کانال فردوس
536 subscribers
46.8K photos
12.2K videos
236 files
1.59K links
https://t.me/ferdows18


کانال فرهنگی ؛اجتماعی ؛ اقتصادی؛ خبری و سیاسی محله فردوس.(حسینی و فردوس)
بهشت محله های تهران.
سازنده علی تفرشی اینستا گرام ali.tafreshi

ارتباط با ادمین
@alit123456789
Download Telegram
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿



✿❀رمان #واقعی
✿❀ #زندگینامہ_شہیدایوب_بلندے
✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵
✿❀قسمت #پنجاه_وسه


#وصیت_ایوب بود، میخواست نزدیک برادرش، حسن، در وادی رحمت دفن شود.

هدی به #قم زنگ زد و اجازه خواست. گفتند اگر به سختی می افتید میتوانید به وصیت عمل نکنید. اصرار هدی فایده نداشت.

این #اخرین_خواسته ایوب از من بود و می خواستم #هرطورهست انجامش دهم.

سومِ ایوب، #روزپدر بود.
دلم می خواست برایش #هدیه بخرم. جبران آخرین روز مادری که زنده بود.

نمی توانست از رخت خواب بلند شود. پول داده بود به محمد حسین و هدی
سفارش کرده بود برای من ظرف های کریستال بخرند.

صدای نوار قران را بلند تر کردم.
به خواب فامیل آمده بود و گفته بود:

_"به شهلا بگویید بیشتر برایم #قرآن بگذارد."

قاب عکس ایوب را از روی تاقچه برداشتم و به سینه ام فشار دادم.
آه کشیدم:
"آخر کی اسم تو را #ایوب گذاشت؟"

قاب را می گیرم جلوی صورتم به چشم هایش نگاه می کنم:
_"می دانی؟ تقصیر همان است که تو این قدر #سختی کشیدی، اگر هم اسم یک آدم #بی_درد و #پولدار بودی، من هم نمی شدم #زن یک آدم صبور سختی کش"

اگر ایوب بود، به این حرفهایم می خندید.
مثل توی عکس که چین افتاده زیر چشم هایش

روی صورتش دست می کشم:
_"یک عمر من به حرف هایت #گوش دادم...حالا تو باید ساکت بنشینی و گوش بدهی چه می گویم.

از همین چند روز آن قدر حرف دارم از خودم، از بچه ها.....

#محمدحسین داغان شده، ده روز از مدرسه اش #مرخصی گرفتم و حالا فرستادمش شمال
هر شب از خواب می پرد، صدایت می کند.خودش را می زند و لباسش را پاره می کند.

#محمدحسن خیلی کوچک است، اما خیلی خوب #می_فهمد که نیستی تا روی پاهایت بنشیند و با تو بازی کند.

#هدی هم که شروع کرده هرشب برایت نامه می نویسد...
مثل خودت حرف هایش را با نوشتن راحت تر می زند."
اشک هایم را پاک می کنم و به ایوب چشم غره می روم:
_"چند تا نامه جدید پیدا کرده ام. قایمشان کرده بودی؟ رویت نمی شد بدهی دستم؟"

ولی خواندمشان نوشتی:
"تا آخرین طلوع و غروب خورشید حیات، چشمانم جست و جو گر و دستانم #نیازمند دستان تو خواهد بود. برای این همه #عظمت، نمی دانم چه بگویم، فقط زبانم به یک #حقیقت می چرخد و آن این که همیشه #همسفر_من باشی خدا نگهدارت.....#همسفر تو ....ایوب"

قاب را می بوسم و می گذارم روی تاقچه

به روایت همسر شهید بلندی شهلا غیاثوند
#شهید_مدافع_حرم #عبدالمهدی_کاظمی 🕊🌺
#گوش_به_فرمان #الگو_برداری_از_شهدا

💠بسیار #ولایت_مدار بود و #عاشق_رهبرے .از سوریه ڪه تماس گرفته بود بعد از حال و احوال پرسے با برادرش درد دل هاے برادرنه ... از #رهبرے نیز سراغ میگرفت  ڪه آیا جدیدا #حضرت_آقا صحبتے ،وسخنرانے جدید انجام داده اند ... موضوع سخنرانے چه بوده  وخلاصه ے ڪلامشون رو از برادر جویا میشدند... همچنین از وضعیت فعلے ڪشور ڪه مثلا رخداد جدیدے اتفاق افتاده  و ... میپرسیدند...

💠آنان در جنگ با دشمن نیز خود را گوش به فرمانان #ولی_امر دانسته  و در جایے ڪه صداے #تیر_خمپاره_وموشک طنین انداز است باز هم به دنبال شنیدن #صداوحرف_ولے خود هستند

قسمتے از از #وصیت_نامه شهید

همواره گوشتان تیز و شنوا و چشمتان بصیر و بینا به امر #ولی_فقیه باشد ڪه اگر این چنین شد هیچ وقت گمراه نخواهید شدو خیر دنیا و آخرت نصیبتان میگردد

#شهادت_۹۴/۹/۲۹
مصادف با نهم ربیع الاول💔
#خان_طومان

🍂 @ferdows18  💯
#فردوس‌بهشت‌محلات‌تهران🍂
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مجموعه #گوش_کن

• دم
• بازدم

انگار هر لحظه به تو جانی دوباره می‌دهد خدا؛
بی آن که بفهمی و قدر بدانی...


🌿🍀@ferdows18  💯
#فردوس‌بهشت‌محلات‌تهران🍀🌿