❇️ منزوی شدهایم نه فردگرا!
🗓 پنجشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۹
📰 گفتوگوی روزنامهی آفتاب یزد با #احمد_بخارایی، سعید معدنی و علیرضا شریفی دربارهی چالشهای اجتماعی ناشی از #کرونا | منتشرشده در شمارهی ۵۹۱۷، پنجشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش:
بخشی از گفتههای احمد بخارایی:
… در اوایل شیوع این بیماری، من دربارهی مواهب و کارکردهای مثبت این بیماری صحبت کردم اما عمدتاً افراد در تب و تاب دیدن جنبههای منفی این بیماری بودند …
… در این دوران آدمها فرصت میکنند که به خلوت خود بروند، فکر کنند و سنجش توانایی نظامهای سیاسی اجتماعی در کنترل موارد پیشبینی نشده اتفاق میافتد …
… هر پدیدهای در متن اجتماعی خودش در یک #جامعه قابل تحلیل است …
… در متن اجتماعی کشورهای توسعه یافته در ایام کرونایی، #فردگرایی اتفاق افتاده زیرا زمانی که افراد مجبور میشوند برای رعایت پروتکلها از محل کار خود فاصله بگیرند تقریباً بستر فراهم است تا به خانههای خود میروند و از راه دور با استفاده از ارتباطات نوین کار خود را انجام میدهند. فرصتی هم به دست میآورند که به خودشان و دنیای پیرامونشان بیشتر توجه کنند …
… در جامعهی ما افراد اگر به محل کار خود نروند با مشکلاتی مواجه میشوند که شرایط جدید برایشان غیرقابل تحمل میشود، به عبارتی آن قدر واقعیتهای اقتصادی گریبانشان را میگیرد تا زندگی برایشان به مرگ تدریجی تبدیل شود …
… امروز شرایط دانشجویان هم مناسب نیست و شرایط درسخواندن دانشجویان و جدیت در درسها مهیا نیست …
… در جامعهی ما افراد در لاک خود فرو رفتهاند. سر در لاک فرو بردن خیلی متفاوت است با گفتوگو با خود. گفتوگو با خود زمانی اتفاق میافتد که یک انسان، دردمند باشد و به لحاظ اجتماعی متعهد باشد. جامعهی ما در روزهای کرونایی به سمت "فردگرایی غیر متعهدانه" رفته است. فردگرایی درست، آن فردگرایی است که رابطهی دیالکتیکی با جمع دارد نه اینکه به بیتفاوتی نسبت به جمع تبدیل شود. اینجا هر گروهی ساز خودش را میزند. این فردگرایی نیست، #انزوا و بحران است …
… کارکرد مثبت پدیده کرونا این است که افراد بالاخره از هیاهوسالاری و پناهبردن به جمع برای فرار از خود یک مقدار فاصله گرفتهاند. همچنین افراد مقابله با #بحران را تمرین میکنند و نیز آزمون توانسنجی نظام اقتصادی اجتماعی اتفاق میافتد …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 پنجشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۹
📰 گفتوگوی روزنامهی آفتاب یزد با #احمد_بخارایی، سعید معدنی و علیرضا شریفی دربارهی چالشهای اجتماعی ناشی از #کرونا | منتشرشده در شمارهی ۵۹۱۷، پنجشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش:
بخشی از گفتههای احمد بخارایی:
… در اوایل شیوع این بیماری، من دربارهی مواهب و کارکردهای مثبت این بیماری صحبت کردم اما عمدتاً افراد در تب و تاب دیدن جنبههای منفی این بیماری بودند …
… در این دوران آدمها فرصت میکنند که به خلوت خود بروند، فکر کنند و سنجش توانایی نظامهای سیاسی اجتماعی در کنترل موارد پیشبینی نشده اتفاق میافتد …
… هر پدیدهای در متن اجتماعی خودش در یک #جامعه قابل تحلیل است …
