This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در توضیح شماره پنجم «فیلم امروز»، و شرایطی که در آن به سر میبریم. ویدئوی کامل این گفتوگو را در «آپارات» و سایت «فیلم امروز» ببینید.
#فیلم_امروز #مجله_فیلم_امروز #هوشنگ_گلمکانی #عباس_یاری
#روز_ملی_سینما #جدایی #جدایی_نادر_از_سیمین #اصغر_فرهادی #سارینا_فرهادی #پیمان_معادی #درخت_گردو #خاتون #زخم_کاری #چهارراه #بهرام_بیضایی #مژده_شمسایی #مجید_مجیدی #آلفرد_یعقوب_زاده #صحرا_کریمی #افغانستان #پرویز_دوایی
#filmemrooz #filmemroozmagazine
#hamidrezasadr #majidmajidi #bahrambeizai #beizai #aseparation #asgharfarhadi
@filmemrooz_official
#فیلم_امروز #مجله_فیلم_امروز #هوشنگ_گلمکانی #عباس_یاری
#روز_ملی_سینما #جدایی #جدایی_نادر_از_سیمین #اصغر_فرهادی #سارینا_فرهادی #پیمان_معادی #درخت_گردو #خاتون #زخم_کاری #چهارراه #بهرام_بیضایی #مژده_شمسایی #مجید_مجیدی #آلفرد_یعقوب_زاده #صحرا_کریمی #افغانستان #پرویز_دوایی
#filmemrooz #filmemroozmagazine
#hamidrezasadr #majidmajidi #bahrambeizai #beizai #aseparation #asgharfarhadi
@filmemrooz_official
پایانهای برگزیده: سگکشی
محسن خادمی🖋شاید هیچ فیلمی در سینمای ایران پایانی به این اندازه حسابشده و شوکهکننده نداشته باشد. پایانبندیِ پر از جزییات که تا لحظۀ آخر نفس مخاطب را در سینه حبس میکند و مسیر پرپیچوخمی را که درام قصه طی کرده به شکلی غیرقابلپیشبینی به سرانجام میرساند تا نام و تصویرش بیش از پیش همیشه در ذهن بیننده زنده بماند.
شهرزاد امیرشاهکرمی🖋بیشک اگر در نوجوانی «سگکشی» را تماشا کرده باشیم، پایانبندیاش چندان برای ما شوکهکننده و هولناک بوده که هنگام جوانی اگر به یادش بیاوریم، مغزمان تیر خواهد کشید و اگر در جوانی و میانسالی مخاطب فیلم باشیم، آن پایان دردآور، حزنی پایانناپذیر را در وجود ما پدید میآورد. نتیجۀ محتوم صداقت، عشق و تلاش در این جامعه، چیزی نیست بجز خیانت و درماندگی. پایان فیلم در آن دشت نامتناهی و رسیدن به یک سهضلعی در رابطۀ بین یک مرد و دو زن، رنجی ابدی برای هر سه نفر در پی خواهد داشت.
حامد صرافیزاده🖋گلرخ کمالی، زخمخورده، همۀ مردان و زنان مخوف آن شهر را به هم وامیگذارد. حرکت او از بین آن چهار شبح/ مرد پالتوپوش (یک اجرای بیضاییوار در ایدهآلترین شکلش) و تنها گذاشتن آنها با یکدیگر، لحظاتی بعد ابعاد هولناکتری به خودش میگیرد: گلرخ سوار بر خودرویی که با آب درون یک چاله «تطهیر» میشود از بین موتورسوارانی میگذرد که دارند به سمت ما و - شاید - آن چهار پالتوپوش میآیند.
مازیار معاونی🖋پایانبندی درام جنایی/ معمایی «سگکشی» یکی از بهترین پایانبندیهای این ژانر در تاریخ سینمای ایران و در عین حال یکی از درخشانترین پایانبندیها در بین آثار سینمایی ایرانی است. رودست خوردن ناصر معاصر از شرکای سابقش که با تعقیب گلرخ به محل اختفای او پی برده و چون آوار بر سرش خراب شده و جانش را میستانند، به این آسانیها از خاطرۀ تماشاگران سینمای ایران پاک نخواهد شد.
(برای مطالعۀ بیشتر به پروندۀ «پایان و پایانبندی در سینمای ایران» چاپشده در پنجمین شمارۀ «فیلم امروز» مراجعه کنید.)
#فیلم_امروز #مجله_فیلم_امروز #پایان_فیلم #سگکشی #بهرام_بیضایی #مژده_شمسایی #مجید_مظفری #میترا_حجار #رضا_کیانیان #بهزاد_فراهانی #حسن_پورشیرازی #فردوس_کاویانی #سینمای_ایران #فیلم_ایرانی
#filmemrooz #filmemroozmagazine #iraniancinema #bahrambeizai
@filmemrooz_official
محسن خادمی🖋شاید هیچ فیلمی در سینمای ایران پایانی به این اندازه حسابشده و شوکهکننده نداشته باشد. پایانبندیِ پر از جزییات که تا لحظۀ آخر نفس مخاطب را در سینه حبس میکند و مسیر پرپیچوخمی را که درام قصه طی کرده به شکلی غیرقابلپیشبینی به سرانجام میرساند تا نام و تصویرش بیش از پیش همیشه در ذهن بیننده زنده بماند.
شهرزاد امیرشاهکرمی🖋بیشک اگر در نوجوانی «سگکشی» را تماشا کرده باشیم، پایانبندیاش چندان برای ما شوکهکننده و هولناک بوده که هنگام جوانی اگر به یادش بیاوریم، مغزمان تیر خواهد کشید و اگر در جوانی و میانسالی مخاطب فیلم باشیم، آن پایان دردآور، حزنی پایانناپذیر را در وجود ما پدید میآورد. نتیجۀ محتوم صداقت، عشق و تلاش در این جامعه، چیزی نیست بجز خیانت و درماندگی. پایان فیلم در آن دشت نامتناهی و رسیدن به یک سهضلعی در رابطۀ بین یک مرد و دو زن، رنجی ابدی برای هر سه نفر در پی خواهد داشت.
حامد صرافیزاده🖋گلرخ کمالی، زخمخورده، همۀ مردان و زنان مخوف آن شهر را به هم وامیگذارد. حرکت او از بین آن چهار شبح/ مرد پالتوپوش (یک اجرای بیضاییوار در ایدهآلترین شکلش) و تنها گذاشتن آنها با یکدیگر، لحظاتی بعد ابعاد هولناکتری به خودش میگیرد: گلرخ سوار بر خودرویی که با آب درون یک چاله «تطهیر» میشود از بین موتورسوارانی میگذرد که دارند به سمت ما و - شاید - آن چهار پالتوپوش میآیند.
مازیار معاونی🖋پایانبندی درام جنایی/ معمایی «سگکشی» یکی از بهترین پایانبندیهای این ژانر در تاریخ سینمای ایران و در عین حال یکی از درخشانترین پایانبندیها در بین آثار سینمایی ایرانی است. رودست خوردن ناصر معاصر از شرکای سابقش که با تعقیب گلرخ به محل اختفای او پی برده و چون آوار بر سرش خراب شده و جانش را میستانند، به این آسانیها از خاطرۀ تماشاگران سینمای ایران پاک نخواهد شد.
(برای مطالعۀ بیشتر به پروندۀ «پایان و پایانبندی در سینمای ایران» چاپشده در پنجمین شمارۀ «فیلم امروز» مراجعه کنید.)
#فیلم_امروز #مجله_فیلم_امروز #پایان_فیلم #سگکشی #بهرام_بیضایی #مژده_شمسایی #مجید_مظفری #میترا_حجار #رضا_کیانیان #بهزاد_فراهانی #حسن_پورشیرازی #فردوس_کاویانی #سینمای_ایران #فیلم_ایرانی
#filmemrooz #filmemroozmagazine #iraniancinema #bahrambeizai
@filmemrooz_official
پایانهای برگزیده: مسافران
مصطفی جلالیفخر🖋در فصل پایانی، مهتاب با بقیۀ مردهها در حالی که آینه در دست دارد سر میرسد. نور انعکاسیافته از آینه در میان زندهها میچرخد و هر لحظه بیشتر میشود. آنچه در برابر چشمان ماست، چیست؟ خیال؟ توهم؟ خواب؟ تصور؟ زندگی؟ مرگ؟ دروغ؟ واقعیت؟ پرسشهای بیجوابی که همگی زیر سایۀ پایان قرار میگیرند. هر چه هست، ما حرف خانمبزرگ را باور کردهایم که دیوار میان مرگ و زندگی را باور ندارد: «به شما گفتم که در راهاند... عروسیت مبارک دخترجان!»
