معرفة الحقّ - احسان الله نیلفروش زاده
718 subscribers
60 photos
221 links
🍃 به مرحمت حقّ تعالی؛ نیّت تأسیس این کانال،ارائۀ دروسی برای «مبناسازی» معارف الهی است.
و پیش از هر قدمی، معترف و مقرّ آنیم که؛آنچه نگاشته میشود اظهارنامۀ عجز ماست.
و عاجزانه؛مستدعی نظر،و مستسقی رحمتِ حضرات آل‌الله علیهم السلام هستیم.

ادمین: @ehsannil
Download Telegram
.
💠 #صمد و #مصمود_الیه
💠 #غنای_محض و #فقر_محض

https://t.me/ehsannil3/254
•┄┅┅┄┅❁•🔅•❁┅┄┅┅┄•

🔶 چند کلمه در ادامۀ #سخن_هفتم_حقیقة_التوحید بخوانیم:

📖 قرآن می‌فرماید :

💎﴿إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُون‏﴾💎
❋ ما از آن خداييم و به سوى او باز مى‏گرديم.
📘(سورۀ بقره، آیۀ ۱۵۶)

🔸 اشاره شد که مخلوقات، به رجعت، خلق میشوند.
🔔 نه اینکه اوّلاً هستیم، و بعداً رجعت داریم.
اصلاً به "ما" که اشاره می‌شود، یعنی "هالک" و "فان" و "راجع". که یعنی نفیِ خود و بقایِ حقّ تعالی.

🍃 "راجعون" در "انّا إلیه راجعون" ظاهراً بی قید نیست. زیرا عبارتِ "إلیه" دارد یعنی راجعِ به خدا هستند. ولی چون خداوند، قید نیست ، بلکه مطلق است، پس "راجعون" بطورِ مطلق "راجع" هستند. پس ؛

🔶 اوّلاً با تمام وجود (یعنی ذات و صفت و فعل و اثر) "راجع" هستند.
🔶 ثانیاً به بیحدّیِ "ـــه" در "إلیه" که منظور خداوند است، "راجعون" هم بطورِ بیحدّ "راجع" هستند.

اینطور که شد نه ذاتی منفک از حقّ تعالی دارند و نه صفاتی و نه افعالی و نه آثاری.
پس در هر حال وقتی قرآن میفرماید:

💎﴿يا أَيُّهَا النَّاسُ «أَنْتُمُ» الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَميدُ﴾💎
❋ اى مردم ! (جمیع مخلوقات در اشاره به اشرف مخلوقات منظور است) شما نیازمندان به خدا هستید، و خداست كه بى‏نياز و ستوده است.
📘(سورۀ فاطر ، آیۀ ۱۵)

🍂⇦ کلمۀ «أَنْتُمُ»؛ ذات و صفت و فعل و اثر افراد را میگیرد.

و فقیر بودن، اوّلاً فقر در کینونت و ذات است و ثانیاً از فقر در ذات، فقر در صفات و افعال و آثار را در پی خود دارد.

🍃⏎⧈ بنابراین؛
♦️ ذاتی در عالم نیست، الا اینکه جلواتِ ذات خداست. »» توحید ذاتی
♦️ صفاتی در عالم نیست، الا اینکه جلواتِ صفاتِ خداست. »» توحید صفاتی
♦️ افعالی در عالم نیست، الا اینکه جلواتِ افعالِ خداست.»» توحید افعالی
♦️ آثاری در عالم نیست ، الا اینکه جلواتِ آثار خداست. »» توحید آثاری

🔸← تا اینجا توحید ترسیم و تبیین شده است. یعنی توحید در ذات و صفت و فعل و اثر بیان شد.
فقط این مطلب می‌ماندکه شرور در عالم و صفات و افعال و آثارشان کجا هستند؟

📝 پاسخ به این سؤال مهمّ را ان شاء الله در سلسله مقالاتی مستقل در همین کانال خواهید خواند.

💫و امّا ...
🔅حضرت امام محمّد باقر (علیه السلام) «صمد» که نفْسِ ملئیت و پُری است را بیان می‌فرمایند:

♦️【 السَّيِّدُ الْمَصْمُودُ إِلَيْهِ فِي الْقَلِيلِ وَ الْكَثِير 】♦️
📚(التوحيد للصدوق، ص: ۹۴).

صمد، حقیقتِ پُری است. و نه اینکه چیزی است و بعد از «بودن»، پُر باشد.
حضرتِ صمد عزّ و جلّ ، آنچنان پُری است که همۀ قلیل و کثیر "مصمودٌ إلیه" اویند. یعنی در نفْسِ اشاره به "قلیل و کثیر"، مصمود به سوی خدا هستند.

🍃֎⇦که بیان «القلیل و اکثیر»، اطلاق را می‌رساند که علاوه بر اینکه خرد و ‌کلان، جزء و کل را می‌گیرد، اجمال و تفصیل هر ذی اشاره‌ای را نیز شامل است. یعنی ذاتِ اجمال، تا تفصیلِ در صفات و افعال و آثار در این عبارت پیچیده شده.
فِي الْقَلِيلِ وَ الْكَثِير»"؛ یعنی فی الذات و الصفات و الافعال - توحیدِ ذاتی و صفاتی و افعالی)

🌿⇯⇦و مهمّ این معنا چنین است که ذاتشان، "مصمودٌ إلیه" است. نه اینکه «هستند» و بعد از اینکه «هستند»، "مصمودٌ إلیه" می‌باشند.

👈🏻 اگر دو لغتِ صمد و مصمود که مقابل هم است را در نظر بگیریم؛ همانطور که صمد، نفسِ پُری و هستی و بود است، در مقابلش؛ مصمود، نفسِ خُلُو و خالی بودن و نیستی و نبودن است.
▪️← (دقّت میخواهد!)

⌯≻ حضرت صمد عزّ و جلّ آنچنانی است که "الْمَصْمُودُ إِلَيْهِ" است. یعنی آنچنان پُری است که ملئیتش، مَصمود می‌کند. و آن به آن هر شیئی از اینکه او صمد است، از ذات و اوّلین اشارۀ "بودی" و کینونیّتی، تا صفات و افعال و آثار، بسوی او مصمود است و تماماً، خُلُو و نیستی است.



🦋🖊#احسان_الله_نیلفروش_زاده



‎‌‌‌‌‌‎──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──


.

🔲 #عینیت


🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
https://t.me/ehsannil3/299
•┄┅┅┄┅❁•🔅•❁┅┄┅┅┄•

🔰 بعد از مبحث #اطلاق، گام بسیار مهمّ برای وارد شدن به دقائق مباحثِ توحیدی و معارف خاصّۀ الهی، درکِ «عینیّت»، است.

🔔 پس ان شاءالله عزیزان، پیشتر از خواندنِ این بیان بر جان خویش متذکّر باشند که این مقاله، مانند مبحثِ #اطلاق بسیار حائز اهمیت است و به لطف حقّ اگر به دلْ همراهی، و به دقّت تأمّل گردد، ان شاء الله این دو مطلب[که یک حقیقت است، در دو بیان] بالهای طَیَران در آسمان معارف خواهد بود.

🔷 ضرورت بیان عینیّت، نشأت گرفته از وجوب توحید حقّ، از باطن البواطن تا ظاهر الظواهر است. که در ظاهر، به الفاظ رسیده و کلمۀ "عَیْن" در ظرائف کلام توحید مطرح می‌شود.
بنابراین مبحثِ پیش رو، مبحثِ اعتقادی است و نه بحثِ لفظی.
و برای تعمّق در اعتقادات توحیدی و دقائق، بایستی این کلمه اوّلاً درست تبیین شود، و ثانیاً لطائف آن بیان گردد تا ان شاء الله این مفتاحِ معرفتی به لطف حقّ تعالی فتحِ بابی از نور را برای طالب حقیقت به ارمغان آورد.

🍃پس ان شاء الله به قوّت توسّل، با دل و جان همراه باشید ...


🌿 یک لفظ می‌تواند معانی متعدّدی داشته باشد. در حقیقت، #اشتراک_لفظی بین دو معنا مطرح است.
مثلاً "شیر" یک لفظ است که مشترکِ بین معانی مختلف است. از جمله شیر خوراکی و شیرِ بیشه با یک لفظ نامیده میشود. پس کلمۀ "شیر"، #مشترک_لفظی است.

💠 "عَیْن" در عربی معانی متعدّدی دارد که حدود هفتاد معنا برای آن اشاره شده است.
امّا آنچه در این بیان برای ما اهمیّت دارد، کلمۀ "عین" در تطبیق و تشخّص است.

برای اینکه ذهنیّت مناسبی به مسیر بحث داشته باشید، با یکی دو جمله به عنوان مثال آغاز می‌کنم :

🌱 می‌گوییم "جلال و جمال حقّ تعالی «عین» هم هستند".
یا می‌گوییم "صفات الهی، «عین» ذات حقّ تعالی می‌باشند".

🔶 این چطور «عین»ی است؟

💠 انواع "عین":

🔺۱- #عین_تطبیقی »» دو شیء که کاملاً مثل هم باشند در حقیقت عینیّت تطبیقی دارند و عینِ تطبیقی یکدیگرند.

✏️✏️مانند دو مداد که کاملاً شبیه هم باشند. که این را در لفظ،"عین هم"می‌گوییم که"این دو مداد، «عین هم» هستند".

دقّت کنیم که در عین تطبیقی، نفْسِ دوئیت مطرح است. یعنی دو یا چند شیء در نظر گرفته می‌شود که کاملاً با دیگری مطابقت میکند.
👈🏻 پس عین تطبیقی، فرعِ بر دوئیت است.

امّا ...
🔺۲- #عین_شخصی »» یک شیء است. امّا شیء حقیقی.

اشیائی که در عالم اشارات می‌بینیم و به هر نحوی به آنها اشاره می‌کنیم(یعنی اشاره در عالم خارج، یا در ذهن یا در لفظ یا در کتابت)، شیء حقیقی نیستند. و همانطور که در مباحث توحید بیان شد، في نفسِهِ "هالک"اند("كلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلاَّ وَجْهَه"/قصص،۸۸). یعنی در نقطۀ شیئیت، خودشان نیستند. بلکه حقّ تعالی است که شیء حقیقی بوده و شیئیتِ اشیاء است و عالَم، جَلواتِ اوست.

🔆 شیء حقیقی،#صمد است و از#صمدیت و #ملئیت خود، کنار و پهلو ندارد که مجال شیءِ دوّم را بدهد. بنابراین عینِ تطبیقی برای او مطرح نیست.
پس شیء حقیقی از صمدیّت،"احد"است و «یکیِ» حقیقی است که از خودش [که صمد است]، هرگز دوّمی در کنارش جا ندارد.

🔔ان شاءالله که خوانندگان عزیز مبحثِ #مطلق_حقیقی(#اطلاق_چیست) را خیلی دقیق خوانده و تأمّل فرموده باشند تا وارد بر ظرائف شویم :
(برای خواندنِ مبحثِ #اطلاق_چیست رجوع به 👈🏻 https://t.me/ehsannil3/291)

🔅 "احد"حقیقی، مطلقِ حقیقی است.
مطلق یعنی بدون قید.
اگر چنانچه"احد"ِ مطلق، در خلوت خویش بماند تا گزندی به یکی بودنش وارد نشود، مطلق حقیقی نیست بلکه مطلق بودن، نوعی قید برای او محسوب می‌شود.

امّا چنین نیست و"احد"، «یکیِ» حقیقی است و مطلقاً"احد"است.
بنابراین؛
☀️"احد"به اطلاقِ"احد"بودنِ خود، به دوئیت و کثرات ظاهر می‌شود و این در حالی است که هرگز رنگ کثرت را نمی‌گیرد و به عصمتِ و پاکی و اطلاق خویش باقی می‌ماند.
در احادیث و ادعیه به وفور به این مطلب اشاره شده است، از جمله:

🔹أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الْأَحَدِ الصَّمَدِ الَّذِي مَلَأَ أَرْكَانَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ
از تو درخواست می‌کنم به اسمِ احدِ صمد تو آن کسی که ارکان هر شیئی را پُر کرده است.
📚(إقبال الأعمال،ط-القديمة،ج‏۲،ص:۶۱۲)

♦️او که"احد" و"صمد"است، به اطلاق خویش "كُلِّ شَيْ‏ءٍ "، که تمام مقیّدات هستند را رقم میزند. بطوریکه رُکنِ و حقیقتِ مقیّدات است.ولی رنگ تعلّق و تقیّد و تعیّن نمی‌گیرد. بلکه به اطلاق و لا تعیّن بودن و بی‌قید بودن خویش باقیست.

دقت کنیم که"اسماء الحسنی"،حضرات آل الله(ع) هستند که دارای مقامِ جمع الجمع می‌باشند.
خداوند به اسماء الحسنی که خودیّت اوست، آسمان و زمین را به نحو#ملئیت_حقیقی، پُر کرده است(یعنی حلول و اتحاد نیست -شرح در#مباحث_توحید آمده است).


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔 @ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔹
.
🔆 #حقیقة_التوحید
🔅#سخن_هفدهم_حقیقة_التوحید :

●═•◈•◈•◈❖ 🔅 ❖◈•◈•◈•═●
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
https://t.me/ehsannil3/323
●═•◈•◈•◈❖ 🔅 ❖◈•◈•◈•═●

✿ راوی در مورد #توحید از حضرت امام محمّد باقر علیه السلام سوال می‌کند. حضرت (علیه السلام) می‌فرمایند:

🔻إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَتْ أَسْمَاؤُهُ الَّتِي يُدْعَا بِهَا
وَ تَعَالَى فِي عُلُوِّ كُنْهِهِ
وَاحِدٌ تَوَحَّدَ بِالتَّوْحِيدِ فِي تَوَحُّدِهِ
ثُمَّ أَجْرَاهُ عَلَى خَلْقِهِ
فَهُوَ وَاحِدٌ صَمَدٌ قُدُّوسٌ
يَعْبُدُهُ كُلُّ شَيْ‏ءٍ وَ يَصْمُدُ إِلَيْهِ كُلُّ شَيْ‏ءٍ وَ وَسِعَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ عِلْماً


✤ خدائى كه اسمائش كه به آنها او را خوانند، پرخير و بركت است
و در عُلوّ حقيقتش تعالى دارد،
يكتای است که در یکتایی‌اش به توحید یگانگی دارد
سپس توحيد را ميان خلقش جارى ساخت
پس او، يكتایِ صمدِ قُدّوس است،
همه چيز او را پرستش كند و بسوى او نياز برد و علمش همه چيز را فرا گرفته است.🔺

📚(الكافي ط - الإسلامية، ج‏۱، ص: ۱۲۳)

°•❁🌻❁•°

☀️ توحید، کلمه است و در احادیث و ادعیه و زیارات مختلفی به این مطلب اشاره شده است که؛

❏↫〚 كَلِمَةُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه‏
📚(بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۴۹، ص:۱۲۷)

❏↫〚 نَحْنُ أَهْلُ كَلِمَةِ التَّوْحِيد
📚(بحار الأنوار، ط -بيروت، ج‏۴۴، ص:۲۴۹)

👤راوی در مورد توحید سوال کرده است و حضرت (؏) پاسخ او را یکپارچه داده‌اند. یعنی تمام فرمایش مبارکشان 『التوحید』 است و 『 التوحید』، کلمه است و نه کلام که جزء داشته باشد. 『التوحید』 به بساطت، جزء پذیر نیست. در نتیجه همۀ عبارت را اوّلاً بایستی خودِ 『التوحید』 دانست و ثانیاً همۀ عبارتِ فوق، بایستی شرح داده شود.

🔅 حضرت (علیه السلام) برای بیانِ توحید از اسماء الحسنیٰ شروع می‌نمایند. و نه شروعی که به جای دیگر برود. بلکه هرچه بیان می‌نمایند در اسماء الحسنیٰ است. که قرآن می‌فرماید :

💎وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏ «فَادْعُوهُ بِها»💎
❈ و زيباترين نام‏ها برای خداوند است، پس او را به آنها بخوانيد.
📘(سورۀ اعراف آیۀ۱۸۰)

↩️ که توحیدِ خداوند باریتعالی اشاره نخواهد شد جز به 『 أَسْمَاؤُهُ الَّتِي يُـدْعَــا بِهَا』 .

که کوچکترین اشاره به حضرتِ احد عزّوجلّ بیرون از این خواندنِ 『 يُــدْعَـــا』 نیست.

🍃⇦ پس هرچه از توحید می‌خواهیم بدانیم، در اسماء الحسنیٰ هستیم و این از ضعفِ عارف نیست، بلکه حقیقتِ معروف اینچنین است که حضرات (علیهم السلام) می‌فرمایند🔻لَوْلَانَا مَا عُرِفَ‏ اللَّه🔺 (اگر ما نباشیم هرگز خدا شناخته نمی‌شد/ 📚بصائر الدرجات ، ج‏۱، ص۶۱)

👁‍🗨 (دقت دارد❗️)

و【 لا یُمکِن الفرار مِن حکومتک 】(گریزی از حکومت خدا نیست/ 📚دعای کمیل).


☜ پس آغاز پاسخ، تمامِ پاسخ است که حضرات آل الله علیهم السلام می‌فرمایند 🔻بِنَا وُحِّدَ اللَّه‏🔺 (فقط و فقط توحید خداوند به ماست / 📚الكافي، ط - الإسلامية، ج‏۱، ص:۱۴۵).

و اقرار به ولایت آل الله علیهم السلام، تمام وحدانیّت خداوند است که در دعای نماز عید غدیر، در وصف و شهادت به حضرت مولی امیرالمؤمنین علیه السلام می‌خوانیم:

♦️◨ "الْإِقْرَارَ بِوَلَايَتِهِ تَمَامَ وَحْدَانِيَّتَكَ"◧♦️
📚(مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏۲، ص: ۷۴۹)

پس توحید را در همان اشارۀ اوّل که اشاره به اسماء الحسنیٰ است، بیان فرمودند.


امّا دقت کنیم که خداوند در هر صفتی، #صمد و #حیّ است.
⇜ یعنی به صمد بودن، در آن صفت، بیحدِّ حقیقی و لایتناهیِ دائمی است.
⬄ و به حیّ بودن در آن صفت، دائماً در تجلّی ذاتی است. که هر حدّی و هر توقّفی مَناطِ مُمیت بودن (مُرده بوده) را دارد و حضرت حقّ، منزّه از هرگونه موتی است که 〖"[هو] حَيٌّ لَا مَوْتَ لَه"〗(📚التوحيد، للصدوق، ص:۱۴۰).

🔅 پس "#واحد" بودنِ حقّ تعالی در حدّ نیست.

❀ حضرت حقّ، واحدی است که دائماً در وحدت خویش صمد است و دائماً در وحدتِ خویش حیات دارد.
⇐ و از اینجاست که نقطۀ حیاتِ هر شیئی است که 🔸"هُوَ حَيَاةُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ"🔸 (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج‏۱، ص:۱۲۹).

❋ و در همان نقطۀ #حیات، وحدت حقیقی‌اش نمایان است و وجودی کنار وجودِ او نیست و همه، موجوداتِ آن وجودند و تجلیّات و ظهوراتِ او.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔 @ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔹
🔹


🔘👈🏻 پس چون در هر صفتی از صفاتش، حیّ و صمد است، دائماً در "واحد" بودنِ خود تجلّی ذاتی دارد پس به واحد بودن، خود به خود، و از خود، و در خود، و بسوی خود، متجلّی است و فرمایش 🔻وَاحِدٌ تَوَحَّدَ بِالتَّوْحِيدِ فِي تَوَحُّدِهِ🔺 این حیات و بیحدّیِ واحد بودن را بیان می‌نماید.

🌿 و به این تجلّیِ وحدت، عالم را ترسیم می‌کند که فرمودند ⦃ ثُمَّ أَجْرَاهُ عَلَى خَلْقِهِ ⦄.

💠 هر شیئی، ظهورِ حیاتِ حضرتِ واحد است پس؛

〽️وَ تَرَى الْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً
«وَ هِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحاب»‏

❈ و كوه‏ها را مى‏بينى و آنها را ساكن مى‏انگارى
در حالى كه مانند ابر در حركتند.
📘(سورۀ نمل ،آیۀ ۸۸)


🍃 حیاتِ اوست که اوّلاً هر شیئی را در شیء بودن و ذات گرفته است و #توحید_ذاتی را به منصۀ ظهور رسانده. و ثانیاً در صفات؛ #توحید_صفاتی را ، و در افعال؛ #توحید_افعالی را ، و در آثار؛ #توحید_آثاری را ظاهر نموده است.

🌐 عالَم، صفحۀ ظهورِ وحدانیّت حقّ است. و ظهور او، خودیّت اوست.

◆ اگر او واحدی بود که در واحدْ بودن، در توقّف و جمود به سر می‌برد، با خَلق کردن عالَم کثرات، وحدانیّتش مخدوش میشد.

♦️ امّا اینطور نیست. پس بلافاصله بعد از بیانِ ⦃ ثُمَّ أَجْرَاهُ عَلَى خَلْقِهِ ⦄ با بیان فـــاء می‌فرمایند:
『 «فَــــهُوَ» وَاحِدٌ صَمَدٌ قُدُّوسٌ

❂ که یکی از معانیش این است که با اینکه مخلوقات را خلق نمود، وحدتش مخدوش نشد.

❂ و یکی از معانیش این است که چون وحدت او جاری به «خلقَ»ش است [بطوریکه چیزی جز تجلیّاتش نیستند]، پس خلق را به این واحدِ صمد ببین و متوقّف در حدود و تعیّنات مخلوقات و عالم کثرات مَشو که او『 قدّوس』است و منزّه از حدود و رنگ تعلّقات.


🔲 اگر مخلوقات را در کینونَت، تجلّیِ واحد دیدیم، خواهیم دید که في نفسِهِ و ذاتاً و تکویناً عبدِ حضرتِ واحد هستند. چرا که #عبد ، دائماً به «عبدْ بودن»، فانی در #معبود خویش است (◚تجلّی، دائماً در متجلّی فانی است◛).

🔆 پس ظهورِ آن واحدِ بیحدّ که دائماً در تجلّی خویش است (یعنی『 وَاحِدٌ تَوَحَّدَ بِالتَّوْحِيدِ فِي تَوَحُّدِهِ』)، 🔻يَعْبُدُهُ كُلُّ شَيْ‏ءٍ🔺 می‌باشد.

✔️ و اشیاء چون چیزی جز تجلیّات حضرت واحد نیستند، در نفْسِ «بودنشان» (کینوت - ذات) دائماً بسوی او نیازمندند (نیازِ ذاتی – دقت بفرمائید❗️) .

🍃☜ پس فرمودند :
💢وَ يَصْمُدُ إِلَيْهِ «كُلُّ شَيْ‏ءٍ»💢.

چرا که وصفِ #صمد بودن حضرتِ صمد جلّ جلاله این است:

💠السَّيِّدُ الْمَصْمُودُ إِلَيْهِ «فِي الْقَلِيلِ وَ الْكَثِير»💠
📚(التوحيد، للصدوق، ص: ۹۴)

❖ یعنی ؛ [صمد] آن سَروری است که کوچکترین (واحدِ اشاره) و بزرگترین (في الذات و في الصفات و في الافعال و في الآثار - توحیدِ ذاتی و صفاتی و افعالی و آثاری)، بسویِ او محتاج و فقیرند.

♦️ در نگاه اوّل) ظاهراً «صمد» را به خودش وصف نفرمودند، بلکه به ظهوراتش که موجودات و عالم کثرات است؛ توصیف فرمودند. و باز در این تنزیل و توصیف، حقیقتاً هرچه در ترجمۀ «الْمَصْمُودُ إِلَيْهِ» گفته شود، کوتاه است.
♦️ در نگاه عمیق‌تر) «صمد» را به خودش وصف فرمودند، چرا که هر چه در عالَم هست، ذاتاً و صفاتاً و افعالاً و آثاراً، فقیر به سویِ خداوند است.
«الْمَصْمُودُ إِلَيْهِ» تمامِ فقر به سوی حقّ است. که ذات و صفات و افعال و آثار و هر اشاره‌ای را می‌گیرد که قرآن می‌فرماید:

💎 يا أَيُّهَا النَّاسُ «أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ» وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَميدُ💎
❃ اى مردم! شما به خدا نيازمنديد، و خداست كه بى‏نياز و ستوده است.
📘(سورۀ فاطر، آیۀ ۱۵)


«أَنْتُمُ» اشاره به ذات است.
¦↵ این است که حضورِ حضرتِ «واحــــد»، آنچنان حضور تامّ و تمام است که جا برای ذاتی کنار خود نمی‌گذارد. و همۀ اشیاء را از ابتدای اشارۀ شیء بودنشان تا ادنیٰ مرتبۀ آثارشان، گرفته است که 🔻"[هو] أَوَّلُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ آخِرُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ"🔺
(📚إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج‏۱، ص: ۴۲۸).

🔅 و هر شیئی جز تطوّر و تجلّی حضرت واحد جلّ جلاله، چیزی نیست که:
💫كُلُّ شَيْ‏ءٍ «هالِكٌ» إِلاَّ وَجْهَهُ
📘 (سورۀ قصص، آیۀ ۸۸).

توحید و وحدانیّت او آنچنانی است که شیئیتِ اشیاء است و وسعتِ علمیِ ذاتی او، که حضورِ محضه و حقیقی اوست، جان و حقیقتِ معلوم (مخلوقات - کثرات) می‌باشد پس『 وَ وَسِعَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ عِلْماً 』(انتهای ظاهری حدیث).



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔 @ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔹