یوْلو Gәlәcәğin Yolu (راه آینده)گله‌جه‌گین
955 subscribers
1.07K photos
563 videos
73 files
969 links
ایراندا یاشایان بۆتۆن تۆرکلرین پوْلیتیکال ـ ائکونومیک ـ توْپلومسال پایلارینی دیرچلتمه یَه ،سیویل یوْللارا
سیغیناراق، گلجک بیزیمدیر.



ارتباط با ادمین
https://t.me/Tahernagavi
نظرات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید
@Ruhnavaz2
Download Telegram
خواجه‌نظام‌الملک، وزیری اندیشمند یا اجیرشده‌ای برای مشروعیت بخشیدن به سلطنت ترکان سلجوقی

🖊#محمد_رحمانی_فر⬇️⬇️⬇️

📝قرن‌ها پیش از آنکه فلاسفه یونان، در باب #قدرت_سیاسی و #مشروعیت (legitimacy) آن به اندیشه‌ورزی بپردازند، تمدن‌های باستانی دریافته بودند که اگرچه تنها راه دست یافتن به تاج و تخت، اتکاء به قدرت سرکوبگر نظامی است لکن قوه سرکوب به تنهایی قادر به مشروعیت بخشیدن به حکومتی که به زور شمشیر و سرنیزه به دست آمده، نخواهد بود. به همین خاطر است که انتساب قدرت زمینی به قوای آسمانی (خدایان) از همان ابتدا مرسوم بود.


📝در جهان اسلام، بعد از پیامبر، همواره مشروعیت حکومت‌ها محل بحث و حتی اختلاف بوده است. اما رویکرد فلسفه‌گرایانه به موضوع مشروعیت حکومت در دوره #عباسیان شکل گرفت. عباسیان که با ادعای انتساب به خاندان نبوت به قدرت رسیدند خیلی زود دریافتند که این ادعا نمی‌تواند مبنای محکمی برای حفظ قدرت سیاسی باشد.


📝با رشد علم و حکمت در میان مسلمانان و ترجمه آثار یونانیان رفته رفته اندیشه‌های شبه فلسفی در باب مشروعیت حکومت در جامعه اسلامی شکل می‌گرفت. البته خلفای عباسی نهایت سعی خود را به عمل می‌آوردند تا خروجی این مجادلات و مباحثات به نفع دستگاه خلافت باشد.


📝به عنوان مثال، در شرایطی که اندیشمندانِ #جهان_اسلام بر نقش و جایگاه خلیفه در حکومت انگشت گذاشته بودند، دستگاه خلافت توانست به مدت چند دهه ذهن آنها را معطوف به این امر کند که آیا خلیفه جانشین خداست یا جانشین رسول خدا؟! (1) حتی وقتی که این حربه هم کارگر نیفتاد و نتوانست مانع اندیشیدن مسلمانان به مبانی مشروعیت قدرت سیاسی شود، #مأمون با طرح مساله جدیدی باز هم برای مدت‌ها سعی کرد افکار اندیشمندان را به سمت موضوعات بی‌خطری همچون #قدیم یا #حادث بودن #قرآن سوق دهد و برای اینکه خودش هم بازارگرمی کرده باشد حکم کرد که همه مسلمانان موظف هستند مخلوق (حادث) بودن قرآن را بپذیرند و بدین ترتیب یک #انگیزاسیون اسلامی شکل گرفت که تا مدت‌ها اذهان اندیشمندان را به خود مشغول داشت(2).


📝بی‌خود نیست که وقتی پسران ماهیگیر دیلمی با اتکاء بر قدرت نظامی خود توانستند بر پایتخت بلاد اسلامی چیره شوند و حتی خلیفه عباسی را به اسارت درآورند، جرأت تشکیل سلسله مستقلی به نام #آل_بویه را به خود ندادند و ترجیح دادند با حفظ نهاد خلافت که به هر حال به مدد علمای درباری نیمچه مشروعیتی برای خود دست و پا کرده بود، به همین دلخوش باشند که خود را #امیرالأمرا بنامند (3) و این #طنز_تاریخ است که یک خاندان شیعی که طبعاً از لحاظ اندیشه سیاسی مشروعیتی برای دستگاه خلافت قائل نیست، برای حفظ قدرت سیاسی خویش ناچار می‌شود به حفظ و تایید صوری دستگاه خلافت بپردازد.


📝 سلجوقیان اولین بنیانگذاران نهاد سلطنت در دل نهاد خلافت در دنیای اسلام بودند(4). هرچند سلجوقیان نیز همچون آل بویه به منظور اجتناب از #بحران_مشروعیت خلافت عباسی را به صورت صوری حفظ کردند ولی آنها برخلاف آل بویه به چیزی کمتر از سلطنت راضی نبودند.


📝سلجوقیان به خوبی می‌دانستند که تداوم سلطنت آنها مستلزم آن است که این نهاد جدید را در افکار مسلمین مشروع جلوه دهند و برای این کار یکی از قشری‌ترین و متعصب‌ترین علمای آن روزگار یعنی #خواجه_نظام‌الملک را #اجیر کردند تا به توجیه وضع موجود و #مشروعیت_تراشی برای نهاد جدید سلطنت بپردازد.

برخلاف بزرگنمایی‌های #سید_جواد_طباطبائی در مباحث #ایرانشهری خویش، خواجه‌نظام‌الملک کار خارق‌العاده‌ای انجام نداده و همان کاری را به انجام رسانده که #شریعت_نامه نویسان دربار خلافت انجام می‌دادند با این تفاوت که شریعت‌نامه نویسان به دستور خلفا به دنبال مشروعیت‌بخشی به نهاد خلافت بودند و سیاست‌نامه‌نویسان به دستور سلاطین به دنبال مشروعیت‌بخشی به نهاد سلطنت بودند.


📝کوتاه سخن اینکه #سیاستنامه خواجه نظام‌الملک درست به اندازه شریعت‌نامه‌های دوران عباسیان فاقد #اصالت_فلسفی (philosophical authenticity) است. به این معنی که در هیچ کدام از این آثار اندیشه به مثابه اندیشه و فلسفه به مثابه فلسفه پاس داشته نشده است. بلکه تمامی این آثار برای توجیه وضع موجود و مشروعیت بخشی به آن نگاشته شده‌اند و پدیدآورندگان این آثار اجیر شدگانی بودند که بایستی سخنی بر زبان می‌آوردند که #سلطان را خوش نماید نه #بادمجان را.

🔖منبع: The Great Caliphs, Amira K. Bennison, I.B. Tauris, London, 2009 (1: P,34; 2: P,35; 3: P,42;



بیزه قوشولون«گله جه گین یولو»👇👇👇


@Galajayinyolu
خواجه‌نظام‌الملک، وزیری اندیشمند یا اجیرشده‌ای برای مشروعیت بخشیدن به سلطنت ترکان سلجوقی

🖊#محمد_رحمانی_فر

📝قرن‌ها پیش از آنکه فلاسفه یونان، در باب #قدرت_سیاسی و #مشروعیت (legitimacy) آن به اندیشه‌ورزی بپردازند، تمدن‌های باستانی دریافته بودند که اگرچه تنها راه دست یافتن به تاج و تخت، اتکاء به قدرت سرکوبگر نظامی است لکن قوه سرکوب به تنهایی قادر به مشروعیت بخشیدن به حکومتی که به زور شمشیر و سرنیزه به دست آمده، نخواهد بود. به همین خاطر است که انتساب قدرت زمینی به قوای آسمانی (خدایان) از همان ابتدا مرسوم بود.


📝در جهان اسلام، بعد از پیامبر، همواره مشروعیت حکومت‌ها محل بحث و حتی اختلاف بوده است. اما رویکرد فلسفه‌گرایانه به موضوع مشروعیت حکومت در دوره #عباسیان شکل گرفت. عباسیان که با ادعای انتساب به خاندان نبوت به قدرت رسیدند خیلی زود دریافتند که این ادعا نمی‌تواند مبنای محکمی برای حفظ قدرت سیاسی باشد.


📝با رشد علم و حکمت در میان مسلمانان و ترجمه آثار یونانیان رفته رفته اندیشه‌های شبه فلسفی در باب مشروعیت حکومت در جامعه اسلامی شکل می‌گرفت. البته خلفای عباسی نهایت سعی خود را به عمل می‌آوردند تا خروجی این مجادلات و مباحثات به نفع دستگاه خلافت باشد.


📝به عنوان مثال، در شرایطی که اندیشمندانِ #جهان_اسلام بر نقش و جایگاه خلیفه در حکومت انگشت گذاشته بودند، دستگاه خلافت توانست به مدت چند دهه ذهن آنها را معطوف به این امر کند که آیا خلیفه جانشین خداست یا جانشین رسول خدا؟! (1) حتی وقتی که این حربه هم کارگر نیفتاد و نتوانست مانع اندیشیدن مسلمانان به مبانی مشروعیت قدرت سیاسی شود، #مأمون با طرح مساله جدیدی باز هم برای مدت‌ها سعی کرد افکار اندیشمندان را به سمت موضوعات بی‌خطری همچون #قدیم یا #حادث بودن #قرآن سوق دهد و برای اینکه خودش هم بازارگرمی کرده باشد حکم کرد که همه مسلمانان موظف هستند مخلوق (حادث) بودن قرآن را بپذیرند و بدین ترتیب یک #انگیزاسیون اسلامی شکل گرفت که تا مدت‌ها اذهان اندیشمندان را به خود مشغول داشت(2).


📝بی‌خود نیست که وقتی پسران ماهیگیر دیلمی با اتکاء بر قدرت نظامی خود توانستند بر پایتخت بلاد اسلامی چیره شوند و حتی خلیفه عباسی را به اسارت درآورند، جرأت تشکیل سلسله مستقلی به نام #آل_بویه را به خود ندادند و ترجیح دادند با حفظ نهاد خلافت که به هر حال به مدد علمای درباری نیمچه مشروعیتی برای خود دست و پا کرده بود، به همین دلخوش باشند که خود را #امیرالأمرا بنامند (3) و این #طنز_تاریخ است که یک خاندان شیعی که طبعاً از لحاظ اندیشه سیاسی مشروعیتی برای دستگاه خلافت قائل نیست، برای حفظ قدرت سیاسی خویش ناچار می‌شود به حفظ و تایید صوری دستگاه خلافت بپردازد.


📝 سلجوقیان اولین بنیانگذاران نهاد سلطنت در دل نهاد خلافت در دنیای اسلام بودند(4). هرچند سلجوقیان نیز همچون آل بویه به منظور اجتناب از #بحران_مشروعیت خلافت عباسی را به صورت صوری حفظ کردند ولی آنها برخلاف آل بویه به چیزی کمتر از سلطنت راضی نبودند.


📝سلجوقیان به خوبی می‌دانستند که تداوم سلطنت آنها مستلزم آن است که این نهاد جدید را در افکار مسلمین مشروع جلوه دهند و برای این کار یکی از قشری‌ترین و متعصب‌ترین علمای آن روزگار یعنی #خواجه_نظام‌الملک را #اجیر کردند تا به توجیه وضع موجود و #مشروعیت_تراشی برای نهاد جدید سلطنت بپردازد.

برخلاف بزرگنمایی‌های #سید_جواد_طباطبائی در مباحث #ایرانشهری خویش، خواجه‌نظام‌الملک کار خارق‌العاده‌ای انجام نداده و همان کاری را به انجام رسانده که #شریعت_نامه نویسان دربار خلافت انجام می‌دادند با این تفاوت که شریعت‌نامه نویسان به دستور خلفا به دنبال مشروعیت‌بخشی به نهاد خلافت بودند و سیاست‌نامه‌نویسان به دستور سلاطین به دنبال مشروعیت‌بخشی به نهاد سلطنت بودند.


📝کوتاه سخن اینکه #سیاستنامه خواجه نظام‌الملک درست به اندازه شریعت‌نامه‌های دوران عباسیان فاقد #اصالت_فلسفی (philosophical authenticity) است. به این معنی که در هیچ کدام از این آثار اندیشه به مثابه اندیشه و فلسفه به مثابه فلسفه پاس داشته نشده است. بلکه تمامی این آثار برای توجیه وضع موجود و مشروعیت بخشی به آن نگاشته شده‌اند و پدیدآورندگان این آثار اجیر شدگانی بودند که بایستی سخنی بر زبان می‌آوردند که #سلطان را خوش نماید نه #بادمجان را.

🔖منبع: The Great Caliphs, Amira K. Bennison, I.B. Tauris, London, 2009 (1: P,34; 2: P,35; 3: P,42; 4: P,44)

t.me/BitkEvi
📛 تعرض و تحریف آشکار قرآن مجید توسط شئوونیسم فارس


حبیب ساسانیان ( یاکاموز )⬇️⬇️⬇️


به دلیل بی حوصلگی اهالی دنیای مجازی و گریزاز مطالب طولانی هر چند مفید و معتبر، نگارنده مجبوراً و بدون حاشیه وارد اصل موضوع میشود.
خداوند در قرآن مجید صریحاً می فرماید:
«إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» (الحجر/۹) یعنی: ما این قرآن را نازل کردیم و محافظ آن خواهیم بود.
با تأمل دراین مقدمه ی مستند از خود قرآن مجید، چنین در می یابیم که؛ هیچ بنی بشری به هیچ قیمتی نباید حتی به بهانه ی تفسیر به یقین و رأی قلبی، در ترجمه و تکثیر آیات قرآن دخل و تصرف نماید. اما در ادامه مستنداً اثبات خواهیم نمود که؛ متأسفانه عوامل و سرسپردگان فراماسونهای گراندلژ انگلیسی تهران نشین، به دلیل خصومت با نژاد ملت تورک و ترس از سوابق تاریخ درخشان شعب مختلف تورکان جهان، به صورت کاملاً واضح و بیشرمانه، در زمان اوج تورک ستیزی و برجسته کردن بخشی از تاریخ بی بنیان و مجعول پارسیان در زمان حکومت پهلویان ملعون بدست علماء و مفسران درباری به تحریف #قرآن مجید نیز دست یازیده اند!..
و شرم آور اینکه؛ با گذشت نزدیک به چهار دهه از عمر رژیم جمهوری اسلامیِ مبتنی و متکی به اصول و تعالیم اسلامی، این روند تکفیری در چاپخانه های مراکز نشر اسلامی ـ قرآنی در شهر مقدس قم توسط دولت جمهوری اسلامی ایران ادامه دارد!..
به استناد عکسهای پیوستی، ملاحظه میشود؛ دستگاه امنیتی رژیم پهلوی ( سازمان اطلاعات و امنیت کشور ( ساواک ) با تطمیع و حتی تهدید بسیاری از نویسندگان ـ شعرا ـ روشنفکران و برخی علمای تراز اول کشور، اقدام به تألیف و تحریف تاریخ واقعی مملکت در راستای تحقیر تورکان و برجسته سازی و افتخار تراشی کذایی برای قوم فارس مینموده است. تا جایی که متأسفانه کتاب مقدس و آسمانی همچون قرآن مجید نیز از این روش وهن آمیز نیز مصون نمانده است.
قریب به اکثریت ملل مسلمان ایرانی، اعم از شیعه و سنی که با قرآن مجید انس و آشنایی دارند، بلاشک نام محیی الدین مهدی بن حاج ملا ابوالحسن قمشه ای متخلص و مشهور به #الهی قمشه ای را میشناسند.
ایشان از سادات بحرین هستند که در زمان نادرشاه افشار، به شهر کوچک قمشه مهاجرت کرده اند و بعدها نام خانوادگی ملکیان را برگزیده اند. وی که با مرحوم سید حسن #مدرس روابط تنگاتنگی داشته، توسط سیستم امنیتی پهلوی دستگیر و به مدت سه ماه به زندان می افتد.
اما با وساطت فروغی ( نخست وزیر وقت ) آزاد میشود.[ ضمیمه فرهنگی روزنامه اطلاعات، چهارشنبه ۱۳ اردبیهشت ۱۳۹۶ سال نودویکم ـ شماره ۲۶۷۰۹]
تا اینجای موضوع، ظاهراً هیچگونه اتفاق خاصی مرتبط با هدلاین مطلب اتفاق نیفتاده است. اما موضوع زمانی بغرنج و تأسف بار است که جناب الهی قمشه ای بعد از رهایی از زندان ساواک، اقدام به ترجمه ی تفسیری قرآن مجید مینماید❗️
⛔️در سوره ی کهف آیات 89 تا 94 با ترجمه ی الهی قمشه ای میخوانیم:
[تا چون به مشرق زمین رسید آن جا دید که خورشید بر قومی می‏تابد که ما میان آن‌ها و آفتاب ساتری قرار نداده ‏ایم (یعنی لباس و خیمه و مسکنی که از حرارت خورشید سایبان کنند نداشتند). (۹۰) همچنین بود، و البته ما از احوال او کاملاً با خبر بودیم. (۹۱) باز وسیله و رشته‏ ای را پی گرفت (و به سمت شمال سفر را ادامه داد). (۹۲) تا چون رسید میان دو سد (دو کوه بین دو کشور در شمال یا جنوب خاک #ترکستان) آن جا قومی را یافت که سخنی فهم نمی‏کردند (و سخت وحشی و زبان نفهم بودند) (۹۳)!!!
آنان گفتند: ای ذوالقرنین، قومی به نام یأجوج و مأجوج در این سرزمین (پشت این کوه) فساد (و خونریزی ووحشیگری) بسیار می‏کنند،آیا چنان‌چه ما خرج آن را به عهده گیریم سدی میان ما و آن‌ها می‏بندی(که ما از شر آنان آسوده شویم)؟(۹۴)
📛با مراجعه ودقت در متن اصلی سوره ی کهف آیه ی نودو سه و چهار، مشاهده میشود که: 1ـ اولاً در قرآن مجید نامی از شمال و جنوب نیامده است.بلکه از مشارق ومغارب خبر میدهد.
2ـ در آیه ی93 تحریفی بی شرمانه با گنجاندن کلمه ی #ترکستان در قرآن مجید صورت گرفته است.تا به مرور زمان ابزاری در دست فارسیان باشد که؛ بله ایهالناس بفرماییدخودتان قضاوت کنید که خداوند خودش نیز صریحاً در کتاب آسمانیش تورک ها را وحشی و زبان نفهم معرفی کرده است!
3ـ ازآنجایی که دروغگو کم حافظه است،سوأل میشود؛اگر آن مردم بنا به ترجمه ی جناب الهی قمشه ای (سخت وحشی و زبان نفهم بوده اند)چطور و با چه زبانی ازذوالقرنین خواسته اند که با ساختن سدی آنان را از شر یأجوج و مأجوج برهاند؟
🆘 بازدرهمان مجلد از ترجمه ی ایشان در سوره ی روم آیه 2 آمده است"و غُلبت الرّوم که ترجمه اش چنین میشود: ورومیان مغلوب شدند. اما در ترجمه ی ایشان صریحاً چنین نوشته شده است " و رومیان مغلوب پارسیان شدند❗️
باز در ادامه ی همان سوره و آیه ی سوم میبینیم که جناب قمشه ای از جانب خداوند وعده میدهد

@Galajayinyolu
یوْلو Gәlәcәğin Yolu (راه آینده)گله‌جه‌گین
‍ ‍ قرآن مجید کتاب مقدس مسلمانان جهان فرستاده ی خداوند به حضرت محمد ( ص) میباشد . دست بردن در این کتاب یعنی افزودن یا کاستن بر این اثر الهی غیر ممکن است و غیر قابل پذیرش... حال چگونه است در عصر پهلوی بر ترجمه ی « فارسی » قرآن کریم دست بردند و تفسیری دیگرگون…
📛 تعرض و تحریف آشکار قرآن مجید توسط شئوونیسم فارس


حبیب ساسانیان ( یاکاموز )⬇️⬇️⬇️


به دلیل بی حوصلگی اهالی دنیای مجازی و گریزاز مطالب طولانی هر چند مفید و معتبر، نگارنده مجبوراً و بدون حاشیه وارد اصل موضوع میشود.
خداوند در قرآن مجید صریحاً می فرماید:
«إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» (الحجر/۹) یعنی: ما این قرآن را نازل کردیم و محافظ آن خواهیم بود.
با تأمل دراین مقدمه ی مستند از خود قرآن مجید، چنین در می یابیم که؛ هیچ بنی بشری به هیچ قیمتی نباید حتی به بهانه ی تفسیر به یقین و رأی قلبی، در ترجمه و تکثیر آیات قرآن دخل و تصرف نماید. اما در ادامه مستنداً اثبات خواهیم نمود که؛ متأسفانه عوامل و سرسپردگان فراماسونهای گراندلژ انگلیسی تهران نشین، به دلیل خصومت با نژاد ملت تورک و ترس از سوابق تاریخ درخشان شعب مختلف تورکان جهان، به صورت کاملاً واضح و بیشرمانه، در زمان اوج تورک ستیزی و برجسته کردن بخشی از تاریخ بی بنیان و مجعول پارسیان در زمان حکومت پهلویان ملعون بدست علماء و مفسران درباری به تحریف #قرآن مجید نیز دست یازیده اند!..
و شرم آور اینکه؛ با گذشت نزدیک به چهار دهه از عمر رژیم جمهوری اسلامیِ مبتنی و متکی به اصول و تعالیم اسلامی، این روند تکفیری در چاپخانه های مراکز نشر اسلامی ـ قرآنی در شهر مقدس قم توسط دولت جمهوری اسلامی ایران ادامه دارد!..
به استناد عکسهای پیوستی، ملاحظه میشود؛ دستگاه امنیتی رژیم پهلوی ( سازمان اطلاعات و امنیت کشور ( ساواک ) با تطمیع و حتی تهدید بسیاری از نویسندگان ـ شعرا ـ روشنفکران و برخی علمای تراز اول کشور، اقدام به تألیف و تحریف تاریخ واقعی مملکت در راستای تحقیر تورکان و برجسته سازی و افتخار تراشی کذایی برای قوم فارس مینموده است. تا جایی که متأسفانه کتاب مقدس و آسمانی همچون قرآن مجید نیز از این روش وهن آمیز نیز مصون نمانده است.
قریب به اکثریت ملل مسلمان ایرانی، اعم از شیعه و سنی که با قرآن مجید انس و آشنایی دارند، بلاشک نام محیی الدین مهدی بن حاج ملا ابوالحسن قمشه ای متخلص و مشهور به #الهی قمشه ای را میشناسند.
ایشان از سادات بحرین هستند که در زمان نادرشاه افشار، به شهر کوچک قمشه مهاجرت کرده اند و بعدها نام خانوادگی ملکیان را برگزیده اند. وی که با مرحوم سید حسن #مدرس روابط تنگاتنگی داشته، توسط سیستم امنیتی پهلوی دستگیر و به مدت سه ماه به زندان می افتد.
اما با وساطت فروغی ( نخست وزیر وقت ) آزاد میشود.[ ضمیمه فرهنگی روزنامه اطلاعات، چهارشنبه ۱۳ اردبیهشت ۱۳۹۶ سال نودویکم ـ شماره ۲۶۷۰۹]
تا اینجای موضوع، ظاهراً هیچگونه اتفاق خاصی مرتبط با هدلاین مطلب اتفاق نیفتاده است. اما موضوع زمانی بغرنج و تأسف بار است که جناب الهی قمشه ای بعد از رهایی از زندان ساواک، اقدام به ترجمه ی تفسیری قرآن مجید مینماید❗️
⛔️در سوره ی کهف آیات 89 تا 94 با ترجمه ی الهی قمشه ای میخوانیم:
[تا چون به مشرق زمین رسید آن جا دید که خورشید بر قومی می‏تابد که ما میان آن‌ها و آفتاب ساتری قرار نداده ‏ایم (یعنی لباس و خیمه و مسکنی که از حرارت خورشید سایبان کنند نداشتند). (۹۰) همچنین بود، و البته ما از احوال او کاملاً با خبر بودیم. (۹۱) باز وسیله و رشته‏ ای را پی گرفت (و به سمت شمال سفر را ادامه داد). (۹۲) تا چون رسید میان دو سد(دو کوه بین دو کشور در شمال یا جنوب خاک #ترکستان) آن جا قومی را یافت که سخنی فهم نمی‏کردند (و سخت وحشی و زبان نفهم بودند) (۹۳)!!!
آنان گفتند: ای ذوالقرنین، قومی به نام یأجوج و مأجوج در این سرزمین (پشت این کوه) فساد (و خونریزی ووحشیگری) بسیار می‏کنند،آیا چنان‌چه ما خرج آن را به عهده گیریم سدی میان ما و آن‌ها می‏بندی(که ما از شر آنان آسوده شویم)؟(۹۴)
📛با مراجعه ودقت در متن اصلی سوره ی کهف آیه ی نودو سه و چهار، مشاهده میشود که:1ـ اولاً در قرآن مجید نامی از شمال و جنوب نیامده است.بلکه از مشارق ومغارب خبر میدهد.
2ـ در آیه ی93 تحریفی بی شرمانه با گنجاندن کلمه ی #ترکستان در قرآن مجید صورت گرفته است.تا به مرور زمان ابزاری در دست فارسیان باشد که؛ بله ایهالناس بفرماییدخودتان قضاوت کنید که خداوند خودش نیز صریحاً در کتاب آسمانیش تورک ها را وحشی و زبان نفهم معرفی کرده است!
3ـ ازآنجایی که دروغگو کم حافظه است،سوأل میشود؛اگر آن مردم بنا به ترجمه ی جناب الهی قمشه ای (سخت وحشی و زبان نفهم بوده اند)چطور و با چه زبانی ازذوالقرنین خواسته اند که با ساختن سدی آنان را از شر یأجوج و مأجوج برهاند؟
🆘 بازدرهمان مجلد از ترجمه ی ایشان در سوره ی روم آیه 2 آمده است"و غُلبت الرّوم که ترجمه اش چنین میشود: ورومیان مغلوب شدند. اما در ترجمه ی ایشان صریحاً چنین نوشته شده است " و رومیان مغلوب پارسیان شدند❗️
باز در ادامه ی همان سوره و آیه ی سوم میبینیم که جناب قمشه ای از جانب خداوند وعده میدهد

@Galajayinyolu
🔴ابوریحان بیرونی و ذوالقرنین
(بخشی از مقاله ابوریحان بیرونی و شعوبیه، از تاثیرپذیری تا رویارویی)


محمد رحمانی فر⬇️⬇️⬇️


📝برخلاف تعصبی که #شعوبیه جدید در #ذوالقرنین پنداشتن #کوروش دارند و برای نیل به این هدف خود، دست به جعل تاریخ و سندسازی‌های دروغین زده‌اند تا جایی که دانشمند بزرگواری همچون #علامه_طباطبائی و به تبع آن برخی از علمای شیعه که طبعاً در حوزه تاریخ باستان صاحب‌نظر نیستند را به اشتباه انداخته‌اند، #ابوریحان_بیرونی صراحتاً از ذوالقرنین بودن #اسکندر مقدونی دفاع می‌نماید و جالب این است که در آن روزگاران خود پارسیان و سران شعوبیه هم هنوز اسکندر را ذوالقرنین می‌پنداشتند و برای اینکه مثل همیشه وانمود کرده باشند که آنها هم دستی بر آتش داشته‌اند و به قول معروف از ذوالقرنین بودن اسکندر چیزی هم عاید آنها شود دست به جعل حکایت شرم‌آوری زدند که ابوریحان در این باب نیز در مقابل شعوبیه می‌ایستد و می‌گوید "برای این گفتار حکایتی را که فارسیان، مانند گفتار دشمن برای دشمن خود، ساخته‌اند گواه آوردند."(8)

📝لازم به ذکر است که #قرآن بدون آنکه هویت واقعی ذوالقرنین را آشکار سازد تنها به ارائه اطلاعاتی کلی از شخصیت وی بسنده کرده است که طبعاً بسیار قابل تاویل است و ملموس‌ترین نشانه‌ای که از وی به دست داده، سدی از آهن و سرب است که او برای مقابله با هجوم قوم یا اقوام یاجوج و ماجوج که البته هویت تاریخی آنها را هم مشخص ننموده، احداث کرده است. جالب این است که نه در آثار تاریخی متقدم و نه حتی در ادبیات ملل هیچ نشانه‌ای از انتساب بنیان سد مزبور بر کوروش به چشم نمی‌خورد. در حالی که ترکیب اضافی "سد اسکندر" بارها در ادبیات فارسی و در اشعار شعرای متعددی از دوره‌های مختلف تاریخی به کار رفته‌است.

#📝آثار_الباقیه بیرونی گواه این مطلب است که حتی در دوران اوج فعالیت‌های شعوبیه، کوروش جایگاه چندانی در تاریخ این مرز و بوم نداشته است و اطلاعات بسیار اندکی از وی وجود داشته که آن هم ماخوذ از #تورات بوده است. البته، ابوریحان بیرونی برخلاف شعوبیه جدید، وقع چندانی به نظرات تورات و #یهودیان نمی‌گذاشت و به همین خاطر هم کوروشی که در کتاب وی معرفی می‌شود نه در حد یک امپراتور بزرگ بلکه در حد یکی از حاکمان محلی #کلدانی می‌باشد و مهمتر اینکه، برخلاف ادعاهای شعوبیه جدید، وی نقشی در بازگردندان یهودیان به سرزمین موعودشان نداشته است!

📝البته این امر تنها اختصاص به کوروش ندارد. بلکه در سرتاسر کتاب بیرونی، به وجود سلسله‌ای مستقل به نام #هخامنشیان بر نمی‌خوریم. این در حالی است که بیرونی با اتکا به نوشته‌های پارسیان تاریخ پادشاهان کیانی، اشکانی و ساسانی را به تفصیل بیان می‌دارد و حتی برخلاف اغلب متقدمان و معاصرین خویش همچون طبری، دینوری و حمزه اصفهانی که با تقلید از زرتشتیان مدت حکومت اشکانیان را دویست و شصت و شش سال ذکر کرده بودند، با اتکا بر محاسبات ریاضی خویش، به رقم قابل قبولی در این خصوص می‌رسد که در قیاس با بقیه، به مدت زمامداری این سلسله بسیار نزدیکتر است.

📝ابوریحان بیرونی برخلاف روایت غالب شعوبیه جدید که تنها با اتکا بر تورات، کوروش را ناجی قوم یهود از زیر یوغ #بخت‌النصر می‌دانند و بازگشت آنها به #بیت‌المقدس را مرهون عنایات کوروش می‌دانند، با اشاره به وجود نسخه‌های متفاوتی از تورات، بدون اینکه کوچکترین اشاره‌ای به داستان بازگشت یهودیان بابل به وسیله کوروش داشته باشد، به توصیف چگونگی بازگشت یهودیانی می‌پردازد که پس از حمله بخت‌النصر به مصر پناهنده شده بودند و این بازگشت را هم نتیجه ملاطفت پادشاهی به نام "بطلمیوس فیلدلفیوس" می‌داند و نه لشکرکشی کوروش. به این ترتیب که پادشاه مزبور می‌شنود که "تورات کتابی است از آسمان نازل گشته" و "از اینرو ایشان را به سوی خود خواند و مسکن داد و ملاطفت بسیار کرد و اجازه داد به بیت‌المقدس بروند."(9)
پاورقی:
8- بنگرید به آثارالباقیه، نشر امیرکبیر، صص 61-59 و البته نسخه عربی نشر میراث مکتوب، صص 45-44 نص کتاب (بندهای 1،2،3)
9- بطلمیوس در قبال این لطف، از یهود تقاضای یک جلد کتاب تورات می‌نماید و چون نسخه مزبور به عبری بود و باید ترجمه می‌شد، هفتاد و دو تن را به طور مساوی از میان اسباط دوازده‌گانه بنی اسرائیل برگزید و آنها را دوبدو از هم جدا کرد و مامورینی بر سر آنها گماشت تا بدون اینکه بتوانند با هم تبانی نمایند 36 ترجمه متفاوت از تورات ارائه دهند و در پایان همه ترجمه‎ها عین هم بود و اما یهود این ادعا را نمی‌پذیرد و می‌گوید "این کار را برای آن انجام دادیم که از سطوت و شر آن پادشاه هراسان بودیم ولی باز هم باهم در تخلیط و تحریف با یکدیگر تواطی کرده‌بودیم". آثارالباقیه، نسخه انتشارات امیرکبیر، صص30-


کانال ما↙️↙️↙️

@Galajayinyolu