قاصدک از ایران بگو (آرشیو،نقد)
⁉چرا خزر برای ایرانیان آب میرود؟ بخوانید این حکایت تلخ تاریخی را ... از قراردادهای تلخ و ننگین گلستان و ترکمنچای تا فروپاشی شوروی و تا به امروز.. توضیحات در لینک زیر👇 https://t.me/ghasedak_naghd/33
⁉️ #چرا_خزر_برای_ایرانیان_آب_میرود؟
▪️بخش۲
در این میان که رژیم حقوقی دریای خزر لاینحل مانده بود، #مجلس_ششم در ایران به پشتوانه دیپلماسی #اصلاحات کنوانسیون محیط زیست دریای خزر را به جریان انداخت تا در سال ۲۰۰۵ به امضای طرفین برسد.
ایران اما در دوران ریاست جمهوری سید #محمد_خاتمی بر موضع ۲۰ درصدی تاکید داشت و از آنجا که طی دوران وی، تهران دیپلماسی فعالی را در حوزه بینالملل دنبال میکرد، از قدرت چانهزنی بالایی در منطقه برخوردار بود و نهایتا با راه اندازی میدان گازی امیرکبیر، ۱۸ درصد سهم خود در آبهای خزر را تثبیت کرد.
نخستین اجلاس سران خزر در سال ۲۰۰۲ در عشق آباد برگزار شد. به گفته #عبدالله_رمضانزاده سخنگوی دولتی اصلاحات ، رئیس جمهور در فرودگاه آماده عزیمت به ترکمنستان بود که به وی خبر میدهند نقشهای در سالن اجلاس نصب شده که سهم ایران بر روی آن ۱۱.۳ درصد مشخص شده است. خاتمی با شنیدن این موضوع به نشانه اعتراض باز میگردد و هنگامی که تابلو کنده میشود، معاون وزیر خارجه خود را برای شرکت در این نشست میفرستد و بر سهم ۲۰ درصدی ایران تاکید میکند.
کمی بعدتر از روی کار آمدن دولت #محمود_احمدی_نژاد، دومین اجلاس روسای جمهور در تهران برگزار شد؛ اجلاسی که به گفته برخی تحلیلگران علت سفر #پوتین به تهران بیش از آنکه برای خزر باشد، بدین جهت بود که اگر کاخ سفید در روابط با کرملین ملاحظات مسکو را رعایت نکند؛ ایرانِ احمدینژاد، با حمایت روسیه روبرو خواهد شد.
اما رویکرد منفعل وزارت خارجه احمدینژاد، سبب شد تا ورق بازی ایران در دریای خزر برگردد و در این میان اظهار نظرهای عجیبی از سوی #منوچهر_متکی وزیر خارجه وقت وی مبنی بر اینکه هیچ گاه سهم ایران بیش از یازده درصد نبوده است، منتشر شد؛ اگر چه سخنگوی وزارت خارجه ایران به سرعت آن را اصلاح کرد. برآیند این رفتارها سبب شد احمدی نژاد هم از سوی کارشناسان مستقل داخلی مورد انتقاد شدید قرار بگیرد و هم از سوی دولت روسیه؛ تا جایی که ولادیمیر پوتین در نشست قزاقستان وی را نمیپذیرد. نتیجه این رویکرد دولت نهم و دهم این میشود که گویی ایران تلویحا پذیرفته است که کمترین سهم را در دریای خزر دارد.
تنها یک سال پس از روی کار آمدن دولت #روحانی، چهارمین نشست خزر در سطح روسای جمهور در آستاراخان روسیه برگزار شد؛ نشستی که در آن رئیسجمهور ایران بر ممانعت نیروی نظامی خارجی به این منطقه تاکید کرد؛ چراکه رقابتهای تسلیحاتی را بر هم زننده نظم خزر دانست. در آن دوران #الهه_کولایی، روسیه شناس مطرح ایرانی و استاد دانشگاه تهران بر این باور بود که بهبود فضای روابط میان ایران و غرب و به ویژه آمریکا از یک سو و سردی روابط میان کاخ سفید و کرملین از سوی دیگر فرصت مناسبی را برای افزایش قدرت ایران در مذاکرات خزر به وجود آورده است.
اما اینبار و پس از خروج #آمریکا از #برجام پنجمین نشست روسای جمهور در آکتائو برگزار شد و کنوانسیون حقوقی دریای خزر به امضا رسید. نکته قابل تامل آنجا بود که #الهه_کولایی، اینبار اما زمان این رویداد را مناسب ندانست و در حساب توئیتری خود نوشت:
✅«شرایط داخلی و خارجی کشور برای توافق در مورد رژیم حقوقی دریای خزر مناسب نیست. نباید سندی را برای تعیین حقوق و تکالیف مردم ایران در این دریاچه امضا کرد. بیانیه وزارت امور خارجه روسیه آشکارا بیانگر تامین منافع روسیه در پیش نویس آکتائوی قزاقستان است.»
https://t.me/ghasedak_naghd/33
▪️بخش۲
در این میان که رژیم حقوقی دریای خزر لاینحل مانده بود، #مجلس_ششم در ایران به پشتوانه دیپلماسی #اصلاحات کنوانسیون محیط زیست دریای خزر را به جریان انداخت تا در سال ۲۰۰۵ به امضای طرفین برسد.
ایران اما در دوران ریاست جمهوری سید #محمد_خاتمی بر موضع ۲۰ درصدی تاکید داشت و از آنجا که طی دوران وی، تهران دیپلماسی فعالی را در حوزه بینالملل دنبال میکرد، از قدرت چانهزنی بالایی در منطقه برخوردار بود و نهایتا با راه اندازی میدان گازی امیرکبیر، ۱۸ درصد سهم خود در آبهای خزر را تثبیت کرد.
نخستین اجلاس سران خزر در سال ۲۰۰۲ در عشق آباد برگزار شد. به گفته #عبدالله_رمضانزاده سخنگوی دولتی اصلاحات ، رئیس جمهور در فرودگاه آماده عزیمت به ترکمنستان بود که به وی خبر میدهند نقشهای در سالن اجلاس نصب شده که سهم ایران بر روی آن ۱۱.۳ درصد مشخص شده است. خاتمی با شنیدن این موضوع به نشانه اعتراض باز میگردد و هنگامی که تابلو کنده میشود، معاون وزیر خارجه خود را برای شرکت در این نشست میفرستد و بر سهم ۲۰ درصدی ایران تاکید میکند.
کمی بعدتر از روی کار آمدن دولت #محمود_احمدی_نژاد، دومین اجلاس روسای جمهور در تهران برگزار شد؛ اجلاسی که به گفته برخی تحلیلگران علت سفر #پوتین به تهران بیش از آنکه برای خزر باشد، بدین جهت بود که اگر کاخ سفید در روابط با کرملین ملاحظات مسکو را رعایت نکند؛ ایرانِ احمدینژاد، با حمایت روسیه روبرو خواهد شد.
اما رویکرد منفعل وزارت خارجه احمدینژاد، سبب شد تا ورق بازی ایران در دریای خزر برگردد و در این میان اظهار نظرهای عجیبی از سوی #منوچهر_متکی وزیر خارجه وقت وی مبنی بر اینکه هیچ گاه سهم ایران بیش از یازده درصد نبوده است، منتشر شد؛ اگر چه سخنگوی وزارت خارجه ایران به سرعت آن را اصلاح کرد. برآیند این رفتارها سبب شد احمدی نژاد هم از سوی کارشناسان مستقل داخلی مورد انتقاد شدید قرار بگیرد و هم از سوی دولت روسیه؛ تا جایی که ولادیمیر پوتین در نشست قزاقستان وی را نمیپذیرد. نتیجه این رویکرد دولت نهم و دهم این میشود که گویی ایران تلویحا پذیرفته است که کمترین سهم را در دریای خزر دارد.
