Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📽 پویانمایی داستانهای:
#شاهنامه.
💥۱- بخش نخست: #گیومرت
💠 تازه ترین پویانمایی پخش شده دربارهی
#شاهنامه
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
#شاهنامه.
💥۱- بخش نخست: #گیومرت
💠 تازه ترین پویانمایی پخش شده دربارهی
#شاهنامه
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🏵 تندیس سیمینِ بُز کاری از شارمندی(تمدن)
ایلام از سیم(نقره) و زرین شده
⚜️ نزدیک به ۱۲۰۰ سال پیش از زایش مسیح.
🏵 نمایشگاه مجازی موزه ایران باستان.
💎 کاری از: #آیدین_سلسبیلی.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
ایلام از سیم(نقره) و زرین شده
⚜️ نزدیک به ۱۲۰۰ سال پیش از زایش مسیح.
🏵 نمایشگاه مجازی موزه ایران باستان.
💎 کاری از: #آیدین_سلسبیلی.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
#شاهنامه_شاهکارگرانسنگ_ادب_پارسی؛
بخش: (۱۵۱)
#رزم_سهراب:
بخش: (۱۵)
به آوردگه رفت نیزه بکفت
همی ماند از گفت مادر شگفت
یکی تنگ میدان فرو ساختند
به کوتاه نیزه همی بافتند
نماند ایچ بر نیزه بند و سنان
به چپ باز بردند هر دو عنان
به شمشیر هندی برآویختند
همی ز آهن آتش فرو ریختند
به زخم اندرون تیغ شد ریز ریز
چه زخمی که پیدا کند رستخیز
گرفتند زان پس عمود گران
غمی گشت بازوی کندآوران
ز نیرو عمود اندر آورد خم
دمان باد پایان و گردان دژم
ز اسپان فرو ریخت بر گستوان
زره پاره شد بر میان گوان
فرو ماند اسپ و دلاور ز کار
یکی را نبد چنگ و بازو به کار
تن از خوی پر آب و همه کام خاک
زبان گشته از تشنگی چاک چاک
یک از یکدگر ایستادند دور
پر از درد باب و پر از رنج پور
جهانا شگفتی ز کردار تست
هم از تو شکسته هم از تو درست
ازین دو یکی را نجنبید مهر
خرد دور بد مهر ننمود چهر
همی بچه را باز داند ستور
چه ماهی به دریا چه در دشت گور
نداند همی مردم از رنج و آز
یکی دشمنی را ز فرزند باز
همی گفت رستم که هرگز نهنگ
ندیدم که آید بدین سان به جنگ
مرا خوار شد جنگ دیو سپید
ز مردی شد امروز دل ناامید
جوانی چنین ناسپرده جهان
نه گردی نه نامآوری از مهان
به سیری رسانیدم از روزگار
دو لشکر نظاره بدین کارزار
چو آسوده شد بارهٔ هر دو مرد
ز آورد و ز بند و ننگ و نبرد
به زه بر نهادند هر دو کمان
جوانه همان سالخورده همان
زره بود و خفتان و ببر بیان
ز کلک و ز پیکانش نامد زیان
غمی شد دل هر دو از یکدگر
گرفتند هر دو دوال کمر
تهمتن که گر دست بردی به سنگ
بکندی ز کوه سیه روز جنگ
کمربند سهراب را چاره کرد
که بر زین بجنباند اندر نبرد
میان جوان را نبود آگهی
بماند از هنر دست رستم تهی
دو شیراوژن از جنگ سیر آمدند
همه خسته و گشته دیر آمدند
دگر باره سهراب گرز گران
ز زین برکشید و بیفشارد ران
بزد گرز و آورد کتفش به درد
بپیچید و درد از دلیری بخورد
بخندید سهراب و گفت ای سوار
به زخم دلیران نهای پایدار
به رزم اندرون رخش گویی خر ست
دو دست سوار از همه برتر ست
اگرچه گوی سرو بالا بود
جوانی کند پیر کانا بود
به سستی رسید این ازان آن ازین
چنان تنگ شد بر دلیران زمین
که از یکدگر روی برگاشتند
دل و جان به اندوه بگذاشتند
تهمتن به توران سپه شد به جنگ
بدانسان که نخچیر بیند پلنگ
میان سپاه اندر آمد چو گرگ
پراگنده گشت آن سپاه بزرگ
عنان را بپچید سهراب گرد
به ایرانیان بر یکی حمله برد
بزد خویشتن را به ایران سپاه
ز گرزش بسی نامور شد تباه
دل رستم اندیشهای کرد بد
که کاووس را بیگمان بد رسد
ازین پرهنر ترک نوخاسته
بخفتان بر و بازو آراسته
به لشکرگه خویش تازید زود
که اندیشهٔ دل بدان گونه بود
میان سپه دید سهراب را
چو می لعل کرده به خون آب را
غمی گشت رستم چو او را بدید
خروشی چو شیر ژیان برکشید
بدو گفت کای ترک خونخواره مرد
از ایران سپه جنگ با تو که کرد
چرا دست یازی به سوی همه
چو گرگ آمدی در میان رمه
بدو گفت سهراب توران سپاه
ازین رزم بودند بر بیگناه
تو آهنگ کردی بدیشان نخست
کسی با تو پیگار و کینه نجست
بدو گفت رستم که شد تیرهروز
چه پیدا کند تیغ گیتی فروز
برین دشت هم دار و هم منبرست
که روشن جهان زیر تیغاندرست
گر ایدون که شمشیر با بوی شیر
چنین آشنا شد تو هرگز ممیر
بگردیم شبگیر با تیغ کین
برو تا چه خواهد جهان آفرین.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
#شاهنامه_شاهکارگرانسنگ_ادب_پارسی؛
بخش: (۱۵۱)
#رزم_سهراب:
بخش: (۱۵)
به آوردگه رفت نیزه بکفت
همی ماند از گفت مادر شگفت
یکی تنگ میدان فرو ساختند
به کوتاه نیزه همی بافتند
نماند ایچ بر نیزه بند و سنان
به چپ باز بردند هر دو عنان
به شمشیر هندی برآویختند
همی ز آهن آتش فرو ریختند
به زخم اندرون تیغ شد ریز ریز
چه زخمی که پیدا کند رستخیز
گرفتند زان پس عمود گران
غمی گشت بازوی کندآوران
ز نیرو عمود اندر آورد خم
دمان باد پایان و گردان دژم
ز اسپان فرو ریخت بر گستوان
زره پاره شد بر میان گوان
فرو ماند اسپ و دلاور ز کار
یکی را نبد چنگ و بازو به کار
تن از خوی پر آب و همه کام خاک
زبان گشته از تشنگی چاک چاک
یک از یکدگر ایستادند دور
پر از درد باب و پر از رنج پور
جهانا شگفتی ز کردار تست
هم از تو شکسته هم از تو درست
ازین دو یکی را نجنبید مهر
خرد دور بد مهر ننمود چهر
همی بچه را باز داند ستور
چه ماهی به دریا چه در دشت گور
نداند همی مردم از رنج و آز
یکی دشمنی را ز فرزند باز
همی گفت رستم که هرگز نهنگ
ندیدم که آید بدین سان به جنگ
مرا خوار شد جنگ دیو سپید
ز مردی شد امروز دل ناامید
جوانی چنین ناسپرده جهان
نه گردی نه نامآوری از مهان
به سیری رسانیدم از روزگار
دو لشکر نظاره بدین کارزار
چو آسوده شد بارهٔ هر دو مرد
ز آورد و ز بند و ننگ و نبرد
به زه بر نهادند هر دو کمان
جوانه همان سالخورده همان
زره بود و خفتان و ببر بیان
ز کلک و ز پیکانش نامد زیان
غمی شد دل هر دو از یکدگر
گرفتند هر دو دوال کمر
تهمتن که گر دست بردی به سنگ
بکندی ز کوه سیه روز جنگ
کمربند سهراب را چاره کرد
که بر زین بجنباند اندر نبرد
میان جوان را نبود آگهی
بماند از هنر دست رستم تهی
دو شیراوژن از جنگ سیر آمدند
همه خسته و گشته دیر آمدند
دگر باره سهراب گرز گران
ز زین برکشید و بیفشارد ران
بزد گرز و آورد کتفش به درد
بپیچید و درد از دلیری بخورد
بخندید سهراب و گفت ای سوار
به زخم دلیران نهای پایدار
به رزم اندرون رخش گویی خر ست
دو دست سوار از همه برتر ست
اگرچه گوی سرو بالا بود
جوانی کند پیر کانا بود
به سستی رسید این ازان آن ازین
چنان تنگ شد بر دلیران زمین
که از یکدگر روی برگاشتند
دل و جان به اندوه بگذاشتند
تهمتن به توران سپه شد به جنگ
بدانسان که نخچیر بیند پلنگ
میان سپاه اندر آمد چو گرگ
پراگنده گشت آن سپاه بزرگ
عنان را بپچید سهراب گرد
به ایرانیان بر یکی حمله برد
بزد خویشتن را به ایران سپاه
ز گرزش بسی نامور شد تباه
دل رستم اندیشهای کرد بد
که کاووس را بیگمان بد رسد
ازین پرهنر ترک نوخاسته
بخفتان بر و بازو آراسته
به لشکرگه خویش تازید زود
که اندیشهٔ دل بدان گونه بود
میان سپه دید سهراب را
چو می لعل کرده به خون آب را
غمی گشت رستم چو او را بدید
خروشی چو شیر ژیان برکشید
بدو گفت کای ترک خونخواره مرد
از ایران سپه جنگ با تو که کرد
چرا دست یازی به سوی همه
چو گرگ آمدی در میان رمه
بدو گفت سهراب توران سپاه
ازین رزم بودند بر بیگناه
تو آهنگ کردی بدیشان نخست
کسی با تو پیگار و کینه نجست
بدو گفت رستم که شد تیرهروز
چه پیدا کند تیغ گیتی فروز
برین دشت هم دار و هم منبرست
که روشن جهان زیر تیغاندرست
گر ایدون که شمشیر با بوی شیر
چنین آشنا شد تو هرگز ممیر
بگردیم شبگیر با تیغ کین
برو تا چه خواهد جهان آفرین.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
#ﮔﻮﯾﺶ_خرمآبادی ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﮔﻮﯾﺶﻫﺎﯼ ﺯﺑﺎﻥ ﮐﻬﻦ ﻟُﺮﯼ و اوستایی ﺍﺳﺖ.
