#بیشتر_بدانیم
وجه تسمیه نام روستای #اولم واقع در شهرستان#ماسال
#اولم ،یکی از روستای شهرستان
#ماسال است ،طبق اسناد تاریخی قدمت این.
روستا به بیش از 800سال میرسد
در ابتدا این روستا دارای چشمه های
آب گرم بوده ،که مردم برای درمان بعضی از بیماری ها به آنجا می رفتند
در تاریخ نام اولم برای آخرین بار در زمان حاکمیت سجلوقیان آمده است که ماحرا به قرار زیر است:
در زمان حاکمیت سلجوقیان که #ملک #شاه #سلجوقی به پادشاهی می رسد
او با دختر #کدخدا #داود_ماسالی به نام #سپیده ازدواج میکند
میگویند او #زیباترین زنی بوده که حتی در ایران کسی به زیبایی نمی رسید.ترکان سلجوقی، به او #ترکان_خاتون لقب داده بودند ، #تالشان او را ملکه تالشان میگفتند ، او زن با نفوذی
در زمان #سلجوقیان بود ،که سرگذشت
تلخ و شیرین زیبا و طولانی دارد ،که بیان توصیف سرگذاشت او در اینجا نمی گنجد
،سر انجام زندگی او پر از فراز و نشیب است ،او دلیل نپذیرفتن #مذهب باطنی که توسط حسن صباح به او پیسنهاد شده بود ،کشته شد ،زمانی که او در #فومن حضور داشت حسن صباع یکی از مریدان خود را مامور قتل او میکند ،او باجنجر زهر آلوده ترکان خاتون را مجروح میکند ، او را برای #درمان با آب گرم به #اولم می آورند ، ولی درمان با آب گرم چاره ساز نبود سر انجام او میمیرد و وصیت میکند که او را در #مسقط_الرس_ماسال دفن کنند...
این تو ضیحات بابت این بود که با #سند به وجه تمیسه اولم برسیم؟
با توجه به اینکه قبلا اشاره کردیم که در اولم فعلی قبلا چشمه های آب گرم وجود داشت
#تالش به آب (اوو )میگوید ،به آب نیم گرم که بیش از اندازه داغ نباشد (ولرم) میگوید
#اوو + #لرم با کسر یک واو =اولرم
به معنی جایی که #آب_ولرم دارد
میتوانیم بگوییم که نام اولیه #اولم ، #آولرم بوده که بعدها با از بین رفتن این چشمه های آب گرم ، #خلاصه شدم نام آن به اولم تغیبر نام پیدا کرد
بقلم استاد: اسفندیار احمدی
@frodbarsara
وجه تسمیه نام روستای #اولم واقع در شهرستان#ماسال
#اولم ،یکی از روستای شهرستان
#ماسال است ،طبق اسناد تاریخی قدمت این.
روستا به بیش از 800سال میرسد
در ابتدا این روستا دارای چشمه های
آب گرم بوده ،که مردم برای درمان بعضی از بیماری ها به آنجا می رفتند
در تاریخ نام اولم برای آخرین بار در زمان حاکمیت سجلوقیان آمده است که ماحرا به قرار زیر است:
در زمان حاکمیت سلجوقیان که #ملک #شاه #سلجوقی به پادشاهی می رسد
او با دختر #کدخدا #داود_ماسالی به نام #سپیده ازدواج میکند
میگویند او #زیباترین زنی بوده که حتی در ایران کسی به زیبایی نمی رسید.ترکان سلجوقی، به او #ترکان_خاتون لقب داده بودند ، #تالشان او را ملکه تالشان میگفتند ، او زن با نفوذی
در زمان #سلجوقیان بود ،که سرگذشت
تلخ و شیرین زیبا و طولانی دارد ،که بیان توصیف سرگذاشت او در اینجا نمی گنجد
،سر انجام زندگی او پر از فراز و نشیب است ،او دلیل نپذیرفتن #مذهب باطنی که توسط حسن صباح به او پیسنهاد شده بود ،کشته شد ،زمانی که او در #فومن حضور داشت حسن صباع یکی از مریدان خود را مامور قتل او میکند ،او باجنجر زهر آلوده ترکان خاتون را مجروح میکند ، او را برای #درمان با آب گرم به #اولم می آورند ، ولی درمان با آب گرم چاره ساز نبود سر انجام او میمیرد و وصیت میکند که او را در #مسقط_الرس_ماسال دفن کنند...
این تو ضیحات بابت این بود که با #سند به وجه تمیسه اولم برسیم؟
با توجه به اینکه قبلا اشاره کردیم که در اولم فعلی قبلا چشمه های آب گرم وجود داشت
#تالش به آب (اوو )میگوید ،به آب نیم گرم که بیش از اندازه داغ نباشد (ولرم) میگوید
#اوو + #لرم با کسر یک واو =اولرم
به معنی جایی که #آب_ولرم دارد
میتوانیم بگوییم که نام اولیه #اولم ، #آولرم بوده که بعدها با از بین رفتن این چشمه های آب گرم ، #خلاصه شدم نام آن به اولم تغیبر نام پیدا کرد
بقلم استاد: اسفندیار احمدی
@frodbarsara
فرزندان رودبارسرا😷
#بیشتر_بدانیم قسمت اول #نوروز_قبل_و_بعد_اسلام دکتر،مزداپور مینویسد: نوروز جشنی است که پیش از _آریاییها در ایران برگزار میشد او مینویسد :به احتمال زیاد نوروز با ازدواج مقدس ارتباط، دارد ،تصور میشود که #الهه بزرگ ،#الهه مادر ،شاه را برای شاهی انتخاب و…
#بیشتر_بدانیم
#نوروز_قبل_و_بعد_از_اسلام
قسمت دوم
در زمان هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان هر ساله نوروز را جشن میگرفتند که قبل به آن اشاره شده
مرور کوتاهی میکنیم به #نوروز بعد از ورود اعراب تازه مسلمان (اسلام)در ایران
#نوروز پس از #اسلام:
در میان همهٔ جشنهایی که پس از اسلام در ایران به دلیل بیتوجهی فرمانروایان و مخالفت اسلامگرایان به فراموشی سپرده شدند، #نوروز توانست جایگاه خود را به عنوان جشنی ملی در ایران حفظ کند.
دلیل پایدار ماندن نوروز در فرهنگ ایرانی را میتوان پیوند عمیق آن با آیینهای ایرانی، تاریخ این کشور، و حافظه فرهنگی ایرانیان دانست.
گفته میشود که عربهای فاتح ایران، پایتخت شاهنشاهی ساسانی را در روز نوروز تسخیر کردند. پس از آن، آنها مالیات سنگینی بر برگزاری دو جشن #نوروز و #مهرگان وضع کردند.
خلفای دو پادشاهی امویه و عباسی نیز این رویه را ادامه دادند، اگرچه بعدها خود آنها، در جشن نوروز شرکت کردند و آن را گرامی داشتند.
از برگزاری آیینهای نوروز در زمان امویان نشانهای در دست نیست. در دوره عباسیان، به گفتهٔ تاریخ طبری، معتضد، مردم بغداد را از برافروختن آتش در روز نوروز و پاشیدن آب بر روی عابران بر حذر داشت ولی پس از نگرانی از احتمال آشوب مردم، فرمان خود را پس گرفت. خلیفههای فاطمی نیز چندین بار با برافروختن آتش و آبپاشی، نوروز را ممنوع اعلام کردند.
در زمان خلفای بنی عباس افرادی چون #مرداویج برای حفظ،و حراست این آیین باستانی از #گیلان راهی جنوب شد و در کنار رود #فرات، آتش برافروخت و نوروز را جشن گرفت
از نوشتههای باقیمانده از سدهٔ چهارم هجری در بغداد، میتوان پی برد که مردم در روزهای نوروز، لباس نو بر تن میکردهاند، به هم سیب هدیه میدادند، غذاهای ویژه میپختند و زنان نیز عطرهای ویژهٔ نوروزی خریداری میکردند. مسلمانان در این هنگام در کنار نامسلمانان شیره مینوشیدند و بر یکدیگر آب میپاشیدند.
عباسیان گاهی برای پذیرش هدایای مردمی، از نوروز استقبال میکردهاند.
با روی کار آمدن سلسلههای #طاهریان، #سامانیان و #آل_بویه، جشن نوروز با گستردگی بیشتری برگزار شد. در این دورهها، با فرارسیدن نوروز، شاعران دربار در ستایش آن شعر میسرودند و به شاه، فرارسیدن نوروز را شادباش میگفتند.
#بیهقی از شکوه مراسم نوروز در دربار غزنویان نوشته است و تعدادی از زیباترین آثار شعری از شاعران درباری چون #فرخی، #منوچهری، و #سعد_سلمان در ستایش نوروز سروده شدهاند.
در دوران #سلجوقیان، به دستور #جلالالدین_ملکشاه_سلجوقی، تعدادی از ستاره شناسان ایرانی از جمله #خیام برای بهسازی گاهشمار ایرانی گرد هم آمدند. این گروه، نوروز را در یکم بهار (ورود آفتاب به برج حمل) قرار دادند و جایگاه آن را ثابت نمودند. بر اساس این گاهشماری که به #تقویم_جلالی معروف شد، برای ثابت ماندن نوروز در آغاز بهار، مقرر شد که حدوداً هر چهار سال یکبار (گاهی هر پنج سال یک بار)، تعداد روزهای سال را بهجای ۳۶۵ روز، ۳۶۶ روز در نظر بگیرند. این گاهشمار از سال ۳۹۲ هجری آغاز شد.
.
#نوروز در دوران #صفویان:
نوروز در این دوران نیز برگزار میشد.
در سال ۱۵۹۷ (میلادی)، #شاه_عباس_صفوی، مراسم نوروز را در عمارت نقش جهان اصفهان برگزار نمود و این شهر را پایتخت همیشگی ایران اعلام نمود.
نوروز بطور مستمر در همه دوران تاریخی ایران کم و بیش برگزار میشده است اما در دوره بعد از اسلام در دوران صفویه و بخصوص در دوران میانی صفویه این جشن نماد و سمبل ملی تر و درباری تری یافت.
بعدها با نفوذ بازمانده گان روحانیان مذهبی،که شاه #اسمایل صفوی از #لبنان به ایران آورده بود در دربار از اهمیت نمادهای ملی کاسته شد و فقاهت بر سمبلها و نمادها چیره شد.
و در اثر فشار روحانیان مذهبی نوروز در حال رنگ باختن کامل خود بود که #نادرشاه_افشار به سلطنت رسید و دوباره نوروز را احیا کرد،
در تاریخ نادرنامه.از محمد قدوسی آمده است :
نادرشاه که تعصب ویژه ای بر روی عید نوروز داشت ، در #نوروز همیشه شمیشر او در غلاف بود ، تنها زمان آسایش و راحتی او در نوروزها بود او هیچوقت در روزهای جشن نوروز نمیجگید،آنهم به دلیل احترامی بود که او به این جشن داشت ، و هیچ حماسه ای برای ایران مهمتر از زنده نگاهداشتن نوروز نبود نادرشاه برای ارج نهادن #نوروز در سال ۱۷۳۵ سکه به نام سکه نادری در مراسم #نوروز رایج کرد
توضیح :دلیل اینکه در بین شاهان #سلجوقی_ملک_شاه به نوروز توجه خاصی دارد ،و برمیگردد به #همسر_تالش،او که سالها جشن نوروز را تجربه کرده او #سپیده_یا_ملکه_تالشان ، دختر کدخدا داود ماسالی بود که بعداز ازدواج با ملک شاه قدرتمندترین زن زمان خود در ،دربار بود او سرانجام به دستور حسن صباح به ترور شد وقبلش مرگ وصیت کرد که در ماسال دفن شود
پایان
اسفندیاراحمدی
#کانال_فرزندان_رودبارسرا
@frodbarsara
#نوروز_قبل_و_بعد_از_اسلام
قسمت دوم
در زمان هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان هر ساله نوروز را جشن میگرفتند که قبل به آن اشاره شده
مرور کوتاهی میکنیم به #نوروز بعد از ورود اعراب تازه مسلمان (اسلام)در ایران
#نوروز پس از #اسلام:
در میان همهٔ جشنهایی که پس از اسلام در ایران به دلیل بیتوجهی فرمانروایان و مخالفت اسلامگرایان به فراموشی سپرده شدند، #نوروز توانست جایگاه خود را به عنوان جشنی ملی در ایران حفظ کند.
دلیل پایدار ماندن نوروز در فرهنگ ایرانی را میتوان پیوند عمیق آن با آیینهای ایرانی، تاریخ این کشور، و حافظه فرهنگی ایرانیان دانست.
گفته میشود که عربهای فاتح ایران، پایتخت شاهنشاهی ساسانی را در روز نوروز تسخیر کردند. پس از آن، آنها مالیات سنگینی بر برگزاری دو جشن #نوروز و #مهرگان وضع کردند.
خلفای دو پادشاهی امویه و عباسی نیز این رویه را ادامه دادند، اگرچه بعدها خود آنها، در جشن نوروز شرکت کردند و آن را گرامی داشتند.
از برگزاری آیینهای نوروز در زمان امویان نشانهای در دست نیست. در دوره عباسیان، به گفتهٔ تاریخ طبری، معتضد، مردم بغداد را از برافروختن آتش در روز نوروز و پاشیدن آب بر روی عابران بر حذر داشت ولی پس از نگرانی از احتمال آشوب مردم، فرمان خود را پس گرفت. خلیفههای فاطمی نیز چندین بار با برافروختن آتش و آبپاشی، نوروز را ممنوع اعلام کردند.
در زمان خلفای بنی عباس افرادی چون #مرداویج برای حفظ،و حراست این آیین باستانی از #گیلان راهی جنوب شد و در کنار رود #فرات، آتش برافروخت و نوروز را جشن گرفت
از نوشتههای باقیمانده از سدهٔ چهارم هجری در بغداد، میتوان پی برد که مردم در روزهای نوروز، لباس نو بر تن میکردهاند، به هم سیب هدیه میدادند، غذاهای ویژه میپختند و زنان نیز عطرهای ویژهٔ نوروزی خریداری میکردند. مسلمانان در این هنگام در کنار نامسلمانان شیره مینوشیدند و بر یکدیگر آب میپاشیدند.
عباسیان گاهی برای پذیرش هدایای مردمی، از نوروز استقبال میکردهاند.
با روی کار آمدن سلسلههای #طاهریان، #سامانیان و #آل_بویه، جشن نوروز با گستردگی بیشتری برگزار شد. در این دورهها، با فرارسیدن نوروز، شاعران دربار در ستایش آن شعر میسرودند و به شاه، فرارسیدن نوروز را شادباش میگفتند.
#بیهقی از شکوه مراسم نوروز در دربار غزنویان نوشته است و تعدادی از زیباترین آثار شعری از شاعران درباری چون #فرخی، #منوچهری، و #سعد_سلمان در ستایش نوروز سروده شدهاند.
در دوران #سلجوقیان، به دستور #جلالالدین_ملکشاه_سلجوقی، تعدادی از ستاره شناسان ایرانی از جمله #خیام برای بهسازی گاهشمار ایرانی گرد هم آمدند. این گروه، نوروز را در یکم بهار (ورود آفتاب به برج حمل) قرار دادند و جایگاه آن را ثابت نمودند. بر اساس این گاهشماری که به #تقویم_جلالی معروف شد، برای ثابت ماندن نوروز در آغاز بهار، مقرر شد که حدوداً هر چهار سال یکبار (گاهی هر پنج سال یک بار)، تعداد روزهای سال را بهجای ۳۶۵ روز، ۳۶۶ روز در نظر بگیرند. این گاهشمار از سال ۳۹۲ هجری آغاز شد.
.
#نوروز در دوران #صفویان:
نوروز در این دوران نیز برگزار میشد.
در سال ۱۵۹۷ (میلادی)، #شاه_عباس_صفوی، مراسم نوروز را در عمارت نقش جهان اصفهان برگزار نمود و این شهر را پایتخت همیشگی ایران اعلام نمود.
نوروز بطور مستمر در همه دوران تاریخی ایران کم و بیش برگزار میشده است اما در دوره بعد از اسلام در دوران صفویه و بخصوص در دوران میانی صفویه این جشن نماد و سمبل ملی تر و درباری تری یافت.
بعدها با نفوذ بازمانده گان روحانیان مذهبی،که شاه #اسمایل صفوی از #لبنان به ایران آورده بود در دربار از اهمیت نمادهای ملی کاسته شد و فقاهت بر سمبلها و نمادها چیره شد.
و در اثر فشار روحانیان مذهبی نوروز در حال رنگ باختن کامل خود بود که #نادرشاه_افشار به سلطنت رسید و دوباره نوروز را احیا کرد،
در تاریخ نادرنامه.از محمد قدوسی آمده است :
نادرشاه که تعصب ویژه ای بر روی عید نوروز داشت ، در #نوروز همیشه شمیشر او در غلاف بود ، تنها زمان آسایش و راحتی او در نوروزها بود او هیچوقت در روزهای جشن نوروز نمیجگید،آنهم به دلیل احترامی بود که او به این جشن داشت ، و هیچ حماسه ای برای ایران مهمتر از زنده نگاهداشتن نوروز نبود نادرشاه برای ارج نهادن #نوروز در سال ۱۷۳۵ سکه به نام سکه نادری در مراسم #نوروز رایج کرد
توضیح :دلیل اینکه در بین شاهان #سلجوقی_ملک_شاه به نوروز توجه خاصی دارد ،و برمیگردد به #همسر_تالش،او که سالها جشن نوروز را تجربه کرده او #سپیده_یا_ملکه_تالشان ، دختر کدخدا داود ماسالی بود که بعداز ازدواج با ملک شاه قدرتمندترین زن زمان خود در ،دربار بود او سرانجام به دستور حسن صباح به ترور شد وقبلش مرگ وصیت کرد که در ماسال دفن شود
پایان
اسفندیاراحمدی
#کانال_فرزندان_رودبارسرا
@frodbarsara