یکی رود بد پهن در شوشتر
که ماهی نکردی بروبر گذر
برانوش را گفت گر هندسی
پلی ساز آنجا چنانچون رسی
که ما بازگردیم و آن پل به جای
بماند به دانایی رهنمای
به رش کرده بالای این پل هزار
بخواهی ز گنج آنچ آید به کار
تو از دانشی فیلسوفان روم
فراز آر چندی بران مرز و بوم
چو این پل برآید سوی خان خویش
برو تازیان باش مهمان خویش
#فردوسی
نصب سردیس فردوسی بزرگ به کوشش بنیاد فردوسی مشهد در شهرستان تاریخی شوشتر در کنار پل سد شادروان که به بوستان فردوسی نامگذاری گردید.
پل شادروان قدیمی ترین پل جهان است که در دوره شاپور اول ساسانی ساخته شده است.
این پل شکوه تمدن و مهندسی #آریایی ها در عهد باستان است.
#خوزستان
#شوشتر
#ساسانیان
@iran_khouzestan
که ماهی نکردی بروبر گذر
برانوش را گفت گر هندسی
پلی ساز آنجا چنانچون رسی
که ما بازگردیم و آن پل به جای
بماند به دانایی رهنمای
به رش کرده بالای این پل هزار
بخواهی ز گنج آنچ آید به کار
تو از دانشی فیلسوفان روم
فراز آر چندی بران مرز و بوم
چو این پل برآید سوی خان خویش
برو تازیان باش مهمان خویش
#فردوسی
نصب سردیس فردوسی بزرگ به کوشش بنیاد فردوسی مشهد در شهرستان تاریخی شوشتر در کنار پل سد شادروان که به بوستان فردوسی نامگذاری گردید.
پل شادروان قدیمی ترین پل جهان است که در دوره شاپور اول ساسانی ساخته شده است.
این پل شکوه تمدن و مهندسی #آریایی ها در عهد باستان است.
#خوزستان
#شوشتر
#ساسانیان
@iran_khouzestan
ادوارد بایلز کاول:
اوگوست امپراتور روم گفته است من شهر روم را با آجر به دست آوردم و با مرمر به جا گذاردم. #فردوسی کشورش را فاقد ادبیات دید و در مقابل منظومهای از خود باقی گذاشت که همهٔ شاعران پس از او، فقط توانستند از او تقلید کنند. اما هیچکدام نتوانستند بر او برتری یابند. ابیات کتاب در ترکیب و ساخت، به نهایت درجه خوشآهنگ است و هرگز با تعبیرات نامطبوع و اصطلاحات نامأنوس آمیخته نیست و کلمات شدیداللحن در آن راه ندارد؛ از آغاز تا پایان مانند صدای امواج یک رود روان ملایم، فوقالعاده دلچسب و خوشآهنگ و با هماهنگی دلپذیری جریان دارد و هر یک از ابیات نظیر صدای دلنواز جریان آب به به حس شنوایی، لذت تازهای میبخشد؛ و گویی ما در کرانهای ایستاده و با دید حیرت به جهانی از احساس و اندیشه و عمل مینگریم که خود آن جهان برای همیشه از میان رفته و در زیر خاک خوابیده است، اما کاخها و قهرمانان آن مانند دریاچهٔ سحرآمیز الفلیله در زیر به طور مبهم به نظر میرسند.
#شاهنامه
@shahnamehpajohan
@iran_khouzestan
اوگوست امپراتور روم گفته است من شهر روم را با آجر به دست آوردم و با مرمر به جا گذاردم. #فردوسی کشورش را فاقد ادبیات دید و در مقابل منظومهای از خود باقی گذاشت که همهٔ شاعران پس از او، فقط توانستند از او تقلید کنند. اما هیچکدام نتوانستند بر او برتری یابند. ابیات کتاب در ترکیب و ساخت، به نهایت درجه خوشآهنگ است و هرگز با تعبیرات نامطبوع و اصطلاحات نامأنوس آمیخته نیست و کلمات شدیداللحن در آن راه ندارد؛ از آغاز تا پایان مانند صدای امواج یک رود روان ملایم، فوقالعاده دلچسب و خوشآهنگ و با هماهنگی دلپذیری جریان دارد و هر یک از ابیات نظیر صدای دلنواز جریان آب به به حس شنوایی، لذت تازهای میبخشد؛ و گویی ما در کرانهای ایستاده و با دید حیرت به جهانی از احساس و اندیشه و عمل مینگریم که خود آن جهان برای همیشه از میان رفته و در زیر خاک خوابیده است، اما کاخها و قهرمانان آن مانند دریاچهٔ سحرآمیز الفلیله در زیر به طور مبهم به نظر میرسند.
