Forwarded from علوم اجتماعی،مسائل روز
#فرهنگ همیشه وحشتناکترین چیز برای یک #دیکتاتور است زیرا مردمی که کتاب بخوانند هرگز برده نخواهند شد ...!!
#آنتونیو_لوبوآنتونس
👥علوم اجتماعی، مسائل روز👥
👉 @SOCIAL_SCIENCE
🌐 social-science.ir
#آنتونیو_لوبوآنتونس
👥علوم اجتماعی، مسائل روز👥
👉 @SOCIAL_SCIENCE
🌐 social-science.ir
Forwarded from عباس وریج کاظمی
علوم اجتماعی و« نقشههای از پیش تعیین شده»!
عباس کاظمی، جامعهشناس
@varijkazemi
🧊بعد از بازگشایی دانشگاهها، تنش میان دانشجویان با دانشگاه به موضوع مهمی در این روزها تبدیل شده است. مهم نیست داستان از کجا شروع شد مهم این است که معاون فرهنگی یک دانشگاه، داستان را از کجا شروع میکند:«دانشجوی خانمی که رنگ موهای خود را فیروزهای یا آبی میکند و موهای خود را از مقتعه بیرون میگذارد و از نشان دادن کارت دانشجویی خود امتناع میکند و قصد دارد به زور وارد دانشگاه شود، مشخص است در حال اجرا کردن نقشههایی از پیش تعیین شده است» ! در جایی دیگر، یکی از معلمهای مدرسه گزارش کرده است که« دانش آموزان دختر در یک مدرسه، به دلیل رنگ مو، برداشتن ابرو، استفاده از زیرورآلات و.. قوانین مدرسه را زیرپا میگذارند و مهمتر اینکه والدین با مدرسه همکاری نمیکنند». اینها تنها نمونههایی کوچک از تغییراتی است که دوران قرنطینه کرونا آنها را تشدید کرده است. دانشجویانی که دو سال از تحصیلشان گذشته اما هنوز دانشگاه را ندیدهاند و تازه به فضای دانشگاه و یا مدرسه پا میگذارند با ارزشهایی بزرگ شدند که حتی صرفا، تحت کنترل والدین هم نیستند. این دانش آموزان، ذیل نظام «جامعه پلتفرمی» رشد کردهاند. ارزشها، سبک زندگی، مد، امیال، شبکههای دوستی، حساسیتهای فرهنگی و اجتماعی، نظامهای تشویقی و...همه و همه درون شبکههای اجتماعی تعریف و تعیین شدهاند. این در حالیست که در دوران همهگیری کرونا، نظامهای آموزشی رسمی، نقش پرورشیخود را به کل از دست دادند و صرفا دلمشغول مسایل آموزشی شدند اما دانش آموزان بیکار ننشستند و هرچه بیشتر به گوشیهای هوشمند و تلبتهای خود وابسته شدند از سویی دیگر، وابستگی ارزشی بیشتری میان والدین و فرزندان( به دلیل مجاورت بیشتر) در طول دوره همهگیری ایجاد شده است.
✍آیا با پدیده تازهای روبرو هستیم؟ آیا منازعه جدید دانشجویان و دانش آموزان بر سر سبک زندگی قرار است مسئلهای مهم در دههی پیش رو باشد؟ زیرپاگذاشتن ارزشهای مدرسه و دانشگاه امری جدید نیست، هر نسلی قواعد خود را برای دستکاری و مناقشه با ارزشهای رسمی داشته است و این برای افرادی که بهطور مستمر، به تماشاگری جامعه مینشینند، داستانی تکراری است. واقعیت مهم، عدم همراهی دانش آموزان و دانشجویان با ارزشهای رسمی مدارس و دانشگاهها نیست مسئله این خواهد بود که والدین تا چه اندازه قرار است مدرسه را همراهی کنند؟ و آیا عدم همراهی والدین با سیاستهای تربیتی رسمی به خصومت میان دو نهاد خانواده و مدرسه دامن خواهد زد؟ و آیا جنگ فرهنگی به مرحله جدیدی وارد خواهد شد؟ پاسخ به این پرسشهای مهم آسان نیست اما در حد فرضیه میتوان گفت پس از همهگیری کرونا، افکار عمومی هرچه بیشتر در قابلیت نظام آموزشی تردید کرده است. از سویی دیگر، در طول چهل سال گذشته، در حالیکه والدین به لحاظ نسلی، تغییر کردهاند اما نهاد آموزش، تغییر محسوسی نداشته است! والدین دهه 60، علاقه به تکرار تجربیات زمان خود ندارند. این امر تنشها را بین والدین و مدرسه- و نه صرفا دانش آموزان- بیشتر خواهد کرد. @varijkazemi
🧊با این حال، در جامعهشناسی چیزی به اسم «نقشههای از پیش تعیین شده» وجود ندارد بلکه« نقشهها»، محصول عمل اجتماعی مدرسه یا دانشگاه، کردارهای معلمان و مدیران انضباطی، نظام ارزشی در خانه، گروههای متعدد دوستی دانش آموزان و دانشجویان، رسانههای قدیم و جدید، فشارهای ایدولوژیک دستگاههایفرهنگی، سیاستهای رسمی و غیررسمی بکارگرفته شده در جامعه و در مجموع، مواجهه فردی و ابتکاری کنشگر با همه این مولفههاست. نقشهها از پیش،تعیین نمیشوند بلکه در جریان اجتماعی ساخته و مصرف میشوند. مشقِ جامعه را مجموعهی متعددی از نیروهای انسانی و غیرانسانی تدوین میکنند. مدیران فرهنگی ابتدا باید بتوانند درک درستی از مسئله فرهنگی در یک نهاد آموزشی داشته باشند. جمله مشهوری است که میگوید: فهم مسئله نیمی از مسیر برای حل مسئله است. در این میان، یادمان باشد برخی اوقات، راه حلی جز انحلال خود مسئله، وجود ندارد. هماناندازه که دانشآموزان و دانشجویان باید متناسب با فضای آموزشی رفتار کنند، نهادهای آموزشی باید تکانی به خود بدهند و اندکی بیشتر خود را با شرایط در حال تغییر همراه کنند و مدیران فرهنگی نیز برحسب ضرورت، خود را با سازوکارهایی که جامعه با آن کار میکند آشنا سازند.
