قاصدک از ایران بگو (آرشیو،نقد)
60 subscribers
135 photos
20 videos
7 files
271 links
کانال اصلی:
@ghasedak_iran
Download Telegram
✍🏻 وقتی ماسک خیلی گران می‌شود
درس کمیابی؛ مساله‌‌ی ماسک ۲۵‌هزارتومانی

#رشته‌توییت

حتا در بسته‌ترین اقتصاد دنیا هم در نهایت #بازار است که قیمت را تعیین می‌کند. کالایی که کم‌یاب بشود، گران خواهد شد و در اقتصاد نه می‌توان امید به شق‌القمر داشت و نه ۵ شدن جواب ۲+۲. این روزها هم در کشور ماسک و ژل ضدعفونی با فشار شدید تقاضا، کمیاب شده‌اند و قیمت‌هایش چند برابر. و در پی این ماجرا، می‌بینم که این ور و آن ور، فحش و ناسزاست که به فروشندگان عمومن بی‌تقصیر می‌دهید.

سودجویی‌های شخصی شریر البته در این برهه‌ها، همیشه وجود دارد اما در بحرانِ کم‌یابی و تورم قیمت، این سودجویی‌های موردی یک معلول است نه علت و اساسن تاثیری هم بر فرآیند کلی #اقتصاد ندارد، هر چند پروپاگاندای اقتصاد دولتی و #فیک_نیوز رانتی بخواهد با پروموشن چند مورد کوچک، به افکار عمومی جهت بدهد و دست پلید خود در تیره‌روزی مردم را پنهان کند؛ همان نسخه‌ی سنتی #همه_چیز_تقصیر_مردم_است!

نخیر؛ چیز زیادی تقصیر مردم یا آن فروشنده‌ی طمع‌کار نیست. اگر امروز لوازم حیاتی حفاظت شخصی از خود در برابر کروناویروس را پیدا نمی‌کنید یا مجبورید ماسک ۲ هزارتومانی را ده برابر گران‌تر بخرید تازه اگر بیابیدَش، اتفاقن تنها یک مقصر دارد؛ اقتصاد دولتی و رانتی و اقتصاد بسته. در این کشور همه‌ی منابع و امکانات تولید، فرآیندها و مجوزهای تولید، و توزیع، و حتا نرخ‌گذاری، در دست حاکمیت و جریان‌های وابسته به آن است و اساسن چیزی جز اقتصاد دولتی یا اقتصاد رانتی یا #اقتصاد_طبقه‌ی_حاکمیت وجود ندارد.

در یک بازار بسته و انحصاری همیشه و همیشه دو اتفاق می‌افتد:
1⃣ توان تولیدکننده‌ی دولتی و رانتی، نامتناهی نیست و به دلیل محدودیت امکانات تولید، در نهایت با کمبود عرضه و آخرهایش قحطی روبه‌رو می‌شوید
2⃣ به دلیل این‌که تولیدکننده و‌ توزیع‌کننده و قیمت‌گذار(که باید عنصر رقابت در بازار می‌بود) همه یکی‌ست، قیمت‌ها دایمن سر به فلک می‌گذارند و در بحران هم بیش‌تر‌ از همیشه

این روزها که یا از #کرونا می‌میرید یا از شدت نگرانی و استرس و دربه‌دری برای یافتن‌ ماسک و مواد ضدعفونی مریض می‌شوید و چند سال از عمرتان می‌کاهد، جای فحش دادن به فروشندگان خرد بی‌تقصیر، فرصت خوبی‌ست تا یاد بگیریم #اقتصاد_دولتی هیچ‌وقت و هیچ زمانی و در هیچ شرایطی، مطلقن جواب هیچ مشکلی نیست و همیشه خود مشکل یا بخشی از مشکل است.

به جایش اگر امروز با یک #بازار_آزاد واقعی با مشارکت بی‌نهایت تولیدکننده‌ی کوچک و بزرگ و توزیع‌کننده‌های خصوصی روبه‌رو بودیم، و هزاران سرمایه‌دار و سرمایه‌گذار آماده‌ی استفاده از فرصت و مهیای ورود به بازار، امکان وجود و ابرازش را داشتند، اگر‌ جزیی از چرخه‌ی #جهانی‌سازی و تجارت آزاد جهانی بودیم که ورود و خروج آزادانه‌ی کالا و #سرمایه را برای کنسرسیوم‌های بزرگ بین‌المللی و سرمایه‌داران از هر کجای جهان را تضمین می‌کرد و و و، در یک کلام اگر تنها #دست_نامریی_بازار تعیین‌کننده‌ی چرخه‌ی اقتصادی بود، آن‌وقت نه با کم‌یابی که با فراوانی ماسک و دیگر کالاهای ضروری روبه‌رو بودیم چه، از هفته‌ها پیش با شناسایی سیل تقاضای پیش رو، چرخ‌های تولید بخش خصوصی سه شیفت می‌چرخید تا با انباشت کالا، آماده‌ی پاسخ به نیاز بازار باشد.

و خب دیگر لازم نبود یک‌ ماسک احتمالن فاقد استاندارهای تولید را ۲۵ هزار تومان بخرید البته اگر همین را هم بیابید!

✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#اقتصاد_ایران #یادداشت

@ghasedak_rahaei
✍🏼 سقوط جمهوری و سنت تاریخی
▫️ آیا سامانه‌ی پادشاهی روی میز بازگشته است؟

📝 #یادداشت : ساسان آقایی

‏۲۵۰ سال پیش، ‎#آمریکا 'بدون سنت تاریخی'، قدرتمندترین جمهوری تاریخ را بنا کرد. کارآمدی و درخشش ‎#لیبرال‌دموکراسی آمریکایی، ابتدا به اروپا و سپس سراسر جهان سرایت کرد و مردمان را فریفت که با بنیان نهادن 'جمهوری‌های تقلیدی'، خواهند توانست همان دستاوردها را تکرار کنند. این شیدایی برابر شد با دور انداختن سنت تاریخی ‎#پادشاهی که قدمتی هم‌تراز موجودیتِ انسان دوپا دارد.

در قرن نوزدهم و بیش‌تر بیستم، کشورهای مختلفی، ‎#سنت_تاریخی خود را کنار گذاشتند و به تاسیس جمهوری روی آوردند. این رفتار تیپیکال و پاپیولار اما بی‌توجه به ضرورت‌ها و بایدهای هر کشور و منطقه‌ای رخ داد. جمهوری، بر جای سکه‌ی رایج نشست و مبارزه‌ی طولانی انسان برای تاسیس یک نظام قانونمند و دموکراتیک پادشاهی که چند هزاره به درازا کشیده بود، به یک باره، هما هیچ شد و بی‌ارزش! جهان، به ویژه در پسا جنگ‌جهانی دوم، در این رویای کاذب فرو رفت که جمهوری، دم مسیحایی تمامی مشکلات کشورهاست. هیچ کس نمی‌پرسید اگر ساختار پادشاهی این‌قدر معیوب و ناکارآمد است، چگونه برای هزاران سال دوام آورده و چرا بشر به همین اندازه برای اصلاحش، نه براندازی آن، کوشیده؟ انسان‌های تمام تاریخ که پایبند این مناسک بودند، چه در خشت خام می‌دیدند که انسان مدعی تجدد امروزی، نمی‌بیند؟

اکنون و قرن بیست‌ویکم اما دارد تبدیل می‌شود به رجعت تاریخی بشر به سنت تاریخی خود! به هر کجا که می‌نگرید، جمهوری‌های تقلیدی و حتا پدر جمهوری‌ مدرن، ‎#آمریکا با بحران روبه‌روست و ساختارهای مشروطه در اروپا (حتا خاورمیانه) از ثبات و برقراری بیش‌تر برخوردارند. مردم به این پرسش روی آورده‌اند که فایده‌ی جانشین کردن ساختارهای پادشاهیِ مقتدر، قانونمند و دموکراتیک با دموکراسی‌های پوپولیستی چه بوده جز سیاست‌مداران ضعیف و بی‌پرنسیب، سیاست‌های دوره‌ای و فشلدو پاندمی ‎#ویروس_چپ که دارد چون موریانه‌ای، تمام ساختارها و ارزش‌های آن‌ها را می‌جود و نابود می‌کند؟ برای تردید در توانایی و کارآیی جمهوری و رد ادعای برتری آن بر سامانه‌ی پادشاهی، تنها همین کافی‌ست که به یاد آورید در قدرتمندترین جمهوری جهان، سه بار پشت هم، سفیهانی چون اوباما، ترامپ و سپس بایدن به قدرت رسیده‌اند! مگر عمر مفید یه نسل چه قدر است که ۱۶ سالش (و احتمالن بیش‌تر) به سیاست‌های بی‌ریشه و خانمان‌برانداز چنین سیاست‌مدارانی تلف شود که صندلی قدرت برای‌شان، یک سرگرمی و بازی آزمون و خطای است؟!

فصل شکست ‎#جمهوری البته تازه آغاز شده، بشر غرقه در خود، به هوش آمده و در حال درک ارزش‌های سنت تاریخی و ‎#تجربه_تاریخی است. دست‌کم نتیجه‌ی این دگردیسی آن خواهد بود که جمهوری دیگر تنها پاسخ ملت‌ها در تعیین نظام سیاسی حاکم نخواهد بود و بشر دیگر با پرسشی تک‌گزینه‌ای و آماده از پیش روبه‌رو نیست چه بسیاری بر این باورند باید به ساختار بادوام پادشاهی بازگشت تا ساختاری کارآمدتر و بادوام‌تر داشت؛ کسی چه می‌داند، شاید این دو قرن تجربه‌ای گران‌‌بهاست برای یک هزاره که در پیش است!

https://t.me/ghasedak_rahaei/16529?single