#شاهنامه
@shahnamehpajohan
@iran_khouzestan
توییت جالب استاد جواد رنجبر درخشیلر که مصداق بارز ایران امروز است و کفتارهایی که منتظر بزنگاهی هستند تا این کشور را تکه تکه کنند.
اما مگر این کفتارها از تاریخ و گذشته درس می گیرند.
"در #شاهنامه #فردوسی یک پیام روشن وجود دارد. #ایران همیشه پایدار بوده اما دشمنان ایران همواره تغییر کرده اند. هر دشمنی خود را مهم ترین و نابودکننده ایران تلقی کرده اما در نهایت خود نابود شده و ایران باقی مانده."
@iran_khouzestan
اما مگر این کفتارها از تاریخ و گذشته درس می گیرند.
"در #شاهنامه #فردوسی یک پیام روشن وجود دارد. #ایران همیشه پایدار بوده اما دشمنان ایران همواره تغییر کرده اند. هر دشمنی خود را مهم ترین و نابودکننده ایران تلقی کرده اما در نهایت خود نابود شده و ایران باقی مانده."
@iran_khouzestan
اگر بخواهیم نگاهی گذرا به سیر تاریخی هویت ایرانی بیاندازیم، می توان گفت مفهوم تاریخی #هویت_ایرانی در نهضت های قومی، سیاسی، دینی دوره ساسانی شکل گرفت و در دوران اسلامی با فراز و نشیب هایی پایدار ماند و در عصر #صفوی تولدی دیگر یافت و در آخر در عصر جدید به صورت هویت ملی متجلی شد.
#جواد_طباطبایی هویت ایرانی را سه اقلیم وجودی زمان، مکان و بازیگر واقعه تاریخی می داند و با طرح این مسائل و بر اساس ایده کنش و واکنش بین آگاهی قومی و خودآگاهی ملی، هویت ایرانی را در مکانی به نام ایران زمین و در بستر زمانی تاریخ و در دوران قدیم و جدید مطرح می نماید که در دوره #باستان، بازیگر آن واقعه زمانی پادشاه دادگر و مقتدر خردورز و دارای فره ایزدی (اندیشه ایرانشهری) است.
در دوره ای دیگر سلسله های ایرانی تبار، زمانی دیگر #فردوسی با خردنامه حماسی خود و در برهه ای دیگر #حافظ با اشعار عارفانه اش به لسان غیب تداوم گر هویت ایرانی تبدیل می شوند.
جامعه ایرانی در طول تاریخ پر فراز و نشیب خود همواره دارای هویت دینی نیز بوده است. اولین پادشاهی بزرگ که در فلات ایران شکل می گیرد به ۲۵۰۰ سال قبل بر می گردد، که #کوروش بنیان گذار آن از وجهه ای کاملا مذهبی برخوردار می باشد. نقش مذهبی کوروش که در نقوش برجسته سنگی #پاسارگاد به خوبی به چشم می خورد تا جایی است که برخی از نویسندگان او را #ذوالقرنین می نامند.
باری تاریخ یک کشور به معنای هویت آن کشور است که اگر فراموش شود آن کشور رو به تباهی می رود و هزاران بار تاریخ ترکانِ مغول تکرار می شود.
افتخار ما ایرانیان، تاریخمان است که اگر کوچکترین خدشه ای به آن وارد شود خطرات زیادی را به همراه خود خواهد داشت. همانطور که از تمدن بزرگ #مصر یک نام "الدول العربی مصر" به جای مانده و مردمی با این سابقه باید به عربی صحبت کنند ولی یک #زبان_ملی نداشته باشند. اما #ایران با داشتن افرادی مانند فرزانه توس فردوسی بزرگ، #سعدی و حافظ #زبان_فارسی خود را نگه داشته و با افتخار می تواند بگوید که هنوز فرهنگ و هویت ایرانی زنده است. از تمدن های باستانی جهان تنها ایران توانسته است روی هویت اصلی خود بماند "چون خدای ایران هنوز با ایران است".
آذر اردکانی
ماهنامه قلمیاران
@iran_khouzestan
#جواد_طباطبایی هویت ایرانی را سه اقلیم وجودی زمان، مکان و بازیگر واقعه تاریخی می داند و با طرح این مسائل و بر اساس ایده کنش و واکنش بین آگاهی قومی و خودآگاهی ملی، هویت ایرانی را در مکانی به نام ایران زمین و در بستر زمانی تاریخ و در دوران قدیم و جدید مطرح می نماید که در دوره #باستان، بازیگر آن واقعه زمانی پادشاه دادگر و مقتدر خردورز و دارای فره ایزدی (اندیشه ایرانشهری) است.
در دوره ای دیگر سلسله های ایرانی تبار، زمانی دیگر #فردوسی با خردنامه حماسی خود و در برهه ای دیگر #حافظ با اشعار عارفانه اش به لسان غیب تداوم گر هویت ایرانی تبدیل می شوند.
جامعه ایرانی در طول تاریخ پر فراز و نشیب خود همواره دارای هویت دینی نیز بوده است. اولین پادشاهی بزرگ که در فلات ایران شکل می گیرد به ۲۵۰۰ سال قبل بر می گردد، که #کوروش بنیان گذار آن از وجهه ای کاملا مذهبی برخوردار می باشد. نقش مذهبی کوروش که در نقوش برجسته سنگی #پاسارگاد به خوبی به چشم می خورد تا جایی است که برخی از نویسندگان او را #ذوالقرنین می نامند.
باری تاریخ یک کشور به معنای هویت آن کشور است که اگر فراموش شود آن کشور رو به تباهی می رود و هزاران بار تاریخ ترکانِ مغول تکرار می شود.
افتخار ما ایرانیان، تاریخمان است که اگر کوچکترین خدشه ای به آن وارد شود خطرات زیادی را به همراه خود خواهد داشت. همانطور که از تمدن بزرگ #مصر یک نام "الدول العربی مصر" به جای مانده و مردمی با این سابقه باید به عربی صحبت کنند ولی یک #زبان_ملی نداشته باشند. اما #ایران با داشتن افرادی مانند فرزانه توس فردوسی بزرگ، #سعدی و حافظ #زبان_فارسی خود را نگه داشته و با افتخار می تواند بگوید که هنوز فرهنگ و هویت ایرانی زنده است. از تمدن های باستانی جهان تنها ایران توانسته است روی هویت اصلی خود بماند "چون خدای ایران هنوز با ایران است".
آذر اردکانی
ماهنامه قلمیاران
@iran_khouzestan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شب اورمزد آمد و ماه دی
ز گفتن بیاسای و بردار می
#فردوسی
جشن #شب_چله بر همه مردمان پهنه ایران بزرگ خجسته و شاد باد
#ایرانشهر
#ایران_بزرگ_فرهنگی
@iran_khouzestan
ز گفتن بیاسای و بردار می
#فردوسی
جشن #شب_چله بر همه مردمان پهنه ایران بزرگ خجسته و شاد باد
#ایرانشهر
#ایران_بزرگ_فرهنگی
@iran_khouzestan
ز یاقوت مر تخت را پایه بود
که تخت کیان بود و پرمایه بود
یک ایوان همه جامهٔ رود و می
بیاورده از پارس و اهواز و ری
#فردوسی
یکی از زیبایی های اهواز تندیس فردوسی بزرگ در این شهر است.
@iran_khouzestan
که تخت کیان بود و پرمایه بود
یک ایوان همه جامهٔ رود و می
بیاورده از پارس و اهواز و ری
#فردوسی
یکی از زیبایی های اهواز تندیس فردوسی بزرگ در این شهر است.
@iran_khouzestan
استان خوزستان تا 21 اسفند بیشترین مقاله را در سومین جشنواره ملی فردوسی داشته است.
پس از خوزستان استانهای آذربایجان شرقی و البرز قرار دارند.
