📙📘📕
نگاهی بر رمان «هویت» اثر میلان کوندرا
قطعا با نام «میلان کوندرا» نویسنده چک آشنایی دارید. سبک داستان نویسی او منحصر به فرد است ، چرا که در میانهٔ داستان هایش به تحلیل روان شناختی و فلسفی ماجرا می پردازد.
رمان #هویت را میلان کوندرا در ۱۹۹۶ در فرانسه نوشته است.
هویت داستان رابطهٔ عاشقانهٔ مردی به نام “ژاک مارک” و زنی به نام “شانتال” است اما در میانهٔ ماجراهای این رابطه میلان کوندرا جا به جا به موضوعات فلسفی همچون جبر و اختیار، مرگ و زندگی و اخلاق و وظیفه می پردازد و نیز هستهٔ مرکزی تصمیمات انسانی را واکاوی می کند.
میلان کوندرا اغلب به این گفته هرمن بروخ متفکر و رمان نویس اتریشی اشاره می کند که گفته است:
«رمانی که جزء ناشناخته ای از هستی را کشف نکند، غیر اخلاقی است. شناخت، یگانه اخلاق رمان است».
محور کلیدی رمان هویت #ملال_وجودی یا #احساس_پوچی و بی معنایی (Absurdism) و نیز نحوه ء کنار آمدن انسان ها با این خلاء، پوچی و ملال است.
در این داستان میلان کوندرا سه شیوهٔ مدارا با #ملال را معرفی می کند:
#ملال_انفعالی، همچون ملال کسی که پشت میزی در کافه ای نشسته، آبجویی در دست دارد، به خلاء خیره شده است و گهگاه خمیازه می کشد.«ژان مارک ملال انفعالی را پیشه کرده است، به حاشیهٔ زندگی خزیده، دانشگاه را رها کرده و خود را با شغلی کم اهمیّت مشغول ساخته است. همه چیز زندگی برایش بی اهمیت است....»
#ملال_فعال، همچون ملال کسی که یکریز صحبت می کند، دربارهٔ وقایع بی اهمیت روزانه، و به سکوت مجال نمی دهد تا سؤالات عمیق را به رخ کشد و
«شانتال که با جدیت به شغلش چسبیده است و در همان حال که به بی معنایی شغلش آگاه است آن را با چنان جدیّتی به انجام می رساند که گویا صاحب دو چهره و شخصیّت است، چهره ای که به حرفه و پیشه اش پوزخند می زند و چهرهٔ دوّمی که با دقت و وظیفه شناسی جایگاه شغلی اش را ارتقا می بخشد....از این روست که او حرف می زند، زیرا کلمه هایی که می گوید به گونه ای پنهانی زمان را به حرکت در می آورند، در حالی که وقتی دهانش بسته می ماند زمان متوقف می شود».
#ملال_در_حال_سرکشی: جوانانی که می شکنند و به آتش می کشند!«بریتانیکوس، پیرمردی انگلیسی که با برپایی ضیافت های عیّاشی ملال زندگی را تاب می آورد».
هر کدام از قهرمانان رمان «هویت» به یکی از این شیوه ها ملال زندگی را تاب می آورند.
میلان کوندرا جا به جا، قصه گویی را متوقف می کند و به طرح پرسش های فلسفی و روان شناسانه می پردازد، پرسش هایی که خواننده را درگیر می کنند و باورهای عادتی ذهن او را به چالش می کشانند.
@drbgholampour
نگاهی بر رمان «هویت» اثر میلان کوندرا
قطعا با نام «میلان کوندرا» نویسنده چک آشنایی دارید. سبک داستان نویسی او منحصر به فرد است ، چرا که در میانهٔ داستان هایش به تحلیل روان شناختی و فلسفی ماجرا می پردازد.
رمان #هویت را میلان کوندرا در ۱۹۹۶ در فرانسه نوشته است.
هویت داستان رابطهٔ عاشقانهٔ مردی به نام “ژاک مارک” و زنی به نام “شانتال” است اما در میانهٔ ماجراهای این رابطه میلان کوندرا جا به جا به موضوعات فلسفی همچون جبر و اختیار، مرگ و زندگی و اخلاق و وظیفه می پردازد و نیز هستهٔ مرکزی تصمیمات انسانی را واکاوی می کند.
میلان کوندرا اغلب به این گفته هرمن بروخ متفکر و رمان نویس اتریشی اشاره می کند که گفته است:
«رمانی که جزء ناشناخته ای از هستی را کشف نکند، غیر اخلاقی است. شناخت، یگانه اخلاق رمان است».
محور کلیدی رمان هویت #ملال_وجودی یا #احساس_پوچی و بی معنایی (Absurdism) و نیز نحوه ء کنار آمدن انسان ها با این خلاء، پوچی و ملال است.
در این داستان میلان کوندرا سه شیوهٔ مدارا با #ملال را معرفی می کند:
#ملال_انفعالی، همچون ملال کسی که پشت میزی در کافه ای نشسته، آبجویی در دست دارد، به خلاء خیره شده است و گهگاه خمیازه می کشد.«ژان مارک ملال انفعالی را پیشه کرده است، به حاشیهٔ زندگی خزیده، دانشگاه را رها کرده و خود را با شغلی کم اهمیّت مشغول ساخته است. همه چیز زندگی برایش بی اهمیت است....»
#ملال_فعال، همچون ملال کسی که یکریز صحبت می کند، دربارهٔ وقایع بی اهمیت روزانه، و به سکوت مجال نمی دهد تا سؤالات عمیق را به رخ کشد و
«شانتال که با جدیت به شغلش چسبیده است و در همان حال که به بی معنایی شغلش آگاه است آن را با چنان جدیّتی به انجام می رساند که گویا صاحب دو چهره و شخصیّت است، چهره ای که به حرفه و پیشه اش پوزخند می زند و چهرهٔ دوّمی که با دقت و وظیفه شناسی جایگاه شغلی اش را ارتقا می بخشد....از این روست که او حرف می زند، زیرا کلمه هایی که می گوید به گونه ای پنهانی زمان را به حرکت در می آورند، در حالی که وقتی دهانش بسته می ماند زمان متوقف می شود».
#ملال_در_حال_سرکشی: جوانانی که می شکنند و به آتش می کشند!«بریتانیکوس، پیرمردی انگلیسی که با برپایی ضیافت های عیّاشی ملال زندگی را تاب می آورد».
هر کدام از قهرمانان رمان «هویت» به یکی از این شیوه ها ملال زندگی را تاب می آورند.
میلان کوندرا جا به جا، قصه گویی را متوقف می کند و به طرح پرسش های فلسفی و روان شناسانه می پردازد، پرسش هایی که خواننده را درگیر می کنند و باورهای عادتی ذهن او را به چالش می کشانند.
@drbgholampour
🔒🔐🔏
🔎روابط فرازناشويي
بیش از ۸۰ درصد از افراد متأهل، زندگی مشترک خود را با این پیش فرض آغاز می کنند که تک همسری انتخاب اصلی و همیشگی آنان است. در میان افرادی که به احتمال وقوع رابطه فرازناشویی در طول زندگی مشترک، فکر میکنند، اغلب این تصور وجود دارد که احساس #ملال_جنسی، آن هم پس از گذشت یک یا دو دهه از زندگی مشترک، مهمترین علت احتمالی گرایش به رابطه #فرازناشویی است.
اما برخلاف تصورات غالب، مطالعات نشان میدهند روابط فرازناشویی، که ۳۰ تا ۶۰ از افراد متاهل زمانی در طول زندگی مشترک خود آن را تجربه میکنند، در اکثر موارد در طی ۵ سال اول زندگی اتفاق می افتند، و احساس ملال جنسی در درصد پایینی از آنها علت اصلی محسوب میشود.
رابطهٔ فرازناشویی، یک موضوع پیچیده و چند وجهی است که بر اساس ارزشهای اجتماعی، قراردادهای عاطفی موجود بین هر زوج، و زمینهٔ فرهنگی که رابطه فرازناشویی در آن اتفاق می افتد، اشکال و تعاریف متفاوتی دارد.
برخلاف باور بسیاری از افراد مبنی بر اینکه وجود یک رابطهٔ زناشویی شاد و رضایت بخش تضمین کنندهٔ تعهد و وفاداری افراد به یکدیگر است، اما واقعیت این است که هیچ فرد یا زوجی از احتمال گرایش به سمت موضوعات فرازناشویی مصون نیست.
با این وجود، مطالعات نشان میدهند که وجود برخی فاکتورها در رابطهٔ یک زوج میتواند پیش بینی کنندهٔ احتمال بالاتر بروز موضوعات فرازناشویی باشد:
❇️ فقدان احساس صمیمیت، درگیری با نارضایتی، استرس و تعارضات مزمن، از یک سو باعث شکل گیری میل به فرار از موقعیت فشار، و از طرف دیگر باعث توجیه پذیر شدن خیانت و سست شدن موانع عاطفی موجود در مسیر آن، میشود.
❎از آن سو، تمایل به اجتناب از هر نوع بحث و مشاجره، و بیان نکردن هرگونه مخالفت، اعتراض و نارضایتی برای حفظ آرامش رابطه، میتواند باعث شکل گیری #احساس_تنهایی، ناتوانی از شناخت عمیق تر یکدیگر و افزایش گرایش به ارضای نیازهای خود در فضایی خارج از رابطهٔ زناشویی شود.
✳️زندگی و رشد در محیطی که روابط فرازناشویی در آن پذیرفته و معمول بوده است، احتمال گرایش به این الگو را در یک فرد افزایش میدهد.
این گرایش اگرچه ممکن است مطابق با میل و خواستهٔ آگاهانه شخص نباشد، «اما گرایش به تکرار الگوهای آشنا و مقبول در گذشته، میتواند به طور ناخودآگاه، به رفتار فرد بدهد
همچنین برخی از ویژگیهای شخصیتی
مانند نوجویی و تنوع طلبی، که تحمل ثبات و یکنواختی رابطه درازمدت را برای فرد دشوار میکند، باعث آسیب پذیری بیشتر در برابر عبور از قرار دادهای رابطه زناشویی میشود.
✅شناسایی عوامل روانی، تعارضات بین فردی، و همچنین افراد، موقعیت ها، یا حالتهای هیجانی، که هر یک از طرفین را، نسبت به وارد شدن به رابطه فرازناشویی آسیب پذیر میکند!
«افزایش احساس کنترل و آگاهی، به خودی خود یک اقدام پیشگیرانه است».
هنگامی که تصمیم یک زوج بر تلاش مشترک برای جلوگیری از رابطه فرازناشویی باشد، آنها میتوانند با یکدیگر وارد این قرارداد عاطفی شوند که در صورت احساس آسیب پذیری از نظر ورود به یک رابطه فرازناشویی، طرف مقابل، یا فردی مورد اعتماد طرفین را، به این موضوع آگاه کرده و کمک او را دریافت کنند.
به کلام آوردن احساساتی مانند خشم، دوری و رنجش، دست یابی به توافق پیرامون تعریف رابطه فرازناشویی از دیدگاه طرفین، اختصاص دادن زمانهای کافی برای گفتگو پیرامون نگرانی ها و انتظارات خود از رابطه، و دریافت کمک حرفه ای برای شناسایی موانع موجود در برابر احساس اتصال و صمیمیت، احتمال بروز اقدامات تکانشی و مخفیانه را کاهش میدهد، و در حفظ انسجام درازمدت رابطه و جلوگیری از ایجاد فضای بی اعتمادی و عدم تعهد، کمک کننده است.
@drbgholampour
🔎روابط فرازناشويي
بیش از ۸۰ درصد از افراد متأهل، زندگی مشترک خود را با این پیش فرض آغاز می کنند که تک همسری انتخاب اصلی و همیشگی آنان است. در میان افرادی که به احتمال وقوع رابطه فرازناشویی در طول زندگی مشترک، فکر میکنند، اغلب این تصور وجود دارد که احساس #ملال_جنسی، آن هم پس از گذشت یک یا دو دهه از زندگی مشترک، مهمترین علت احتمالی گرایش به رابطه #فرازناشویی است.
اما برخلاف تصورات غالب، مطالعات نشان میدهند روابط فرازناشویی، که ۳۰ تا ۶۰ از افراد متاهل زمانی در طول زندگی مشترک خود آن را تجربه میکنند، در اکثر موارد در طی ۵ سال اول زندگی اتفاق می افتند، و احساس ملال جنسی در درصد پایینی از آنها علت اصلی محسوب میشود.
رابطهٔ فرازناشویی، یک موضوع پیچیده و چند وجهی است که بر اساس ارزشهای اجتماعی، قراردادهای عاطفی موجود بین هر زوج، و زمینهٔ فرهنگی که رابطه فرازناشویی در آن اتفاق می افتد، اشکال و تعاریف متفاوتی دارد.
برخلاف باور بسیاری از افراد مبنی بر اینکه وجود یک رابطهٔ زناشویی شاد و رضایت بخش تضمین کنندهٔ تعهد و وفاداری افراد به یکدیگر است، اما واقعیت این است که هیچ فرد یا زوجی از احتمال گرایش به سمت موضوعات فرازناشویی مصون نیست.
با این وجود، مطالعات نشان میدهند که وجود برخی فاکتورها در رابطهٔ یک زوج میتواند پیش بینی کنندهٔ احتمال بالاتر بروز موضوعات فرازناشویی باشد:
❇️ فقدان احساس صمیمیت، درگیری با نارضایتی، استرس و تعارضات مزمن، از یک سو باعث شکل گیری میل به فرار از موقعیت فشار، و از طرف دیگر باعث توجیه پذیر شدن خیانت و سست شدن موانع عاطفی موجود در مسیر آن، میشود.
❎از آن سو، تمایل به اجتناب از هر نوع بحث و مشاجره، و بیان نکردن هرگونه مخالفت، اعتراض و نارضایتی برای حفظ آرامش رابطه، میتواند باعث شکل گیری #احساس_تنهایی، ناتوانی از شناخت عمیق تر یکدیگر و افزایش گرایش به ارضای نیازهای خود در فضایی خارج از رابطهٔ زناشویی شود.
✳️زندگی و رشد در محیطی که روابط فرازناشویی در آن پذیرفته و معمول بوده است، احتمال گرایش به این الگو را در یک فرد افزایش میدهد.
این گرایش اگرچه ممکن است مطابق با میل و خواستهٔ آگاهانه شخص نباشد، «اما گرایش به تکرار الگوهای آشنا و مقبول در گذشته، میتواند به طور ناخودآگاه، به رفتار فرد بدهد
همچنین برخی از ویژگیهای شخصیتی
مانند نوجویی و تنوع طلبی، که تحمل ثبات و یکنواختی رابطه درازمدت را برای فرد دشوار میکند، باعث آسیب پذیری بیشتر در برابر عبور از قرار دادهای رابطه زناشویی میشود.
✅شناسایی عوامل روانی، تعارضات بین فردی، و همچنین افراد، موقعیت ها، یا حالتهای هیجانی، که هر یک از طرفین را، نسبت به وارد شدن به رابطه فرازناشویی آسیب پذیر میکند!
«افزایش احساس کنترل و آگاهی، به خودی خود یک اقدام پیشگیرانه است».
هنگامی که تصمیم یک زوج بر تلاش مشترک برای جلوگیری از رابطه فرازناشویی باشد، آنها میتوانند با یکدیگر وارد این قرارداد عاطفی شوند که در صورت احساس آسیب پذیری از نظر ورود به یک رابطه فرازناشویی، طرف مقابل، یا فردی مورد اعتماد طرفین را، به این موضوع آگاه کرده و کمک او را دریافت کنند.
به کلام آوردن احساساتی مانند خشم، دوری و رنجش، دست یابی به توافق پیرامون تعریف رابطه فرازناشویی از دیدگاه طرفین، اختصاص دادن زمانهای کافی برای گفتگو پیرامون نگرانی ها و انتظارات خود از رابطه، و دریافت کمک حرفه ای برای شناسایی موانع موجود در برابر احساس اتصال و صمیمیت، احتمال بروز اقدامات تکانشی و مخفیانه را کاهش میدهد، و در حفظ انسجام درازمدت رابطه و جلوگیری از ایجاد فضای بی اعتمادی و عدم تعهد، کمک کننده است.
@drbgholampour
🔒🔐🔏
🔎روابط فرازناشويي
بیش از ۸۰ درصد از افراد متأهل، زندگی مشترک خود را با این پیش فرض آغاز می کنند که تک همسری انتخاب اصلی و همیشگی آنان است. در میان افرادی که به احتمال وقوع رابطه فرازناشویی در طول زندگی مشترک، فکر میکنند، اغلب این تصور وجود دارد که احساس #ملال_جنسی، آن هم پس از گذشت یک یا دو دهه از زندگی مشترک، مهمترین علت احتمالی گرایش به رابطه #فرازناشویی است.
اما برخلاف تصورات غالب، مطالعات نشان میدهند روابط فرازناشویی، که ۳۰ تا ۶۰ از افراد متاهل زمانی در طول زندگی مشترک خود آن را تجربه میکنند، در اکثر موارد در طی ۵ سال اول زندگی اتفاق می افتند، و احساس ملال جنسی در درصد پایینی از آنها علت اصلی محسوب میشود.
رابطهٔ فرازناشویی، یک موضوع پیچیده و چند وجهی است که بر اساس ارزشهای اجتماعی، قراردادهای عاطفی موجود بین هر زوج، و زمینهٔ فرهنگی که رابطه فرازناشویی در آن اتفاق می افتد، اشکال و تعاریف متفاوتی دارد.
برخلاف باور بسیاری از افراد مبنی بر اینکه وجود یک رابطهٔ زناشویی شاد و رضایت بخش تضمین کنندهٔ تعهد و وفاداری افراد به یکدیگر است، اما واقعیت این است که هیچ فرد یا زوجی از احتمال گرایش به سمت موضوعات فرازناشویی مصون نیست.
با این وجود، مطالعات نشان میدهند که وجود برخی فاکتورها در رابطهٔ یک زوج میتواند پیش بینی کنندهٔ احتمال بالاتر بروز موضوعات فرازناشویی باشد:
فقدان احساس صمیمیت، درگیری با نارضایتی، استرس و تعارضات مزمن، از یک سو باعث شکل گیری میل به فرار از موقعیت فشار، و از طرف دیگر باعث توجیه پذیر شدن خیانت و سست شدن موانع عاطفی موجود در مسیر آن، میشود.
از آن سو، تمایل به اجتناب از هر نوع بحث و مشاجره، و بیان نکردن هرگونه مخالفت، اعتراض و نارضایتی برای حفظ آرامش رابطه، میتواند باعث شکل گیری #احساس_تنهایی، ناتوانی از شناخت عمیق تر یکدیگر و افزایش گرایش به ارضای نیازهای خود در فضایی خارج از رابطهٔ زناشویی شود.
زندگی و رشد در محیطی که روابط #فرازناشویی در آن پذیرفته و معمول بوده است، احتمال گرایش به این الگو را در یک فرد افزایش میدهد.
این گرایش اگرچه ممکن است مطابق با میل و خواستهٔ آگاهانه شخص نباشد، «اما گرایش به تکرار الگوهای آشنا و مقبول در گذشته، میتواند به طور ناخودآگاه، به رفتار فرد جهت بدهد».
همچنین برخی ویژگی های شخصیتی مانند نوجویی و تنوع طلبی، که تحمل ثبات و یکنواختی رابطه درازمدت را برای فرد دشوار میکند، باعث آسیب پذیری بیشتر در برابر عبور از قرار دادهای رابطه زناشویی میشود.
شناسایی عوامل روانی، تعارضات بین فردی، و همچنین افراد، موقعیت ها، یا حالتهای هیجانی، که هر یک از طرفین را، نسبت به وارد شدن به رابطه فرازناشویی آسیب پذیر میکند!
افزایش احساس کنترل و آگاهی، به خودی خود یک اقدام پیشگیرانه است.
هنگامی که تصمیم یک زوج بر تلاش مشترک برای جلوگیری از رابطه فرازناشویی باشد، آنها میتوانند با یکدیگر وارد این قرارداد عاطفی شوند که در صورت احساس آسیب پذیری از نظر ورود به یک رابطه فرازناشویی، طرف مقابل، یا فردی مورد اعتماد طرفین را، به این موضوع آگاه کرده و کمک او را دریافت کنند.
به کلام آوردن احساساتی مانند خشم، دوری و رنجش، دست یابی به توافق پیرامون تعریف رابطه فرازناشویی از دیدگاه طرفین، اختصاص دادن زمانهای کافی برای گفتگو پیرامون نگرانی ها و انتظارات خود از رابطه، و دریافت کمک حرفه ای برای شناسایی موانع موجود در برابر احساس اتصال و صمیمیت، احتمال بروز اقدامات تکانشی و مخفیانه را کاهش میدهد، و در حفظ انسجام درازمدت رابطه و جلوگیری از ایجاد فضای بی اعتمادی و عدم تعهد، کمک کننده است.
منبع:
Barry W McCarthy Ph.D(psychologist/Washington D.C)
@drbgholampour
www.drgholampour.com
🔎روابط فرازناشويي
بیش از ۸۰ درصد از افراد متأهل، زندگی مشترک خود را با این پیش فرض آغاز می کنند که تک همسری انتخاب اصلی و همیشگی آنان است. در میان افرادی که به احتمال وقوع رابطه فرازناشویی در طول زندگی مشترک، فکر میکنند، اغلب این تصور وجود دارد که احساس #ملال_جنسی، آن هم پس از گذشت یک یا دو دهه از زندگی مشترک، مهمترین علت احتمالی گرایش به رابطه #فرازناشویی است.
اما برخلاف تصورات غالب، مطالعات نشان میدهند روابط فرازناشویی، که ۳۰ تا ۶۰ از افراد متاهل زمانی در طول زندگی مشترک خود آن را تجربه میکنند، در اکثر موارد در طی ۵ سال اول زندگی اتفاق می افتند، و احساس ملال جنسی در درصد پایینی از آنها علت اصلی محسوب میشود.
رابطهٔ فرازناشویی، یک موضوع پیچیده و چند وجهی است که بر اساس ارزشهای اجتماعی، قراردادهای عاطفی موجود بین هر زوج، و زمینهٔ فرهنگی که رابطه فرازناشویی در آن اتفاق می افتد، اشکال و تعاریف متفاوتی دارد.
برخلاف باور بسیاری از افراد مبنی بر اینکه وجود یک رابطهٔ زناشویی شاد و رضایت بخش تضمین کنندهٔ تعهد و وفاداری افراد به یکدیگر است، اما واقعیت این است که هیچ فرد یا زوجی از احتمال گرایش به سمت موضوعات فرازناشویی مصون نیست.
با این وجود، مطالعات نشان میدهند که وجود برخی فاکتورها در رابطهٔ یک زوج میتواند پیش بینی کنندهٔ احتمال بالاتر بروز موضوعات فرازناشویی باشد:
فقدان احساس صمیمیت، درگیری با نارضایتی، استرس و تعارضات مزمن، از یک سو باعث شکل گیری میل به فرار از موقعیت فشار، و از طرف دیگر باعث توجیه پذیر شدن خیانت و سست شدن موانع عاطفی موجود در مسیر آن، میشود.
از آن سو، تمایل به اجتناب از هر نوع بحث و مشاجره، و بیان نکردن هرگونه مخالفت، اعتراض و نارضایتی برای حفظ آرامش رابطه، میتواند باعث شکل گیری #احساس_تنهایی، ناتوانی از شناخت عمیق تر یکدیگر و افزایش گرایش به ارضای نیازهای خود در فضایی خارج از رابطهٔ زناشویی شود.
زندگی و رشد در محیطی که روابط #فرازناشویی در آن پذیرفته و معمول بوده است، احتمال گرایش به این الگو را در یک فرد افزایش میدهد.
این گرایش اگرچه ممکن است مطابق با میل و خواستهٔ آگاهانه شخص نباشد، «اما گرایش به تکرار الگوهای آشنا و مقبول در گذشته، میتواند به طور ناخودآگاه، به رفتار فرد جهت بدهد».
همچنین برخی ویژگی های شخصیتی مانند نوجویی و تنوع طلبی، که تحمل ثبات و یکنواختی رابطه درازمدت را برای فرد دشوار میکند، باعث آسیب پذیری بیشتر در برابر عبور از قرار دادهای رابطه زناشویی میشود.
شناسایی عوامل روانی، تعارضات بین فردی، و همچنین افراد، موقعیت ها، یا حالتهای هیجانی، که هر یک از طرفین را، نسبت به وارد شدن به رابطه فرازناشویی آسیب پذیر میکند!
افزایش احساس کنترل و آگاهی، به خودی خود یک اقدام پیشگیرانه است.
هنگامی که تصمیم یک زوج بر تلاش مشترک برای جلوگیری از رابطه فرازناشویی باشد، آنها میتوانند با یکدیگر وارد این قرارداد عاطفی شوند که در صورت احساس آسیب پذیری از نظر ورود به یک رابطه فرازناشویی، طرف مقابل، یا فردی مورد اعتماد طرفین را، به این موضوع آگاه کرده و کمک او را دریافت کنند.
به کلام آوردن احساساتی مانند خشم، دوری و رنجش، دست یابی به توافق پیرامون تعریف رابطه فرازناشویی از دیدگاه طرفین، اختصاص دادن زمانهای کافی برای گفتگو پیرامون نگرانی ها و انتظارات خود از رابطه، و دریافت کمک حرفه ای برای شناسایی موانع موجود در برابر احساس اتصال و صمیمیت، احتمال بروز اقدامات تکانشی و مخفیانه را کاهش میدهد، و در حفظ انسجام درازمدت رابطه و جلوگیری از ایجاد فضای بی اعتمادی و عدم تعهد، کمک کننده است.
منبع:
Barry W McCarthy Ph.D(psychologist/Washington D.C)
@drbgholampour
www.drgholampour.com
Forwarded from دكتر بهشته غلامپور (Beheshteh Gholampour)
🔒🔐🔏
🔎روابط فرازناشويي
بیش از ۸۰ درصد از افراد متأهل، زندگی مشترک خود را با این پیش فرض آغاز می کنند که تک همسری انتخاب اصلی و همیشگی آنان است. در میان افرادی که به احتمال وقوع رابطه فرازناشویی در طول زندگی مشترک، فکر میکنند، اغلب این تصور وجود دارد که احساس #ملال_جنسی، آن هم پس از گذشت یک یا دو دهه از زندگی مشترک، مهمترین علت احتمالی گرایش به رابطه #فرازناشویی است.
اما برخلاف تصورات غالب، مطالعات نشان میدهند روابط فرازناشویی، که ۳۰ تا ۶۰ از افراد متاهل زمانی در طول زندگی مشترک خود آن را تجربه میکنند، در اکثر موارد در طی ۵ سال اول زندگی اتفاق می افتند، و احساس ملال جنسی در درصد پایینی از آنها علت اصلی محسوب میشود.
رابطهٔ فرازناشویی، یک موضوع پیچیده و چند وجهی است که بر اساس ارزشهای اجتماعی، قراردادهای عاطفی موجود بین هر زوج، و زمینهٔ فرهنگی که رابطه فرازناشویی در آن اتفاق می افتد، اشکال و تعاریف متفاوتی دارد.
برخلاف باور بسیاری از افراد مبنی بر اینکه وجود یک رابطهٔ زناشویی شاد و رضایت بخش تضمین کنندهٔ تعهد و وفاداری افراد به یکدیگر است، اما واقعیت این است که هیچ فرد یا زوجی از احتمال گرایش به سمت موضوعات فرازناشویی مصون نیست.
با این وجود، مطالعات نشان میدهند که وجود برخی فاکتورها در رابطهٔ یک زوج میتواند پیش بینی کنندهٔ احتمال بالاتر بروز موضوعات فرازناشویی باشد:
فقدان احساس صمیمیت، درگیری با نارضایتی، استرس و تعارضات مزمن، از یک سو باعث شکل گیری میل به فرار از موقعیت فشار، و از طرف دیگر باعث توجیه پذیر شدن خیانت و سست شدن موانع عاطفی موجود در مسیر آن، میشود.
از آن سو، تمایل به اجتناب از هر نوع بحث و مشاجره، و بیان نکردن هرگونه مخالفت، اعتراض و نارضایتی برای حفظ آرامش رابطه، میتواند باعث شکل گیری #احساس_تنهایی، ناتوانی از شناخت عمیق تر یکدیگر و افزایش گرایش به ارضای نیازهای خود در فضایی خارج از رابطهٔ زناشویی شود.
زندگی و رشد در محیطی که روابط #فرازناشویی در آن پذیرفته و معمول بوده است، احتمال گرایش به این الگو را در یک فرد افزایش میدهد.
این گرایش اگرچه ممکن است مطابق با میل و خواستهٔ آگاهانه شخص نباشد، «اما گرایش به تکرار الگوهای آشنا و مقبول در گذشته، میتواند به طور ناخودآگاه، به رفتار فرد جهت بدهد».
همچنین برخی ویژگی های شخصیتی مانند نوجویی و تنوع طلبی، که تحمل ثبات و یکنواختی رابطه درازمدت را برای فرد دشوار میکند، باعث آسیب پذیری بیشتر در برابر عبور از قرار دادهای رابطه زناشویی میشود.
شناسایی عوامل روانی، تعارضات بین فردی، و همچنین افراد، موقعیت ها، یا حالتهای هیجانی، که هر یک از طرفین را، نسبت به وارد شدن به رابطه فرازناشویی آسیب پذیر میکند!
افزایش احساس کنترل و آگاهی، به خودی خود یک اقدام پیشگیرانه است.
هنگامی که تصمیم یک زوج بر تلاش مشترک برای جلوگیری از رابطه فرازناشویی باشد، آنها میتوانند با یکدیگر وارد این قرارداد عاطفی شوند که در صورت احساس آسیب پذیری از نظر ورود به یک رابطه فرازناشویی، طرف مقابل، یا فردی مورد اعتماد طرفین را، به این موضوع آگاه کرده و کمک او را دریافت کنند.
به کلام آوردن احساساتی مانند خشم، دوری و رنجش، دست یابی به توافق پیرامون تعریف رابطه فرازناشویی از دیدگاه طرفین، اختصاص دادن زمانهای کافی برای گفتگو پیرامون نگرانی ها و انتظارات خود از رابطه، و دریافت کمک حرفه ای برای شناسایی موانع موجود در برابر احساس اتصال و صمیمیت، احتمال بروز اقدامات تکانشی و مخفیانه را کاهش میدهد، و در حفظ انسجام درازمدت رابطه و جلوگیری از ایجاد فضای بی اعتمادی و عدم تعهد، کمک کننده است.
منبع:
Barry W McCarthy Ph.D(psychologist/Washington D.C)
@drbgholampour
www.drgholampour.com
🔎روابط فرازناشويي
بیش از ۸۰ درصد از افراد متأهل، زندگی مشترک خود را با این پیش فرض آغاز می کنند که تک همسری انتخاب اصلی و همیشگی آنان است. در میان افرادی که به احتمال وقوع رابطه فرازناشویی در طول زندگی مشترک، فکر میکنند، اغلب این تصور وجود دارد که احساس #ملال_جنسی، آن هم پس از گذشت یک یا دو دهه از زندگی مشترک، مهمترین علت احتمالی گرایش به رابطه #فرازناشویی است.
اما برخلاف تصورات غالب، مطالعات نشان میدهند روابط فرازناشویی، که ۳۰ تا ۶۰ از افراد متاهل زمانی در طول زندگی مشترک خود آن را تجربه میکنند، در اکثر موارد در طی ۵ سال اول زندگی اتفاق می افتند، و احساس ملال جنسی در درصد پایینی از آنها علت اصلی محسوب میشود.
رابطهٔ فرازناشویی، یک موضوع پیچیده و چند وجهی است که بر اساس ارزشهای اجتماعی، قراردادهای عاطفی موجود بین هر زوج، و زمینهٔ فرهنگی که رابطه فرازناشویی در آن اتفاق می افتد، اشکال و تعاریف متفاوتی دارد.
برخلاف باور بسیاری از افراد مبنی بر اینکه وجود یک رابطهٔ زناشویی شاد و رضایت بخش تضمین کنندهٔ تعهد و وفاداری افراد به یکدیگر است، اما واقعیت این است که هیچ فرد یا زوجی از احتمال گرایش به سمت موضوعات فرازناشویی مصون نیست.
با این وجود، مطالعات نشان میدهند که وجود برخی فاکتورها در رابطهٔ یک زوج میتواند پیش بینی کنندهٔ احتمال بالاتر بروز موضوعات فرازناشویی باشد:
فقدان احساس صمیمیت، درگیری با نارضایتی، استرس و تعارضات مزمن، از یک سو باعث شکل گیری میل به فرار از موقعیت فشار، و از طرف دیگر باعث توجیه پذیر شدن خیانت و سست شدن موانع عاطفی موجود در مسیر آن، میشود.
از آن سو، تمایل به اجتناب از هر نوع بحث و مشاجره، و بیان نکردن هرگونه مخالفت، اعتراض و نارضایتی برای حفظ آرامش رابطه، میتواند باعث شکل گیری #احساس_تنهایی، ناتوانی از شناخت عمیق تر یکدیگر و افزایش گرایش به ارضای نیازهای خود در فضایی خارج از رابطهٔ زناشویی شود.
زندگی و رشد در محیطی که روابط #فرازناشویی در آن پذیرفته و معمول بوده است، احتمال گرایش به این الگو را در یک فرد افزایش میدهد.
این گرایش اگرچه ممکن است مطابق با میل و خواستهٔ آگاهانه شخص نباشد، «اما گرایش به تکرار الگوهای آشنا و مقبول در گذشته، میتواند به طور ناخودآگاه، به رفتار فرد جهت بدهد».
همچنین برخی ویژگی های شخصیتی مانند نوجویی و تنوع طلبی، که تحمل ثبات و یکنواختی رابطه درازمدت را برای فرد دشوار میکند، باعث آسیب پذیری بیشتر در برابر عبور از قرار دادهای رابطه زناشویی میشود.
شناسایی عوامل روانی، تعارضات بین فردی، و همچنین افراد، موقعیت ها، یا حالتهای هیجانی، که هر یک از طرفین را، نسبت به وارد شدن به رابطه فرازناشویی آسیب پذیر میکند!
افزایش احساس کنترل و آگاهی، به خودی خود یک اقدام پیشگیرانه است.
هنگامی که تصمیم یک زوج بر تلاش مشترک برای جلوگیری از رابطه فرازناشویی باشد، آنها میتوانند با یکدیگر وارد این قرارداد عاطفی شوند که در صورت احساس آسیب پذیری از نظر ورود به یک رابطه فرازناشویی، طرف مقابل، یا فردی مورد اعتماد طرفین را، به این موضوع آگاه کرده و کمک او را دریافت کنند.
به کلام آوردن احساساتی مانند خشم، دوری و رنجش، دست یابی به توافق پیرامون تعریف رابطه فرازناشویی از دیدگاه طرفین، اختصاص دادن زمانهای کافی برای گفتگو پیرامون نگرانی ها و انتظارات خود از رابطه، و دریافت کمک حرفه ای برای شناسایی موانع موجود در برابر احساس اتصال و صمیمیت، احتمال بروز اقدامات تکانشی و مخفیانه را کاهش میدهد، و در حفظ انسجام درازمدت رابطه و جلوگیری از ایجاد فضای بی اعتمادی و عدم تعهد، کمک کننده است.
منبع:
Barry W McCarthy Ph.D(psychologist/Washington D.C)
@drbgholampour
www.drgholampour.com