پوریا ذوالفقاری🖋احتمالا تنها پایانبندی تاریخ سینمای ایران که در کنار بیشترین پیوستگیاش با پیکرۀ فیلم، جدا از آن هم برای خود هویتی یافته و به بهانههای گوناگون منتشر و دیده و (همچنان) تفسیر میشود. از کارکردش در دنیای فیلم فراوان نوشتهاند اما هویت افزوده و جدا از فیلمش را از اجرا میگیرد؛ از آن عبور نور آینه از چهرههایی که در یکیکشان شادی و رهایی دارد جانشین اضطراب و اندوه میشود. و البته از موسیقی بابک بیات. که بدون آن چهبسا اصلا این هویت دوم جوانه هم نمیزد!
عباس یاری🖋هر بار در زندگی دچار غمِ رفتن عزیزی در بین بستگانم شدهام، یا دوستِ همدل و یار نزدیکی را از دست دادهام (اتفاقی که بهخصوص در این سالها بارها برایم پیش آمده و نهتنها به تنم جامۀ سیاه پوشانده که قلبم را هم غباری از تلخی و سیاهی پر کرده)، به یاد صحنۀ پایانیِ «مسافران» افتادهام و با تماشای آن نماهای پایانی که عروس در آن جمع سیاهپوشِ ماتمزده، لباس سفید پوشیده و رفتگان آینهدردست از میان جمع میگذرند و به چهرههای غمزده نور و شادی میریزند، نوعی احساسِ سبکی و آرامش کردهام.
مازیار فکریارشاد🖋 چه تصویری غریبتر از مجلس ترحیمی که ناگاه و در لحظهای به بزمِ شادِ وصال تبدیل شود؟ ... ماهرخ با آینه در دست به سوی خواهر میرود تا نحستین شخص باشد که به او تبریک میگوید. پایانبندی خلاقانه و سوررئالیستیِ بهرام بیضایی در «مسافران»، از بهترین دستاوردهای سینمای ایران در همنشینی ناگزیر مرگ و زندگی است.
(برای مطالعۀ بیشتر به پروندۀ «پایان و پایانبندی در سینمای ایران» چاپشده در پنجمین شمارۀ «فیلم امروز» مراجعه کنید.)
#فیلم_امروز #مجله_فیلم_امروز
#پایان_فیلم #مسافران #بهرام_بیضایی #جمیله_شیخی #مژده_شمسایی #هما_روستا #سینمای_ایران #فیلم_ایرانی
#filmemrooz #filmemroozmagazine
#iraniancinema #bahrambeizai
@filmemrooz_official
مصطفی جلالیفخر🖋در فصل پایانی، مهتاب با بقیۀ مردهها در حالی که آینه در دست دارد سر میرسد. نور انعکاسیافته از آینه در میان زندهها میچرخد و هر لحظه بیشتر میشود. آنچه در برابر چشمان ماست، چیست؟ خیال؟ توهم؟ خواب؟ تصور؟ زندگی؟ مرگ؟ دروغ؟ واقعیت؟ پرسشهای بیجوابی که همگی زیر سایۀ پایان قرار میگیرند. هر چه هست، ما حرف خانمبزرگ را باور کردهایم که دیوار میان مرگ و زندگی را باور ندارد: «به شما گفتم که در راهاند... عروسیت مبارک دخترجان!»