جشنواره ملی #فردوسی زیر نظر وزارت آموزش و پرورش برگزار می شود.
پ. ن: #شاهنامه از دیرباز در بین مردم #خوزستان جایگاه ویژه ای داشته و دارد.
@iran_khouzestan
پس از خوزستان استانهای آذربایجان شرقی و البرز قرار دارند.
جشنواره ملی #فردوسی زیر نظر وزارت آموزش و پرورش برگزار می شود.
پ. ن: #شاهنامه از دیرباز در بین مردم #خوزستان جایگاه ویژه ای داشته و دارد.
@iran_khouzestan
#جواد_طباطبایی :
فردوسی سرشت آرمانی آیین شهریاری ایران را بازسازی کرده است
پیش از من برخی از محققان به وجوهی از اندیشه ایرانشهری اشاره هایی آورده بودند. به عنوان مثال من شما را به کتاب کمابیش ناشناخته ای از ولفگانگ کناوت ارجاع می دهم که این تاریخ نویس آلمانی با همکاری دانشمند پهلوی دان ایرانی سیف الدین نجم آبادی حدود چهل سال پیش به آلمانی نوشته و نجم آبادی نیز آن را به فارسی ترجمه کرده است.
اساس این کتاب رساله ای است که فیلسوف یونانی گزنفون درباره تربیت کورش نوشته، و نویسنده آلمانی مباحث آن را با منابع ایرانی به ویژه شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی مقایسه کرده و نشان داده است که فردوسی سرشت آرمانی آیین شهریاری ایران را بازسازی کرده است.
نکته مهم این کتاب تأکیدی است بر این که شاگرد سقراط و همشاگردی افلاطون، که بحران دموکراسی آتن را دیده بود، نظام آرمانی ایران را همچون بدیلی برای بحران نظام سیاسی آتن می دانسته است.
#شاهنامه
#فردوسی
@shahnamehpajohan
@iran_khouzestan
فردوسی سرشت آرمانی آیین شهریاری ایران را بازسازی کرده است
پیش از من برخی از محققان به وجوهی از اندیشه ایرانشهری اشاره هایی آورده بودند. به عنوان مثال من شما را به کتاب کمابیش ناشناخته ای از ولفگانگ کناوت ارجاع می دهم که این تاریخ نویس آلمانی با همکاری دانشمند پهلوی دان ایرانی سیف الدین نجم آبادی حدود چهل سال پیش به آلمانی نوشته و نجم آبادی نیز آن را به فارسی ترجمه کرده است.
اساس این کتاب رساله ای است که فیلسوف یونانی گزنفون درباره تربیت کورش نوشته، و نویسنده آلمانی مباحث آن را با منابع ایرانی به ویژه شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی مقایسه کرده و نشان داده است که فردوسی سرشت آرمانی آیین شهریاری ایران را بازسازی کرده است.
نکته مهم این کتاب تأکیدی است بر این که شاگرد سقراط و همشاگردی افلاطون، که بحران دموکراسی آتن را دیده بود، نظام آرمانی ایران را همچون بدیلی برای بحران نظام سیاسی آتن می دانسته است.
#شاهنامه
#فردوسی
@shahnamehpajohan
@iran_khouzestan
به مناسبت ۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت فردوسی
دانشگاه شهید چمران #اهواز برگزار می کند:
شب هایی با #شاهنامه فردوسی
پاسداشت ادب و #زبان_فارسی و بزرگداشت #فردوسی
بیست و پنجم، بیست و ششم، بیست و هفتم و بیست و هشتم اردیبهشت ۱۴۰۰
@iran_khouzestan
دانشگاه شهید چمران #اهواز برگزار می کند:
شب هایی با #شاهنامه فردوسی
پاسداشت ادب و #زبان_فارسی و بزرگداشت #فردوسی
بیست و پنجم، بیست و ششم، بیست و هفتم و بیست و هشتم اردیبهشت ۱۴۰۰
@iran_khouzestan
Forwarded from اتچ بات
روزی از محمد حسنین هیکل،
نویسنده مشهور مصری پرسیدند:
شما مصریان با آن پیشینه
درخشان فرهنگی، چه شد که
عرب زبان شدید؟!
گفت: ما عرب زبان شدیم
برای اینکه فردوسی نداشتیم ...
🔹تاریخ دقیق ملاقات جواهرکلام و هیکل به خاطرم نیست؛ ولی ظاهرا در سالهای دهه ۱۳۳۰ بود، زمانی که #جمال_عبدالناصر با ایران روابط خصمانه نداشت. در آن زمان شبهای جمعه در منزل مجلس روضهخوانی ترتیب میداد و همه حاضران، زن و مرد، جمع میشدند، سپس روضهخوان میآمد. پس از آن صحبتهای دوستانه شروع میشد، پارهای اوقات هم درویشی به نام مولوی با صدای خوش مثنوی میخواند.
🔹گاه و بیگاه که مرحوم صبحی مُهتدی میآمد، خواندن #مثنوی را او انجام میداد. به جز او شادروانان صادق سرمد، دکتر شعاعی، دکتر غیاثالدین جزایری، شهرآشوب شاعر و ترانهسرا و عدهای از هنرمندان و بسیاری از سرشناسان آن زمان نظیر عبدالرحمن فرامرزی میآمدند و از حاضران با چای و شیرینی و مکالمات دوستانه پذیرایی میشد.
🔹یک روز خبر دادند که این شب جمعه دکتر #حسنین_هیکل سردبیر روزنامه #مصری #الاهرام که به ایران آمده است، به منزل ما میآید. شب موعود فرا رسید، مهمانها همه آمدند و چشم به راه ورود حسنین هیکل شدند، تا اینکه خبر دادند مهمان محترم به اتفاق دو نفر دیگر رسیده است. پدر به احترام وی به سوی در ورودی منزل شتافت، من هم به دنبالش. مردی ظریف با چهرهای جذاب و خندان، شیکپوش و بسیار آراسته، همراه دو نفر دیگر، به محض مشاهده پدر، با لهجه عربی گفت: «سلام علیکم، احوال شما ای دوست.»
🔹مصافحه کردند، بعد همراهانش را معرفی کرد. آنگاه از همان آستان در، هر که را دید، با او سلام و علیک کرد و دست داد، بسیار خودمانی، فروتن، با حرکات و رفتاری موزون و موقر، به طوری که توجه هر کس را به خود جلب میکرد. به همین ترتیب خوش و بشکنان وارد اتاق پذیرایی شد. ظاهراً این بار دوم بود که با پدرم ملاقات میکرد؛ #فارسی را شکسته بسته و به لهجه #عربی حرف میزد؛ در همان آغاز صحبتش چند شعر هم از #سعدی خواند. پدر به او خوشامد گفت و با چای و قهوه از وی پذیرایی شد. آنگاه هیکل از جیب خود قوطی سیگار زیبایی درآورد، یک سیگار برگ از آن بیرون کشید و روشن کرد. بوی عطر ملایمی از دود سیگارش فضای اتاق را پر کرد. چند پک به سیگار زد. بعد خواهش کرد حاضران در مجلس را معرفی کنند تا او باب صحبت را با آنها باز کند.
🔹هیکل سخنان خود را به زحمت اول به فارسی میگفت و هنگامی که به اصطلاح عامیانه کم میآورد و گیر میکرد، به انگلیسی و عربی میگفت و بعد به چهره پدر نگاه میکرد که ترجمه کند. پدر هم پرسشهای حاضران را به عربی و انگلیسی برای او تشریح میکرد تا همه حاضران پرسش و پاسخها را خوب درک کرده باشند.
🔹هیکل شروع کرد به پرسش از آثار باستانی #ایران: #تخت_جمشید، #طاق_بستان، #شوش، کرمان، یزد و غیره. اظهار تمایل میکرد که بتواند با فراغ بال همه اینجاها را ببیند و خیلی هم از شکوه و جلال این آثار ستایش کرد. سپس به سراغ آثار باستانی مصر رفت و داد سخن میداد که:
ـ بله، اهرام مصر پنج هزار سال پیش ساخته شد، شاهکار علم و هنر و معماری است… الان با همه امکانات صنعتی نمیتوانند مانند آن را بسازند. ما پنج هزار سال پیش بیوسیله آن را ساختیم… درون آن سراسر اعجاب و شگفتی است… ما آثار با شکوهی داریم: دره شاهان، معبد ابوسمبل، … ما در آن دوران در علم پزشکی پیشرفتهای شگفتانگیزی داشتیم؛ جراحی مغز انجام میدادیم و…
🔹ظاهراً حرفهای هیکل به حاضران گران آمده بود. جوان روزنامهنگار سخنان او را قطع کرد و به پدر گفت: «استاد، آقا همه پیشرفتهای مصر باستان را به حساب خودشان میگذارد!» حاضران خندیدند و گفتند: «همین طور است، آن مصریها که #قبطی بودند.» پدر هم لبخندی زد و رو به هیکل گفت: «مولانا! پس شما با این همه پیشرفتها چطور شد که کلهم اجمعین #عرب شدید و زبان مادریتان عربی شد؟!»
🔹هیکل بدون کوچکترین درنگ پاسخ داد: «برای اینکه ما یکی مثل #فردوسی نداشتیم! … اگر ما هم مثل شما فردوسی داشتیم… الان زبان ما عربی نبود… فردوسی به شما زبان مادری، غرور ملی و همه چی داد… اگر او نبود… شما هم الان عرب بودید!»
🔹سکوتی سنگین و با شکوه بر مجلس حکمفرما شد و همه حاضران با چهرههای گشاده با تمجید و تحسین سراپای هیکل را برانداز میکردند. یکی از حضار طاقت نیاورده و گفت: احسنت، مرحبا!
باز سکوت برقرار شد. هیکل تبدیل شده بود به یک قهرمان باگذشت و بیطرف. سرانجام پدر سکوت را شکسته گفت: Tanks Your Excellency متشکرم عالیجناب» و به هیکل کرنش کرد. درحقیقت این تشکری بود از جانب همه حاضران در مجلس و حتی تمام #ملت_ایران.
✅ منبع: روزنامه اطلاعات
http://www.ettelaat.com/mobile/?p=52830&device=phone
@iran_khouzestan
نویسنده مشهور مصری پرسیدند:
شما مصریان با آن پیشینه
درخشان فرهنگی، چه شد که
عرب زبان شدید؟!
گفت: ما عرب زبان شدیم
برای اینکه فردوسی نداشتیم ...
🔹تاریخ دقیق ملاقات جواهرکلام و هیکل به خاطرم نیست؛ ولی ظاهرا در سالهای دهه ۱۳۳۰ بود، زمانی که #جمال_عبدالناصر با ایران روابط خصمانه نداشت. در آن زمان شبهای جمعه در منزل مجلس روضهخوانی ترتیب میداد و همه حاضران، زن و مرد، جمع میشدند، سپس روضهخوان میآمد. پس از آن صحبتهای دوستانه شروع میشد، پارهای اوقات هم درویشی به نام مولوی با صدای خوش مثنوی میخواند.
🔹گاه و بیگاه که مرحوم صبحی مُهتدی میآمد، خواندن #مثنوی را او انجام میداد. به جز او شادروانان صادق سرمد، دکتر شعاعی، دکتر غیاثالدین جزایری، شهرآشوب شاعر و ترانهسرا و عدهای از هنرمندان و بسیاری از سرشناسان آن زمان نظیر عبدالرحمن فرامرزی میآمدند و از حاضران با چای و شیرینی و مکالمات دوستانه پذیرایی میشد.
🔹یک روز خبر دادند که این شب جمعه دکتر #حسنین_هیکل سردبیر روزنامه #مصری #الاهرام که به ایران آمده است، به منزل ما میآید. شب موعود فرا رسید، مهمانها همه آمدند و چشم به راه ورود حسنین هیکل شدند، تا اینکه خبر دادند مهمان محترم به اتفاق دو نفر دیگر رسیده است. پدر به احترام وی به سوی در ورودی منزل شتافت، من هم به دنبالش. مردی ظریف با چهرهای جذاب و خندان، شیکپوش و بسیار آراسته، همراه دو نفر دیگر، به محض مشاهده پدر، با لهجه عربی گفت: «سلام علیکم، احوال شما ای دوست.»
🔹مصافحه کردند، بعد همراهانش را معرفی کرد. آنگاه از همان آستان در، هر که را دید، با او سلام و علیک کرد و دست داد، بسیار خودمانی، فروتن، با حرکات و رفتاری موزون و موقر، به طوری که توجه هر کس را به خود جلب میکرد. به همین ترتیب خوش و بشکنان وارد اتاق پذیرایی شد. ظاهراً این بار دوم بود که با پدرم ملاقات میکرد؛ #فارسی را شکسته بسته و به لهجه #عربی حرف میزد؛ در همان آغاز صحبتش چند شعر هم از #سعدی خواند. پدر به او خوشامد گفت و با چای و قهوه از وی پذیرایی شد. آنگاه هیکل از جیب خود قوطی سیگار زیبایی درآورد، یک سیگار برگ از آن بیرون کشید و روشن کرد. بوی عطر ملایمی از دود سیگارش فضای اتاق را پر کرد. چند پک به سیگار زد. بعد خواهش کرد حاضران در مجلس را معرفی کنند تا او باب صحبت را با آنها باز کند.
🔹هیکل سخنان خود را به زحمت اول به فارسی میگفت و هنگامی که به اصطلاح عامیانه کم میآورد و گیر میکرد، به انگلیسی و عربی میگفت و بعد به چهره پدر نگاه میکرد که ترجمه کند. پدر هم پرسشهای حاضران را به عربی و انگلیسی برای او تشریح میکرد تا همه حاضران پرسش و پاسخها را خوب درک کرده باشند.
🔹هیکل شروع کرد به پرسش از آثار باستانی #ایران: #تخت_جمشید، #طاق_بستان، #شوش، کرمان، یزد و غیره. اظهار تمایل میکرد که بتواند با فراغ بال همه اینجاها را ببیند و خیلی هم از شکوه و جلال این آثار ستایش کرد. سپس به سراغ آثار باستانی مصر رفت و داد سخن میداد که:
ـ بله، اهرام مصر پنج هزار سال پیش ساخته شد، شاهکار علم و هنر و معماری است… الان با همه امکانات صنعتی نمیتوانند مانند آن را بسازند. ما پنج هزار سال پیش بیوسیله آن را ساختیم… درون آن سراسر اعجاب و شگفتی است… ما آثار با شکوهی داریم: دره شاهان، معبد ابوسمبل، … ما در آن دوران در علم پزشکی پیشرفتهای شگفتانگیزی داشتیم؛ جراحی مغز انجام میدادیم و…
🔹ظاهراً حرفهای هیکل به حاضران گران آمده بود. جوان روزنامهنگار سخنان او را قطع کرد و به پدر گفت: «استاد، آقا همه پیشرفتهای مصر باستان را به حساب خودشان میگذارد!» حاضران خندیدند و گفتند: «همین طور است، آن مصریها که #قبطی بودند.» پدر هم لبخندی زد و رو به هیکل گفت: «مولانا! پس شما با این همه پیشرفتها چطور شد که کلهم اجمعین #عرب شدید و زبان مادریتان عربی شد؟!»
🔹هیکل بدون کوچکترین درنگ پاسخ داد: «برای اینکه ما یکی مثل #فردوسی نداشتیم! … اگر ما هم مثل شما فردوسی داشتیم… الان زبان ما عربی نبود… فردوسی به شما زبان مادری، غرور ملی و همه چی داد… اگر او نبود… شما هم الان عرب بودید!»
🔹سکوتی سنگین و با شکوه بر مجلس حکمفرما شد و همه حاضران با چهرههای گشاده با تمجید و تحسین سراپای هیکل را برانداز میکردند. یکی از حضار طاقت نیاورده و گفت: احسنت، مرحبا!
باز سکوت برقرار شد. هیکل تبدیل شده بود به یک قهرمان باگذشت و بیطرف. سرانجام پدر سکوت را شکسته گفت: Tanks Your Excellency متشکرم عالیجناب» و به هیکل کرنش کرد. درحقیقت این تشکری بود از جانب همه حاضران در مجلس و حتی تمام #ملت_ایران.
✅ منبع: روزنامه اطلاعات
http://www.ettelaat.com/mobile/?p=52830&device=phone
@iran_khouzestan
Telegram
attach 📎