Forwarded from عبدالكريم سروش
#دیدگاه (4) : روشنفکری دینی
دکترعبدالکریم سروش به خاطر نظریاتی که خود او آن را #کلام_جدید خوانده است به عنوان یکی از مناقشه برانگیزترین و تاثیرگذارترین روشنفکران دینی شیعی در سه دهه اخیر ایران شناخته می شود.
دیدگاه او در مورد روشنفکری دینی مورد نقد عده ای قرار گرفته است؛
آنها معتقدند روشنفکری و دینداری قابل جمع با یکدیگر نیستند؛ درواقع دیندار بودن فرد روشنفکر مانع نقد او نسبت به دین می شود.
اما سروش به عنوان یک روشنفکر دینی پس از انقلاب همواره سعی در توضیح روشنگری دینی داشته است و معتقد است:
#روشنفکری_دینی یک اصطلاح مجاز و معقول است. روشنفکران دینی، دین را یک نیروی عظیم سیاسی در جامعه می بینند و می گویند که اگر با این دین می شد انقلاب کرد، حالا هم می شود با آن #دموکراسی برقرار کرد.
سروش #دین را به عنوان یکی از سنن به جای مانده از گذشته شایسته شناخت دوباره در عصر تجدد و #مدرنیته می داند و معتقد است دین "براندازی شونده نیست" .
نادیده گرفتن نیروی دین در یک جامعه دینی، نهایت غفلت و سست اندیشی است؛ آنچه مهم است این است که بدانیم چنین نیرویی وجود دارد و بتوانیم از آن استفاده بهینه بکنیم نه این که آن را نادیده بگیریم.
به اعتقاد سروش این روشنفکران دینی بودند که وام کردن از اندیشه های دیگر را در یک جامعه دینی که فکر می کند چون دین دارد پس همه چیز دارد، مباح و مجاز کردند.او می گوید :
در چنین جامعه ای از دیگران گرفتن و اقتباس کردن #حرام شمرده می شود. اما روشنفکران دینی این راه را باز کردند و به مردم گفتند که می توانند دیندار باشند در عین حال به تجدد، به مغرب زمین و اندیشه های نو هم بله بگویند.
دیگراین که روشنفکران دینی #اخلاق را برتر از #فقه نشاندند و گفتند که فقه یک شعبه دین و یک ضلع است و دین اضلاع دیگری دارد که اخلاق مهم ترین آن است و یک جامعه دینی وقتی واقعاً دینی است که اخلاقی باشد و نه فقهی و نکته مهم تراینکه فقهی کردن جامعه به زور امکان پذیر هست اما اخلاقی کردن جامعه هنگامی انجام می گیرد که با تربیت، با آموزش و کار عمیق فرهنگی انجام بگیرد.
عبدالکریم سروش "روشنفکری دینی" را درمقابل #روحانیت اینگونه تعریف کرده است که :
روحانیت تکلیف مدار است اما روشنفکران دینی حقوق مدارند
دوم اینکه روحانیان از راه دین ارتزاق می کنند اما روشنفکران دینی از راه دین ارتزاق نمی کنند.
او معتقد است روشنفکران دینی سیاسی شدند چون در جامعه، خصوصا بعد از #انقلاب دین عین سیاست شد و شما هر آنچه راجع به دین بگویید بالاخره خود به خود ترجمه می شود به سیاست.
#دکترسروش می گوید :
روشنفکران دینی که وارد مبارزات دینی شده اند با استبداد سخت تری روبرو هستند. قبل از انقلاب ما #استبداد تکلیفی نداشتیم. اما استبداد در زمان #حکومت_دینی استبدادی است که در آن شخص مستبد خود را مکلف می داند و آن را وظیفه #شرعی خود می داند که استبداد بورزد و پاره ای از امور را به دیگران تکلیف کند که اگر چنین نکند گویا گناهی مرتکب شده است.
سروش معتقد است کار روشنفکردینی و غیردینی "پل زدن میان سنت و تجدد حال " است و تأکید می کند که روشنفکر دینی این کار را شاید هم بهتر انجام دهد چرا که بهترین عنصر سنت در بین ما، همان دین است.
برای ایجاد این پل ارتباطی میان سنت و مدرنیته شما باید سنت را بشناسید دین را خوب بشناسید
این گله ای است که من از روشنفکران #لائیک و #سکولار کرده ام. اینکه متاسفانه اکثر آن ها اطلاعات دینی شان خوب نیست. همان چیزی که در قبل از انقلاب رخ داد. یعنی روحانیون کارهای این ها را می خواندند اما این ها با کار روحانیون آشنایی نداشتند و نمی دانستند که توی آن "دیگ" چه "آشی" برای آن ها پخته می شود.
@SchoolofRumi
دکترعبدالکریم سروش به خاطر نظریاتی که خود او آن را #کلام_جدید خوانده است به عنوان یکی از مناقشه برانگیزترین و تاثیرگذارترین روشنفکران دینی شیعی در سه دهه اخیر ایران شناخته می شود.
دیدگاه او در مورد روشنفکری دینی مورد نقد عده ای قرار گرفته است؛
آنها معتقدند روشنفکری و دینداری قابل جمع با یکدیگر نیستند؛ درواقع دیندار بودن فرد روشنفکر مانع نقد او نسبت به دین می شود.
اما سروش به عنوان یک روشنفکر دینی پس از انقلاب همواره سعی در توضیح روشنگری دینی داشته است و معتقد است:
#روشنفکری_دینی یک اصطلاح مجاز و معقول است. روشنفکران دینی، دین را یک نیروی عظیم سیاسی در جامعه می بینند و می گویند که اگر با این دین می شد انقلاب کرد، حالا هم می شود با آن #دموکراسی برقرار کرد.
سروش #دین را به عنوان یکی از سنن به جای مانده از گذشته شایسته شناخت دوباره در عصر تجدد و #مدرنیته می داند و معتقد است دین "براندازی شونده نیست" .
نادیده گرفتن نیروی دین در یک جامعه دینی، نهایت غفلت و سست اندیشی است؛ آنچه مهم است این است که بدانیم چنین نیرویی وجود دارد و بتوانیم از آن استفاده بهینه بکنیم نه این که آن را نادیده بگیریم.
به اعتقاد سروش این روشنفکران دینی بودند که وام کردن از اندیشه های دیگر را در یک جامعه دینی که فکر می کند چون دین دارد پس همه چیز دارد، مباح و مجاز کردند.او می گوید :
در چنین جامعه ای از دیگران گرفتن و اقتباس کردن #حرام شمرده می شود. اما روشنفکران دینی این راه را باز کردند و به مردم گفتند که می توانند دیندار باشند در عین حال به تجدد، به مغرب زمین و اندیشه های نو هم بله بگویند.
دیگراین که روشنفکران دینی #اخلاق را برتر از #فقه نشاندند و گفتند که فقه یک شعبه دین و یک ضلع است و دین اضلاع دیگری دارد که اخلاق مهم ترین آن است و یک جامعه دینی وقتی واقعاً دینی است که اخلاقی باشد و نه فقهی و نکته مهم تراینکه فقهی کردن جامعه به زور امکان پذیر هست اما اخلاقی کردن جامعه هنگامی انجام می گیرد که با تربیت، با آموزش و کار عمیق فرهنگی انجام بگیرد.
عبدالکریم سروش "روشنفکری دینی" را درمقابل #روحانیت اینگونه تعریف کرده است که :
روحانیت تکلیف مدار است اما روشنفکران دینی حقوق مدارند
دوم اینکه روحانیان از راه دین ارتزاق می کنند اما روشنفکران دینی از راه دین ارتزاق نمی کنند.
او معتقد است روشنفکران دینی سیاسی شدند چون در جامعه، خصوصا بعد از #انقلاب دین عین سیاست شد و شما هر آنچه راجع به دین بگویید بالاخره خود به خود ترجمه می شود به سیاست.
#دکترسروش می گوید :
روشنفکران دینی که وارد مبارزات دینی شده اند با استبداد سخت تری روبرو هستند. قبل از انقلاب ما #استبداد تکلیفی نداشتیم. اما استبداد در زمان #حکومت_دینی استبدادی است که در آن شخص مستبد خود را مکلف می داند و آن را وظیفه #شرعی خود می داند که استبداد بورزد و پاره ای از امور را به دیگران تکلیف کند که اگر چنین نکند گویا گناهی مرتکب شده است.
سروش معتقد است کار روشنفکردینی و غیردینی "پل زدن میان سنت و تجدد حال " است و تأکید می کند که روشنفکر دینی این کار را شاید هم بهتر انجام دهد چرا که بهترین عنصر سنت در بین ما، همان دین است.
برای ایجاد این پل ارتباطی میان سنت و مدرنیته شما باید سنت را بشناسید دین را خوب بشناسید
این گله ای است که من از روشنفکران #لائیک و #سکولار کرده ام. اینکه متاسفانه اکثر آن ها اطلاعات دینی شان خوب نیست. همان چیزی که در قبل از انقلاب رخ داد. یعنی روحانیون کارهای این ها را می خواندند اما این ها با کار روحانیون آشنایی نداشتند و نمی دانستند که توی آن "دیگ" چه "آشی" برای آن ها پخته می شود.
@SchoolofRumi