پوریا ذوالفقاری🖋احتمالا تنها پایانبندی تاریخ سینمای ایران که در کنار بیشترین پیوستگیاش با پیکرۀ فیلم، جدا از آن هم برای خود هویتی یافته و به بهانههای گوناگون منتشر و دیده و (همچنان) تفسیر میشود. از کارکردش در دنیای فیلم فراوان نوشتهاند اما هویت افزوده و جدا از فیلمش را از اجرا میگیرد؛ از آن عبور نور آینه از چهرههایی که در یکیکشان شادی و رهایی دارد جانشین اضطراب و اندوه میشود. و البته از موسیقی بابک بیات. که بدون آن چهبسا اصلا این هویت دوم جوانه هم نمیزد!
عباس یاری🖋هر بار در زندگی دچار غمِ رفتن عزیزی در بین بستگانم شدهام، یا دوستِ همدل و یار نزدیکی را از دست دادهام (اتفاقی که بهخصوص در این سالها بارها برایم پیش آمده و نهتنها به تنم جامۀ سیاه پوشانده که قلبم را هم غباری از تلخی و سیاهی پر کرده)، به یاد صحنۀ پایانیِ «مسافران» افتادهام و با تماشای آن نماهای پایانی که عروس در آن جمع سیاهپوشِ ماتمزده، لباس سفید پوشیده و رفتگان آینهدردست از میان جمع میگذرند و به چهرههای غمزده نور و شادی میریزند، نوعی احساسِ سبکی و آرامش کردهام.
مازیار فکریارشاد🖋 چه تصویری غریبتر از مجلس ترحیمی که ناگاه و در لحظهای به بزمِ شادِ وصال تبدیل شود؟ ... ماهرخ با آینه در دست به سوی خواهر میرود تا نحستین شخص باشد که به او تبریک میگوید. پایانبندی خلاقانه و سوررئالیستیِ بهرام بیضایی در «مسافران»، از بهترین دستاوردهای سینمای ایران در همنشینی ناگزیر مرگ و زندگی است.
(برای مطالعۀ بیشتر به پروندۀ «پایان و پایانبندی در سینمای ایران» چاپشده در پنجمین شمارۀ «فیلم امروز» مراجعه کنید.)
#فیلم_امروز #مجله_فیلم_امروز
#پایان_فیلم #مسافران #بهرام_بیضایی #جمیله_شیخی #مژده_شمسایی #هما_روستا #سینمای_ایران #فیلم_ایرانی
#filmemrooz #filmemroozmagazine
#iraniancinema #bahrambeizai
@filmemrooz_official
ماهنامهٔ سینمایی فیلم امروز
@filmemrooz_official 85سالگی بیضایی: مفاخرههای یک سینماگر👇
جابر تواضعی🖊مُفاخره در لغت یعنی به خود نازیدن، نوعی مبارزه با سلاح فخر. در شعر هم یکی از آرایهها و صنایع معنوی است که در آن شاعر امتیازهایى را که در شأن خود میداند، با خودشیفتگی و غرور و زبانی مبالغهآمیز بیان میکند و بهاصطلاح به آن تفاخر میکند. و حتما که در مبارزه، غلو، گزافگویی و رجزخوانی هم هست. همین دو بیت از سعدی و حافظ، مشت نمونه خروار است:
«من دگر شعر نخواهم بنویسم که مگس/ زحمتم میدهد از بس که سخن شیرین است»
«حافظ تو این دعا ز که آموختی که یار/ تعویذ کرد شعر تو را و به زر گرفت»
در سینما هم هر اشارهای به زندگی شخصی و ارجاع فیلمساز به آثار قبلیاش یا حتی یک حضور ساده را میتوان از جنس مفاخره قلمداد کرد. مفاخره هیچکاک، حضور کوتاه او بود در فیلمهایش و بیضایی از زبان شخصیتهایش که اکثرشان نویسنده و روشنفکرند، مفاخره میکند. آنها بهرغم زحماتشان نهتنها از بیان عقایدشان نهی میشوند که از یک زندگی مادی معمولی هم محروماند و بهنوعی نماینده خود او هستند. بیضایی حتی در روایت تاریخ و مثلا در فیلمنامه «دیباچه نوین شاهنامه» که داستان زندگی فردوسی است، راوی روشنفکران و طبقه برگزیده جامعه است.
گلرخ کمالی در «سگکشی» و فریادش خطاب به سنگستانیها و در محاصره گرگهای زمانه، از هر نرمشی خودداری میکند و بیان وضعیت خودش و پدرش برای آنها، اعتراض یک روشنفکر است به جامعهای که ارزشهایش را امثال آنها تعیین میکنند. اوج این ارجاع به خود، رمز سامسونت گلرخ است که سال تولد بیضایی است. هرچند جهان آثار او آنقدر نمادین است که ما از کنار هیچ عدد دیگری هم بدون تفسیر رد نمیشدیم.
او یک بار دیگر این عدد را بهعنوان شماره پلاک هجده چرخی که در نمایش «چهارراه» استخوانهای سارنگ سهش را له میکند، تکرار میکند: «105 ب 17». حرف «ب» اشارهای است به ابتدای اسم و فامیلش و اعداد اشارهای است به تاریخ تولدش، و مجموع اینها تلویحا خرد شدن استخوانهای خودش زیر هجدهچرخ زمانه را تداعی میکند.
پنجم دیماه بهرام بیضایی ۸۵ ساله میشود. او با مجموع آثار سینمایی و مکتوبش یکی از دردانههای روزگار ماست که برای اثبات حقانیت مفاخرههایش به گذشت زمان نیازی ندارد.
@filmemrooz_official
#فیلم_امروز #بهرام_بیضایی #فیلم #سگ_کشی #مژده_شمسایی
کانال یوتیوب فیلم امروز:
youtube.com/@filmemrooz
«من دگر شعر نخواهم بنویسم که مگس/ زحمتم میدهد از بس که سخن شیرین است»
«حافظ تو این دعا ز که آموختی که یار/ تعویذ کرد شعر تو را و به زر گرفت»
در سینما هم هر اشارهای به زندگی شخصی و ارجاع فیلمساز به آثار قبلیاش یا حتی یک حضور ساده را میتوان از جنس مفاخره قلمداد کرد. مفاخره هیچکاک، حضور کوتاه او بود در فیلمهایش و بیضایی از زبان شخصیتهایش که اکثرشان نویسنده و روشنفکرند، مفاخره میکند. آنها بهرغم زحماتشان نهتنها از بیان عقایدشان نهی میشوند که از یک زندگی مادی معمولی هم محروماند و بهنوعی نماینده خود او هستند. بیضایی حتی در روایت تاریخ و مثلا در فیلمنامه «دیباچه نوین شاهنامه» که داستان زندگی فردوسی است، راوی روشنفکران و طبقه برگزیده جامعه است.
گلرخ کمالی در «سگکشی» و فریادش خطاب به سنگستانیها و در محاصره گرگهای زمانه، از هر نرمشی خودداری میکند و بیان وضعیت خودش و پدرش برای آنها، اعتراض یک روشنفکر است به جامعهای که ارزشهایش را امثال آنها تعیین میکنند. اوج این ارجاع به خود، رمز سامسونت گلرخ است که سال تولد بیضایی است. هرچند جهان آثار او آنقدر نمادین است که ما از کنار هیچ عدد دیگری هم بدون تفسیر رد نمیشدیم.
او یک بار دیگر این عدد را بهعنوان شماره پلاک هجده چرخی که در نمایش «چهارراه» استخوانهای سارنگ سهش را له میکند، تکرار میکند: «105 ب 17». حرف «ب» اشارهای است به ابتدای اسم و فامیلش و اعداد اشارهای است به تاریخ تولدش، و مجموع اینها تلویحا خرد شدن استخوانهای خودش زیر هجدهچرخ زمانه را تداعی میکند.
پنجم دیماه بهرام بیضایی ۸۵ ساله میشود. او با مجموع آثار سینمایی و مکتوبش یکی از دردانههای روزگار ماست که برای اثبات حقانیت مفاخرههایش به گذشت زمان نیازی ندارد.
@filmemrooz_official
#فیلم_امروز #بهرام_بیضایی #فیلم #سگ_کشی #مژده_شمسایی
کانال یوتیوب فیلم امروز:
youtube.com/@filmemrooz