ﺍﯾﻦ ﮔﻮﯾﺶ ﻧﺰﺩیکی بسیاری ﺑﻪ #ﮔﻮﯾﺶ_ﻟﺮﯼ_ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺩﺍﺭﺩ.
ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺯﺑﺎﻥﺷﻨﺎﺳﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﮔﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﻣﺎﻧﺪﻩ ﺯﺑﺎﻥ پهلوی و ایلاﻣﯽ ﻣﯽﺩﺍﻧﻨﺪ: …
به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
ﮔﻮﯾﺶ لری ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﮔﻮﯾﺶﻫﺎﯼ ﺯﺑﺎﻥ ﮐﻬﻦ پهلوی ﺍﺳﺖ.
ﺍﯾﻦ ﮔﻮﯾﺶ ﻧﺰﺩیکی ﺑﻪ ﮔﻮﯾﺶ ﻟﺮﯼ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺩﺍﺭﺩ.
ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺯﺑﺎﻥﺷﻨﺎﺳﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﮔﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﻣﺎﻧﺪﻩ ﺯﺑﺎﻥ پهلوی ﻣﯽﺩﺍﻧﻨﺪ ﻭ آوازه آن ﺑﻪ #لُری ﺍﺳﺖ.
👈 #ﻧﺎﺻﺮﺧﺴﺮﻭ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ:
«ﺩﺭﺑﺎﺭﯾﺎﻥ ﺳﺎﺳﺎﻧﯽ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﺧﻠﻮﺕ ﻧﺸﺴﺘﻨﺪﯼ ﺑﻪ ﺧﻮﺯﯼ ﺳﺨﻦ ﺭﺍﻧﺪﯼ»
ﺯﺑﺎﻥ لُری ﻫﯿﭻ نزدیکی و خویشاوندی ﺑﺎ ﺯﺑﺎنهای تازی(عربی) ﻭ ﺁﺭﺍﻣﯽ ﻧﺪﺍﺷته، ﻭ ندارد.
آنچه امروز این زبانِ نژاده و بیهمتا را با دیگر زبانها درآمیخته ست کسانی هستند که:
#مندرآوردی، و بیاندیشه کسانی که در این باره هیچ دانش و آشنایی ندارند .
💢ﺩﺭ ﺯﯾﺮ شماری ﺍﺯ ﻭﺍﮊﮔﺎﻥ ﺯﺑﺎﻥ لُری خرمآبادی ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﮔﺎﻥ به نمایش میگذاریم:
ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ: میﺗُونه
ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧد: ﻧَﺘُونه
ﺧَﺴﯽره khasi: ﻣﺎﺩﺭ یا پدر ﺯﻥ ﯾﺎ مادر یا پدر ﺷﻮﻫﺮ.
ﺧُﻮَﺭ khaar: ﺧﻮﺍﻫﺮ
ﺑِﺮﺍﺭ beraar: ﺑﺮﺍﺩﺭ
ﭘِﯿﺎ piyaa: ﻣﺮﺩ
ﻣِﯿﺮَه mera: ﺷﻮﻫﺮ
ﺍَﻓﺘﻮ afto: ﺁﻓﺘﺎﺏ
ﺍُﻭ o: ﺁﺏ
ﭘَﺴﯿﻦ pasin: ﭘﺲ ﺍﺯ ﻇﻬﺮ
ﺍﯾﺴه iseh: اکنون، ﺍﯾﻨﮏ، ﺍﯾﻦ ﺯﻣﺎﻥ.
ﺍﻭﺳه ooseh: ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ، ﺁﻥ ﻫﻨﮕﺎﻡ.
ﺍیلا ila: ﺍﯾﻦ سو، این ور.
ﺍﻭ ﻻ oola: ﺁﻥ سوی، آن ور.
ﮐُﻠﻤِﺠﻮﺭ kolmejoor: ﮐﺎﻭﺵ ﻭﺟﺴﺘﺠﻮ
وراغنهِ veraghneh: ربودن
ﺷَکَنهِ shaknidan: ﺗﮑﺎﻥ ﺩﺍﺩﻥ، ﺷﮑﺎﻧﺪﻥ، ﻟﺮﺯﯾﺪﻥ.
ﺷِﯿﻮﻧهﻥ shevenidan : ﺑﻪ ﻫﻢ ﺯﺩﻥ
ﮔُﻠﻨﯿﺪﻥ، گیسَنه golnidan: ﺭﻭﺷﻦ ﮐﺮﺩﻥ
ﺧُﻔﺘﯿﺪﻥ khoftidan: ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻥ
ﻭِﺭیﺳا versidan: ﺑﻠﻨﺪﺷﺪ، ﺑﺮﺧﺎﺳت.
ﺗونﺳِﻦ taresan: ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻦ
ﺑِیﺰﻧﯿﺪﻥ beznidan : ﺑﯿﺨﺘﻦ، ﺟﺪﺍ ﮐﺮﺩﻥ
ژا، ژاییدن enjenidan: ﺧﻮﺭﺩن، خرد ﮐﺮﺩﻥ
ﺭِﻣﻨﯿﺪﻥ romnidan: ﻭﯾﺮﺍﻥ ﮐﺮﺩﻥ.
ﭘﺘﯽ ﮐُﻮ pati kordan : ﺧﺎﻟﯽ ﮐوفتن، بیهوده کاری.
ﺷَﮏ، شَکو shak: ﺗﮑﺎﻥ ﻭ ﻟﺮﺯﺵ
ﭘﯿﺖ هَرﺭﺩﻥ peyt khordan: ﭘﯿﭻ ﺧﻮﺭﺩﻥ
ﺩِﺷﺒُﻞ، دُمَل deshbol: ﻏﺪّﻩ
سِخو sekho: ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ
ﺗﯿﻪ tiya: ﭼﺸﻢ
کُل پاشنه colpashna: ﭘﺎﺷﻨﻪ ﯼ ﭘﺎ
ﭘِﺖ pet: ﺩﻣﺎﻍ
ﺗﯿﮏ tik: تنها، فرد
ﺑِﺮم berm: ﺍﺑﺮﻭ
بَلَمِرک balamerk: ﺁﺭﻧﺞ
ﭼﺎﺱ، چاشت chaas: ﻧﻬﺎﺭ
ﺷﻮﻭﻡ shoom: ﺷﺎﻡ
ﻧﺎﺷﺘﺎ nashta: ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ
ﭘُﺮﺱ pors: ﻣﺮﺍﺳﻢ ﺧﺘﻢ
ﺳُﻨﮓ ﺳُﻨﮓ song: ﯾﻮﺍﺵ ﯾﻮﺍﺵ ﺁﻫﺴﺘﻪ
ﮔَﭗ gap: ﺑﺰﺭﮒ
هونه too: ﺍﺗﺎﻕ
ﺷﻮﻭﻣﯽ shoomi: ﻫﻨﺪﻭﺍﻧﻪ
ﮔُﺮوﻮَه geriva: ﮔﺮبه
گِریوه: گریه
تمارزو، آواخت avakht: ﺁﺭﺯﻭ
ﭘﺘﯽ pati: ﺧﺎﻟﯽ، تهی
ﮐﺖ ﮐﻮﺭﺩﻥ kot kordan: ﺳﻮﺯﻥ ﻧﺦ ﮐﺮﺩﻥ
ﮐﺖ ﮐﺖ kot kot:ﺧﻮﺭﺩ ﺧﻮﺭﺩ، ﺗﮑﻪ ﺗﮑﻪ
ﮐِﻠِﮏ kelek: اﻧﮕﺸﺖ
ﮐﻮﯼ kavi: ﮐﺎﻫﻮ
ﮔﯿژ geyz: ﮔﯿﺞ ﻭ ﺧﯿﺮﻩ
ﺗﺎﺭ ﺑﻔﮏ، ﮐﺎﺭ ﺑﻔﮏ، تار نِنهَ tar&kar bafak: ﻋﻨﮑﺒﻮﺕ
ﻟﻮ lo: ﻟﺐ
ﺳﯿلا sila: ﺳﻮﺭﺍﺥ
ﻟّف آﻮ lafo : ﻣﻮﺝ ﺁﺏ.
و پرسش ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻟﺮﯼ(لهجه) ﺍﺳﺖ،
آیا این دیدگاه کینهتوزانه چیست.!!؟
چه دردی را درمان میکند.!!؟؟؟؟
آیا کسانی که در گزینش نام برای دودمان خودشان واماندهاند بهتر نیست که نامی بهتر برگزینند و یا این که همهی ناهنجاریها را از میان بردارند و به دردهای لگامگسیخته خودشان رسیدگی کنند.!!؟؟؟؟
ﺑﻪ ﭼﻪ شُوند(ﻋﻠﺖ) ﺁﻥ ﺭﺍ ﺯﯾﺮگروه دیگر زبانها ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﻨﺪ.؟!!
آنچه یک لر بایستی بداند.
#آگاهی، #یگانگی رمز پیروزی و بهروزی ما است.
به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
ﺍﯾﻦ ﮔﻮﯾﺶ ﻧﺰﺩیکی بسیاری ﺑﻪ #ﮔﻮﯾﺶ_ﻟﺮﯼ_ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺩﺍﺭﺩ.
ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺯﺑﺎﻥﺷﻨﺎﺳﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﮔﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﻣﺎﻧﺪﻩ ﺯﺑﺎﻥ پهلوی و ایلاﻣﯽ ﻣﯽﺩﺍﻧﻨﺪ: …
به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
ﮔﻮﯾﺶ لری ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﮔﻮﯾﺶﻫﺎﯼ ﺯﺑﺎﻥ ﮐﻬﻦ پهلوی ﺍﺳﺖ.
ﺍﯾﻦ ﮔﻮﯾﺶ ﻧﺰﺩیکی ﺑﻪ ﮔﻮﯾﺶ ﻟﺮﯼ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺩﺍﺭﺩ.
ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺯﺑﺎﻥﺷﻨﺎﺳﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﮔﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﻣﺎﻧﺪﻩ ﺯﺑﺎﻥ پهلوی ﻣﯽﺩﺍﻧﻨﺪ ﻭ آوازه آن ﺑﻪ #لُری ﺍﺳﺖ.
👈 #ﻧﺎﺻﺮﺧﺴﺮﻭ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ:
«ﺩﺭﺑﺎﺭﯾﺎﻥ ﺳﺎﺳﺎﻧﯽ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﺧﻠﻮﺕ ﻧﺸﺴﺘﻨﺪﯼ ﺑﻪ ﺧﻮﺯﯼ ﺳﺨﻦ ﺭﺍﻧﺪﯼ»
ﺯﺑﺎﻥ لُری ﻫﯿﭻ نزدیکی و خویشاوندی ﺑﺎ ﺯﺑﺎنهای تازی(عربی) ﻭ ﺁﺭﺍﻣﯽ ﻧﺪﺍﺷته، ﻭ ندارد.
آنچه امروز این زبانِ نژاده و بیهمتا را با دیگر زبانها درآمیخته ست کسانی هستند که:
#مندرآوردی، و بیاندیشه کسانی که در این باره هیچ دانش و آشنایی ندارند .
💢ﺩﺭ ﺯﯾﺮ شماری ﺍﺯ ﻭﺍﮊﮔﺎﻥ ﺯﺑﺎﻥ لُری خرمآبادی ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﮔﺎﻥ به نمایش میگذاریم:
ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ: میﺗُونه
ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧد: ﻧَﺘُونه
ﺧَﺴﯽره khasi: ﻣﺎﺩﺭ یا پدر ﺯﻥ ﯾﺎ مادر یا پدر ﺷﻮﻫﺮ.
ﺧُﻮَﺭ khaar: ﺧﻮﺍﻫﺮ
ﺑِﺮﺍﺭ beraar: ﺑﺮﺍﺩﺭ
ﭘِﯿﺎ piyaa: ﻣﺮﺩ
ﻣِﯿﺮَه mera: ﺷﻮﻫﺮ
ﺍَﻓﺘﻮ afto: ﺁﻓﺘﺎﺏ
ﺍُﻭ o: ﺁﺏ
ﭘَﺴﯿﻦ pasin: ﭘﺲ ﺍﺯ ﻇﻬﺮ
ﺍﯾﺴه iseh: اکنون، ﺍﯾﻨﮏ، ﺍﯾﻦ ﺯﻣﺎﻥ.
ﺍﻭﺳه ooseh: ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ، ﺁﻥ ﻫﻨﮕﺎﻡ.
ﺍیلا ila: ﺍﯾﻦ سو، این ور.
ﺍﻭ ﻻ oola: ﺁﻥ سوی، آن ور.
ﮐُﻠﻤِﺠﻮﺭ kolmejoor: ﮐﺎﻭﺵ ﻭﺟﺴﺘﺠﻮ
وراغنهِ veraghneh: ربودن
ﺷَکَنهِ shaknidan: ﺗﮑﺎﻥ ﺩﺍﺩﻥ، ﺷﮑﺎﻧﺪﻥ، ﻟﺮﺯﯾﺪﻥ.
ﺷِﯿﻮﻧهﻥ shevenidan : ﺑﻪ ﻫﻢ ﺯﺩﻥ
ﮔُﻠﻨﯿﺪﻥ، گیسَنه golnidan: ﺭﻭﺷﻦ ﮐﺮﺩﻥ
ﺧُﻔﺘﯿﺪﻥ khoftidan: ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻥ
ﻭِﺭیﺳا versidan: ﺑﻠﻨﺪﺷﺪ، ﺑﺮﺧﺎﺳت.