تنها یک سال پس از روی کار آمدن دولت #روحانی، چهارمین نشست خزر در سطح روسای جمهور در آستاراخان روسیه برگزار شد؛ نشستی که در آن رئیسجمهور ایران بر ممانعت نیروی نظامی خارجی به این منطقه تاکید کرد؛ چراکه رقابتهای تسلیحاتی را بر هم زننده نظم خزر دانست. در آن دوران #الهه_کولایی، روسیه شناس مطرح ایرانی و استاد دانشگاه تهران بر این باور بود که بهبود فضای روابط میان ایران و غرب و به ویژه آمریکا از یک سو و سردی روابط میان کاخ سفید و کرملین از سوی دیگر فرصت مناسبی را برای افزایش قدرت ایران در مذاکرات خزر به وجود آورده است.
اما اینبار و پس از خروج #آمریکا از #برجام پنجمین نشست روسای جمهور در آکتائو برگزار شد و کنوانسیون حقوقی دریای خزر به امضا رسید. نکته قابل تامل آنجا بود که #الهه_کولایی، اینبار اما زمان این رویداد را مناسب ندانست و در حساب توئیتری خود نوشت:
✅«شرایط داخلی و خارجی کشور برای توافق در مورد رژیم حقوقی دریای خزر مناسب نیست. نباید سندی را برای تعیین حقوق و تکالیف مردم ایران در این دریاچه امضا کرد. بیانیه وزارت امور خارجه روسیه آشکارا بیانگر تامین منافع روسیه در پیش نویس آکتائوی قزاقستان است.»
https://t.me/ghasedak_naghd/33
Telegram
قاصدکرهایی (نقد و بررسی)
⁉چرا خزر برای ایرانیان آب میرود؟
بخوانید این حکایت تلخ تاریخی را ...
از قراردادهای تلخ و ننگین گلستان و ترکمنچای تا فروپاشی شوروی و تا به امروز..
توضیحات در لینک زیر👇
https://t.me/ghasedak_naghd/33
بخوانید این حکایت تلخ تاریخی را ...
از قراردادهای تلخ و ننگین گلستان و ترکمنچای تا فروپاشی شوروی و تا به امروز..
توضیحات در لینک زیر👇
https://t.me/ghasedak_naghd/33
Forwarded from ساسان آقایی
✍🏻 بازگشت اوباما
معاون اول بایدن، کمکم رخ مینماید
🇺🇸 #انتخابات_آمریکا ۲۰
پیروزی آسان و بیدردسر بایدن بر #برنی_خله پیش از آنکه انتخابات درونحزبی حتا از نیمهی راه بگذرد، مهمترین تاثیری که در ادامهی راه کمپین دموکراتها گذاشت، اتحاد آنها بر سر یک چیز بود؛ برانداختن ترامپ!
این هدفیست که به نظر میرسد همهی جریانهای اصلی و حتا فرعی دموکرات و چپ در #آمریکا را گردهم آورده و دیگر خبری از افتراق حزبی ۲۰۱۶ نیست؛ آن سال #سندرز تا آخرین نفس رقابت با هیلاری را ادامه داد و کلینتون پس از پیروزی در این رقابت، هرگز فرصت نیافت تا از دام ژرف توهینها و اتهامهای کارزار انتخاباتی درون حزبی رهایی یابد و هواداران چپگرای کمونیست خرفت هم دست آخر حاضر به پشتیبانی از او نشدند؛ ضربهای که به ویژه با از دست رفتن آرای دموکراتها در دیوار آبی، کار کلینتون را ساخت.
امسال اما شرایط فرق دارد؛ سندرز خیلی زود از نفس افتاد و بسیار هم صمیمانه از نامزد نهایی دموکراتها پشتیبانی کرد. باراک اوباما، رییسجمهورِ عصر تاریک آمریکا هم تا اینجا برای بایدن کم نگذاشته و با انتشار فیلم پشتیبانی از او نشان داد که پس از چهار سال سکوت رسانهای آمادهی فرستادن معاون اولش به نبرد با بزرگترین دشمنش، رییسجمهور کنونیست.
