ابو ايوب انصارى 🔹
نامش خالد بن زید بن کلیب بن ثعلبه بن عبد عوف بن غنم بن مالک بن النجار بود؛ و ابوایوب #انصاری شهرت داشت و از قبیله #خزرج شمرده میشد. مادرش هند دختر سعید بن عمرو بن امرؤ القیس بود.
ابوایوب انصاری با داشتن این خصلتها در بین یاران #پیامبر صلی الله علیه و آله از جایگاهی والا برخوردار است. این چهره فداکار و مخلص، که از اولین روزهای ورود پیامبر صلی الله علیه و آله به #مدینه، خانه و زندگی سادهاش را به آن حضرت تقدیم کرد، به شدت مورد احترام و عنایت شخص پیامبر صلی الله علیه و آله، #علی علیه السلام و اصحاب و تابعین بود؛ به گونهای که پیامبر برای مادرش دعا کرد و چشمان نابینایش شفا یافت. رسول خدا در مراسم اخوت اسلامی، بین او و #مصعب بن عمیر ، #پیمان #برادری استوار ساخت. ابوایوب در تمام #غزوههای رسول خدا حضور داشت. او در نبرد #خیبر نگهبان خیمه رسول خدا بود و پیامبر در حقش دعا فرموده بود.
ابو ایوب انصاری از جمله صحابه بزرگ رسول خدا بود که پس از رحلت پیامبر به دفاع از حق #امامت امام علی علیه السلام پرداخت. او پس از ماجرای #سقیفه بنی ساعده و موضعگیری حضرت علی علیه السلام در برابر حکم این سقیف، از زمره دوازده تن مبارز سیاسی مدینه بود که در آن فضای #رعب و #وحشت، به مخالفت با حکومت پرداخت، در مسجد النبی مدینه در مقابل خلیفه سخن گفت و واقعه غدیر خم را یاد آور شد.
او در زمان خلافت #عثمان نیز از مخالفان وی بود و در کنار دیگر صحابیان مبارز، نامه ای به سایر بلاد اسلامی نوشت و ضمن گلایه از اوضاع نابسامان مرکز اصلی اسلام، مدینه، مردم آن بلاد را به مبارزه فرا خواند.ابوایوب امامت جماعت #مسجد _النبی مدینه را عهده دار بود و پس از قتل عثمان از نخستین کسانی بود که با امام علی علیه السلام بیعت کرد.
از دیگر ویژگیهای ابوایوب انصاری این بود که نه تنها #حدیث #غدیر را منکر نشد و پنهان نکرد، بلکه به موقع از آن ماجرا یاد میکرد و بر درستی آن شهادت میداد. او در تاریخ اسلام از راویان حدیث غدیر شمرده میشود. روزی که جنگ #جمل در بصره خاتمه یافت و امیرمومنان همراه امام #حسن و امام #حسین علیهماالسلام و عمار و زید و ابوایوب انصاری وارد بصره شد، ابوایوب در جمع سی نفر از بزرگان و شیوخ #بصره چنین روایت کرد: به خدا سوگند، شنیدم رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «انک تقاتل الناکثین والقاسطین والمارقین بعدی مع علی بن ابی طالب»؛ تو پس از من، در کنار علی بن ابی طالب با پیمانشکنان و ستمگران و گمراهان جنگ خواهی کرد.
گفتند: آیا خودت این حدیث را از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدی؟ پاسخ داد: آری، خودم شنیدم. گفتند: آن چه خودت درباره علی از پیامبر شنیدی، برای ما نقل کن. ابوایوب گفت: از پیامبر شنیدم که فرمود: «علی مع الحق والحق معه و هو الامام والخلیفة بعدی یقاتل علی التاویل کما قاتلت علی التنزیل...» علی همراه حق است و حق همراه او؛ او امام و جانشین پس از من است.