ﺗونﺳِﻦ taresan: ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻦ
ﺑِیﺰﻧﯿﺪﻥ beznidan : ﺑﯿﺨﺘﻦ، ﺟﺪﺍ ﮐﺮﺩﻥ
ژا، ژاییدن enjenidan: ﺧﻮﺭﺩن، خرد ﮐﺮﺩﻥ
ﺭِﻣﻨﯿﺪﻥ romnidan: ﻭﯾﺮﺍﻥ ﮐﺮﺩﻥ.
ﭘﺘﯽ ﮐُﻮ pati kordan : ﺧﺎﻟﯽ ﮐوفتن، بیهوده کاری.
ﺷَﮏ، شَکو shak: ﺗﮑﺎﻥ ﻭ ﻟﺮﺯﺵ
ﭘﯿﺖ هَرﺭﺩﻥ peyt khordan: ﭘﯿﭻ ﺧﻮﺭﺩﻥ
ﺩِﺷﺒُﻞ، دُمَل deshbol: ﻏﺪّﻩ
سِخو sekho: ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ
ﺗﯿﻪ tiya: ﭼﺸﻢ
کُل پاشنه colpashna: ﭘﺎﺷﻨﻪ ﯼ ﭘﺎ
ﭘِﺖ pet: ﺩﻣﺎﻍ
ﺗﯿﮏ tik: تنها، فرد
ﺑِﺮم berm: ﺍﺑﺮﻭ
بَلَمِرک balamerk: ﺁﺭﻧﺞ
ﭼﺎﺱ، چاشت chaas: ﻧﻬﺎﺭ
ﺷﻮﻭﻡ shoom: ﺷﺎﻡ
ﻧﺎﺷﺘﺎ nashta: ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ
ﭘُﺮﺱ pors: ﻣﺮﺍﺳﻢ ﺧﺘﻢ
ﺳُﻨﮓ ﺳُﻨﮓ song: ﯾﻮﺍﺵ ﯾﻮﺍﺵ ﺁﻫﺴﺘﻪ
ﮔَﭗ gap: ﺑﺰﺭﮒ
هونه too: ﺍﺗﺎﻕ
ﺷﻮﻭﻣﯽ shoomi: ﻫﻨﺪﻭﺍﻧﻪ
ﮔُﺮوﻮَه geriva: ﮔﺮبه
گِریوه: گریه
تمارزو، آواخت avakht: ﺁﺭﺯﻭ
ﭘﺘﯽ pati: ﺧﺎﻟﯽ، تهی
ﮐﺖ ﮐﻮﺭﺩﻥ kot kordan: ﺳﻮﺯﻥ ﻧﺦ ﮐﺮﺩﻥ
ﮐﺖ ﮐﺖ kot kot:ﺧﻮﺭﺩ ﺧﻮﺭﺩ، ﺗﮑﻪ ﺗﮑﻪ
ﮐِﻠِﮏ kelek: اﻧﮕﺸﺖ
ﮐﻮﯼ kavi: ﮐﺎﻫﻮ
ﮔﯿژ geyz: ﮔﯿﺞ ﻭ ﺧﯿﺮﻩ
ﺗﺎﺭ ﺑﻔﮏ، ﮐﺎﺭ ﺑﻔﮏ، تار نِنهَ tar&kar bafak: ﻋﻨﮑﺒﻮﺕ
ﻟﻮ lo: ﻟﺐ
ﺳﯿلا sila: ﺳﻮﺭﺍﺥ
ﻟّف آﻮ lafo : ﻣﻮﺝ ﺁﺏ.
و پرسش ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻟﺮﯼ(لهجه) ﺍﺳﺖ،
آیا این دیدگاه کینهتوزانه چیست.!!؟
چه دردی را درمان میکند.!!؟؟؟؟
آیا کسانی که در گزینش نام برای دودمان خودشان واماندهاند بهتر نیست که نامی بهتر برگزینند و یا این که همهی ناهنجاریها را از میان بردارند و به دردهای لگامگسیخته خودشان رسیدگی کنند.!!؟؟؟؟
ﺑﻪ ﭼﻪ شُوند(ﻋﻠﺖ) ﺁﻥ ﺭﺍ ﺯﯾﺮگروه دیگر زبانها ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﻨﺪ.؟!!
آنچه یک لر بایستی بداند.
#آگاهی، #یگانگی رمز پیروزی و بهروزی ما است.
به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (گندم)
🍃🌹🍃
🔷 امروز؛ 🌦 🕊 🌥
🟢 به روز پیروز و فرخ روز:
(#سپندارمز) امشاسپندان🧜♀
و به 🌞 روز ۰۴ 🐃 #اردیبهشت 🌖ماه
به سال ۳۷۶۰ 🔥فروهری 🔥مزدیسنا.
۳۷۶۰ / ۰۲ / ۰۴
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🟡 برابر با ☀️ روز یکشنبه ۰۴ 🌖 ماه 🐃فروردین،
به سال ۲۵۸۱ 👑شاهنشاهی 🇮🇷ایران.
۲۵۸۱ / ۰۲ / ۰۴
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
⚪️ برابر با ☀️ روز یکشنبه: #مهر_شید
به 🌞 روز ۰۴ 🐃 #اردیبهشت 🌖ماه
به سال ۱۴۰۱ 🌞خورشیدی.
۱۴۰۱ / ۰۲ / ۰۴
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🔴برابر با ☀️ روز 24 🌖 ماه 🐃#آوریل
🌲به سال 2022⛪️ ترسایی.🌲
2022 / 04 / 24
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🟣🧚♀#سپنته_آرمیتی🧚♀
🍀آرامش افزاینده
🌏باروری و زیست افزایی
🔥فروتنی و مهر پاک.
#سپنته= ورجاوند،
#آرمیتی= آرمان و اِشغ پاک.
#آرمان_پاک_و_سپنته_را_در_اندیشه_پویاکنیم.
🥀 گل #بیدمشک
نماد سپندارمذ امشاسپندان است.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔷 امروز؛ 🌦 🕊 🌥
🟢 به روز پیروز و فرخ روز:
(#سپندارمز) امشاسپندان🧜♀
و به 🌞 روز ۰۴ 🐃 #اردیبهشت 🌖ماه
به سال ۳۷۶۰ 🔥فروهری 🔥مزدیسنا.
۳۷۶۰ / ۰۲ / ۰۴
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🟡 برابر با ☀️ روز یکشنبه ۰۴ 🌖 ماه 🐃فروردین،
به سال ۲۵۸۱ 👑شاهنشاهی 🇮🇷ایران.
۲۵۸۱ / ۰۲ / ۰۴
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
⚪️ برابر با ☀️ روز یکشنبه: #مهر_شید
به 🌞 روز ۰۴ 🐃 #اردیبهشت 🌖ماه
به سال ۱۴۰۱ 🌞خورشیدی.
۱۴۰۱ / ۰۲ / ۰۴
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🔴برابر با ☀️ روز 24 🌖 ماه 🐃#آوریل
🌲به سال 2022⛪️ ترسایی.🌲
2022 / 04 / 24
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🟣🧚♀#سپنته_آرمیتی🧚♀
🍀آرامش افزاینده
🌏باروری و زیست افزایی
🔥فروتنی و مهر پاک.
#سپنته= ورجاوند،
#آرمیتی= آرمان و اِشغ پاک.
#آرمان_پاک_و_سپنته_را_در_اندیشه_پویاکنیم.
🥀 گل #بیدمشک
نماد سپندارمذ امشاسپندان است.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🍃🌺🌿🌸🍃🍄🍀🌻🍒
🌻🍃🌸🍀🌺🍃🍓
🌲🌷🍃🌼🍏
🌞🌿🌺🍒
🍃🍄🫑
🌺🍏
🌻
۱۴۰۱ / ۰۲ / ۰۴
#اردیبهشت زندگیتان گل ارغوان باد.
بلند بامدادتان نیکو.
زمین با آسمان دادوستدهایی دارند،
دلتنگیهایی همیشگی.
برای خنکای بهاران،
با بادبزنی پوشالی و دستههایی،
فرسوده شده که در گوشهای از نهانگاه
آسمان اشک میریزد و درست
در گوشهای دیگر در زیر سپهر نیلگون
ابرهایی گریان بر شیشهی پنجرهها،
با انگشتانی نمناک میکوبند
و بیدارباش میزنند و بیتاب
به دنبال پنجرهای دیگر میگردند.!
باغچه زندگیتان پُرگُل،
جان و جهانتان جاودان باد.
به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
🌲 📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌳🌺 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌻🍒🍏
🌿🌼🍅🥦
🌷☘🌹🍏🍊
🍃🌼🌿🍄🍎🌹
🌕🍃🌸🍀🌻🍒🌼
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹🥭🎋
🌻🍃🌸🍀🌺🍃🍓
🌲🌷🍃🌼🍏
🌞🌿🌺🍒
🍃🍄🫑
🌺🍏
🌻
۱۴۰۱ / ۰۲ / ۰۴
#اردیبهشت زندگیتان گل ارغوان باد.
بلند بامدادتان نیکو.
زمین با آسمان دادوستدهایی دارند،
دلتنگیهایی همیشگی.
برای خنکای بهاران،
با بادبزنی پوشالی و دستههایی،
فرسوده شده که در گوشهای از نهانگاه
آسمان اشک میریزد و درست
در گوشهای دیگر در زیر سپهر نیلگون
ابرهایی گریان بر شیشهی پنجرهها،
با انگشتانی نمناک میکوبند
و بیدارباش میزنند و بیتاب
به دنبال پنجرهای دیگر میگردند.!
باغچه زندگیتان پُرگُل،
جان و جهانتان جاودان باد.
به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
🌲 📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌳🌺 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌻🍒🍏
🌿🌼🍅🥦
🌷☘🌹🍏🍊
🍃🌼🌿🍄🍎🌹
🌕🍃🌸🍀🌻🍒🌼
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹🥭🎋
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔍 #نکتههای_ویرایشی؛
🔅پالایش زبان پارسی:
سلام= درود.
سلام کردن= درود گفتن، درودی رساندن.
💥نمونه:
سلام رفقا= درود دوستان.
سلام علیکم= درود بر شما.
سلام من را به اخوی برسانید= درود مرا به برادر برسانید.
سلام دوستان بیطمع نیست= درود دوستان بیچشمداشت نیست.
سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت= درودت را نمیخواهند پاسخ گفت.
سلام علیکم و رحمةالله و برکاته= درود بر شما و بخشایش و فراوانی ایزدی.
#پارسی_پاک
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیک اندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔅پالایش زبان پارسی:
سلام= درود.
سلام کردن= درود گفتن، درودی رساندن.
💥نمونه:
سلام رفقا= درود دوستان.
سلام علیکم= درود بر شما.
سلام من را به اخوی برسانید= درود مرا به برادر برسانید.
سلام دوستان بیطمع نیست= درود دوستان بیچشمداشت نیست.
سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت= درودت را نمیخواهند پاسخ گفت.
سلام علیکم و رحمةالله و برکاته= درود بر شما و بخشایش و فراوانی ایزدی.
#پارسی_پاک
آرمان «هر ایرانی نژاده و نیک اندیش» پالایش زبان پارسی و والایش فرهنگ ایرانی ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#پندآموز:
از دانایی پرسیده شد؛
درون مردم در چه هنگامی
شناخته میشود.؟
پاسخ گفت:
👈 مرد در هنگام بیماری همسرش شناخته میشود.
👈 زن در هنگام نداری و تهیدستی همسرش.
👈 دوست در هنگام سختی.
👈 فرزندان هنگام پیری پدر و مادر.
👈 برادران و خواهران هنگام رسیدن
به برماند(ارث) و بَر و بخش آن.
👈 خویشاوندان هنگام دوری.
👈 اِشغ راستین هنگام پایان یافتن خوبیها.
👈 دیندار هنگام افتادن در آزمایش و گرفتاری.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
از دانایی پرسیده شد؛
درون مردم در چه هنگامی
شناخته میشود.؟
پاسخ گفت:
👈 مرد در هنگام بیماری همسرش شناخته میشود.
👈 زن در هنگام نداری و تهیدستی همسرش.
👈 دوست در هنگام سختی.
👈 فرزندان هنگام پیری پدر و مادر.
👈 برادران و خواهران هنگام رسیدن
به برماند(ارث) و بَر و بخش آن.
👈 خویشاوندان هنگام دوری.
👈 اِشغ راستین هنگام پایان یافتن خوبیها.
👈 دیندار هنگام افتادن در آزمایش و گرفتاری.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
#فرهنگ لُری_انگلیسی_ پارسی
پیا man مرد
دا mother مادر
هونه، مال house خانه
یَکاگیری unity یگانگی
زینه wife همسر
تَش، آگر fire آتش.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
پیا man مرد
دا mother مادر
هونه، مال house خانه
یَکاگیری unity یگانگی
زینه wife همسر
تَش، آگر fire آتش.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📽 پویانمایی داستانهای #شاهنامه:
2⃣ بخش دوم، #هوشنگ
💠 تازهترین پویانمایی پخش شده درباره شاهنامه.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
2⃣ بخش دوم، #هوشنگ
💠 تازهترین پویانمایی پخش شده درباره شاهنامه.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
#تلنگر:
مردی با شتاب، چابک و تیزتک،
با اسپاش میتاخت.
اینگونه مینمود که به جای،
بسیار مهمی میرفت.
مردی که کنار راه ایستاده بود،
فریاد زد؛ کجا می روی.؟
مرد اسپ سوار پاسخ داد،
نمیدانم از اسپم بپرس.!
این داستان زندگی بسیاری از مردم است.
آنها سوار بر خوی و باورهای نادرست میتازند،
بی آنکه بدانند به کجا میروند.!!…
به ✍️: #دارن_هاردی.
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
مردی با شتاب، چابک و تیزتک،
با اسپاش میتاخت.
اینگونه مینمود که به جای،
بسیار مهمی میرفت.
مردی که کنار راه ایستاده بود،
فریاد زد؛ کجا می روی.؟
مرد اسپ سوار پاسخ داد،
نمیدانم از اسپم بپرس.!
این داستان زندگی بسیاری از مردم است.
آنها سوار بر خوی و باورهای نادرست میتازند،
بی آنکه بدانند به کجا میروند.!!…
به ✍️: #دارن_هاردی.
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
#واژگان_پارسی؛
#بخش_سیسد_و_نودُم:
۳۹۰
⚠️#فرزندان_ایران؛
زبان وفرهنگ پارسی این زیبای سخت جان گنجینهای ارزنده و گرانبهایی کهن است،
و هم اینکه ابزاری ست برای گفتگو آیینها و همزبانی با دیگر پارسی زبان ها است،
درسراسر گیتی.
ناگفته نماند؛!
بسیاری از واژگان پارسی هستند،
که امروزه ديگر بهکار نمیروند و به.
ناگزیر هستند،
و در گذشته هم بودند و در نوشتارهای کهن جايگاه ويژهی خود را داشتند.
اگر در فرهنگستانها دانش و آگاهی بالاتر برود
و بهجای«واژهسازی،»
و «واژهيابی» جایگزین بِشَود،
گنجينههايی از واژگان مِهادین (اصیل) پارسی یافته خواهد شد که هم بسیار خوش آهنگاند
و هم از واژگانی که اکنون ساخته میشود،
زیباترند.
برای نمونه به چندی از اين واژگان و کاربرد آنها در چامه و ادب میپردازیم تا خودتان داوری کنید و ببینيد آن که از یاد رفتهاند،
زيباتر است يا آن که امروزه به زبان میرانیم.