… در متن اجتماعی کشورهای توسعه یافته در ایام کرونایی، #فردگرایی اتفاق افتاده زیرا زمانی که افراد مجبور میشوند برای رعایت پروتکلها از محل کار خود فاصله بگیرند تقریباً بستر فراهم است تا به خانههای خود میروند و از راه دور با استفاده از ارتباطات نوین کار خود را انجام میدهند. فرصتی هم به دست میآورند که به خودشان و دنیای پیرامونشان بیشتر توجه کنند …
… در جامعهی ما افراد اگر به محل کار خود نروند با مشکلاتی مواجه میشوند که شرایط جدید برایشان غیرقابل تحمل میشود، به عبارتی آن قدر واقعیتهای اقتصادی گریبانشان را میگیرد تا زندگی برایشان به مرگ تدریجی تبدیل شود …
… امروز شرایط دانشجویان هم مناسب نیست و شرایط درسخواندن دانشجویان و جدیت در درسها مهیا نیست …
… در جامعهی ما افراد در لاک خود فرو رفتهاند. سر در لاک فرو بردن خیلی متفاوت است با گفتوگو با خود. گفتوگو با خود زمانی اتفاق میافتد که یک انسان، دردمند باشد و به لحاظ اجتماعی متعهد باشد. جامعهی ما در روزهای کرونایی به سمت "فردگرایی غیر متعهدانه" رفته است. فردگرایی درست، آن فردگرایی است که رابطهی دیالکتیکی با جمع دارد نه اینکه به بیتفاوتی نسبت به جمع تبدیل شود. اینجا هر گروهی ساز خودش را میزند. این فردگرایی نیست، #انزوا و بحران است …
… کارکرد مثبت پدیده کرونا این است که افراد بالاخره از هیاهوسالاری و پناهبردن به جمع برای فرار از خود یک مقدار فاصله گرفتهاند. همچنین افراد مقابله با #بحران را تمرین میکنند و نیز آزمون توانسنجی نظام اقتصادی اجتماعی اتفاق میافتد …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #فروپاشی_سیاسی نداریم؛ #فروپاشی_اجتماعی است که یکی از شاخصهایش، ناکارآمدی #بوروکراسی و #نظام_اداری است!
🗓 دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۹
📰 گفتوگوی ماهنامهی اقتصادی آیندهنگر با #احمد_بخارایی، دربارهی ناکارآیی نظام بوروکراسی در ایران | منتشرشده در شمارهی ۱۰۳، دیماه ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش: (صفحههای ۷۲، ۷۳، ۷۴ و ۷۵)
بخشی از گفتههای احمد بخارایی در این مصاحبه:
… از زمان امیرکبیر تا سال ۱۳۵۷ و تا امروز چیزی که دیده میشود این است که نظام دیوانسالارانه با مشکل مواجه شده است. در زمان امیرکبیر نظام بوروکراتیک شکل نگرفته بود ولی استارتش زده شد و در اواخر دورهی قاجار و آغاز #مشروطه کمکم شاهد شکلگیری چنین نظام بوروکراتیک و دیوانسالارانهای هستیم. از همان زمان تقابل و تضاد بین بعد مادی و غیر مادی #فرهنگ هست که بعد غیر مادی فرهنگ باورها و ارزشها است و محوریت اعتقادی، دینی و ارزشی دارد. در طول این ۱۷۰ سال همواره تقابل، تضاد و درگیری بوده بین نیروهای مدافع نگرش سنتی در رأسش #روحانیون با نیروهایی که تحصیلکرده، خارجرفته، روشنفکر و مدرن بودند و میخواستند دنیاییتر فکر کند. انقلاب ۱۳۵۷ مصداق و جلوهی بارز این تضاد است و تا امروز هم جریان دارد و هنوز حل نشده است و اکنون هم دعواهایی بین این #حاکمیت و دولت با آن نگرش و آن چارچوب فکری شامل نیروهایی که تحولخواه و #اصلاحطلب به معنای واقعی هستند وجود دارد و وقتی این تضاد و دعوا وجود دارد در عرصههای مختلف از نظام بوروکراتیک گرفته تا نهادهای اقتصادی و اجتماعی خودش را بروز و ظهور میدهد؛ لذا این تضاد یک تضاد آسیبرسان است که سنتزی به دنبال ندارد. اگر از من که فوکویامایی و تقریباً افلاطونی فکر میکنم بپرسید چه باید کرد؟ به #حکومت_آریستوکراسی و حکومت نخبگان و این که ابتدا دولتسازی شود فراتر از بحث دموکراسی تأکید میکنم.