#اموزش #مدرسه #دانشگاه #فرهنگ #کرونا
https://t.me/Varijkazemi
عباس کاظمی، جامعهشناس
@varijkazemi
🧊بعد از بازگشایی دانشگاهها، تنش میان دانشجویان با دانشگاه به موضوع مهمی در این روزها تبدیل شده است. مهم نیست داستان از کجا شروع شد مهم این است که معاون فرهنگی یک دانشگاه، داستان را از کجا شروع میکند:«دانشجوی خانمی که رنگ موهای خود را فیروزهای یا آبی میکند و موهای خود را از مقتعه بیرون میگذارد و از نشان دادن کارت دانشجویی خود امتناع میکند و قصد دارد به زور وارد دانشگاه شود، مشخص است در حال اجرا کردن نقشههایی از پیش تعیین شده است» ! در جایی دیگر، یکی از معلمهای مدرسه گزارش کرده است که« دانش آموزان دختر در یک مدرسه، به دلیل رنگ مو، برداشتن ابرو، استفاده از زیرورآلات و.. قوانین مدرسه را زیرپا میگذارند و مهمتر اینکه والدین با مدرسه همکاری نمیکنند». اینها تنها نمونههایی کوچک از تغییراتی است که دوران قرنطینه کرونا آنها را تشدید کرده است. دانشجویانی که دو سال از تحصیلشان گذشته اما هنوز دانشگاه را ندیدهاند و تازه به فضای دانشگاه و یا مدرسه پا میگذارند با ارزشهایی بزرگ شدند که حتی صرفا، تحت کنترل والدین هم نیستند. این دانش آموزان، ذیل نظام «جامعه پلتفرمی» رشد کردهاند. ارزشها، سبک زندگی، مد، امیال، شبکههای دوستی، حساسیتهای فرهنگی و اجتماعی، نظامهای تشویقی و...همه و همه درون شبکههای اجتماعی تعریف و تعیین شدهاند. این در حالیست که در دوران همهگیری کرونا، نظامهای آموزشی رسمی، نقش پرورشیخود را به کل از دست دادند و صرفا دلمشغول مسایل آموزشی شدند اما دانش آموزان بیکار ننشستند و هرچه بیشتر به گوشیهای هوشمند و تلبتهای خود وابسته شدند از سویی دیگر، وابستگی ارزشی بیشتری میان والدین و فرزندان( به دلیل مجاورت بیشتر) در طول دوره همهگیری ایجاد شده است.
✍آیا با پدیده تازهای روبرو هستیم؟ آیا منازعه جدید دانشجویان و دانش آموزان بر سر سبک زندگی قرار است مسئلهای مهم در دههی پیش رو باشد؟ زیرپاگذاشتن ارزشهای مدرسه و دانشگاه امری جدید نیست، هر نسلی قواعد خود را برای دستکاری و مناقشه با ارزشهای رسمی داشته است و این برای افرادی که بهطور مستمر، به تماشاگری جامعه مینشینند، داستانی تکراری است. واقعیت مهم، عدم همراهی دانش آموزان و دانشجویان با ارزشهای رسمی مدارس و دانشگاهها نیست مسئله این خواهد بود که والدین تا چه اندازه قرار است مدرسه را همراهی کنند؟ و آیا عدم همراهی والدین با سیاستهای تربیتی رسمی به خصومت میان دو نهاد خانواده و مدرسه دامن خواهد زد؟ و آیا جنگ فرهنگی به مرحله جدیدی وارد خواهد شد؟ پاسخ به این پرسشهای مهم آسان نیست اما در حد فرضیه میتوان گفت پس از همهگیری کرونا، افکار عمومی هرچه بیشتر در قابلیت نظام آموزشی تردید کرده است. از سویی دیگر، در طول چهل سال گذشته، در حالیکه والدین به لحاظ نسلی، تغییر کردهاند اما نهاد آموزش، تغییر محسوسی نداشته است! والدین دهه 60، علاقه به تکرار تجربیات زمان خود ندارند. این امر تنشها را بین والدین و مدرسه- و نه صرفا دانش آموزان- بیشتر خواهد کرد. @varijkazemi
🧊با این حال، در جامعهشناسی چیزی به اسم «نقشههای از پیش تعیین شده» وجود ندارد بلکه« نقشهها»، محصول عمل اجتماعی مدرسه یا دانشگاه، کردارهای معلمان و مدیران انضباطی، نظام ارزشی در خانه، گروههای متعدد دوستی دانش آموزان و دانشجویان، رسانههای قدیم و جدید، فشارهای ایدولوژیک دستگاههایفرهنگی، سیاستهای رسمی و غیررسمی بکارگرفته شده در جامعه و در مجموع، مواجهه فردی و ابتکاری کنشگر با همه این مولفههاست. نقشهها از پیش،تعیین نمیشوند بلکه در جریان اجتماعی ساخته و مصرف میشوند. مشقِ جامعه را مجموعهی متعددی از نیروهای انسانی و غیرانسانی تدوین میکنند. مدیران فرهنگی ابتدا باید بتوانند درک درستی از مسئله فرهنگی در یک نهاد آموزشی داشته باشند. جمله مشهوری است که میگوید: فهم مسئله نیمی از مسیر برای حل مسئله است. در این میان، یادمان باشد برخی اوقات، راه حلی جز انحلال خود مسئله، وجود ندارد. هماناندازه که دانشآموزان و دانشجویان باید متناسب با فضای آموزشی رفتار کنند، نهادهای آموزشی باید تکانی به خود بدهند و اندکی بیشتر خود را با شرایط در حال تغییر همراه کنند و مدیران فرهنگی نیز برحسب ضرورت، خود را با سازوکارهایی که جامعه با آن کار میکند آشنا سازند.
#اموزش #مدرسه #دانشگاه #فرهنگ #کرونا
https://t.me/Varijkazemi
Telegram
عباس وریج کاظمی
عباس کاظمی هستم پژوهشگر حوزهٔ مطالعات فرهنگی. میتوانید با لینک زیر با من در تماس باشید
@Abbasvarijkazemi
@Abbasvarijkazemi
Forwarded from 🌍📚 باشگاه علوم انسانی 📚🌎
امروز ما در دوره ای از بربریت و انحطاط زندگی می کنیم. پشت دیوارها بربرهایی هستند که می خواهند ما را نابود کنند و در درون جامعه ما فرهنگی رو به انحطاط قرار دارد. ما فقط چیزی را به دست می آوریم که سزاوارش هستیم. انتقادهای بی رحمانه از غرب که چپهای دانشگاهی و نخبگان فرهنگی ما از دهه ۱۹۶۰ خود را درگیر آن کرده اند رقبای ما را جسارت می دهد و هم زمان اراده ما برای مقاومت را تحلیل می برد. پیامدهای این فرهنگ رقیب همه جا در اطراف ما دیده می شود، اما راه رویارویی با آن چندان روشن نیست. بقای اصول بنیادین فرهنگ غرب درباره آزادی بیان و آزادی تحقیق علمی تماما بسته به این است که آیا ما از آن درجه هوش برخوردار هستیم که ارزش واقعی آنها را درک کرده و آیا اراده این را داریم که با دشمنان این ارزش ها مقابله کنیم».
این بخشی از نوشته کیت ویندشاتل از کتاب لیبرالیسم محافظهکار دکتر مرتضی مردیهاست. به زبان ساده مراقب آنهایی باشید که علت بدبختی شما را به عاملی جز «خودتان» نسبت می دهند، اگر چیزی نشدهایم، شاید قرار نبوده چیزی بشویم.
🆔 @RahbordChannel
#استعمار
#امپریالیسم
#تاریخ
#فرهنگ
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from 🌍📚 باشگاه علوم انسانی 📚🌎
🧩 خیالپردازیهای بیمبنا که نقض اصول پایهای اقتصاد است شاید به کار حرفدرمانی بیاید، ولی بعید است روی زمین اثرات مثبتی ایجاد کند. به ویژه فقره الجزایر که زمانی در ایران کسانی نظیر علی شریعتی در شوق آن میسوختند و کتابهای فرانتس فانون را ترجمه میکردند عبرتآموز بود. بعد از حماسه استقلال و بیرون راندن فرانسویها این کشور غنی از نظر مواد معدنی و نفت و گاز اوضاع غمانگیزی داشت.
🇩🇿 توصیفی بهتر از گفته داریوش همایون فقید از اوضاع الجزایر ندیدم: برای بسیاری از چپگرایان ایرانی، الجزایر نقطه اوج آرزوهای انقلابی و سوسیالیستی است. پس از یک نبرد خونین ضداستعماری، الجزایر پیروزمند با منابع هنگفت کانی و کشاورزی و با سرزندگی انقلابی به ساختن یک جامعه سوسیالیستی پرداخت. کمتر از یک نسل پس از آن، کشوری که از نظر کشاورزی خودبسنده بود امروز ۷۰ درصد خواربارش را وارد میکند. در حالی که نیمی از جمعیت در روستاها بهسر میبرند تولید کشاورزی تنها هفت درصد تولید ناویژه ملی را تشکیل میدهد. بیشتر جوانان از روستاها به شهرها ریختهاند، همراه گروههای سنی دیگر، و خیل بیکاران زاغههای شهرهای بزرگ را پر کردهاند.
🏭 صدها کارخانه «سیاسی» که با پول دولت و بیتوجه به سودآوری برپا شدهاند با چیزی نزدیک به ۳۰ درصد ظرفیت کار میکنند. بیشتر نیروی کار، غیرماهر و گریزان از کار است. اما توصیف وی برای راه درست تصحیح اوضاع هم جالب است: البته اکنون الجزایریها رهبری تازهای دارند که میکوشد محتاطانه ندانمکاریهای ایدئولوژیک و احساساتی را در یک فضای سیاسی انباشته از شعارها تصحیح کند. در این باره این شوخی در الجزایر بر سر زبانهاست که راننده اتومبیل «شاذلی بنجدید»، رئیسجمهوری، از او میپرسد چه مسیری را برگزیند و پاسخ میشنود که علامت طرف چپ را بزند و از راست برود!. این گفته البته جدید نیست، ولی هنوز بعد از آن همه سال که به الجزایر مینگریم کشوری را میبینیم که بیش از ۹۰ درصد صادراتش نفت و گاز و فرآوردههای نفتی است، از بستهترین اقتصادهاست و با حدود ۴۰ میلیون جمعیت تولید سرانهای حدود چهار هزار دلار دارد. البته شاید این را هم بتوان به نفوذ ایدهها و عوامل بیگانه نسبت داد!
🥧 در مصاحبه با جریده وزین دنیای اقتصاد به مقوله پرمخاطره "وابستگی" پرداختم، عرض کردم: رویکرد مکتب وابستگی هدیهای از آسمان برای دولتهای کشورهای خامفروش و ثروتمند «جنوب» است. همیشه دشمنی خارجی برای توجیه ناکارآمدی وجود دارد و دست دولت را هم برای شکل دادن اجتماع و مداخله شدید در اقتصاد باز میگذارد. غریب نیست که خیلیها چنین نگاهی را بپسندند، به ویژه اگر نوعی بدبینی تاریخی نسبت به استعمار و قدرتهای بیگانه وجود داشته باشد. البته روشن است که بنا نیست نقش مداخلههای خارجی را ندیده بگیریم، مگر از به اصطلاح استعمارگر انتظاری جز استعمار و سلطهگری داریم؟
✍️ دکتر #امیرحسین_خالقی
🆔 @RahbordChannel
#استعمار
#اقتصاد
#سوسیالیسم
#فرهنگ
#الجزایر
#استقلال
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
🏭 صدها کارخانه «سیاسی» که با پول دولت و بیتوجه به سودآوری برپا شدهاند با چیزی نزدیک به ۳۰ درصد ظرفیت کار میکنند. بیشتر نیروی کار، غیرماهر و گریزان از کار است. اما توصیف وی برای راه درست تصحیح اوضاع هم جالب است: البته اکنون الجزایریها رهبری تازهای دارند که میکوشد محتاطانه ندانمکاریهای ایدئولوژیک و احساساتی را در یک فضای سیاسی انباشته از شعارها تصحیح کند. در این باره این شوخی در الجزایر بر سر زبانهاست که راننده اتومبیل «شاذلی بنجدید»، رئیسجمهوری، از او میپرسد چه مسیری را برگزیند و پاسخ میشنود که علامت طرف چپ را بزند و از راست برود!. این گفته البته جدید نیست، ولی هنوز بعد از آن همه سال که به الجزایر مینگریم کشوری را میبینیم که بیش از ۹۰ درصد صادراتش نفت و گاز و فرآوردههای نفتی است، از بستهترین اقتصادهاست و با حدود ۴۰ میلیون جمعیت تولید سرانهای حدود چهار هزار دلار دارد. البته شاید این را هم بتوان به نفوذ ایدهها و عوامل بیگانه نسبت داد!
🆔 @RahbordChannel
#استعمار
#اقتصاد
#سوسیالیسم
#فرهنگ
#الجزایر
#استقلال
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from 🌍📚 باشگاه علوم انسانی 📚🌎
نقدی بر چپ ایران
✍️ #مجید_توکلی
1⃣ بخش نخست
شوراگرایی، توزیعگرایی، اقلیتگرایی و ترجمهگرایی؛ مشکلاتِ اصلی چپ در ایران است. مشکلاتی که تصویری غیردموکراتیک و غیرملی از نیروهای چپ در ایران ارائه داده است. چپِ ایرانی در بحران است و چپِ شورایی با استفاده از گفتمان چپ فرهنگی، سایر گرایشها را مرعوب کرده و درخدمت درآورده است.
