https://instagram.com/stories/farhang.koodak/3154545228375516283?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
سلام دوستان عزیزم
بچهها خیلی خیلی سریعتر از آنچه تصور میکنیم بزرگ میشوند و به مرحلهی انتخاب رشته و شغل میرسند. آگاهی و نگاه همهجانبهی ما به زندگی باعث میشود تا بتوانیم راهنماهای بهتری باشیم. در استوری دیروز از والدین عزیز نظر خواستهام و خیلی از عزیزان لطف کرده و پاسخ دادهاند. خوشحال میشومشما هم مشارکت کنید.
به امید روزگاری پر از شادی و عشق و سلامتی برای تمام بچهها.
#انتخاب_رشته
#ریحانه_قاسمرشیدی
@farhangkoodak
سلام دوستان عزیزم
بچهها خیلی خیلی سریعتر از آنچه تصور میکنیم بزرگ میشوند و به مرحلهی انتخاب رشته و شغل میرسند. آگاهی و نگاه همهجانبهی ما به زندگی باعث میشود تا بتوانیم راهنماهای بهتری باشیم. در استوری دیروز از والدین عزیز نظر خواستهام و خیلی از عزیزان لطف کرده و پاسخ دادهاند. خوشحال میشومشما هم مشارکت کنید.
به امید روزگاری پر از شادی و عشق و سلامتی برای تمام بچهها.
#انتخاب_رشته
#ریحانه_قاسمرشیدی
@farhangkoodak
شکوفههای پرتقال، امتحان و نگرانیهای ما برای فرزندان
🔸به هر کس میگویم ما در حیاطمان درخت پرتقال داریم، باور نمیکند. درختی که نکاشتیمش. احتمالاً من یا خواهرم وقتی کوچک بودیم، از سر تفنن، تخم پرتقالی را پرت کردهایم توی باغچه.
یادم هست سالها طول کشید تا بزرگ شد. درخت هلو و درخت سیب و گلابی و انجیری که مامان کاشتهبود طی این سالها خشک شدند اما درخت پرتقال ماند و یک سال، با شگفتی دیدیدم شکوفه کرد. چه شکوفههای معطری. اینجا وسط وسط تهران.
🔸درخت پرتقال دوست من است. از پنجرهی خانهام نگاهش میکنم و با او حرف میزنم. پاییز پارسال که شروع کرد به برگریز، غمگین شدم. کف حیاط پر از برگهای خشکیدهاش بود. دقت کردم و دیدم معدود پرتقالهای تهران مثل پرتقال قشنگ حیاط مدرسهی باران هم همینطور شدهاند. فکر کردم لابد آلودگی هوا خدمتشان رسیده.🥹….
🔸اما حالا درخت پرتقال شکوفه کرده. گلهای سفید ستارهای دارند باز میشوند و برگهای سبز هم. و من خیلی خوشحالم. قربان صدقهی درخت میروم و پرندههایی که میآیند برای لانهساختن.
با این کم آبی، یادم نمیرود مراقبش باشم.
🔸میایستم و نگاهش میکنم. به یاد دخترم و تمام بچهها میافتم. همه شان درختان پرتقال ما هستند. حضور تک به تکشان پر از شگفتی و برکت است. حتی اگر در کنار تمام خوبیهایشان، بیدقت، سر بههوا، لجباز، پرتوقع، تنبل، زباندراز، ….😅😂هم باشند. اما من، نباید مأیوس بشوم و تبر بردارم برای قطع امید . باید یادم باشد، رشد بچهها و تبدیلشدنشان به مردان و زنان مستقل و متکیبهنفس، «فرآیند»ی طولانی و مداوم و دشوار است. خیلی خیلی بیشتر از نمرهی عربی و ریاضی و علوم و رتبهی کنکور، نهادینهشدن پشتکار، ایجاد علاقه و برنامهریزی اهمیتدارد و این که بهامید خدا زمانی باور کنند، تجربیات تلخ و شیرین بزرگترها، میتواند برای آنها هم مفید باشد.
🔸به شکوفهها نگاه میکنم و زنبورهای عسل. نمیدانم در این شهر دودزده، کجا را مأمن خود کردهاند. اما اگر اینها توانستهاند در شرایط سخت دوام بیاورند، حتماً من و شما و فرزندانمان هم میتوانیم شکوفا شویم.
🔸امتحانهای بچهها نزدیک است و همینطور کنکور. خیلی از دوستان نگران هستند و با من صحبت میکنند. میفهممشان. دختر من هم باید انتخاب رشته کند و میدانم دلواپس این نوجوانان نازنین در این شرایط بیثبات بودن، یعنی چه. اما روزنامهنگاری یادم داده، با چشم عقاب دنیا و مردم را ببینم. من فهمیدهام، پیشرفت، ساختن مسیر است، یاد گرفتن پشتکار و هدفگذاری دقیق. پیشرفت، نمرهی بیست ریاضی توی کارنامه نیست که چهار روز بعد هیچ چیز یادمان نباشد یا قبول شدن در رشتهی پرطرفداری که دوستش نداریم. پیشرفت، تلاش مستمر است برای درک جهان و شناختن خود و عملیکردن آرزوها.
🔸به برگهای تازهرسته و بازیشان با نسیم نگاه میکنم و آرزو میکنم بهجای فشار بر بچهها، مسیر را صاف کنیم و الگوهای مناسبی را نشانشان بدهیم تا خودشان بتوانند تصویر زیبایی از خودشان در ده سال آینده را بسازند و بهطرفش بروند.
پانوشت: کاش میتوانستم عطر شکوفههای پرتقال را برایتان بفرستم♥️🙏🏻.
#امید
#فرزندپروری
#درخت_پرتقال
#ریحانه_قاسمرشیدی
#ریاضی
#انتخاب_رشته
#اضطراب
#مادر
#کودک
#نوجوان
#رتبهی_کنکور
#نمره
@farhangkoodak
راستی عکسها را از سایتهای خارجی برداشتهام. 😅
🔸به هر کس میگویم ما در حیاطمان درخت پرتقال داریم، باور نمیکند. درختی که نکاشتیمش. احتمالاً من یا خواهرم وقتی کوچک بودیم، از سر تفنن، تخم پرتقالی را پرت کردهایم توی باغچه.
یادم هست سالها طول کشید تا بزرگ شد. درخت هلو و درخت سیب و گلابی و انجیری که مامان کاشتهبود طی این سالها خشک شدند اما درخت پرتقال ماند و یک سال، با شگفتی دیدیدم شکوفه کرد. چه شکوفههای معطری. اینجا وسط وسط تهران.
🔸درخت پرتقال دوست من است. از پنجرهی خانهام نگاهش میکنم و با او حرف میزنم. پاییز پارسال که شروع کرد به برگریز، غمگین شدم. کف حیاط پر از برگهای خشکیدهاش بود. دقت کردم و دیدم معدود پرتقالهای تهران مثل پرتقال قشنگ حیاط مدرسهی باران هم همینطور شدهاند. فکر کردم لابد آلودگی هوا خدمتشان رسیده.🥹….
🔸اما حالا درخت پرتقال شکوفه کرده. گلهای سفید ستارهای دارند باز میشوند و برگهای سبز هم. و من خیلی خوشحالم. قربان صدقهی درخت میروم و پرندههایی که میآیند برای لانهساختن.
با این کم آبی، یادم نمیرود مراقبش باشم.
🔸میایستم و نگاهش میکنم. به یاد دخترم و تمام بچهها میافتم. همه شان درختان پرتقال ما هستند. حضور تک به تکشان پر از شگفتی و برکت است. حتی اگر در کنار تمام خوبیهایشان، بیدقت، سر بههوا، لجباز، پرتوقع، تنبل، زباندراز، ….😅😂هم باشند. اما من، نباید مأیوس بشوم و تبر بردارم برای قطع امید . باید یادم باشد، رشد بچهها و تبدیلشدنشان به مردان و زنان مستقل و متکیبهنفس، «فرآیند»ی طولانی و مداوم و دشوار است. خیلی خیلی بیشتر از نمرهی عربی و ریاضی و علوم و رتبهی کنکور، نهادینهشدن پشتکار، ایجاد علاقه و برنامهریزی اهمیتدارد و این که بهامید خدا زمانی باور کنند، تجربیات تلخ و شیرین بزرگترها، میتواند برای آنها هم مفید باشد.
🔸به شکوفهها نگاه میکنم و زنبورهای عسل. نمیدانم در این شهر دودزده، کجا را مأمن خود کردهاند. اما اگر اینها توانستهاند در شرایط سخت دوام بیاورند، حتماً من و شما و فرزندانمان هم میتوانیم شکوفا شویم.
🔸امتحانهای بچهها نزدیک است و همینطور کنکور. خیلی از دوستان نگران هستند و با من صحبت میکنند. میفهممشان. دختر من هم باید انتخاب رشته کند و میدانم دلواپس این نوجوانان نازنین در این شرایط بیثبات بودن، یعنی چه. اما روزنامهنگاری یادم داده، با چشم عقاب دنیا و مردم را ببینم. من فهمیدهام، پیشرفت، ساختن مسیر است، یاد گرفتن پشتکار و هدفگذاری دقیق. پیشرفت، نمرهی بیست ریاضی توی کارنامه نیست که چهار روز بعد هیچ چیز یادمان نباشد یا قبول شدن در رشتهی پرطرفداری که دوستش نداریم. پیشرفت، تلاش مستمر است برای درک جهان و شناختن خود و عملیکردن آرزوها.
🔸به برگهای تازهرسته و بازیشان با نسیم نگاه میکنم و آرزو میکنم بهجای فشار بر بچهها، مسیر را صاف کنیم و الگوهای مناسبی را نشانشان بدهیم تا خودشان بتوانند تصویر زیبایی از خودشان در ده سال آینده را بسازند و بهطرفش بروند.
پانوشت: کاش میتوانستم عطر شکوفههای پرتقال را برایتان بفرستم♥️🙏🏻.
#امید
#فرزندپروری
#درخت_پرتقال
#ریحانه_قاسمرشیدی
#ریاضی
#انتخاب_رشته
#اضطراب
#مادر
#کودک
#نوجوان
#رتبهی_کنکور
#نمره
@farhangkoodak
راستی عکسها را از سایتهای خارجی برداشتهام. 😅
من، درخت «عرعر» و انتخابهای دخترم
🔸نبرد دایمی من و مادرم با جوانههای «عرعر» نمیدانم از چه سالی شروع شد. مامان تا وقتی به باغچه رسیدگی میکرد، علاقهی عجیبی به درختان میوه و گیاهان گلدار داشت.احتمالاً، از نظر او درخت بیثمر، درخت بهحساب نمیآمد. نمیدانم، شاید هم بیش از میوه، شکوفهها را میخواست.
آن روزها، در حیاط ما و حیاطهای دور و بر، چندین درخت زیبای میوه زندگی میکردند؛ زردآلوی حیاط منیژه اینها، گردوی حیاط فرانک اینها، توت منزل حاج آقا و درختهای مو و سیب و گلابی جوانتر ما.
اول از همه گردو که برای خودش ابهتی داشت، قطع شد تا آپارتمان زشتی بسازند. توت بلند و کهنسال هم فکر میکنم خشکید. زردآلوی قشنگ هم که بهار پیراهن سفید میپوشید و هیچ سالی بیش از یکی دو میوه نمیداد، وقتی منیژهاینها خانه را فروختند، قطع شد و من که باردار بودم، آن روز کلی گریستم.
انگار کودکیام را تکهتکه کردهبودند.
همسایههای قدیمی یا از دنیا رفتند و یا از محله. و ما ماندیم و باغچههای خالی آنها که میزبان انواع کاشتههای باد میشد. «عرعر» مهمان حیاط پشتی شد. به باغچهی ما تقریباً دور بود ولی دانههای زبل او که تسلیم فاصله نمیشدند. باد مدام پرتشان میکرد به باغچهی ما و ما از ریشه درشان می آوردیم.
مادرم هر وقت میخواست به من بگوید بیثمر و پرادعا و آزاردهنده نباشم، میگفت: مثل درخت «عرعر» نباش که فقط قد، دراز میکند.
اینطوری بود که جناب «عرعر» شد نماد بیفایدگی برای من.
هنوز در نبرد با جوانههای «عرعر» هستم. اگر مراقبت نکنم، این گونهی غیربومی و مهاجم تمام باغچه را میگیرد. اما مدتیست که دیگر او را مزاحم نمیبینم. «عرعر» انتخاب من نبود. اگر میشد، درختی سفارش بدهم، مطمئناً سرو میخواستم یا حتی همان توت با آنهمه برگریز همیشگی. اما او هست. اختیاری در انتخابش نداشتهام. درست مثل ویژگیها و تواناییها و آرزوهای فرزندم. خوشحالم که پس از سالها، میتوانم خوبیهایش را درک کنم. سایهی خنکش، پرندههایی که روی شاخههایش لانه کردهاند، حفاظی که برای دیده نشدن ساخته و حتی صدای قشنگ پیچیدن باد لای
برگهایش و حس خوب دیدن بچهگربههایی که از تنهی نه چندان محکمش بالا میروند.
به درخت «عرعر» نگاه میکنم. متعجب میشوم از حضور مرغ مینایی که جا خوش کرده و آواز میخواند. اینجا با نزدیکترین محوطهی سبز، کیلومترها فاصلهدارد. مرغ مینا چطور به اینجا رسیده؟
به فرزندم که لحظهای انتخابرشتهاش از ذهنم خارج نمیشود، فکر میکنم. شاید، انتخابهای او، مطلوب من و پیشفرضهایم نباشد اما این زندگی اوست.و من فقط، فرصت همراهی در این مسیر و پذیرش وجودش را دارم. البته، میتوانم از دیدن آرزوهایهای متفاوت او و همنسلهایش، که از نظر من، چندان منطقی نیستند، غمگین و ناامید شوم یا آنهارا همینطور که هستند بپذیرم و کوشش کنم تا در حد توانم یارشان باشم تا به بهترین خودشان تبدیل شوند و روزی مثل درخت «عرعر» به جایگاهی برای آسودن پرندههای آرزو.
#ریحانه_قاسمرشیدی
#فرزندپروری
#انتخاب_رشته
#انتخاب
#تجربهی_زیسته
#نوجوان
@farhangkoodak
🔸نبرد دایمی من و مادرم با جوانههای «عرعر» نمیدانم از چه سالی شروع شد. مامان تا وقتی به باغچه رسیدگی میکرد، علاقهی عجیبی به درختان میوه و گیاهان گلدار داشت.احتمالاً، از نظر او درخت بیثمر، درخت بهحساب نمیآمد. نمیدانم، شاید هم بیش از میوه، شکوفهها را میخواست.
آن روزها، در حیاط ما و حیاطهای دور و بر، چندین درخت زیبای میوه زندگی میکردند؛ زردآلوی حیاط منیژه اینها، گردوی حیاط فرانک اینها، توت منزل حاج آقا و درختهای مو و سیب و گلابی جوانتر ما.
اول از همه گردو که برای خودش ابهتی داشت، قطع شد تا آپارتمان زشتی بسازند. توت بلند و کهنسال هم فکر میکنم خشکید. زردآلوی قشنگ هم که بهار پیراهن سفید میپوشید و هیچ سالی بیش از یکی دو میوه نمیداد، وقتی منیژهاینها خانه را فروختند، قطع شد و من که باردار بودم، آن روز کلی گریستم.
انگار کودکیام را تکهتکه کردهبودند.
همسایههای قدیمی یا از دنیا رفتند و یا از محله. و ما ماندیم و باغچههای خالی آنها که میزبان انواع کاشتههای باد میشد. «عرعر» مهمان حیاط پشتی شد. به باغچهی ما تقریباً دور بود ولی دانههای زبل او که تسلیم فاصله نمیشدند. باد مدام پرتشان میکرد به باغچهی ما و ما از ریشه درشان می آوردیم.
مادرم هر وقت میخواست به من بگوید بیثمر و پرادعا و آزاردهنده نباشم، میگفت: مثل درخت «عرعر» نباش که فقط قد، دراز میکند.
اینطوری بود که جناب «عرعر» شد نماد بیفایدگی برای من.
هنوز در نبرد با جوانههای «عرعر» هستم. اگر مراقبت نکنم، این گونهی غیربومی و مهاجم تمام باغچه را میگیرد. اما مدتیست که دیگر او را مزاحم نمیبینم. «عرعر» انتخاب من نبود. اگر میشد، درختی سفارش بدهم، مطمئناً سرو میخواستم یا حتی همان توت با آنهمه برگریز همیشگی. اما او هست. اختیاری در انتخابش نداشتهام. درست مثل ویژگیها و تواناییها و آرزوهای فرزندم. خوشحالم که پس از سالها، میتوانم خوبیهایش را درک کنم. سایهی خنکش، پرندههایی که روی شاخههایش لانه کردهاند، حفاظی که برای دیده نشدن ساخته و حتی صدای قشنگ پیچیدن باد لای
برگهایش و حس خوب دیدن بچهگربههایی که از تنهی نه چندان محکمش بالا میروند.
به درخت «عرعر» نگاه میکنم. متعجب میشوم از حضور مرغ مینایی که جا خوش کرده و آواز میخواند. اینجا با نزدیکترین محوطهی سبز، کیلومترها فاصلهدارد. مرغ مینا چطور به اینجا رسیده؟
به فرزندم که لحظهای انتخابرشتهاش از ذهنم خارج نمیشود، فکر میکنم. شاید، انتخابهای او، مطلوب من و پیشفرضهایم نباشد اما این زندگی اوست.و من فقط، فرصت همراهی در این مسیر و پذیرش وجودش را دارم. البته، میتوانم از دیدن آرزوهایهای متفاوت او و همنسلهایش، که از نظر من، چندان منطقی نیستند، غمگین و ناامید شوم یا آنهارا همینطور که هستند بپذیرم و کوشش کنم تا در حد توانم یارشان باشم تا به بهترین خودشان تبدیل شوند و روزی مثل درخت «عرعر» به جایگاهی برای آسودن پرندههای آرزو.
#ریحانه_قاسمرشیدی
#فرزندپروری
#انتخاب_رشته
#انتخاب
#تجربهی_زیسته
#نوجوان
@farhangkoodak
معجزههای خواربارفروشی نامیا و رویاهای بچههای ما
🔸پایان دورهی متوسطهی اول، زمان انتخاب رشته است. متاسفانه در کشور ما افراد خیلی زودتر از آن که بتوانند خود و دنیا را بشناسند، مجبور به گزینش میشوند. بدون آنکه از پیچیدگیهای انتخاب اطلاع داشته باشند.
منظورم، مسایل و محدودیتهای قانونی تغییر رشته نیست. از تجربههای انسانی و تأثیر انتخاب بر سرنوشت فرد و خانواده میگویم.
🔸«نغمههای غمناک شبانه» فرصتی داد برای گفتگو درمورد این موضوع بسیار مهم که در هیاهوی کنکور و رتبه و امتحان تقریباً در هیچ مدرسهای دربارهاش صحبت نمیشود.
🔸کاتسورو تنها پسر خانواده، عاشق گیتار است و دوست دارد خواننده شود. برای همین، تحصیل در رشتهی اقتصاد دانشگاه توکیو را ترک میکند. پدر و مادر که هزینهی سنگین تحصیل او را داده و انتظار داشتند تا مغازهی ماهیفروشیشان را مدیریت کند با دلشکستگی این تصمیم را میپذیرند.
کاتسورو در امتحانهای مختلف شرکت میکند اما هیچ کدام از کمپانیها او را نمیخواهند.
🔸سه سال بعد از این ماجرا، او به خواربارفروشی نامیا نامه مینویسد و جوابی که میگیرد تکاندهنده است؛ برگرد به خانه و ماهیها را خرد کن.
❤️با بچهها دربارهی فرق بین استعداد و نبوغ حرف زدیم. و این که استعداد به تنهایی، باعث موفقیت نمیشود. امید، پشتکار، شبکهسازی و ارتباطات کاری و استفاده از فرصتها را مهم دیدیم. و درک کردیم که انتخابهای ما، میتواند رنج زیادی به خودمان و عزیزانمان وارد کند و این که شکست و برخورد عاقلانه با آن را همیشه باید درنظر بگیریم.
🔸کاتسورو هیچوقت به آرزویش نرسید ولی با تکآهنگی که در پرورشگاهی خواند و نجات جان کودکی، به زندگیاش معنا بخشید.
کتاب «معجزههای خواربارفروشی نامیا» درمورد معنای زندگی و تأثیر زندگی انسانها بر همدیگر است.
🔸ما کمی هم دربارهی انیمهها و فیلمهای رمانتیک حرف زدیم تا مشخص شود، همانطور که فیلمهای اکشن ربطی به دنیای واقعی ندارند، این داستانها هم با تجربیات روزمره مشابه نیستند. متأثر شدم از ناراحتی بعضی از بچههایم ولی فکر میکنم لازم بود بدانند.
پانویس: لینک دو قطعهی جیپاپ ۲۰۲۴ را میگذارم. برای من میانسال جذاب بودند، بچهها را بابت شیداییشان ملامت نمیکنم.
https://m.youtube.com/watch?v=G-LdNMa99oQ&list=PLm7wnjUQm_FDROL7G1n9iB7sbA8J8K5wd&index=2
https://m.youtube.com/watch?v=-wb2PAx6aEs&list=PLm7wnjUQm_FDROL7G1n9iB7sbA8J8K5wd&pp=iAQB8AUB
#معجزههای_خواربارفروشی_نامیا
#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ
#انتخاب_رشته
#انتخاب
#نوجوان
#موسیقی
#شکست
#ریحانه_قاسمرشیدی
@farhangkoodak
🔸پایان دورهی متوسطهی اول، زمان انتخاب رشته است. متاسفانه در کشور ما افراد خیلی زودتر از آن که بتوانند خود و دنیا را بشناسند، مجبور به گزینش میشوند. بدون آنکه از پیچیدگیهای انتخاب اطلاع داشته باشند.
منظورم، مسایل و محدودیتهای قانونی تغییر رشته نیست. از تجربههای انسانی و تأثیر انتخاب بر سرنوشت فرد و خانواده میگویم.
🔸«نغمههای غمناک شبانه» فرصتی داد برای گفتگو درمورد این موضوع بسیار مهم که در هیاهوی کنکور و رتبه و امتحان تقریباً در هیچ مدرسهای دربارهاش صحبت نمیشود.
🔸کاتسورو تنها پسر خانواده، عاشق گیتار است و دوست دارد خواننده شود. برای همین، تحصیل در رشتهی اقتصاد دانشگاه توکیو را ترک میکند. پدر و مادر که هزینهی سنگین تحصیل او را داده و انتظار داشتند تا مغازهی ماهیفروشیشان را مدیریت کند با دلشکستگی این تصمیم را میپذیرند.
کاتسورو در امتحانهای مختلف شرکت میکند اما هیچ کدام از کمپانیها او را نمیخواهند.
🔸سه سال بعد از این ماجرا، او به خواربارفروشی نامیا نامه مینویسد و جوابی که میگیرد تکاندهنده است؛ برگرد به خانه و ماهیها را خرد کن.
❤️با بچهها دربارهی فرق بین استعداد و نبوغ حرف زدیم. و این که استعداد به تنهایی، باعث موفقیت نمیشود. امید، پشتکار، شبکهسازی و ارتباطات کاری و استفاده از فرصتها را مهم دیدیم. و درک کردیم که انتخابهای ما، میتواند رنج زیادی به خودمان و عزیزانمان وارد کند و این که شکست و برخورد عاقلانه با آن را همیشه باید درنظر بگیریم.
🔸کاتسورو هیچوقت به آرزویش نرسید ولی با تکآهنگی که در پرورشگاهی خواند و نجات جان کودکی، به زندگیاش معنا بخشید.
کتاب «معجزههای خواربارفروشی نامیا» درمورد معنای زندگی و تأثیر زندگی انسانها بر همدیگر است.
🔸ما کمی هم دربارهی انیمهها و فیلمهای رمانتیک حرف زدیم تا مشخص شود، همانطور که فیلمهای اکشن ربطی به دنیای واقعی ندارند، این داستانها هم با تجربیات روزمره مشابه نیستند. متأثر شدم از ناراحتی بعضی از بچههایم ولی فکر میکنم لازم بود بدانند.
پانویس: لینک دو قطعهی جیپاپ ۲۰۲۴ را میگذارم. برای من میانسال جذاب بودند، بچهها را بابت شیداییشان ملامت نمیکنم.
https://m.youtube.com/watch?v=G-LdNMa99oQ&list=PLm7wnjUQm_FDROL7G1n9iB7sbA8J8K5wd&index=2
https://m.youtube.com/watch?v=-wb2PAx6aEs&list=PLm7wnjUQm_FDROL7G1n9iB7sbA8J8K5wd&pp=iAQB8AUB
#معجزههای_خواربارفروشی_نامیا
#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ
#انتخاب_رشته
#انتخاب
#نوجوان
#موسیقی
#شکست
#ریحانه_قاسمرشیدی
@farhangkoodak
آینده مشاغل جهان
پویش فکری توسعه
💼 آینده مشاغل جهان به کجا خواهد رفت؟
🎙دکتر مرتضی درخشان
پژوهشگر پویش فکری توسعه
🟡 گاهی همان زمانی که همه به دنبال کشف «طلا» میگردند، ساختن «بیل» میتواند شما را به موفقیت شگفت آوری برساند.
🟢 قول داده بودیم که کلیدیترین نکات مربوط به گزارش آینده مشاغل جهان در سال 2023 را که مجمع جهانی اقتصاد منتشر کرده است، برای شما آماده کنیم.
❗️گزارشی که شما را شگفت زده کرده و هیجان تان را برای رسیدن به پنج سال آینده بیشتر میکند! خلاصه این گزارش را در فایل بالا بشنوید.
📃 متن گزارش را نیز می توانید در سایت پویش فکری توسعه مطالعه کنید.
@pooyeshfekri
@farhangkoodak
#نوجوان
#انتخاب_رشته
#هوش_مصنوعی
#شغل
#آیندهپژوهی
🎙دکتر مرتضی درخشان
پژوهشگر پویش فکری توسعه
🟡 گاهی همان زمانی که همه به دنبال کشف «طلا» میگردند، ساختن «بیل» میتواند شما را به موفقیت شگفت آوری برساند.
🟢 قول داده بودیم که کلیدیترین نکات مربوط به گزارش آینده مشاغل جهان در سال 2023 را که مجمع جهانی اقتصاد منتشر کرده است، برای شما آماده کنیم.
❗️گزارشی که شما را شگفت زده کرده و هیجان تان را برای رسیدن به پنج سال آینده بیشتر میکند! خلاصه این گزارش را در فایل بالا بشنوید.
📃 متن گزارش را نیز می توانید در سایت پویش فکری توسعه مطالعه کنید.
@pooyeshfekri
@farhangkoodak
#نوجوان
#انتخاب_رشته
#هوش_مصنوعی
#شغل
#آیندهپژوهی
کودک و فرهنگ
پویش فکری توسعه – آینده مشاغل جهان
چون فرزندان عزیز ما خیلی سریع به نوجوانی و جوانی و انتخاب شغل میرسند و منابع معتبر زیادی برای کمک به آنها نداریم، سعی میکنم اطلاعات دقیق را برایتان بفرستم.
فعلا که اغلب مشاورهای محترم همه را به رشتهی ریاضی یا آیتی تشویق میکنند و باوجود اینهمه نیاز در جامعه، وزارت آموزش و پرورش جز تستهای رایج روانشناسی کار مدونی انجام نمیدهد. ما اطلاعاتی از بازار آینده نداریم.
به سالهای اول کارم فکر میکنم. تمام صفحهآرایی مطبوعات و کتابها با دست انجام میشد و صفحهبندهایی که کار با رایانه را یادنگرفتند، بهتدریج حذف شدند.
سرعت و شدت تغییرات در رشتههای دیگر، طی سالهای بعد به اندازهی تجربهایست که رسانهها، طی دهههای قبل از سر گذراندند.
خوشحال میشوم اگر مطالب را مفید تشخیصدادید به دوستانتان برسانید تا بچههای بیشتری انتخابهای آگاهانهتری داشتهباشند.
#انتخاب
#انتخاب_رشته
#فرزندپروری
#نوجوان
#شغل
@farhangkoodak
فعلا که اغلب مشاورهای محترم همه را به رشتهی ریاضی یا آیتی تشویق میکنند و باوجود اینهمه نیاز در جامعه، وزارت آموزش و پرورش جز تستهای رایج روانشناسی کار مدونی انجام نمیدهد. ما اطلاعاتی از بازار آینده نداریم.
به سالهای اول کارم فکر میکنم. تمام صفحهآرایی مطبوعات و کتابها با دست انجام میشد و صفحهبندهایی که کار با رایانه را یادنگرفتند، بهتدریج حذف شدند.
سرعت و شدت تغییرات در رشتههای دیگر، طی سالهای بعد به اندازهی تجربهایست که رسانهها، طی دهههای قبل از سر گذراندند.
خوشحال میشوم اگر مطالب را مفید تشخیصدادید به دوستانتان برسانید تا بچههای بیشتری انتخابهای آگاهانهتری داشتهباشند.
#انتخاب
#انتخاب_رشته
#فرزندپروری
#نوجوان
#شغل
@farhangkoodak
تقدیم به تمام مادرانی که قلب اصلیشان در بدن کمسال فرزندی میتپد❤️
🔆باشگاه کتابخوانی مجازی بزرگسال یکی از معدود مکانهای دنیا برای برداشتن نقابهاست. ما زنانی هستیم از طبقات مختلف اجتماعی، سنین متفاوت و تحصیلات و عقاید گوناگون که طی چهار سال یاد گرفتهایم خود خودمان را به جمع هفتگی بیاوریم.
🔆دیروز یکی از دوستان نازنین، از مشکلاتی که بر سر راه ادامهتحصیل فرزند عزیزشان پیشآمده، گفت و من که چند مرحله از ایشان عقبترم، همراهی ایشان و همدلیشان با جوان برومندمان را حس کردم و وقتی خودم را در آن جایگاه گذاشتم، دیدم که چه مرحلهی سختیست.
🔆همهی ما دوست داریم و تلاش میکنیم تا زمینه را برای پیشرفت بچهها فراهم کنیم. اما گاهی جبر تاریخ و جغرافیا دست به دست هم میدهد و راهی را که با هزار امید باز کردهایم، میبندد. تجربهی ناکامی برای خودمان مفهومی کاملاً جداگانه است تا دیدن و سهیم شدن در ناکامی فرزند. فکر میکنم دومی خیلی سختتر باشد.
🔆این حس را زیاد تجربه کردهام. هم، در خودم و هم در مادرانی که میشناسم. ما انسانهای معمولی که نه استعداد خارقالعادهای داریم و نه، ثروت چشمگیری و ارتباطات ویژهای، میلیمتری جلو میرویم. بسته بودن مسیر و بازگشت به سر خط اصلاً آسان نیست. ولی گاهی هیچ کاری نمیشود کرد. باید پذیرفت و مسیر دیگری را پیشگرفت. و البته با حس ناامیدی و احیاناً افسردگی هم جنگید.
🔆اما شاید این ماجرا وجه دیگری هم داشتهباشد. موقعیت و تجربهای بهتر در افقی متفاوت انتظار فرزند ما را بکشد؛ چیزی که امروز برای ما روشن نیست. اما به وقتش پیشخواهدآمد.
دیر و زود دارد اما اگر پشتکار داشتهباشند، سوخت و سوز نه!
🔆وقتی به تمام مراحلی که خودم در زندگی از سرگذراندهام فکر میکنم، میبینم خیلی وقتها اصرار بیش از حدم برای کسب یک موقعیت خاص در زمانی معین، نه فقط بیهوده بلکه به ضرر خودم بوده. مثلاً به شکل عجیبی فکر میکردم باید در اولین سال، دانشگاه قبول شوم و چه استرس و فشاری را در هفده سالگی متحمل شدم ولی این قبولی، واقعاً به نفعم نبود. اگر آنقدر عجله نمیکردم و زمانی را به شناختن خودم اختصاص میدادم، مطمیناً رشتهای مناسبتر را میخواندم.
🔆زندگی به من یاد داده که پر از فرصت است. همین زندهبودن، گوش داشتن برای شنیدن صدای عزیزان، چشم داشتن برای دیدن جوانههای کوچک گلدان، پر از نوید اطمینانبخش است. شاید در لحظاتی، تلاشهای ما بیثمر بهنظر برسد اما هرگز، هیچ نیت خوبی بیپاسخ نیکو از سمت جهان، رها نمیشود.
🔆چندی پیش در نشستی، نویسندهی معروفی خاطرهای از نوجوانی خود تعریف کردند. چون از ایشان اجازه نگرفتهام اسمشان را نمیآورم.
ایشان و دوست صمیمیشان بعداز ظهر پنجشنبهای تصمیم میگیرند به تماشای فیلم گوزنها بروند؛ معروفترین فیلم روز. پولهایشان را روی هم میگذارند، دو نفری با هم دو تومان - دو تا سکهی یک تومانی- داشتند اما قیمت بلیط بیست و پنج ریال یا به زبان خودمانی آن روزگار، بیست و پنج زار بود.
دو نوجوان به هر دری میزنند تا پنج ریال جور کنند. جیبهایشان را میگردند. دم در محل کار پدر میروند تا پول بگیرند اما او را پیدا نمیکنند و …. مبلغ جور نمیشود و بچهها دست از پا درازتر و ناراحت به خانه برمیگردند.
صبح فردا وقتی از خواب بیدار میشوند، میفهمند که سینما آتش گرفته و تمام کسانی که در سالن بودند، مردهاند.
🔆شما را نمیدانم اما شنیدن این تجربه برای من خیلی تکاندهندهبود. دنیا یا شاید این قسمتی که ما در آن ساکنیم، پر از وقایع پیشبینینشدهاست و علم و آگاهی ما نسبت به جوانب مختلف امور، همیشه، بسیار ناقص و محدود. پس به عنوان مادری که دو قلب در دو بدن جدا از هم دارد و قلب جوانتر را بسیار بیشتر دوست میدارد، فقط یک کار از دستم بر میآید: از خداوند برای او و تمام بچههای دنیا طلب خیر کنم. آنچه را در دراز مدت به نفعش خواهد بود، بخواهم و آرزو کنم در حد امکان با معنای خوبی و زیبایی و صداقت آشنا شود و در بزرگسالی انسان نیکی باشد، در هر جا و در هر مرحلهای از زندگی.
❤️امید که آنان زندگیهای پربارتر و شکوفاتری از ما داشتهباشند و ما بتوانیم نقش والدی خود را به درستی به انجام برسانیم.
#فرزندپروری
#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ
#انتخاب
#انتخاب_رشته
#مادر
#آیندهنگری
#نوجوان
#ریحانه_قاسمرشیدی
#فیلم_گوزنها
#تجربهی_زیسته
@farhangkoodak
🔆باشگاه کتابخوانی مجازی بزرگسال یکی از معدود مکانهای دنیا برای برداشتن نقابهاست. ما زنانی هستیم از طبقات مختلف اجتماعی، سنین متفاوت و تحصیلات و عقاید گوناگون که طی چهار سال یاد گرفتهایم خود خودمان را به جمع هفتگی بیاوریم.
🔆دیروز یکی از دوستان نازنین، از مشکلاتی که بر سر راه ادامهتحصیل فرزند عزیزشان پیشآمده، گفت و من که چند مرحله از ایشان عقبترم، همراهی ایشان و همدلیشان با جوان برومندمان را حس کردم و وقتی خودم را در آن جایگاه گذاشتم، دیدم که چه مرحلهی سختیست.
🔆همهی ما دوست داریم و تلاش میکنیم تا زمینه را برای پیشرفت بچهها فراهم کنیم. اما گاهی جبر تاریخ و جغرافیا دست به دست هم میدهد و راهی را که با هزار امید باز کردهایم، میبندد. تجربهی ناکامی برای خودمان مفهومی کاملاً جداگانه است تا دیدن و سهیم شدن در ناکامی فرزند. فکر میکنم دومی خیلی سختتر باشد.
🔆این حس را زیاد تجربه کردهام. هم، در خودم و هم در مادرانی که میشناسم. ما انسانهای معمولی که نه استعداد خارقالعادهای داریم و نه، ثروت چشمگیری و ارتباطات ویژهای، میلیمتری جلو میرویم. بسته بودن مسیر و بازگشت به سر خط اصلاً آسان نیست. ولی گاهی هیچ کاری نمیشود کرد. باید پذیرفت و مسیر دیگری را پیشگرفت. و البته با حس ناامیدی و احیاناً افسردگی هم جنگید.
🔆اما شاید این ماجرا وجه دیگری هم داشتهباشد. موقعیت و تجربهای بهتر در افقی متفاوت انتظار فرزند ما را بکشد؛ چیزی که امروز برای ما روشن نیست. اما به وقتش پیشخواهدآمد.
دیر و زود دارد اما اگر پشتکار داشتهباشند، سوخت و سوز نه!
🔆وقتی به تمام مراحلی که خودم در زندگی از سرگذراندهام فکر میکنم، میبینم خیلی وقتها اصرار بیش از حدم برای کسب یک موقعیت خاص در زمانی معین، نه فقط بیهوده بلکه به ضرر خودم بوده. مثلاً به شکل عجیبی فکر میکردم باید در اولین سال، دانشگاه قبول شوم و چه استرس و فشاری را در هفده سالگی متحمل شدم ولی این قبولی، واقعاً به نفعم نبود. اگر آنقدر عجله نمیکردم و زمانی را به شناختن خودم اختصاص میدادم، مطمیناً رشتهای مناسبتر را میخواندم.
🔆زندگی به من یاد داده که پر از فرصت است. همین زندهبودن، گوش داشتن برای شنیدن صدای عزیزان، چشم داشتن برای دیدن جوانههای کوچک گلدان، پر از نوید اطمینانبخش است. شاید در لحظاتی، تلاشهای ما بیثمر بهنظر برسد اما هرگز، هیچ نیت خوبی بیپاسخ نیکو از سمت جهان، رها نمیشود.
🔆چندی پیش در نشستی، نویسندهی معروفی خاطرهای از نوجوانی خود تعریف کردند. چون از ایشان اجازه نگرفتهام اسمشان را نمیآورم.
ایشان و دوست صمیمیشان بعداز ظهر پنجشنبهای تصمیم میگیرند به تماشای فیلم گوزنها بروند؛ معروفترین فیلم روز. پولهایشان را روی هم میگذارند، دو نفری با هم دو تومان - دو تا سکهی یک تومانی- داشتند اما قیمت بلیط بیست و پنج ریال یا به زبان خودمانی آن روزگار، بیست و پنج زار بود.
دو نوجوان به هر دری میزنند تا پنج ریال جور کنند. جیبهایشان را میگردند. دم در محل کار پدر میروند تا پول بگیرند اما او را پیدا نمیکنند و …. مبلغ جور نمیشود و بچهها دست از پا درازتر و ناراحت به خانه برمیگردند.
صبح فردا وقتی از خواب بیدار میشوند، میفهمند که سینما آتش گرفته و تمام کسانی که در سالن بودند، مردهاند.
🔆شما را نمیدانم اما شنیدن این تجربه برای من خیلی تکاندهندهبود. دنیا یا شاید این قسمتی که ما در آن ساکنیم، پر از وقایع پیشبینینشدهاست و علم و آگاهی ما نسبت به جوانب مختلف امور، همیشه، بسیار ناقص و محدود. پس به عنوان مادری که دو قلب در دو بدن جدا از هم دارد و قلب جوانتر را بسیار بیشتر دوست میدارد، فقط یک کار از دستم بر میآید: از خداوند برای او و تمام بچههای دنیا طلب خیر کنم. آنچه را در دراز مدت به نفعش خواهد بود، بخواهم و آرزو کنم در حد امکان با معنای خوبی و زیبایی و صداقت آشنا شود و در بزرگسالی انسان نیکی باشد، در هر جا و در هر مرحلهای از زندگی.
❤️امید که آنان زندگیهای پربارتر و شکوفاتری از ما داشتهباشند و ما بتوانیم نقش والدی خود را به درستی به انجام برسانیم.
#فرزندپروری
#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ
#انتخاب
#انتخاب_رشته
#مادر
#آیندهنگری
#نوجوان
#ریحانه_قاسمرشیدی
#فیلم_گوزنها
#تجربهی_زیسته
@farhangkoodak
چگونه در انتخاب شغل و رشتهی تحصیلی به بچهها کمک کنیم؟
یا
چرا رزیدنتها از انتخاب خود ناراضیاند؟
🪷نمیشود با بچهها کتاب خواند و از مادرها و تأثیرشان بر زندگی بچهها غافل بود. روزی که دوست و استاد عزیرم خانم درنا حمیدی، باشگاههای کتابخوانی فرانسه را به من معرفی کردند، من برای کودکان دبستانی کار ترویجی انجام میدادم. با راهنمایی ایشان بود که باشگاههای بزرگسال و نوجوان را هم شروع کردم و حالا خیلی خوشحالم کهدر آستانهی پنجمین سال فعالیت باشگاه بزرگسال، با گروهی از مادران اهل فکر و دغدغه گروهی داریم که درمورد مسائل مبتلابه بچهها گفتگو میکنیم.
🪷الان بچههای ما بین دوازده تا پانزدهسال دارند و در آستانهی مهمترین انتخابهای زندکی خود هستند: اما اینهمه تضادی که در جامعه هست در ذهن بچهها هم انعکاس دارد. واقعاً چرا باید وقتی رزیدنتها که بهترین و باهوشترین دانشجویان هستند و اغلب ما هم دستکم یکی از آنها را از نزدیک میشناسیم از انتخاب خود ناراضیاند، بچهها را به درسخواندن تشویق کنیم؟
ادامه در پست بعد
@farhangkoodak
#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ
#انتخاب_رشته
#رضایت_شغلی
#ریحانه_قاسمرشیدی
یا
چرا رزیدنتها از انتخاب خود ناراضیاند؟
🪷نمیشود با بچهها کتاب خواند و از مادرها و تأثیرشان بر زندگی بچهها غافل بود. روزی که دوست و استاد عزیرم خانم درنا حمیدی، باشگاههای کتابخوانی فرانسه را به من معرفی کردند، من برای کودکان دبستانی کار ترویجی انجام میدادم. با راهنمایی ایشان بود که باشگاههای بزرگسال و نوجوان را هم شروع کردم و حالا خیلی خوشحالم کهدر آستانهی پنجمین سال فعالیت باشگاه بزرگسال، با گروهی از مادران اهل فکر و دغدغه گروهی داریم که درمورد مسائل مبتلابه بچهها گفتگو میکنیم.
🪷الان بچههای ما بین دوازده تا پانزدهسال دارند و در آستانهی مهمترین انتخابهای زندکی خود هستند: اما اینهمه تضادی که در جامعه هست در ذهن بچهها هم انعکاس دارد. واقعاً چرا باید وقتی رزیدنتها که بهترین و باهوشترین دانشجویان هستند و اغلب ما هم دستکم یکی از آنها را از نزدیک میشناسیم از انتخاب خود ناراضیاند، بچهها را به درسخواندن تشویق کنیم؟
ادامه در پست بعد
@farhangkoodak
#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ
#انتخاب_رشته
#رضایت_شغلی
#ریحانه_قاسمرشیدی
«تو از آنچه فکر میکنی باهوشتری » یا
بهترین کمک به نوجوانان
✳️ تصور نمیکنم در هیچجای دنیا، نوجوان چهاردهپانزدهساله مجبور به انتخابی برای تمام عمر شود. حتی در دانشگاهها هم، امکان مطالعهی همزمان و آشنایی با رشتههای مختلف و تغییر رشته وجود دارد. اما چه کنیم که اینجا ماجرا جور دیگریست و ما راهی جز کمک به بچهها برای انتخابی صحیح نداریم.
📚یکی از معدود آثار موجود در بازار که میتواند به بچههای متوسطهی اول و البته بزرگتر در این تصمیمگیری یاری برساند کتابیست با عنوان «تو از آنچه فکر میکنی باهوشتری!» که توسط نشر نوپا و متفاوت هوشیاب عرضه شده.
کتاب تعریف دقیقی از انواع هوش را به نوجوانان ارائه میکند و به طفلمعصومهایی که همیشه در مدرسه شنیدهاند باهوش کسی است که ریاضی و علوم بیست میشود، میقبولاند« نه نوع » هوش مختلف وجود دارد و همه، دستکم از چند نوع آن برخوردارند.
این اثر، توسط توماس آرمسترانگ یکی از شناختهشدهترین روانشناسان دنیا در نظریهی هوشهای چندگانه، تألیف شده و زبان سادهی آن به نوجوانان کمک میکند تا بخشهای مختلف وجود و علایق خود را بشناسند. متوجه شوند از کدام هوش بیشتر دارند، راههای تقویت دیگر انواع هوش را با تمرینهای جالب یاد بگیرند و از همهی هوشهای خود در همه جا از جمله مدرسه، بهتر استفاده کنند.
🔆طبیعتاً بچهها هر چه بیشتر بفهمند «چه کسی هستند» بهتر میتوانند درک کنند «چه کسی میتوانند باشند».
♥️درک بهتر از دیگران و ایجاد تعامل بهتر با آنان و نیمنگاهی به آینده و مشاغل مناسب برای هر فرد، بخشهای جالب دیگر کتاب هستند که با آزمونهایی همراه شده تا نوجوانان بتوانند هوشهای متفاوت خود را بشناسند.
🧡هوشهایی که در این کتاب معرفی شدهاند به ترتیب عبارتند از:
۱- هوش کلامی
۲- هوش موسیقایی
۳- هوش منطقی (ریاضی)
۴- هوش تصویری
۵- هوش حرکتی
۶- هوش اجتماعی
۷- هوش درونفردی
۸- هوش طبیعتگرا
۹- هوش وجودی (هستیشناسانه)
اثر، اگر چه برای نوجوانان نوشته شده، اما برای بزرگسالان نیز مفید و جذاب است.
✳️ خانم نوگل روحانی این کتاب جالب و منحصر به فرد را با نثری روان ترجمه کرده و صفحهآرایی جالب، مطالعهی آن را برای مخاطب دوازدهسال به بالا ساده کرده.
🔆اگر عمری باشد در تابستان این کتاب را همراه بچهها خواهیمخواند. چون آنها به امید و باور خود، بیش از تمام کارهایی که ما برایشان انجام میدهیم نیاز دارند.
🪷روزگاری پابلو نرودای معروف سرودهبود: «هوا را از من بگیر
خندهات را نه»
و من امروز آرزو میکنم ایکاش تمام فرزندان نوجوانمان همیشه امیدوار باشند و با وجود تمام سختیهای پیشرو، بخندند و هر بار که به زمین افتادند، بلند شوند و به مسیر خود ادامه دهند و شادکامیشان، هوایی شود که ما والدین در آن صبح را تنفس میکنیم.
#تو_از_آنچه_فکر_میکنی_باهوشتری
#مناسب_برای_متوسطهی_اول
#مناسب_برای_دوازده_سال_و_بزرگتر
#انتشارات_هوشناب
#نوگل_روحانی
#هوش_چندگانه
#خودشناسی
#امید
#انتخاب_رشته
#انتخاب_شغل
#فرزندپروری
#نوجوان
#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ
#ریحانه_قاسمرشیدی
@farhangkoodak
ارتباط:
@rb1105
بهترین کمک به نوجوانان
✳️ تصور نمیکنم در هیچجای دنیا، نوجوان چهاردهپانزدهساله مجبور به انتخابی برای تمام عمر شود. حتی در دانشگاهها هم، امکان مطالعهی همزمان و آشنایی با رشتههای مختلف و تغییر رشته وجود دارد. اما چه کنیم که اینجا ماجرا جور دیگریست و ما راهی جز کمک به بچهها برای انتخابی صحیح نداریم.
📚یکی از معدود آثار موجود در بازار که میتواند به بچههای متوسطهی اول و البته بزرگتر در این تصمیمگیری یاری برساند کتابیست با عنوان «تو از آنچه فکر میکنی باهوشتری!» که توسط نشر نوپا و متفاوت هوشیاب عرضه شده.
کتاب تعریف دقیقی از انواع هوش را به نوجوانان ارائه میکند و به طفلمعصومهایی که همیشه در مدرسه شنیدهاند باهوش کسی است که ریاضی و علوم بیست میشود، میقبولاند« نه نوع » هوش مختلف وجود دارد و همه، دستکم از چند نوع آن برخوردارند.
این اثر، توسط توماس آرمسترانگ یکی از شناختهشدهترین روانشناسان دنیا در نظریهی هوشهای چندگانه، تألیف شده و زبان سادهی آن به نوجوانان کمک میکند تا بخشهای مختلف وجود و علایق خود را بشناسند. متوجه شوند از کدام هوش بیشتر دارند، راههای تقویت دیگر انواع هوش را با تمرینهای جالب یاد بگیرند و از همهی هوشهای خود در همه جا از جمله مدرسه، بهتر استفاده کنند.
🔆طبیعتاً بچهها هر چه بیشتر بفهمند «چه کسی هستند» بهتر میتوانند درک کنند «چه کسی میتوانند باشند».
♥️درک بهتر از دیگران و ایجاد تعامل بهتر با آنان و نیمنگاهی به آینده و مشاغل مناسب برای هر فرد، بخشهای جالب دیگر کتاب هستند که با آزمونهایی همراه شده تا نوجوانان بتوانند هوشهای متفاوت خود را بشناسند.
🧡هوشهایی که در این کتاب معرفی شدهاند به ترتیب عبارتند از:
۱- هوش کلامی
۲- هوش موسیقایی
۳- هوش منطقی (ریاضی)
۴- هوش تصویری
۵- هوش حرکتی
۶- هوش اجتماعی
۷- هوش درونفردی
۸- هوش طبیعتگرا
۹- هوش وجودی (هستیشناسانه)
اثر، اگر چه برای نوجوانان نوشته شده، اما برای بزرگسالان نیز مفید و جذاب است.
✳️ خانم نوگل روحانی این کتاب جالب و منحصر به فرد را با نثری روان ترجمه کرده و صفحهآرایی جالب، مطالعهی آن را برای مخاطب دوازدهسال به بالا ساده کرده.
🔆اگر عمری باشد در تابستان این کتاب را همراه بچهها خواهیمخواند. چون آنها به امید و باور خود، بیش از تمام کارهایی که ما برایشان انجام میدهیم نیاز دارند.
🪷روزگاری پابلو نرودای معروف سرودهبود: «هوا را از من بگیر
خندهات را نه»
و من امروز آرزو میکنم ایکاش تمام فرزندان نوجوانمان همیشه امیدوار باشند و با وجود تمام سختیهای پیشرو، بخندند و هر بار که به زمین افتادند، بلند شوند و به مسیر خود ادامه دهند و شادکامیشان، هوایی شود که ما والدین در آن صبح را تنفس میکنیم.
#تو_از_آنچه_فکر_میکنی_باهوشتری
#مناسب_برای_متوسطهی_اول
#مناسب_برای_دوازده_سال_و_بزرگتر
#انتشارات_هوشناب
#نوگل_روحانی
#هوش_چندگانه
#خودشناسی
#امید
#انتخاب_رشته
#انتخاب_شغل
#فرزندپروری
#نوجوان
#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ
#ریحانه_قاسمرشیدی
@farhangkoodak
ارتباط:
@rb1105
پیام موقت برای دوستان جانی
سلام و صبح همهی عزیزان خوش
🌟امتحانات بچههای متوسطه خیلی طولانی و خستهکننده شده.
بچههایی که مثل فرزند من باید انتخاب رشته کنند، هیجان مضاعفی را تجربه میکنند، همراه خانوادهها.
♥️بابت دیر جواب دادن به پیام عزیزان عذرخواهی میکنم. امیدوارم تمام فرزندانمان بهترین و مناسبترین انتخاب رشته و شغل را انجام دهند.
🔆به امید خدا امروز تمام پیامها را جواب میدهم. اگر تا آخر شب پیامی دریافت نکردید، لطفاً منت گذاشته، مجدد پیامتان را ارسال بفرمایید چون احتمال دارداز چشم بیدقت من دررفته باشد و شرمنده شوم.
همراهان قدیمی میدانند که من نسبت به جوابگویی به تکبهتک پیامها حساسم.🙏🏻🙏🏻🙏🏻
⭐️بهخاطر شرایط فرزندم، طی ماههای اخیر با بسیاری از مشاوران و صاحبنظران و مادران موفق گفتگو کردهام.
حاصل:
۱- توجه به استعداد و علاقهی خود نوجوان
۲- دقت به بازار کاری که این علاقه و توانمندیهای حرفهای آتی را میتواند به پول تبدیل کند
۳- کسب مهارت و اکتفا نکردن به آموزشهای رسمی
🌊اگر تجربه یا اطلاعاتی در این مورد دارید، لطفاً بنویسید.
امید که نوجوانانمان قدر فرصتها را بدانند و ما هم بتوانیم راهنماهای خوبی باشیم و آنها را برای دنیای آینده و تغییرات شگفتش آماده کنیم. 🙏🏻🙏🏻🙏🏻.
با احترام
ریحانه قاسمرشیدی
@farhangkoodak
#انتخاب_رشته
#کارگاه_تابستانی
سلام و صبح همهی عزیزان خوش
🌟امتحانات بچههای متوسطه خیلی طولانی و خستهکننده شده.
بچههایی که مثل فرزند من باید انتخاب رشته کنند، هیجان مضاعفی را تجربه میکنند، همراه خانوادهها.
♥️بابت دیر جواب دادن به پیام عزیزان عذرخواهی میکنم. امیدوارم تمام فرزندانمان بهترین و مناسبترین انتخاب رشته و شغل را انجام دهند.
🔆به امید خدا امروز تمام پیامها را جواب میدهم. اگر تا آخر شب پیامی دریافت نکردید، لطفاً منت گذاشته، مجدد پیامتان را ارسال بفرمایید چون احتمال دارداز چشم بیدقت من دررفته باشد و شرمنده شوم.
همراهان قدیمی میدانند که من نسبت به جوابگویی به تکبهتک پیامها حساسم.🙏🏻🙏🏻🙏🏻
⭐️بهخاطر شرایط فرزندم، طی ماههای اخیر با بسیاری از مشاوران و صاحبنظران و مادران موفق گفتگو کردهام.
حاصل:
۱- توجه به استعداد و علاقهی خود نوجوان
۲- دقت به بازار کاری که این علاقه و توانمندیهای حرفهای آتی را میتواند به پول تبدیل کند
۳- کسب مهارت و اکتفا نکردن به آموزشهای رسمی
🌊اگر تجربه یا اطلاعاتی در این مورد دارید، لطفاً بنویسید.
امید که نوجوانانمان قدر فرصتها را بدانند و ما هم بتوانیم راهنماهای خوبی باشیم و آنها را برای دنیای آینده و تغییرات شگفتش آماده کنیم. 🙏🏻🙏🏻🙏🏻.
با احترام
ریحانه قاسمرشیدی
@farhangkoodak
#انتخاب_رشته
#کارگاه_تابستانی
انتخابرشته، پیچیدهترین سوال پانزدهسالگی
یا آنچه تا امروز از انتخابرشتهی فرزندم آموختهام
قسمت اول
#نوجوان
#انتخاب_رشته
#فنی_حرفهای
#نظری
#ریحانه_قاسمرشیدی
@farhngkoodak
یا آنچه تا امروز از انتخابرشتهی فرزندم آموختهام
قسمت اول
#نوجوان
#انتخاب_رشته
#فنی_حرفهای
#نظری
#ریحانه_قاسمرشیدی
@farhngkoodak