آية الله علوى بروجردى🔹
بخش سوم
با وجود تأکید فراوانی که بر تولی و تبری در مذهب شیعه شده، وظیفه دیگری به نام #تقیه نیز بر عهده #شیعه گذاشته شده است. تقیه اهمیت در خور توجهی دارد. معنای تقیه این است که شیعه باید در حفظ اسرار بکوشد و آنچه را میداند و میفهمد در هر جایی علناً فریاد نکند.
ائمه طاهرین (علیهمالسلام) هم بر این وظیفه مهم تأکید کردهاند، مگر در جایی که تقیه نتیجهاش پذیرفتن #ذلت باشد. داستان زندگی و شهادت صحابی بزرگوار امیرالمؤمنین جناب #حجر بن عدی، که از وفادارترین دوستان و از خالصترین اصحاب است، میتواند چراغ فروزانی باشد برای همه کسانی که حرکت در مسیر ولایت و تشیع را برگزیدهاند.
روزی ایشان در خدمت امیرالمؤمنین (علیه السلام) بودند. حضرت فرمودند: ای حجر! بعد از من تو را وادار میکنند مرا سبّ کنی و به من فحش دهی. برای حفظ جانت با زبان از من تبری بجوی، اما با قلبت هرگز. دلت هیچگاه از من جدا نشود. بعد حضرت چیزی میفرمایند که واقعاً متأثرکننده است. ایشان میفرمایند: من اول کسی هستم که مسلمان شدهام و نخستین کسی هستم که در میدانهای جنگ داوطلبانه در قلب #کفّار و #مشرکان شمشیر میزدم. با قلبت از من تبری نکن. چون تبری از #علی (علیه السلام) با قلب، تبری از #پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و تبری از #دین و #اسلام است. حجر بن عدی به گریه افتاد. روزگاری گذشت و #معاویه آمد و حرکات شرمآوری داشت که به تفصیل در تاریخ ثبت شده است. بعد از قضیه #صلح #امام حسن مجتبی (علیه السلام) با اینکه قرار شده بود اصحاب امیرالمؤمنین (علیه السلام) در امان باشند، معاویه با شدّت شروع به دستگیری آنها کرد.
حجر بن عدی را هم دستگیر و به #شام تبعید کرد. قبل از اینکه به شام برسد، به عمال خود دستور داد او را وادار کنند از #علی (علیه السلام) تبری بجوید؛ و اگر تبری کرد و #فحش داد آزادش کنند و إلّا او را بکشند.
در این آزمون الهی حجر تنها نبود. پسر جوانش نیز همراهش بود. وقتی پیغام معاویه را به او رساندند، گفت: هرگز از علی (علیه السلام) تبری نمیکنم حتی به #زبان. پسر هم همین را گفت. خواستند #حجر را بکشند، گفت: از شما خواهش میکنم قبل از مرگ، دو حاجت مرا برآورده کنید. پذیرفتند. حجر گفت: اوّل اینکه دو رکعت #نماز بخوانم. نماز قدری طولانی شد. دشمنان با طعنه گفتند: حتماً بوی #مرگ را استشمام کردهای که اینگونه نمازت را طولانی کردهای؟! گفت: نه، برای اینکه شما چنین فکری نکنید، نمازم را کوتاه خواندم. اما حاجت دوم من این است که پسرم را قبل از من بکشید. دشمنان که خلاف این را انتظار داشتند با تعجب پرسیدند: چرا؟ حجر با نهایت #ایمان و #اعتقاد گفت: اولاً پسر من #میوه دل من است. عزیز من است. دلم میخواهد داغی هم که در زندگی میخواهم ببینم در راه #علی (علیه السلام) باشد و من این صدمه را در راه علی (علیه السلام) بخورم. ثانیاً فرزند من #جوان است. ممکن است طرز کشتن من جوری باشد که او را تحت تأثیر قرار دهد و بدون اینکه خودش بخواهد، ولو با زبان هم شده، از علی (علیه السلام) بیزاری بجوید. دلم نمیخواهد از #نسل من کسی باشد که از علی (علیه السلام) تبری کند!
اینها پرورشیافتگان دامن #شیعه بودهاند.
------------------
@drhadiansarii
بخش سوم
با وجود تأکید فراوانی که بر تولی و تبری در مذهب شیعه شده، وظیفه دیگری به نام #تقیه نیز بر عهده #شیعه گذاشته شده است. تقیه اهمیت در خور توجهی دارد. معنای تقیه این است که شیعه باید در حفظ اسرار بکوشد و آنچه را میداند و میفهمد در هر جایی علناً فریاد نکند.
ائمه طاهرین (علیهمالسلام) هم بر این وظیفه مهم تأکید کردهاند، مگر در جایی که تقیه نتیجهاش پذیرفتن #ذلت باشد. داستان زندگی و شهادت صحابی بزرگوار امیرالمؤمنین جناب #حجر بن عدی، که از وفادارترین دوستان و از خالصترین اصحاب است، میتواند چراغ فروزانی باشد برای همه کسانی که حرکت در مسیر ولایت و تشیع را برگزیدهاند.
روزی ایشان در خدمت امیرالمؤمنین (علیه السلام) بودند. حضرت فرمودند: ای حجر! بعد از من تو را وادار میکنند مرا سبّ کنی و به من فحش دهی. برای حفظ جانت با زبان از من تبری بجوی، اما با قلبت هرگز. دلت هیچگاه از من جدا نشود. بعد حضرت چیزی میفرمایند که واقعاً متأثرکننده است. ایشان میفرمایند: من اول کسی هستم که مسلمان شدهام و نخستین کسی هستم که در میدانهای جنگ داوطلبانه در قلب #کفّار و #مشرکان شمشیر میزدم. با قلبت از من تبری نکن. چون تبری از #علی (علیه السلام) با قلب، تبری از #پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و تبری از #دین و #اسلام است. حجر بن عدی به گریه افتاد. روزگاری گذشت و #معاویه آمد و حرکات شرمآوری داشت که به تفصیل در تاریخ ثبت شده است. بعد از قضیه #صلح #امام حسن مجتبی (علیه السلام) با اینکه قرار شده بود اصحاب امیرالمؤمنین (علیه السلام) در امان باشند، معاویه با شدّت شروع به دستگیری آنها کرد.
حجر بن عدی را هم دستگیر و به #شام تبعید کرد. قبل از اینکه به شام برسد، به عمال خود دستور داد او را وادار کنند از #علی (علیه السلام) تبری بجوید؛ و اگر تبری کرد و #فحش داد آزادش کنند و إلّا او را بکشند.
در این آزمون الهی حجر تنها نبود. پسر جوانش نیز همراهش بود. وقتی پیغام معاویه را به او رساندند، گفت: هرگز از علی (علیه السلام) تبری نمیکنم حتی به #زبان. پسر هم همین را گفت. خواستند #حجر را بکشند، گفت: از شما خواهش میکنم قبل از مرگ، دو حاجت مرا برآورده کنید. پذیرفتند. حجر گفت: اوّل اینکه دو رکعت #نماز بخوانم. نماز قدری طولانی شد. دشمنان با طعنه گفتند: حتماً بوی #مرگ را استشمام کردهای که اینگونه نمازت را طولانی کردهای؟! گفت: نه، برای اینکه شما چنین فکری نکنید، نمازم را کوتاه خواندم. اما حاجت دوم من این است که پسرم را قبل از من بکشید. دشمنان که خلاف این را انتظار داشتند با تعجب پرسیدند: چرا؟ حجر با نهایت #ایمان و #اعتقاد گفت: اولاً پسر من #میوه دل من است. عزیز من است. دلم میخواهد داغی هم که در زندگی میخواهم ببینم در راه #علی (علیه السلام) باشد و من این صدمه را در راه علی (علیه السلام) بخورم. ثانیاً فرزند من #جوان است. ممکن است طرز کشتن من جوری باشد که او را تحت تأثیر قرار دهد و بدون اینکه خودش بخواهد، ولو با زبان هم شده، از علی (علیه السلام) بیزاری بجوید. دلم نمیخواهد از #نسل من کسی باشد که از علی (علیه السلام) تبری کند!
اینها پرورشیافتگان دامن #شیعه بودهاند.
------------------
@drhadiansarii
اللّه اکبر
#خدا بزرگتر است از آنچه در تصور ماست.
هنگام به دنیا آمدن در گوشمان #اذان می خوانند ولی نمازی نمی خوانند!
هنگام #مرگ برایمان فقط #نماز میخوانند...
بدون اذان ...
#اذان هنگام #تولد برای نمازی است که هنگام #مرگ می خوانند...
چقدر کوتاهست این #زندگی...
به فاصله یک #اذان تا #نماز .
به خیلی چیزا باید فکر کرد و عمیق شد...
قدر با هم بودن را بدانیم ...
این متن تن را می لرزاند ...
……………………………
@drhadiansarii
#خدا بزرگتر است از آنچه در تصور ماست.
هنگام به دنیا آمدن در گوشمان #اذان می خوانند ولی نمازی نمی خوانند!
هنگام #مرگ برایمان فقط #نماز میخوانند...
بدون اذان ...
#اذان هنگام #تولد برای نمازی است که هنگام #مرگ می خوانند...
چقدر کوتاهست این #زندگی...
به فاصله یک #اذان تا #نماز .
به خیلی چیزا باید فکر کرد و عمیق شد...
قدر با هم بودن را بدانیم ...
این متن تن را می لرزاند ...
……………………………
@drhadiansarii
فشار قبر چیست ؟
#مرگ واقعی چگونه است و#فشار قبر چیست؟
آیا فشار قبر واقعیت دارد؟
جدا شدن #روح از بدن هنگام #مرگ قطعی ، در کسری از ثانیه انجام میشود . این لحظه چنان سریع اتفاق می افتد که حتی کسی که چشمانش لحظه مرگ باز است فرصت بستن آن را پیدا نمیکند . یکی از شیرین ترین تجربیات انسان دقیقا لحظه جدا شدن روح از #جسم میباشد . یه حس سبک شدن و معلق بودن.
بعد از مرگ اولین اتفاقی که می افتد این است که روح ما که بخشی از آن هاله ذهن است و در واقع آرشیو #اطلاعات زندگی دنیوی اوست شروع به مرور زندگی از بدو تولد تا لحظه مرگ میکند و تصاویر بصورت یک #فیلم برای روح بازخوانی میشود . شاید گمان کنیم که این اتفاق بسیار زمان بر است . زمان در واقع قرارداد ما انسانهاست . این ما هستیم که هر دقیقه را 60 #ثانیه قرارداد میکنیم . اما زمان در واقع فراتر این تعاریف است.
با مرور زندگی ، روح اولین چیزی که نظرش به آن جلب میشود، وابستگیهای انسان در طول #زندگی میباشد . برخی از این وابستگی ها در زمان حیات حتی فراموش شده بود ولی در این مرحله دوباره خودنمایی میکند .میزان وابستگی دنیوی برای هرکس متغیر است .
روح از بین خاطراتش وابستگی های خود را جدا میکند . این وابستگی ها هم مثبت است هم منفی . مثلا وابستگی به #مال دنیا یک وابستگی منفی و وابستگی مادر به فرزندش هم نوعی دلبستگی و وابستگی مثبت محسوب میشود . ولی به هرحال وابستگی است.
این وابستگی ها کششی به سمت پایین برای روح ایجاد میکند که او را از رفتن به سمت هادی یا راهنما جهت خروج از مرحله دنیا باز میدارد . یعنی روح بعد از مرگ تحت تاثیر دو کشش قرار میگیرد . یکی نیروی وابستگی از پایین و دیگری نیروی بشارت دهنده به سمت مرحله بعد . اگر نیروی وابستگی ها غلبه داشته باشد باعث میشود روح تمایل پیدا کند که دوباره وارد #جسم گردد . چون توان دل کندن از وابستگی را ندارد و دوست دارد دوباره آن را تجربه کند . به همین جهت روح به سمت جسم رفته و تلاش میکند جسم مرده را متقاعد کند که دوباره روح را بپذیرد . فشاری که به "روح" وارد میشود جهت متقاعد کردن جسم خود در واقع همان فشار قبر است.
این فشار به هیچ وجه به جسم وارد نمیشود . چون جسم دچار مرگ شده و دردی را احساس نمیکند . پس فشار #قبر در واقع فشار وابستگی هاست و هیچ ربطی ندارد که شخص قبر دارد یا ندارد . این فشار هیچ ربطی به شب زمینی ندارد و میتواند از لحظه مرگ شروع گردد .
یکی از دلایل #تلقین دادن به فرد #فوت شده در واقع این است که به باور مرگ برسد و سعی در برگشت نداشته باشد .
بعد از مدتی روح متقاعد میشود که تلاش او بیهوده است و فشار قبر از بین میرود..
وابستگی ها باعث میشود که روح ، شاید سالها نتواند از این مرحله بگذرد..
بحث روح های سرگردان و سنگین بودن قبرستانها بدلیل همین وابستگی هاست . گاهی تا سالها فرد فوت شده نمیتواند وابستگی به قبر خود و جسمی که دیگر اثری از آن نیست را رها کند .
به امید اینکه بتوانیم به درک این شعر برسیم:
دنیا همه هیچ و کار دنیا همه هیچ
ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ ...
بگذار و بگذر
ببین و دل مبند
#چشم بینداز و دل مباز
که دیر یا زود باید گذاشت و گذشت ...
نگذارید گوشهایتان گواه چیزی باشد که چشمهایتان ندیده، نگذارید زبانتان چیزی را بگوید که قلبتان باور نکرده...
"#صادقانه زندگی کنید"
ما موجودات خاکی نیستیم که به #بهشت میرویم. ما موجودات بهشتی هستیم که از #خاک سر برآورده ایم...
اللهم اجعل عاقبة أمرنا خیرا
……………………………………
@drhadiansarii
#مرگ واقعی چگونه است و#فشار قبر چیست؟
آیا فشار قبر واقعیت دارد؟
جدا شدن #روح از بدن هنگام #مرگ قطعی ، در کسری از ثانیه انجام میشود . این لحظه چنان سریع اتفاق می افتد که حتی کسی که چشمانش لحظه مرگ باز است فرصت بستن آن را پیدا نمیکند . یکی از شیرین ترین تجربیات انسان دقیقا لحظه جدا شدن روح از #جسم میباشد . یه حس سبک شدن و معلق بودن.
بعد از مرگ اولین اتفاقی که می افتد این است که روح ما که بخشی از آن هاله ذهن است و در واقع آرشیو #اطلاعات زندگی دنیوی اوست شروع به مرور زندگی از بدو تولد تا لحظه مرگ میکند و تصاویر بصورت یک #فیلم برای روح بازخوانی میشود . شاید گمان کنیم که این اتفاق بسیار زمان بر است . زمان در واقع قرارداد ما انسانهاست . این ما هستیم که هر دقیقه را 60 #ثانیه قرارداد میکنیم . اما زمان در واقع فراتر این تعاریف است.
با مرور زندگی ، روح اولین چیزی که نظرش به آن جلب میشود، وابستگیهای انسان در طول #زندگی میباشد . برخی از این وابستگی ها در زمان حیات حتی فراموش شده بود ولی در این مرحله دوباره خودنمایی میکند .میزان وابستگی دنیوی برای هرکس متغیر است .
روح از بین خاطراتش وابستگی های خود را جدا میکند . این وابستگی ها هم مثبت است هم منفی . مثلا وابستگی به #مال دنیا یک وابستگی منفی و وابستگی مادر به فرزندش هم نوعی دلبستگی و وابستگی مثبت محسوب میشود . ولی به هرحال وابستگی است.
این وابستگی ها کششی به سمت پایین برای روح ایجاد میکند که او را از رفتن به سمت هادی یا راهنما جهت خروج از مرحله دنیا باز میدارد . یعنی روح بعد از مرگ تحت تاثیر دو کشش قرار میگیرد . یکی نیروی وابستگی از پایین و دیگری نیروی بشارت دهنده به سمت مرحله بعد . اگر نیروی وابستگی ها غلبه داشته باشد باعث میشود روح تمایل پیدا کند که دوباره وارد #جسم گردد . چون توان دل کندن از وابستگی را ندارد و دوست دارد دوباره آن را تجربه کند . به همین جهت روح به سمت جسم رفته و تلاش میکند جسم مرده را متقاعد کند که دوباره روح را بپذیرد . فشاری که به "روح" وارد میشود جهت متقاعد کردن جسم خود در واقع همان فشار قبر است.