الف) شوراگرایی و کشورِ شوراها بهجای دموکراسی:
نیروهای چپ هنوز از ایدهی شکستخوردهی ادارهی شورایی عبور نکردهاند و معتقدند که کشورِ شوراها (شوروی) بر دموکراسیهای موجود برتری دارد. ایدهی ادارهی شورایی و سندیکاهای درونگرای صنفی با قواعدِ مخالفتِ مُجاز میتواند سازگار شود.
بنابراین از سرکوبِ تمامیتخواهانه در امان مانده و تنها برنامهی سیاسیِ چپ شده است. برنامهی اداره شورایی یا سیاستِ مردمی با نادیدهگیریِ فاجعهی کشورِ شوراهای واقعاً-موجود و اختلال در فهمِ تاریخیِ سوسیالها؛ ادارهی شورایی (جمهوریِ خلق) را امکانِ تأسیسِ کشورِ شوراها میداند.
اینچنین، سوسیالهای دموکرات مرعوب و درخدمتِ ایدهی پایانتاریخیِ کمونیسم شدهاند و اختلال در فهمِ تاریخی به ناتوانی از اندیشیدن و استقلال کشیده شد تا با ستیز با نولیبرالیسم، ستیز با مدرنیسم، ستیز با ملیگرایی و ستیز با اکثریت؛ از جریانهای دیگر یارکشی و اتحاد جدیدی ایجاد کند.
ب) توزیعگرایی و مبارزه با نولیبرالیسم:
چپِ ایرانی برنامهای برای تولید ثروت ندارد و تمام تمرکزش را بر توزیعِ ثروت قرار داده و با توجه به محدودیتهای ثروتِ ملی به سوی ثروتِ جهانی رفته و تمرکزشان برای تحققِ عدالت بر توزیعِ ثروت جهانی و مبارزه با (ناموجودِ) نولیبرالیسم است.
آنها همچون پدران فکریِ جهانیشان متوجه نیستند که مصادره و توزیعِ همهی ثروتهای موجود پس از مدتِ کوتاهی به بنبست و ویرانی میرسد. آنها حتی به برنامههای عدالت در موضوعهای مختلف نیاندیشدهاند و برای اجرای هیچ یک از برنامههای عدالت در اینسالها توضیحی ندادهاند.
بنابراین این جنگجویان عدالت اجتماعی بهجای پرداختن به جزئیاتِ امکانپذیریهای ۱.مالکیت عمومی، ۲.توزیعِ برابر داراییهای عمومی، ۳.سهیمشدن مردم (کارگران) در مالکیت و سودِ تولیدات و خدمات، ۴.مالیات سنگین بیننسلی، ۵.مالیات بر کل دارایی، ۶.کاهش ساعت کار، ۷.افزایش حداقل دستمزد، خدمات درمانیِ حمایتی، ۹.خدمات بهداشتیِ ارزان، ۱۰.خدماتِ باکیفیتِ برابر و ارزانِ آموزشی و ۱۱.تأمین اجتماعیِ فراگیر و توانمندساز از گروههای آسیبپذیر؛ به یکسانانگاری محدودیتهای عدالت و رفاه در تمام کشورها (بسته و آزاد) میپردازند و با آسیابِ بادی نولیبرالیسم میجنگند.
پ) اقلیتگرایی و پیامدهای ملیستیزانهی چپِ فرهنگی:
دو ایدهی ستیزهجویانهی؛ بیشتربودنِ اقلیت از اکثریت و کنسل-کالچر از چپ فرهنگی برخاست.
ایده کنسل-کالچر قبل از آنکه توسط چپ در ایران استفاده شود، در یک برنامهی دادخواهیِ پیشرو برای رسواسازی و شرمساری همکاری با قدرت استفاده شد.
و امکان بهرهگیری چپها از این برنامه ازبینرفت. درواقع چپها چون خودشان را از اهداف این برنامهی دادخواهیِ پیشرو (رسواسازی عادیسازانِ شر) میدیدند، به مقابله با آن برخاستند و ظرفیت بهرهگیری از آن را ازدستدادند. بنابراین فقط برنامهی سیاسیِ یارکشی از اقلیتها باقی ماند.
جبران تبعیضهای انباشته و تاریخی چون بهطور گسترده مورد توجه لیبرالها قرار داشت، استفاده از این شکاف نیاز به یک برنامهی سیاسی ستیزهجویانه داشت تا چپها بتوانند از آن استفاده کنند. بنابراین ایدهی اقلیتها از اکثریت بیشترند، با اقلیتسازیِ افراطی و سیاستهای هویت پیگیری شد.
