سیامک اطلسی صبح امروز در ۸۵سالگی درگذشت. او سینماگری چندوجهی بود، هرچند که عامۀ تماشاگران او را به عنوان بازیگر میشناسند. همزمان در سینما و تلویزیون کار میکرد. سال ۱۳۴۳ کارش را در زمینۀ دوبله آغاز کرد و سال ۱۳۵۰ بازیگری در سینما و بعد تلویزیون، اما در بازیگری متوقف نماند؛ سه فیلم کارگردانی کرد و چندین فیلمنامه برای دیگران نوشت. طبعا فعالشدنش در پشت و جلوی دوربین فعالیت او را در دوبله کاهش داد اما هیچگاه ارتباطش با دوبله را قطع نکرد.
کارنامۀ بازیگری اطلسی یک کارنامه حرفهای و متنوع است که همهجور فیلمی در آن هست؛ از فیلمها صرفا تجارتی تا آثار فیلمسازانی چون بهرام بیضایی، کیانوش عیاری، کیومرث پوراحمد، محمدعلی سجادی و...
درگذشت این سینماگر عزیز را که بر اثر ابتلا به ویروس کرونا رخ داد، به بازماندگانش تسلیت میگوییم.
#فیلم_امروز #مجله_فیلم_امروز
#سیامک_اطلسی #سینما #تلویزیون #سینمای_ایران #سریال #سریال_ایرانی #پدرسالار #مختارنامه #گهلوانان_نمیمیرند #آنسوی_آتش #شاید_وقتی_دیگر #گیرنده #سفر_پرماجرا #دوبله #دوبلور #کیانوش_عیاری #کیومرث_پوراحمد #بهرام_بیضایی
#filmemrooz #filmemroozmagazine
#siamakatlasi
کارنامۀ بازیگری اطلسی یک کارنامه حرفهای و متنوع است که همهجور فیلمی در آن هست؛ از فیلمها صرفا تجارتی تا آثار فیلمسازانی چون بهرام بیضایی، کیانوش عیاری، کیومرث پوراحمد، محمدعلی سجادی و...
درگذشت این سینماگر عزیز را که بر اثر ابتلا به ویروس کرونا رخ داد، به بازماندگانش تسلیت میگوییم.
#فیلم_امروز #مجله_فیلم_امروز
#سیامک_اطلسی #سینما #تلویزیون #سینمای_ایران #سریال #سریال_ایرانی #پدرسالار #مختارنامه #گهلوانان_نمیمیرند #آنسوی_آتش #شاید_وقتی_دیگر #گیرنده #سفر_پرماجرا #دوبله #دوبلور #کیانوش_عیاری #کیومرث_پوراحمد #بهرام_بیضایی
#filmemrooz #filmemroozmagazine
#siamakatlasi
ماهنامهٔ سینمایی فیلم امروز
چالشهای نظام سنتی خانواده در سریال «پدرسالار» @filmemrooz_official ویدئو: سریال پدرسالار
مازیار فکریارشاد🖋...همزمانی پخش سریال «پدرسالار» در سالهای آغاز دهۀ 1370 با اوجِ دوران موسوم به سازندگی را میتوان نشانهای از تحولات اجتماعی آن دوران دانست. «پدرسالار» حکایت خانوادهای با همۀ نمادهای سنتِ ایرانی است که با حضور عروسِ تازه و مقاومتش در برابر انگارههای نظام خانوادۀ قبیلهای، با چالشی اساسی روبهرو میشود. لحن روایت در این سریال به گونهای است که با موضعی مشخص و سرراست، کنار نظام پدرسالاری میایستد و با اذعان به پارهای کاستیها و تناقضها در این نظام، بر حفظ و حمایت از آن در جامعۀ در حال گذار پای میفشارد.
اواخر دهۀ 1380، سریال «ستایش» ضمن تأکید دوباره بر ارزشهای نظام خانوادگی مردسالار، بر گذر غیرقابلاجتناب زمانه و حاکمیت ارزشهای تازه و لزوم کنار آمدن با الگوهای تازۀ اجتماعی صحه گذاشت. هرچند که به دلیل آشفتگیهای فراوان روایتی ناشی از ممیزی صداوسیما و همچنین تولید سه فصل در زمانهای نامتناوب و تغییرات محتوایی، فاقد کیفیت و ارزش هنری بود اما به دلایل گوناگون بر جامعۀ هدف خود تأثیر گذاشت...
زمانه عوض شده بود اما سریال «ستایش» اصرار داشت همۀ ارزشها و هنجارهای مورد تأیید شخصیت اسداللهخان (محمدعلی کشاورز) سریال «پدرسالار» را، این بار با لحن سلطهجویانه، منش قلدرمآب و رویکرد افراطی حشمت فردوس (داریوش ارجمند) بازتولید کند. هرچند که خالقان اثر بر شکست این رویکرد صحه میگذاشتند اما باز هم حسرتخواری و حمایت ضمنی از ویژگیهای شخصیت حشمت فردوس از جایجای سریال بیرون میزد...*
@filmemrooz_official
*متن کامل این مقاله را با عنوان «زوال تدریجی کلنل» در صفحات 24تا25 بیستوهفتمین شمارۀ «فیلم امروز» بخوانید.
#فیلم_امروز #پدرسالار #سریال_پدرسالار #محمدعلی_کشاورز #جمیله_شیخی #پدرسالاری #ستایش
اواخر دهۀ 1380، سریال «ستایش» ضمن تأکید دوباره بر ارزشهای نظام خانوادگی مردسالار، بر گذر غیرقابلاجتناب زمانه و حاکمیت ارزشهای تازه و لزوم کنار آمدن با الگوهای تازۀ اجتماعی صحه گذاشت. هرچند که به دلیل آشفتگیهای فراوان روایتی ناشی از ممیزی صداوسیما و همچنین تولید سه فصل در زمانهای نامتناوب و تغییرات محتوایی، فاقد کیفیت و ارزش هنری بود اما به دلایل گوناگون بر جامعۀ هدف خود تأثیر گذاشت...
زمانه عوض شده بود اما سریال «ستایش» اصرار داشت همۀ ارزشها و هنجارهای مورد تأیید شخصیت اسداللهخان (محمدعلی کشاورز) سریال «پدرسالار» را، این بار با لحن سلطهجویانه، منش قلدرمآب و رویکرد افراطی حشمت فردوس (داریوش ارجمند) بازتولید کند. هرچند که خالقان اثر بر شکست این رویکرد صحه میگذاشتند اما باز هم حسرتخواری و حمایت ضمنی از ویژگیهای شخصیت حشمت فردوس از جایجای سریال بیرون میزد...*
@filmemrooz_official
*متن کامل این مقاله را با عنوان «زوال تدریجی کلنل» در صفحات 24تا25 بیستوهفتمین شمارۀ «فیلم امروز» بخوانید.
#فیلم_امروز #پدرسالار #سریال_پدرسالار #محمدعلی_کشاورز #جمیله_شیخی #پدرسالاری #ستایش
سیلی لیلا به پدر، در حضور برادرانش، ولولهای در جامعه به پا کرد و فیلم طوفانی سعید روستایی چیزهای ناخوشایندی را به همه یادآوری کرد. اسماعیل جورابلو البته سیمای آشنای پدران بیرحم خشن و مستبد را ندارد و بیشتر به پیرمرد مفلوک و قابلترحمی میماند اما او نمایندۀ میراث سنت ماندگار پدرسالاری در جامعهای است که در جهان مدرن هم سهم و اراده و پدرسالار اختیاری برای دیگران قائل نیست؛ خود را محقتر از همه میداند و رأی، رأی اوست.
سیلی نواختهشده بر چهرۀ پدر لیلا انگیزهای شد برای بازگشت به تاریخ سینمای ایران و مرور پدران مستبد و خودرأی، که در این مرور دریافتیم اتفاقا تعدادشان هم کم نیست. غلبۀ پدرسالاری در سینمای ایران، بر خلاف چهرۀ اغلب مثبت و همدلیبرانگیز مادران در فیلمها، البته نه یک توطئۀ طراحیشده است و نه تصمیم دستهجمعی سینماگران کشور در یک نشست مشترک! این امر از درون جامعه جوشیده و جلوهاش را در سینمای ایران، اعم از فیلمهای تجاری معمولی و حتی فیلمهای جدیاش، میبینیم. در این مرور دریافتیم که سینمای ایران پر از پدرسالاری و پدران مستبد است؛ به طوری که جلوهاش حتی در عنوان فیلمها نمایان شد (مقصر پدرم بود، پدر که ناخلف افتد...)
مسأله فقط هم خشونت و خودرأی بودن و بیرحمی پدران نیست که بروزش مثل کشته شدن و دفن آن دختر نگونبخت در «خانۀ پدری» (کیانوش عیاری) باشد. گاهی پدرسالاری بدون جلوههای مستبدانه نیز ویرانگر و خشونتآمیز است. در «به نام پدر» (ابراهیم حاتمیکیا)، ناصر - رزمندۀ زمان جنگ - البته پدری خشن و مستبد نیست و دخترش حبیبه را هم دوست دارد اما میراث او به دخترش آسیبی ویرانگر میزند. حبیبه که دانشجوی میراث فرهنگیست، در جریان حفاری یک پایش را با انفجار مینی از دست میدهد که پدرش سالها پیش در جریان جنگ هشتساله کار گذاشته است. اما تاریخچۀ خشونت به همان جنگ برنمیگردد؛ حبیبه در جریان کاوشهایش همراه با استاد و همکلاسیها روی همان تپۀ مینگذاریشده، پیش از انفجار مین شیئی باستانی پیدا میکند که آن هم یک جنگافزار است. صحنۀ پایان فیلم که ادامۀ کاوشهای مینیابی است نشان میدهد حضور این میراث بیرحمانه ادامه دارد.
پروندۀ پیش رو، بهتعبیری، تلاش برای جستوجوی مینهای پدرسالاری در فیلمهای ایرانی است.*
@filmemrooz_official
*متن کامل این پرونده را در صفحات 15تا45 بیستوهفتمین شمارۀ «فیلم امروز» بخوانید.
عکس روی جلد: کورش جوان، خرداد 13402
#فیلم_امروز #سعید_پورصمیمی #برادران_لیلا #استبداد #پدرسالار #پدرسالاری
نسخۀ چاپی را از کیوسکهای مطبوعات و نسخۀ مجازی را از اینجا بخرید:
fidibo.com/book/159038-مجله-کتاب-ماهنامه-فیلم-امروز-شماره-27
سیلی نواختهشده بر چهرۀ پدر لیلا انگیزهای شد برای بازگشت به تاریخ سینمای ایران و مرور پدران مستبد و خودرأی، که در این مرور دریافتیم اتفاقا تعدادشان هم کم نیست. غلبۀ پدرسالاری در سینمای ایران، بر خلاف چهرۀ اغلب مثبت و همدلیبرانگیز مادران در فیلمها، البته نه یک توطئۀ طراحیشده است و نه تصمیم دستهجمعی سینماگران کشور در یک نشست مشترک! این امر از درون جامعه جوشیده و جلوهاش را در سینمای ایران، اعم از فیلمهای تجاری معمولی و حتی فیلمهای جدیاش، میبینیم. در این مرور دریافتیم که سینمای ایران پر از پدرسالاری و پدران مستبد است؛ به طوری که جلوهاش حتی در عنوان فیلمها نمایان شد (مقصر پدرم بود، پدر که ناخلف افتد...)
مسأله فقط هم خشونت و خودرأی بودن و بیرحمی پدران نیست که بروزش مثل کشته شدن و دفن آن دختر نگونبخت در «خانۀ پدری» (کیانوش عیاری) باشد. گاهی پدرسالاری بدون جلوههای مستبدانه نیز ویرانگر و خشونتآمیز است. در «به نام پدر» (ابراهیم حاتمیکیا)، ناصر - رزمندۀ زمان جنگ - البته پدری خشن و مستبد نیست و دخترش حبیبه را هم دوست دارد اما میراث او به دخترش آسیبی ویرانگر میزند. حبیبه که دانشجوی میراث فرهنگیست، در جریان حفاری یک پایش را با انفجار مینی از دست میدهد که پدرش سالها پیش در جریان جنگ هشتساله کار گذاشته است. اما تاریخچۀ خشونت به همان جنگ برنمیگردد؛ حبیبه در جریان کاوشهایش همراه با استاد و همکلاسیها روی همان تپۀ مینگذاریشده، پیش از انفجار مین شیئی باستانی پیدا میکند که آن هم یک جنگافزار است. صحنۀ پایان فیلم که ادامۀ کاوشهای مینیابی است نشان میدهد حضور این میراث بیرحمانه ادامه دارد.
پروندۀ پیش رو، بهتعبیری، تلاش برای جستوجوی مینهای پدرسالاری در فیلمهای ایرانی است.*
@filmemrooz_official
*متن کامل این پرونده را در صفحات 15تا45 بیستوهفتمین شمارۀ «فیلم امروز» بخوانید.
عکس روی جلد: کورش جوان، خرداد 13402
#فیلم_امروز #سعید_پورصمیمی #برادران_لیلا #استبداد #پدرسالار #پدرسالاری
نسخۀ چاپی را از کیوسکهای مطبوعات و نسخۀ مجازی را از اینجا بخرید:
fidibo.com/book/159038-مجله-کتاب-ماهنامه-فیلم-امروز-شماره-27