دكتر هادى انصارى
1.34K subscribers
11K photos
2.92K videos
86 files
2.66K links
از نقطه نظرات و انتقادات شما با كمال خوشرويى استقبال مى گردد.
@drhadiansari
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#رحمت الهى شامل ما بندگان گنهكارش گرديد كه وبا نزول #برف سنگين ،آب #سدها و#چاهها وجز اينها را براى بندگانش تامين نمود. ومن يتوكل على #الله فهو حسبه

________
@drhadiansarii
لااله الا #الله الملک الحق المبین
عبده مرتضى الانصاری

مهر مرحوم #آية الله شيخ #مرتضى _انصارى

_________
@drhadiansarii
بسم الله الرحمن الرحيم

بيش از دو دهه است كه #رفتارها وسخنرانى ها ومتاسفانه #اهانت به #بزرگان و#رموز شيعه وسنتهاى رايج مذهبى كه مورد تاييد بزرگان و#مراجع وسلف صالح ما بوده وهم اكنون نيز مى باشد ، چه در #حوزه نجف اشرف وچه در #قم مقدس ، از سوى آقاى #ازغدى كه خود را فارغ التحصيل حوزه علميه #مشهد بشمار آورده
ونام #استاد هم طبق #فرهنگ غلط ورايج كنونى جامعه ما را يدك مى كشد ، مورد حمله قرار داده ودر اين انديشه بوده وهستم كه چگونه مى توان جامعه وافراد آن را با گفتارهاى تند وبه گونه اى ناهنجارانه واستفاده از واژه هاى #ركيك وبى ادبانه، به #عقائد واعتقادات جامعه ورموز وبزرگان #شيعه و#حوزويان وديگر طبقات محترم جامعه ، تعديل نموده وفرهنگ سازى نمود.؟
شگفت تر آنكه ايشان با در اختيار داشتن تريبون #سيما وگاه #راديو وحضور در جمع هاى دانشگاهى ودانشجويان ومتاسفانه حوزويان ، تيغ تيز انتقادهاى خود ونظريه هاى سازنده اش !!؟؟ را با لحنى بسيار تند واهانت آميز به افراد كه گاه نام اشخاص ومراجع درگذشته كه مورد احترام
بخشهايي از قشر جامعه ما بوده وهستند ، مورد خطاب قرار داده وبه تمسخر واستهزاء آنان مى پردازد.
ما چگونه مى توانيم پرخاشگرانه وبا استفاده از كلمات ناهنجار وخشن ، #جامعه را به #مهربانى با يكديگر ، راهنمايي كنيم !!؟؟
بياد دارم كه در باره #باردار شدن #بانوان در جامعه وافزايش نسل وعدم پيشگيرى از حاملگى ، ايشان جامعه بانوان محترم كشور را با فرهنگى ويژه كه تنها
اين ادبيات از آنِ وى مى باشد ، مورد خطاب قرار داده وكلماتى كه شرم دارم در اينجا تكرار شود را به زبان آورد. بطوريكه آية الله #محقق _داماد در همايشى به اين موضوع اشاره نموده واظهار داشتند :
نمی‌شود در جامعه‌ای که همه #خشن رفتار می‌کنند یک فرد #مهربان باشد.

وی با انتقاد از سخنرانی‌های خشن در #رادیو و #تلویزیون گفت: در تلویزیون شخصی هست که در سخنرانی‌های خود به #ملت توهین می‌کند ، این فرد در تلویزیون ،خطاب به #زنان می‌گوید «از زنان می‌پرسیم چرا #حامله نمی‌شوید؟ به ما پاسخ می‌دهد که ترکیبم به هم می‌ریزد. *ای #مرده‌شور* ترکیبت را ببرند» !!
وای بر ما که این چنین در تلویزیون به ملت #توهین می‌شود و ما #سکوت می‌کنیم.!!؟؟

آية الله محقق داماد در ادامه می گوید: خوشبختانه این فرد در لباس #روحانیت این حرف‌ها را نمی‌زند و گرنه من از خجالت می‌مردم؛ !!؟؟
چند وقت پیش هم به مقامات مسئول و ارشد نظام نامه‌ای نوشتم و گفتم که چرا به این فرد اجازه سخنرانی داده می‌شود.؟؟
وى كه همواره در سخنرانى هاى خود ، به نظريه پردازى روى آورده
وانتقادهاى او فراوان وراه حلً ...را تنها به حاضرين مى سپارد ! مانند اين است كه نظريات وديدگاههاى وروش هاى نوين #پزشكى خود را پس از #نماز جماعت ، در #مسجد محلً به نمازگزاران ارائه كرده وآنان را به تاييد بر نظرياتم ، گواه گيرم.
نظریه‌پردازی نیاز به عمق #دانش، #استعداد، #تجربه، #شکیبایی و #نقد دارد. نظریه‌اندازی؟ كارى بسيار ساده است . ليكن نظريه پردازى همراه با ملحقات ونيازهاى آن مهم وتاثير گزار است.
ورود او به #عزادارى وسنت هاى مذهبى جامعه ، مدتها است كه نُقل محافل است، ليكن اخيرا انتقادها ونظريات او رو به سوى #حوزه ورموز آن راه يافته ومتاسفانه بصورتى اهانت آميز ، مراجع #هفتصد نفرى !! وبلكه بيشتر ،#هزار نفرى !! حوزه هاى #قم و#نجف را مورد خطاب قرار داده ومنشأ #سكولارى دينى را از اين مكانهاى مقدس بشمار آورده است!!
وى با به تمسخر كشيدن
درسهاى خارج حوزه ها ، آنان را متهم به جدايي #دين از #سياست !ونابسامانى هاى جامعه و.. نموده است !!؟؟
روزى در #فرودگاه مهر آباد با وى برخورد كرده ولحظاتى را به سخن با او پرداختم كه متاسفانه با پاسخهاى نيمه كاره وفرهنگ خاص گفتارى او روبرو شدم كه بياد دارم به او تذكر دادم كه همه ما #روز حساب و#ميزان را در پيش داريم واز او دور شدم در حاليكه با خود چنين در دل زمزمه مى كردم:
از #مكافات عمل #غافل نشو ، #گندم از #گندم برويد ، #جو ز #جو
و إلى #الله المشتكى


……………………………………
@drhadiansarii
إن #الله شاء أن یراهن #سبایا

پروردگارا روز #عاشورا را اهل بیت و#زینب کبری چگونه سپری کردند وشب هنگام پس از آن همه #شهادت ها ورخدادها !! حضرت #نماز شب خویش را بجا آورده وروز یازدهم سرپرستی #کاروان اسرا را در زیر #تازیانه هایی که به عقیله #بنی هاشم وارد می ساختند از سویی وآرام کردن #گریه وناله #کودکان از سوی دیگر
....أمان از دل #زینب 😭😭😭😭

……………………
@drhadiansarii
#سند گسترش انوار محبت وولايت #اهل بيت عليهم السلام در #جهان 🔹
يك قطعه #مهر نماز #شيعيان از قرن شانزدهم يا هفدهم ميلادي كه در بقاياي قلعه اي در مرز #اسلواكي و #مجارستان كشف شده است. باستان شناسان از شباهت آن به شكل #زمين سخن گفته اند اما براي ما اسامي چهارده #معصوم عليهم السلام كه درست از سمت چپ پايين تصوير (وسط) با نام مبارك "#محمد" آغاز مي شود و به جهت #عقربه هاي ساعت بعد از نام "#الباقر" دوباره از راست نوشته شده و پايين تصوير به "#المهدي" مي رسد، كاملا خواناست كه به صورت انواري از خورشيد اسم جلاله "#الله" ترسيم شده اند. اين گونه كشف ها مانند #پارچه اي كه سال گذشته از دريانوردان #اسكانديناوي با نام #امام _علي كشف شده بود به خوبي گسترش و پراكندگي #ولايت و محبت خاندان رسالت را تا مرزهاي دور در #شرق و #غرب _اروپا نشان مي دهد.

_____________
@drhadiansarii
مسجد #جواد الأئمه در #ناصر خسرو 🔹

بعد از نزدیک به یک دهه ، روز #دوشنبه سوم دی ماه جاری گذرم به خیابان ناصرخسرو افتاد وصدها خاطره آن هنگام که مرحوم عمویم حضرت آیة الله حاج شیخ #محمود #انصاری پس از هجرتش از #نجف أشرف به تهران ، در آغاز امام جماعت مسجد ثامن الأئمه را عهده دار شده وبه وظائف دینی وخدمت رسانی مذهبی وإجتماعی خویش پرداخت که در این میان نخست مسجد یاد شده را با کمک أهالی محل ونیکوکاران تهرانی از نو بنا نهاد ومناره ای بلند بر آن برپاساخت. از این پس بود که ایشان متوجه گردید مسجدی در یکصد متری شمال این خیابان وجود دارد که متاسفانه به أنبار مغازه داران وصنف الکتریک فروشان مبدل گردیده است. وی با همت عالی خود دست به کار شده وپس از تخلیه وتصرف مکان ، دست به ساخت مجدد آن زد وبنایی شکوهمند از آن بوجود آورد ونام مسجد را #جواد الائمه قرار داد. ساخت این دومسجد ورخدادهای زیبا وتوانمند این مجتهد _خدمتگزار ، تا کنون هنوز در میان کهنسالان ومغازه داران ناصر خسرو زبانزد بوده ودر آن هنگام تهران ، ‌‌‌نقل مجالس خاص وعام بود. فرصت را غنیمت شمرده وگام به درون این مسجد که در ودیوار آن ، صدای #الله اکبر مرحوم عمویم هنگام إقامه نماز در #محراب را در فضا پژواک کرده ودر گوشم طنین انداز بود ، احساس نموده ومی شنیدم. لحظاتی به حدود چهار دهه پیش بازگشته بودم وبا روح او که در فضای مسجد بود ، به نجوا وگفتگو مشغول بودم ودر همین هنگام به دنبال نام مرحوم عمویم که در بخشی از #محراب ودر میان کاشی کاریهای زیبای آن ، به یادگار نهاده شده بود ، می گشتم اما حیرت زده نام ایشان را ندیدم !
از آنجا که نزدیک #أذان ظهر بود ومحلیان ومغازه داران برای #نماز به مسجد آمده بودند ، سوال کردم که متولی مسجد چه کسی است که در این هنگام سه نفر اعلام وجود کردند وبنظرم چنین پنداشتند که شخصی با أنبانی از پول وسکه مراجعه کرده وقصد هدیه کردن به مسجد را دارد!
پرسیدم چرا نام مرحوم عموی مرا از محراب برداشته اید؟ وجود نام #خدمتگزاران موجب تشویق دیگران در همت به نگاه داشتن #میراث می گردد و#وقف و#صدقه جاریه و#باقیات الصالحات ، خود #میراث جاودانه ای است که با نگهداری نام بزرگ همتان ، موجب تشویق حاضران وآیندگان می گردد! به آنان گفتم که شما شرعا وعرفا کاری بس خطا أنجام داده اید وموجب دلسرد شدن نیکوکاران می گردید زیرا که چنین می پندارند که پس از اندک زمانی ، نامشان محو شده وأثری از کار خیرشان در میانه مردم باقی نمی ماند!
پاسخ های آنان قانع کننده نبود ! یکی می گفت اینجا دوباره ترمیم شده است!
دیگری می گفت ، مسجد ساختن نام نمی خواهد!! سومی می گفت او نامش در دفتر پروردگار ثبت شده است !
به آنان توضیح دادم ، غرض نام فرد میست ، نفس کار غلط است . اقدام نیکوکارانه افراد باید با نامشان زنده بماند که هم طلب مغفرت برای او شود وهم تشویقی برای این نسل
ونسل آینده باشد.
سرانجام عقلای حاضر در مسجد ، سخنان مرا مورد تایید قرار داده وپیشنهاد نمودند که من تابلویی نوشته وبر دیوار مسجد قرار دهم که نپذیرفته وگفتم این وظیفه شما است که به سبک کاشی های مسجد ، بخشی را به یکی از دیوارها با کاشی قرار دهید وتاریخ ونام حدمتگزاران وترمیم کنندگان این خانه الهی را بر آن قرار دهید که بدانند ، باقیات الصالحات وجود دارد ومیراث جاودان ، جاودانه است.
البته به آنان قول دادم که اگر به چنین اقدامی دست زدند ، مرا آگاه سازند که علاوه بر هزینه آن ، کمک به بخشی از طبقه دوم مسحد بنمایم.
امیدوارم که به این پند من عمل کرده واقدامات افراد را که موظف به نگهداری هستیم ، با ذکر نامشان ، هم آنان را #جاوید نگه داشته واز سوی دیگر ، نسل کنونی را تشویق به این نوع اقدامات نماییم.
در پایان همه حاضران به روح جاودانه این مجتهد خدمتگزار ، صلواتی فرستاده واز این پس بود که #مسجد جواد الائمه در حالی ترک نمودم که احساس می کردم ، روح پر فتوح این مرد بزرگ ، مرا به این سوی کشانیده
ووظیفه محوًل شده را به انجام رسانیدم.



…………………………………
@drhadiansarii
صد میلیون #هندو در مراسم مذهبی #کومب ملا

🔸آیین ملا بی شک بزرگترین گرد همایی مذهبی انسان‌ها بر روی #زمین است. این مراسم که امسال از ۲۴ دیماه آغاز شده است و به مدت دو ماه نیز ادامه خواهد داشت تا کنون صد #میلیون نفر را به خود جلب کرده است. مردم در این مراسم با #غسل کردن در رودخانۀ #گنگ آماده ورود به قلمرو الهی و پاکی میشوند. چهار شهر #هاریدوار، #الله آباد، #ناسیک و #اوجان در مدت برگزاری مراسم میزبان #زائران خواهند بود و در آب #گنگ که از این چهار شهر می‌گذرد مراسم انجام غسل برگزار می‌شود.

تاریخ و برگزاری مراسم کومب ملا با توجه به وضعیت مقارنۀ #زمین و #مشتری و #خورشید تعیین می‌شود. #هندوها معتقدند اگر در زمان مناسب مقارنۀ صور فلکی در رود گنگ غسل کنند تمام #گناهان آنها شسته میشود و پاک می‌گردد. آنها در محل اتصال دو رودخانۀ گنگ و #جمنا غسل میکنند و معتقدند شیب این رودخانه نیز سبب از بین رفتن گناهان می‌شود. به شرط اینکه این غسل در زمان درست انجام گیرد.

#کوم میلا برخلاف مراسم زیارتی #سالیانه، در فاصله‌های چند ساله برپا می‌شود و حدود دو #ماه به درازا می‌کشد. این مراسم هر ۳ #سال، یک بار برگزار می‌شود و یکی از بزرگترین #مراسم مذهبی و زیارتی #جهان است.
طی نزدیک به دوماه که جشنواره برپاست بیش از ۱۰۰ میلیون تا ۱۵۰ میلیون زائر هندو و دیگران در آن شرکت می‌جویند.
زائران در چند دقیقه‌ای که نوبت به آنها می‌رسد کمی در #آب رودخانه #شنا می‌کنند، برخی حتی #سر و #صورت خود را در آب می‌شویند و برخی دیگر از آب آلوده رودخانه می‌نوشند یا مقداری از آن را با خود به #سوغات می‌برند.




…………………………
@drhadiansarii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
أهواك يا #علي

السلام عليك يا #مولاى يا #امير المومنين ع،
مولاى!
إنًا توجهنا واستشفعنا وتوسلنا بك الله
وقدمناك بين يدي حاجاتنا!
يا وجيها عند #الله!
إشفع لنا عند الله!


_________
@drhadiansarii
اللهم #آمین یا #الله
🤲🤲😭😭

……………………………
@drhadiansari
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شب گذشته مردم شهر #طنجه كه در شمالى ترين نقطه كشور #مغرب قرار دارد واز تاريخى كهن برخوردار است ، براى نخستين بار تمام ساكنين اين شهر بر #بام خانه ها وبالكن ها وخيابانها آمده ونداى #الله اكبر را با دلهاى شكسته وديده هاى اشكبار به سوى #آسمان سردادند ودست استغاثه به سوى درگاه الهى دراز نمودند كه مورد رحمت وعفو قرار گرفته ومردم جهان را از اين بيمارى نجات دهد.



_____________
@drhadiansarii
يا #رسول الله
يامحمد !
يا مولانا إنًا توجهنا وأستشفعنا وتوسلنا بك #الله وقدمناك بين يدي حاجاتنا !
أغثنا يا #رسول الله

😭😭😭🤲🤲🤲


_____
@drhadiansarii
پیام صوتی #کاردینال خالد #عکًاشه رئیس بخش #اسلام شورای پاپی، ومسوول امور #خاورمیانه _پاپ در #لبنان به آیة الله دکتر سید مصطفی #محقق داماد


متن پیام بدین شرح است:

وی در این پیام ضمن ابراز دوستی ومحبت خود به ایشان ، اظهار می دارد : بسیار خوشوقتم که به شما اطلاع دهم که امروز در ساعت ۱۲ #پاپ ضمن سخنرانی خود که به #جهانیان به مناسبت عید (#فصح) خطاب می نمود ، ضمن پیام هایی که بدان اشاره نمود ، پیام سبک نمودن ویا از میان بردن #محاصره اقتصادی و #تنگنا قرار دادن کشورها بود تا اینکه دولتمداران آن بتوانند به #ملتهای خود خدمات لازم را در این شرایط إرائه نمایند. اینجانب با شنیدن پیام پاپ به جهان در سخنرانی خود، خواستم نخستین #نفر باشم که به شما وبرخی دیگر از شخصیتهایی که از #ایران ودیگر کشورها ، براین مطلب تاکید داشتید ، #بشارت دهم که پیام شما ، مورد توجه جناب پاپ قرار گرفته وبه #ندای شما پاسخ مثبت داده وپیام خود را خطاب به تمام ملتها وکشورهای جهان در سخنرانی رسمی خود امروز عنوان نمود. واین اقدام بدون تردید رخداد مهمی در سطح #جهان بشمار می آید.به هر تقدیر من هم اکنون این پیام را به زبان #عربی در اختیار دارم که برای شما آن را ارسال می نمایم . تردید ندارم که شما به زبان عربی تسلًط دارید چنانکه در اینجا باید اشاره نمایم که بسیاری افراد غیر #عرب وجود دارند که بر زبان عربی بهتر از ما تسلًط دارند!

بارک #الله فیک وحفظک #صدیق العزیز آیة الله #داماد


………………………………
@drhadiansarii
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ومن ْ یتوکًل علی #الله فهوَ حسْبه 🔹

چون #خداوند بر من آگاه است، من بر خود غمی ندارم!

از این رو است که خداوند در آیات دو و سه سوره مبارکه طلاق می فرماید: "وَ مَنْ یَتَّقِ اللّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللّهُ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدْرًا"؛ "هر کس #پرهیزکاری کند، خداوند راه خروجی برای رهایی وی از مشکلات‏ قرار می ‏دهد و از طریقی که گمان ندارد، روزیش را می ‏رساند و هر کس بر #خدا اعتماد کند و کار خود به وی وا گذارد، خدا برای او کفایت است. همانا خدا #فرمان خویش را به نتیجه می‏رساند و آنچه را که بخواهد تخلف ندارد. راستی که خدا برای هر چیزی #قدر و اندازه ‏ای معین کرده است.



………………………………
@drhadiansarii
داستان #زنجير _نادر شاه

علماى #اصفهان پس از حمله اشرف #افغان به اصفهان ، وسختى هايي كه مردم تحمل نمودند ، نامه اى به مرحوم سيد #هاشم حطًاب كه از زاهدان وعلماى وقت #نجف بود ، نگاشته واز ظلم اشرف افغان نوشته و از او خواستند كه شكايتشان را به حضرت برساند. سيد هاشم به حرم مشرف شده وگريه وناله فراوان نمود! همان شب در خواب ديد كه در مجلس #امير المومنين وحسنين ع قرار دارد ، در اين هنگام حضرت #عباس ع وارد شد و زنجيرى به دست داشت كه سر ديگر زنجير به گردن #حيوان درًنده اى بسته شده است! حضرت امير ع رو به سيد هاشم كرده وفرمودند به زودى اين #حيوان شما را راحت مى كند!
تا اينكه نادر شاه در سال ١١٥٥ هجرى به نجف آمد وهنگامى كه سيد هاشم را به ديدن نادر شاه بردند ، سه بار فرياد زد #الله اكبر!
نادر علت را جويا شد وسيد هاشم خواب را نقل كرد وگفت امروز با ديدن چشمانت ديدم همان حيوانى هستى كه به دست حضرت عباس ع بودى!
نادر شاه دستور داد كه زنجيرى بر #گردن او ببندند واو را به حرم با اين شكل ببرند! هيچكس از بيم حاضر نشد! ناگهان مردى #عرب، قد بلند با دشداشه سفيد كه هيچكس تا آن هنگام او را نديده بود جلو آمد و زنجير را گرفته ونادر شاه را به حرم آورد. وسپس آن مرد را ديگر كسى نديد! اين زنجير #طلا كه در حدود پنج متر است از آن هنگام در بارگاه حضرت باقى مانده است. سالها در خزانه بود وسپس زنجير را درون ضريح و بر روى صندوق قرار دادند. از آنجا كه اين زنجير از ديده ها پنهان بود، شايع گرديده بود كه زنجير به يغما رفته است تا اينكه حدود ٩ سال پيش با پيشنهاد بنده و در دوران #توليت حجة الاسلام والمسلمين شيخ ضياء #زين الدين ، زنجير را بر پيرامون صندوقى كه جامى گرانبها درون آن بوده وهمواره در درون #ضريح در كنار درب آن قرار داشت ، بستم كه #زائران مرد و زن حرم بتوانند آن را با ديدگان خود شاهد باشند كه از آن هنگام همچنان زنجير نادرشاه كه از طلا مى باشد به همين وضع #درون ضريح قرار دارد.

#نادر ، #ضريح ، #زنجير، #حرم، #امير المومنين،
#توليت



____________
@drhadiansarii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
يا #على و يا #عظيم
يا على و يا عظيم
يا غفور و يا رحيم
بين بستر ، ذكر #حيدر
آية فأمًا اليتيم
يتيم ، يتيم ، سفارش آخر پدر حسن ، حسين ! بچه يتيم ها يادتون نره
حسن ، حسين ! بچه يتيم ها يادتون نره!
يادتون باشه ، كوله بار من يك شب زمين نمونه !
چشم خيلى از بچه هاى شهر ، پى يك لقمه نونه !
#الله الله الله في الايتام
الله الله الله في الايتام
😭😭😭

__________
@drhadiansarii
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چون #پروردگار آگاه است ، پس مرا #درد و غمى نيست!!
و من يتوكًل على #الله فهو حسبه !

____________
@drhadiansarii
🤲🤲
«در سالروز #سوگ _غریب شهر خود»

آخر، غربت هم اندازه ‏ای دارد، صبر هم حدی دارد، غم هم... آه! چه بگویم از غم‏ های بی‏کران تو ای پیشوای غریب!؟

گفتم: غریب؟ چه کنم که حروف، غیر از این توانی برای بیان حال تو ندارد؛ وگرنه کجا با یک کلمه می‏ توان به عمق غربت تو رسید؟
حال تو را چه کسی جز خدای تو می‏داند؟
تو حتی در میان اهل خانه خود، غریب بودی و نگاه غمگینت را حتی از همسرت می‏پوشاندی !دلت شده بود ،خانه دردهای نگفتنی !
جز به خواهرت، به چه کسی می‏توانستی اعتماد کنی ؟
آن‏گاه که ظرف طلب کردی برای فوران درد این سال‏ها؟

سال‏ها بود زهر در کام داشتی و دم برنمی ‏آوردی!

سال‏ها بود به هر بهانه ‏ای ، راه خانه مخفی مادر را پیش می‏گرفتی و زائر شبانه ‏اش بودی !
دردت را به خاک او که نمی‏گفتی !
دیگر چه کسی می‏توانست مرهم زخم‏ هایت باشد؟

سال‏ها بود حتی برای زیارت مزار جدت ، باید از ازدحام نگاه ‏های مرموز و پرکینه ‏ای عبور می‏کردی و خود می‏دانستی معنی آن نگاه ‏ها را!

سال‏ها بود پشت صبر را به خاک رسانده بودی و طاقت برایت شده بود لهجه هر مصیبتی!

با این حال، هر که از هر کجا بی ‏نصیب می‏ماند، راه خانه تو احاطه‏ اش می‏کرد و ناگاه، خود را جلوی دروازه کرامت تو می‏دید و بی ‏پروا طلب می‏کرد حاجتش را!

آخر می‏دانست کریمی ! و به این صفت از همه به جدت شبیه‏ تری؛
حتی چهره نورانی‏ ات، همه را مسافر روزهای خوش مدینه با رسول می‏کرد.

از کوچه که می‏گذشتی، هر کس به بهانه ‏ای در مسیر راهت می ‏ایستاد تا لحظه ‏ای، جلوه ‏ای از #بهشت را در سیمای ملکوتی تو ببیند و تو با آن لبخند بی‏ ریا و مهربانت به او سلام کنی؛ درست مثل جد بزرگوارت.

با این همه، تو در شهر خودت هم غریب بودی و در خانه ‏ات و در میان دوستان!

حالا چگونه می‏شود این همه غربت را با یک کلمه تصویر کرد، امام #مظلوم و غریب ما، امام حسن مجتبی #😭

سالها توفيق برپايي مجلس ميلاد
كريم اهل بيت ، امام حسن مجتبى ع را در شب نيمه ماه مبارك #رمضان در مدينه منوره ، ومكًه مكرمه #داشته ، ودر #هفتم صفر ، سالروز شهادت غريبانه او در #تهران برگزار مى نمودم وسعى در هرچه باشكوهتر اين مجلس غريب ، حتى در ميان
دوست داران را داشته ودارم!
امًا اكنون دومين سال است كه با وجود بيمارى منحوس كرونا ، زانوى غم به بغل داشتم ! زيرا كه نمى توانستم بيست و ششمين سال برگزارى اين مراسم را آنچنان كه همه ساله در برپايي آن بيش از يك ماه و از آغاز ماه محرم ، مى كوشيدم وتلاش بر شكوه وگسترش و همه گير شدن آن را داشتم ، گامى برندارم وسرانجام از آنجا كه آغاز اين مجلس سوگ به بيش از نيم قرن پيش ، از سوى پدر شهيدم ، مرحوم آية الله #انصارى در نجف أشرف باز مى گرديد ، تصميم گرفتم كه مجلسى هر قدر به ظاهر ساده ومختصر را همچون سال پيش بر پا سازم وبا خانواده ، در سالروز شهادت غريبانه ومظلومانه اين امام كريم به سوگ بنشينيم و از نواى سوزناك يادگار مرحوم حاج محمد علامه ، آن پير غلام أباعبد #الله الحسين كه با نداى السلام عليك يا أبا عبد الله او ، مجلس به لرزه در مى آمد و اشك ها بر غربت آل الله از ديده ها سرازير مى گرديد ، بهره گرفتم و حاج حسين علامه ، قدم رنجه نمود و در حسنيه حقير ، لحظاتى را به سوگوارى بر آن امام غريب ، پرداختيم كه چقدر غريبانه بود!
ترديد ندارم هزاران فرشته آسمانى در اين #حسنيه وپيرامون آن ، در كوچه ها وخيابانهاى اطراف آن ، گرد آمده وبا ما عزاداران اين امام همام ، همنوا شده بودند!
اما امسال در مجلس غريبانه او از ابتدا تا انتها گريستيم ، بر غربتش ، بر مظلوميتش ، كه امسال غربت مجلس او آشكار تر بود!
اما آنچه كه مرا آرام مى نمود ! اين بود كه ترديد نداشتم ، انشاء الله
مادر پهلو شكسته او ، در آستانه حسنيه ، خود به سوگ نشسته ودر حقً همه دوستدارانش دعا مى كند!
انشاء الله
ليكن پروردگارا ! بار الها!
سال ديگر چنين هفتم صفرى ، بدون برگزارى مجلس گسترده وبا حضور عاشقان وارادتمندان حضرتش را كه در سوگ امام مجتبى شركت مى نمودند، وامسال چنين غريبانه برگزار شد ، را نمى توانم تحمًل نمايم!
گرچه زبان بايد به شكرانه باز نمود كه الحمد لله توفيق يار گرديد كه همين مجلس اندك وغريبانه را بر پا سازم.
السلام عليكم يا اهل بيت النبوًة ورحمة الله وبركاته

هادى _انصارى#
هفتم صفر
١٤٤٣

_________
@drhadiansarii
«در سالروز #سوگ _غریب شهر خود»

آخر، غربت هم اندازه ‏ای دارد، صبر هم حدی دارد، غم هم... آه! چه بگویم از غم‏ های بی‏کران تو ای پیشوای غریب!؟

گفتم: غریب؟ چه کنم که حروف، غیر از این توانی برای بیان حال تو ندارد؛ وگرنه کجا با یک کلمه می‏ توان به عمق غربت تو رسید؟
حال تو را چه کسی جز خدای تو می‏داند؟
تو حتی در میان اهل خانه خود، غریب بودی و نگاه غمگینت را حتی از همسرت می‏پوشاندی !دلت شده بود ،خانه دردهای نگفتنی !
جز به خواهرت و برادرت به چه کسی می‏توانستی اعتماد کنی ؟
آن‏گاه که ظرف طلب کردی برای فوران درد این سال‏ها؟

سال‏ها بود زهر در کام داشتی و دم برنمی ‏آوردی!

سال‏ها بود به هر بهانه ‏ای ، راه خانه مخفی مادر را پیش می‏گرفتی و زائر شبانه ‏اش بودی !
دردت را به خاک او که نمی‏گفتی !
دیگر چه کسی می‏توانست مرهم زخم‏ هایت باشد؟

سال‏ها بود حتی برای زیارت مزار جدت ، باید از ازدحام نگاه ‏های مرموز و پرکینه ‏ای عبور می‏کردی و خود می‏دانستی معنی آن نگاه ‏ها را!

سال‏ها بود پشت صبر را به خاک رسانده بودی و طاقت برایت شده بود لهجه هر مصیبتی!

با این حال، هر که از هر کجا بی ‏نصیب می‏ماند، راه خانه تو احاطه‏ اش می‏کرد و ناگاه، خود را جلوی دروازه کرامت تو می‏دید و بی ‏پروا طلب می‏کرد حاجتش را!

آخر می‏دانست کریمی ! و به این صفت از همه به جدت شبیه‏ تری؛
حتی چهره نورانی‏ ات، همه را مسافر روزهای خوش مدینه با رسول ص می‏کرد.

از کوچه که می‏گذشتی، هر کس به بهانه ‏ای در مسیر راهت می ‏ایستاد تا لحظه ‏ای، جلوه ‏ای از #بهشت را در سیمای ملکوتی تو ببیند و تو با آن لبخند بی‏ ریا و مهربانت به او سلام کنی؛ درست مثل جد بزرگوارت.

با این همه، تو در شهر خودت هم غریب بودی و در خانه ‏ات و در میان دوستان!

حالا چگونه می‏شود این همه غربت را با یک کلمه تصویر کرد، امام #مظلوم و غریب ما، امام حسن مجتبی #😭

سالها توفيق برپايي مجلس ميلاد
كريم اهل بيت ، امام حسن مجتبى ع را در شب نيمه ماه مبارك #رمضان در مدينه منوره ، ومكًه مكرمه #داشته ، ودر #هفتم صفر ، سالروز شهادت غريبانه او در #تهران را برگزار مى نمودم وسعى در هرچه باشكوهتر اين مجلس غريب ، حتى در ميان
دوست داران را داشته ودارم!
امًا اكنون سومين سال است كه با وجود بيمارى منحوس كرونا ، زانوى غم به بغل داشتم ! زيرا كه نمى توانستم بيست و هفتمين سال برگزارى اين مراسم را آنچنان كه همه ساله در برپايي آن بيش از يك ماه و از آغاز ماه محرم ، مى كوشيدم وتلاش بر شكوه وگسترش و همه گير شدن آن را داشتم ، گامى برندارم وسرانجام از آنجا كه آغاز اين مجلس سوگ به بيش از نيم قرن پيش ، از سوى پدر شهيدم ، مرحوم آية الله #انصارى در نجف أشرف باز مى گرديد ، تصميم گرفتم كه مجلسى هر قدر به ظاهر ساده ومختصر را همچون سال پيش بر پا سازم وبا خانواده ، در سالروز شهادت غريبانه ومظلومانه اين امام كريم به سوگ بنشينيم و از نواى سوزناك يادگار مرحوم حاج محمد علامه ، آن پير غلام أباعبد #الله الحسين كه با نداى السلام عليك يا أبا عبد الله او ، مجلس به لرزه در مى آمد و اشك ها بر غربت آل الله از ديده ها سرازير مى گرديد ، بهره گرفتم و حاج حسين علامه ، قدم رنجه نمود و در حسنيه حقير ، لحظاتى را به سوگوارى بر آن امام غريب ، پرداختيم كه چقدر غريبانه بود!
ترديد ندارم هزاران فرشته آسمانى در اين #حسنيه وپيرامون آن ، در كوچه ها وخيابانهاى اطراف آن ، گرد آمده وبا ما عزاداران اين امام همام ، همنوا شده بودند!
اما در اين مجلس غريبانه او از ابتدا تا انتها گريستيم ، بر غربتش ، بر مظلوميتش ، كه امسال غربت مجلس او آشكار تر بود!
اما آنچه كه مرا آرام مى نمود ! اين بود كه ترديد نداشتم ، انشاء الله
مادر پهلو شكسته او ، در آستانه حسنيه ، خود به سوگ نشسته ودر حقً همه دوستدارانش دعا مى كند!
انشاء الله
ليكن پروردگارا ! بار الها!
سال ديگر چنين هفتم صفرى ، بدون برگزارى مجلس گسترده وبا حضور عاشقان وارادتمندان حضرتش را كه در سوگ امام مجتبى شركت مى نمودند، وامسال چنين غريبانه برگزار شد ، را نمى توانم تحمًل نمايم!
گرچه زبان بايد به شكرانه باز نمود كه الحمد لله توفيق يار گرديد كه همين مجلس اندك وغريبانه را بر پا سازم.
السلام عليكم يا اهل بيت النبوًة ورحمة الله وبركاته

#هادى _انصارى
هفتم صفر ١٤٤٤ هجرى
برابر با ١٣ شهريور ١٤٠١

_____
@drhadiansarii
Forwarded from Hadi Ansari
داستان زنجير نادر شاه

علماى اصفهان پس از حمله اشرف افغان به اصفهان ، وسختى هايى كه مردم تحمل نمودند ، نامه اى به مرحوم سيد هاشم حطًاب كه از زاهدان و علماى وقت نجف اشرف بود ، نگاشته و از ظلم اشرف افغان نوشته و از او خواستند كه شكايت آنان را به حضرت برساند. سيد هاشم به حرم مشرف شده و گريه و ناله فراوان نمود! همان شب در خواب ديد كه در مجلس امير المومنين وحسنين (ع ) قرار دارد ، در اين هنگام حضرت عباس ( ع ) وارد شد و زنجيرى به دست داشت كه سر ديگر زنجير به گردن حيوان درًنده اى بسته شده است!
حضرت امير ( ع ) رو به سيد هاشم كرده و فرمودند به زودى اين حيوان شما را راحت مى كند!
تا اينكه نادر شاه در سال ١١٥٥ هجرى به نجف آمد و هنگامى كه سيد هاشم را به ديدن نادر شاه بردند ، سيد با ديدن نادر ، سه بار فرياد زد #الله اكبر!
نادر علت را جويا شد و سيد هاشم خواب را نقل كرد و گفت امروز با ديدن چشمانت ديدم همان حيوانى هستى كه به دست حضرت عباس (ع ) بودى!
نادر شاه دستور داد كه زنجيرى بر گردن او ببندند واو را به حرم با اين شكل ببرند! هيچكس از بيم نادرشاه حاضر نشد كه دست به چنين كارى زند!
ناگهان مردى عرب، قد بلند با دشداشه سفيد كه هيچكس تا آن هنگام او را نديده بود جلو آمد و زنجير را گرفته و نادر شاه را به حرم آورد. وسپس آن مرد را ديگر كسى نديد! اين زنجير طلا كه در حدود پنج متر است از آن هنگام در بارگاه حضرت باقى مانده است. سالها در خزانه بود وسپس پس از سقوط نظام بعث زنجير را درون ضريح و بر روى صندوق خاتم قرار دادند.
از آنجا كه اين زنجير در زير پوشش روى صندوق خاتم ( بُرْده ) قرار داشته و از ديده ها پنهان بود، شايع گرديده بود كه زنجير به يغما رفته است !! تا اينكه حدود ٩ سال پيش با پيشنهاد بنده و در دوران توليت حجة الاسلام والمسلمين شيخ ضياء زين الدين ، زنجير را بر پيرامون صندوقى كه جامى گرانبها درون آن بوده و همواره در درون ضريح در كنار درب آن در سمت چپ قرار داشت ، بستم كه زائران مرد و زن حرم بتوانند آن را با ديدگان خود شاهد باشند كه از آن هنگام همچنان زنجير نادرشاه كه از طلا مى باشد به همين وضع درون ضريح قرار دارد.
گفتنى است كه اين زنجير در حدود سه ماه پيش به دستور توليت كنونى دو باره به خزانه حضرت منتقل گرديد كه كارى بس خطا بوده و اعتراض به اين اقدام نمودم!
اضافه مى نمايم در اين عكس براى نخستين بار زنجير نادرى را از روى صندوق حضرت در حين غبار روبى برداشته و به نظر توليت و هيأت متوليان رسانيدم و اثبات نمودم كه اين زنجير دقيقا همچون خشت هاى گنبد از مسً و روكش طلا است ليكن متاسفانه هيچ نام و امضا و سال نوشت بر روى آن وجود ندارد!
گفتنى است كه سالها ( در دهه پنجاه تا هفتاد ميلادى ) اين زنجير را در ايوان طلاى حضرت با لوسترى آويزان نموده بودند.
در سال ١٣٤٨ شمسى مرحوم پدرم شهيد آية الله انصارى خود فرمودند كه شبى ناگهان با بادى كه در فضا مى پيچيد متوجه حركت لوستر در ايوان شدم ، به توليت وقت اشاره نمودم كه بنظرم شما اين لوستر را برداريد بهتر است !
زيرا سقف اين ايوان توانايى نگهدارى اين لوستر را ندارد!
توليت جواب داده بود شيخنا!
سالها است كه اين لوستر اينجاست و اتفاقى نيفتاده است!
بياد دارم كه نيمه شبى كه درب صحن ها بسته بود و حرم خالى از زائر مى گرديد !
اين لوستر پايين افتاد و از آن هنگام زنجير را به خزانه بردند !
تا پس از سقوط صدام كه آن را به درون ضريح مطهر آورده و بر روى صندوق نهادند!

با احترام
هادى انصارى