#دموکراسی به معنای «هرچه مردم گفتند» اگر مبتنی بر تعقل و اندیشهی کافی نباشد دموکراسی نیست چون اگر هزار رأی ناقص با هم جمع شوند باز هم ناقص میشود و هزار آب آلوده کنار هم قرار بگیرند آب پاک نمیشود. نگاه #فوکویاما و افلاطونمحور میگوید دولتسازی به پاسخگویی دموکراتیک، تقدم دارد و این خیلی مهم است. معنایش این نیست که دولتسازی و نظام بوروکراتیک، فارغ و جدای از مردم و بیتوجه به آنها است. در ایران راه برونرفت این است که با یک تدبیر اندیشمندانه چنین اتفاقی بیفتد و #آریستوکراسی به معنای نوینش شکل گیرد؛ این «نوین» بودن به معنای تلفیق #مریتوکراسی یا #شایستهسالاری و آریستوکراسی یا نخبهگرایی است …
… بنبست یعنی "#فساد_ساختاری"ای که از "#رهبر" تا "رفتگر شهرداری" این را حس میکنند و میگویند. حال این چه هیولایی اســت که خود آن را ساختهاند و بر خود هم مسلط کردهاند؟! وقتی این ساختاری شد باید در ساختارها تجدید نظر کرد. این ساختارها یکشبه، دوشبه، یکساله و دهساله پدید نیامدهاند که با بگیر و ببند و تصویب قانون اصلاح شوند. چنین چیزی امکانپذیر نیست. راه در #نظام_سیاسی جستوجو میشود …
… بوروکراسی با دو عنصر تعقل و #قانون یک شکل نهایی ابزار ایدهآل برای اعمال قدرت و ایجاد نظم و زیباترین ابزار و وسیله است و خروجی همهی تاریخ گذشته و فراز و فرودها است و عقل بشر در نهایت سیر صعودی داشته است؛ بنابراین لازم نیست #فضیلت را به بوروکراسی برگردانیم بلکه نظام بوروکراتیک، فضیلت ذاتی دارد چون مبتنی بر شایستهسالاری است و لازم نیست کسی به شایستهسالاری، فضیلت ببخشد مثل تعقل و #اندیشه. سؤال شما مثل این است که بگویید ما چگونه میتوانیم فضیلت را به تعقل و #عقلانیت برگردانیم؟!
فضیلت از دل عقلانیت میجوشد. یک عقلانیت ابزاری، خودش را اصلاح میکند و به سمت عقلانیت ذاتی نزدیکتر میشود. پس خودش از قبل، پتانسیل یک نوع «خوداصلاحی» دارد و لازم نیست یک چیز "فراعقلی" و ماورایی بیاید و به عقلانیت جهت دهد …
… نظام بوروکراتیک یک شمشیر دو لبه است و این نظام، یک وسیله و ابزار است و زمانی کارکرد منفی خواهد داشت که «هدف» شود. این که هدف نشود و به عنوان ابزار برای اجرای قانون، ایفای نقش کند سه شرط دارد که یکی این است که «قابلیت انعطاف» داشته باشد و خشک نباشد. دوم به «حس فردیت» و شخصیت شهروندان و اعضای سازمانش توجه داشته باشد و احترام بگذارد و احترام، صوری نباشد؛ یعنی ارتباطات بین اعضای خود را زیاد کند و تلاش کند مقررات سازمانی را در شخصیت اعضا درونی و internalize کند و سوم تلاش کند نقش «آفرینشگری» اعضا را در روند تصمیمگیری، افزایش دهد. این یک حرکت پویا میشود و نظام بوروکراتیک اینگونه خود را اصلاح و بهروز میکند و در ریل خود قرار میگیرد …
⚠️ بازپخش پستها مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۹
📰 گفتوگوی ماهنامهی اقتصادی آیندهنگر با #احمد_بخارایی، دربارهی ناکارآیی نظام بوروکراسی در ایران | منتشرشده در شمارهی ۱۰۳، دیماه ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش: (صفحههای ۷۲، ۷۳، ۷۴ و ۷۵)
بخشی از گفتههای احمد بخارایی در این مصاحبه:
… از زمان امیرکبیر تا سال ۱۳۵۷ و تا امروز چیزی که دیده میشود این است که نظام دیوانسالارانه با مشکل مواجه شده است. در زمان امیرکبیر نظام بوروکراتیک شکل نگرفته بود ولی استارتش زده شد و در اواخر دورهی قاجار و آغاز #مشروطه کمکم شاهد شکلگیری چنین نظام بوروکراتیک و دیوانسالارانهای هستیم. از همان زمان تقابل و تضاد بین بعد مادی و غیر مادی #فرهنگ هست که بعد غیر مادی فرهنگ باورها و ارزشها است و محوریت اعتقادی، دینی و ارزشی دارد. در طول این ۱۷۰ سال همواره تقابل، تضاد و درگیری بوده بین نیروهای مدافع نگرش سنتی در رأسش #روحانیون با نیروهایی که تحصیلکرده، خارجرفته، روشنفکر و مدرن بودند و میخواستند دنیاییتر فکر کند. انقلاب ۱۳۵۷ مصداق و جلوهی بارز این تضاد است و تا امروز هم جریان دارد و هنوز حل نشده است و اکنون هم دعواهایی بین این #حاکمیت و دولت با آن نگرش و آن چارچوب فکری شامل نیروهایی که تحولخواه و #اصلاحطلب به معنای واقعی هستند وجود دارد و وقتی این تضاد و دعوا وجود دارد در عرصههای مختلف از نظام بوروکراتیک گرفته تا نهادهای اقتصادی و اجتماعی خودش را بروز و ظهور میدهد؛ لذا این تضاد یک تضاد آسیبرسان است که سنتزی به دنبال ندارد. اگر از من که فوکویامایی و تقریباً افلاطونی فکر میکنم بپرسید چه باید کرد؟ به #حکومت_آریستوکراسی و حکومت نخبگان و این که ابتدا دولتسازی شود فراتر از بحث دموکراسی تأکید میکنم.
#دموکراسی به معنای «هرچه مردم گفتند» اگر مبتنی بر تعقل و اندیشهی کافی نباشد دموکراسی نیست چون اگر هزار رأی ناقص با هم جمع شوند باز هم ناقص میشود و هزار آب آلوده کنار هم قرار بگیرند آب پاک نمیشود. نگاه #فوکویاما و افلاطونمحور میگوید دولتسازی به پاسخگویی دموکراتیک، تقدم دارد و این خیلی مهم است. معنایش این نیست که دولتسازی و نظام بوروکراتیک، فارغ و جدای از مردم و بیتوجه به آنها است. در ایران راه برونرفت این است که با یک تدبیر اندیشمندانه چنین اتفاقی بیفتد و #آریستوکراسی به معنای نوینش شکل گیرد؛ این «نوین» بودن به معنای تلفیق #مریتوکراسی یا #شایستهسالاری و آریستوکراسی یا نخبهگرایی است …
… بنبست یعنی "#فساد_ساختاری"ای که از "#رهبر" تا "رفتگر شهرداری" این را حس میکنند و میگویند. حال این چه هیولایی اســت که خود آن را ساختهاند و بر خود هم مسلط کردهاند؟! وقتی این ساختاری شد باید در ساختارها تجدید نظر کرد. این ساختارها یکشبه، دوشبه، یکساله و دهساله پدید نیامدهاند که با بگیر و ببند و تصویب قانون اصلاح شوند. چنین چیزی امکانپذیر نیست. راه در #نظام_سیاسی جستوجو میشود …
… بوروکراسی با دو عنصر تعقل و #قانون یک شکل نهایی ابزار ایدهآل برای اعمال قدرت و ایجاد نظم و زیباترین ابزار و وسیله است و خروجی همهی تاریخ گذشته و فراز و فرودها است و عقل بشر در نهایت سیر صعودی داشته است؛ بنابراین لازم نیست #فضیلت را به بوروکراسی برگردانیم بلکه نظام بوروکراتیک، فضیلت ذاتی دارد چون مبتنی بر شایستهسالاری است و لازم نیست کسی به شایستهسالاری، فضیلت ببخشد مثل تعقل و #اندیشه. سؤال شما مثل این است که بگویید ما چگونه میتوانیم فضیلت را به تعقل و #عقلانیت برگردانیم؟!
فضیلت از دل عقلانیت میجوشد. یک عقلانیت ابزاری، خودش را اصلاح میکند و به سمت عقلانیت ذاتی نزدیکتر میشود. پس خودش از قبل، پتانسیل یک نوع «خوداصلاحی» دارد و لازم نیست یک چیز "فراعقلی" و ماورایی بیاید و به عقلانیت جهت دهد …
… نظام بوروکراتیک یک شمشیر دو لبه است و این نظام، یک وسیله و ابزار است و زمانی کارکرد منفی خواهد داشت که «هدف» شود. این که هدف نشود و به عنوان ابزار برای اجرای قانون، ایفای نقش کند سه شرط دارد که یکی این است که «قابلیت انعطاف» داشته باشد و خشک نباشد. دوم به «حس فردیت» و شخصیت شهروندان و اعضای سازمانش توجه داشته باشد و احترام بگذارد و احترام، صوری نباشد؛ یعنی ارتباطات بین اعضای خود را زیاد کند و تلاش کند مقررات سازمانی را در شخصیت اعضا درونی و internalize کند و سوم تلاش کند نقش «آفرینشگری» اعضا را در روند تصمیمگیری، افزایش دهد. این یک حرکت پویا میشود و نظام بوروکراتیک اینگونه خود را اصلاح و بهروز میکند و در ریل خود قرار میگیرد …
⚠️ بازپخش پستها مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Google Docs
ماهنامهی اقتصادی آیندهنگر ـ شمارهی ۱۰۳، دیماه ۱۳۹۹
گفتوگو با احمد بخارایی، دربارهی ناکارآیی نظام بوروکراسی در ایران | صفحههای ۷۲، ۷۳، ۷۴ و ۷۵
❇️ #جامعه با بحران #گروه_مرجع مواجه است
🗓 سهشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۹
📰 گزارش خبرگزاری برنا از تأثیر سلبریتیها بر جامعه در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در ۱۶ دیماه ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش:
بخشی از گفتههای احمد بخارایی:
… وقتی بخواهم دربارهی یک موضوع صحبت کنم و مجبور باشم مدام به بایدها و نبایدها در صحبتهایم دقت کنم، به اجبار با نوعی #خودسانسوری مواجه شدهام و این اتفاقی است که در کشورمان برای همهی ما رخ میدهد …
… سلبریتیها و حتی افراد ناشناس مدام با این نوع خودسانسوری درگیر هستند و این وضعیت آنها مثل سایر مردم را در تضادی بین باورها و درونیاتشان با آنچه که نشان میدهند قرار داده است و این تضاد هر روز بیشتر و بیشتر میشود. ما در جامعهای زندگی میکنیم که سیاستهایش بر پایهی نگاههای سنتی بنا شده و همین #سنت حکمفرما است اما بیرون از کشورمان را هم میبینیم که هر روز مدرنتر و بهروزتر میشود. در این شرایط طبیعی است که مردم و به خصوص #نسل_جوان خارج از کشور آن را انتخاب میکند و اگر با پدیدهای غیر از این در بین مردم و افراد مطرح مواجه بودیم باید تعجب میکردیم …
… در کشور ما آنچه که به عنوان معروف مطرح میشود تا به مردم امر شود یک معروف #ایدئولوژیک و سنتی است و منکری که نهی میشود همان نشانههای #جهان_مدرن است. از آنجا که انسان نسبت به هر چیز که منعش میکنند، حریصتر میشود طبیعی است که نسبت به آنچه در داخل کشور میبینیم، با آنچه که بیرون از کشور وجود دارد شاهد این حجم از رفتارهای متناقض هستیم. افراد مطرح این تناقض بیشتر نمایان میکنند وگرنه چنین رفتاری در اکثریت جامعه وجود دارد …
… معمولاً پس از رهایی از بند محدودیتها، افراد به شکلی افراطی در مقابل آن محدودیتها ظاهر میشوند به طوری که مثلاً یک ایرانی پس از اینکه به کشوری دیگر میرود ممکن است حتی از اکثریت افراد آن کشور هم پوشش ظاهریاش را آزادانهتر انتخاب کند. این رفتارهای افراطی که اگر از سوی یک فرد مطرح صورت گیرد در رسانههای مختلف در فضای مجازی بسیار مورد استقبال مردم داخل کشور قرار میگیرد مثال رفتار پرندهای است که از قفس آزاد شده در ابتدا شاید خود را به در و دیوار بزند اما بالاخره راهش را پیدا میکند …
… هر فردی در ایران یک جایگاه اجتماعی دارد و ممکن است حتی انسانی موفق و شناخته شده باشد. به عنوان مثال یک نفر که ایران استاد دانشگاه است میتواند درآمد و جایگاه اجتماعی خوبی داشته باشد اما عجیب نیست که همین فرد بار سفر ببندد و از ایران برود. افراد بسیاری هستند که نمیتوانند محدودیتها را بپذیرند و این افراد حتی اگر مطرح و بسیار موفق هم باشند ریسک دوباره شروعکردن در کشوری دیگر را به قیمت رهایی از محدودیتها میخرند تا بتوانند حداقل حرف و عقیدهای که دارند را مطرح کنند …
… امروز در شرایطی هستیم که میل به کنار گذاشتن محدودیتها در جامعه بسیار زیاد است. کسی که از ایران میرود و دیگر در محدودیتهای داخلی نیست اگر یک بازیگر، خواننده یا حتی یک ورزشکار مطرح باشد، در شرایطی قرار میگیرد که افراد بسیاری در داخل کشور احساس میکنند سخن خود را از زبان او میشنوند و برای او هورا میکشند و این افراد به گروه مرجع در جامعه تبدیل میشوند و اینگونه ما به جای یک انسان فرهیخته، باسواد، روشنفکر و باهوش شاهد مرجع و الگو شدن افرادی دیگر هستیم و به راحتی بحران گروه مرجع در جامعه شکل میگیرد که ما امروز با آن درگیر هستیم …
… اگر ما در همهی زمینهها مدیریت را به سبک و سیاقی که شاهد هستیم ادامه دهیم تضادها عمیقتر میشود و امکان بحرانیتر شدن وضعیت وجود دارد. باید در شکل مدیریت در همهی زمینهها تجدید نظر شود وگرنه مردم مدام در تلاش هستند تا کاری که قدرت نهی میکند را انجام دهند و این تضاد هر روز عمیقتر و عمیقتر میشود. عمدهی حرکت نگاه مدیریتی کشور به سمت سنت است و ما مملوء از بایدها و نبایدها هستیم که باید آنها را از بین ببریم چرا که نمیشود برای مردم با باید و نباید مشخص کرد که چه کاری انجام دهند و چه کاری را خیر …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 سهشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۹
📰 گزارش خبرگزاری برنا از تأثیر سلبریتیها بر جامعه در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در ۱۶ دیماه ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش:
بخشی از گفتههای احمد بخارایی:
… وقتی بخواهم دربارهی یک موضوع صحبت کنم و مجبور باشم مدام به بایدها و نبایدها در صحبتهایم دقت کنم، به اجبار با نوعی #خودسانسوری مواجه شدهام و این اتفاقی است که در کشورمان برای همهی ما رخ میدهد …
… سلبریتیها و حتی افراد ناشناس مدام با این نوع خودسانسوری درگیر هستند و این وضعیت آنها مثل سایر مردم را در تضادی بین باورها و درونیاتشان با آنچه که نشان میدهند قرار داده است و این تضاد هر روز بیشتر و بیشتر میشود. ما در جامعهای زندگی میکنیم که سیاستهایش بر پایهی نگاههای سنتی بنا شده و همین #سنت حکمفرما است اما بیرون از کشورمان را هم میبینیم که هر روز مدرنتر و بهروزتر میشود. در این شرایط طبیعی است که مردم و به خصوص #نسل_جوان خارج از کشور آن را انتخاب میکند و اگر با پدیدهای غیر از این در بین مردم و افراد مطرح مواجه بودیم باید تعجب میکردیم …
… در کشور ما آنچه که به عنوان معروف مطرح میشود تا به مردم امر شود یک معروف #ایدئولوژیک و سنتی است و منکری که نهی میشود همان نشانههای #جهان_مدرن است. از آنجا که انسان نسبت به هر چیز که منعش میکنند، حریصتر میشود طبیعی است که نسبت به آنچه در داخل کشور میبینیم، با آنچه که بیرون از کشور وجود دارد شاهد این حجم از رفتارهای متناقض هستیم. افراد مطرح این تناقض بیشتر نمایان میکنند وگرنه چنین رفتاری در اکثریت جامعه وجود دارد …
… معمولاً پس از رهایی از بند محدودیتها، افراد به شکلی افراطی در مقابل آن محدودیتها ظاهر میشوند به طوری که مثلاً یک ایرانی پس از اینکه به کشوری دیگر میرود ممکن است حتی از اکثریت افراد آن کشور هم پوشش ظاهریاش را آزادانهتر انتخاب کند. این رفتارهای افراطی که اگر از سوی یک فرد مطرح صورت گیرد در رسانههای مختلف در فضای مجازی بسیار مورد استقبال مردم داخل کشور قرار میگیرد مثال رفتار پرندهای است که از قفس آزاد شده در ابتدا شاید خود را به در و دیوار بزند اما بالاخره راهش را پیدا میکند …
… هر فردی در ایران یک جایگاه اجتماعی دارد و ممکن است حتی انسانی موفق و شناخته شده باشد. به عنوان مثال یک نفر که ایران استاد دانشگاه است میتواند درآمد و جایگاه اجتماعی خوبی داشته باشد اما عجیب نیست که همین فرد بار سفر ببندد و از ایران برود. افراد بسیاری هستند که نمیتوانند محدودیتها را بپذیرند و این افراد حتی اگر مطرح و بسیار موفق هم باشند ریسک دوباره شروعکردن در کشوری دیگر را به قیمت رهایی از محدودیتها میخرند تا بتوانند حداقل حرف و عقیدهای که دارند را مطرح کنند …
… امروز در شرایطی هستیم که میل به کنار گذاشتن محدودیتها در جامعه بسیار زیاد است. کسی که از ایران میرود و دیگر در محدودیتهای داخلی نیست اگر یک بازیگر، خواننده یا حتی یک ورزشکار مطرح باشد، در شرایطی قرار میگیرد که افراد بسیاری در داخل کشور احساس میکنند سخن خود را از زبان او میشنوند و برای او هورا میکشند و این افراد به گروه مرجع در جامعه تبدیل میشوند و اینگونه ما به جای یک انسان فرهیخته، باسواد، روشنفکر و باهوش شاهد مرجع و الگو شدن افرادی دیگر هستیم و به راحتی بحران گروه مرجع در جامعه شکل میگیرد که ما امروز با آن درگیر هستیم …
… اگر ما در همهی زمینهها مدیریت را به سبک و سیاقی که شاهد هستیم ادامه دهیم تضادها عمیقتر میشود و امکان بحرانیتر شدن وضعیت وجود دارد. باید در شکل مدیریت در همهی زمینهها تجدید نظر شود وگرنه مردم مدام در تلاش هستند تا کاری که قدرت نهی میکند را انجام دهند و این تضاد هر روز عمیقتر و عمیقتر میشود. عمدهی حرکت نگاه مدیریتی کشور به سمت سنت است و ما مملوء از بایدها و نبایدها هستیم که باید آنها را از بین ببریم چرا که نمیشود برای مردم با باید و نباید مشخص کرد که چه کاری انجام دهند و چه کاری را خیر …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