بحثها دربارهی اینکه معاون اول آقای معاون اول و زوج انتخاباتی او در این نبرد سنگین پیشرو که خواهد بود، از همان ساعتهای نخست پیروزی بایدن در #سهشنبه_بزرگ آغاز شده بود و اکنون به نظر میرسد او دارد لیست نهایی گزینههایش را بررسی میکند.
برای تعیین زوج انتخاباتی، چند ویژگی بیشک مدنظر بایدن خواهد بود؛ نخستینش این است که حتمن معاون اول او باید از جامعهی رنگینپوستان آمریکا باشد. سیاهپوستان بیش از هر گروه دیگری به بایدن در انتخابات درونحزبی رای دادند که احتمالن به دلیل این است که بایدن یادآور عصر تنها رییسجمهور رنگینپوست آمریکاست و البته پشتیبانی او را هم پشت سرش دارد.
دومین مولفهی معاون اول انتخابی بایدن، هدف گرفتن جامعهی زنان آمریکاست. به شکل سنتی زنان و به ویژه قشر جوانترش تمایل بیشتری به دموکراتها دارند و بایدن میخواهد این لطف را جبران و تقویت کند. از سوی زنان حزب هم فشار زیادی روی رقیبِ ترامپ وجود دارد که با یک پارتنر زن پا به رقابت نهایی بگذارد.
با در نظر گرفتن این کدها، میشود نام خانم معاون اول را پیشبینی کرد که خیلی هم ناشناس نیست: میشل اوباما؛ هم در جامعهی رنگینپوستان محبوب است و هم در میان زنان جوان آمریکایی الهامبخش، از سوی دیگری انفعال و خامی فرستلیدی کنونی از سوی رسانهها مدام با دوران پرکار او در زمان ریاستجمهوری همسرش مقایسه میشود. خیلیها میگویند او بهترین گزینهی بایدن است و شانس خیلی زیادی و بیشتر از هر کس دیگری دارد که بار دیگر روی پردهی انتخابات ظاهر شود، ید طولایی هم در این کار دارد؛ یک بار به عنوان همسر کاندیدای نهایی دموکراتها در ۲۰۰۸، یک بار در جایگاه فرستلیدی کنار همسرش در ۲۰۱۲ و حالا با سمت معاون اولِ معاون اول باراک اوباما!
چند ماه پیش که کارزار انتخاباتی از آیووا آغاز شد، به نظر میآمد که #ترامپ مانند آب خوردن انتخابات را خواهد برد؛ زمان به سودش حرکت میکرد، نظرسنجیها اقبال به او را نشان میداد، همهی شاخصهای اقتصادی آمریکا در اوج بودند، ماشین سخنرانیها و لفاظیهای ترامپ را انگار نمیشد متوقف کرد و دموکراتها حتا از برگزاری یک کالج انتخاباتی هم ناتوان بودند اما حالا هر لحظه دارد این انتخابات برای ترامپ سختتر میشود؛ باید ببینیم حالا او چه در چنته دارد.
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#روابط_بینالملل
معاون اول بایدن، کمکم رخ مینماید
🇺🇸 #انتخابات_آمریکا ۲۰
پیروزی آسان و بیدردسر بایدن بر #برنی_خله پیش از آنکه انتخابات درونحزبی حتا از نیمهی راه بگذرد، مهمترین تاثیری که در ادامهی راه کمپین دموکراتها گذاشت، اتحاد آنها بر سر یک چیز بود؛ برانداختن ترامپ!
این هدفیست که به نظر میرسد همهی جریانهای اصلی و حتا فرعی دموکرات و چپ در #آمریکا را گردهم آورده و دیگر خبری از افتراق حزبی ۲۰۱۶ نیست؛ آن سال #سندرز تا آخرین نفس رقابت با هیلاری را ادامه داد و کلینتون پس از پیروزی در این رقابت، هرگز فرصت نیافت تا از دام ژرف توهینها و اتهامهای کارزار انتخاباتی درون حزبی رهایی یابد و هواداران چپگرای کمونیست خرفت هم دست آخر حاضر به پشتیبانی از او نشدند؛ ضربهای که به ویژه با از دست رفتن آرای دموکراتها در دیوار آبی، کار کلینتون را ساخت.
امسال اما شرایط فرق دارد؛ سندرز خیلی زود از نفس افتاد و بسیار هم صمیمانه از نامزد نهایی دموکراتها پشتیبانی کرد. باراک اوباما، رییسجمهورِ عصر تاریک آمریکا هم تا اینجا برای بایدن کم نگذاشته و با انتشار فیلم پشتیبانی از او نشان داد که پس از چهار سال سکوت رسانهای آمادهی فرستادن معاون اولش به نبرد با بزرگترین دشمنش، رییسجمهور کنونیست.
بحثها دربارهی اینکه معاون اول آقای معاون اول و زوج انتخاباتی او در این نبرد سنگین پیشرو که خواهد بود، از همان ساعتهای نخست پیروزی بایدن در #سهشنبه_بزرگ آغاز شده بود و اکنون به نظر میرسد او دارد لیست نهایی گزینههایش را بررسی میکند.
برای تعیین زوج انتخاباتی، چند ویژگی بیشک مدنظر بایدن خواهد بود؛ نخستینش این است که حتمن معاون اول او باید از جامعهی رنگینپوستان آمریکا باشد. سیاهپوستان بیش از هر گروه دیگری به بایدن در انتخابات درونحزبی رای دادند که احتمالن به دلیل این است که بایدن یادآور عصر تنها رییسجمهور رنگینپوست آمریکاست و البته پشتیبانی او را هم پشت سرش دارد.
دومین مولفهی معاون اول انتخابی بایدن، هدف گرفتن جامعهی زنان آمریکاست. به شکل سنتی زنان و به ویژه قشر جوانترش تمایل بیشتری به دموکراتها دارند و بایدن میخواهد این لطف را جبران و تقویت کند. از سوی زنان حزب هم فشار زیادی روی رقیبِ ترامپ وجود دارد که با یک پارتنر زن پا به رقابت نهایی بگذارد.
با در نظر گرفتن این کدها، میشود نام خانم معاون اول را پیشبینی کرد که خیلی هم ناشناس نیست: میشل اوباما؛ هم در جامعهی رنگینپوستان محبوب است و هم در میان زنان جوان آمریکایی الهامبخش، از سوی دیگری انفعال و خامی فرستلیدی کنونی از سوی رسانهها مدام با دوران پرکار او در زمان ریاستجمهوری همسرش مقایسه میشود. خیلیها میگویند او بهترین گزینهی بایدن است و شانس خیلی زیادی و بیشتر از هر کس دیگری دارد که بار دیگر روی پردهی انتخابات ظاهر شود، ید طولایی هم در این کار دارد؛ یک بار به عنوان همسر کاندیدای نهایی دموکراتها در ۲۰۰۸، یک بار در جایگاه فرستلیدی کنار همسرش در ۲۰۱۲ و حالا با سمت معاون اولِ معاون اول باراک اوباما!
چند ماه پیش که کارزار انتخاباتی از آیووا آغاز شد، به نظر میآمد که #ترامپ مانند آب خوردن انتخابات را خواهد برد؛ زمان به سودش حرکت میکرد، نظرسنجیها اقبال به او را نشان میداد، همهی شاخصهای اقتصادی آمریکا در اوج بودند، ماشین سخنرانیها و لفاظیهای ترامپ را انگار نمیشد متوقف کرد و دموکراتها حتا از برگزاری یک کالج انتخاباتی هم ناتوان بودند اما حالا هر لحظه دارد این انتخابات برای ترامپ سختتر میشود؛ باید ببینیم حالا او چه در چنته دارد.
