی ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۰ را "دهه ی فرهنگ صلح و نفی خشونت علیه کودکان و زنان" نامید.
🔻نام گذاری این سال از سوی سازمان ملل بیش از هر چیز به این سبب بود که هزاره ی سوم میلادی را با امید صلح اغاز کنیم.
▪️توجه به فرهنگ صلح به دلیل فرایندی بود که سازمان ملل پس ازجنگ جهانی دوم تا دهه ی ۹۰ میلادی طی کرد. صلح ازمحدوده ی "نه جنگ" خو درا رها کرد و موفق شد مفاهیم ارزشمندی را در گستره ی خود جای دهد:
🔻عدالت، آزادی، مردم محوری، حق محوری، رفع هرنوع تبعیض و...
▪️ازمفاهیمی است که در مورد صلح مورد توجه قرارگرفت. با شروع دهه جهانی فرهنگ صلح، ازسال ۱۳۷۸ موسسه پژوهشی کودکان دنیا دریک حرکت خودجوش مسئولیت معرفی این دهه را در ایران به عهده گرفت و موفق شد گروههای مختلفی را نسبت به این موضوع حساس کند.
🔻از آن زمان گروه ها، انجمن ها و نهادهای بسیاری به برنامه های فرهنگ صلح پرداخته اند و برنامه های ارزشمندی در این حوزه داشته اند ولی منابع فرهنگ صلح در ایران بسیار اندک است.
▪️متاسفانه تا زمانی که مبانی، اصول، نظریه و دیدگاه های فرهنگ صلح جمع آوری، مدون و به بحث گذاشته نشود، نمی توان انتظار داشت رخداد قابل توجهی به نفع فرهنگ صلح شکل بگیرد. شورای گسترش فرهنگ صلح که متشکل ازگروه های فعال کودکان و علاقه مندان به مسائل فرهنگ صلح است از سال ۱۳۸۱ در ایران فعالیت خود را آغاز کرد و در سال ۱۳۸۳ به مناسبت روز جهانی صلح جلسه ای درکمیسیون ملی یونسکو در تهران برگزار کرد.
🔻دراین جلسه گروهی از دانشگاهیان، هنرمندان پژوهشگران، سیاستمداران، وکلا، معلمان و...دعوت شدند تاضرورت توجه به فرهنگ صلح با آنان مطرح شود. در این جلسه عنوان شد که پرداختن به موضوع فرهنگ صلح فقط درحیطه ی کودکان نیست بلکه گروه های مختلف جامعه باید برای توسعه و شناخت آن وارد میدان شوند و پژوهشگران این حوزه، پژوهش های خود را سامان بدهند، دانشگاهیان دانشجویان خود را برای کار بر روی این موضوع ترغیب کنند، فیلسوفان تئوری خود و یا دیگران را معرفی کنند و جامعه شناسان، روان شناسان، اقتصاد دانان و...هر کدام سهمی درتدوین و تولید مبانی فرهنگ صلح داشته باشند.
▪️موسسه پژوهشی کودکان دنیا سمینار و کارگاه آموزشی صلح برگزارکرد. برای اینکه به شکل عینی ضرورت پرداختن به مبانی فرهنگ صلح را در جامعه مطرح کند مصاحبه هایی با دست اندرکاران فرهنگ صلح انجام دادند، متخصصانی که درحوزه های مختلف گامهایی دراین حوزه برداشته اند. حاصل مصاحبه سه جلد کتاب "صلح را باید ازکودکی آموخت" و کتاب "فرهنگ صلح و معماری ایران" و کتاب "جستارهای آموزشی در فرهنگ صلح" می باشد.
🔻جلد یک، گفت وگو با دو متخصص تعلیم و تربیت، استاد فرزانه زنده یاد خانم توران میرهادی و آقای ناصر یوسفی ست که هر کدام حایگاه ویژه ای درتعلیم و تربیت کودکان ایران دارند.
▪️جلد دو، گفتگو با چهار بانوست که سرشت، نهاد و تمامی زندگی شان درجهت اشاعه و تعمیق فرهنگ صلح است اما با تخصص ها و دیدگاه های مختلف:
- خانم نوش آفرین انصاری، استاد کتابداری و دبیرشورای کتاب کودک،
- دکترنسرین مصفا، حقوقدان و عضو هیئت علمی دانشگاه،
- منیرپوراصلانی(همایونی)،کارشناس اموراجتماعی و موسس کانون توسعه فرهنگی کودکان،
- و مریم احمدی شیرازی، مشاور و موسس موسسه مادران امروز.
▪️یکی ازبا ارزش ترین، کاربردی ترین و موثرترین فعالیتهای موسسه پژوهشی کودکان دنیا در این زمینه، تالیف و ترجمه کتاب ارزشهای زندگی با عناوین: صلح ، آزادی ، احترام ، فروتنی برابری بردباری راستی همکاری شادی مسئولیت است، با اعتقاد بر این اصل که صلح آموختنی است و بهتر است آن را از کودکی آموخت، صلح را باید تمرین و تجربه کرد وسپس آن را توسعه داد.
🔻صلح یکی از اصول و ارزش های زندگی است، صلح لحظه های صادقانه وصمیمی هر انسانی است که می تواند در زندگی شخصی خود ودر زندگی اجتماعی آن را تجربه کند.
▪️رعایت حقوق دیگران، احترام گذاشتن به تفاوتها، پذیرش تفاوتها و پیداکردن راه حل های مناسب برای همه ی اختلافها ازجمله مواردی است که می توان ان را تجربه کرد.
🔻این فعالیتها در میانه ی آخرین سال از دهه ی صلح ۲۰۰۱-۲۰۱۰ اتفاق افتاد. دست یابی به صلح، ساز وکاری می خواهد که باید همواره به آن بیندیشیم......
🔹متن کامل:
https://cutt.ly/LeT9r9xz
#ایران_فردا
#مریم_اندیش
#روز_جهانی_صلح
http://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴صلح را از کودکی باید آموخت!
🔹به مناسبت ۲۱ سپتامبر " روز جهانی صلح" 🔶 مریم اندیش @iranfardamag مجمع عمومی سازمان ملل متحد درسال ۱۹۹۸، سال ۲۰۰۰ را سال "فرهنگ صلح" نام گذاری کرد و دهه ی ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۰ را "دهه ی فرهنگ صلح و نفی خشونت علیه کودکان و زنان" نامید. نام گذاری این سال از سوی سازمان…
🔴روزگار دشوار صلحخواهی
🔶مینو مرتاضی*
@iranfardamag
▪️ صلحخواهی در زمانهای که هنوز و همچنان گل گونه رخ آدمیان خون آنان است، به مطالبهای غیرقابل وصول تبدیل شده است...بیست و چهار سال پیش، در آستانه ورود به هزاره سوم و ابتدای قرن ۲۱، رهبران ۱۹۸ کشور جهان در اجلاس هزاره ملل متحد حضور یافتند و توافق کردند برای کاهش آلام بشر، برای مبارزه با فقر، گرسنگی، بیسوادی، بیماری، نابودی محیط زیست و تبعیض علیه زنان متحد و همبسته شوند. نتیجه این اجلاس تصویب اعلامیه «آرمانها و اهداف هزاره سوم» بود که به عنوان سند راهنمای قرن ۲۱ برای تامین صلح و امنیت پایدار به جهانیان اعلام و ابلاغ شد. مدّت تعیین شده برای اقدام در جهت تحقق حداقلی و برنامه کوتاهمدت اهداف هزاره، ۱۵ سال، یعنی تا سال ۲۰۱۵، تعیین شد. اما افسوس و صد افسوس که ظرف ۲۴ سالی که از این قرن میگذرد، نه تنها حتی یکی از آرمانها و اهداف هزاره محقق نشده است، بلکه درگیریهای خشونتآمیز و جنگ در نقاط مختلف جهان در حال افزایش هستند.
🔹در آسیا در منطقه خاورمیانه شاهد خونیندل وقایع خونفشان هستیم؛ گذشته از مناقشات پایانناپذیر در سوریه و لبنان و عراق، نزدیک یک سال است که وحشیانهترین کشتار کودکان و زنان فلسطینی به دست اسراییل جریان دارد؛ درگیریهای آذربایجان و ارمنستان در قفقاز و رنج بیپایان جنگ و کشتار در افغانستان و میانمار و کشمیر، اکنون مرز دههها را در نوردیدهاند. در افریقا جنگهای داخلی در سودان و درگیریها در اتیوپی و نیجریه بیداد میکنند. در اروپا جنگ روسیه با اوکراین بخشی وسیع از مردمان را به چالۀ خود میکشد. درگیری پکن و امریکا نیز فعلا در وضعیت جنگ سرد ادامه دارد و... این تصویر بیانگر این واقعیت تلخ است که در قرن ۲۱، جنگ نه تنها در ذهن و رفتار آدمیان که به علاوه در حادّترین شکل خونبار همچنان بر صلح جهانی سیطره و غلبه دارد. علاوه بر قربانیان جان باخته، آنان که عزیزانی از دست دادهاند و سرمایه و سرزمینهای ویران شده، تعداد آوارگان اجباری ناشی از درگیریها و جنگها نیز به رقم حیرتانگیز ۱۱۰ میلیون نفر افزایش یافته است.
▪️از دیگر سو، تعداد گرسنگان جهان بیشتر و دسترسی به آب آشامیدنی سالم دشوارتر شده؛ تخریب محیط زیست سیر صعودی یافته؛ سازمان ملل متحد هم قدرت و اعتبار خود برای میانجیگری و حل و فصل درگیری بین دولتها را از دست داده است. به این ترتیب آرمانها و اهداف هزاره سوم عملا به حالت تعلیق در آمدهاند. نکته تلخ این است که درگیریها در هر نقطه از جهان اتفاق بیفتند به همان نقطه و یا حداکثر بین دول متخاصم محدود نمیماند و بلافاصله به طور فزایندهای جنبه بینالمللی مییابد. در هر مناقشه سیاستمداران همه کشورهای جهان برای خود حق مداخله قایل شده و عملا به میدان جنگ وارد میشوند. در درگیریها وجنگهای طولانیمدت طاقتفرسا در افغانستان و یمن و لیبی و موریتانی و فلسطین و لبنان و سوریه، کشورهای ترکیه و روسیه و ایالات متحده و عربستان سعودی و قطر و امارات عربی و فرانسه و آلمان و انگلیس وارد شده و مناقشات را پیچیدهتر از آنچه بود ساختهاند. آنها با کمک رسانههای پرقدرت خود دارایی و امنیت و اعتبار ملتهای درگیر را به تاراج میبرند و برای میانجیگری در مناقشاتی که اغلب خود به راه انداختهاند از ملتها سهمخواهی میکنند. چنین است که اکنون از آرمانها و اهداف هزاره تنها شبحی به جا مانده است و بس.
🔹در چنین وضعیتی سخن گفتن از «صلح» درقرن بیست و یکم هم مانند قرون گذشته امری خیالی و آرزویی محال به نظرمی رسد. بویژه ان که در قرن ۲۱ جنگ ها بسیار پیچیده تر و باصطلاح هوشمند تر از سده هاو هزاره های پیشین شده اند. از این رو نمی توان ازرهبران سیاسی وراهکارهای سنتی و دیپلماسی سیاسی کلاسیک انتظار برقراری صلح و امنیت پایداردرسطح ملی و بین المللی داشت. در دوران کنونی جهان دریک نقطه عطف و انتقال به عصرحکومت و سلطه فناوری هوشمند قرار دارد. انسان ها بیش از پیش دراسارت ابزاری که خود ساخته اند محبوس شده است. خروج و رهایی از حبس خود خواسته ایی که به نام فناوری هوشمند که هر لحظه حلقه اسارت را تنگ ترو انسان ها را تنها و بی خویشتن و بیگانه از خود می کند به تنهایی و آسانی میسر نیست. عزم و اراده و خرد جمعی و جهانی لازم دارد. جنگ ها هوشمند شده اند. برای مهار خشونت ها و جنگ های هوشمند باید ازروش ها و ابزار هوشمند برای برقراری صلح و امنیت استفاده کرد. صلح و امنیت هم باید هوشمند شوند......
🔺متن کامل:
https://cutt.ly/heYvOpQ1
#ایران_فردا
#مادران_صلح
#مینو_مرتاضی
#روز_جهانی_صلح
http://t.me/iranfardamag
🔶مینو مرتاضی*
@iranfardamag
▪️ صلحخواهی در زمانهای که هنوز و همچنان گل گونه رخ آدمیان خون آنان است، به مطالبهای غیرقابل وصول تبدیل شده است...بیست و چهار سال پیش، در آستانه ورود به هزاره سوم و ابتدای قرن ۲۱، رهبران ۱۹۸ کشور جهان در اجلاس هزاره ملل متحد حضور یافتند و توافق کردند برای کاهش آلام بشر، برای مبارزه با فقر، گرسنگی، بیسوادی، بیماری، نابودی محیط زیست و تبعیض علیه زنان متحد و همبسته شوند. نتیجه این اجلاس تصویب اعلامیه «آرمانها و اهداف هزاره سوم» بود که به عنوان سند راهنمای قرن ۲۱ برای تامین صلح و امنیت پایدار به جهانیان اعلام و ابلاغ شد. مدّت تعیین شده برای اقدام در جهت تحقق حداقلی و برنامه کوتاهمدت اهداف هزاره، ۱۵ سال، یعنی تا سال ۲۰۱۵، تعیین شد. اما افسوس و صد افسوس که ظرف ۲۴ سالی که از این قرن میگذرد، نه تنها حتی یکی از آرمانها و اهداف هزاره محقق نشده است، بلکه درگیریهای خشونتآمیز و جنگ در نقاط مختلف جهان در حال افزایش هستند.
🔹در آسیا در منطقه خاورمیانه شاهد خونیندل وقایع خونفشان هستیم؛ گذشته از مناقشات پایانناپذیر در سوریه و لبنان و عراق، نزدیک یک سال است که وحشیانهترین کشتار کودکان و زنان فلسطینی به دست اسراییل جریان دارد؛ درگیریهای آذربایجان و ارمنستان در قفقاز و رنج بیپایان جنگ و کشتار در افغانستان و میانمار و کشمیر، اکنون مرز دههها را در نوردیدهاند. در افریقا جنگهای داخلی در سودان و درگیریها در اتیوپی و نیجریه بیداد میکنند. در اروپا جنگ روسیه با اوکراین بخشی وسیع از مردمان را به چالۀ خود میکشد. درگیری پکن و امریکا نیز فعلا در وضعیت جنگ سرد ادامه دارد و... این تصویر بیانگر این واقعیت تلخ است که در قرن ۲۱، جنگ نه تنها در ذهن و رفتار آدمیان که به علاوه در حادّترین شکل خونبار همچنان بر صلح جهانی سیطره و غلبه دارد. علاوه بر قربانیان جان باخته، آنان که عزیزانی از دست دادهاند و سرمایه و سرزمینهای ویران شده، تعداد آوارگان اجباری ناشی از درگیریها و جنگها نیز به رقم حیرتانگیز ۱۱۰ میلیون نفر افزایش یافته است.
▪️از دیگر سو، تعداد گرسنگان جهان بیشتر و دسترسی به آب آشامیدنی سالم دشوارتر شده؛ تخریب محیط زیست سیر صعودی یافته؛ سازمان ملل متحد هم قدرت و اعتبار خود برای میانجیگری و حل و فصل درگیری بین دولتها را از دست داده است. به این ترتیب آرمانها و اهداف هزاره سوم عملا به حالت تعلیق در آمدهاند. نکته تلخ این است که درگیریها در هر نقطه از جهان اتفاق بیفتند به همان نقطه و یا حداکثر بین دول متخاصم محدود نمیماند و بلافاصله به طور فزایندهای جنبه بینالمللی مییابد. در هر مناقشه سیاستمداران همه کشورهای جهان برای خود حق مداخله قایل شده و عملا به میدان جنگ وارد میشوند. در درگیریها وجنگهای طولانیمدت طاقتفرسا در افغانستان و یمن و لیبی و موریتانی و فلسطین و لبنان و سوریه، کشورهای ترکیه و روسیه و ایالات متحده و عربستان سعودی و قطر و امارات عربی و فرانسه و آلمان و انگلیس وارد شده و مناقشات را پیچیدهتر از آنچه بود ساختهاند. آنها با کمک رسانههای پرقدرت خود دارایی و امنیت و اعتبار ملتهای درگیر را به تاراج میبرند و برای میانجیگری در مناقشاتی که اغلب خود به راه انداختهاند از ملتها سهمخواهی میکنند. چنین است که اکنون از آرمانها و اهداف هزاره تنها شبحی به جا مانده است و بس.
🔹در چنین وضعیتی سخن گفتن از «صلح» درقرن بیست و یکم هم مانند قرون گذشته امری خیالی و آرزویی محال به نظرمی رسد. بویژه ان که در قرن ۲۱ جنگ ها بسیار پیچیده تر و باصطلاح هوشمند تر از سده هاو هزاره های پیشین شده اند. از این رو نمی توان ازرهبران سیاسی وراهکارهای سنتی و دیپلماسی سیاسی کلاسیک انتظار برقراری صلح و امنیت پایداردرسطح ملی و بین المللی داشت. در دوران کنونی جهان دریک نقطه عطف و انتقال به عصرحکومت و سلطه فناوری هوشمند قرار دارد. انسان ها بیش از پیش دراسارت ابزاری که خود ساخته اند محبوس شده است. خروج و رهایی از حبس خود خواسته ایی که به نام فناوری هوشمند که هر لحظه حلقه اسارت را تنگ ترو انسان ها را تنها و بی خویشتن و بیگانه از خود می کند به تنهایی و آسانی میسر نیست. عزم و اراده و خرد جمعی و جهانی لازم دارد. جنگ ها هوشمند شده اند. برای مهار خشونت ها و جنگ های هوشمند باید ازروش ها و ابزار هوشمند برای برقراری صلح و امنیت استفاده کرد. صلح و امنیت هم باید هوشمند شوند......
🔺متن کامل:
https://cutt.ly/heYvOpQ1
#ایران_فردا
#مادران_صلح
#مینو_مرتاضی
#روز_جهانی_صلح
http://t.me/iranfardamag
🔴نام مشعلههای روشن در ژرفای تاریکخاک معدن، روشن باد!
@iranfardamag
▪️برگذشتن از حرمت تن و جان آدمیان نشان از خرابیی بناهای آبادانی میدهد که یک فرهنگ انسانی برای بقای گوهر زندگی ساخته است. سکوت و بیعملیی دولتها در برابر مرگ دهها تن جان شیرین کارگران زبده و ماهر ما در بطن و اعماق زمینِ مادر ، فرزند خاک را بیقدر کردن است.
🔹این حادثه و سوانح دردآور پیشین به ما خاطر نشان میکند که انسان را فرو گذاشتن میتواند علم و خِرَد را ناچیز کند و مهارت در کارِ فرزند آدمی را حقیر و بی بها به چشم مصدر نشینان بنمایاند.
▪️آدمی گوهر خاک و زمین است و گوهرِ معدن همچون آب زلال که از اعماق به سرچشمه و عیون خیز میزند ، اگر عیون زندگی را روشنی نبخشد ، به تاریکی و زوال ارکان جامعه و حکومت منتهی میشود.
🔹مرگ این خواجگان و بزرگان زمین که با آتش مهارت و دانش خود به حکم شهامت و دلیری ژرفای بطن زمین مادر را میکاوند تا چراغ ثروت برای میهن به تحفه بیاورند ، کاری خُرد و بی مقدار نیست و اگر سفال قلب مدیران ارشد ما را نشکند ، دریغا که کوبهی رستگاری بر آهن وجدان دولتیان ، به بیداری و زینهار منجر شود.
▪️این مرگها ، مرگ وجدان ملیی ماست که از نفی احترام به نفس انسان و حذف ارزشهای اخلاقی و معنوی خبر میدهد ، هنگام که سالیان زیادی است که علم و خرد و وجدان را یکسو نهادهاند و در قمار قدرت وجدان را به ثروت باختهاند.
🔹دهها مرد صافی و دلیر از تاریکنای خاموشیی زمین رخ دلنواز آفتاب را هرگز نخواهند دید اما تاریخ این رنج به مرگ فرو غلطیدن اینان را بر الواح لرزان خود ثبت و ضبط خواهد کرد.
▪️در روزگاری چنین که هوش مصنوعی دارایی آدمی ست ، فقدان قانون های ایمنی و به سازی ، مراعات نکردن حداقلهای کار معدن و ترجیح تحصیل مال و محصول بر نفس بشر ، ما را آگاه میکند که حساب و کتابِ ساختار دولتها نه بر منفعت ملت بل بر منافع منصب و مسند رقم میخورد.
🔹اینک جز تسلی دادن به مردم ، به خانوادههای سوگ دیده و به وجدان تباه شده چه توان گفتن ؟
▪️و اگر آن مشعلههای روشن در ژرفای خاک معدن ، از اعماق برنیامدهاند ، روشنان نامشان در تاریکیی تاریخ یادآور روزگار تلخیست که بر ما گذشته است.
🔹یادشان زمزمهی نیمشب مستان باد!
▪️ایران فردا
#تسلیت
#ایران_فردا
#معدن_طبس
http://t.me/iranfardamag
@iranfardamag
▪️برگذشتن از حرمت تن و جان آدمیان نشان از خرابیی بناهای آبادانی میدهد که یک فرهنگ انسانی برای بقای گوهر زندگی ساخته است. سکوت و بیعملیی دولتها در برابر مرگ دهها تن جان شیرین کارگران زبده و ماهر ما در بطن و اعماق زمینِ مادر ، فرزند خاک را بیقدر کردن است.
🔹این حادثه و سوانح دردآور پیشین به ما خاطر نشان میکند که انسان را فرو گذاشتن میتواند علم و خِرَد را ناچیز کند و مهارت در کارِ فرزند آدمی را حقیر و بی بها به چشم مصدر نشینان بنمایاند.
▪️آدمی گوهر خاک و زمین است و گوهرِ معدن همچون آب زلال که از اعماق به سرچشمه و عیون خیز میزند ، اگر عیون زندگی را روشنی نبخشد ، به تاریکی و زوال ارکان جامعه و حکومت منتهی میشود.
🔹مرگ این خواجگان و بزرگان زمین که با آتش مهارت و دانش خود به حکم شهامت و دلیری ژرفای بطن زمین مادر را میکاوند تا چراغ ثروت برای میهن به تحفه بیاورند ، کاری خُرد و بی مقدار نیست و اگر سفال قلب مدیران ارشد ما را نشکند ، دریغا که کوبهی رستگاری بر آهن وجدان دولتیان ، به بیداری و زینهار منجر شود.
▪️این مرگها ، مرگ وجدان ملیی ماست که از نفی احترام به نفس انسان و حذف ارزشهای اخلاقی و معنوی خبر میدهد ، هنگام که سالیان زیادی است که علم و خرد و وجدان را یکسو نهادهاند و در قمار قدرت وجدان را به ثروت باختهاند.
🔹دهها مرد صافی و دلیر از تاریکنای خاموشیی زمین رخ دلنواز آفتاب را هرگز نخواهند دید اما تاریخ این رنج به مرگ فرو غلطیدن اینان را بر الواح لرزان خود ثبت و ضبط خواهد کرد.
▪️در روزگاری چنین که هوش مصنوعی دارایی آدمی ست ، فقدان قانون های ایمنی و به سازی ، مراعات نکردن حداقلهای کار معدن و ترجیح تحصیل مال و محصول بر نفس بشر ، ما را آگاه میکند که حساب و کتابِ ساختار دولتها نه بر منفعت ملت بل بر منافع منصب و مسند رقم میخورد.
🔹اینک جز تسلی دادن به مردم ، به خانوادههای سوگ دیده و به وجدان تباه شده چه توان گفتن ؟
▪️و اگر آن مشعلههای روشن در ژرفای خاک معدن ، از اعماق برنیامدهاند ، روشنان نامشان در تاریکیی تاریخ یادآور روزگار تلخیست که بر ما گذشته است.
🔹یادشان زمزمهی نیمشب مستان باد!
▪️ایران فردا
#تسلیت
#ایران_فردا
#معدن_طبس
http://t.me/iranfardamag
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 آواز علیرضا قربانی برای کارگران معدن طبس
علیرضا قربانی ویدئویی برای جانباختگان معدن طبس منتشرکرد ونوشت : برای دل های داغدار خانواده های عزیز معدنچیان ومردم سرزمین ایران
#علیرضا_قربانی
http://t.me/iranfardamag
علیرضا قربانی ویدئویی برای جانباختگان معدن طبس منتشرکرد ونوشت : برای دل های داغدار خانواده های عزیز معدنچیان ومردم سرزمین ایران
#علیرضا_قربانی
http://t.me/iranfardamag
🔴 مصدق بدون نفت (۳)
🔸دکتر رسول رئیس جعفری
@iranfardamag
قسمت سوم: مالیه روح مشروطه است
🔹در بخش قبل اشاره کردیم که مصدق به تحصیل علوم سیاسی به صورت خصوصی توسط مدرسین مدرسه عالی سیاسی روی آورد. این دوره با مهمترین تحولات سیاسی ایران مصادف است که به مشروطه منجر شد.
🔸سه نقش کلیدی در مشروطه برای مصدق برشمردند. نخست اینکه او به نمایندگی مجلس اول از اصفهان انتخاب و وارد مجلس شد. در این دوره اعتبارنامه مصدق رد شد. درباره اینکه چرا اعتبارنامه مصدق رد شد تاکنون حرفی گفته نشده است. اما بیان آن جالب است. یکی از شروط انتخاب وکلا در آن دوره این بود که نماینده مجلس باید ۳۰ سال سن داشته باشد. در آن دوره شناسنامه هم نبود و همه چی برداشت آدمها بود. وقتی مصدق انتخاب میشود، نماینده کرمان وکیل الممالک به اعتبار نامه مصدق اعتراض میکند و میگوید او شرط سنی ۳۰ سال را ندارد!
🔹میگویند استدلالت چیست؟ میگوید مرتضی قلی خان نوری وکیل الملک در کرمان شوهردوم مادر مصدق در فلان تاریخ فوت کرده است و سنگ قبرش هم موجود است. اگر فرض بگیریم نجم السلطنه عده شرعی را رعایت کرده است و بلافاصله با میرزا هدایت الله وزیر دفتر ازدواج کرده باشد و بلافاصله باردار شده باشد باز هم امکان ندارد مصدق السطنه ۳۰ سال را رد کرده باشد. مصدق میگوید چون این حرف درستی بود من پذیرفتم و اعتبارنامه مصدق در آنجا رد میشود.
🔸در مجلس دوم متمم تغییر میکند. مجلس اول بیشتر طبقاتی است و مصدق به دلیل اینکه همسرش در اصفهان زمین و ملک داشته از اصفهان رای میآورد و کاندیدا میشود که اعتبار نامهاش رد میشود. این در حالی است که در آنجا اعتبارنامه کسانی مثل تقی زاده تایید شده بود که او هم ۳۰ سال نداشت.
🔹طنز تاریخی اما این است که در مجلسی که در سال ۱۳۲۸ (مجلس شانزدهم) تشکیل میشود، آنجا یک نفر به اعتبارنامه مصدق اعتراض میکند و میگوید مصدق بالای ۷۰ سال دارد پس نمیتواند نماینده شود! آنجا مصدق میگوید: مرتضی قلی خان نوری وکیل الملک در کرمان شوهردوم مادر مصدق در فلان تاریخ فوت کرده است و سنگ قبرش هم موجود است. اگر فرض بگیریم نجم السلطنه عده شرعی را رعایت کرده است و بلافاصله با میرزا هدایت الله وزیر دفتر ازدواج کرده باشد و بلافاصله باردار شده باشد باز هم امکان ندارد من الان ۷۰ ساله باشم!
🔸به هر حال با همان استدلالی که اعتبارنامهاش رد شده بود، این بار اعتبار نامهاش تایید میشود. می بینیم که مصدق در ۲۵ سالگی فردی است که در تراز نمایندگی اول مشروطه است؛ این مجلس جزو بهترین مجلسهای تاریخ ماست. در کنار این داستان، مجمعها و انجمنهای زیادی هم در کنار مجلس شکل میگیرد. حتی تا ۱۳۰ انجمن هم اسم بردند که صنفی و گروهی هستند و کنش سیاسی دارند و شاید شالوده اولیه احزاب هستند.
🔹مصدق در ابتدا عضو مجمع آدمیت میشود. این مجمع به نوعی ریشه فراماسونری اولیه دارد و طرف ملکم خان هستند. مصدق این جا فقط یک جلسه میرود و عضو نمیشود. دلیلش این است که میرزا حسن مستوفی الممالک انجمن انسانیت را راه اندازی میکند که شامل آشتیانیها، گرکانی ها و فراهانیهای مقیم مرکزند. در این انجمن بیشتر طبقه مستوفی و اهالی گرکان و تفرش و آشتیان هستند. این منطقه رجل قوی مانند قائم مقام دارد و بیشترشان هم مالی چی هستند.
🔸مصدق در ۲۵ سالگی عضو انجمن انسانیت و نایب رئیس آن میشود؛ مجمعی که اندازهاش در این است که حسن مستوفی الممالک رئیسش است و جزو چند نفر برتر مشروطه است. این انجمن یک کنش جدی در مشروطه دارد. اعضای این انجمنها اعضای کمیسیون حرب را تشکیل میدهند که کار حفاظت از مجلس را انجام میدهند. مصدق هم به نمایندگی از انجمن انسانیت عضو این کمیسیون است. چون به هر حال شاه حامی نبوده و ارتش هم با این ها نیست بنابراین این کمیسیون سربازان ملی را ساماندهی میکنند و برخی از اسلحهها هم در دست انجمن انسانیت بوده است. مظفر الدین شاه مدت کوتاهی پس از فرمان مشروطیت فوت میکند و....
🔻متن کامل:
https://b2n.ir/x71295
#ایران_فردا
#محمد_مصدق
#رسول_رییسجعفری
http://t.me/iranfardamag
🔸دکتر رسول رئیس جعفری
@iranfardamag
قسمت سوم: مالیه روح مشروطه است
🔹در بخش قبل اشاره کردیم که مصدق به تحصیل علوم سیاسی به صورت خصوصی توسط مدرسین مدرسه عالی سیاسی روی آورد. این دوره با مهمترین تحولات سیاسی ایران مصادف است که به مشروطه منجر شد.
🔸سه نقش کلیدی در مشروطه برای مصدق برشمردند. نخست اینکه او به نمایندگی مجلس اول از اصفهان انتخاب و وارد مجلس شد. در این دوره اعتبارنامه مصدق رد شد. درباره اینکه چرا اعتبارنامه مصدق رد شد تاکنون حرفی گفته نشده است. اما بیان آن جالب است. یکی از شروط انتخاب وکلا در آن دوره این بود که نماینده مجلس باید ۳۰ سال سن داشته باشد. در آن دوره شناسنامه هم نبود و همه چی برداشت آدمها بود. وقتی مصدق انتخاب میشود، نماینده کرمان وکیل الممالک به اعتبار نامه مصدق اعتراض میکند و میگوید او شرط سنی ۳۰ سال را ندارد!
🔹میگویند استدلالت چیست؟ میگوید مرتضی قلی خان نوری وکیل الملک در کرمان شوهردوم مادر مصدق در فلان تاریخ فوت کرده است و سنگ قبرش هم موجود است. اگر فرض بگیریم نجم السلطنه عده شرعی را رعایت کرده است و بلافاصله با میرزا هدایت الله وزیر دفتر ازدواج کرده باشد و بلافاصله باردار شده باشد باز هم امکان ندارد مصدق السطنه ۳۰ سال را رد کرده باشد. مصدق میگوید چون این حرف درستی بود من پذیرفتم و اعتبارنامه مصدق در آنجا رد میشود.
🔸در مجلس دوم متمم تغییر میکند. مجلس اول بیشتر طبقاتی است و مصدق به دلیل اینکه همسرش در اصفهان زمین و ملک داشته از اصفهان رای میآورد و کاندیدا میشود که اعتبار نامهاش رد میشود. این در حالی است که در آنجا اعتبارنامه کسانی مثل تقی زاده تایید شده بود که او هم ۳۰ سال نداشت.
🔹طنز تاریخی اما این است که در مجلسی که در سال ۱۳۲۸ (مجلس شانزدهم) تشکیل میشود، آنجا یک نفر به اعتبارنامه مصدق اعتراض میکند و میگوید مصدق بالای ۷۰ سال دارد پس نمیتواند نماینده شود! آنجا مصدق میگوید: مرتضی قلی خان نوری وکیل الملک در کرمان شوهردوم مادر مصدق در فلان تاریخ فوت کرده است و سنگ قبرش هم موجود است. اگر فرض بگیریم نجم السلطنه عده شرعی را رعایت کرده است و بلافاصله با میرزا هدایت الله وزیر دفتر ازدواج کرده باشد و بلافاصله باردار شده باشد باز هم امکان ندارد من الان ۷۰ ساله باشم!
🔸به هر حال با همان استدلالی که اعتبارنامهاش رد شده بود، این بار اعتبار نامهاش تایید میشود. می بینیم که مصدق در ۲۵ سالگی فردی است که در تراز نمایندگی اول مشروطه است؛ این مجلس جزو بهترین مجلسهای تاریخ ماست. در کنار این داستان، مجمعها و انجمنهای زیادی هم در کنار مجلس شکل میگیرد. حتی تا ۱۳۰ انجمن هم اسم بردند که صنفی و گروهی هستند و کنش سیاسی دارند و شاید شالوده اولیه احزاب هستند.
🔹مصدق در ابتدا عضو مجمع آدمیت میشود. این مجمع به نوعی ریشه فراماسونری اولیه دارد و طرف ملکم خان هستند. مصدق این جا فقط یک جلسه میرود و عضو نمیشود. دلیلش این است که میرزا حسن مستوفی الممالک انجمن انسانیت را راه اندازی میکند که شامل آشتیانیها، گرکانی ها و فراهانیهای مقیم مرکزند. در این انجمن بیشتر طبقه مستوفی و اهالی گرکان و تفرش و آشتیان هستند. این منطقه رجل قوی مانند قائم مقام دارد و بیشترشان هم مالی چی هستند.
🔸مصدق در ۲۵ سالگی عضو انجمن انسانیت و نایب رئیس آن میشود؛ مجمعی که اندازهاش در این است که حسن مستوفی الممالک رئیسش است و جزو چند نفر برتر مشروطه است. این انجمن یک کنش جدی در مشروطه دارد. اعضای این انجمنها اعضای کمیسیون حرب را تشکیل میدهند که کار حفاظت از مجلس را انجام میدهند. مصدق هم به نمایندگی از انجمن انسانیت عضو این کمیسیون است. چون به هر حال شاه حامی نبوده و ارتش هم با این ها نیست بنابراین این کمیسیون سربازان ملی را ساماندهی میکنند و برخی از اسلحهها هم در دست انجمن انسانیت بوده است. مظفر الدین شاه مدت کوتاهی پس از فرمان مشروطیت فوت میکند و....
🔻متن کامل:
https://b2n.ir/x71295
#ایران_فردا
#محمد_مصدق
#رسول_رییسجعفری
http://t.me/iranfardamag
🔴نگاهی به روابط دو سدهی گذشتهی ایران و روسیه
🔷حسینعلی قربانی
@iranfardamag
▪️کم و کیف روابط ایران و همسایه قدرتمند شمالی آن، یعنی روسیه، بار دیگر در افکار عمومی با پرسشهای جدی مواجه شده است. افکار عمومی از تسلط روسیه بر ایران و نگاه فرصتطلبانه این کشور ابراز نگرانی میکنند و با اشاره به قضایایی همچون حمایت آشکار روسیه از امارات در خصوص جزایر ایرانی خلیج فارس و اخیراً پشتیبانی این کشور از کریدور زنگزور، خواستار تجدید نظر جمهوری اسلامی در روابط گسترده با این کشور شدهاند. در این جستار کوتاه با نظرگاهی تاریخی، روابط دو قرن گذشته ایران و روسیه بررسی شده و نقش این همسایه قدرتمند در مسائل داخلی و سیاست خارجی ایران واکاوی میشود.
🔸دو دوره جنگ میان ایران و روسیه(۱۲۱۸ـ ۱۲۲۸/ ۱۸۰۳ـ۱۸۱۳م و ۱۲۴۱ـ۱۲۴۳/ ۱۸۲۶ـ ۱۸۲۸) از اثرگذارترین وقایع دو قرن اخیر ایران در ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بودند. از مهمترین علت این جنگها، سیاستهای توسعهطلبانه روسیه بود، سیاستی که از زمان پتر کبیر و با رشد سرمایههای تجاری روسیه شروع شد. سیاستمداران این کشور، تسلط بر هند را شرط لازم هر نوع پیشرفتی میدانستند و بنابراین، ایران و خلیجفارس به مثابه دروازه هند نظرشان را جلب کرد. با آغاز توسعه این کشور از دوره امپراطور کاترین، توجه روسیه به قفقاز و سواحل غربی و جنوبی دریای خزر بیشتر شد، زیرا حفظ این مناطق به منزله حفظ مرزهای روسیه در برابر امپراطوری عثمانی بود. اهمیت تجاری و حاصلخیز بودن قفقاز و نیز دستیابی به دریای مازندران از دیگر انگیزههای روسیه برای تصرف این ناحیه بود. دولت روسیه، بهویژه در دوره پتر و کاترین، به بهانه حمایت از گرجیان و ارمنیان و نجات آنان از حاکمیت مسلمانان، برای آمال توسعهطلبانه خود توجیه مذهبی ساخت. ارمنیان و گرجیان نیز به آنان وعده همکاری بر ضد ایران داده بودند.
▪️نخستین نتیجه دور نخست جنگهای دو کشور، تحمیل عهدنامه گلستان به ایران بود که موجب از دست رفتن اراضی وسیعی از ایران در غرب دریای مازندران شد. دور دوم جنگهای ایران پس از اشغال تبریز از سوی روسیه، به بستن عهدنامه خفتبار ترکمان چای انجامید. این عهدنامه در دو بخش سیاسی و بازرگانی، شرایط سنگینی به مردم و حکومت ایران تحمیل شد. روسها در عرصه سیاسی و اقتصادی چنان امتیازاتی در ایران به دست آوردند که تا آن دوره از هیچیک از همسایگان خود کسب نکرده بودند. ایران در نتیجه ترکمان چای، سرزمینهایی همانند قفقاز جنوبی، داغستان و به شکل کلی، سرزمینهای گرجی و ارمنی خود را از دست داد. روسیه تزاری بخش دیگری از سرزمین ایران را در تاریخ ۱۲۶۰ طی پیمان آخال، از ایران جدا کرد.
🔸پس از این تاریخ، رقابت دو امپراتوری بریتانیا و روسیه در منطقه، ایران قاجاری را به درون خود کشاند و امتیازنامههای بسیاری با ارزش بالا، به خارجیها داده شد که اعتراضات داخلی را شعلهور کرد؛ بیشتر این امتیازنامهها، اجازه بهرهبرداری از منابع و فرصتهای اقتصادی ایران را در اختیار روسیه و انگلیس قرار میدادند. در حالی که روسیه در شمال ایران سلطه داشت، انگلیس نیز درخواست حضور نظامی در جنوب ایران را کرد. همچنین روسیه تلاش داشت با استفاده از جریانات داخلی، مشروطه ایران را ناکام بگذارد. عوامل مرتجع و کارگزاران نظام استبدادی نیز از طرفداران روسیه به حساب میآمدند. تمام اینها، در نهایت توانستند مشروطه و جریان اصلاحات در ایران را تحت فشار قرار دهند و تا شروع جنگ جهانی اول، روسیه عملاً بر ایران حکومت میکرد.
▪️یکی از تلخترین نمودهای دخالتهای روسیه در ۲۳ ژوئن ۱۹۰۸ با به توپ بستن مجلس مشروطه توسط کلنل لیاخوف روس رخ نمود که تصویر روسیه را در ذهن جمعی ایرانیان بیشازپیش تاریک کرد. پس از این واقعه، در كابينة مستوفىالممالك دولت ايران با اجازة مجلس شوراى ملى با دولت ايالات متحدة امريكا، قراردادى براى اعزام يك هيئت مستشارى مالى به ايران امضا كرد و طى آن قرارداد مستر مورگان شوستر همراه با هيئتى به ايران آمد و زمام امور مالية ايران را در دست گرفت؛ اقدامات شوستر با كارشكنى دو دولت همسايه و مخالفت علنى روسيه مواجه شد. روسها طی اولتيماتومی خواهان اخراج شوستر شدند و نيروهاى خود را در آذربايجان و ايالات شمالى و خراسان به مانورهاى جنگى واداشتند و آستان قدس رضوى را گلولهباران كردند. مجلس دوم با اتمام حجت روسها، منحل و شوستر از ايران خارج شد.....
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/MeIkOzLK
#ایران_فردا
#حسینعلی_قربانی
#روابط_دو_سده_ایران_و_روسیه
http://t.me/iranfardamag
🔷حسینعلی قربانی
@iranfardamag
▪️کم و کیف روابط ایران و همسایه قدرتمند شمالی آن، یعنی روسیه، بار دیگر در افکار عمومی با پرسشهای جدی مواجه شده است. افکار عمومی از تسلط روسیه بر ایران و نگاه فرصتطلبانه این کشور ابراز نگرانی میکنند و با اشاره به قضایایی همچون حمایت آشکار روسیه از امارات در خصوص جزایر ایرانی خلیج فارس و اخیراً پشتیبانی این کشور از کریدور زنگزور، خواستار تجدید نظر جمهوری اسلامی در روابط گسترده با این کشور شدهاند. در این جستار کوتاه با نظرگاهی تاریخی، روابط دو قرن گذشته ایران و روسیه بررسی شده و نقش این همسایه قدرتمند در مسائل داخلی و سیاست خارجی ایران واکاوی میشود.
🔸دو دوره جنگ میان ایران و روسیه(۱۲۱۸ـ ۱۲۲۸/ ۱۸۰۳ـ۱۸۱۳م و ۱۲۴۱ـ۱۲۴۳/ ۱۸۲۶ـ ۱۸۲۸) از اثرگذارترین وقایع دو قرن اخیر ایران در ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بودند. از مهمترین علت این جنگها، سیاستهای توسعهطلبانه روسیه بود، سیاستی که از زمان پتر کبیر و با رشد سرمایههای تجاری روسیه شروع شد. سیاستمداران این کشور، تسلط بر هند را شرط لازم هر نوع پیشرفتی میدانستند و بنابراین، ایران و خلیجفارس به مثابه دروازه هند نظرشان را جلب کرد. با آغاز توسعه این کشور از دوره امپراطور کاترین، توجه روسیه به قفقاز و سواحل غربی و جنوبی دریای خزر بیشتر شد، زیرا حفظ این مناطق به منزله حفظ مرزهای روسیه در برابر امپراطوری عثمانی بود. اهمیت تجاری و حاصلخیز بودن قفقاز و نیز دستیابی به دریای مازندران از دیگر انگیزههای روسیه برای تصرف این ناحیه بود. دولت روسیه، بهویژه در دوره پتر و کاترین، به بهانه حمایت از گرجیان و ارمنیان و نجات آنان از حاکمیت مسلمانان، برای آمال توسعهطلبانه خود توجیه مذهبی ساخت. ارمنیان و گرجیان نیز به آنان وعده همکاری بر ضد ایران داده بودند.
▪️نخستین نتیجه دور نخست جنگهای دو کشور، تحمیل عهدنامه گلستان به ایران بود که موجب از دست رفتن اراضی وسیعی از ایران در غرب دریای مازندران شد. دور دوم جنگهای ایران پس از اشغال تبریز از سوی روسیه، به بستن عهدنامه خفتبار ترکمان چای انجامید. این عهدنامه در دو بخش سیاسی و بازرگانی، شرایط سنگینی به مردم و حکومت ایران تحمیل شد. روسها در عرصه سیاسی و اقتصادی چنان امتیازاتی در ایران به دست آوردند که تا آن دوره از هیچیک از همسایگان خود کسب نکرده بودند. ایران در نتیجه ترکمان چای، سرزمینهایی همانند قفقاز جنوبی، داغستان و به شکل کلی، سرزمینهای گرجی و ارمنی خود را از دست داد. روسیه تزاری بخش دیگری از سرزمین ایران را در تاریخ ۱۲۶۰ طی پیمان آخال، از ایران جدا کرد.
🔸پس از این تاریخ، رقابت دو امپراتوری بریتانیا و روسیه در منطقه، ایران قاجاری را به درون خود کشاند و امتیازنامههای بسیاری با ارزش بالا، به خارجیها داده شد که اعتراضات داخلی را شعلهور کرد؛ بیشتر این امتیازنامهها، اجازه بهرهبرداری از منابع و فرصتهای اقتصادی ایران را در اختیار روسیه و انگلیس قرار میدادند. در حالی که روسیه در شمال ایران سلطه داشت، انگلیس نیز درخواست حضور نظامی در جنوب ایران را کرد. همچنین روسیه تلاش داشت با استفاده از جریانات داخلی، مشروطه ایران را ناکام بگذارد. عوامل مرتجع و کارگزاران نظام استبدادی نیز از طرفداران روسیه به حساب میآمدند. تمام اینها، در نهایت توانستند مشروطه و جریان اصلاحات در ایران را تحت فشار قرار دهند و تا شروع جنگ جهانی اول، روسیه عملاً بر ایران حکومت میکرد.
▪️یکی از تلخترین نمودهای دخالتهای روسیه در ۲۳ ژوئن ۱۹۰۸ با به توپ بستن مجلس مشروطه توسط کلنل لیاخوف روس رخ نمود که تصویر روسیه را در ذهن جمعی ایرانیان بیشازپیش تاریک کرد. پس از این واقعه، در كابينة مستوفىالممالك دولت ايران با اجازة مجلس شوراى ملى با دولت ايالات متحدة امريكا، قراردادى براى اعزام يك هيئت مستشارى مالى به ايران امضا كرد و طى آن قرارداد مستر مورگان شوستر همراه با هيئتى به ايران آمد و زمام امور مالية ايران را در دست گرفت؛ اقدامات شوستر با كارشكنى دو دولت همسايه و مخالفت علنى روسيه مواجه شد. روسها طی اولتيماتومی خواهان اخراج شوستر شدند و نيروهاى خود را در آذربايجان و ايالات شمالى و خراسان به مانورهاى جنگى واداشتند و آستان قدس رضوى را گلولهباران كردند. مجلس دوم با اتمام حجت روسها، منحل و شوستر از ايران خارج شد.....
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/MeIkOzLK
#ایران_فردا
#حسینعلی_قربانی
#روابط_دو_سده_ایران_و_روسیه
http://t.me/iranfardamag
🔴 پاسخ به اتهام، تحریف و قلب واقعیت-۱
🔷امیر طیرانی
@iranfardamag
✅بخش اول : دکتر علی شریعتی
"لمن کان له قلب"
🔸مجله تجارت فردا در شماره ۵۵۹ به بهانه هفته بانکداری اسلامی گفتگویی با دکتر موسی غنینژاد و محمد قوچانی انجام داده است.
▪️در این گفتگو افراد طرف گفتگو یکبار دیگر همچون نوشتهها و گفتههای چند سال اخیر خود به سراغ دکتر مصدق و دکتر شریعتی رفته و تمام بدبختیهای ایران را محصول تفکر و اقدامات مصدق و شریعتی دانستهاند.
🔸این نوشته پاسخ به مطالب مطرح شده از سوی غنی نژاد و قوچانی نیست بلکه مخاطب اصلی آن افرادی هستند که می خواهند حرف دیگران را هم بشنوند و بخوانند و بعد به قضاوت بنشینند. اما پیش از مرور نظرات مصاحبهشوندگان، خوب است درباره سؤال اول مصاحبهگر یک نکته را یادآور شویم.
▪️در ابتدای گفتگو مصاحبهکننده درباره قانون بانکداری بدون ربا میگوید: "قانونی که برآمده از همان تفکری است در پی برساختن مجدد همه شئون جامعه بر اساس فهم و درک خویش از اسلام بود ." سؤال این است که چه کسی را میشناسد که بر پایه برداشت دیگران از هر مکتب یا نظریه اظهارنظر یا عمل کند. آیا به نظر ایشان انسانها درباره هر موضوعی بر اساس فهم و درک دیگران به مسائل ورود کنند و نه بر پایه برداشتهای خود که از شریعتی چنین انتظاری داشته و دارند؟ بهویژه آن که بسیاری از کسانی که امروز بهنقد گذشته میپردازند در آن روزگار به دنیا نیامده بودند و یا آن که به دلیل تعلق به اندیشههای مارکسیستی و یا تعلق بهنظام وتفکرشاهنشاهی، به برداشتهای امروزین خود نرسیده بودند؛ بنابراین متأسفانه امکان استفاده از برداشتهای آنها وجود نداشت تا بهعنوانمثال در جریان ملیشدن نفت و یا در دهه ۱۳۴۰ از نظرات آنها برای طرح مباحث سود جسته شود.
🔸بعد ازاین توضیح اکنون به نظرات مصاحبهشوندگان میپردازیم:
▪️حاضران در این گفتگو که ید طولایی در نقد و انتقاد به دکتر مصدق و دکتر شریعتی دارند این بار به علت فقدان موضوع و رخداد مربوط به آن دو یعنی مصدق و شریعتی بهانهای جز هفته بانکداری اسلامی و تصویب قانون بانکداری بدون ربا نیافتند تا یکبار دیگر تمام گرفتاریها و بدبختیها و مشکلات ایران امروز و احتمالاً آینده را به گردن مصدق، کودتای ۲۸ مرداد – اگر بهرغم همه شواهد و مدارک موجود و به استناد اقرار آمریکاییها و انگلیسیها و معذرتخواهی برخی مقامات آنها به وقوع کودتا معتقد باشند و مانند شاه مقبور و سلطنتطلبانی و پرویز ثابتی آن را قیام ملی نخوانند- و دکتر شریعتی قرار دادهاند. البته از این آقایان محترم جز این هم انتظار نمیرود.
🔸ازآنجا که بحث مطول و خستهکننده خواهد شد این بحث را در دو بخش ارائه خواهیم کرد: نخست نظرات این آقایان در باره شریعتی و دوم مسائلی که درباره دکتر مصدق و وقایعی نظیر ۲۸ مرداد بیان داشتهاند.
✅الف: دکتر علی شریعتی
▪️آقای غنینژاد با استناد به این که در هیچ کجا از آثار شریعتی اشارهای به تجارت رسول خدا (ص) نشده است چنین نتیجه گرفته است که دکتر شریعتی بزرگترین سانسورچی تاریخ معاصر ایران است.
🔸در پاسخ به ایشان عرض میشود که برفرض که در هیچ کجای آثار شریعتی به این مسئله اشاره نشده است. آیا با استناد به یک اشتباه یا حتی عمد یک نفر درباره یک موضوع تاریخی میتوان او را بزرگترین سانسورچی تاریخ نامید. آیا فکر نمیکنید که با این انتساب خود حق " محرمعلی خان" را که بیش از چهار دهه در اداره شهربانی به امر سانسور مطبوعات مشغول بودند ونیز جانشینان برحق ایشان در ادارات مختلف ممیزی کتاب و مطبوعات را ضایع کردهاید؟ و نیز حقوق افرادی را که با استفاده از امکانات رسانه ای در دسترس خود به کرات حقایق تاریخی را قلب کرده و به عنوان مثال واقعه ای که عاملان و مجریان آن خود به انجام آن اقرار و اعتراف کرده اند وبه آن وسیله در امور داخلی کشوری دخالت کرده اند را تحریف می کنند از حق دریافت این عنوان یعنی سانسورچی بزرگ تاریخ معاصر ایران محروم کرده اید؟
▪️جدای از توضیح فوق باید گفت این داوری آقای غنینژاد از اساس اشتباه است. چرا که اگر ایشان قبل از این اظهارنظر، به مطالعه و جستجو در آثار شریعتی می پرداختند این بیان خلاف واقع را عنوان نمیکردند. بهعنوانمثال ایشان میتوانند به مجموعه آثار شریعتی جلد ۳۰ ص ۱۴۰ مراجعه کنند که شریعتی درباره تجارت حضرت محمد (ص) قبل از بعثت اشاره کردهاند....
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/ieOju2rN
#ایران_فردا
#امیر_طیرانی
#علی_شریعتی
#موسی_غنینژاد
#محمد_قوچانی
https://t.me/iranfardamag
🔷امیر طیرانی
@iranfardamag
✅بخش اول : دکتر علی شریعتی
"لمن کان له قلب"
🔸مجله تجارت فردا در شماره ۵۵۹ به بهانه هفته بانکداری اسلامی گفتگویی با دکتر موسی غنینژاد و محمد قوچانی انجام داده است.
▪️در این گفتگو افراد طرف گفتگو یکبار دیگر همچون نوشتهها و گفتههای چند سال اخیر خود به سراغ دکتر مصدق و دکتر شریعتی رفته و تمام بدبختیهای ایران را محصول تفکر و اقدامات مصدق و شریعتی دانستهاند.
🔸این نوشته پاسخ به مطالب مطرح شده از سوی غنی نژاد و قوچانی نیست بلکه مخاطب اصلی آن افرادی هستند که می خواهند حرف دیگران را هم بشنوند و بخوانند و بعد به قضاوت بنشینند. اما پیش از مرور نظرات مصاحبهشوندگان، خوب است درباره سؤال اول مصاحبهگر یک نکته را یادآور شویم.
▪️در ابتدای گفتگو مصاحبهکننده درباره قانون بانکداری بدون ربا میگوید: "قانونی که برآمده از همان تفکری است در پی برساختن مجدد همه شئون جامعه بر اساس فهم و درک خویش از اسلام بود ." سؤال این است که چه کسی را میشناسد که بر پایه برداشت دیگران از هر مکتب یا نظریه اظهارنظر یا عمل کند. آیا به نظر ایشان انسانها درباره هر موضوعی بر اساس فهم و درک دیگران به مسائل ورود کنند و نه بر پایه برداشتهای خود که از شریعتی چنین انتظاری داشته و دارند؟ بهویژه آن که بسیاری از کسانی که امروز بهنقد گذشته میپردازند در آن روزگار به دنیا نیامده بودند و یا آن که به دلیل تعلق به اندیشههای مارکسیستی و یا تعلق بهنظام وتفکرشاهنشاهی، به برداشتهای امروزین خود نرسیده بودند؛ بنابراین متأسفانه امکان استفاده از برداشتهای آنها وجود نداشت تا بهعنوانمثال در جریان ملیشدن نفت و یا در دهه ۱۳۴۰ از نظرات آنها برای طرح مباحث سود جسته شود.
🔸بعد ازاین توضیح اکنون به نظرات مصاحبهشوندگان میپردازیم:
▪️حاضران در این گفتگو که ید طولایی در نقد و انتقاد به دکتر مصدق و دکتر شریعتی دارند این بار به علت فقدان موضوع و رخداد مربوط به آن دو یعنی مصدق و شریعتی بهانهای جز هفته بانکداری اسلامی و تصویب قانون بانکداری بدون ربا نیافتند تا یکبار دیگر تمام گرفتاریها و بدبختیها و مشکلات ایران امروز و احتمالاً آینده را به گردن مصدق، کودتای ۲۸ مرداد – اگر بهرغم همه شواهد و مدارک موجود و به استناد اقرار آمریکاییها و انگلیسیها و معذرتخواهی برخی مقامات آنها به وقوع کودتا معتقد باشند و مانند شاه مقبور و سلطنتطلبانی و پرویز ثابتی آن را قیام ملی نخوانند- و دکتر شریعتی قرار دادهاند. البته از این آقایان محترم جز این هم انتظار نمیرود.
🔸ازآنجا که بحث مطول و خستهکننده خواهد شد این بحث را در دو بخش ارائه خواهیم کرد: نخست نظرات این آقایان در باره شریعتی و دوم مسائلی که درباره دکتر مصدق و وقایعی نظیر ۲۸ مرداد بیان داشتهاند.
✅الف: دکتر علی شریعتی
▪️آقای غنینژاد با استناد به این که در هیچ کجا از آثار شریعتی اشارهای به تجارت رسول خدا (ص) نشده است چنین نتیجه گرفته است که دکتر شریعتی بزرگترین سانسورچی تاریخ معاصر ایران است.
🔸در پاسخ به ایشان عرض میشود که برفرض که در هیچ کجای آثار شریعتی به این مسئله اشاره نشده است. آیا با استناد به یک اشتباه یا حتی عمد یک نفر درباره یک موضوع تاریخی میتوان او را بزرگترین سانسورچی تاریخ نامید. آیا فکر نمیکنید که با این انتساب خود حق " محرمعلی خان" را که بیش از چهار دهه در اداره شهربانی به امر سانسور مطبوعات مشغول بودند ونیز جانشینان برحق ایشان در ادارات مختلف ممیزی کتاب و مطبوعات را ضایع کردهاید؟ و نیز حقوق افرادی را که با استفاده از امکانات رسانه ای در دسترس خود به کرات حقایق تاریخی را قلب کرده و به عنوان مثال واقعه ای که عاملان و مجریان آن خود به انجام آن اقرار و اعتراف کرده اند وبه آن وسیله در امور داخلی کشوری دخالت کرده اند را تحریف می کنند از حق دریافت این عنوان یعنی سانسورچی بزرگ تاریخ معاصر ایران محروم کرده اید؟
▪️جدای از توضیح فوق باید گفت این داوری آقای غنینژاد از اساس اشتباه است. چرا که اگر ایشان قبل از این اظهارنظر، به مطالعه و جستجو در آثار شریعتی می پرداختند این بیان خلاف واقع را عنوان نمیکردند. بهعنوانمثال ایشان میتوانند به مجموعه آثار شریعتی جلد ۳۰ ص ۱۴۰ مراجعه کنند که شریعتی درباره تجارت حضرت محمد (ص) قبل از بعثت اشاره کردهاند....
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/ieOju2rN
#ایران_فردا
#امیر_طیرانی
#علی_شریعتی
#موسی_غنینژاد
#محمد_قوچانی
https://t.me/iranfardamag
🔴 پاسخ به اتهام، تحریف و قلب واقعیت-۲
🔷امیر طیرانی
@iranfardamag
✅بخش دوم :دکتر محمد مصدق
🔸در بخش پیش این نوشته به مطالب مطرح شده از سوی آقایان غنی نژاد و قوچانی درباره دکتر شریعتی درحد بضاعت پاسخ هایی داده شد . در آن مصاحبه علاوه بر شریعتی ، دکتر محمد مصدق و کودتای ۲۸ مرداد نیز هدف قرار داشتند و عامل موثر گرایش به چپ گرایی و عمل گرایی و پرهیز از تفکر به فضای بعد از کودتا نسبت داده شده بود .در این بخش هم مانند بخش اول تلاش می کنیم به برخی استنادات و استنتاجات نادرست آنها اشاره کنیم.
۱- آقای غنینژاد در ابتدای بحث خود به آسیب های فضای باز سیاسی بعد از شهریور ۱۳۲۰ اشاره کرده و دهه ۱۳۲۰ را زمان شکل گیری دو اندیشه مخرب در ایران معرفی می کند.: اول ناسیونالیسم رمانتیک وارداتی از غرب ودوم قوت گرفتن اندیشه چپ توده ای وکمونیستی.
▪️آقای غنی نژاد تعریفی از ناسیونالیسم رمانتیک به خواننده ارائه نمی کند ومشخص نمی کند تفاوت این نوع ناسیونالیسم که به نظر می رسد ایشان واضع آن اصطلاح هستند با ناسیونالیسم غیر رمانتیک، ناسیونالیسم واقع گرا و یا دیگر انواع دیگر ناسیونالیسم چیست وایشان که از این نوع ناسیونالیسم انتقاد می کنند و آن را آسیبی برای جامعه ایران می دانند نظرشان نسبت به سایر انواع ناسیونالیسم چیست. به عنوان مثال آیا ایشان ناسیونالیسم باستان گرای دوره رضاشاه را قبول دارند ؟
۲-ایشان در ادامه بحث پیرامون دلایل و عوامل تاثیرگذار در سرنوشت ایران به کودتای ۲۸ مرداد اشاره کرده و می گویند : " روشنفکران ومبارزان سیاسی مخالف شاه علت وقوع کودتای ۲۸ مرداد را بی عملی عنوان می کنند. از نظر اینان حزب توده که یک شاخه نظامی قوی بود( کذا فی الاصل) وطرفداران زیادی داشت و همچنین طرفداران مصدق ... به دلیل ابتلا به عارضه بی عملی در ۲۸ مرداد وارد عمل نشدند. روشنفکران معتقد بودند که این نیروها عمل را کنار گذاشته و مشغول تئوری بافی شده اند ." آیا ایشان معتقد هستند جز این بوده است؟ آیا شما کسی را می شناسید که معتقد باشد اگر همچون سی تیر ۱۳۳۱ مردم به خیابان ها می آمدند کودتاچیان شکست نمی خوردند ؟
🔸از این مقدمه نتیجه می گیرند که وارد عمل نشدن روشنفکران در برابر کودتا موجب شد تا بعد از کودتای ۲۸ مرداد ، کار فکری کنارگذاشته شده و نیروهای سیاسی فقط به مبارزه عملی با شاه اقدام کنند.
:" آنها (یعنی روشنفکران ) معتقد بودند که در نظریه و تئوری مشکل ندارند و همان جزوه استالین که همه مسائل اقتصاد و سیاسی و فلسفه را توضیح داده کافی است وهم اکنون وقت عمل آنهاست."
آقای غنی نژاد در اینجا مطلب را باز نکرده اند که مقصود ایشان از آنها کیست؟
▪️چنان که می دانیم بعد از کودتا دو گروه عمده یعنی حزب توده و نهضت مقاومت ملی در عرصه سیاسی ایران با رژیم کودتا به مقابله برخاستند. البته تا دوسال بعد از کودتا فداییان اسلام هم فعالیت داشتند. منظور از آنها قاعدتا نباید نهضت مقاومت ملی به رهبری آیت الله زنجانی و فداییان اسلام به رهبری سید مجتبی نواب صفوی باشد . می ماند حزب توده که خود ایشان به لحاظ سابقه اعتقادی خود بهتر از ما باید اطلاع داشته باشند که کار فکری می کرد یا نه ؟ ولی تا آنجا که می دانیم حزب توده به ویژه بعد از ضربات مهلکی که ازسوی فرمانداری نظامی بر آن وارد شد بیشتر نیروهای خود را به خارج از کشور منتقل و در کشورهای بلوک شرق ساکن کرد . یکی از کار های عمده آنها از آن سال ها تا سال ۵۷ اداره رادیو پیک ایران بود . اتفاقا در این دوره بیشترین کارهای نظری از موضع چپ که مخالف جریان جنبش مسلحانه درداخل ایران بود از سوی توده ای ها انجام می شد . علاوه برآن کسانی مانند احسان طبری، میزانی،اردشیر آوانسیان در زمینه تئوریک فعالیت داشتند.
🔸در آن دوره مخالفان حزب توده ، اعضای این حزب را به بی عملی متهم می کردند و در مقابل توده ای ها هم هرگونه عمل مسلحانه و برخورد خشونت آمیز با رژیم شاه را محکوم می کردند. استدلال های امروز آقای غنی نژاد اتفاقا شباهت عجیبی به استدلالات آن روز حزب توده دارد.از همین موضع بود که در داخل زندان تورج حیدری بیگوند ودوستانش از چریک های فدایی جدا شده و به حزب توده پیوستند. یعنی نقد کار مسلحانه و ضرورت تغییر استراتژی که امثال مسعود احمدزاده و پویان در سازمان چریک ها به آن پرداختند. در درون سازمان مجاهدین خلق هم با همین نگاه و سمت وسو بود که تقی شهرام به تجدید نظر در استراتژی سازمان پرداخت و تغییر مبانی سازمان و نفی مذهب و انتخاب مارکسیسم را مطرح ساخت.....
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/SeOXRg5i
#ایران_فردا
#امیر_طیرانی
#محمد_مصدق
#موسی_غنینژاد
#محمد_قوچانی
https://t.me/iranfardamag
🔷امیر طیرانی
@iranfardamag
✅بخش دوم :دکتر محمد مصدق
🔸در بخش پیش این نوشته به مطالب مطرح شده از سوی آقایان غنی نژاد و قوچانی درباره دکتر شریعتی درحد بضاعت پاسخ هایی داده شد . در آن مصاحبه علاوه بر شریعتی ، دکتر محمد مصدق و کودتای ۲۸ مرداد نیز هدف قرار داشتند و عامل موثر گرایش به چپ گرایی و عمل گرایی و پرهیز از تفکر به فضای بعد از کودتا نسبت داده شده بود .در این بخش هم مانند بخش اول تلاش می کنیم به برخی استنادات و استنتاجات نادرست آنها اشاره کنیم.
۱- آقای غنینژاد در ابتدای بحث خود به آسیب های فضای باز سیاسی بعد از شهریور ۱۳۲۰ اشاره کرده و دهه ۱۳۲۰ را زمان شکل گیری دو اندیشه مخرب در ایران معرفی می کند.: اول ناسیونالیسم رمانتیک وارداتی از غرب ودوم قوت گرفتن اندیشه چپ توده ای وکمونیستی.
▪️آقای غنی نژاد تعریفی از ناسیونالیسم رمانتیک به خواننده ارائه نمی کند ومشخص نمی کند تفاوت این نوع ناسیونالیسم که به نظر می رسد ایشان واضع آن اصطلاح هستند با ناسیونالیسم غیر رمانتیک، ناسیونالیسم واقع گرا و یا دیگر انواع دیگر ناسیونالیسم چیست وایشان که از این نوع ناسیونالیسم انتقاد می کنند و آن را آسیبی برای جامعه ایران می دانند نظرشان نسبت به سایر انواع ناسیونالیسم چیست. به عنوان مثال آیا ایشان ناسیونالیسم باستان گرای دوره رضاشاه را قبول دارند ؟
۲-ایشان در ادامه بحث پیرامون دلایل و عوامل تاثیرگذار در سرنوشت ایران به کودتای ۲۸ مرداد اشاره کرده و می گویند : " روشنفکران ومبارزان سیاسی مخالف شاه علت وقوع کودتای ۲۸ مرداد را بی عملی عنوان می کنند. از نظر اینان حزب توده که یک شاخه نظامی قوی بود( کذا فی الاصل) وطرفداران زیادی داشت و همچنین طرفداران مصدق ... به دلیل ابتلا به عارضه بی عملی در ۲۸ مرداد وارد عمل نشدند. روشنفکران معتقد بودند که این نیروها عمل را کنار گذاشته و مشغول تئوری بافی شده اند ." آیا ایشان معتقد هستند جز این بوده است؟ آیا شما کسی را می شناسید که معتقد باشد اگر همچون سی تیر ۱۳۳۱ مردم به خیابان ها می آمدند کودتاچیان شکست نمی خوردند ؟
🔸از این مقدمه نتیجه می گیرند که وارد عمل نشدن روشنفکران در برابر کودتا موجب شد تا بعد از کودتای ۲۸ مرداد ، کار فکری کنارگذاشته شده و نیروهای سیاسی فقط به مبارزه عملی با شاه اقدام کنند.
:" آنها (یعنی روشنفکران ) معتقد بودند که در نظریه و تئوری مشکل ندارند و همان جزوه استالین که همه مسائل اقتصاد و سیاسی و فلسفه را توضیح داده کافی است وهم اکنون وقت عمل آنهاست."
آقای غنی نژاد در اینجا مطلب را باز نکرده اند که مقصود ایشان از آنها کیست؟
▪️چنان که می دانیم بعد از کودتا دو گروه عمده یعنی حزب توده و نهضت مقاومت ملی در عرصه سیاسی ایران با رژیم کودتا به مقابله برخاستند. البته تا دوسال بعد از کودتا فداییان اسلام هم فعالیت داشتند. منظور از آنها قاعدتا نباید نهضت مقاومت ملی به رهبری آیت الله زنجانی و فداییان اسلام به رهبری سید مجتبی نواب صفوی باشد . می ماند حزب توده که خود ایشان به لحاظ سابقه اعتقادی خود بهتر از ما باید اطلاع داشته باشند که کار فکری می کرد یا نه ؟ ولی تا آنجا که می دانیم حزب توده به ویژه بعد از ضربات مهلکی که ازسوی فرمانداری نظامی بر آن وارد شد بیشتر نیروهای خود را به خارج از کشور منتقل و در کشورهای بلوک شرق ساکن کرد . یکی از کار های عمده آنها از آن سال ها تا سال ۵۷ اداره رادیو پیک ایران بود . اتفاقا در این دوره بیشترین کارهای نظری از موضع چپ که مخالف جریان جنبش مسلحانه درداخل ایران بود از سوی توده ای ها انجام می شد . علاوه برآن کسانی مانند احسان طبری، میزانی،اردشیر آوانسیان در زمینه تئوریک فعالیت داشتند.
🔸در آن دوره مخالفان حزب توده ، اعضای این حزب را به بی عملی متهم می کردند و در مقابل توده ای ها هم هرگونه عمل مسلحانه و برخورد خشونت آمیز با رژیم شاه را محکوم می کردند. استدلال های امروز آقای غنی نژاد اتفاقا شباهت عجیبی به استدلالات آن روز حزب توده دارد.از همین موضع بود که در داخل زندان تورج حیدری بیگوند ودوستانش از چریک های فدایی جدا شده و به حزب توده پیوستند. یعنی نقد کار مسلحانه و ضرورت تغییر استراتژی که امثال مسعود احمدزاده و پویان در سازمان چریک ها به آن پرداختند. در درون سازمان مجاهدین خلق هم با همین نگاه و سمت وسو بود که تقی شهرام به تجدید نظر در استراتژی سازمان پرداخت و تغییر مبانی سازمان و نفی مذهب و انتخاب مارکسیسم را مطرح ساخت.....
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/SeOXRg5i
#ایران_فردا
#امیر_طیرانی
#محمد_مصدق
#موسی_غنینژاد
#محمد_قوچانی
https://t.me/iranfardamag
🔴قاسم محبعلی در گفتگو با ایران فردا :
💠بازدارندگی در برابر قدرت های بزرگ بین المللی صرفا از طریق توان نظامی انجام نمی گیرد.
ایران نباید خود را در نوک پیکان منازعه قرار دهد
@iranfardamag
🔻ایران فردا - روح الله سوری: حوادث هفتم اکتبر سال گذشته صحنه سیاسی خاورمیانه را دچار تنش و بحرانی کم سابقه کرده است. دامنه این تنش اکنون به سطح خاورمیانه و از همه مهمتر به ایران رسیده و ایران و اسراییل را بطور مستقیم وارد رویارویی با یکدیگر نموده است. به نظر می رسد نتانیاهو بویژه پس از انجام عملیات انفجار پیجرهای اعضای حزب الله لبنان و هدف قرار دادن حسن نصرالله دبیر کل این حزب عزم خود را برای تغییر زمین جنگ به سمت ایران جزم کرده باشد و بر آن است تا بعد از تضعیف حداکثری بازوهای منطقه ای ایران، نقشه های خود را در مورد ایران به اجرا بگذارد. با توجه به شرایطی که اکنون ایران و کل منطقه با آن مواجه است برای بحث و تحلیل بیشتر این موضوع، ایران فردا مصاحبه ای را با قاسم محبعلی مدیر کل خاورمیانه و شمال افریقا و غرب اسیای وزارت خارجه ترتیب داده و نظرات این کارشناس سیاست خارجی را با مخاطبان خود به اشتراک گذاشته است. اقای محبعلی در این گفتگو بر این نکته تاکید دارد که مساله فلسطین در درجه اول یک مساله عربی و بین المللی است و به همین خاطر ضرورت دارد ایران در قبال آن سیاستی مطابق با منافع ملی اتخاذ نماید و به جای قرارگیری در نوک پیکان منازعه در کنار فلسطینی ها و اعراب باشد. محبعلی در بخش دیگری از صحبت های خود به این موضوع اشاره کرده است که جریان های مختلفی در منطقه وجود دارند که با اسراییل در کنار زدن ایران دارای منافع مشترک هستند. از نگاه این تحلیل گر سیاست خارجی، آنچه به بازدارندگی در برابر قدرت های بزرگ شکل می دهد صرفا از طریق سلاح و نیروی نظامی میسر نخواهد شد و همانطور که کشورهای عربی منطقه به دنبال توسعه و پیشرفت خود هستند ایران نیز باید این مساله را در اولویت های خود قرار دهد.🔺
*****
1️⃣ بسیاری این روزها عدم واکنش ج.ا.ا به اقدامات اسراییل و برداشت اسراییل از ناکافی بودن و ناکارامد بودن بازدارندگی ایران را دلیل اصلی رفتار کنونی اسراییل می دانند تا چه حد می توان استدلال کرد که چنین مساله ای در تصمیم گیری دولت اسراییل تاثیرگذار بوده است؟
▪️من فکر نمی کنم برداشت کسانی که این تصور را دارند درست باشد. اینکه ایران باید چه کاری انجام می داد. یعنی مثلا با شدت بیشتری می زد منظور از این شدت بیشتر چیست. اگر می توانند این را توضیح دهند شاید بعدش قضیه پاسخ دادن آسان تر باشد. چون اگر اسرائیل آسیب ببیند به همان مقدار و تهدید واکنش نشان می دهد. تجربه چند دهه اخیر نشان می دهد اسرائیل هیچ تهدید و اقدامی علیه خودش را بدون پاسخ نمی گذارد. از سوی دیگر اگر امنیت و موجودیت اسرائیل به خطر بیفتد واکنش غرب و به ویژه آمریکا را در بردارد. پس این تنها به دلیل بازدارندگی ایران نیست. مفهوم بازدارندگی باید درست تعریف شود. بازدارندگی در برابر اسرائیل یعنی بازدارندگی در برابر آمریکا. هزینه و امکانات بازدارندگی با توجه به توانایی و امکانات ایران غیر ممکن است به همین دلیل بعد از جنگ های شش روزه و اکتبر کشور بزرگی مانند مصر و سایر کشورهای عربی تصمیم گرفتند از درگیری نظامی با اسرائیل پرهیز کنند و منازعه با اسرائیل را به سطح خرد یعنی فلسطینی و چریکی تغییر دهند و به همین دلیل سازمان آزادی بخش نماینده مردم فلسطین مورد حمایت اتحادیه عرب و کشورهای عربی قرار گرفت و اعراب خودشان را از گردونه جنگ مستقیم با اسرائیل خارج کردند. این وظیفه را هم در حد فلسطینی ها تلقی کردند و حمایت سیاسی و به صورت غیر مستقیم حمایت مالی و نظامی را در دستور کار قرار دادند. که آن هم به نتیجه نرسید وعرفات هم به این نتیجه رسید که جنگ با اسرائیل دستاوردی ندارد پس به سمت صلح حرکت کرد چون فکر می کرد اسرائیل نه در جنگ بلکه در صلح شکست می خورد. تجربه غزه هم همین را نشان می دهد. اگر شرایط صلح وجود داشت فلسطین امکان توسعه نهادهای مدنی و حمایت جهانی را در اختیار داشت اما جنگ غزه این فرصت را به اسرائیل داد که این نهادها و حمایت بین المللی را در غزه از بین ببرد چرا که به نظر می رسد این نهادها فقط در زمان صلح شکل می گرفت امری که اسراییل خصوصا تندرو های حاکم بر آن از آن واهمه داشتند ....
🔹متن کامل:
https://cutt.ly/HePsVEOC
#ایران_فردا
#قاسم_محبعلی
#روحالله_سوری
#چگونگی_بازدارندگی
https://t.me/iranfardamag
💠بازدارندگی در برابر قدرت های بزرگ بین المللی صرفا از طریق توان نظامی انجام نمی گیرد.
ایران نباید خود را در نوک پیکان منازعه قرار دهد
@iranfardamag
🔻ایران فردا - روح الله سوری: حوادث هفتم اکتبر سال گذشته صحنه سیاسی خاورمیانه را دچار تنش و بحرانی کم سابقه کرده است. دامنه این تنش اکنون به سطح خاورمیانه و از همه مهمتر به ایران رسیده و ایران و اسراییل را بطور مستقیم وارد رویارویی با یکدیگر نموده است. به نظر می رسد نتانیاهو بویژه پس از انجام عملیات انفجار پیجرهای اعضای حزب الله لبنان و هدف قرار دادن حسن نصرالله دبیر کل این حزب عزم خود را برای تغییر زمین جنگ به سمت ایران جزم کرده باشد و بر آن است تا بعد از تضعیف حداکثری بازوهای منطقه ای ایران، نقشه های خود را در مورد ایران به اجرا بگذارد. با توجه به شرایطی که اکنون ایران و کل منطقه با آن مواجه است برای بحث و تحلیل بیشتر این موضوع، ایران فردا مصاحبه ای را با قاسم محبعلی مدیر کل خاورمیانه و شمال افریقا و غرب اسیای وزارت خارجه ترتیب داده و نظرات این کارشناس سیاست خارجی را با مخاطبان خود به اشتراک گذاشته است. اقای محبعلی در این گفتگو بر این نکته تاکید دارد که مساله فلسطین در درجه اول یک مساله عربی و بین المللی است و به همین خاطر ضرورت دارد ایران در قبال آن سیاستی مطابق با منافع ملی اتخاذ نماید و به جای قرارگیری در نوک پیکان منازعه در کنار فلسطینی ها و اعراب باشد. محبعلی در بخش دیگری از صحبت های خود به این موضوع اشاره کرده است که جریان های مختلفی در منطقه وجود دارند که با اسراییل در کنار زدن ایران دارای منافع مشترک هستند. از نگاه این تحلیل گر سیاست خارجی، آنچه به بازدارندگی در برابر قدرت های بزرگ شکل می دهد صرفا از طریق سلاح و نیروی نظامی میسر نخواهد شد و همانطور که کشورهای عربی منطقه به دنبال توسعه و پیشرفت خود هستند ایران نیز باید این مساله را در اولویت های خود قرار دهد.🔺
*****
1️⃣ بسیاری این روزها عدم واکنش ج.ا.ا به اقدامات اسراییل و برداشت اسراییل از ناکافی بودن و ناکارامد بودن بازدارندگی ایران را دلیل اصلی رفتار کنونی اسراییل می دانند تا چه حد می توان استدلال کرد که چنین مساله ای در تصمیم گیری دولت اسراییل تاثیرگذار بوده است؟
▪️من فکر نمی کنم برداشت کسانی که این تصور را دارند درست باشد. اینکه ایران باید چه کاری انجام می داد. یعنی مثلا با شدت بیشتری می زد منظور از این شدت بیشتر چیست. اگر می توانند این را توضیح دهند شاید بعدش قضیه پاسخ دادن آسان تر باشد. چون اگر اسرائیل آسیب ببیند به همان مقدار و تهدید واکنش نشان می دهد. تجربه چند دهه اخیر نشان می دهد اسرائیل هیچ تهدید و اقدامی علیه خودش را بدون پاسخ نمی گذارد. از سوی دیگر اگر امنیت و موجودیت اسرائیل به خطر بیفتد واکنش غرب و به ویژه آمریکا را در بردارد. پس این تنها به دلیل بازدارندگی ایران نیست. مفهوم بازدارندگی باید درست تعریف شود. بازدارندگی در برابر اسرائیل یعنی بازدارندگی در برابر آمریکا. هزینه و امکانات بازدارندگی با توجه به توانایی و امکانات ایران غیر ممکن است به همین دلیل بعد از جنگ های شش روزه و اکتبر کشور بزرگی مانند مصر و سایر کشورهای عربی تصمیم گرفتند از درگیری نظامی با اسرائیل پرهیز کنند و منازعه با اسرائیل را به سطح خرد یعنی فلسطینی و چریکی تغییر دهند و به همین دلیل سازمان آزادی بخش نماینده مردم فلسطین مورد حمایت اتحادیه عرب و کشورهای عربی قرار گرفت و اعراب خودشان را از گردونه جنگ مستقیم با اسرائیل خارج کردند. این وظیفه را هم در حد فلسطینی ها تلقی کردند و حمایت سیاسی و به صورت غیر مستقیم حمایت مالی و نظامی را در دستور کار قرار دادند. که آن هم به نتیجه نرسید وعرفات هم به این نتیجه رسید که جنگ با اسرائیل دستاوردی ندارد پس به سمت صلح حرکت کرد چون فکر می کرد اسرائیل نه در جنگ بلکه در صلح شکست می خورد. تجربه غزه هم همین را نشان می دهد. اگر شرایط صلح وجود داشت فلسطین امکان توسعه نهادهای مدنی و حمایت جهانی را در اختیار داشت اما جنگ غزه این فرصت را به اسرائیل داد که این نهادها و حمایت بین المللی را در غزه از بین ببرد چرا که به نظر می رسد این نهادها فقط در زمان صلح شکل می گرفت امری که اسراییل خصوصا تندرو های حاکم بر آن از آن واهمه داشتند ....
🔹متن کامل:
https://cutt.ly/HePsVEOC
#ایران_فردا
#قاسم_محبعلی
#روحالله_سوری
#چگونگی_بازدارندگی
https://t.me/iranfardamag
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴۸ اكتبر پس از وداع چه: فلسفه در انداختن، بی«فلسفیدن»
به مناسبت ۵۷ امین سالگرد شهادت چهگوارا
🔷هدی صابر
@iranfardamag
كمتر از چهاردهه با همه بضاعت و قد و قامت وَجدانه زیستن، با آرمان هم آغوشیدن، از این كوه و آن جنگل در پی مفربودن، نیارامیدن و آب خوش ننوشیدن، شبزندهداشتن، خواب جوابكردن، موسیقیا در دل و سرود بر لب زَمزمیدن، رمز و راز با داس ماه و طلایه شید در میان نهادن، با شاخ و برگ درختان گشن سخن گشودن، در مسیر رهایی نوع بشر و به قصد آیندهداری دختر بچگان و پسركان با همه هستی رزمیدن، در قدرت اطراق نكردن و در مقام و موضع چادر نزدن، از همه امكانات جهان یك كتابچه و یك مداد، و یك تفنگ برگرفتن، همه و همه تا هشتم اكتبر ۱۹۶۷ یكسو و بیش از چهار دهه حیاتورزی بیجسم و جان، غایبنبودن و پرتوافكندن، روح سبكبال در این سوی و آن كوی به پروازكشاندن، در گوشها نجواكردن، آینده را آذین بستن، با نسلهای پس از خود زیستن و بر قاب دیوارها و پهنه پیراهنهاشان تصویر درانداختن، امید افشاندن، بشارت پاشیدن و محترم بودن برای هم دوست هم دشمن، از نهم اكتبر آن سال تا این هنگام....
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/fePAnrf3
#چهگوارا
به مناسبت ۵۷ امین سالگرد شهادت چهگوارا
🔷هدی صابر
@iranfardamag
كمتر از چهاردهه با همه بضاعت و قد و قامت وَجدانه زیستن، با آرمان هم آغوشیدن، از این كوه و آن جنگل در پی مفربودن، نیارامیدن و آب خوش ننوشیدن، شبزندهداشتن، خواب جوابكردن، موسیقیا در دل و سرود بر لب زَمزمیدن، رمز و راز با داس ماه و طلایه شید در میان نهادن، با شاخ و برگ درختان گشن سخن گشودن، در مسیر رهایی نوع بشر و به قصد آیندهداری دختر بچگان و پسركان با همه هستی رزمیدن، در قدرت اطراق نكردن و در مقام و موضع چادر نزدن، از همه امكانات جهان یك كتابچه و یك مداد، و یك تفنگ برگرفتن، همه و همه تا هشتم اكتبر ۱۹۶۷ یكسو و بیش از چهار دهه حیاتورزی بیجسم و جان، غایبنبودن و پرتوافكندن، روح سبكبال در این سوی و آن كوی به پروازكشاندن، در گوشها نجواكردن، آینده را آذین بستن، با نسلهای پس از خود زیستن و بر قاب دیوارها و پهنه پیراهنهاشان تصویر درانداختن، امید افشاندن، بشارت پاشیدن و محترم بودن برای هم دوست هم دشمن، از نهم اكتبر آن سال تا این هنگام....
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/fePAnrf3
#چهگوارا
🔴زندگی به مثابه سعی!
🔹دربارهی پروین بختیارنژاد
🔶سوسن شریعتی
▪️بازنشر از ایران فردا به مناسبت ششمین سالگرد درگذشت
@iranfardamag
🔸صحبت کردن از هم نسلیها از وظایف مهم ما است؛ همنسلیهایی که زندگیهاشان خود یک اثر است. اقلیت حاشیهنشینی که ترجیح دادند از حاشیه به متن نگاه کنند؛ نسلی که با انکارِ واقعیت سعی کرد حقیقتِ خود را ابداع کند و امروزه اتهامش این است که ایدهآلیست بود و آرمانگرا.
این نسل سه مشخصه داشت:
الف: خروج کردن؛ قهرمانان کوچک و دنکیشوتهای بزرگ
🔹تمام کسانی که به یُمن دعوت و وسوسه خواندن یکی دو کتاب، از خانه به خیابان پرتاب شدند؛ به تعبیری از بهشت بیخبری هبوط کردند و آگاهیشان از آنان یک «نه»ی بزرگ ساخت، قهرمانان کوچک و دُن کیشوتهای بزرگی بودند که با مطالعهی کتابهایی از صمد و شریعتی دعوت به خروج را پذیرفتند. شدند یکسری «بچه پررو»یی که میپرسد و قادر است اعتراض کند؛ نوجوانانی که خیلی زود پیشتاز شدند.
پروین بختیار نژاد دانشآموز پیشتازی است که با گذراندن تجربهی انقلاب میبیند که میتوان به متولیان قدرت تذکر داد. شریعتی است که این اعتماد بهنفس را برای رویارویی با واقعیت در نزد مخاطب جوانش ایجاد میکند.اما دراولین تجربهی نه گفتن و خروج، که بسیاری در راه آن باز پروین توانست از این ابتلا سر بلند بیرون بیاد.
ب: تمامیتخواهی و مجبور به انتخاب در واقعیتی به نام زندگی
🔸سعی میان صفا و مروه ایدهآل و امر واقع دومین مشخصه نسلی بود که هم این را میخواست و هم آن را. با این همه، هم اکنونی که نامش واقعیت شد، او را مدام مجبور به انتخاب میکرد. همه چیز را با هم و در آنِ واحد خواستن را نیز شریعتی به ما آموخت. و البته مجبور به منطق فدا و ایثار؛ از یکی به نفع دیگری کنار کشیدن؛ این را فدای آن کردن. میان بقا و تلاش برای حفظ ارزشهایی که مبتنی بود بر نخواستن و نداشتن. همه میدانیم که بسیاری مجبور شدند به قیمت پشت کردن به ارزشها و امیدهایشان موفقیت را انتخاب کنند.
پروین جوان پس از تجربه زندان، ازدواج و تجربهی مادری حال در دههی ۶۰ و ۷۰ با ابتلایی به نام زندگی چه میکند؟ محروم از کار، مجبور به گذران مادی زندگی علیرغم محروم ماندن از حقوق اجتماعی اولیه، تربیت فرزندان در تنهایی. همه تلاشش این است که به نام واقعیتگرایی به محتومیت واقعیت تن ندهد و این پرسش که چگونه میتوان آرمانخواه ماند و در عینحال، با واقعیت جور دیگری بازی کرد؟ همین تمامخواهی و سماجت بر تداوم آن است که زمینه را برای کشف اشکال دیگر مقاومت در برابر واقعیت و چهرههای متعددش فراهم میکند و آدمهایی مثل پروین را به میدانهای دیگر مبارزه میکشاند و آن میدان اجتماعی است.
ج- کشف اشکال جدید مقاومت در برابر امر واقع: ابداع خویشتن!
🔹تجربه زندگی و در عین حال امر موجود را کافی ندانستن، اگرچه نفسگیر است اما اسباب «کسی شدن» را فراهم میکند و میدان را خالی نمیگذارد و آن دختر جوان پیشتاز انقلابی و مبارز سیاسی دهه ۶۰ را آرام آرام به حوزههای دیگر پرداختن به اجتماع میکشاند. در دههی ۸۰ روزنامهنگار میشود، پژوهشگر حوزه زنان و فعال مدنی. پرسشگری از امر کلانی به نام قدرت سیاسی را این بار با همان شعارِ «کوچک زیباست» که مشخصهی دهه ۸۰ بود، با پیگیری خُرده پروندههای اجتماعی، صدای خاموشان و... ادامه میدهد. این بار جستجو برای ایجاد تغییر نه الزاماً در رویارویی مستقیم و صرفاً سیاسی با واقعیت، بلکه از طریق کشف و فهم واقعیتی که بدان دچاریم و اتخاذ روشهای آلترناتیو ممکن میگردد....
▪️متن کامل:
https://cutt.ly/TePHFOEJ
#ایران_فردا
#سوسن_شریعتی
#پروین_بختیارنژاد
#ششمین_سالگرد
http://t.me/iranfardamag
🔹دربارهی پروین بختیارنژاد
🔶سوسن شریعتی
▪️بازنشر از ایران فردا به مناسبت ششمین سالگرد درگذشت
@iranfardamag
🔸صحبت کردن از هم نسلیها از وظایف مهم ما است؛ همنسلیهایی که زندگیهاشان خود یک اثر است. اقلیت حاشیهنشینی که ترجیح دادند از حاشیه به متن نگاه کنند؛ نسلی که با انکارِ واقعیت سعی کرد حقیقتِ خود را ابداع کند و امروزه اتهامش این است که ایدهآلیست بود و آرمانگرا.
این نسل سه مشخصه داشت:
الف: خروج کردن؛ قهرمانان کوچک و دنکیشوتهای بزرگ
🔹تمام کسانی که به یُمن دعوت و وسوسه خواندن یکی دو کتاب، از خانه به خیابان پرتاب شدند؛ به تعبیری از بهشت بیخبری هبوط کردند و آگاهیشان از آنان یک «نه»ی بزرگ ساخت، قهرمانان کوچک و دُن کیشوتهای بزرگی بودند که با مطالعهی کتابهایی از صمد و شریعتی دعوت به خروج را پذیرفتند. شدند یکسری «بچه پررو»یی که میپرسد و قادر است اعتراض کند؛ نوجوانانی که خیلی زود پیشتاز شدند.
پروین بختیار نژاد دانشآموز پیشتازی است که با گذراندن تجربهی انقلاب میبیند که میتوان به متولیان قدرت تذکر داد. شریعتی است که این اعتماد بهنفس را برای رویارویی با واقعیت در نزد مخاطب جوانش ایجاد میکند.اما دراولین تجربهی نه گفتن و خروج، که بسیاری در راه آن باز پروین توانست از این ابتلا سر بلند بیرون بیاد.
ب: تمامیتخواهی و مجبور به انتخاب در واقعیتی به نام زندگی
🔸سعی میان صفا و مروه ایدهآل و امر واقع دومین مشخصه نسلی بود که هم این را میخواست و هم آن را. با این همه، هم اکنونی که نامش واقعیت شد، او را مدام مجبور به انتخاب میکرد. همه چیز را با هم و در آنِ واحد خواستن را نیز شریعتی به ما آموخت. و البته مجبور به منطق فدا و ایثار؛ از یکی به نفع دیگری کنار کشیدن؛ این را فدای آن کردن. میان بقا و تلاش برای حفظ ارزشهایی که مبتنی بود بر نخواستن و نداشتن. همه میدانیم که بسیاری مجبور شدند به قیمت پشت کردن به ارزشها و امیدهایشان موفقیت را انتخاب کنند.
پروین جوان پس از تجربه زندان، ازدواج و تجربهی مادری حال در دههی ۶۰ و ۷۰ با ابتلایی به نام زندگی چه میکند؟ محروم از کار، مجبور به گذران مادی زندگی علیرغم محروم ماندن از حقوق اجتماعی اولیه، تربیت فرزندان در تنهایی. همه تلاشش این است که به نام واقعیتگرایی به محتومیت واقعیت تن ندهد و این پرسش که چگونه میتوان آرمانخواه ماند و در عینحال، با واقعیت جور دیگری بازی کرد؟ همین تمامخواهی و سماجت بر تداوم آن است که زمینه را برای کشف اشکال دیگر مقاومت در برابر واقعیت و چهرههای متعددش فراهم میکند و آدمهایی مثل پروین را به میدانهای دیگر مبارزه میکشاند و آن میدان اجتماعی است.
ج- کشف اشکال جدید مقاومت در برابر امر واقع: ابداع خویشتن!
🔹تجربه زندگی و در عین حال امر موجود را کافی ندانستن، اگرچه نفسگیر است اما اسباب «کسی شدن» را فراهم میکند و میدان را خالی نمیگذارد و آن دختر جوان پیشتاز انقلابی و مبارز سیاسی دهه ۶۰ را آرام آرام به حوزههای دیگر پرداختن به اجتماع میکشاند. در دههی ۸۰ روزنامهنگار میشود، پژوهشگر حوزه زنان و فعال مدنی. پرسشگری از امر کلانی به نام قدرت سیاسی را این بار با همان شعارِ «کوچک زیباست» که مشخصهی دهه ۸۰ بود، با پیگیری خُرده پروندههای اجتماعی، صدای خاموشان و... ادامه میدهد. این بار جستجو برای ایجاد تغییر نه الزاماً در رویارویی مستقیم و صرفاً سیاسی با واقعیت، بلکه از طریق کشف و فهم واقعیتی که بدان دچاریم و اتخاذ روشهای آلترناتیو ممکن میگردد....
▪️متن کامل:
https://cutt.ly/TePHFOEJ
#ایران_فردا
#سوسن_شریعتی
#پروین_بختیارنژاد
#ششمین_سالگرد
http://t.me/iranfardamag
🔴 مصدق بدون نفت (۴)
🔸دکتر رسول رئیس جعفری
@iranfardamag
قسمت چهارم: مصدق، یک مرجع علمی
🔹مصدق در ۱۲۹۳ از پایان نامهاش با عنوان «وصیت در حقوق اسلام- مذهب شیعه» دفاع کرد. بحثهایی از آن را هم مطرح کردیم. این پایان نامه دو مرتبه در ایران در سالهای در ۱۳۰۲ و ۱۳۷۷ ترجمه شده است. این پایاننامه یک آدم معروف و مشهور از رجال ایران است. یک نفر ۱۱۰ سال پیش پایاننامهای نوشته و آن را مخفی نکرده است.
🔸این اولین پایان نامه دکترای حقوق بوده در دورهای که بیش از ۹۵ درصد مردم کشور مطلقاً بیسواد بودهاند. به هر حال مصدق در ۱۲۹۳ به عنوان نخستین دکترای حقوق از سوئیس به ایران برمیگردد. یکی از دلایلی که او از مستوفیگری خراسان استعفا داد ادامه تحصیل او بوده است و میخواست در مدرسه حقوق و علوم سیاسی تحصیل کند. این مدرسه بعداً تبدیل به دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران میشود.
🔹او وقتی از سوئیس با مدرک دکترای حقوق برمیگردد در این جا مشغول به تدریس میشود و در سه نوبت در زمان های مختلف، کتابهای کتابخانه خود را به این دانشکده اهدا میکند. یک مرتبهاش وقتی است که از سوئیس برمیگردد. مرتبه دوم در ۱۳۲۰ و مرتبه بعدی وقتی نخست وزیر بوده است. این کتابهایی که این دوره اهدا میکند بسیاریاش نسخ خطی و چاپی هم بوده است. یک رندی هم در این اهدای کتابها دارد و میگوید من چون فعالیت سیاسی جدی میکردم همیشه در مظان اتهام بودم و برای اینکه گزکی دست اینها ندم این کتابها را اهدا کردم تا در خانه چیزی نباشد که کسی نتواند تفتیش کند یا علیه من اعلام جرم کند. این داستان این کتابهاست.
🔸مصدق وقتی به ایران بازگشت از سوی ولی الله نصر پدر سید حسین نصر دعوت به تدریس در مدرسه علوم سیاسی شد. بیشترین مشغلهاش هم همین کارهای تدریس اش بود و برای ساماندهی تدریس سه کتاب در ۱۲۹۳ و ۱۲۹۴ منتشر میکند. با بررسی موضوع، محتوا و چاپ کتابها، می توان تا حدودی جهت گیری های اقتصادی و سیاسی مصدق در آینده را پیشبینی کرد و نشان میدهد او چه دغدغهای داشته و به لحاظ علمی به چه اموری میپردازد.
🔹نخستین کتاب او «کاپیتولاسیون و ایران» است که در آبان ۱۲۹۳ چاپ میکند. کاپیتولاسیون از دوره قاجار مسئله جدی بوده و بسیاری از آزادی خواهان با این کاپیتولاسیون مشکل جدی داشتند و یک جور سرخوردگی ایجاد میکرده است. ما بعداً این داستان را در منشا اختلافات و شورشها میبینیم. به هر حال جامعه همیشه روی این موضوع حساس است و مصدق هم از منظر یک حقوق دادن و یک مشروطه خواه روی آن حساس است. من بخشهایی از این کتاب را میخوانم. این کتاب در ۵ هزار نسخه منتشر شده است و مصدق روی جلد آن قید میکند طبع و نشر کتاب آزاد است و مجانی آن را توزیع میکند چون یک مسئله ملی و جدی است. این نشان میدهد چه قدر این موضوع برای او اهمیت دارد و از جیبش برای این کار هزینه میکند.....
🔻متن کامل:
https://B2n.ir/x71385
🔸دکتر رسول رئیس جعفری
@iranfardamag
قسمت چهارم: مصدق، یک مرجع علمی
🔹مصدق در ۱۲۹۳ از پایان نامهاش با عنوان «وصیت در حقوق اسلام- مذهب شیعه» دفاع کرد. بحثهایی از آن را هم مطرح کردیم. این پایان نامه دو مرتبه در ایران در سالهای در ۱۳۰۲ و ۱۳۷۷ ترجمه شده است. این پایاننامه یک آدم معروف و مشهور از رجال ایران است. یک نفر ۱۱۰ سال پیش پایاننامهای نوشته و آن را مخفی نکرده است.
🔸این اولین پایان نامه دکترای حقوق بوده در دورهای که بیش از ۹۵ درصد مردم کشور مطلقاً بیسواد بودهاند. به هر حال مصدق در ۱۲۹۳ به عنوان نخستین دکترای حقوق از سوئیس به ایران برمیگردد. یکی از دلایلی که او از مستوفیگری خراسان استعفا داد ادامه تحصیل او بوده است و میخواست در مدرسه حقوق و علوم سیاسی تحصیل کند. این مدرسه بعداً تبدیل به دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران میشود.
🔹او وقتی از سوئیس با مدرک دکترای حقوق برمیگردد در این جا مشغول به تدریس میشود و در سه نوبت در زمان های مختلف، کتابهای کتابخانه خود را به این دانشکده اهدا میکند. یک مرتبهاش وقتی است که از سوئیس برمیگردد. مرتبه دوم در ۱۳۲۰ و مرتبه بعدی وقتی نخست وزیر بوده است. این کتابهایی که این دوره اهدا میکند بسیاریاش نسخ خطی و چاپی هم بوده است. یک رندی هم در این اهدای کتابها دارد و میگوید من چون فعالیت سیاسی جدی میکردم همیشه در مظان اتهام بودم و برای اینکه گزکی دست اینها ندم این کتابها را اهدا کردم تا در خانه چیزی نباشد که کسی نتواند تفتیش کند یا علیه من اعلام جرم کند. این داستان این کتابهاست.
🔸مصدق وقتی به ایران بازگشت از سوی ولی الله نصر پدر سید حسین نصر دعوت به تدریس در مدرسه علوم سیاسی شد. بیشترین مشغلهاش هم همین کارهای تدریس اش بود و برای ساماندهی تدریس سه کتاب در ۱۲۹۳ و ۱۲۹۴ منتشر میکند. با بررسی موضوع، محتوا و چاپ کتابها، می توان تا حدودی جهت گیری های اقتصادی و سیاسی مصدق در آینده را پیشبینی کرد و نشان میدهد او چه دغدغهای داشته و به لحاظ علمی به چه اموری میپردازد.
🔹نخستین کتاب او «کاپیتولاسیون و ایران» است که در آبان ۱۲۹۳ چاپ میکند. کاپیتولاسیون از دوره قاجار مسئله جدی بوده و بسیاری از آزادی خواهان با این کاپیتولاسیون مشکل جدی داشتند و یک جور سرخوردگی ایجاد میکرده است. ما بعداً این داستان را در منشا اختلافات و شورشها میبینیم. به هر حال جامعه همیشه روی این موضوع حساس است و مصدق هم از منظر یک حقوق دادن و یک مشروطه خواه روی آن حساس است. من بخشهایی از این کتاب را میخوانم. این کتاب در ۵ هزار نسخه منتشر شده است و مصدق روی جلد آن قید میکند طبع و نشر کتاب آزاد است و مجانی آن را توزیع میکند چون یک مسئله ملی و جدی است. این نشان میدهد چه قدر این موضوع برای او اهمیت دارد و از جیبش برای این کار هزینه میکند.....
🔻متن کامل:
https://B2n.ir/x71385
@iranfardamag
▪️ به نام خدا
▪️ جناب آقای مهندس فرید طاهری، جناب آقای مهندس محمد توسلی
▪️ درگذشت جناب آقای مهندس علی اکبر طاهری قزوینی را خدمت شما و خانواده محترم طاهری قزوینی و توسلی تسلیت عرض می کنیم .
▪️ آن مرحوم عمری را در راه اعتلای دین و سرزمین گذرانید و با کوله باری از تلاش و دستاورد اینک به دیدار حق و یاران خود نائل شده است .
▪️ از خداوند باری تعالی برای آن درگذشته رحمت و آمرزش و برای شما و وابستگان صبر و بردباری آرزومندیم .
▪️ ایران فردا
۲۱ مهر ۱۴۰۳
#تسلیت
#ایران_فردا
#فرید_طاهریقزوینی
http://t.me/iranfardamag
▪️ به نام خدا
▪️ جناب آقای مهندس فرید طاهری، جناب آقای مهندس محمد توسلی
▪️ درگذشت جناب آقای مهندس علی اکبر طاهری قزوینی را خدمت شما و خانواده محترم طاهری قزوینی و توسلی تسلیت عرض می کنیم .
▪️ آن مرحوم عمری را در راه اعتلای دین و سرزمین گذرانید و با کوله باری از تلاش و دستاورد اینک به دیدار حق و یاران خود نائل شده است .
▪️ از خداوند باری تعالی برای آن درگذشته رحمت و آمرزش و برای شما و وابستگان صبر و بردباری آرزومندیم .
▪️ ایران فردا
۲۱ مهر ۱۴۰۳
#تسلیت
#ایران_فردا
#فرید_طاهریقزوینی
http://t.me/iranfardamag
🔴دولت چهاردهم و سیاستگذاری آموزش عمومی در دهه اخیر:
تداوم تهیسازی*- بخش اول
🔷رضا امیدی
@iranfardamag
▪️حدود شش سال قبل در شهریور ۹۷ در موسسه دین و اقتصاد بحثی درباره «روند خصوصیسازی آموزش عمومی در ایران، گونههای آن و پیامدهایی که بر وضعیت نظام آموزش عمومی در ایران داشته است» ارائه کردم. حال بعد از شش سال می توان بررسی کرد در این فاصله یا از دو سه سال قبل آن یعنی یک دهه گذشته در فاصله سالهای ۹۳ تا ۱۴۰۳ چه وضعیتی بر نظام آموزش و پرورش ما گذشته است. آیا در مختصاتی که ما امروزه در شاخصهای مهم آموزش و پرورش داریم، تفاوتهایی با سال ۹۷ به وجود آمده؟ به همین دلیل تمرکز بحث امروز را بیشتر بر مقایسه این شاخصها و توضیح درباره سیاستهای این دوره گذاشتم. وقتی شاخصها را بررسی میکردم، متوجه شدم در حال حاضر در نقطهای ایستادهایم که بازگشت به شرایط سال ۹۶ و ۹۷ (که نسبت به همان هم نقد داشتیم) نیاز به برنامهریزیهای خیلی گسترده و منابع خیلی زیاد دارد و شاید حتی بتوانیم بگوییم چیزی در حد ناممکن است. آن روند با شتاب در حال طی شدن هست. من نقطه اتکا بحثم را بر مباحثی که امروزه در دنیا حول تقویت مدارس یا مسیرهای تقویت مدارس مطرح است میگذارم. امروزه در ایران هم، طی دو سه سال اخیر در مورد این موضوع بحث میشود و باید ببینیم که این مسیر تقویت مدارس از کجا میگذرد و مهمترین شاخصهای آن چه چیزهایی هستند و طی این شش هفت سالی که از آن صحبت میکنیم بهطور مشخص این شاخصها چه وضعیتی پیدا کردند. معمولاً سه محور جدی یا مسیر جدی وجود دارد که برای بهبود یا ارتقاء وضعیت مدارس در کشورها در مورد آنها بحث میشود، شامل:
- مورد وضعیت شاخصهای مرتبط به کلاس درس: مثلاً نسبت دانشآموز در هر کلاس، نسبت معلم به دانشآموز، در مقاطع مختلف ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم.
- بودجه آموزش و پرورش: اینکه در واقع دولت چه میزانی منابع را در آموزش عمومی صرف میکند و روند تأمین این منابع به چه صورت است. خانوادهها چه سهمی دارند، دولت چه سهمی دارد، و سایر بازیگران چه سهمی دارند که در اینجا من بیشتر تمرکزم را روی دولت و خانوادهها میگذارم.
- مورد ارتقای استانداردهای معلمی و کیفیت معلمان: اینجا مسئله مهمی به نام نظام گزینش مطرح میشود.
🔸پرو از نمونههای موفقی است که درباره اصلاحات نظامهای آموزشی آن صحبت می شود. اخیراً بحثهایی از وزیر سابقشان که تحولاتی در آنجا ایجاد کرده بود به فارسی ترجمه شد. وی میگوید: «من موقعی که پذیرفتم وزیر آموزش و پرورش شوم، دو شرط گذاشتم؛ یکی اینکه باید بودجه آموزش و پرورش حداقل به سطح ۴ درصد GDP برسد؛ یعنی تقریباً حدود دو برابر شود و دوم اینکه هیچ مداخله سیاسی در گزینشهای معلمان و تعیین مدیران آموزش و پرورش نباشد». ما از این منظر باید ببینیم در این مسیرها یا در این دسته شاخصها چه وضعیتی را طی کردیم. ما یک دهه را بررسی میکنیم یعنی از سالهای ۹۳ تا ۱۴۰۲ که آخرین آماریست که در اختیار داریم؛ منتها بهصورت مشخص بعضی جاها اشاره میکنم به خود سال ۹۷-۹۶ و آن بحثهایی که در قبل داشتیم.
▪️بر اساس آمار تقریباً در اکثر شاخصهای مرتبط با کلاس درس، به علت انواع سیاستهایی که طی شده وضعیتمان بدتر از هم سال ۹۳ و هم سال ۹۶ است؛ در حوزه بودجه هم به همین صورت. برای مثال من در بحثهایی که داشتم از روند خصوصیسازی گفتم و اینکه چرا بهرغم اینکه در دنیا بعضی کشورهایی که اساساً مهد خصوصیسازیها یا گسترش اصطلاحاً مدارس غیردولتی بودند، از یک مقطعی شروع به بازبینی در اینگونه سیاستها کردند. اما ایران گسترش این مدارس را با انواعی از سیاستگذاریهای بعضاً اجباری یعنی اجبار کردن خانوادهها به سمت این نوع مدارس، همچنان ادامه میدهد....
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/IeATmBcy
#ایران_فردا
#رضا_امیدی
#سیاستگذاری_آموزش_عمومی_دولت_چهاردهم
http://t.me/iranfardamag
تداوم تهیسازی*- بخش اول
🔷رضا امیدی
@iranfardamag
▪️حدود شش سال قبل در شهریور ۹۷ در موسسه دین و اقتصاد بحثی درباره «روند خصوصیسازی آموزش عمومی در ایران، گونههای آن و پیامدهایی که بر وضعیت نظام آموزش عمومی در ایران داشته است» ارائه کردم. حال بعد از شش سال می توان بررسی کرد در این فاصله یا از دو سه سال قبل آن یعنی یک دهه گذشته در فاصله سالهای ۹۳ تا ۱۴۰۳ چه وضعیتی بر نظام آموزش و پرورش ما گذشته است. آیا در مختصاتی که ما امروزه در شاخصهای مهم آموزش و پرورش داریم، تفاوتهایی با سال ۹۷ به وجود آمده؟ به همین دلیل تمرکز بحث امروز را بیشتر بر مقایسه این شاخصها و توضیح درباره سیاستهای این دوره گذاشتم. وقتی شاخصها را بررسی میکردم، متوجه شدم در حال حاضر در نقطهای ایستادهایم که بازگشت به شرایط سال ۹۶ و ۹۷ (که نسبت به همان هم نقد داشتیم) نیاز به برنامهریزیهای خیلی گسترده و منابع خیلی زیاد دارد و شاید حتی بتوانیم بگوییم چیزی در حد ناممکن است. آن روند با شتاب در حال طی شدن هست. من نقطه اتکا بحثم را بر مباحثی که امروزه در دنیا حول تقویت مدارس یا مسیرهای تقویت مدارس مطرح است میگذارم. امروزه در ایران هم، طی دو سه سال اخیر در مورد این موضوع بحث میشود و باید ببینیم که این مسیر تقویت مدارس از کجا میگذرد و مهمترین شاخصهای آن چه چیزهایی هستند و طی این شش هفت سالی که از آن صحبت میکنیم بهطور مشخص این شاخصها چه وضعیتی پیدا کردند. معمولاً سه محور جدی یا مسیر جدی وجود دارد که برای بهبود یا ارتقاء وضعیت مدارس در کشورها در مورد آنها بحث میشود، شامل:
- مورد وضعیت شاخصهای مرتبط به کلاس درس: مثلاً نسبت دانشآموز در هر کلاس، نسبت معلم به دانشآموز، در مقاطع مختلف ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم.
- بودجه آموزش و پرورش: اینکه در واقع دولت چه میزانی منابع را در آموزش عمومی صرف میکند و روند تأمین این منابع به چه صورت است. خانوادهها چه سهمی دارند، دولت چه سهمی دارد، و سایر بازیگران چه سهمی دارند که در اینجا من بیشتر تمرکزم را روی دولت و خانوادهها میگذارم.
- مورد ارتقای استانداردهای معلمی و کیفیت معلمان: اینجا مسئله مهمی به نام نظام گزینش مطرح میشود.
🔸پرو از نمونههای موفقی است که درباره اصلاحات نظامهای آموزشی آن صحبت می شود. اخیراً بحثهایی از وزیر سابقشان که تحولاتی در آنجا ایجاد کرده بود به فارسی ترجمه شد. وی میگوید: «من موقعی که پذیرفتم وزیر آموزش و پرورش شوم، دو شرط گذاشتم؛ یکی اینکه باید بودجه آموزش و پرورش حداقل به سطح ۴ درصد GDP برسد؛ یعنی تقریباً حدود دو برابر شود و دوم اینکه هیچ مداخله سیاسی در گزینشهای معلمان و تعیین مدیران آموزش و پرورش نباشد». ما از این منظر باید ببینیم در این مسیرها یا در این دسته شاخصها چه وضعیتی را طی کردیم. ما یک دهه را بررسی میکنیم یعنی از سالهای ۹۳ تا ۱۴۰۲ که آخرین آماریست که در اختیار داریم؛ منتها بهصورت مشخص بعضی جاها اشاره میکنم به خود سال ۹۷-۹۶ و آن بحثهایی که در قبل داشتیم.
▪️بر اساس آمار تقریباً در اکثر شاخصهای مرتبط با کلاس درس، به علت انواع سیاستهایی که طی شده وضعیتمان بدتر از هم سال ۹۳ و هم سال ۹۶ است؛ در حوزه بودجه هم به همین صورت. برای مثال من در بحثهایی که داشتم از روند خصوصیسازی گفتم و اینکه چرا بهرغم اینکه در دنیا بعضی کشورهایی که اساساً مهد خصوصیسازیها یا گسترش اصطلاحاً مدارس غیردولتی بودند، از یک مقطعی شروع به بازبینی در اینگونه سیاستها کردند. اما ایران گسترش این مدارس را با انواعی از سیاستگذاریهای بعضاً اجباری یعنی اجبار کردن خانوادهها به سمت این نوع مدارس، همچنان ادامه میدهد....
🔻متن کامل:
https://cutt.ly/IeATmBcy
#ایران_فردا
#رضا_امیدی
#سیاستگذاری_آموزش_عمومی_دولت_چهاردهم
http://t.me/iranfardamag