رهایش کنید این #جمعه را !
این تنهای فلک زده در #آخر هفته را ۰۰۰
بگذارید به #درد خودش بمیرد ...
چرا دست از #سرش بر نمیدارید؟

تنهایی و دلتنگی و #غربت بسَش نیست؟
مگر #گناهش بیشتر از این است که چندشنبه نیست و #فرزند زیادی هفته است؟

#بگذارید و برویدش
فکر کنید #جمعه مرده
اصلا #جمعه ای نبوده ...
من #کنارش میمانم
#آرامَش می کنم
#نوازشش می دهم
#جمعه را فقط من میفهمم
من که #فرزند زیادی ام ...

#غربت آن نیست
ڪه #مردم_نشناسند #تــو_را
#غربت آن است ڪه #یاران #ببرندت_از #یاد

#فاضل_نظری

#‏غربت به این #نیست که تو شهر یا

کشورت #خودت نباشی،

یه #سریا حتی تو #خونه یا شهر

#خودشونم غریبن:)

از #مرگ هراسانم و از #هستیِ خود سیر

از #خویش گریزانم و از #آینه دلگیر

تقدیر، مرا#حــــــالا #خواست به

#تنهایی و #غربت

#نفرین به #قضا و قدر و #قسمت و تقدیر

ما #خسته_ایم
از این #قفس صد هزار #قفل
#دلتنگی و #ڪدورت و #غربت بهانه است

غلامرضا طریقی

از #مرگ_هراسانم و از #هستیِ خود سیر

از #خویش_گریزانم و از #آینه دلگیر

#تقدیر، مراحــــــالا #خواست به

#تنهایی و #غربت

#نفرین به #قضا و قدر و #قسمت و تقدیر

در #غربت شعرم
منِ دیوانه غریبم
هر مصرع و بیتم
نرسد بر سر کویت
تو واژه ی اشعارمی و
تیرِ #کمانم
من #دور ترین.
نقطه ی آغازِ جهانم
عشق را بر سرتیرم
زده ام بر چلّه
تا بسوی تو فرستم
تا بمانی تو برایم



#پریا-✧-