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#روابط_بینالملل
جای اندوه و تاسف بسیار است که وجود یک نقص بزرگ یا کژکارکرد تاریخی در ساختار پلیس آمریکا شرایطی را فراهم میکند که اراذل و اوباش و تروریستهایی از قماش #آنتیفا بتوانند برخی مناطق و شهرها را به آشوب کشیده و به جان و مال مردم بیدفاع تعرض کنند. خوشبختانه آنتیفا و #چپ افراطی در این روزها گوشههایی از آرمانشهر مورد نظرشان را به نمایش گذاشتند و خیلیها آنچه را که باید میدیدند، دیدند و این به سود دمکراسی و استحکام ارزشها و ساختار سیاسی ایالاتمتحده خواهد بود. #آنارشیستها زمانی که در تابستان ۱۹۳۶ در بخشهایی از اسپانیا از جمله بارسلون به حکومت رسیدند، حدود چهل هزار نفر را ظرف سه ماه و به دلایل واهی به قتل رساندند. ماجرای گارسیا اولیور رهبر آنارشیست که به وزارت دادگستری جمهوری اسپانیا رسید و با یکی از رفقایش به وزارتخانه رفت مشهور است. اولیور به کارمندی که از دیدن شمایل و هیبت آنها دست دو پایش را گم کرده بود، با اشاره به دوستش گفت
فرصت گرفتن دستی که ۲۳۸ نفر از دشمنان خلق را کشته است، از دست نده! تجربه حکومت آنارشیستها در بارسلون و نواحی اطراف یک شکست کامل اخلاقی/مدیریتی بود. آنها حتی نتوانستند بنزین و برخی اقلام ضروری را برای مصارف حیاتی جبهه به درستی تخصیص دهند. این دیگر کاری بود که متحدان
کمونیست و سوسیالیستشان در نقاط دیگر اسپانیا از پس آن بر میآمدند. بارها پیش آمد که ستون رزمی آنارشیستها از حرکت به سوی به جبهه باز ماند چرا که بنزین کمیاب و ارزشمند را رفقایشان در شهرها صرف سوزاندن خانههای ثروتمندان یا اماکن تاریخی کرده بودند. ( ادامه دارد )
طوس طهماسبی
https://t.me/ghasedak_rahaei/16190
فرصت گرفتن دستی که ۲۳۸ نفر از دشمنان خلق را کشته است، از دست نده! تجربه حکومت آنارشیستها در بارسلون و نواحی اطراف یک شکست کامل اخلاقی/مدیریتی بود. آنها حتی نتوانستند بنزین و برخی اقلام ضروری را برای مصارف حیاتی جبهه به درستی تخصیص دهند. این دیگر کاری بود که متحدان
کمونیست و سوسیالیستشان در نقاط دیگر اسپانیا از پس آن بر میآمدند. بارها پیش آمد که ستون رزمی آنارشیستها از حرکت به سوی به جبهه باز ماند چرا که بنزین کمیاب و ارزشمند را رفقایشان در شهرها صرف سوزاندن خانههای ثروتمندان یا اماکن تاریخی کرده بودند. ( ادامه دارد )
طوس طهماسبی
https://t.me/ghasedak_rahaei/16190
Telegram
قاصدک رهایی
وقتی #بیوطنها کشور خود را به آتش میکشند
با دیدن صحنه های این روزهای #آمریکا یاد سال ۵۷ و اتحاد شوم #سرخ_و_سیاه میافتم و زمزمه میکنم #چپ_هرگز_نفهمید #پاینده_ایران #جاوید_شاه
بازنده این بازی کثیف آشوب و غارت در آمریکا، فرقه تبهکار و جو بایدن و در یک…
با دیدن صحنه های این روزهای #آمریکا یاد سال ۵۷ و اتحاد شوم #سرخ_و_سیاه میافتم و زمزمه میکنم #چپ_هرگز_نفهمید #پاینده_ایران #جاوید_شاه
بازنده این بازی کثیف آشوب و غارت در آمریکا، فرقه تبهکار و جو بایدن و در یک…
✍🏼 سقوط جمهوری و سنت تاریخی
▫️ آیا سامانهی پادشاهی روی میز بازگشته است؟
📝 #یادداشت : ساسان آقایی
۲۵۰ سال پیش، #آمریکا 'بدون سنت تاریخی'، قدرتمندترین جمهوری تاریخ را بنا کرد. کارآمدی و درخشش #لیبرالدموکراسی آمریکایی، ابتدا به اروپا و سپس سراسر جهان سرایت کرد و مردمان را فریفت که با بنیان نهادن 'جمهوریهای تقلیدی'، خواهند توانست همان دستاوردها را تکرار کنند. این شیدایی برابر شد با دور انداختن سنت تاریخی #پادشاهی که قدمتی همتراز موجودیتِ انسان دوپا دارد.
در قرن نوزدهم و بیشتر بیستم، کشورهای مختلفی، #سنت_تاریخی خود را کنار گذاشتند و به تاسیس جمهوری روی آوردند. این رفتار تیپیکال و پاپیولار اما بیتوجه به ضرورتها و بایدهای هر کشور و منطقهای رخ داد. جمهوری، بر جای سکهی رایج نشست و مبارزهی طولانی انسان برای تاسیس یک نظام قانونمند و دموکراتیک پادشاهی که چند هزاره به درازا کشیده بود، به یک باره، هما هیچ شد و بیارزش! جهان، به ویژه در پسا جنگجهانی دوم، در این رویای کاذب فرو رفت که جمهوری، دم مسیحایی تمامی مشکلات کشورهاست. هیچ کس نمیپرسید اگر ساختار پادشاهی اینقدر معیوب و ناکارآمد است، چگونه برای هزاران سال دوام آورده و چرا بشر به همین اندازه برای اصلاحش، نه براندازی آن، کوشیده؟ انسانهای تمام تاریخ که پایبند این مناسک بودند، چه در خشت خام میدیدند که انسان مدعی تجدد امروزی، نمیبیند؟
اکنون و قرن بیستویکم اما دارد تبدیل میشود به رجعت تاریخی بشر به سنت تاریخی خود! به هر کجا که مینگرید، جمهوریهای تقلیدی و حتا پدر جمهوری مدرن، #آمریکا با بحران روبهروست و ساختارهای مشروطه در اروپا (حتا خاورمیانه) از ثبات و برقراری بیشتر برخوردارند. مردم به این پرسش روی آوردهاند که فایدهی جانشین کردن ساختارهای پادشاهیِ مقتدر، قانونمند و دموکراتیک با دموکراسیهای پوپولیستی چه بوده جز سیاستمداران ضعیف و بیپرنسیب، سیاستهای دورهای و فشلدو پاندمی #ویروس_چپ که دارد چون موریانهای، تمام ساختارها و ارزشهای آنها را میجود و نابود میکند؟ برای تردید در توانایی و کارآیی جمهوری و رد ادعای برتری آن بر سامانهی پادشاهی، تنها همین کافیست که به یاد آورید در قدرتمندترین جمهوری جهان، سه بار پشت هم، سفیهانی چون اوباما، ترامپ و سپس بایدن به قدرت رسیدهاند! مگر عمر مفید یه نسل چه قدر است که ۱۶ سالش (و احتمالن بیشتر) به سیاستهای بیریشه و خانمانبرانداز چنین سیاستمدارانی تلف شود که صندلی قدرت برایشان، یک سرگرمی و بازی آزمون و خطای است؟!
فصل شکست #جمهوری البته تازه آغاز شده، بشر غرقه در خود، به هوش آمده و در حال درک ارزشهای سنت تاریخی و #تجربه_تاریخی است. دستکم نتیجهی این دگردیسی آن خواهد بود که جمهوری دیگر تنها پاسخ ملتها در تعیین نظام سیاسی حاکم نخواهد بود و بشر دیگر با پرسشی تکگزینهای و آماده از پیش روبهرو نیست چه بسیاری بر این باورند باید به ساختار بادوام پادشاهی بازگشت تا ساختاری کارآمدتر و بادوامتر داشت؛ کسی چه میداند، شاید این دو قرن تجربهای گرانبهاست برای یک هزاره که در پیش است!
https://t.me/ghasedak_rahaei/16529?single
▫️ آیا سامانهی پادشاهی روی میز بازگشته است؟
📝 #یادداشت : ساسان آقایی
۲۵۰ سال پیش، #آمریکا 'بدون سنت تاریخی'، قدرتمندترین جمهوری تاریخ را بنا کرد. کارآمدی و درخشش #لیبرالدموکراسی آمریکایی، ابتدا به اروپا و سپس سراسر جهان سرایت کرد و مردمان را فریفت که با بنیان نهادن 'جمهوریهای تقلیدی'، خواهند توانست همان دستاوردها را تکرار کنند. این شیدایی برابر شد با دور انداختن سنت تاریخی #پادشاهی که قدمتی همتراز موجودیتِ انسان دوپا دارد.
در قرن نوزدهم و بیشتر بیستم، کشورهای مختلفی، #سنت_تاریخی خود را کنار گذاشتند و به تاسیس جمهوری روی آوردند. این رفتار تیپیکال و پاپیولار اما بیتوجه به ضرورتها و بایدهای هر کشور و منطقهای رخ داد. جمهوری، بر جای سکهی رایج نشست و مبارزهی طولانی انسان برای تاسیس یک نظام قانونمند و دموکراتیک پادشاهی که چند هزاره به درازا کشیده بود، به یک باره، هما هیچ شد و بیارزش! جهان، به ویژه در پسا جنگجهانی دوم، در این رویای کاذب فرو رفت که جمهوری، دم مسیحایی تمامی مشکلات کشورهاست. هیچ کس نمیپرسید اگر ساختار پادشاهی اینقدر معیوب و ناکارآمد است، چگونه برای هزاران سال دوام آورده و چرا بشر به همین اندازه برای اصلاحش، نه براندازی آن، کوشیده؟ انسانهای تمام تاریخ که پایبند این مناسک بودند، چه در خشت خام میدیدند که انسان مدعی تجدد امروزی، نمیبیند؟
اکنون و قرن بیستویکم اما دارد تبدیل میشود به رجعت تاریخی بشر به سنت تاریخی خود! به هر کجا که مینگرید، جمهوریهای تقلیدی و حتا پدر جمهوری مدرن، #آمریکا با بحران روبهروست و ساختارهای مشروطه در اروپا (حتا خاورمیانه) از ثبات و برقراری بیشتر برخوردارند. مردم به این پرسش روی آوردهاند که فایدهی جانشین کردن ساختارهای پادشاهیِ مقتدر، قانونمند و دموکراتیک با دموکراسیهای پوپولیستی چه بوده جز سیاستمداران ضعیف و بیپرنسیب، سیاستهای دورهای و فشلدو پاندمی #ویروس_چپ که دارد چون موریانهای، تمام ساختارها و ارزشهای آنها را میجود و نابود میکند؟ برای تردید در توانایی و کارآیی جمهوری و رد ادعای برتری آن بر سامانهی پادشاهی، تنها همین کافیست که به یاد آورید در قدرتمندترین جمهوری جهان، سه بار پشت هم، سفیهانی چون اوباما، ترامپ و سپس بایدن به قدرت رسیدهاند! مگر عمر مفید یه نسل چه قدر است که ۱۶ سالش (و احتمالن بیشتر) به سیاستهای بیریشه و خانمانبرانداز چنین سیاستمدارانی تلف شود که صندلی قدرت برایشان، یک سرگرمی و بازی آزمون و خطای است؟!
فصل شکست #جمهوری البته تازه آغاز شده، بشر غرقه در خود، به هوش آمده و در حال درک ارزشهای سنت تاریخی و #تجربه_تاریخی است. دستکم نتیجهی این دگردیسی آن خواهد بود که جمهوری دیگر تنها پاسخ ملتها در تعیین نظام سیاسی حاکم نخواهد بود و بشر دیگر با پرسشی تکگزینهای و آماده از پیش روبهرو نیست چه بسیاری بر این باورند باید به ساختار بادوام پادشاهی بازگشت تا ساختاری کارآمدتر و بادوامتر داشت؛ کسی چه میداند، شاید این دو قرن تجربهای گرانبهاست برای یک هزاره که در پیش است!
https://t.me/ghasedak_rahaei/16529?single
Telegram
قاصدک رهایی(به زودی تغییر نام کانال...)