ابوايوب در تمام طول عمر با برکت خود همواره پا به رکاب و شمشير به دست بود و در ميدانهاي جنگ براي اعتلاي اسلام و دفاع از حق جنگيد و نيز در سه جنگ زمان خلافت علي(ع) در رکاب آن حضرت جنگيد و از اسلام دفاع کرد.
او در پايان عمر طولاني خود نيز در سال 51 يا 52 قمري زمان سلطنت #معاويه، در حالي که در #روم سرگرم جهاد با نيروهاي ارتش روم بود، مريض شد و از دنيا رفت و در همان سرزمين نزديک «قسطنطنيه» به خاک سپرده شد.
-----------------
@drhadiansarii
نامش خالد بن زید بن کلیب بن ثعلبه بن عبد عوف بن غنم بن مالک بن النجار بود؛ و ابوایوب #انصاری شهرت داشت و از قبیله #خزرج شمرده میشد. مادرش هند دختر سعید بن عمرو بن امرؤ القیس بود.
ابوایوب انصاری با داشتن این خصلتها در بین یاران #پیامبر صلی الله علیه و آله از جایگاهی والا برخوردار است. این چهره فداکار و مخلص، که از اولین روزهای ورود پیامبر صلی الله علیه و آله به #مدینه، خانه و زندگی سادهاش را به آن حضرت تقدیم کرد، به شدت مورد احترام و عنایت شخص پیامبر صلی الله علیه و آله، #علی علیه السلام و اصحاب و تابعین بود؛ به گونهای که پیامبر برای مادرش دعا کرد و چشمان نابینایش شفا یافت. رسول خدا در مراسم اخوت اسلامی، بین او و #مصعب بن عمیر ، #پیمان #برادری استوار ساخت. ابوایوب در تمام #غزوههای رسول خدا حضور داشت. او در نبرد #خیبر نگهبان خیمه رسول خدا بود و پیامبر در حقش دعا فرموده بود.
ابو ایوب انصاری از جمله صحابه بزرگ رسول خدا بود که پس از رحلت پیامبر به دفاع از حق #امامت امام علی علیه السلام پرداخت. او پس از ماجرای #سقیفه بنی ساعده و موضعگیری حضرت علی علیه السلام در برابر حکم این سقیف، از زمره دوازده تن مبارز سیاسی مدینه بود که در آن فضای #رعب و #وحشت، به مخالفت با حکومت پرداخت، در مسجد النبی مدینه در مقابل خلیفه سخن گفت و واقعه غدیر خم را یاد آور شد.
او در زمان خلافت #عثمان نیز از مخالفان وی بود و در کنار دیگر صحابیان مبارز، نامه ای به سایر بلاد اسلامی نوشت و ضمن گلایه از اوضاع نابسامان مرکز اصلی اسلام، مدینه، مردم آن بلاد را به مبارزه فرا خواند.ابوایوب امامت جماعت #مسجد _النبی مدینه را عهده دار بود و پس از قتل عثمان از نخستین کسانی بود که با امام علی علیه السلام بیعت کرد.
از دیگر ویژگیهای ابوایوب انصاری این بود که نه تنها #حدیث #غدیر را منکر نشد و پنهان نکرد، بلکه به موقع از آن ماجرا یاد میکرد و بر درستی آن شهادت میداد. او در تاریخ اسلام از راویان حدیث غدیر شمرده میشود. روزی که جنگ #جمل در بصره خاتمه یافت و امیرمومنان همراه امام #حسن و امام #حسین علیهماالسلام و عمار و زید و ابوایوب انصاری وارد بصره شد، ابوایوب در جمع سی نفر از بزرگان و شیوخ #بصره چنین روایت کرد: به خدا سوگند، شنیدم رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «انک تقاتل الناکثین والقاسطین والمارقین بعدی مع علی بن ابی طالب»؛ تو پس از من، در کنار علی بن ابی طالب با پیمانشکنان و ستمگران و گمراهان جنگ خواهی کرد.
گفتند: آیا خودت این حدیث را از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدی؟ پاسخ داد: آری، خودم شنیدم. گفتند: آن چه خودت درباره علی از پیامبر شنیدی، برای ما نقل کن. ابوایوب گفت: از پیامبر شنیدم که فرمود: «علی مع الحق والحق معه و هو الامام والخلیفة بعدی یقاتل علی التاویل کما قاتلت علی التنزیل...» علی همراه حق است و حق همراه او؛ او امام و جانشین پس از من است.
ابوايوب در تمام طول عمر با برکت خود همواره پا به رکاب و شمشير به دست بود و در ميدانهاي جنگ براي اعتلاي اسلام و دفاع از حق جنگيد و نيز در سه جنگ زمان خلافت علي(ع) در رکاب آن حضرت جنگيد و از اسلام دفاع کرد.
او در پايان عمر طولاني خود نيز در سال 51 يا 52 قمري زمان سلطنت #معاويه، در حالي که در #روم سرگرم جهاد با نيروهاي ارتش روم بود، مريض شد و از دنيا رفت و در همان سرزمين نزديک «قسطنطنيه» به خاک سپرده شد.
-----------------
@drhadiansarii
يكى از #زيباترين لحظات زندگى من 🔹
اِستِلام #حَجَر لمسکردن حجر الأسود و #بوسه زدن به آن به قصد #تبرک. در منابع روایی #شیعه و اهل سنت، به استلام حجر توصیه شده است. فقیهان استلام حجر را مُستَحَب میدانند. در حدیثی از امام صادق(ع) فلسفه این کار، شهادتدادن حجر الأسود در #قیامت به وفاداری فرد با پیمان خدا بیان شده است.
برای اثبات جایز بودن تبرک جستن و بوسیدن اشیاء مقدس به استلام حجر استناد میشود.
ش کلینی، امام #صادق(ع) در پاسخ به سؤالی درباره علت لمس کردن حجرالأسود گفته است: «استلام حجر الأسود به این جهت است که وقتی خدا از بندگان #پیمان گرفت، حجرالأسود را از #بهشت آورد و به او دستور داد که پیمان بندگان خدا را در خود فرو برد. بنابراین هرکس که پیمان حفظ نماید، حجرالاسود برایش شهادت میدهد که پیمانش را نشکسته و به آن وفادار بوده است».
______________
@drhadiansarii
اِستِلام #حَجَر لمسکردن حجر الأسود و #بوسه زدن به آن به قصد #تبرک. در منابع روایی #شیعه و اهل سنت، به استلام حجر توصیه شده است. فقیهان استلام حجر را مُستَحَب میدانند. در حدیثی از امام صادق(ع) فلسفه این کار، شهادتدادن حجر الأسود در #قیامت به وفاداری فرد با پیمان خدا بیان شده است.
برای اثبات جایز بودن تبرک جستن و بوسیدن اشیاء مقدس به استلام حجر استناد میشود.
ش کلینی، امام #صادق(ع) در پاسخ به سؤالی درباره علت لمس کردن حجرالأسود گفته است: «استلام حجر الأسود به این جهت است که وقتی خدا از بندگان #پیمان گرفت، حجرالأسود را از #بهشت آورد و به او دستور داد که پیمان بندگان خدا را در خود فرو برد. بنابراین هرکس که پیمان حفظ نماید، حجرالاسود برایش شهادت میدهد که پیمانش را نشکسته و به آن وفادار بوده است».
______________
@drhadiansarii
Forwarded from الو سلام حاج آقا
♦️ الو سلام حاج آقا / ۴۷
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا «پیمان عقَبه» چه پیمانی است؟
🔸 پيامبر اسلام (ص) در موسم حج با شش نفر از قبيله «خزرج» ملاقات نمود و به آنها گفت: آيا شما با يهود همپيمانيد؟ گفتند: بله. فرمود: بنشينيد تا با شما سخن بگويم! آنان نشستند و سخنان پيامبر (ص) را به همراه آیاتی چند از قرآن کریم شنيدند و به قدری تحت تاثیر قرار گرفتند كه در همان مجلس ايمان آوردند.
🔹 منظور از پیمان عقبه همین است؟
🔸 نه. اين شش نفر فعاليت پىگيرى براى انتشار اسلام، در ميان مردم مدینه آغاز کردند تا آنجا كه خانهاى باقی نماند كه سخن از پيامبر (ص) در آن نباشد. تبليغات پیگير اين شش نفر سبب شد كه گروهى از مردم مدینه به آئين توحيد گرويدند و در سال دوازدهم بعثت، دوازده نفر از مدينه حركت كرده و با رسول خدا (ص) در «عقبه» گردنهای نزدیک «منی» ملاقات نمودند و نخستين پيمان اسلامى را بستند که به اولین پیمان عقبه شهرت یافت.
🔹 مفاد پیمان عقبه اول چه بود؟
🔸 طبق این پیمان آنها پس از پذیرش اسلام موظف شدند كه به خدا شرك نورزند، دزدى و زنا نكنند، فرزندان خود را نكشند، به يكديگر تهمت نزنند، كار زشت انجام ندهند و در كارهاى نيك نافرمانى نكنند. اين پيمان به «بيعة النساء» نیز نامیده شده است، چون پيامبر (ص) در فتح مكه از زنان نيز به اين ترتيب بيعت گرفت. پس از بستن پیمان، اين دوازده نفر با دلى لبريز از ايمان به سوى مدينه بازگشته و شروع به فعاليت نمودند. سپس نامهاى به پيامبر نوشتنه و تقاضای فرستادن مبلغ براى تعلیم قرآن كردند. پيامبر (ص) نیز «مصعب بن عمير» را براى تعليم و تربيت آنان فرستاد.
🔹 پیمان عقبه دیگری نیز وجود دارد؟
🔸 بله. با فرارسیدن موسم «حج» كاروان مدينه با پانصد نفر حركت كرد که در ميان آنها هفتاد و سه تن مسلمان وجود داشت. این گروه در مكه با پيامبر (ص) ملاقات نموده و در شب سیزدهم ذیالحجه به سوی «منى» حرکت کردند. رسول خدا (ص) هم به همراه عموىش «عباس» رهسپار عقبه شدند. پاسى از شب گذشت و ديدگان مشركان عرب به خواب رفت. مسلمانان يكى پس از ديگرى از جاى خود بلند شده و مخفيانه به سوى عقبه روى آوردند تا با پیامبر بیعت کنند.
🔹 بیعت کردند؟
🔸 ابتدا عباس، عموى پيامبر (ص) گفت: «اى «خزرجيان! شما پشتيبانى خود را نسبت به آئين محمد (ص) ابراز داشتهايد. بدانيد كه وى گرامىترين افراد قبيله خود است. تمام بنى هاشم، اعم از مؤمن و غيرمؤمن دفاع از او را بر عهده دارند، ولى اكنون محمد (ص) جانب شما را ترجيح داده و مايل است در ميان شما باشد. اگر تصميم داريد كه روى پيمان خود بايستيد و او را از گزند دشمنانش حفظ كنيد، او مىتواند در ميان شما زندگى كند، و اگر در لحظات سخت قدرت دفاع از او را نداريد، هم اكنون دست از او برداريد و بگذاريد او در ميان عشيره خود با كمال عزت، مناعت و عظمت به سر ببرد».
🔹 پس از آن چه اتفاقی افتاد؟
🔸 در اين هنگام «براء بن معرور» بلند شد و گفت: «به خدا سوگند هرگز در دل ما غير از آنچه بر زبان ما جارى مىشود، چيز ديگرى نيست. ما جز صداقت و عمل به پيمان و جانبازى در راه پيامبر (ص) چيز ديگرى در سر نداريم.» سپس خزرجيان رو به پيامبر (ص) كردند و تقاضا نمودند كه حضرتش سخنى بفرمايد. رسول خدا (ص) آياتى از قرآن کریم را برای آنها خواند و تمايلشان را نسبت به آئين اسلام تشديد کرد. سپس فرمود: «با شما بيعت مىكنم بر اينكه از من دفاع كنيد؛ همانطور كه از فرزندان و اهلبيت خود دفاع مىكنيد.» در اين هنگام، دو مرتبه براء برخاست و گفت: «ما فرزندان جنگ و مبارزه و تربيتيافتگان جبهههاى نبرديم و اين خصيصه از نياكان ما به ارث رسيده است.» در اين اثنا كه شور و شوق سراسر جمعيت را فراگرفته بود، صداى خزرجيان كه حاكى از اشتياق فوقالعاده آنان بود، بلند شد. عباس در حالى كه دست رسول خدا (ص) را در دست داشت، گفت: «جاسوسانى بر ما گمارده شده و لازم است آهسته سخن بگوييد.» در اين حالت براء بن معرور و «ابو الهيثم بن تيهان» و «اسعد بن زراره» از جاى خود بلند شدند و با پيامبر (ص) دست بيعت دادند و سپس تمام جمعيت به تدريج بيعت نمودند و این پیمان عقبه دوم بود.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، (پیمان عقبه)، تالیف: آیت الله العظمی جعفر سبحانی
#پیمان_عقبه
▪️به ما بپیوندید:
https://t.me/alosalamhajaqa
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا «پیمان عقَبه» چه پیمانی است؟
🔸 پيامبر اسلام (ص) در موسم حج با شش نفر از قبيله «خزرج» ملاقات نمود و به آنها گفت: آيا شما با يهود همپيمانيد؟ گفتند: بله. فرمود: بنشينيد تا با شما سخن بگويم! آنان نشستند و سخنان پيامبر (ص) را به همراه آیاتی چند از قرآن کریم شنيدند و به قدری تحت تاثیر قرار گرفتند كه در همان مجلس ايمان آوردند.
🔹 منظور از پیمان عقبه همین است؟
🔸 نه. اين شش نفر فعاليت پىگيرى براى انتشار اسلام، در ميان مردم مدینه آغاز کردند تا آنجا كه خانهاى باقی نماند كه سخن از پيامبر (ص) در آن نباشد. تبليغات پیگير اين شش نفر سبب شد كه گروهى از مردم مدینه به آئين توحيد گرويدند و در سال دوازدهم بعثت، دوازده نفر از مدينه حركت كرده و با رسول خدا (ص) در «عقبه» گردنهای نزدیک «منی» ملاقات نمودند و نخستين پيمان اسلامى را بستند که به اولین پیمان عقبه شهرت یافت.
🔹 مفاد پیمان عقبه اول چه بود؟
🔸 طبق این پیمان آنها پس از پذیرش اسلام موظف شدند كه به خدا شرك نورزند، دزدى و زنا نكنند، فرزندان خود را نكشند، به يكديگر تهمت نزنند، كار زشت انجام ندهند و در كارهاى نيك نافرمانى نكنند. اين پيمان به «بيعة النساء» نیز نامیده شده است، چون پيامبر (ص) در فتح مكه از زنان نيز به اين ترتيب بيعت گرفت. پس از بستن پیمان، اين دوازده نفر با دلى لبريز از ايمان به سوى مدينه بازگشته و شروع به فعاليت نمودند. سپس نامهاى به پيامبر نوشتنه و تقاضای فرستادن مبلغ براى تعلیم قرآن كردند. پيامبر (ص) نیز «مصعب بن عمير» را براى تعليم و تربيت آنان فرستاد.
🔹 پیمان عقبه دیگری نیز وجود دارد؟
🔸 بله. با فرارسیدن موسم «حج» كاروان مدينه با پانصد نفر حركت كرد که در ميان آنها هفتاد و سه تن مسلمان وجود داشت. این گروه در مكه با پيامبر (ص) ملاقات نموده و در شب سیزدهم ذیالحجه به سوی «منى» حرکت کردند. رسول خدا (ص) هم به همراه عموىش «عباس» رهسپار عقبه شدند. پاسى از شب گذشت و ديدگان مشركان عرب به خواب رفت. مسلمانان يكى پس از ديگرى از جاى خود بلند شده و مخفيانه به سوى عقبه روى آوردند تا با پیامبر بیعت کنند.
🔹 بیعت کردند؟
🔸 ابتدا عباس، عموى پيامبر (ص) گفت: «اى «خزرجيان! شما پشتيبانى خود را نسبت به آئين محمد (ص) ابراز داشتهايد. بدانيد كه وى گرامىترين افراد قبيله خود است. تمام بنى هاشم، اعم از مؤمن و غيرمؤمن دفاع از او را بر عهده دارند، ولى اكنون محمد (ص) جانب شما را ترجيح داده و مايل است در ميان شما باشد. اگر تصميم داريد كه روى پيمان خود بايستيد و او را از گزند دشمنانش حفظ كنيد، او مىتواند در ميان شما زندگى كند، و اگر در لحظات سخت قدرت دفاع از او را نداريد، هم اكنون دست از او برداريد و بگذاريد او در ميان عشيره خود با كمال عزت، مناعت و عظمت به سر ببرد».
🔹 پس از آن چه اتفاقی افتاد؟
🔸 در اين هنگام «براء بن معرور» بلند شد و گفت: «به خدا سوگند هرگز در دل ما غير از آنچه بر زبان ما جارى مىشود، چيز ديگرى نيست. ما جز صداقت و عمل به پيمان و جانبازى در راه پيامبر (ص) چيز ديگرى در سر نداريم.» سپس خزرجيان رو به پيامبر (ص) كردند و تقاضا نمودند كه حضرتش سخنى بفرمايد. رسول خدا (ص) آياتى از قرآن کریم را برای آنها خواند و تمايلشان را نسبت به آئين اسلام تشديد کرد. سپس فرمود: «با شما بيعت مىكنم بر اينكه از من دفاع كنيد؛ همانطور كه از فرزندان و اهلبيت خود دفاع مىكنيد.» در اين هنگام، دو مرتبه براء برخاست و گفت: «ما فرزندان جنگ و مبارزه و تربيتيافتگان جبهههاى نبرديم و اين خصيصه از نياكان ما به ارث رسيده است.» در اين اثنا كه شور و شوق سراسر جمعيت را فراگرفته بود، صداى خزرجيان كه حاكى از اشتياق فوقالعاده آنان بود، بلند شد. عباس در حالى كه دست رسول خدا (ص) را در دست داشت، گفت: «جاسوسانى بر ما گمارده شده و لازم است آهسته سخن بگوييد.» در اين حالت براء بن معرور و «ابو الهيثم بن تيهان» و «اسعد بن زراره» از جاى خود بلند شدند و با پيامبر (ص) دست بيعت دادند و سپس تمام جمعيت به تدريج بيعت نمودند و این پیمان عقبه دوم بود.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، (پیمان عقبه)، تالیف: آیت الله العظمی جعفر سبحانی
#پیمان_عقبه
▪️به ما بپیوندید:
https://t.me/alosalamhajaqa
Telegram
الو سلام حاج آقا
الو سلام حاج آقا، گفت و شنودی در موضوعات مختلف است و حاج آقا روحانیت عالم و عاملی را نمایندگی میکند که از سرچشمه اسلام سیراب شده و عقل را با نقل و علم را با تقوا و فضیلتهای اخلاقی درآمیخته و اقتضائات زمانه خود را میشناسد. او به همین دلیل نامیراست.