اگر در همه موضوعها به اقلیتها هویت و سازمان داده شود و همه اقلیتها با هم پیوند بخورند، از هر اکثریتی بیشتر میشوند. گرچه گامهای اولیه این ایده مثبت و سازنده است، اما با توجه به اکثریتستیزیای که نیاز دارد، گاهی دموکراسیستیز است و اغلب در گروی جداییطلبیِ قومی میشود.
چپها با توجه به شکستهای پیدرپی در سیاستهای اقتصادی بهسوی ایدههای سیاستهای هویت (بهویژه جنسیت و قومیت) رفتهاند و با اقلیتسازیِ افراطی (تا جایی که هر سال یک جنسیت و قومیت جدید کشف میکنند) به یارکشی از این گروهها برای پیشبرد برنامهی سیاسی میپردازند.
چپها معتقدند که گروههای قومی، جنسی و دینی نباید با لیبرالها همپیمان شوند و با برجستهسازی برنامههای چپ فرهنگی درپیِ یارکشی و ستیزند. تسخیر نهادهای بینالمللی، همراهی رسانهها و دانشگاهها و وجود منابع مالی و حمایتهای اطلاعاتی کشورهای منطقه هم تقویتکننده و انگیزاننده است.
ادامه دارد
#سیاست
#چپ
#انتقادی
#اقتصاد
#فرهنگ
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
شوراگرایی، توزیعگرایی، اقلیتگرایی و ترجمهگرایی؛ مشکلاتِ اصلی چپ در ایران است. مشکلاتی که تصویری غیردموکراتیک و غیرملی از نیروهای چپ در ایران ارائه داده است. چپِ ایرانی در بحران است و چپِ شورایی با استفاده از گفتمان چپ فرهنگی، سایر گرایشها را مرعوب کرده و درخدمت درآورده است.
الف) شوراگرایی و کشورِ شوراها بهجای دموکراسی:
نیروهای چپ هنوز از ایدهی شکستخوردهی ادارهی شورایی عبور نکردهاند و معتقدند که کشورِ شوراها (شوروی) بر دموکراسیهای موجود برتری دارد. ایدهی ادارهی شورایی و سندیکاهای درونگرای صنفی با قواعدِ مخالفتِ مُجاز میتواند سازگار شود.
بنابراین از سرکوبِ تمامیتخواهانه در امان مانده و تنها برنامهی سیاسیِ چپ شده است. برنامهی اداره شورایی یا سیاستِ مردمی با نادیدهگیریِ فاجعهی کشورِ شوراهای واقعاً-موجود و اختلال در فهمِ تاریخیِ سوسیالها؛ ادارهی شورایی (جمهوریِ خلق) را امکانِ تأسیسِ کشورِ شوراها میداند.
اینچنین، سوسیالهای دموکرات مرعوب و درخدمتِ ایدهی پایانتاریخیِ کمونیسم شدهاند و اختلال در فهمِ تاریخی به ناتوانی از اندیشیدن و استقلال کشیده شد تا با ستیز با نولیبرالیسم، ستیز با مدرنیسم، ستیز با ملیگرایی و ستیز با اکثریت؛ از جریانهای دیگر یارکشی و اتحاد جدیدی ایجاد کند.
ب) توزیعگرایی و مبارزه با نولیبرالیسم:
چپِ ایرانی برنامهای برای تولید ثروت ندارد و تمام تمرکزش را بر توزیعِ ثروت قرار داده و با توجه به محدودیتهای ثروتِ ملی به سوی ثروتِ جهانی رفته و تمرکزشان برای تحققِ عدالت بر توزیعِ ثروت جهانی و مبارزه با (ناموجودِ) نولیبرالیسم است.
آنها همچون پدران فکریِ جهانیشان متوجه نیستند که مصادره و توزیعِ همهی ثروتهای موجود پس از مدتِ کوتاهی به بنبست و ویرانی میرسد. آنها حتی به برنامههای عدالت در موضوعهای مختلف نیاندیشدهاند و برای اجرای هیچ یک از برنامههای عدالت در اینسالها توضیحی ندادهاند.
بنابراین این جنگجویان عدالت اجتماعی بهجای پرداختن به جزئیاتِ امکانپذیریهای ۱.مالکیت عمومی، ۲.توزیعِ برابر داراییهای عمومی، ۳.سهیمشدن مردم (کارگران) در مالکیت و سودِ تولیدات و خدمات، ۴.مالیات سنگین بیننسلی، ۵.مالیات بر کل دارایی، ۶.کاهش ساعت کار، ۷.افزایش حداقل دستمزد، خدمات درمانیِ حمایتی، ۹.خدمات بهداشتیِ ارزان، ۱۰.خدماتِ باکیفیتِ برابر و ارزانِ آموزشی و ۱۱.تأمین اجتماعیِ فراگیر و توانمندساز از گروههای آسیبپذیر؛ به یکسانانگاری محدودیتهای عدالت و رفاه در تمام کشورها (بسته و آزاد) میپردازند و با آسیابِ بادی نولیبرالیسم میجنگند.
پ) اقلیتگرایی و پیامدهای ملیستیزانهی چپِ فرهنگی:
دو ایدهی ستیزهجویانهی؛ بیشتربودنِ اقلیت از اکثریت و کنسل-کالچر از چپ فرهنگی برخاست.
ایده کنسل-کالچر قبل از آنکه توسط چپ در ایران استفاده شود، در یک برنامهی دادخواهیِ پیشرو برای رسواسازی و شرمساری همکاری با قدرت استفاده شد.
و امکان بهرهگیری چپها از این برنامه ازبینرفت. درواقع چپها چون خودشان را از اهداف این برنامهی دادخواهیِ پیشرو (رسواسازی عادیسازانِ شر) میدیدند، به مقابله با آن برخاستند و ظرفیت بهرهگیری از آن را ازدستدادند. بنابراین فقط برنامهی سیاسیِ یارکشی از اقلیتها باقی ماند.
جبران تبعیضهای انباشته و تاریخی چون بهطور گسترده مورد توجه لیبرالها قرار داشت، استفاده از این شکاف نیاز به یک برنامهی سیاسی ستیزهجویانه داشت تا چپها بتوانند از آن استفاده کنند. بنابراین ایدهی اقلیتها از اکثریت بیشترند، با اقلیتسازیِ افراطی و سیاستهای هویت پیگیری شد.
اگر در همه موضوعها به اقلیتها هویت و سازمان داده شود و همه اقلیتها با هم پیوند بخورند، از هر اکثریتی بیشتر میشوند. گرچه گامهای اولیه این ایده مثبت و سازنده است، اما با توجه به اکثریتستیزیای که نیاز دارد، گاهی دموکراسیستیز است و اغلب در گروی جداییطلبیِ قومی میشود.
چپها با توجه به شکستهای پیدرپی در سیاستهای اقتصادی بهسوی ایدههای سیاستهای هویت (بهویژه جنسیت و قومیت) رفتهاند و با اقلیتسازیِ افراطی (تا جایی که هر سال یک جنسیت و قومیت جدید کشف میکنند) به یارکشی از این گروهها برای پیشبرد برنامهی سیاسی میپردازند.
چپها معتقدند که گروههای قومی، جنسی و دینی نباید با لیبرالها همپیمان شوند و با برجستهسازی برنامههای چپ فرهنگی درپیِ یارکشی و ستیزند. تسخیر نهادهای بینالمللی، همراهی رسانهها و دانشگاهها و وجود منابع مالی و حمایتهای اطلاعاتی کشورهای منطقه هم تقویتکننده و انگیزاننده است.
ادامه دارد
#سیاست
#چپ
#انتقادی
#اقتصاد
#فرهنگ
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from 🌍📚 باشگاه علوم انسانی 📚🌎
نقدی بر چپ ایران
✍️ #مجید_توکلی
2️⃣ بخش دوم و پایانی
آنها به ضرورتهای ایجاد دولتِ مدرن (دولتِ ملی) در ایرانِ امروز بیتوجهند و با کوچکشماری نقش حکومتِ تمامیتخواه در تبعیضها و نادیدهگیری مسائل منطقهای و اهمیتِ نمادهای ملی برای همبستگی و صلح؛ مانع از حلِ مسئلهی ایراناند. پیوندهای اسلامهراسیستیزی با هویتطلبی قومی
در دانشگاه و رسانه جریان اصلی به خاورمیانه که میرسد، حمایت از سلفیهای جهادی و پیکارجویان شیعه میشود و فرهنگگرایانشان بهروشنی، اخوانی یا نوگرای دینی میشوند. گاهی بهسختی میتوان فهمید که حمایتهای دستگاههای اطلاعاتی همسایههاست یا بقایای امریکاستیزی (غربستیزی).
ت) ترجمهگرایی و گمکردنِ مسئلهی ایران:
دانشگاه و رسانه، خانهی چپها شده است. اما مسئلههای دانشگاه و رسانه نسبتی با مشکلات کشورهایی مانند ایران ندارد. اما چون پیشروبودن برای آنها اهمیت و اولویت دارد، انبوهی از مسائل دیگران و راهکارهای مشکلات آنها را ترجمه میکنند.
ایران برای آنها دردسرساز است. چون آنچه در متنهای آشفتهی کتابهای ترجمهشدهشان یا گفتگوهای سردرگم کافهنشینیشان هست، نسبتی با فریادها و دردهایی مردم ندارد. مسائل دیگران و راهکارهایشان برای ایران "نامسئله" است. بنابراین مردم اگر آنها را هم جدی بگیرند، مسخره میکنند.
سالهاست که آنها با تمرکز بر تغییر ذهن و باورِ مردم (کسانی که بیرون از قدرتند) میخواهند، گذشته، فرهنگ و داشتههای مردم را براندازند، سپس به جدال همهی دموکراسیها بروند و هر جریان و گروهِ رقیبی را که درپیِ دموکراسی است، براندازی کنند و شاید درنهایت به جدال با استبداد برسند.