این فشار به هیچ وجه به جسم وارد نمیشود . چون جسم دچار مرگ شده و دردی را احساس نمیکند . پس فشار #قبر در واقع فشار وابستگی هاست و هیچ ربطی ندارد که شخص قبر دارد یا ندارد . این فشار هیچ ربطی به شب زمینی ندارد و میتواند از لحظه مرگ شروع گردد .
یکی از دلایل #تلقین دادن به فرد #فوت شده در واقع این است که به باور مرگ برسد و سعی در برگشت نداشته باشد .
بعد از مدتی روح متقاعد میشود که تلاش او بیهوده است و فشار قبر از بین میرود..
وابستگی ها باعث میشود که روح ، شاید سالها نتواند از این مرحله بگذرد..
بحث روح های سرگردان و سنگین بودن قبرستانها بدلیل همین وابستگی هاست . گاهی تا سالها فرد فوت شده نمیتواند وابستگی به قبر خود و جسمی که دیگر اثری از آن نیست را رها کند .
به امید اینکه بتوانیم به درک این شعر برسیم:
دنیا همه هیچ و کار دنیا همه هیچ
ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ ...
بگذار و بگذر
ببین و دل مبند
#چشم بینداز و دل مباز
که دیر یا زود باید گذاشت و گذشت ...
نگذارید گوشهایتان گواه چیزی باشد که چشمهایتان ندیده، نگذارید زبانتان چیزی را بگوید که قلبتان باور نکرده...
"#صادقانه زندگی کنید"
ما موجودات خاکی نیستیم که به #بهشت میرویم. ما موجودات بهشتی هستیم که از #خاک سر برآورده ایم...
اللهم اجعل عاقبة أمرنا خیرا
……………………………………
@drhadiansarii
#زندگی_کنیم ☘
ای #كاش دعای #مرگ برای دیگر #ملتها از دهان #ايرانيان بيفتد ...
همواره يكى از انتقادات من از آغاز #انقلاب ، شعار #مرگ بر .... بوده است.
ما در #تاريخ واز آغاز #اسلام
چنين رخدادى را تنها در دوران #بنى اميًه داشتيم كه سالها در نماز جمعه ها و#قنوت هاى نمازهاى يوميه خود ، #نفرين به امير المومنين ع را جزو فرائض نماز خود !!!! بشمار مى آوردند.
البته بياد دارم كه نخستين بار ، شعار مرگ از زبان #روحانى والاقدر و#مجتهدى در #قم آغاز گرديد كه اين نفرين سالها دامن او را نيز در بر گرفت !!!
اسلام و#سنت رسول الله ص و#امامان معصوم ع ، برخلاف اين سنتى است كه متاسفانه چهاردهه از آن سپرى گرديده وهنوز به گونه هاى مختلف در جامعه ما بروز كرده ومى كند ومتاسفانه مبناى دور شدن #ادب انسانى واسلامى از جامعه ما گرديده است.
اى كاش روى از اين سنت #غلط ، برتابيم !
ای کاش #جمعه به جمعه برای نیمی از جهان آرزوی مرگ و نیستی نکنیم تا اينقدر مملكتمان دچار #مرگ و #غم و #عزا نشود ...
كاش بعد هر #نماز، در #مساجد آرزوی #بركت و #ایمان و #يكتاپرستی برای تمام دنيا میكرديم تا شاید قطرهای از این دریای #انرژی مثبت به خودمان بازگردد ...
#ايكاش
#ايكاش
___________
@drhadiansarii
ای #كاش دعای #مرگ برای دیگر #ملتها از دهان #ايرانيان بيفتد ...
همواره يكى از انتقادات من از آغاز #انقلاب ، شعار #مرگ بر .... بوده است.
ما در #تاريخ واز آغاز #اسلام
چنين رخدادى را تنها در دوران #بنى اميًه داشتيم كه سالها در نماز جمعه ها و#قنوت هاى نمازهاى يوميه خود ، #نفرين به امير المومنين ع را جزو فرائض نماز خود !!!! بشمار مى آوردند.
البته بياد دارم كه نخستين بار ، شعار مرگ از زبان #روحانى والاقدر و#مجتهدى در #قم آغاز گرديد كه اين نفرين سالها دامن او را نيز در بر گرفت !!!
اسلام و#سنت رسول الله ص و#امامان معصوم ع ، برخلاف اين سنتى است كه متاسفانه چهاردهه از آن سپرى گرديده وهنوز به گونه هاى مختلف در جامعه ما بروز كرده ومى كند ومتاسفانه مبناى دور شدن #ادب انسانى واسلامى از جامعه ما گرديده است.
اى كاش روى از اين سنت #غلط ، برتابيم !
ای کاش #جمعه به جمعه برای نیمی از جهان آرزوی مرگ و نیستی نکنیم تا اينقدر مملكتمان دچار #مرگ و #غم و #عزا نشود ...
كاش بعد هر #نماز، در #مساجد آرزوی #بركت و #ایمان و #يكتاپرستی برای تمام دنيا میكرديم تا شاید قطرهای از این دریای #انرژی مثبت به خودمان بازگردد ...
#ايكاش
#ايكاش
___________
@drhadiansarii
🎋"لطایف #قرآنی"🎋
اصطلاحی در علوم قرآنی است تحت عنوان "جَری" که به معنای #جاری شدن و جریان داشتن است. این اشاره بدان دارد که مفاهیم آیات و کلمات #خداوند، مختص یک زمان و مکان نبوده بلکه در همه ی زمانها و مکانها جریان داشته و دارای حیات و تاثیرگذاری اند. این کتاب، جاری است، ماجراهایش جریان دارد. نه قصه ی #موسی و #فرعون قدیمی شده، نه حکایت #نمرود، نه عشق #زلیخا، و نه سلوک #موسی با #خضر، و ... در تفسیر العیاشی، حدیثی از #امام _باقر(ع) آمده که ایشان فرمودند: "اگر قرار باشد آیه ای که در باره ی قومی نازل شد، با #مرگ آن مردمان بمیرد، بنابراین از قرآن دگر چیزی باقی نمی ماند. اما چنین نیست. قرآن تا آسمانها و #زمین پابرجاست همچنان جریان خواهد داشت و برای هر قومی که آن را تلاوت کند، آیه ای است که آنها مصداق آن آیه از خیر یا شر هستند!" در حدیثی دیگر ایشان در باره "#ظَهر" و "#بَطن" قرآن فرمودند: "ظَهر قرآن، آنانند که قرآن در باره ی آنها نازل شده و بَطن قرآن، کسانی اند که اعمالی مانند اعمال آنها دارند!" در روایت دیگری از امام #صادق(ع) آمده که فرمودند: " اِنَّ فِی القُرآنِ ما مَضَی و ما یَحدُث و ما هُوَ کائِن ... (در قرآن اموری است که واقع شده، اموری است که در جریان است و اموری است که در آینده واقع خواهد شد. و چه بسا یک اسم دارای وجوه بی شماری باشد که جز جانشینان #پیامبر ص، کسی بدان آگاه نیست!). در روایت دیگری از امام کاظم(ع) در کافی آمده که فرمودند: "قرآن را ظاهری و باطنی است. اما آنچه را که خداوند در قرآن حرام کرده، ظاهر است و باطن آن، رهبران ستم اند! و همه ی آنچه را خداوند در کتابش حلال کرده، ظاهر است و باطن آن، رهبران حق اند!" دقت کن، نکته فقط این نیست که ماجراها تکرار می شوند؛ اعجاب برانگیزتر آنکه آیات و کلمات قرآن اشاره به وجود زنده دارند! زنده به معنای وجودی زنده، نه به عنوان یک تشبیه یا استعاره ادبی صرف!
بدان، آنها که اهل #قرآن اند، "اهل الذکر" اند، آگاهی های زمان خود را با چنین نگاهی از آن استخراج می کنند!
___________
@drhadiansarii
اصطلاحی در علوم قرآنی است تحت عنوان "جَری" که به معنای #جاری شدن و جریان داشتن است. این اشاره بدان دارد که مفاهیم آیات و کلمات #خداوند، مختص یک زمان و مکان نبوده بلکه در همه ی زمانها و مکانها جریان داشته و دارای حیات و تاثیرگذاری اند. این کتاب، جاری است، ماجراهایش جریان دارد. نه قصه ی #موسی و #فرعون قدیمی شده، نه حکایت #نمرود، نه عشق #زلیخا، و نه سلوک #موسی با #خضر، و ... در تفسیر العیاشی، حدیثی از #امام _باقر(ع) آمده که ایشان فرمودند: "اگر قرار باشد آیه ای که در باره ی قومی نازل شد، با #مرگ آن مردمان بمیرد، بنابراین از قرآن دگر چیزی باقی نمی ماند. اما چنین نیست. قرآن تا آسمانها و #زمین پابرجاست همچنان جریان خواهد داشت و برای هر قومی که آن را تلاوت کند، آیه ای است که آنها مصداق آن آیه از خیر یا شر هستند!" در حدیثی دیگر ایشان در باره "#ظَهر" و "#بَطن" قرآن فرمودند: "ظَهر قرآن، آنانند که قرآن در باره ی آنها نازل شده و بَطن قرآن، کسانی اند که اعمالی مانند اعمال آنها دارند!" در روایت دیگری از امام #صادق(ع) آمده که فرمودند: " اِنَّ فِی القُرآنِ ما مَضَی و ما یَحدُث و ما هُوَ کائِن ... (در قرآن اموری است که واقع شده، اموری است که در جریان است و اموری است که در آینده واقع خواهد شد. و چه بسا یک اسم دارای وجوه بی شماری باشد که جز جانشینان #پیامبر ص، کسی بدان آگاه نیست!). در روایت دیگری از امام کاظم(ع) در کافی آمده که فرمودند: "قرآن را ظاهری و باطنی است. اما آنچه را که خداوند در قرآن حرام کرده، ظاهر است و باطن آن، رهبران ستم اند! و همه ی آنچه را خداوند در کتابش حلال کرده، ظاهر است و باطن آن، رهبران حق اند!" دقت کن، نکته فقط این نیست که ماجراها تکرار می شوند؛ اعجاب برانگیزتر آنکه آیات و کلمات قرآن اشاره به وجود زنده دارند! زنده به معنای وجودی زنده، نه به عنوان یک تشبیه یا استعاره ادبی صرف!
بدان، آنها که اهل #قرآن اند، "اهل الذکر" اند، آگاهی های زمان خود را با چنین نگاهی از آن استخراج می کنند!
___________
@drhadiansarii
مزار پدر شهيدم ... #شهيد آية الله حاج شيخ احمد #انصارى
نيمه شبى در ارديبهشت سال ٥٩ شمسى ، خانه #مرحوم شهيد آية الله انصارى به محاصره در آمده وسپس ايشان را مستقيما به #بغداد بردند.
اين آخرين ديدار ما از پدر هفتاد ساله بود كه در آن هنگام به علت سرماخوردگى در #تب مى سوخت.
خانواده وفرزندان ، ديده از ديدگان #پدر برنداشته واو كه مى دانست اين آخرين ديدارش با فرزندان وخانواده است ، پس از پوشيدن #قبا و#عبا وقرار دادن #عمامه خويش ، ديده از فرزندانش برنمى داشت.
خانواده بياد دارد كه آخرين جمله شهيد ، اين بود كه شما را به حضرت ، سپرده وسعى كنيد در اولين فرصت ، خاك #عراق را ترك كنيد ودست از اقامت در آن برداريد!!
پدر پيش از خروج از درب خانه مجددا روى خويش را بازگردانيد ودر ميان بهت وناراحتى وديدگان اشكبار #فرزندان وخانواده ، آخرين نگاه دنيايي خود را به همه كرده وبا نگاهش از همه #خدا حافظى كرد.
او #رفت كه #رفت ...و#رفت!!
ديگر سالها از حضور ويا شهادت #پدر ، هيچ آگاهى نداشتيم ! امًا اميد هنوز در دل ،به حيات پدر ،در تك تك افراد خانواده وجود داشت واين انتظار نزديك به ربع #قرن به طول انجاميد تا اينكه #صدام ورژيم #سفاك او سقوط كرده وما وصدها خانواده شهيد ديگر ، با زندانهاى خالى از زندانى در بغداد روبرو گرديديم!!
متاسفانه با پرونده هزاران #شهيد ديگر در مركزى در بغداد روبرو گرديديم.
امكان دسترسى به هيچ برگه ويا پرونده وجز اينهايي نبود كه نشانگر زمان #شهادت ونيز مكان #دفن پدر شهيدمان باشد.
با دنيايي از ناراحتى اين مكان را ترك كرده وبه حرم #امامين _همامين #كاظمين ع ، پناه آورده ومن وأخوى ، حجة الاسلام والمسلمين حاج شيخ #محمد رضا #انصارى
در آنجا لحظاتى را با ريختن #اشك در كنار مولا ، خود راسبك كرده وبه #نجف اشرف باز گشتيم.
شبانه خدمت آية الله العظمى #سيستانى رسيده وبا ايشان به درد دل نشستيم ودر اين هنگام بود كه پس از دلدارى وتسليت گفتن ، فرمودند
< #مرگ براى همه است ، ليكن براى #آية الله انصارى ،مرگ در رختخواب وجز اينها بسيار كم بود!!
او بايد به درجه #رفيع شهادت مى رسيد و...
من توصيه مى كنم كه بگزاريد #مزارش نيز #گمنام بماند كه اجر او وشما صد چندان مى گردد!! >
در حاليكه #اشك از ديدگانمان سرازير بود ، فرموده ايشان را با دل وجان پذيرفته واز آن هنگام ديگر به دنبال #مزار ايشان نرفته وجستجو نكرديم !!
هم اكنون مزار و#مرقد و#تربت اين شهيد را به اندازه سرتاسر عراق و#اعتاب مقدسه اين سرزمين بشمار آورده
واز اين رو است كه با گام نهادن در سرزمين عراق ، پس از تقدس خاكش به خون وپيكر مقدس امام #حسين ع ويارانش وسپس چهار امام ديگر در #كاظمين و#سامراء ، بوى تربت ومزار پدر شهيدم را از آن استشمام مى نمايم !!
والسلام عليه #يوم ولد ويوم #استشهد ويوم #يبعث حيًا
😭😭😭😭
………………………………
@drhadiansarii
نيمه شبى در ارديبهشت سال ٥٩ شمسى ، خانه #مرحوم شهيد آية الله انصارى به محاصره در آمده وسپس ايشان را مستقيما به #بغداد بردند.
اين آخرين ديدار ما از پدر هفتاد ساله بود كه در آن هنگام به علت سرماخوردگى در #تب مى سوخت.
خانواده وفرزندان ، ديده از ديدگان #پدر برنداشته واو كه مى دانست اين آخرين ديدارش با فرزندان وخانواده است ، پس از پوشيدن #قبا و#عبا وقرار دادن #عمامه خويش ، ديده از فرزندانش برنمى داشت.
خانواده بياد دارد كه آخرين جمله شهيد ، اين بود كه شما را به حضرت ، سپرده وسعى كنيد در اولين فرصت ، خاك #عراق را ترك كنيد ودست از اقامت در آن برداريد!!
پدر پيش از خروج از درب خانه مجددا روى خويش را بازگردانيد ودر ميان بهت وناراحتى وديدگان اشكبار #فرزندان وخانواده ، آخرين نگاه دنيايي خود را به همه كرده وبا نگاهش از همه #خدا حافظى كرد.
او #رفت كه #رفت ...و#رفت!!
ديگر سالها از حضور ويا شهادت #پدر ، هيچ آگاهى نداشتيم ! امًا اميد هنوز در دل ،به حيات پدر ،در تك تك افراد خانواده وجود داشت واين انتظار نزديك به ربع #قرن به طول انجاميد تا اينكه #صدام ورژيم #سفاك او سقوط كرده وما وصدها خانواده شهيد ديگر ، با زندانهاى خالى از زندانى در بغداد روبرو گرديديم!!
متاسفانه با پرونده هزاران #شهيد ديگر در مركزى در بغداد روبرو گرديديم.
امكان دسترسى به هيچ برگه ويا پرونده وجز اينهايي نبود كه نشانگر زمان #شهادت ونيز مكان #دفن پدر شهيدمان باشد.
با دنيايي از ناراحتى اين مكان را ترك كرده وبه حرم #امامين _همامين #كاظمين ع ، پناه آورده ومن وأخوى ، حجة الاسلام والمسلمين حاج شيخ #محمد رضا #انصارى
در آنجا لحظاتى را با ريختن #اشك در كنار مولا ، خود راسبك كرده وبه #نجف اشرف باز گشتيم.
شبانه خدمت آية الله العظمى #سيستانى رسيده وبا ايشان به درد دل نشستيم ودر اين هنگام بود كه پس از دلدارى وتسليت گفتن ، فرمودند
< #مرگ براى همه است ، ليكن براى #آية الله انصارى ،مرگ در رختخواب وجز اينها بسيار كم بود!!
او بايد به درجه #رفيع شهادت مى رسيد و...
من توصيه مى كنم كه بگزاريد #مزارش نيز #گمنام بماند كه اجر او وشما صد چندان مى گردد!! >
در حاليكه #اشك از ديدگانمان سرازير بود ، فرموده ايشان را با دل وجان پذيرفته واز آن هنگام ديگر به دنبال #مزار ايشان نرفته وجستجو نكرديم !!
هم اكنون مزار و#مرقد و#تربت اين شهيد را به اندازه سرتاسر عراق و#اعتاب مقدسه اين سرزمين بشمار آورده
واز اين رو است كه با گام نهادن در سرزمين عراق ، پس از تقدس خاكش به خون وپيكر مقدس امام #حسين ع ويارانش وسپس چهار امام ديگر در #كاظمين و#سامراء ، بوى تربت ومزار پدر شهيدم را از آن استشمام مى نمايم !!
والسلام عليه #يوم ولد ويوم #استشهد ويوم #يبعث حيًا
😭😭😭😭
………………………………
@drhadiansarii
خاندانى #خدمتگزار 🔴
به بهانه در گذشت دكتر محمد #خلخالى در #نجف أشرف🔹
بخش پنجم 🔹🔹🔹🔹🔹
خانه وجایگاهش به گونه ای بود که مرحوم آیة الله سید محمد #محقق داماد ونیز دو سفر مرحوم آیة الله العظمی حاج سید احمد #خوانساری ، در هنگام تشرف به نجف بر وی وارد شدند.
اعتماد وجایگاه این مرد بدانجا رسیده بود که تمام #دربهای طلای اعتاب مقدسه #عراق ، ونیز #فرشها و#لوسترها ، که از سوی نیکوکاران ایرانی وجز اینها به اعتاب مقدسه عراق تقدیم می گردید ، از راه حاج شیخ نصر الله خلخالی بود ونام او بر تمامی موارد اشاره شده دیده می شد.
آگاهان بیاد دارند که در دوران محاصره اقتصادی عراق از سوی #إمریکا وشرایط سخت ورنج آوری که برای #ملت عراق بوجود آمده بود وامریکا ، صدور نفت در برابر غذا را فقط برای کشور وملت عراق ، آزاد گزارده بود ، این آیة الله العظمی #سیستانی بود که با قرار دادن ملیونها دینار عراقی در اختیار دکتر محمد خلخالی ، هزینه #دارو ودرمان تنگدستان در #نجف و#کربلا ودیگر شهرهای مورد نیاز را فراهم ساخت که دکتر خلخالی با در اختیار قرار دادن هزینه های درمان وویزیت #پزشکان به پزشکان وداروخانه ها ، که همه بصورت مخفیانه وپنهانی صورت می گرفت ، بار مهمی را از دوش مردم ستم کشیده عراق برداشت که در آن هنگام این اقدامات ، در رژیم #بعث عراق بسیار متهورانه بشمار آمده وهرلحظه خود را در چند قدمی #مرگ می دید، لیکن اخلاص در خدمت وفداکاری وحسً خدمتگزاری موجود در این خاندان ، توانست خدمات گسترده خاندان خلخالی که سلولهای تمامی آنان از مرحوم حاج شیخ نصر الله خلخالی ودو یادگارش مرحوم حاج #علی خلخالی ودکتر #محمد خلخالی ، سرشار از خدمت وگسترده دلی بود ، همه به نتیجه رسیده واکنون پس از گذشت بیش از هشت دهه خدمت این خاندان به حوزه شیعه و#میراث ماندگار آن ، تمامی #مدارس و#حسینیه ها وموقوفات وخانه های شخصی افراد که بنام مرحوم حاج شیخ نصر الله بوده وپس از درگذشت او در سال ۱۳۹۸ هجری در #دمشق ، همه ارث به دو یادگارش رسیده بود ، بدون هیچگونه تصرفی وبصورت کمال وتمام ، به صاحبانش بازپس داده شد ، که گفتنی است در این راستا چه مبالغی به عنوان مالیات ، این خانواده از اندوخته های مالی خویش پرداخت کرده تا اینکه اموال عمومی وخصوصی را به صاحبان ومتولیان آن باز گردانند.
این خاندان با عملکرد زیبا وشرعی وقانونی خود به گونه ای گردیده بودند که سخن آنان ، نزد بزرگان ومراجع ورموز #شیعه ، موثق ومورد تایید قرار داشت.
حاج شیخ نصر الله خلخالی با هجرت به #سوریه ، نیز در آنجا آرام نگرفت وبا خریدن تمام املاک وخانه ها وفروشگاههای پیرامون حرم مطهر حضرت #رقیه ع ، دست به #توسعه حرم زده که اکنون با حرم وبارگاه گسترده ای ، زائران حضرتش روبرو می گردند.
همچنین او با کمک نیکوکاران ایرانی ، دست به توسعه حرم مطهر حضرت #زینب ع در زینبیه زد وبارگاهی گسترده را برای این #بزرگ بانوی کربلا و#حماسه آفرین وپیام آور رخداد #کربلا به جهانیان ، بوجود آورد.
سرانجام در بیست ونهم ربیع الاول سال ۱۳۹۸ هجری ، این بزرگ مرد ،با کتابی #قطور از خدمات ارزنده به حوزه وشیعیان ومیراث #شیعه ، آسوده خاطر جان به جان آفرین تسلیم نمود وغریبانه پیکرش را به #صحن وسرای مقتدایش ، #امیر المومنین ع آورده ودر حجره کنار مقبره مرحوم آیة الله العظمی سید ابو الحسن #اصفهانی ، بخاک سپردند.
از آن پس نیز در دوسال پیش دیگر یادگار خدمتگزارش ، مرحوم حاج #علی خلخالی پس از خدمات فراوان ودر شرایط سخت ، جان به جان آفرین تسلیم نمود ، وامروز نیز بیست وپنجم آبان ماه ۱۳۹۷ ، برابر با روز #شهادت امام حسن عسکری ع یعنی هشتم ربیع الاول سال ۱۴۴۰ هجری ، دکتر محمد خلخالی ، پس از تحمًل یک دوره بیماری #سرطان ، در نجف چشم از جهان فرو بست.
یادگار سوم این خاندان خدمتگزار ، دکتر #حسین خلخالی استاد دانشگاه دمشق در رشته #اقتصاد می باشد که هم اکنون عهده دار و#حافظ ونگهدارنده میراث پدر گردیده وهمچون آن بزرگان ، به رسالت دراختیار وی قرار داده شده اش عمل می نماید.
یاد وخاطره آن #ستارگان خدمتگزار ، گرامی باد
_____________
@drhadiansarii
به بهانه در گذشت دكتر محمد #خلخالى در #نجف أشرف🔹
بخش پنجم 🔹🔹🔹🔹🔹
خانه وجایگاهش به گونه ای بود که مرحوم آیة الله سید محمد #محقق داماد ونیز دو سفر مرحوم آیة الله العظمی حاج سید احمد #خوانساری ، در هنگام تشرف به نجف بر وی وارد شدند.
اعتماد وجایگاه این مرد بدانجا رسیده بود که تمام #دربهای طلای اعتاب مقدسه #عراق ، ونیز #فرشها و#لوسترها ، که از سوی نیکوکاران ایرانی وجز اینها به اعتاب مقدسه عراق تقدیم می گردید ، از راه حاج شیخ نصر الله خلخالی بود ونام او بر تمامی موارد اشاره شده دیده می شد.
آگاهان بیاد دارند که در دوران محاصره اقتصادی عراق از سوی #إمریکا وشرایط سخت ورنج آوری که برای #ملت عراق بوجود آمده بود وامریکا ، صدور نفت در برابر غذا را فقط برای کشور وملت عراق ، آزاد گزارده بود ، این آیة الله العظمی #سیستانی بود که با قرار دادن ملیونها دینار عراقی در اختیار دکتر محمد خلخالی ، هزینه #دارو ودرمان تنگدستان در #نجف و#کربلا ودیگر شهرهای مورد نیاز را فراهم ساخت که دکتر خلخالی با در اختیار قرار دادن هزینه های درمان وویزیت #پزشکان به پزشکان وداروخانه ها ، که همه بصورت مخفیانه وپنهانی صورت می گرفت ، بار مهمی را از دوش مردم ستم کشیده عراق برداشت که در آن هنگام این اقدامات ، در رژیم #بعث عراق بسیار متهورانه بشمار آمده وهرلحظه خود را در چند قدمی #مرگ می دید، لیکن اخلاص در خدمت وفداکاری وحسً خدمتگزاری موجود در این خاندان ، توانست خدمات گسترده خاندان خلخالی که سلولهای تمامی آنان از مرحوم حاج شیخ نصر الله خلخالی ودو یادگارش مرحوم حاج #علی خلخالی ودکتر #محمد خلخالی ، سرشار از خدمت وگسترده دلی بود ، همه به نتیجه رسیده واکنون پس از گذشت بیش از هشت دهه خدمت این خاندان به حوزه شیعه و#میراث ماندگار آن ، تمامی #مدارس و#حسینیه ها وموقوفات وخانه های شخصی افراد که بنام مرحوم حاج شیخ نصر الله بوده وپس از درگذشت او در سال ۱۳۹۸ هجری در #دمشق ، همه ارث به دو یادگارش رسیده بود ، بدون هیچگونه تصرفی وبصورت کمال وتمام ، به صاحبانش بازپس داده شد ، که گفتنی است در این راستا چه مبالغی به عنوان مالیات ، این خانواده از اندوخته های مالی خویش پرداخت کرده تا اینکه اموال عمومی وخصوصی را به صاحبان ومتولیان آن باز گردانند.
این خاندان با عملکرد زیبا وشرعی وقانونی خود به گونه ای گردیده بودند که سخن آنان ، نزد بزرگان ومراجع ورموز #شیعه ، موثق ومورد تایید قرار داشت.
حاج شیخ نصر الله خلخالی با هجرت به #سوریه ، نیز در آنجا آرام نگرفت وبا خریدن تمام املاک وخانه ها وفروشگاههای پیرامون حرم مطهر حضرت #رقیه ع ، دست به #توسعه حرم زده که اکنون با حرم وبارگاه گسترده ای ، زائران حضرتش روبرو می گردند.
همچنین او با کمک نیکوکاران ایرانی ، دست به توسعه حرم مطهر حضرت #زینب ع در زینبیه زد وبارگاهی گسترده را برای این #بزرگ بانوی کربلا و#حماسه آفرین وپیام آور رخداد #کربلا به جهانیان ، بوجود آورد.
سرانجام در بیست ونهم ربیع الاول سال ۱۳۹۸ هجری ، این بزرگ مرد ،با کتابی #قطور از خدمات ارزنده به حوزه وشیعیان ومیراث #شیعه ، آسوده خاطر جان به جان آفرین تسلیم نمود وغریبانه پیکرش را به #صحن وسرای مقتدایش ، #امیر المومنین ع آورده ودر حجره کنار مقبره مرحوم آیة الله العظمی سید ابو الحسن #اصفهانی ، بخاک سپردند.
از آن پس نیز در دوسال پیش دیگر یادگار خدمتگزارش ، مرحوم حاج #علی خلخالی پس از خدمات فراوان ودر شرایط سخت ، جان به جان آفرین تسلیم نمود ، وامروز نیز بیست وپنجم آبان ماه ۱۳۹۷ ، برابر با روز #شهادت امام حسن عسکری ع یعنی هشتم ربیع الاول سال ۱۴۴۰ هجری ، دکتر محمد خلخالی ، پس از تحمًل یک دوره بیماری #سرطان ، در نجف چشم از جهان فرو بست.
یادگار سوم این خاندان خدمتگزار ، دکتر #حسین خلخالی استاد دانشگاه دمشق در رشته #اقتصاد می باشد که هم اکنون عهده دار و#حافظ ونگهدارنده میراث پدر گردیده وهمچون آن بزرگان ، به رسالت دراختیار وی قرار داده شده اش عمل می نماید.
یاد وخاطره آن #ستارگان خدمتگزار ، گرامی باد
_____________
@drhadiansarii
« #عشق يعني #حسين ... » . . . بنگر يقين حسين را ، كه حقيقت آن دوري #قلب او از دنياست و اين صفت در او آشكار است . هنگامي كه از مدينه بيرون آمد و به زمين #كربلا رسيد ، براي برادرش محمد #حنفيه و ساير خاندانش از بني هاشم ، نامه اي نوشت با اين مفهوم : " اين نوشته ايست از حسين بن علي به سوي برادرش محمد بن علي و كساني از #بني هاشم كه نزد اويند ، اما بعد پس گويا دنيا هيچ نبوده و آخرت هميشه بوده است ". آيا اين ، چيزي جز دل بريدن از دنيا و دل بستن به آخرت است ؟
امام #سجاد (عليه السلام) مي فرمايد كه هرچه كار بر حسين شديد تر مي شد ، رخساره اش مي درخشيد و اطمينانش بيشتر ميگشت ، تا اينكه بعضي از دشمنان به بعضي ديگر گفتند : " حسين را ببينيد كه چگونه از #مرگ باك ندارد ". . .
ببين دعا وتلاوت #قرآن حسين را ، چنانكه براي آن ، شب #عاشورا از دشمن مهلت گرفت و در آن شب به خاطر تلاوت و مناجات و عبادتش ، 30 نفر از لشگر دشمن هدايت يافتند و به جانب آن حضرت شتافتند و فيض شهادت بردند . از آن هنگام كه حسين مقابل دشمنان ايستاد تا وقتي كه سر مباركش را بر نيزه كردند ، پيوسته به تلاوت #قرآن و ذكر خدا مشغول بود ، حتي در آن هنگام كه كامش از شدت تشنگي خشكيده بود . اين حسين است كه صبح عاشورا اينگونه با خدايش مناجات مي كند : "خدايا ، تو در هر غم و اندوهي پناهگاه من و در هر پيشامد ناگواري مايه اميد من هستي . هر حادثه تلخي پيش آيد ، تو سلاح و پناه مني . چه اندوههاي كمر شكني بر من فرود آمده كه ( در آنها) دلها ناتوان و راه چاره مسدود مي شود و دوستان دوري مي جويند و دشمنان زبان به شماتت مي گشايند ، در چنين مواقعي شكايت به تو آوردم و تو اين غمها را بر طرف ساختي . . . "
و نگاه كن صبر حسين را ، بر خاك گرم كربلا افتاده ، تمام اعضايش از صدمه تيره و نيزه و شمشير مجروح و پاره پاره ، سرش شكافته ، پيشانيش شكسته ، سينه اش از #تير سوراخ سوراخ ، تيري زير گلويش را خسته ، تير ديگر پهلويش را شكافته ، زبانش از خشكي به كام چسبيده ، جگرش از تشنگي تفتيده ، لبهايش از عطش خشك شده ، قلبش از براي #اصحاب كشته شده اش و خانواده بدون كس و ياورش به درد آمده ، دستش از ضربت دشمن قطع گشته ، نيزه به پهلويش جاي گرفته ، سر و رويش از خون گلگون شده ، صداي استغاثه خانواده و كودكانش از يكطرف و شماتت و ملامت دشمنان از طرف ديگر و كشته هاي اصحابش هم از سوئي ديگر ، با وجود همه اينها آهي نكشيد و قطره اشكي از روي مذلت نريخت و همي مي گفت : " صبرا علي قضائك ، لا معبود سواك ، يا غياث المستغيثين " ، "( اي پروردگار من ) ، بر قضاي تو شكيبايم ،
____________
@drhadiansarii
امام #سجاد (عليه السلام) مي فرمايد كه هرچه كار بر حسين شديد تر مي شد ، رخساره اش مي درخشيد و اطمينانش بيشتر ميگشت ، تا اينكه بعضي از دشمنان به بعضي ديگر گفتند : " حسين را ببينيد كه چگونه از #مرگ باك ندارد ". . .
ببين دعا وتلاوت #قرآن حسين را ، چنانكه براي آن ، شب #عاشورا از دشمن مهلت گرفت و در آن شب به خاطر تلاوت و مناجات و عبادتش ، 30 نفر از لشگر دشمن هدايت يافتند و به جانب آن حضرت شتافتند و فيض شهادت بردند . از آن هنگام كه حسين مقابل دشمنان ايستاد تا وقتي كه سر مباركش را بر نيزه كردند ، پيوسته به تلاوت #قرآن و ذكر خدا مشغول بود ، حتي در آن هنگام كه كامش از شدت تشنگي خشكيده بود . اين حسين است كه صبح عاشورا اينگونه با خدايش مناجات مي كند : "خدايا ، تو در هر غم و اندوهي پناهگاه من و در هر پيشامد ناگواري مايه اميد من هستي . هر حادثه تلخي پيش آيد ، تو سلاح و پناه مني . چه اندوههاي كمر شكني بر من فرود آمده كه ( در آنها) دلها ناتوان و راه چاره مسدود مي شود و دوستان دوري مي جويند و دشمنان زبان به شماتت مي گشايند ، در چنين مواقعي شكايت به تو آوردم و تو اين غمها را بر طرف ساختي . . . "
و نگاه كن صبر حسين را ، بر خاك گرم كربلا افتاده ، تمام اعضايش از صدمه تيره و نيزه و شمشير مجروح و پاره پاره ، سرش شكافته ، پيشانيش شكسته ، سينه اش از #تير سوراخ سوراخ ، تيري زير گلويش را خسته ، تير ديگر پهلويش را شكافته ، زبانش از خشكي به كام چسبيده ، جگرش از تشنگي تفتيده ، لبهايش از عطش خشك شده ، قلبش از براي #اصحاب كشته شده اش و خانواده بدون كس و ياورش به درد آمده ، دستش از ضربت دشمن قطع گشته ، نيزه به پهلويش جاي گرفته ، سر و رويش از خون گلگون شده ، صداي استغاثه خانواده و كودكانش از يكطرف و شماتت و ملامت دشمنان از طرف ديگر و كشته هاي اصحابش هم از سوئي ديگر ، با وجود همه اينها آهي نكشيد و قطره اشكي از روي مذلت نريخت و همي مي گفت : " صبرا علي قضائك ، لا معبود سواك ، يا غياث المستغيثين " ، "( اي پروردگار من ) ، بر قضاي تو شكيبايم ،
____________
@drhadiansarii
بعد از #جنگ آمریکا با #کره، ژنرال ویلیام مایر که بعدها به سمت روانکاو ارشد #ارتش آمریکا منصوب شد، یکی از پیچیده ترین موارد تاریخ جنگ در #جهان را مورد مطالعه قرار میداد:
حدود 1000 نفر از نظامیان آمریکایی در کره، در اردوگاهی زندانی شده بودند که از همه استانداردهای بین المللی برخوردار بود. این زندان همه امکاناتی که باید یک #زندان طبق قوانین بین المللی برای رفاه زندانیان داشته باشد را دارا بود.
این زندان با تعریف متعارف تقریباً محصور نبود و حتی امکان فرار نیز تا حدی وجود داشت.
#آب و #غذا و امکانات به وفور یافت میشد.
در آن از هیچیک از تکنیکهای متداول #شکنجه استفاده نمیشد، اما...
اما بیشترین آمار #مرگ زندانیان
در این #اردوگاه گزارش شده بود.
عجیب اینکه زندانیان به #مرگ طبیعی میمردند.
با این که حتی امکانات فرار وجود داشت اما زندانیان #فرار نمیکردند.
بسیاری از آنها #شب میخوابیدند و #صبح دیگر بیدار نمیشدند.
آنهایی که مانده بودند احترام درجات نظامی را میان خودشان و نسبت به هموطنان خودشان که مافوق آنها بودند رعایت نمیکردند،
و در عوض عموماً با زندانبانان خود طرح دوستی میریختند.
دلیل این رویداد، سالها مورد مطالعه قرار گرفت و ویلیام مایر نتیجه تحقیقات خود را به این شرح ارائه کرد:
در این اردوگاه، فقط #نامه هایی که حاوی خبرهای بد بود را به دست زندانیان میرساندند و نامه های #مثبت و امیدبخش تحویل نمیشد.
هر روز از زندانیان میخواستند در مقابل جمع، خاطره یکی از مواردی که به دوستان خودخیانت کرده اند، یا میتوانستند خدمتی بکنند و نکردند را تعریف کنند.
هر کس که #جاسوسی سایر زندانیان را میکرد، #سیگار جایزه میگرفت.
اما کسی که در موردش جاسوسی شده بود و معلوم شده بود خلافی کرده هیچ نوع تنبیهی نمیشد.
در این شرایط همه به جاسوسی برای دریافت جایزه (که خطری هم برای دوستانشان نداشت) عادت کرده بودند.
تحقیقات نشان داد که این سه تکنیک در کنار هم، سربازان را به نقطه مرگ رسانده است، چرا که با دریافت خبرهای منتخب (فقط منفی) امید از بین میرفت.
با جاسوسی، #عزت نفس زندانیان تخریب میشد و خود را انسانی #پست می یافتند.
با تعریف خیانتها، اعتبار آنها نزد همگروهی ها از بین میرفت.
و این هر سه برای پایان یافتن انگیزه زندگی، و مرگ های خاموش کافی بود.
این سبک #شکنجه، شکنجه #خاموش نامیده میشود.
نتيجه :
اگر این روزها فقط خبرهای بد میشنويم، اگر هیچکدام به فکر عزت نفس مان نيستيم و اگر همگي در فکر زدن #پنبه همدیگر هستيم،
به سندرم «#شکنجه _خاموش» مبتلا شده ايم.
این روزها همه خبرهای بد را فقط به گوشمان میرسانند و ما هم استقبال میکنیم ...
#دلار گران شده ...
#طلا گران شده ...
#کار نیست ...
#مدرسه ای آتش گرفت ...
#زورگیری در ملاءعام...
این روزها هیچ کس به فکر عزت نفس ما نیست!
شما چطور فکر میکنید؟ ...
ما ایرانیها دزدیم! ...
ما #ایرانیها همه کارهایمان اشتباه است.
ما ایرانیها هیچی نیستیم!
ما ایرانی ها از زیر کار درمیرویم!
ما هیچ پیشرفتی نکردیم!
ما ایرانیها هیچ هنری نداریم!
ما ایرانیها آدمِ حسابی نداریم!
ما ایرانیها هر عیبی که یک #انسان میتواند داشته باشد داریم!
توی همین محیيط هاى مجازی چقدر با دلیل و بی دلیل به خودمان بد میگوییم و لذت میبریم.
به خودمان #فحش میدهیم و کیف می کنیم و میخندیم.
#اقوام مختلف ایرانی را مسخره می کنیم و همه با هم کل ایران را !
بزرگان #علمی، #هنری، #ادبی و #دینی کشور خودمان را وسیله خنده و تفریح کرده ایم و هیچکس هم نباید فکر کند اینها نقشه است.
این همان #جنگ _نرم است.
این روزها همه در فکر زیرآب زدن بقیه هستند، شما چطور؟
این روزها همه احساس می کنند در زندانی بدون #دیوار دوران بی پایان محکومیت خود را می گذرانند، شما چطور؟
این روزها همه شبیه زندانیان #جنگ آمریکا و کره منتظر مرگ خاموش هستند٬ شما چطور؟
بیاییم از خواندن و شنیدن اخبار منفی فاصله بگیریم و تا میتوانیم به خود و اطرافیانمان امید بدهیم، احترام بگذاریم و در هرشرایطی شاد زندگی کنیم.
_____________
@drhadiansarii
حدود 1000 نفر از نظامیان آمریکایی در کره، در اردوگاهی زندانی شده بودند که از همه استانداردهای بین المللی برخوردار بود. این زندان همه امکاناتی که باید یک #زندان طبق قوانین بین المللی برای رفاه زندانیان داشته باشد را دارا بود.
این زندان با تعریف متعارف تقریباً محصور نبود و حتی امکان فرار نیز تا حدی وجود داشت.
#آب و #غذا و امکانات به وفور یافت میشد.
در آن از هیچیک از تکنیکهای متداول #شکنجه استفاده نمیشد، اما...
اما بیشترین آمار #مرگ زندانیان
در این #اردوگاه گزارش شده بود.
عجیب اینکه زندانیان به #مرگ طبیعی میمردند.
با این که حتی امکانات فرار وجود داشت اما زندانیان #فرار نمیکردند.
بسیاری از آنها #شب میخوابیدند و #صبح دیگر بیدار نمیشدند.
آنهایی که مانده بودند احترام درجات نظامی را میان خودشان و نسبت به هموطنان خودشان که مافوق آنها بودند رعایت نمیکردند،
و در عوض عموماً با زندانبانان خود طرح دوستی میریختند.
دلیل این رویداد، سالها مورد مطالعه قرار گرفت و ویلیام مایر نتیجه تحقیقات خود را به این شرح ارائه کرد:
در این اردوگاه، فقط #نامه هایی که حاوی خبرهای بد بود را به دست زندانیان میرساندند و نامه های #مثبت و امیدبخش تحویل نمیشد.
هر روز از زندانیان میخواستند در مقابل جمع، خاطره یکی از مواردی که به دوستان خودخیانت کرده اند، یا میتوانستند خدمتی بکنند و نکردند را تعریف کنند.
هر کس که #جاسوسی سایر زندانیان را میکرد، #سیگار جایزه میگرفت.
اما کسی که در موردش جاسوسی شده بود و معلوم شده بود خلافی کرده هیچ نوع تنبیهی نمیشد.
در این شرایط همه به جاسوسی برای دریافت جایزه (که خطری هم برای دوستانشان نداشت) عادت کرده بودند.
تحقیقات نشان داد که این سه تکنیک در کنار هم، سربازان را به نقطه مرگ رسانده است، چرا که با دریافت خبرهای منتخب (فقط منفی) امید از بین میرفت.
با جاسوسی، #عزت نفس زندانیان تخریب میشد و خود را انسانی #پست می یافتند.
با تعریف خیانتها، اعتبار آنها نزد همگروهی ها از بین میرفت.
و این هر سه برای پایان یافتن انگیزه زندگی، و مرگ های خاموش کافی بود.
این سبک #شکنجه، شکنجه #خاموش نامیده میشود.
نتيجه :
اگر این روزها فقط خبرهای بد میشنويم، اگر هیچکدام به فکر عزت نفس مان نيستيم و اگر همگي در فکر زدن #پنبه همدیگر هستيم،
به سندرم «#شکنجه _خاموش» مبتلا شده ايم.
این روزها همه خبرهای بد را فقط به گوشمان میرسانند و ما هم استقبال میکنیم ...
#دلار گران شده ...
#طلا گران شده ...
#کار نیست ...
#مدرسه ای آتش گرفت ...
#زورگیری در ملاءعام...
این روزها هیچ کس به فکر عزت نفس ما نیست!
شما چطور فکر میکنید؟ ...
ما ایرانیها دزدیم! ...
ما #ایرانیها همه کارهایمان اشتباه است.
ما ایرانیها هیچی نیستیم!
ما ایرانی ها از زیر کار درمیرویم!
ما هیچ پیشرفتی نکردیم!
ما ایرانیها هیچ هنری نداریم!
ما ایرانیها آدمِ حسابی نداریم!
ما ایرانیها هر عیبی که یک #انسان میتواند داشته باشد داریم!
توی همین محیيط هاى مجازی چقدر با دلیل و بی دلیل به خودمان بد میگوییم و لذت میبریم.
به خودمان #فحش میدهیم و کیف می کنیم و میخندیم.
#اقوام مختلف ایرانی را مسخره می کنیم و همه با هم کل ایران را !
بزرگان #علمی، #هنری، #ادبی و #دینی کشور خودمان را وسیله خنده و تفریح کرده ایم و هیچکس هم نباید فکر کند اینها نقشه است.
این همان #جنگ _نرم است.
این روزها همه در فکر زیرآب زدن بقیه هستند، شما چطور؟
این روزها همه احساس می کنند در زندانی بدون #دیوار دوران بی پایان محکومیت خود را می گذرانند، شما چطور؟
این روزها همه شبیه زندانیان #جنگ آمریکا و کره منتظر مرگ خاموش هستند٬ شما چطور؟
بیاییم از خواندن و شنیدن اخبار منفی فاصله بگیریم و تا میتوانیم به خود و اطرافیانمان امید بدهیم، احترام بگذاریم و در هرشرایطی شاد زندگی کنیم.
_____________
@drhadiansarii
در مسجد #کوفه ، پس از زیارت قبر مطهر سفیر #سید الشهداء ع یعنی حضرت #مسلم بن #عقیل بن ابی طالب علیهم السلام ، به زیارت میزبان ویار حضرتش ، جناب #هانی بن #عروه مشرف شدم.
هانی بن عروة بن غران مرادی (شهادت در ۸ ذیحجه ۶۰ق)، از بزرگان کوفه و یاران خاص امام #علی(ع)بشمار می آمد. هانی بن عروه از #شیعیان مخلص امام علی(ع)و از اصحاب آن حضرت از طایفهٔ #بنی مراد، از قبیلهٔ #مَذحِج، بزرگ عشیره و زعیم بنی مراد، و نزد مردم کوفه، از جایگاه واعتباری ویژه برخوردار بود.وی در جنگ #جمل و #صفّین حضور داشت. هانی از ارکان قیام #حُجْر بن عَدی در برابر زیاد بن ابیه، و از مخالفان بیعت با #یزید به شمار میرفت. خانهٔ او از زمان ورود #عبیدالله بن زیاد به کوفه مرکز فعالیتهای سیاسی و نظامی بود، وی نقش مهمی در قیام مسلم بن عقیل داشت. در هشتم ذیحجهٔ سال۶۰ق، پس از شهادت مسلم بن عقیل، و به دستور عبیدالله بن زیاد، سر از بدنش جدا کردند. خبر شهادت او در میانهٔ راه کوفه، در منزلگاه زرود به #امام حسین(ع) رسید. امام بر #مرگ او گریست و آیهٔ استرجاع را خواند و برایش درخواست رحمت کرد. هانی را در کنار #دارالامارهٔ کوفه به خاک سپردند.
………………………………
@drhadiansarii
هانی بن عروة بن غران مرادی (شهادت در ۸ ذیحجه ۶۰ق)، از بزرگان کوفه و یاران خاص امام #علی(ع)بشمار می آمد. هانی بن عروه از #شیعیان مخلص امام علی(ع)و از اصحاب آن حضرت از طایفهٔ #بنی مراد، از قبیلهٔ #مَذحِج، بزرگ عشیره و زعیم بنی مراد، و نزد مردم کوفه، از جایگاه واعتباری ویژه برخوردار بود.وی در جنگ #جمل و #صفّین حضور داشت. هانی از ارکان قیام #حُجْر بن عَدی در برابر زیاد بن ابیه، و از مخالفان بیعت با #یزید به شمار میرفت. خانهٔ او از زمان ورود #عبیدالله بن زیاد به کوفه مرکز فعالیتهای سیاسی و نظامی بود، وی نقش مهمی در قیام مسلم بن عقیل داشت. در هشتم ذیحجهٔ سال۶۰ق، پس از شهادت مسلم بن عقیل، و به دستور عبیدالله بن زیاد، سر از بدنش جدا کردند. خبر شهادت او در میانهٔ راه کوفه، در منزلگاه زرود به #امام حسین(ع) رسید. امام بر #مرگ او گریست و آیهٔ استرجاع را خواند و برایش درخواست رحمت کرد. هانی را در کنار #دارالامارهٔ کوفه به خاک سپردند.
………………………………
@drhadiansarii