این زیبای سخت جان را پاس بداریم؛
از این پس واژگان زیبای پارسی رادر گفتار ونوشتارمان جایگزین واژگان تازی و بیگانه نماییم:
⚠️از این پس؛
۱- واژگان پارسی «راندن، دورکردن»
بجای واژه تازی «دفع»
۲- واژه پارسی «خاکسپاری»
بجای واژه تازی «دفن»
۳- واژگان پارسی «ریزبین، ژرف نگر»
بجای واژه تازی «دقیق»
۴- واژه پارسی «انگیزها»
بجای واژه تازی «دلایل»
۵- واژگان پارسی «انگیزه، شُوند»
بجای واژه تازی «دلیل»
۶- واژگان پارسی «جهان، گیتی»
بجای واژگان تازی «دنیا، عالم»
۷- واژگان پارسی «دوبرابر، دوتایی»
بجای واژه بیگانه فرانسه «دوبل»
۸- واژه پارسی «نمودار»
بجای واژه بیگانه فرانسه «دیاگرام»
۹- واژه پارسی «گفتگو»
بجای واژه بیگانه فرانسه «دیالوگ»
۱۰- واژه پارسی «خودکار»
بجای واژگان بیگانه انگلیسی«اتوماتیک، دیجیتال»
۱۱- واژگان پارسی «خودکامه، خود رای»
بجای واژه بیگانه فرانسه «دیکتاتور»
۱۲- واژگان پارسی «فرهنگ واژهها، واژه نامهها»
بجای واژه بیگانه انگلیسی «دیکشنری.»
به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
#بخش_سیسد_و_نودُم:
۳۹۰
⚠️#فرزندان_ایران؛
زبان وفرهنگ پارسی این زیبای سخت جان گنجینهای ارزنده و گرانبهایی کهن است،
و هم اینکه ابزاری ست برای گفتگو آیینها و همزبانی با دیگر پارسی زبان ها است،
درسراسر گیتی.
ناگفته نماند؛!
بسیاری از واژگان پارسی هستند،
که امروزه ديگر بهکار نمیروند و به.
ناگزیر هستند،
و در گذشته هم بودند و در نوشتارهای کهن جايگاه ويژهی خود را داشتند.
اگر در فرهنگستانها دانش و آگاهی بالاتر برود
و بهجای«واژهسازی،»
و «واژهيابی» جایگزین بِشَود،
گنجينههايی از واژگان مِهادین (اصیل) پارسی یافته خواهد شد که هم بسیار خوش آهنگاند
و هم از واژگانی که اکنون ساخته میشود،
زیباترند.
برای نمونه به چندی از اين واژگان و کاربرد آنها در چامه و ادب میپردازیم تا خودتان داوری کنید و ببینيد آن که از یاد رفتهاند،
زيباتر است يا آن که امروزه به زبان میرانیم.
این زیبای سخت جان را پاس بداریم؛
از این پس واژگان زیبای پارسی رادر گفتار ونوشتارمان جایگزین واژگان تازی و بیگانه نماییم:
⚠️از این پس؛
۱- واژگان پارسی «راندن، دورکردن»
بجای واژه تازی «دفع»
۲- واژه پارسی «خاکسپاری»
بجای واژه تازی «دفن»
۳- واژگان پارسی «ریزبین، ژرف نگر»
بجای واژه تازی «دقیق»
۴- واژه پارسی «انگیزها»
بجای واژه تازی «دلایل»
۵- واژگان پارسی «انگیزه، شُوند»
بجای واژه تازی «دلیل»
۶- واژگان پارسی «جهان، گیتی»
بجای واژگان تازی «دنیا، عالم»
۷- واژگان پارسی «دوبرابر، دوتایی»
بجای واژه بیگانه فرانسه «دوبل»
۸- واژه پارسی «نمودار»
بجای واژه بیگانه فرانسه «دیاگرام»
۹- واژه پارسی «گفتگو»
بجای واژه بیگانه فرانسه «دیالوگ»
۱۰- واژه پارسی «خودکار»
بجای واژگان بیگانه انگلیسی«اتوماتیک، دیجیتال»
۱۱- واژگان پارسی «خودکامه، خود رای»
بجای واژه بیگانه فرانسه «دیکتاتور»
۱۲- واژگان پارسی «فرهنگ واژهها، واژه نامهها»
بجای واژه بیگانه انگلیسی «دیکشنری.»
به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
🍃🌹🍃
🔷امروز؛ ☀️🕊 ☀️
🟢به ☀️روز پیروز و فرخ ☀️روز:
(#خورداد ) امشاسپندان🧜♀
از 🌖ماه 🐃#اردیبهشت
به سال ۳۷۶۰ 🔥فروهری مزدیسنا.
۳۷۶۰ / ۰۲ / ۰۵
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🟡برابر با روز دوشنبه ۰۵ 🐃 اردیبهشت 🌖ماه:
به سال ۳۵۸۱ 👑شاهنشاهی 🇮🇷ایران
۲۵۸۱ / ۰۲ / ۰۵
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
⚪️ برابر با ☀️روز دوشنبه: #مه_شید
به 🌞 روز ۰۵ 🐃 #اردیبهشت🌖 ماه
به سال ۱۴۰۱🌞 خورشیدی
۱۴۰۱ / ۰۲ / ۰۵
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🔴 برابر با☀️روز دوشنبه 25 🌖 ماه 🐃#آوریل
🌲به سال 2022 ⛪️ ترسایی.🌲
2022 / 04 / 25
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
#هئوروتات، #خورداد.
🟣 رسایی یافتن،درستی تن و روان
#به_پارسایی_و_رسایی_بیاندیشیم.
««««🔥🎖🔥»»»»
#راه_درجهان_یکیست_و_ان_راه_راستی ست
🔥اشو زرتشت اسپنتمان.
🌸 گل #سوسن (لیلیوم)
نماد خورداد امشاسپندان است.
🗓 روز #رسانهها.
🗓 روز #جهانی_مالاریا.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔷امروز؛ ☀️🕊 ☀️
🟢به ☀️روز پیروز و فرخ ☀️روز:
(#خورداد ) امشاسپندان🧜♀
از 🌖ماه 🐃#اردیبهشت
به سال ۳۷۶۰ 🔥فروهری مزدیسنا.
۳۷۶۰ / ۰۲ / ۰۵
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🟡برابر با روز دوشنبه ۰۵ 🐃 اردیبهشت 🌖ماه:
به سال ۳۵۸۱ 👑شاهنشاهی 🇮🇷ایران
۲۵۸۱ / ۰۲ / ۰۵
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
⚪️ برابر با ☀️روز دوشنبه: #مه_شید
به 🌞 روز ۰۵ 🐃 #اردیبهشت🌖 ماه
به سال ۱۴۰۱🌞 خورشیدی
۱۴۰۱ / ۰۲ / ۰۵
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🔴 برابر با☀️روز دوشنبه 25 🌖 ماه 🐃#آوریل
🌲به سال 2022 ⛪️ ترسایی.🌲
2022 / 04 / 25
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
#هئوروتات، #خورداد.
🟣 رسایی یافتن،درستی تن و روان
#به_پارسایی_و_رسایی_بیاندیشیم.
««««🔥🎖🔥»»»»
#راه_درجهان_یکیست_و_ان_راه_راستی ست
🔥اشو زرتشت اسپنتمان.
🌸 گل #سوسن (لیلیوم)
نماد خورداد امشاسپندان است.
🗓 روز #رسانهها.
🗓 روز #جهانی_مالاریا.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from سیاه منصور
🍃🌺🌿🌸🍃🍄🍀🌻🍒
🌻🍃🌸🍀🌺🍃🍓
🌲🌷🍃🌼🍏
🌞🌿🌺🍒
🍃🍄🫑
🌺🍏
🌻
۱۴۰۱ / ۰۲ / ۰۵
#اردیبهشت زندگیتان گل ارغوان باد.
بلند بامدادتان نیکو.
ابرها در آسمان،
و در هر گوشهای از جهان،
به یک زبان و دهان میگریند.!
ابرها در هر گوشهای از آسمان به یک
رنگ دیدهمیشوند.!!
و بارش باران در هر گوشه از جهان،
به گونهای دیگر است.
پروانهها در هر کجای زمین،
به یک گونه پرواز میکنند.
پرندگان در هر کجای زمین،
به یک زبان آواز میخوانند.
و زمین در هر کجای جهان،
به یک اندازه خسته شده و ستم میکِشَد...
باغچه زندگیتان پُرگُل،
جان و جهانتان جاودان باد.
به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
🌲 📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌳🌺 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌻🍒🍏
🌿🌼🍅🥦
🌷☘🌹🍏🍊
🍃🌼🌿🍄🍎🌹
🌕🍃🌸🍀🌻🍒🌼
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹🥭🎋
🌻🍃🌸🍀🌺🍃🍓
🌲🌷🍃🌼🍏
🌞🌿🌺🍒
🍃🍄🫑
🌺🍏
🌻
۱۴۰۱ / ۰۲ / ۰۵
#اردیبهشت زندگیتان گل ارغوان باد.
بلند بامدادتان نیکو.
ابرها در آسمان،
و در هر گوشهای از جهان،
به یک زبان و دهان میگریند.!
ابرها در هر گوشهای از آسمان به یک
رنگ دیدهمیشوند.!!
و بارش باران در هر گوشه از جهان،
به گونهای دیگر است.
پروانهها در هر کجای زمین،
به یک گونه پرواز میکنند.
پرندگان در هر کجای زمین،
به یک زبان آواز میخوانند.
و زمین در هر کجای جهان،
به یک اندازه خسته شده و ستم میکِشَد...
باغچه زندگیتان پُرگُل،
جان و جهانتان جاودان باد.
به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
🌲 📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌳🌺 🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🌻🍒🍏
🌿🌼🍅🥦
🌷☘🌹🍏🍊
🍃🌼🌿🍄🍎🌹
🌕🍃🌸🍀🌻🍒🌼
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹🥭🎋
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌹 دریاچه دوتایی سیاه گاو، شهرستان آبدانان:
یکی از پدیده های شگرف و شگفتانگیز در استان ایلام هست دریاچه دوتایی سیاه گاو در شهرستان آبدانان در پایین دست استان ایلام است که در کشور بسیار نادر است.
سیاه گاو دریاچهای زیباست که به ریخت ویژهای به دو نیم مانند هم که به دوتایی گفته میشود و جا افتاده است.
دو دریاچه که به آبراهی خدادادی به پهنای دو گز، ژرفای یک و نیم گز به درازای ۷۰ گز به هم پیوند هستند.
رودخانه سیاه گاو با گذر از میان درههای میان «کبیرکوه» به سوی دریاچه دوتایی راهی میشود.
نخست به دریاچه و با اندکی بالاتر، به دریاچه دوم می ریزد.
آبی که از دریاچه دوم بیرون میرود به رودخانهای پر آب راهی زمینهای کشاورزی پیرامون روستای آبدانان میشود.
آب دریاچه دوتایی سیاه گاو بسیار پاک بوده و اگر در میان روز به اینجا بروید با گروه انبوهی از پرتوها را می توانید ببینید.
یکی از ارزشمندترین ویژگی دریچههای دوتایی گاو سیاه بودن مادههای گوناگون و گوگردی بودن آب دریاچه و بودن چشمههای جوشان شیرین درون دریاچه است.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
یکی از پدیده های شگرف و شگفتانگیز در استان ایلام هست دریاچه دوتایی سیاه گاو در شهرستان آبدانان در پایین دست استان ایلام است که در کشور بسیار نادر است.
سیاه گاو دریاچهای زیباست که به ریخت ویژهای به دو نیم مانند هم که به دوتایی گفته میشود و جا افتاده است.
دو دریاچه که به آبراهی خدادادی به پهنای دو گز، ژرفای یک و نیم گز به درازای ۷۰ گز به هم پیوند هستند.
رودخانه سیاه گاو با گذر از میان درههای میان «کبیرکوه» به سوی دریاچه دوتایی راهی میشود.
نخست به دریاچه و با اندکی بالاتر، به دریاچه دوم می ریزد.
آبی که از دریاچه دوم بیرون میرود به رودخانهای پر آب راهی زمینهای کشاورزی پیرامون روستای آبدانان میشود.
آب دریاچه دوتایی سیاه گاو بسیار پاک بوده و اگر در میان روز به اینجا بروید با گروه انبوهی از پرتوها را می توانید ببینید.
یکی از ارزشمندترین ویژگی دریچههای دوتایی گاو سیاه بودن مادههای گوناگون و گوگردی بودن آب دریاچه و بودن چشمههای جوشان شیرین درون دریاچه است.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
#شاهنامه_شاهکارگرانسنگ_ادب_پارسی؛
بخش: (۱۵۲)
#رزم_سهراب؛
بخش: (۱۶)
برفتند و روی هوا تیره گشت
ز سهراب گردون همی خیره گشت
تو گفتی ز جنگش سرشت آسمان
نیارامد از تاختن یک زمان
وگر باره زیر اندرش آهن ست
شگفتی روان ست و رویین تن ست
شب تیره آمد سوی لشکرش
میان سوده از جنگ و از خنجرش
به هومان چنین گفت کامروز هور
برآمد جهان کرد پر چنگ و شور
شما را چه کرد آن سوار دلیر
که یال یلان داشت و آهنگ شیر
بدو گفت هومان که فرمان شاه
چنان بد کز ایدر نجنبد سپاه
همه کار ماسخت ناساز بود
بورد گشتن چه آغاز بود
بیامی یکی مرد پرخاشجوی
برین لشکر گشن بنهاد روی
تو گفتی ز مستی کنون خاست ست
وگر جنگ بایک تن آراست ست
چنین گفت سهراب کاو زین سپاه
نکرد از دلیران کسی را تباه
از ایرانیان من بسی کشتهام
زمین را به خون و گل آغشتهام
کنون خوان همی باید آراستن
بباید به می غم ز دل کاستن
وزان روی رستم سپه را بدید
سخن راند با گیو و گفت و شنید
که امروز سهراب رزم آزمای
چگونه به جنگ اندر آورد پای
چنین گفت با رستم گرد گیو
کزین گونه هرگز ندیدیم نیو
بیامد دمان تا به قلب سپاه
ز لشکر بر توس شد کینه خواه
که او بود بر زین و نیزه بدست
چو گرگین فرود آمد او برنشست
بیامد چو با نیزه او را بدید
به کردار شیر ژیان بردمید
عمودی خمیده بزد بر برش
ز نیرو بیفتاد ترگ از سرش
نتابید با او بتابید روی
شدند از دلیران بسی جنگ جوی
ز گردان کسی مایهی او نداشت
جز از پیلتن پایهی او نداشت
هم آیین پیشین نگه داشتیم
سپاهی برو ساده بگماشتیم
سواری نشد پیش او یکتنه
همی تاخت از قلب تا میمنه
غمی گشت رستم ز گفتار اوی
بر شاه کاووس بنهاد روی
چو کاووس کی پهلوان را بدید
بر خویش نزدیک جایش گزید
ز سهراب رستم زبان برگشاد
ز بالا و برزش همی کرد یاد
که کس در جهان کودک نارسید
بدین شیرمردی و گردی ندید
به بالا ستاره بساید همی
تنش را زمین برگراید همی
دو بازو و رانش ز ران هیون
همانا که دارد ستبری فزون
به گرز و به تیغ و به تیر و کمند
ز هرگونهای آزمودیم بند
سرانجام گفتم که من پیش ازین
بسی گرد را برگرفتم ز زین
گرفتم دوال کمربند اوی
بیفشاردم سخت پیوند اوی
همی خواستم کش ز زین برکنم
چو دیگر کسانش به خاک افگنم
گر از باد جنبان شود کوه خار
نجنبید بر زین بر آن نامدار
چو فردا بیاید به دشت نبرد
به کشتی همی بایدم چاره کرد
بکوشم ندانم که پیروز کیست
ببینیم تا رای یزدان به چیست
کزویست پیروزی و فر و زور
هم او آفرینندهی ماه و هور
بدو گفت کاووس یزدان پاک
دل بدسگالت کند چاک چاک
من امشب به پیش جهان آفرین
بمالم فراوان دو رخ بر زمین
کزویست پیروزی و دستگاه
به فرمان او تابد از چرخ ماه
کند تازه این بار کام ترا
برآرد به خورشید نام ترا
بدو گفت رستم که با فر شاه
برآید همه کامهٔ نیک خواه
به لشکر گه خویش بنهاد روی
پراندیشه جان و سرش کینه جوی
زواره بیامد خلیده روان
که چون بود امروز بر پهلوان
ازو خوردنی خواست رستم نخست
پس آنگه ز اندیشگان دل بشست
چنین راند پیش برادر سخن
که بیدار دل باش و تندی مکن
به شبگیر چون من به آوردگاه
روم پیش آن ترک آوردخواه
بیاور سپاه و درفش مرا
همان تخت و زرینه کفش مرا
همی باش بر پیش پردهسرای
چو خورشید تابان برآید ز جای
گر ایدون که پیروز باشم به جنگ
به آوردگه بر نسازم درنگ
و گر خود دگرگونه گردد سخن
تو زاری میاغاز و تندی مکن
مباشید یک تن برین رزمگاه
مسازید جستن سوی رزم راه
یکایک سوی زابلستان شوید
از ایدر به نزدیک دستان شوید
تو خرسند گردان دل مادرم
چنین کرد یزدان قضا بر سرم
بگویش که تو دل به من در مبند
که سودی ندارت بودن نژند
کس اندر جهان جاودانه نماند
ز گردون مرا خود بهانه نماند
بسی شیر و دیو و پلنگ و نهنگ
تبه شد به چنگم به هنگام جنگ
بسی باره و دژ که کردیم پست
نیاورد کس دست من زیر دست
در مرگ را آن بکوبد که پای
باسپ اندر آرد بجنبد ز جای
اگر سال گشتی فزون ازهزار
همین بود خواهد سرانجام کار
چو خرسند گردد به دستان بگوی
که از شاه گیتی مبرتاب روی
اگر جنگ سازد تو سستی مکن
چنان رو که او راند از بن سخن
همه مرگ راییم پیر و جوان
به گیتی نماند کسی جاودان
ز شب نیمهای گفت سهراب بود
دگر نیمه آرامش و خواب بود.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
#شاهنامه_شاهکارگرانسنگ_ادب_پارسی؛
بخش: (۱۵۲)
#رزم_سهراب؛
بخش: (۱۶)
برفتند و روی هوا تیره گشت
ز سهراب گردون همی خیره گشت
تو گفتی ز جنگش سرشت آسمان
نیارامد از تاختن یک زمان
وگر باره زیر اندرش آهن ست
شگفتی روان ست و رویین تن ست
شب تیره آمد سوی لشکرش
میان سوده از جنگ و از خنجرش
به هومان چنین گفت کامروز هور
برآمد جهان کرد پر چنگ و شور
شما را چه کرد آن سوار دلیر
که یال یلان داشت و آهنگ شیر
بدو گفت هومان که فرمان شاه
چنان بد کز ایدر نجنبد سپاه
همه کار ماسخت ناساز بود
بورد گشتن چه آغاز بود
بیامی یکی مرد پرخاشجوی
برین لشکر گشن بنهاد روی
تو گفتی ز مستی کنون خاست ست
وگر جنگ بایک تن آراست ست
چنین گفت سهراب کاو زین سپاه
نکرد از دلیران کسی را تباه
از ایرانیان من بسی کشتهام
زمین را به خون و گل آغشتهام
کنون خوان همی باید آراستن
بباید به می غم ز دل کاستن
وزان روی رستم سپه را بدید
سخن راند با گیو و گفت و شنید
که امروز سهراب رزم آزمای
چگونه به جنگ اندر آورد پای
چنین گفت با رستم گرد گیو
کزین گونه هرگز ندیدیم نیو
بیامد دمان تا به قلب سپاه
ز لشکر بر توس شد کینه خواه
که او بود بر زین و نیزه بدست
چو گرگین فرود آمد او برنشست
بیامد چو با نیزه او را بدید
به کردار شیر ژیان بردمید
عمودی خمیده بزد بر برش
ز نیرو بیفتاد ترگ از سرش
نتابید با او بتابید روی
شدند از دلیران بسی جنگ جوی
ز گردان کسی مایهی او نداشت
جز از پیلتن پایهی او نداشت
هم آیین پیشین نگه داشتیم
سپاهی برو ساده بگماشتیم
سواری نشد پیش او یکتنه
همی تاخت از قلب تا میمنه
غمی گشت رستم ز گفتار اوی
بر شاه کاووس بنهاد روی
چو کاووس کی پهلوان را بدید
بر خویش نزدیک جایش گزید
ز سهراب رستم زبان برگشاد
ز بالا و برزش همی کرد یاد
که کس در جهان کودک نارسید
بدین شیرمردی و گردی ندید
به بالا ستاره بساید همی
تنش را زمین برگراید همی
دو بازو و رانش ز ران هیون
همانا که دارد ستبری فزون
به گرز و به تیغ و به تیر و کمند
ز هرگونهای آزمودیم بند
سرانجام گفتم که من پیش ازین
بسی گرد را برگرفتم ز زین
گرفتم دوال کمربند اوی
بیفشاردم سخت پیوند اوی
همی خواستم کش ز زین برکنم
چو دیگر کسانش به خاک افگنم
گر از باد جنبان شود کوه خار
نجنبید بر زین بر آن نامدار
چو فردا بیاید به دشت نبرد
به کشتی همی بایدم چاره کرد
بکوشم ندانم که پیروز کیست
ببینیم تا رای یزدان به چیست
کزویست پیروزی و فر و زور
هم او آفرینندهی ماه و هور
بدو گفت کاووس یزدان پاک
دل بدسگالت کند چاک چاک
من امشب به پیش جهان آفرین
بمالم فراوان دو رخ بر زمین
کزویست پیروزی و دستگاه
به فرمان او تابد از چرخ ماه
کند تازه این بار کام ترا
برآرد به خورشید نام ترا
بدو گفت رستم که با فر شاه
برآید همه کامهٔ نیک خواه
به لشکر گه خویش بنهاد روی
پراندیشه جان و سرش کینه جوی
زواره بیامد خلیده روان
که چون بود امروز بر پهلوان
ازو خوردنی خواست رستم نخست
پس آنگه ز اندیشگان دل بشست
چنین راند پیش برادر سخن
که بیدار دل باش و تندی مکن
به شبگیر چون من به آوردگاه
روم پیش آن ترک آوردخواه
بیاور سپاه و درفش مرا
همان تخت و زرینه کفش مرا
همی باش بر پیش پردهسرای
چو خورشید تابان برآید ز جای
گر ایدون که پیروز باشم به جنگ
به آوردگه بر نسازم درنگ
و گر خود دگرگونه گردد سخن
تو زاری میاغاز و تندی مکن
مباشید یک تن برین رزمگاه
مسازید جستن سوی رزم راه
یکایک سوی زابلستان شوید
از ایدر به نزدیک دستان شوید
تو خرسند گردان دل مادرم
چنین کرد یزدان قضا بر سرم
بگویش که تو دل به من در مبند
که سودی ندارت بودن نژند
کس اندر جهان جاودانه نماند
ز گردون مرا خود بهانه نماند
بسی شیر و دیو و پلنگ و نهنگ
تبه شد به چنگم به هنگام جنگ
بسی باره و دژ که کردیم پست
نیاورد کس دست من زیر دست
در مرگ را آن بکوبد که پای
باسپ اندر آرد بجنبد ز جای
اگر سال گشتی فزون ازهزار
همین بود خواهد سرانجام کار
چو خرسند گردد به دستان بگوی
که از شاه گیتی مبرتاب روی
اگر جنگ سازد تو سستی مکن
چنان رو که او راند از بن سخن
همه مرگ راییم پیر و جوان
به گیتی نماند کسی جاودان
ز شب نیمهای گفت سهراب بود
دگر نیمه آرامش و خواب بود.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📗📓📖🖌
Forwarded from سرای فرزندان ایران. (سیاه منصور)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این جا مهمانخانهای هوایی در نپال هست
که مردم برای هیجانش این مهمانخانه را برای گردش، سرگرمی، خوردن و نوشیدنی برمیگزینند.
رفتن به این تالار هوایی برای همگان آزاد است
شماهم میتوانید بروید به همچنین جای زیبا
و شگفتانگیزی.! ....
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
که مردم برای هیجانش این مهمانخانه را برای گردش، سرگرمی، خوردن و نوشیدنی برمیگزینند.
رفتن به این تالار هوایی برای همگان آزاد است
شماهم میتوانید بروید به همچنین جای زیبا
و شگفتانگیزی.! ....
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