امیدوارم فضا تغییر کند.
چپِ ایرانی باید بتواند با توجه به مسئلهی ایران، مسائل و راهکارهای متفکرانش را بازبینی و بازاندیشی کند و از مفهومها و بیان بومیِ استفاده کند. از تعارض و دوگانگی پرهیز کند و با تأکید بر مسئولیت شخصی در دوران تمامیتخواهی، تمرکزش را بر تغییر سیاسی بگذارد.
بیعدالتیها و تبعیضهای انباشته و تاریخی در ایران نیاز به برنامههای عدالت دارد که در یک ساختار پاسخگو هر دولتی باید برنامههای کارآمد و پایداری برای آن ارائه کند. اما همهی اینها مستلزم گذار به دموکراسی با تمرکز بر مسئلهی ایران و توجه به خواستهها و داشتههای ایرانیان است.
چپهای دموکراسیخواهِ ملی در ایران همیشه بودهاند. اما بهعللی صدایشان شنیده نمیشود. ایراندوستی، آزادیخواهی، فهمِ روزآمد از مسائل جهانی، تمرکز بر مسئلهی ایران، پذیرشِ اشتباهات گذشته (برای پیشگیری از خطای آیندگان) و پیگیری راهحلِ سیاسی برای مسائل، از ویژگیهای آنهاست.
#سیاست
#چپ
#انتقادی
#اقتصاد
#فرهنگ
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
آنها به ضرورتهای ایجاد دولتِ مدرن (دولتِ ملی) در ایرانِ امروز بیتوجهند و با کوچکشماری نقش حکومتِ تمامیتخواه در تبعیضها و نادیدهگیری مسائل منطقهای و اهمیتِ نمادهای ملی برای همبستگی و صلح؛ مانع از حلِ مسئلهی ایراناند. پیوندهای اسلامهراسیستیزی با هویتطلبی قومی
در دانشگاه و رسانه جریان اصلی به خاورمیانه که میرسد، حمایت از سلفیهای جهادی و پیکارجویان شیعه میشود و فرهنگگرایانشان بهروشنی، اخوانی یا نوگرای دینی میشوند. گاهی بهسختی میتوان فهمید که حمایتهای دستگاههای اطلاعاتی همسایههاست یا بقایای امریکاستیزی (غربستیزی).
ت) ترجمهگرایی و گمکردنِ مسئلهی ایران:
دانشگاه و رسانه، خانهی چپها شده است. اما مسئلههای دانشگاه و رسانه نسبتی با مشکلات کشورهایی مانند ایران ندارد. اما چون پیشروبودن برای آنها اهمیت و اولویت دارد، انبوهی از مسائل دیگران و راهکارهای مشکلات آنها را ترجمه میکنند.
ایران برای آنها دردسرساز است. چون آنچه در متنهای آشفتهی کتابهای ترجمهشدهشان یا گفتگوهای سردرگم کافهنشینیشان هست، نسبتی با فریادها و دردهایی مردم ندارد. مسائل دیگران و راهکارهایشان برای ایران "نامسئله" است. بنابراین مردم اگر آنها را هم جدی بگیرند، مسخره میکنند.
سالهاست که آنها با تمرکز بر تغییر ذهن و باورِ مردم (کسانی که بیرون از قدرتند) میخواهند، گذشته، فرهنگ و داشتههای مردم را براندازند، سپس به جدال همهی دموکراسیها بروند و هر جریان و گروهِ رقیبی را که درپیِ دموکراسی است، براندازی کنند و شاید درنهایت به جدال با استبداد برسند.
امیدوارم فضا تغییر کند.
چپِ ایرانی باید بتواند با توجه به مسئلهی ایران، مسائل و راهکارهای متفکرانش را بازبینی و بازاندیشی کند و از مفهومها و بیان بومیِ استفاده کند. از تعارض و دوگانگی پرهیز کند و با تأکید بر مسئولیت شخصی در دوران تمامیتخواهی، تمرکزش را بر تغییر سیاسی بگذارد.
بیعدالتیها و تبعیضهای انباشته و تاریخی در ایران نیاز به برنامههای عدالت دارد که در یک ساختار پاسخگو هر دولتی باید برنامههای کارآمد و پایداری برای آن ارائه کند. اما همهی اینها مستلزم گذار به دموکراسی با تمرکز بر مسئلهی ایران و توجه به خواستهها و داشتههای ایرانیان است.
چپهای دموکراسیخواهِ ملی در ایران همیشه بودهاند. اما بهعللی صدایشان شنیده نمیشود. ایراندوستی، آزادیخواهی، فهمِ روزآمد از مسائل جهانی، تمرکز بر مسئلهی ایران، پذیرشِ اشتباهات گذشته (برای پیشگیری از خطای آیندگان) و پیگیری راهحلِ سیاسی برای مسائل، از ویژگیهای آنهاست.
#سیاست
#چپ
#انتقادی
#اقتصاد
#فرهنگ
🌎📚 @sociologycenter 📚🌍
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM