فرزندان رودبارسرا😷
1.76K subscribers
22.7K photos
10.3K videos
161 files
15.1K links
#رودبارسرا بزرگترین روستای شهرستان #رضوانشهر میباشد

جهت اگاهی اخبار،اداب و رسوم .تاریخچه.شناخت محلات.جاهای دیدنی و غذاهای محلی تالش به ما بپیوندید

با مدیریت» جاوید مسعودی

ارتباط شما با ما :

@javid_masoudi
@K_masoudi_01
Download Telegram
#بیشتربدانیم

#واژه_نامه_تالشی

*باشلاق = bash'lag // به چادر زنان شبیه است از جنس شال و اغلب به رنگ سیاه که عشایر به سر می اندازند.این واژه ترکی است که جایگزین واژه ی تالشی،شاله،shala شده است.
*خانچه =xancha //هدایایی جنسی که همسایگان و فامیل در داخل مجمعه و سینی چیده و به هنگام عروسی برای خانواده داماد یا عروس می برند.
*تواکار =t'vakar //زارع ای که مزرعه ای را به رسم مزارعه جهت زراعت قبول می کند.
*دره م= d'rem//شیربهاء،درخم اشکانی،وجه نقدی که در قرارداد عقد و ازدواج،داماد متعهد میشود آن را به خانواده عروس بپردازد.
*خاک بش=xakabash//خاکستر نرمی که بر روی زغال یا هیزم سوخته و سرد شده.ظاهر میشود.غبار نازک.
*شال مئره= shala m'ra//نوعی دانه سخت که با آن تسبیح و گردنبند درست میکنند این دانه از گیاهی خودرو به دست می آید که اغلب در شالیزاران و جاهای باتلاقی می روید.
*شاله کلا=shala kla//نوعی کلاه ساده چهار تکه به شکل نیم کره که از شال سیاه دوخته میشود و عموم مردان تالشی به سر می نهند.
*گئرچه=geracha//چوب بلندی که راس ضخیم ترش دارای شاخکی قلاب مانند باشد و از آن جهت بالا کشیدن سطل آب از چاه و یا فرو کشیدن.شاخه درخت استفاده میشود.......
فرهنگ تطبیقی تالشی**
تایپ:میلاد نصیری.

@frodbarsara
#بیشتربدانیم

#واژه نامه تالشی
☆ویجه ؛؛ vijah // وجب.
&واحد اندازه گیری طول عبارتند از:
☆ارش ؛؛ araš // از نوک انگشتان تا آرنج.
☆پنج الش ؛؛ penj aləš // پنج ارش.
☆گز ؛؛ gaz // متر.
☆هف گز ؛؛ haf gaz // هفت متر.
☆سینه ؛؛ sinah // به اندازه دو دست باز.
☆شش سینه لافند ؛؛ šaš sinah lāfənd // شش سینه طناب.
☆خله آرس ؛؛ xəleh âras // به اندازه ای که صدای انسان برسد.
☆دست ؛؛ dast // دست.واحد اندازه گیری لباس و گردو.
☆ئی دست وز ؛؛i dast vuz // ده دانه گردو.
منبع// امثال و حکم تالشی[نبی الله شعبانی]
میلاد نصیری
@frodbarsara
#بیشتربدانیم

#واژه نامه تالشی
☆لاخ = lâx // پاشیده شدن و پخش شدن چیزهای کم حجم روی زمین.
☆لاکنسته = lâkənəste // تاب دادن،چیزی مثل گهواره را به جلو و عقب حرکت دادن.
☆لپ = lappa // موج.
☆لجون = lajun // فلز دو تکه متصل به همی از افسار که در دهان اسب قرار می گیرد.
☆لسک = ləsk // لیز.
☆لکنه = ləkəne // صدا کنک،چلیکی که در داخل آن چند تیکه سنگ می ریزند و در میان مزرعه برجایی بلند می آویزند و با بستن ریسمانی بر آن از فاصلهء دور تکانش میدهند تا صدایی که از آن بر می خیزد جانوران را بگریزاند.
☆لوجن = lujən // سوراخ نسبتا بزری که جهت تهویه در سقف خانه ها تعبیه میشود.
☆لی یه = liya // چلایه،واحدی تقریبی در سنجش مقدار پشم و پنبه معادل یک کف دست.
☆مچه ماتور = machcha.mâtura // اخم و تخم،ادعای بی اعتنایی و قهر بودن.
☆مرچه = mərcha // یار،همبازی،معشوق.
☆مغول =maqul // چه عجب!چه خوب!...مانند: maqul âmiša // چه عجب آمدی!
☆ملات = malât // ملاچ،نرمگاه سر.
☆مل مز = məlamaz // فقیر و کم رو،عکس زیرک و زبل.
☆من = man // واحدی در وزن.
۶.۸۰۰کیلوگرم در شاندرمن.
۷ کیلو گرم در گیل دولا.
۷۲۰۰ در تالشدولا.
۸کیلوگرم در کلور.
منبع : فرهنگ تطبیقی تالشی[دکتر علی عبدلی].
میلاد نصیری.

@frodbarsara
#بیشتربدانیم

#واژه نامه تالشی
☆وسکنده = vəskande // جستن و کاویدن،زیر و رو کردن وسایل یا خاک و گل و غیره جهت یافتن چیزی.
☆وش = vəš // یقه،گریبان.
☆ولی لا = vəlilă // احساس کمبود،رغبت یافتن به خورد چیزی یا انتظار دست یابی چیزی را داشتن.
☆ونج = vanj // عکس ترم و ترد،سفت و انعطاف پذیر.کشدار.
☆ونج وا = vanj-ə vâ // خمیازه.
☆ونش چم = vanaš cham // رنگ و نشان گوسفندی سفیدی کع پیرامون چشمش کبود باشد
☆ونش چول = vanaš chul // نشان گوسفندی که رنگش ابلق سفید و کبود باشد.
☆ونشکر = vanškər // رنگ و نشان گوسفند کبود رنگی که گوشهایش کوچک باشد.
☆ونش چول کر = vanašchul.kər // رنگ و نشان گوسفندی که گوشهایش کوتاه و رنگش ابلق سفید و کبود باشد.
☆وی برده = vibarde // فرو بلعیدن.
☆ویپاته = vipâte // پاکبری کردن.شاخه های درخت را بریدن و ریختن.فرو کوبیدن و ریختن.
☆وی پشته = vipəšte // کسی یا چیزی را بر زمین فرو کوباندن.
☆ویترکسته =vitrakəste //حمله ناگهانی کردن.
☆ویچرامن = vichərâmən // زارزار گریستن.
☆ویچمیسته = vichamiste // خم شدن،با جدیت به کاری مشغول شدن.
منبع؛: فرهنگ تطبیقی تالشی[دکتر علی عبدلی]
میلاد نصیری

@frodbarsara
#بیشتر_بدانیم



#واژه_شناسی_گویشها

تفاوت‌هایی از گویش‌های شمالی و جنوبی زبان تالشی:
۱. حرف «ه» گویش شمالی، حرف «خ» گویش جنوبی
مثال: کودک، بچه
آستارا: هِردَن (hērdan)
فومن: خِردَن (xērdan)

مثال: چشمه
آستارا: هونی (huni)
فومن: خونی (xuni)

۲. حرف «ز» در گویش شمالی، حرف «س، ف، ت، چ» در گویش جنوبی
مثال: ازگیل
آستارا: زِر (zer)
اسالم: سِر (ser)
فومن: فِتِر (fētēr)

مثال: شکوفهٔ درخت
آستارا: زیزَه (ziza)
اسالم: چیزَه (čiza)
فومن: تیتَه (tita)

۳. حرف «اُ» گویش شمالی، حرف «آ» گویش جنوبی
مثال: آب
آستارا: اُو (ov)
فومن: آو (āv)

مثال: آیینه
آستارا: اُوَینَه (ovâynâ)
فومن: آوَینَه (āvayna)

۴. تفاوت واژهٔ «ماه، کرهٔ ماه» در گویش شمالی و جنوبی
آستارا: اُشِم (ošēm)؛ اُوشِم (ovšēm)
جوکندان: اُوشِم (ovšēm)
اسالم: مونگ (mong)
ماسال: مِنگ (mēng)؛ مَنگ (mang)
فومن: ماگِلَه (māgēla)؛ مانگَه (mānga)

شبکۀ ریشه‌شناسی، دانشگاهی برای ریشه‌یابی زبان‌ها و گویش‌های ایرانی.


@frodbarsara
#بیشتر_بدانیم



#واژه_گیریه



وجه تسمیه واژه های #گیریه ، #گیلون و #کادوس

گی واژه ای است که به مجموعه ای از احشام اهلی اعم از گاو وگاومیش و اسب و بز وگوسفند استر و الاغ گفته میشود ودر نواحی تات زبان هنوز متداول است و کسی را که این احشام باهم به صحرا میبرده تا تعلیف شوند ومسئولیت نگهداری آنها را برعهده میگرفت به آن #گیه_وون می گفتند که اکنون نیز همان واژه بکار برده میشود وواژه ( #ریَه ) به معنی #جای_پا و رد پا واثر و #علامت آن است ودر اصطلاحات تالشی به مفهوم محل چرای احشام و گی است لذا به مراتع ای که مسیر حرکت گی قرار میگرفت اصطلاحاً به آن مراتع ( #گیریه) گفته میشد.


اما #گیلون که در زبان فارسی به صورت #گیلان و یا ِلان نوشته میشود آنرا به معنی گیلها دانسته اند ولی در اصطلاحات #تالشی از دو واژه گی و لون تشکیل شده که واژه ( #لون) در آن واژه ای تغییر شکل یافته از کلمه فارسی ( لان یا لانه) محسوب میشودوبه معنی سازه ایست که محل نگهداری حیوانات اهلی بوده وهست مانند ( #کرگه_لون به معنی مرغ دونی ) و یا روستای #آهکلون که در قرون پیشین در آنجا کوره های پخت آهک یکی از متداولترین مصالح ساختمانی محسوب میشده .

بسیاری از خانواده های آن افراد درکلبه های کوچک موقتی اقامت مینمودند که به محل اقامت آنها (لون ) اطلاق میگردید اما با این معنی که داریم به این ترتیب میتوان مفهوم واژه #گیلون رادریافت که در گذشته احشامیکه در جلگه ها ودر دشتهای گیلان و دامنه های کوهستان ویا بطور کلی دراراضی هموار از آنها نگهداری میشدند همه آنها شبها دارای یک چهار دیواری سرپوشیده بودند که به آنها (لون ) گفته میشد .


بنابراین به #ییلاقات احشام شان بصورت رهاشده بسر میبردند #گیریه و به جلگه ها که احشامشان را در لون ها نگهداری میکردند گی لون میگفته اند

در این تعبیر در مورد نام گیریه شکی وجود ندارد اما در مورد تعبیر گیلون به دلیل همه گیر شدن واژه #گیلان به زبان فارسی نه محلی باید تامل نمود .


اما درمورد واژه #تالشی ( گا( که در زبان فارسی گاو تلفط میشود در زبان های اروپائی نیز به همان شکل تالشی تنها با تغییر حرف (گ) به (ک) و بصورت (کا cow ) تلفظ میشود مانند واژه کابوی cowboy که در انگلیسی به معنی گاوچران است ویونانیان نیز به همان شکل ( کا ) تلفظ کرده و میکنند لذا به همین استناد آنها واژه گادوشان را که به گالش ها و گاو دوشان کادوسی اطلاق میگردید به صورت کادوشان تلفظ کردند اما چون در زبان یونانی هیچگاه از حرف (شین ) استفاده نمیشد و بجای آن از حرف (سین) استفاده میکنند، مورخان یونانی این واژه بصورت #کادوسان نوشته اند .


همانگونه که در بسیاری از اقوام در زبان های خود قادر به تلفظ برخی حروف نیستند مانند مردم #عرب زبان که حرف پ را ف تلفظ میکنند و زبان پارسی را فارسی تلفظ کرده اند ویا حرف پ که به ب تبدیل کرده اند مانند پاریس که باریس گفته میشود و یا واژه #پارس که در زبان #انگلیسی پرشین گفته شده وغیره .

بقلم: #علی_ماسالی


@frodbarsara
#بیشتر_بدانیم



نام باستانی #ایران و #شاه ،
برگرفته از دو واژه #تالشی است

👇👇👇👇

#آریایی ها زمین خود را #ایریوشینم
یعنی سرزمین آریایی،میخواندند
به شاه خود #هوخشتر
وقتی که صاحب پادشاه شدند آن را
#ایریانو #خشَتَر،یعنی پادشاه
ایرانیان میگفتند
که به مرور زمان به اختصار
تبدیل به ایران شد

#واژه #ایریوشینم یک واژه تالشی است که میگویند مال ایرانم ،ایراتیم

واژه #هوخشتر و #خشتر،هر دو واژه تالشی است،که میگویند او دوست داشتنی تر و دوست داشتنی است آنها برای اینکه شاهی برای خود انتخاب میکردند تا او را نسبت به سایرین برتر بداند و مردم به او احترام بگذارند و از در امور اطاعت کنند به این دلیل بود که نام او را اینچنین انتخاب میکردند
ایریوشینم یعنی= مال ایرانم =ایرانیم

#ایریوشنیم= مال ایرانم، =ایرانیم

َوخشتر =او دوست داشتنی تر

#خشَتَر =دوست داشتنی تر


بقلم استاد :اسفندیاراحمدی


@frodbarsara
#بیشتر_بدانیم


#تالشی : #ژن

فارسی : #زن

#واژه #ژن :واژه، مشترک
گویش تالشی و یونانی است
که در هردو گویش به معنی .
زایش ،#آفریننده است


سوال این است که این لغت را یونان از #تالشان باستان گرفته اند یا تالشان
از #یونانیان،

در تاریخ باستان آمده است که مردمانی در شمال ایران ،ضمن
مهاجرت از شمال و شمال غربی ایران
از طریق آسیای صغیر به سرزمین کونی که یونان نامیده
میشود مهاجرت کردند

، بس میتوانیم بگوییم که یونانیان
این واژه از #تالشان_باستان گرفته اند

اسفندیاراحمدی

@frodbarsara
#بیشتر_بدانیم


#واژه_شکافی

#تالشی : ِپو

فارسی :#عمه

تالش به برخواستن ،بلند شدن: پِرز ,بَیز ، پِپ ، میگوید

#پپو ، به معنی او که از میان ما برخاسته ، از میان ما بلند شده ، عضو خانواده ماست

ندایی بود به سایر اعضا خانواده که پپو (عمه) از میان ما برخواسته ،از خانواده ماست ، عضو خانواده ماست ، تا حرمت ها حریم را اعضا خانواده نسبت به او رعایت کنند

بقلم :اسفندیاراحمدی

#کانال_فرزندان_رودبارسرا

@frodbarsara
#بیشتر_بدانیم


#واژه_شکافی

#تالشی : #خالا

فارسی : #خواهر

#تالش به شاخه #خاله میگوید ، به آمدن ، میگوید

#خالا به معنی #شاخه این که از #ما آمده است یا #شاخه‌ای که از ما برخواسته شاخه ای از ما رشد کرده است

پیامی بود به همه که #خواهر ، شاخه ای یا قسمتی از ماست،تا #حرمت‌ها و حریم نسبت به این شاخه از عضو خانواده رعایت شود


اسفندیار احمدی


#کانال_فرزندان_رودبارسرا

@frodbarsara
#بیشتر_بدانیم


#واژه شکافی

#تالشی : #خالو

فارسی : #دایی

#تالش به شاخه #خالهَ میگوید و به پوست درختان علاوه بر َوَل ، #لو نیز میگوید ،
نشان به این نشانی در گذشته های دور برای سرپوشیدن،سر #کندوهای زنبور عسل از پوست درختانی مثل #روناس، استفاده میکردند و پوست،درختان روناس را میکندند و روی کندو های زنبور عسل میگذاشتند تا کندوها را از #آفتاب و #باران حفظ، کنند و به آن پوست #لو میگفتند
و نیز در گذشته برای بستن ،معبرهای ، #خیک های قدیمی از پوست نازک و داخلی،بعضی شاخه های درختان استفاده،میکردند و به آن نیز #لو میگفتند،

میتوانیم به وضوع بگویم که #خالو به معنی عضوی از ماست ،از پوست و استخوان ماست

پیامی بود به بقیه ،تا #حرمت و #حریمها را نسبت به #دایی یا #خالو رعایت کنند

بقلم :اسفندیاراحمدی

#کانال_فرزندان_رودبارسرا

@frodbarsara
#بیشتر_بدانیم



#واژه َس در گویش #تالشی

واژه پر معنی و مفهوم #تالشی که در گویش تالشی رنگ
باخته متاسفانه کمتر کسی با این
واژه آشنایی دارد اندکی از مردمان
تالش این واژه را به کار میبرند در
حالی فارسی میانه این واژه را از
تالش عاریه گرفته و در فارسی
کاربرد دارد

َس در #تالشی چندین معنی دارد مثل :عکس ، تصویر ،مثل ،مانند ،شبیه
عین ،
همانطور که واژه َش در تالشی به
معنی دوست داشتن ،عشق وزیدن
علاقه داشتن است

برای اثبات دلیل َس به نکات زیر
توجه کنید کنید

#تالشان_رضوانشهر به پدر شوهر َسوره، به معنی عکس پدر کوچک
و به مادر شوهر
#خسرک ،عکس مادر کوچک
مثل و مانند مادر و پدر
در اینجا هشداری بود بود به #تازه_عروس خانواده که هر وقت #پدر_شوهر یا #مادر_شوهر خود را دیدی
تصور کن که #عکس یا #تصویر پدر و مادر تو هستن یا آنها پدر و مادر کوچک
تو هستند یا اینکه مثل پدر مادر تو
هستند

تالش واژه دیگری دارد که #خس در آن به کار برده شده
واژه #خسه_بخت
به معنی کسی که #خوشبخت است یا اینکه #بخت و #اقبال همراه اوست ،اما این واژه مفهوم زیبایی دارد که مفهوم آن حقیقی آن ،کسی که عکس و تصویر خوشبختی را به همراه دارد ،تالش به این نتیجه رسیده بود که خوشبختی همیشه پایدار نیست

یکی در اثر بیماری و دیگری در اثر خوادث دیگری چون سیل و آتش سوری و موارد دیگر ،خوشبختی را از دست میدهد
به همین دلیل بود که #تالش به اینگونه افراد #خسه_بخت میگفت

به معنی کسی که #تصویری از #خوشبختی به همراه دارند
خوشبختی همیشه پایدار نیست مثل عکس رنگ میبازد

بقلم استاد: اسفندیاراحمدی

#کانال_فرزندان_رودبارسرا

@frodbarsara
#بیشتر_بدانیم


#واژه_گیریه


وجه تسمیه واژه های #گیریه ، #گیلون و #کادوس

گی واژه ای است که به مجموعه ای از #احشام_اهلی اعم از گاو وگاومیش و اسب و بز وگوسفند استر و الاغ گفته میشود ودر نواحی تات زبان هنوز متداول است و کسی را که این احشام باهم به صحرا میبرده تا تعلیف شوند ومسئولیت نگهداری آنها را برعهده میگرفت به آن #گیه_وون می گفتند که اکنون نیز همان واژه بکار برده میشود وواژه ( #ریَه ) به معنی #جای_پا و رد پا واثر و علامت آن است ودر اصطلاحات تالشی به مفهوم محل چرای احشام و گی است لذا به مراتع ای که #مسیر_حرکت گی قرار میگرفت اصطلاحاً به آن مراتع ( #گیریه) گفته میشد.

اما #گیلون که در زبان فارسی به صورت #گیلان و یا ِلان نوشته میشود آنرا به معنی گیلها دانسته اند ولی در اصطلاحات #تالشی از دو واژه #گی و #لون تشکیل شده که واژه (لون) در آن واژه ای تغییر شکل یافته از کلمه فارسی ( لان یا #لانه) محسوب میشودوبه معنی سازه ایست که محل نگهداری حیوانات اهلی بوده وهست مانند (کرگه لون به معنی مرغ دونی ) و یا روستای #آهکلون که در قرون پیشین در آنجا کوره های پخت #آهک یکی از متداولترین مصالح ساختمانی محسوب میشده .

بسیاری از خانواده های آن افراد درکلبه های کوچک موقتی اقامت مینمودند که به محل اقامت آنها (لون ) اطلاق میگردید اما با این معنی که داریم به این ترتیب میتوان مفهوم واژه #گیلون رادریافت که در گذشته احشامیکه در جلگه ها ودر دشتهای گیلان و دامنه های کوهستان ویا بطور کلی دراراضی هموار از آنها نگهداری میشدند همه آنها شبها دارای یک چهار دیواری سرپوشیده بودند که به آنها (لون ) گفته میشد .

بنابراین به ییلاقات احشام شان بصورت رهاشده بسر میبردند گیریه و به جلگه ها که احشامشان را در لون ها نگهداری میکردند گی لون میگفته اند در این تعبیر در مورد نام #گیریه شکی وجود ندارد اما در مورد تعبیر گیلون به دلیل همه گیر شدن واژه گیلان به زبان فارسی نه محلی باید تامل نمود .

اما درمورد واژه تالشی ( گا( که در زبان فارسی گاو تلفط میشود در زبان های اروپائی نیز به همان شکل تالشی تنها با تغییر حرف (گ) به (ک) و بصورت (کا cow ) تلفظ میشود مانند واژه کابوی cowboy که در انگلیسی به معنی گاوچران است ویونانیان نیز به همان شکل ( کا ) تلفظ کرده و میکنند لذا به همین استناد آنها واژه گادوشان را که به گالش ها و گاو دوشان کادوسی اطلاق میگردید به صورت کادوشان تلفظ کردند اما چون در زبان یونانی هیچگاه از حرف (شین ) استفاده نمیشد و بجای آن از حرف (سین) استفاده میکنند، مورخان یونانی این واژه بصورت کادوسان نوشته اند .

همانگونه که در بسیاری از اقوام در زبان های خود قادر به تلفظ برخی حروف نیستند مانند مردم عرب زبان که حرف پ را ف تلفظ میکنند و زبان پارسی را فارسی تلفظ کرده اند ویا حرف پ که به ب تبدیل کرده اند مانند پاریس که باریس گفته میشود و یا واژه پارس که در زبان انگلیسی پرشین گفته شده وغیره .

: #علی_ماسالی

#کانال_فرزندان_رودبارسرا

@frodbarsara
#بیشتر_بدانیم

🔸#واژه_های_تالشی_که_رو_به_فراموشی است

🔹#بازان =دستبند

🔸#گرَسای =تب خال

🔸َسار =یخ

🔹#خودک =بغض

🔸َو = رسم

🔹َف =کنار

🔸#زفرون = زشت

🔹#لیسک = سر

🔸#راستکی =سکسکه

🔸#اوزن =مخلفات غذا

🔹َفیل =سرگردان

🔸#تاویسته = عجله

🔸#هژمه =حمله ور

🔸#سیاستمدار=پولتگ

🔹#سرَگی =سرماخوردگی

🔸#مادَگنه_روز=تاریخ تولد

.🔸#نونَکِ = پنهانی

🔸َخ =شب نم

🔹ِر = زیاد

🔸َم_هر= نگهداری.

🔸#اسفندیار_احمدی

@frodbarsara
#بیشتر_بدانیم


#واژه_شکافی

#تالشی : #شونه

فارسی : #چوپان

بیشتر مردم تالش به چوپان #شونه میگویند

تالش به رفتن ، #شو،میگوید
به جلو ، َ یا #نار میگوید
شونه در تالشی به معنی کسی که میتواند به جلو حرکت کند
چون گوسفندان به دلیل اینکه غذا را زود هضم میکنند و اگثرا میل به چرا دارند و برای این کار باید اگثرا در حرکت باشند و تا زمانی مسیر حرکت رو به جلوی آنها باز باشد به طرف جلو حرکت میکنند ،حتی بعضی از چوپانان مجبورند که گوسفندان را نیز شب به چرا ببرند که تالش به آن #شو_چره میگویند
افرادی که بتوانند با گوسفندان در حرکت باشند به آنها #شونه میگویند

فارسی به شونه ،چوپان میگویند ،چوپان نیز یک واژه پارسی است ،به معنی کسی است که چوپی در دست دارد و از دام و گله نگهداری میکند در پارسی این واژه از دوبخش تشکیل شده
چوب ،در زبان پارسی پهلوی #چوپ گفته میشد و در فارسی نوین به چوب تبدیل شده
پسوند ،بان به معنی نگهداری و نگهبانی از چیزی است

#چوپان ، به معنی کسی که با چوپ دستی خود از دام نگهداری میکند..

اسفندیاراحمدی.

#کانال‌_فرزندان_رودبارسرا

@frodbarsara
#بیشتر_بدانیم


#واژه شکافی

#تالشی : َبون

فارسی : #فحش، #نازا

تالش ، به زبان ،زونو ،میگوید
به زیر ، و ، پایین ،#بن میگوید

. زبون =حرفی که فقط از زبان ( # زونو)جاری می شود ،حرفی که #بدون_تفکر گفته می شود ،حرفی که با #عقل_خرد ، #هم_سویی ندارد

اسفندیاراحمدی


#کانال‌_فرزندان_رودبارسرا

@frodbarsara
#بیشتر_بدانیم


#واژه_شکافی

#بهار
بَه- قشنگ ،زیبا ، بهتر
آر =اَور = آورنده بهترین ها

#تاواستون

تاو =گرم ، داغ
تون =عمق
تاواستون =عمق گرما ، عمق داغی


#زمستون

زم = زخم =سرد
#زمستون =عمق سرما

#پایز

پای =زیر
پایز =زیختن برگها زیر پای درختان

اسفندیاراحمدی

https://t.me/joinchat/AAAAAERQ-XpuLnV5ZEgDzA
#بیشتر_بدانیم

#واژه #شکافی

#تالشی #پونش
#فارسی #پشه

در مورد #پونش میتوان دو نظر داشت

۱-چشره ای که روی پا می نشیند

۲_ #تالش به نخ ریسده شده از #پشم
گوسفند #پو ،میگوید
در گویش تالشی به #نشستن ،#نشته
میگویند

چون ضخامت #پونش به اندازه
#پو بود و برای تغدیه روی بدن
می نشست به این دلیل بود که تالش
به آن #پونش میگفت
#پونش = #پویی که می نشیند

در #تالش واژه #پو ،کابرد دیگری نیز داشت
در تاریخ باستان به دلیل نبود نفت یا اینکه حمل نفت مشکلاتی داشت تالش برای ابتدای روشن کردن #آتش در داخل #تنه درختان خشک شده #بلوط ( #مازو) آوندهای به هم چسبیده ای وجود داشت که بعد از خشک شدن اشعال بالای داشت که با یک جرقه چغماق در جا آتش میگرفت و #تالش به آن نیز #پو میگفت
اکثر کسانی که در #ییلاقات زندگی میکردند از این روش برای روشن کردن آتش استفاده میکردند مخصوصا افرادی که قرار بود یک روز یا چند روزی به به مسافرتی بروند علاوه بر غذا اولین چیزی که جز ملزمات بود جند سنگ آتش زنه یا چقماغ و همین #پو بود

با این روش #آتش روشن میکردند


اسفندیاراحمدی

#کانال_فرزندان_رودبارسرا

https://t.me/joinchat/AAAAAERQ-XpuLnV5ZEgDzA
#بیشتر_بدانیم

#واژه_گیریه


وجه تسمیه واژه های #گیریه ، #گیلون و #کادوس

گی واژه ای است که به مجموعه ای از احشام اهلی اعم از گاو وگاومیش و اسب و بز وگوسفند استر و الاغ گفته میشود ودر نواحی #تات زبان هنوز متداول است و کسی را که این احشام باهم به صحرا میبرده تا تالیف شوند ومسئولیت نگهداری آنها را برعهده میگرفت به آن #گیه_وون می گفتند که اکنون نیز همان واژه بکار برده میشود .

وواژه ( #ریَه ) به معنی جای پا و رد پا واثر و علامت آن است ودر اصطلاحات تالشی به مفهوم محل چرای احشام و گی است لذا به مراتع ای که مسیر حرکت گی قرار میگرفت اصطلاحاً به آن مراتع ( #گیریه) گفته میشد.

اما #گیلون که در زبان فارسی به صورت گیلان و یا ِلان نوشته میشود آنرا به معنی گیلها دانسته اند ولی در اصطلاحات #تالشی از دو واژه گی و لون تشکیل شده که واژه ( #لون) در آن واژه ای تغییر شکل یافته از کلمه فارسی ( لان یا لانه) محسوب میشودوبه معنی سازه ایست که محل نگهداری حیوانات اهلی بوده وهست مانند ( #کرگه_لون به معنی مرغ دونی ) و یا روستای آهکلون که در قرون پیشین در آنجا کوره های پخت آهک یکی از متداولترین مصالح ساختمانی محسوب میشده .

بسیاری از خانواده های آن افراد درکلبه های کوچک موقتی اقامت مینمودند که به محل اقامت آنها (لون ) اطلاق میگردید اما با این معنی که داریم به این ترتیب میتوان مفهوم واژه گیلون رادریافت که در گذشته احشامیکه در جلگه ها ودر دشتهای گیلان و دامنه های کوهستان ویا بطور کلی دراراضی هموار از آنها نگهداری میشدند همه آنها شبها دارای یک چهار دیواری سرپوشیده بودند که به آنها (لون ) گفته میشد .
بنابراین به #ییلاقات احشام شان بصورت رهاشده بسر میبردند گیریه و به جلگه ها که احشامشان را در لون ها نگهداری میکردند گی لون میگفته اند در این تعبیر در مورد نام #گیریه شکی وجود ندارد اما در مورد تعبیر گیلون به دلیل همه گیر شدن واژه گیلان به زبان فارسی نه محلی باید تامل نمود .
اما درمورد واژه #تالشی ( گا) که در زبان فارسی #گاو تلفط میشود در زبان های اروپائی نیز به همان شکل تالشی تنها با تغییر حرف (گ) به (ک) و بصورت (کا cow ) تلفظ میشود مانند واژه کابوی cowboy که در انگلیسی به معنی گاوچران است ویونانیان نیز به همان شکل ( کا ) تلفظ کرده و میکنند لذا به همین استناد آنها واژه گادوشان را که به گالش ها و گاو دوشان #کادوسی اطلاق میگردید به صورت کادوشان تلفظ کردند اما چون در زبان #یونانی هیچگاه از حرف (شین ) استفاده نمیشد و بجای آن از حرف (سین) استفاده میکنند، مورخان یونانی این واژه بصورت #کادوسان نوشته اند .
همانگونه که در بسیاری از اقوام در زبان های خود قادر به تلفظ برخی حروف نیستند مانند مردم عرب زبان که حرف را تلفظ میکنند و زبان پارسی را فارسی تلفظ کرده اند ویا حرف پ که به ب تبدیل کرده اند مانند پاریس که باریس گفته میشود و یا واژه پارس که در زبان انگلیسی #پرشین گفته شده وغیره .

: #علی_ماسالی

#کانال_فرزندان_رودبارسرا

https://t.me/joinchat/AAAAAERQ-XpuLnV5ZEgDzA
#بیشتر‌بدانیم


#واژه_شکافی_تالشی

#تالشی : #شونه

فارسی : #چوپان

بیشتر مردم تالش به چوپان #شونه میگویند

تالش به رفتن ، #شو،میگوید
به جلو ، َ یا #نار میگوید
شونه در تالشی به معنی کسی که میتواند به جلو حرکت کند
چون گوسفندان به دلیل اینکه غذا را زود هضم میکنند و اگثرا میل به چرا دارند و برای این کار باید اگثرا در حرکت باشند و تا زمانی مسیر حرکت رو به جلوی آنها باز باشد به طرف جلو حرکت میکنند ،حتی بعضی از چوپانان مجبورند که گوسفندان را نیز شب به چرا ببرند که تالش به آن #شو_چره میگویند
افرادی که بتوانند با گوسفندان در حرکت باشند به آنها #شونه میگویند

👈فارسی به #شونه ، #چوپان میگویند ،چوپان نیز یک واژه پارسی است ،به معنی کسی است که چوپی در دست دارد و از دام و گله نگهداری میکند در پارسی این واژه از دوبخش تشکیل شده
چوب ،در زبان پارسی پهلوی #چوپ گفته میشد و در فارسی نوین به چوب تبدیل شده
پسوند ،بان به معنی نگهداری و نگهبانی از چیزی است

#چوپان ، به معنی کسی که با چوپ دستی خود از دام نگهداری میکند..

بقلم استاد :اسفندیاراحمدی

#کانال_فرزندان_رودبارسرا
https://t.me/joinchat/AAAAAERQ-XpuLnV5ZEgDzA