دكتر هادى انصارى
1.34K subscribers
11K photos
2.92K videos
86 files
2.66K links
از نقطه نظرات و انتقادات شما با كمال خوشرويى استقبال مى گردد.
@drhadiansari
Download Telegram
بیاد دارم در سال ۱۳۵۵ ، مرحوم آیة الله #جعفری برای ایراد سخنرانی در آمفی تآتر #دانشگده _کشاورزی #کرج ، دعوت داشتند وبنده در سال در انتظار رسیدن ایشان بودم.
اغلب حاضران را می توانم بگویم ، دانشجویان #توده ای و#ما رکسیست بودند وما در #اقلیت بودیم.
آن روز همه دانشجویان آمده بودند که این چهره را از نزدیک دیده وپاسخ وی را بدهند.
ناگهان یک ماشین #وانت باری که فقط یک صندلی در کنار راننده جا داشت وباصطلاح مینی وانت بود ، رسید و#علامه از آن پیاده شد و#عمامه خود را صاف کرده ووارد سالن شد که جذبه او بی اختیار همه را از جا کند.
هنگام سخنرانی ، همه مبهوت وی شده واز روزهای فراموش نشدنی
دانشکده #کشاورزی بود.
روحش شاد.


……………………
@drhadiansarii
مزار پدر شهيدم ... #شهيد آية الله حاج شيخ احمد #انصارى

نيمه شبى در ارديبهشت سال ٥٩ شمسى ، خانه #مرحوم شهيد آية الله انصارى به محاصره در آمده وسپس ايشان را مستقيما به #بغداد بردند.
اين آخرين ديدار ما از پدر هفتاد ساله بود كه در آن هنگام به علت سرماخوردگى در #تب مى سوخت.
خانواده وفرزندان ، ديده از ديدگان #پدر برنداشته واو كه مى دانست اين آخرين ديدارش با فرزندان وخانواده است ، پس از پوشيدن #قبا و#عبا وقرار دادن #عمامه خويش ، ديده از فرزندانش برنمى داشت.
خانواده بياد دارد كه آخرين جمله شهيد ، اين بود كه شما را به حضرت ، سپرده وسعى كنيد در اولين فرصت ، خاك #عراق را ترك كنيد ودست از اقامت در آن برداريد!!
پدر پيش از خروج از درب خانه مجددا روى خويش را بازگردانيد ودر ميان بهت وناراحتى وديدگان اشكبار #فرزندان وخانواده ، آخرين نگاه دنيايي خود را به همه كرده وبا نگاهش از همه #خدا حافظى كرد.
او #رفت كه #رفت ...و#رفت!!
ديگر سالها از حضور ويا شهادت #پدر ، هيچ آگاهى نداشتيم ! امًا اميد هنوز در دل ،به حيات پدر ،در تك تك افراد خانواده وجود داشت واين انتظار نزديك به ربع #قرن به طول انجاميد تا اينكه #صدام ورژيم #سفاك او سقوط كرده وما وصدها خانواده شهيد ديگر ، با زندانهاى خالى از زندانى در بغداد روبرو گرديديم!!
متاسفانه با پرونده هزاران #شهيد ديگر در مركزى در بغداد روبرو گرديديم.
امكان دسترسى به هيچ برگه ويا پرونده وجز اينهايي نبود كه نشانگر زمان #شهادت ونيز مكان #دفن پدر شهيدمان باشد.
با دنيايي از ناراحتى اين مكان را ترك كرده وبه حرم #امامين _همامين #كاظمين ع ، پناه آورده ومن وأخوى ، حجة الاسلام والمسلمين حاج شيخ #محمد رضا #انصارى
در آنجا لحظاتى را با ريختن #اشك در كنار مولا ، خود راسبك كرده وبه #نجف اشرف باز گشتيم.
شبانه خدمت آية الله العظمى #سيستانى رسيده وبا ايشان به درد دل نشستيم ودر اين هنگام بود كه پس از دلدارى وتسليت گفتن ، فرمودند
< #مرگ براى همه است ، ليكن براى #آية الله انصارى ،مرگ در رختخواب وجز اينها بسيار كم بود!!
او بايد به درجه #رفيع شهادت مى رسيد و...
من توصيه مى كنم كه بگزاريد #مزارش نيز #گمنام بماند كه اجر او وشما صد چندان مى گردد!! >
در حاليكه #اشك از ديدگانمان سرازير بود ، فرموده ايشان را با دل وجان پذيرفته واز آن هنگام ديگر به دنبال #مزار ايشان نرفته وجستجو نكرديم !!
هم اكنون مزار و#مرقد و#تربت اين شهيد را به اندازه سرتاسر عراق و#اعتاب مقدسه اين سرزمين بشمار آورده
واز اين رو است كه با گام نهادن در سرزمين عراق ، پس از تقدس خاكش به خون وپيكر مقدس امام #حسين ع ويارانش وسپس چهار امام ديگر در #كاظمين و#سامراء ، بوى تربت ومزار پدر شهيدم را از آن استشمام مى نمايم !!
والسلام عليه #يوم ولد ويوم #استشهد ويوم #يبعث حيًا


😭😭😭😭

………………………………
@drhadiansarii
#پرده برداری از عکس سر امام #حسین ع در روز #عاشوراء😭


مسجد #جوهرچی واقع در خیابان #مدینه یا اصطلاحا (شارع المدینه )نجف اشرف ،از سوی یکی از نیکوکاران نجفی بنام حاج #صالح جوهرچی
ساخته شده است.
این مسجد در حدود بیش از هفت دهه پیش بنا گردیده ودر آن هنگام از مساجد مشهور نجف در قرن اخیر بشمار می آمد که هنوز پا برجا می باشد.
#مسجد جوهرچی دارای ویژگی خاصی در روز #عاشوراء بود که صدها نفر از عزاداران وعاشقان را در ظهر #عاشوراء به سوی خود جذب کرده وشور وهیجانی در این مکان مقدس برپامی گردید.
در این مسجد ودر بالای #محراب این مسجد ، مکانی قرار داشت که عکس سر بریده شده سالار شهیدان، حضرت اباعبد الله الحسین ع را در آن قرار داده ودر طول سال پرده ای بر روی آن کشیده شده بود!
تنها در روز عاشورا وپس از #نماز ظهر وعصر ، طی مراسم ویژه وبا شکوهی ،‌وبا حضور جمعیتی نزدیک به بیش از دو هزار نفر در مسجد وصحن وپیرامون آن ودر میان #مقتل خوانی برای حضرت ، پیرمردی از #پیشسکوتان مواکب حسینی نجف ،در حالیکه #چوب بلندی در حدود بیش از پنج متر در دست داشت ، پرده روی عکس مبارک سر بریده شده حضرت اباعبد الله ع را در حالی کنار می زد که تمامی عزاداران وحاضران ، صدای گریه وناله آنان نه تنها مسجد ودیوارهای آن را ،بلکه
تو گویی زمین وزمان وآسمان و#عرش الهی به #فریاد وفغان وناله ، به لرزه در آمده است ومردم بر سر وصورت وسینه خویش زده ودر این هنگام بود که دهها نفر از حاضران ، از فرط آه وفغان وبه سر وسینه زدن ، بیهوش شده وافراد جوان وکهنسال بود که بر دوش عزادارن ، از میانه مسجد به خارج از آن منتقل می گردیدند.
در این هنگام بود که تو گویی روز عاشورا بپا شده ومردم با عزاداری خود ، محشری بپا می نمودند.
مردم از خود بی خود شده ، گریبان چاک داده وبا #سیلی ، صورتهای خویش را سرخ می نمودند.
هیچگاه شور وهیجان این عزاداری را از یاد نمی برم وهمواره در هر روز عاشوراء ، صحنه ای دلخراش تر وتحریک آمیزتر از این مراسم را تا کنون بیاد نداشته وندارم.
#منبری ومقتل خوان که خود یکی از افراد پیشسکوت روضه خوانهای نجف اشرف بشمار می آمد ، هنگام خواندن مقتل حضرت ، والشمر جالس علی #صدر الحسین ... #عمامه ها به زمین زده می شد وهیچکس از حال دیگری خبر نداشت وتنها وتنها ، صدای یا #حسین ، یا #حسین ، بود که از در ودیوار مسجد جوهرچی به عرش صعود کرده ، توگویی روز عاشورا همین هنگام است وشهادت وسربریدن سالار شهیدان ، در همین هنگام رویداده است.
هیچگاه شور وهیجان وعزاداری وسوگواری بر حضرتش را که در نیم قرن پیش ،چندین بار در روز عاشورا ، با مرحوم #پدر شهیدم ، آیة الله حاج شیخ احمد #انصاری ودیگر چهره ها و#ستارگان حوزه آن هنگام نجف اشرف ، در این مسجد ، حضور یافتم ،را از یاد نبرده واز خاطره ام محو نمی گردد.
درود وسلام و ابدی بر آن چهره های حسینی که عشق وشور واخلاصشان ، خود عاشورایی را بپا می نمود.



……………………………………

@drhadiansarii
حاج آقا کمال #حشمتی ، مرحوم حاج میرزا علی #هسته ای وتعدادی دیگر که از برخی شهرستانها همچون #قم و#اصفهان به تهران می آمدند ، مانند مرحوم #ترابی ، ومرحوم #اشراقی وبزرگانی همچون آیات عظام #وحید _خراسانی ، #مکارم _شیرازی ، وجعفر #سبحانی وجز اینها ، همه ستارگان سخن وخطابه وحدیث وتفسیر قرآن وروایات ونهج البلاغه بودند.
در آن هنگام مسجد #ارک وحسینیه #بنی فاطمه ومسجد #آذربایجانیها ودهها مرکز دیگر ، در ماه #محرم و#صفر ویک ماه #رمضان ، پذیرای سخنرانیها وپرتو افشانیهای علوم آل محمد این ستارگان بود که بیاد دارم مرحوم حجة الاسلام والمسلمین فلسفی ، در ماه مبارک رمضان سال ۱۳۵۴ ، بحث زیبای ( #روح ) را مطرح نموده وهر شب آیه مشهور
( ویسألونک عن الرًوح قل الرًوح من أمر ربًي وما أوتیتم من العلم الًا قلیلا )را در ابتدای منبر قرائت فرموده وسی شب در باره ( #نسخ ) ، ( #رسخ ) ، ( #فسخ ) ، ( #مسخ ) سخن راندند وبیش از یک ساعت همه گوشها وچشم ها ، محو سخنان ایشان بود.
بقیة السلف این بزرگان وشاگرد توانای ستارگان نامی یاد شده ، مرحوم حجة الاسلام والمسلمین سید قاسم #شجاعی ، از آنجا که انس فراوانی با مرحوم آقای فلسفی داشت وبیاد دارم که در روزهای پنجشنبه ، همواره وی در کنار سمت راست ویا چپ مرحوم فلسفی در خانه آن مرحوم در خیابان ری که هم اکنون به مرکز پرورش مبلًغ ودانشکده ای در این راستا گردیده است ، نشسته بود واز بحث ها وسخنان وکیفیت طرح آن واشکالات ، سخن به میان می آمد ویکی از متکلمین وصاحب نظران این انجمن ، مرحوم شجاعی بود که اظهار نظر وسخنش با احسنت آقای ، مرحوم فلسفی روبرو می گردید.
از آنجا که مرحوم شجاعی ، تربیت شده مکتب مرحوم خندق آبادی وحاج شیخ مرتضی انصاری ومرحوم فلسفی وجز اینها بود ، چنین مطالب وسخنرانیها وجزئیات را فرا گرفته بود که در هر باب ومساله ای ، متاع ومطلب داشت واین هنری بود که در این دوران ودوران مرحوم شجاعی بسیار اندک وکم نظیر بشمار می آمد.
مرحوم حجة الاسلام سید قاسم شجاعی ، یک #مدرسه بود ، او یک دائرة المعارفی بود که از هر باب وسخن ومطلب ، با بهره از قدرت بیان وحافظه قدرتمند وداشتن علم انساب ، منبر وسخنرانیهای او مجموعه ای از مطالب سودمند علمی ، روایی ،تاریخی ، اجتماعی وحتی #پزشکی را در بر می گرفت.
سخنرانی پرشور او را در بزرگداشت شهدای #حوزه علمیه نجف أشرف که به دعوت اینجانب در مسجد ارک وبا حضور #رهبر معظم #انقلاب ، وتمام شخصیتهای حوزوی قم وتهران وعلما وشخصیتهای سیاسی واجتماعی وسرشناسان بازار وجز اینها بود را تاریخ مسجد ارک ومردم وهمه از یاد نمی برند ! که آن روز همه به هم چنین می گفتند که
آقای فلسفی با #عمامه _سیاه بر منبر رفته است.
در سه سال قبل توفیق یافتم که در کنگره شعبانیه ، میزبان ایشان ودیگر فضلای قم وتهران در #کربلا باشم. چه لحظات زیبا وپر روحانیتی را با وی سپری نمودم که در آغاز ونیمه وپایان هرروز از این سفر ، با بیان شیوا ومقتدرانه اش زبان به سپاس وتقدیر باز می نمود ومرا شرمنده الطاف خود می نمود که این خود نشان از صفا ووفا وگسترده دلی وتواضع او داشت.
آخرین بار در چند ماه پیش در مراسم #ختم همسر مرحوم آیة الله #شاه آبادی ، خدمت این سید بزرگوار ووفادار که همواره بوی مرحوم پدرم را از وی استشمام می کردم ، رسیده و#تربت اربابش حضرت اباعبد الله الحسین ع را که به وی قول داده بودم ، تقدیم داشتم.
چه حال وهوایی به این بزرگوار دست داد! #اشک از دیدگانش سرازیر وبر ظرف تربت ،دهها بوسه زد وبا خود چنین زمزمه می نمود :
حسین جانم
یک عمر دم از نوکریت زدم ، وافتخار خادمی وروضه خوانی تو را ، همچون مدال بر سینه زده ام ، لا تخیًبني ، سیدی ومولای!!

در پایان ،درود بی پایان خود را به روح این سخنور توانا ودیگر ستارگان سخن وخادمان حسینی فرستاده وامید آن دارم که من ودیگر دوستدارانشان را نزد سالار شهیدان ، #شفیع قرار دهند، انشاء الله

والسلام علیهم یوم ولدوا ، ویوم ماتوا ، ویوم یبعثون حیًا

دکتر #هادی _انصاری
۲۱ مهر ماه ۱۳۹۷
۲ صفر ۱٤٤٠

____________
@drhadiansarii
روز #جمعه ۳۰ آذر ماه جاری ،برای شرکت در مجلس ختم مرحوم آیة الله حاج سید محمد علی #روحانی به مسجد #بنی هاشم واقع در خیابان #گرگان تهران رفتم.
هنگام ورود وپس از تسلی دادن به صاحبان عزا ، به ویژه به برادر ارجمندش حضرت آیة الله حاج سید مهدی روحانی که افتخار باجناق بودن با ایشان را دارم ، بر روی صندلی خالی نزدیک صاحبان عزا نشستم که ناگاه متوجه شدم در کنارم شخصی از #دراویش با لباسی که بیشتر به دراویش و#مرتاضان _هندی ، یعنی لباده ای همچون عبا که از جلو وپشت بسته بود وبا کلاهی نمدی که پیرامون آن را با دستاری زرد ، #عمامه پیچ کرده بود ، نشسته است.
این نخستین بار بود که درویشی با چنین آرایشی را در مجلسی که اغلب حاضرین از روحانیون بودند ، می دیدم .!
از او نامش را پرسیده وطریقتش را جویا شدم ؟
نامش گوهری بود وادعا می نمود که #مهندس مکانیک است وهنوز وبا همین لباس در محلً کار حاضر می گردد.
به او گفتم که در چه رتبه ای از دراویش وطریقت قرار دارد ؟
پاسخ داد که من خود پیر طریقت نعمت اللهی ، شاخه #آل یاسین !!؟؟ هستم .
وناگهان در میانه جمع حاضر در مسجد ، وقرآن خواندن قاری ، آنچنان فریاد ( یا #علی) از اعماق دل ودهانش برآورد که من واطرافیان درویش ، از جا پریدیم.!
مدتی با او گپ وگفتگو کردم وهنگامی سخن از مولا وگنبد مطهرش که به میان آمد ، فریاد یا علی او ، بار دیگر مجلس ودیوارهای آن به لرزه در آورد.
او می گفت که روحانیون مجلس به وی نگاه نمی کنند وحتی سخنان سخنران مجلس را ، کنایه به خویش می پنداشت!!!
من که اغلب شنونده مطالب او بودم در پایان عکسی را به یادگار با او گرفتم که بنظرم این حرکت من ، تاثیر بسزایی در خوشحالی او وارزش قائل شدن برای وی از سوی من در او تلقی گردید !
هدانا الله وهداهم انشاء الله



……………………
@drhadiansarii
#روحانی رزمنده ای که #مقتدرانه ، #گام به درون #کعبه نهاد🔹

نزدیک به یک دهه است که با این روحانی #مبارز ، از نزدیک آشنا هستم.

او در آغاز به عنوان معاون رییس دیوان #وقف شیعه #عراق ، به میدان آمده ودست به فعالیت گسترده ای زد.
در دوره‌هاي گذشته بر اثر تسلًط سنيان متعصب ،برخي ازيارتگاه‌ها وزمینهای وقف شده بر #مزارات شیعه عراق به تصرف آنان درآمده بود که در سال‌هاي پس از سقوط #صدام و به همت شيخ #سامي مسعودي ،معاون وقف شيعه عراق ،مراکز ياد شده به حوزه اداره وقف شيعه باز گردانيده شد.
وی در اقدامی متهورانه ، آستان مقدس #عسکریین را در دیوان وقف شیعه به ثبت رسانید که در هنگام خود ، صدایی در عراق وجهان شیعه به راه انداخت وتله های متعددی برای ترور او از سوی سنًی های افراطی ، قرار داده شد که به فضل الهی ، از تمامی آنها جان سالم بدر برد!
من او را همواره شهید زنده نامیده ، وبه دوستی وارتباط خود با او مباهات نموده ومی نمایم.
شیخ مسعودی در دولت اخیر ، معاون سازمان حج وزیارت عراق گردید تا با حضورش ، به این بخش سر وسامانی دهد!
در سفر دیدار اخیر نخست وزیر عراق ، دکتر #عادل عبد المهدی ، که با هیأتی بلند پایه به عربستان سفر نمود ، او نیز در این هیأت ، به نمایندگی از سازمان حجً وزیارت عراق ، راهی این دیار گردید وحضور او در کشور سردمدار داعشیان وافراطیان ضدً شیعه ، سر وصدایی بوجود آورد!
یک #تروریست از زبان سردمداران #سعودی که پاداش کلانی برای سر او قرار داده بودند ، حال در هیأتی رسمی به این کشور سفر کرده وبالباس #روحانیت ، به درون کعبه قدم گزارده وسپس با ملک سلمان نیز دیدار می نماید!!
این رخدادها مرا برآن داشت که در سفرم به عراق ، در بغداد ودر دفتر او با وی دیدار نموده وجریان را از نزدیک و از زبان او بشنوم!
وی پس از مقدمه چینی وانتخاب دقیق او وحضورش در هیأت عازم به عربستان ، ادامه داد که پس از پایان طواف #عمره ، ناگاه به نخست وزیر اطلاع دادند که درب کعبه به دستور ملک ، برای ورود شما باز می گردد ! پس آماده ورود به کعبه باشید.
در این هنگام که من در کنار دکتر عبد المهدی ، نخست وزیر بودم به او گفتم ، ورود با لباس #احرام را نپذیرید! واجازه دهید که به محلً اقامتمان بازگردیم ، زیرا که من حتما باید با لباس روحانی خود در برابر این #سلفیان ، گام به درون کعبه گزارم !
نخست وزیر پیشنهاد مرا دقیق وسیاستمدارانه بشمار آورد وبه میزبانان إظهار نمود که اجازه دهید پس از دمی استراحت وخروج از احرام ، با لباس رسمی به درون کعبه مشرف شویم.
به #دار الضیافه بازگشته وپس از ساعتی تمامی هیأت که تنها روحانی آنان من بودم به #مسجد الحرام آمده وبه نزدیک درب کعبه که مقدمات ورود هیأت را فراهم کرده بودند، رسیدیم.
در این هنگام بود که شخصی از مسوولین سعودی ، مانع از ورود من با لباس روحانی شده وگفت که باید #عمامه را از سر بردارم!
من در این هنگام پاسخ دادم که گام به درون کعبه نمی گزارم ودست به عمامه ولباسم نیز نمی زنم!
میان مسوولین ومیزبانان ، همهمه ای بوجود آمده بود که ناگاه رییس تشریفات ملکی پیش آمده وخطاب به من گفت ( یا شیخ ، َرًِفْ) یعنی ای شیخ بفرما ومن نیز آرام وبا قدرت ، در حالیکه عبا وقبا وعمامه خود را به تن وسر داشتم از پله های کعبه بالا رفته و
گام به درون آن نهادم.
درون کعبه مشغول به نماز های متعدد در اطراف ورکن های چهارگانه آن شدم وسعی داشتم که آخرین نفر ، از درون کعبه ، قدم به برون گزارم ودر برابر انبوه #زائران طواف کننده در مطاف ، نشان دهم که یک روحانی شیعه با قدرت واستقامت ، وبرخلاف نظر سلفیان ضدً شیعه ، گام به درون کعبه نهاد!
هنگامی که تمامی هیأت از کعبه خارج شدند ، من با طمأنینه وآرام ، در حالیکه نگاهم به مسجد الحرام وجمعیت طواف کنندگان بود ، از پله های کعبه فرود آمدم وتنها در این هنگام بود که با نگاههای تند وخشمگینانه سلفیان ، ودر میان حلقه #سربازان سعودی ، به میان هیأت عراقی که در پای پله ،انتظار فرود آمدن مرا می کشیدند ، وارد شدم.
نگاههای زیرکانه نخست وزیر وبرخی از وزیران وهیأت همراه ، که حرکات مرا زیر نظر داشتند ، نشان از خورسندی وپیروزی داشت !!
در این هنگام از او در باره ملاقاتش با #پادشاه عربستان پرسش نمودم که با لبخندی که همواره در این شرایط برلب دارد ، نگاهی ویژه به من نموده وگفت ، که اینهم رخدادی همچون ورود به کعبه را به همراه داشت!
وادامه داد که در ریاض به #کاخ ملک سلمان قدم گزاردیم!
همه به رسم معمول پیش رفته وبا او دست می دادند ، ومن بر صندلی نشستم وقصد جلو رفتن ودست دادن را نداشتم که با اشاره نخست وزیر ،که حکایت از بجا آوردن رسم دیپلوماتیک وادب مهمان به میزبان بود ، لاجرم پذیرفته وپیش رفتم ودست سردی را با او دادم.
دیدار با #آیة الله سید مرتضی مستجاب الدعواتی مشهور به #مستجابی

روز پنجشنبه ۱۴ آذر ماه ۱۳۹۸ که مصادف باسالگرد میلاد مسعود حضرت امام حسن عسکری ع بود ، برای من روز بسیار زیبا ومبارکی بود.
پس از دیدارم از حجة الاسلام والمسلمین شهرستانی در مجتمع حضرت آیة الله سیستانی ، با برنامه از پیش تعیین شده به دیدار از مراجع عظام قم وسپاس وتقدیر از مراحمشان در مدت بیماری خود ، شتافتم. در این هنگام بود که با شنیدن حضور آیة الله مستجابی در قم ، به دیدار این شخصیت روی آوردم. آیة الله مستجابی از شخصیت ویژه ای برخوردار است ! او روحانی است اما بسیار متفاوت از دیگر روحانیون!

آیت‌الله سیدمرتضی مستجابی مردی‌ است با روحیات خاصی که او را از بیشتر هم‌سلکان خود جدا می‌سازد. یک روحانی اما نه یک روحانی عادی بلکه یک شخصیت استثنایی! ‌. مردی که در شمار مفاخر و بزرگان شهر اصفهان است. عبا و #عمامه به سر می‌گذارد اما جاذبه او ، وصورت وچشمان با نفوذش ! نشان از رازها وحکایت ها دارد ! او عمری بیش از یک قرن را پشت سر نهاده است ، متولد ۱۳۰۲ شمسی در اصفهان است ، لیکن تاریخی سیار ودائرة المعارفی از هرسو بشمار می آید. بیش از هر مطلب ، جدای از مشایخ والای او واساتیدتش ، که خود سخن بسیار دارد! ارتباطش با شخصیت های گوناگون وبرجسته در یک قرن ، همچون نواب صفوی ، آیة الله کاشانی، فدائیان اسلام ، حسین مکی، آیة الله خادمی ، امام موسی صدر ، ودیگر شخصیت های برجسته دوران ، اورا ونشست ها وسخن گفتن ها وقصه هایش ، شعر خوانی هایش ، وجز اینها ، همه وهمه اورا به شخصیتی ویژه وخاص ، در آورده است. او از یاران و دوستان نزدیک امام #موسی _صدر نیز بشمار می رود.
همنشینی با این شخصیت ، تاریخ است وتجربه، مردانگی ودست دلبازی او ، شهرت خاص وعام است.
توفیق میزبانی این بزرگ را در کنگره جهانی غدیر در نجف أشرف داشته ام ویک هفته ، با آیة الله ، برگی زرین از خاطرات زندگی مرا رقم زده است. بدون تردید در این سفر ، آنچه که شایسته این بزرگ مرد بود را بجا نیاورده ام ، لیکن هماره زبانش به مدح وثنا وتقدیر از حقیر باز می گردد که اینهم نشان از جایگاه والای او وروحیه وتواضعش دارد!
ساعتی را در کنار آیة الله سپری کردم ودر سخنانش ، شعر ، طنز ، تاریخ ، وپند واندرز ، همه نهفته است.
در این نشست ، خود إظهار داشت که دو سال دیگر از عمر من باقی مانده است! ودر این هنگام اشاره نمود که در هند با جوکی ها! کمی نشست وبرخواست داشته ام ! وچیزهایی را می دانم! که پاسخ دادم ، معلوم نیست که این دوسال ، سال نوری است ویا از روزها وسالهای قیامت است! که با لبخندی مهربانانه پاسخم را داد.
عمرش دراز باد

………………………………………………………
@drhadasarii
شیخ المُحدثین #دوران؛ زبان #حوزه

#هادی _انصاری

شیخ المُحدثین دوران؛ زبان حوزه
نیم قرن از درگذشت حاج شیخ مرتضی #انصاری قمی گذشت. این یادداشت در چهار بخش برای پاسداشت این شخصیت تقدیم می شود.
شیخ المحدثین، مرحوم حجه الاسلام والمسلمین حاج شیخ مرتضی انصاری قمی، یکی از مبلغین نستوه #دین به شمار می رفت. مرحوم آیه الله #بروجردی در باره ایشان می فرمود: #زبان انصاری و #قلم سیدشرف الدین، هر دو خدمتگزار واقعی اسلام اند. ولادت ایشان، در سال ١٣٢١ با ١٣٢٣ ق در #قم، در خانواده ای پرفضیلت که نسب شان به شیخ الطایفه جناب سعدبن عبدالله بن ابی خلف #اشعری قمی، صحابی جلیل القدر حضرت امام حسن عسکری(ع) می رسد، زاده شد. پدرش «العبدالصالح العابد المتهجد» مرحوم آقا شیخ محمدحسین زاهد، یکی از عباد و زهاد پایین شهر قم و از معتمدین و ثقات حضرات آیات: آقاشیخ ابوالقاسم قمی و آقا شیخ مهدی حکمی قمی بوده است.
وی و برادرش مرحوم حاج شیخ علی زاهد مشهور به عابدی( که از شدًت عبادت به این نام شهرت یافت) ، در تابستان های سخت و گرم ماه رجب و شعبان را روزه گرفته و به ماه رمضان متصل می کردند و در دوره عمرشان کمتر اتفاق افتاد که نماز شبشان ترک شده باشد. آنان در امر به معروف و نهی از منکر بسیار کوشابودند و مرتکبین امور خلاف شرع را شخصا توبه می دادند. مرحوم انصاری در اوان تاسیس حوزه علمیه قم در سال ١٣٤٠ ق ١٣٠٠ش - به تحصیل علوم دینی روی آورد و مقدمات و ادبیات رانزد مرحوم علامه ادیب تهرانی و سطوح را نزد حضرات آیات: میرزامحمد #همدانی و #آخوند ملاعلی همدانی و حاج شیخ محمدعلی #حائری قمی و آیه الله حاج سید محمدتقی #خوانساری فرا گرفت و پس از آن در سال ١٣٤٧ ق، به درس خارج #فقه و اصول آیه الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری حاضر شد و به زودی در زمره یکی ازشاگردان برجسته وی در آمد. او در همان زمان، سخت مورد توجه استادش قرار گرفته بود، داستان زیر گواهی بر این مدعا است: پیش از آنکه معمم شود، روزی در تیمچه بزرگ بازار، بر فرازمنبر بود که مرحوم آیه الله حائری وارد مجلس شد و زمانی که منبر شیرین وی را مشاهده کرد، او را به نزد خود طلبیدند وفرمود: نام شما چیست و چرا تاکنون #معمم نشده ای؟ مرحوم انصاری گفت: آقا! نام من شیخ مرتضی است و تاکنون درخودم اهلیت و صلاحیت معمم شدن را ندیده ام ! آیه الله حائری فرمود: إنشاء الله که شیخ مرتضی انصاری بوده باشی (و از همان زمان نام خانوادگی اش در میان علما و مردم به «انصاری » معروف شد)، توبهترین کسی هستی که شایستگی عمامه نهادن را دارد. فردا من به حجره ات - در مدرسه فیضیه - می آیم و #عمامه بر سرت می گذارم.


________
@drhadiansarii
سفر به #ديار نقش #جهان

🔷🔷

پس از نزديك به دو دهه سرانجام توفيق رفيق گرديد و در روز پنجشنبه دوم دى ماه جارى ( ١٤٠٠ شمسى ) به پهنه اى كه روزى به عنوان نصف جهان ، #پايتخت ايران بود ، يعنى شهر اصفهان ، مركز #تشيع ايران در قرن دهم هجرى گام نهادم. در اين درنگ كوتاه كه نزديك به سى ساعت گرديد سعى نمودم همچون ديگر سفرهايم از تمام لحظات اين درنگ و حضور در اين شهر #كهن تاريخى و مركز شيعه گستر در ايران آن هنگام ، كمال بهره و استفاده را ببرم….
بخش دوم
در ساعت ٤ بعد الظهر پنجشنبه دوم دى ماه ١٤٠٠ شمسى ، نوبت ديدار من با آية الله سيد مرتضى مستجاب الدعواتى ، و مشهور به #مستجابى بود. ايشان مردى است با روحيات ويژه كه او را از بيشتر هم سلكان و هم لباسان خود ، جدا مى كند.
یک روحانی اما نه یک روحانی عادی بلکه یک روحانى به معناى كلمه.
‌ بارها با او در سفر وحضر بوده ودر كنگره جهانى غدير در نجف اشرف در سال ١٤٣٤ هجرى ، توفيق ميزبانى وهمراهى اين شخصيت بزرگوار را داشتم.
مجالست ومصاحبت با او ، ويژگيهاى خاصى را دارد كه كمتر در اين لباس وقشر ديده مى شود. كوله بارى از خاطرات بيش از هشت دهه را با شخصيتهاى بزرگ اين قرن به همراه دارد واز آنجا كه از حافظه بسيارى بهره مند بوده وبيان وخوش زبانى او بر نقل رخدادها وخاطرات ، شيرينى خاصى را همراه دارد.
مردی که در شمار مفاخر و بزرگان شهر #اصفهان است. #عبا و #عمامه به سر می‌گذارد اما روحیه پهلوانی‌اش به همان میزان نمايان و برجسته است. او از یاران و دوستان نزدیک امام موسى #صدر بشمار مى آيد.
آیت اللّه سید مرتضی مستجاب الدعواتی مشهور به «مستجابی» فرزند حاج سید اسدالله مستجاب الدعواتی و نوۀ آیت‌ الله سید ابوالحسن صدرعاملی، معروف مستجاب الدعواتی، در ۱۳۰۲ شمسى ديده به جهان گشوده است.

وی که از علمای سر‌شناس شهر اصفهان است، به علت نسبت خانوادگی و اینکه خود از خاندان صدر است، از جوانی رابطه‌ای نزدیک و صمیمی با امام موسی صدر داشته است که این دوستی و تعلق خاطر، همچنان به قوت خود باقی است.

آیت الله مستجابی تحصیلات خود را در حوزۀ علمیۀ تهران و نجف أشرف ادامه داد و موفق به اخذ اجتهاد از آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی شد.

او یکی از مبارزان سیاسی در دورۀ ملی شدن صنعت نفت و از نزدیکان آیت الله کاشانی به شمار می‌رود.

آیت الله مستجابی در امور خیریه و عام المنفعه از سوابق طولانی برخوردار است و همچنین دستی نیز در حوزۀ شعر و ادب و هنر دارد.

_______
@drhadiansarii