🔴 تغییر اساسی یا تغییر غیر اساسی
🔷 سعید مدنی
@iranfardamag
🔻به گفته تقی رستموندی، معاون وزیر کشور و رئیس سازمان امور اجتماعی شاخصهای مختلف نشان میدهد که «میل به ایجاد تغییرات اساسی در کشور در حال افزایش است». در این اظهار نظر که احتمالا حاصل پیمایشی ملی است مفهوم تغییرات اساسی از اهمیت بسیار برخوردار است. بر این اساس تلاش می شود دیدگاهها درباره ابعاد تغییر مورد نیاز برای خروج جامعه ایران از بحران های کنونی به اختصار توضیح داده شود و وجه تمایز تغییرات اساسی و غیر اساسی یا سطحی روشن شود. فارغ از برخی نظرات حاشیه ای که به اختصار به آن اشاره خواهد شد سالها است در میان صاحب نظران و فعالان سیاسی و اجتماعی دو دیدگاه کاملا متفاوت نسبت به بحران ها و مسایل و مشکلات کنونی جامعه ایران و راه خروج از آنها وجود دارد.
▪️ دیدگاه اول با وجود آنکه وجود فهرست بالا و بلند مسایل و بحران های کنونی از جمله فقر، نابرابری ، فساد و ناکارآمدی را انکار نمی کند معتقد است علت یا علل وضعیت موجود را باید در مدیریت نظام در ساختار کنونی جستجو کرد . از این منظر گویی ملت ایران در اتومبیلی با موتور و شاسی و ترمز سالم سوار شده اما راننده فاقد مهارت رانندگی است. بنا براین اگر راننده ناشی جای خود را به راننده صاحب تجربه دهد جامعه ایران به سلامت به مقصد توسعه و رفاه و استقلال و آزادی خواهد رسید. صاحبان این دیدگاه راه برون رفت از بحران های کنونی را در تلاش برای انتخاب افراد مناسب در قوای مجریه و مقننه می دانند و در نهایت معتقدند خطای سایر نهادها از جمله نهاد رهبری و قوه قضاییه را نیز می توان به واسطه همین منتخبان دو قوه مجریه و مقننه کاهش داد یا اصلاح کرد. استراتژی حاکم بر این دیدگاه « تغییر مدیریت ساختار» بدون تغییر ساختار است. اصلاح طلبان از سال 1376 چنین استرتژی ای را در پیش گرفتند. این استراتژی به جهات مختلفی مورد نقد قرار گرفته است که از جمله عبارت است از :
1️⃣ ابعاد بحران های کنونی فراتر از اختیارات و مسئولیت های دو قوه مجریه و مقننه است. مثلا سیاست خارجی هیچگاه در وزارت امور خارجه تعیین نمی شود یا سیاست های اقتصادی دولت حتی در صورتی که رسما توسط دولت منتخب تعیین شود تنها کمتر از 50 درصد نهادهای اقتصادی را تحت پوشش قرار می دهد و نهادها و موسسات بزرگ دیگری مثل صدها موسسه اقتصادی وابسته به نهادهای نظامی و امنیتی یا بنیاد مستضعفان سیاست هایی مستقل از دولت را دنبال خواهند کرد و دولت کمترین نظارتی بر آنها ندارد.
2️⃣ انتخاب مدیران نالایق در نهادهای انتخابی محصول کار کرد ساختاری است که در آن ساز و کار انتخابات تعیین شده است. بنا براین هر گونه تلاش برای انتخاب افراد شایسته برای مدیریت نهادهای انتخابی توسط ساختار کنترل و هدایت می شود.
3️⃣ مهمترین کارکرد هر ساختار توزیع قدرت و ثروت است. تغییر موازنه قدرت در ساختار برای باز توزیع ثروت و قدرت توسط خرده سیستم ها ممکن نیست. بنابراین رییس جمهور یا رییس قوه مقننه منتخب حتی در صورت برخورداری از شجاعت و جسارت لازم، هرگز قادر نخواهند بود قدرت و ثروت را باز توزیع کنند . آنها محکوم به پذیرش سهمی از قدرت و ثروت هستند که ساختار برای آنها در نظر گرفته است.
🔻 بر اساس دیدگاه دوم بحران های کنونی، به ویژه بحران های مشروعیت، مشارکت، توزیع، نفوذ و هویت محصول ساختار کنونی هستند. از این منظر گویی ملت ایران سوار بر اتومبیلی با شاسی، موتور، ترمز معیوب به سوی دره ای عمیق حرکت میکند. تلاش برای انتخاب راننده ای ماهر برای پیش بردن چنین اتومبیلی ممکن است کمک کند تا ملت ایران دیرتر به دره سقوط کند یا در فقر و فلاکت بایستد اما مانع سقوط به دره نخواهد شد. این اتومبیل حتی با راننده حرفه ای هم جامعه ایران را به مقصد توسعه و دمکراسی نمیرساند. بنا براین برای رسیدن به مقصد ناچار به تعمیرات اساسی اتومبیل هستیم. تعمیر اتومبیل یعنی تعمیر یا اصلاح ساختار و اصلاح ساختار یعنی تغییر قوانین، مناسبات و رویه هایی که موجب شده نهادهای مختلف درون ساختارپی در پی تصمیمات نادرست و غلط گیرند که در نهایت به کهکشانی از بحران ها منجر شده و نهایتا بحران بحران ها یا بحران بنیادین را شکل داده است. از این رو دل بستن به خروجی های عادلانه، دمکراتیک، توسعه گرایانه از ساختاری که اساسا نشان داده فاقد استعداد های اینچنین است خطای بزرگی است. خطای بزرگتر آن است که تصور شود با اعزام برخی افراد شایسته درون ساختار می توان برای تغییر یا اصلاح آن یا حداقل ممانعت از اتخاذ تصمیمات نادرست کمتر، تلاش کرد.....
متن کامل :
https://bit.ly/3nzF9oN
#سعید_مدنی
#اصلاح_ساختار
#تقی_رستموندی
#بحرانهای_حاکمیت
#اصلاح_مدیریت_ساختار
https://t.me/iranfardamag
🔷 سعید مدنی
@iranfardamag
🔻به گفته تقی رستموندی، معاون وزیر کشور و رئیس سازمان امور اجتماعی شاخصهای مختلف نشان میدهد که «میل به ایجاد تغییرات اساسی در کشور در حال افزایش است». در این اظهار نظر که احتمالا حاصل پیمایشی ملی است مفهوم تغییرات اساسی از اهمیت بسیار برخوردار است. بر این اساس تلاش می شود دیدگاهها درباره ابعاد تغییر مورد نیاز برای خروج جامعه ایران از بحران های کنونی به اختصار توضیح داده شود و وجه تمایز تغییرات اساسی و غیر اساسی یا سطحی روشن شود. فارغ از برخی نظرات حاشیه ای که به اختصار به آن اشاره خواهد شد سالها است در میان صاحب نظران و فعالان سیاسی و اجتماعی دو دیدگاه کاملا متفاوت نسبت به بحران ها و مسایل و مشکلات کنونی جامعه ایران و راه خروج از آنها وجود دارد.
▪️ دیدگاه اول با وجود آنکه وجود فهرست بالا و بلند مسایل و بحران های کنونی از جمله فقر، نابرابری ، فساد و ناکارآمدی را انکار نمی کند معتقد است علت یا علل وضعیت موجود را باید در مدیریت نظام در ساختار کنونی جستجو کرد . از این منظر گویی ملت ایران در اتومبیلی با موتور و شاسی و ترمز سالم سوار شده اما راننده فاقد مهارت رانندگی است. بنا براین اگر راننده ناشی جای خود را به راننده صاحب تجربه دهد جامعه ایران به سلامت به مقصد توسعه و رفاه و استقلال و آزادی خواهد رسید. صاحبان این دیدگاه راه برون رفت از بحران های کنونی را در تلاش برای انتخاب افراد مناسب در قوای مجریه و مقننه می دانند و در نهایت معتقدند خطای سایر نهادها از جمله نهاد رهبری و قوه قضاییه را نیز می توان به واسطه همین منتخبان دو قوه مجریه و مقننه کاهش داد یا اصلاح کرد. استراتژی حاکم بر این دیدگاه « تغییر مدیریت ساختار» بدون تغییر ساختار است. اصلاح طلبان از سال 1376 چنین استرتژی ای را در پیش گرفتند. این استراتژی به جهات مختلفی مورد نقد قرار گرفته است که از جمله عبارت است از :
1️⃣ ابعاد بحران های کنونی فراتر از اختیارات و مسئولیت های دو قوه مجریه و مقننه است. مثلا سیاست خارجی هیچگاه در وزارت امور خارجه تعیین نمی شود یا سیاست های اقتصادی دولت حتی در صورتی که رسما توسط دولت منتخب تعیین شود تنها کمتر از 50 درصد نهادهای اقتصادی را تحت پوشش قرار می دهد و نهادها و موسسات بزرگ دیگری مثل صدها موسسه اقتصادی وابسته به نهادهای نظامی و امنیتی یا بنیاد مستضعفان سیاست هایی مستقل از دولت را دنبال خواهند کرد و دولت کمترین نظارتی بر آنها ندارد.
2️⃣ انتخاب مدیران نالایق در نهادهای انتخابی محصول کار کرد ساختاری است که در آن ساز و کار انتخابات تعیین شده است. بنا براین هر گونه تلاش برای انتخاب افراد شایسته برای مدیریت نهادهای انتخابی توسط ساختار کنترل و هدایت می شود.
3️⃣ مهمترین کارکرد هر ساختار توزیع قدرت و ثروت است. تغییر موازنه قدرت در ساختار برای باز توزیع ثروت و قدرت توسط خرده سیستم ها ممکن نیست. بنابراین رییس جمهور یا رییس قوه مقننه منتخب حتی در صورت برخورداری از شجاعت و جسارت لازم، هرگز قادر نخواهند بود قدرت و ثروت را باز توزیع کنند . آنها محکوم به پذیرش سهمی از قدرت و ثروت هستند که ساختار برای آنها در نظر گرفته است.
🔻 بر اساس دیدگاه دوم بحران های کنونی، به ویژه بحران های مشروعیت، مشارکت، توزیع، نفوذ و هویت محصول ساختار کنونی هستند. از این منظر گویی ملت ایران سوار بر اتومبیلی با شاسی، موتور، ترمز معیوب به سوی دره ای عمیق حرکت میکند. تلاش برای انتخاب راننده ای ماهر برای پیش بردن چنین اتومبیلی ممکن است کمک کند تا ملت ایران دیرتر به دره سقوط کند یا در فقر و فلاکت بایستد اما مانع سقوط به دره نخواهد شد. این اتومبیل حتی با راننده حرفه ای هم جامعه ایران را به مقصد توسعه و دمکراسی نمیرساند. بنا براین برای رسیدن به مقصد ناچار به تعمیرات اساسی اتومبیل هستیم. تعمیر اتومبیل یعنی تعمیر یا اصلاح ساختار و اصلاح ساختار یعنی تغییر قوانین، مناسبات و رویه هایی که موجب شده نهادهای مختلف درون ساختارپی در پی تصمیمات نادرست و غلط گیرند که در نهایت به کهکشانی از بحران ها منجر شده و نهایتا بحران بحران ها یا بحران بنیادین را شکل داده است. از این رو دل بستن به خروجی های عادلانه، دمکراتیک، توسعه گرایانه از ساختاری که اساسا نشان داده فاقد استعداد های اینچنین است خطای بزرگی است. خطای بزرگتر آن است که تصور شود با اعزام برخی افراد شایسته درون ساختار می توان برای تغییر یا اصلاح آن یا حداقل ممانعت از اتخاذ تصمیمات نادرست کمتر، تلاش کرد.....
متن کامل :
https://bit.ly/3nzF9oN
#سعید_مدنی
#اصلاح_ساختار
#تقی_رستموندی
#بحرانهای_حاکمیت
#اصلاح_مدیریت_ساختار
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 تغییر اساسی یا تغییر غیر اساسی
🔷 سعید مدنی @iranfardamag 🔻به گفته تقی رستموندی، معاون وزیر کشور و رئیس سازمان امور اجتماعی شاخصهای مختلف نشان میدهد که «میل به ایجاد تغییرات اساسی در کشور در حال افزایش است». در این اظهار نظر که احتمالا حاصل پیمایشی ملی است مفهوم تغییرات اساسی از اهمیت…