❇️ نشست «پیآمدهای اجتماعی #قمار و #شرطبندی در ایران»
| میهمانان:
#احمد_بخارایی، دانشیار جامعهشناسی
مهدی ناظمی، دکترای فلسفه و پژوهشگر فلسفهی هنر
| برگزارکننده:
مؤسسهی مطالعات اجتماعی اردیبهشت
🗓 تاریخ برگزاری: دوشنبه ۸ دی ۱۳۹۹
| #قماربازی |
بخشهایی از پاسخ احمد بخارایی به پرسشها:
| پرسش ۱: به رغم آنکه در ادیان توحیدی از جمله #اسلام نسبت به «قمار» موضع منفی اتخاذ شده چرا اینک قماربازی در ایران گسترده شده است؟
بخشهایی از پاسخ:
… مفاهیمی مانند: طالع و بخت و سرنوشت و استخاره و قضا و قدر، و به طور کلی «#تقدیرگرایی» یا «دستینیزم»، کم و بیش یک دست هستند مانند مهرههای یک تسبیح که با ریسمانی به هم متصل شدهاند …
… داستان جبر و اختیار که از نزاع بین اشاعره و معتزله در تاریخ کلام اسلامی آغاز شد تاکنون لاینحل باقی مانده …
… استناد «جبریون» به «آگاهی خداوند» بود پس همواره «تقدیرگرایی» در یک رابطهی مرید و مرادی در بستر تاریخی اسلام و شیعه غلطیده و پیش آمده تاکنون …
… امروز در ایران کنونی «نورٌ علی نور» شده است یعنی همهی عناصر فرهنگیای که #سرنوشتگرایی را دامن میزدند اینک با #قدرت_سیاسی پیوند خورده است و رابطهی مرید و مرادی، شکل متصلبّی پیدا کرده …
… هنجارهای ما در بخش «ارزشی» و باورگونهاش که ریشه در اعتقادات داشت با کلام عرفی و ادبی هم پیوند خورد و میبینید که الی ماشاءاله در ادبیات فارسی سخن از بخت و طالع و سرنوشت است: «نشان بخت بلند است و طالع میمون / علی الصباح نظر بر جمال روز افزون». سعدی آنگونه گفت و حافظ هم میگوید: «جلوهی بخت تو دل میبرد از شاه و گدا / چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی». مولوی هم میگوید: «هر چه آن خسرو کند شیرین بود / چون درخت تین که جمله تین کند». او از آیه: «والتین و الزیتون» ایده گرفته و پیآمد رابطهی مرید و مرادی را تولید «انجیر» که همهاش فایده است میداند! …
… مشاهده میشود که این رفتار کمتر عقلانی و بیشتر هیجانی که امروزه در ایران به اشکال گوناگون: فالگیری و تقدیرگرایی و شانسمحوری و استخارهگرایی و شرطبندی ظاهر شده ریشه تاریخی و اعتقادی دارد …
… مشارکت مردم در امور اقتصادی هم بر پایهی بخت و شانس استوار است آنگونه که سکه و ارز میخرند تا شاید «شانس» بیاورند و نیز در بورس ـ در یک اقتصاد دلالمسلک و شکننده ـ شرکت میکنند تا بسا «لاکی» و خوش شانس باشند …
… در این میان، شکل قشنگ و جوانپسندش مشارکت در سایتهای قماربازی است، پس این پدیده دارای سابقهی تاریخی و فرهنگی است …
| پرسش۲: چرا تاکنون به مقولهی قماربازی به لحاظ جامعهشناختی در ایران و حتی خارج کمتر توجه شده؟ آیا این یک معضل فردی است یا جمعی؟
بخشهایی از پاسخ:
… توجه به معنای «فرصت» در اینجا مهم است. چهار اصل در ایجاد فرصت وجود دارد: ۱ـ وجود «مهارت» در ایجاد یا یافتن فرصتهای مناسب، ۲ـ استفاده از توان درونی و شهودی، ۳ـ نگاه مثبت داشتن نسبت به پیرامون و پدیدهها و ۴ـ برخورداری از نگرش انعطافپذیر. اگر یک انسان دارای این چهار ویژگی باشد حتی تهدیدها را تبدیل به «فرصت» میکند. اما به نظر میرسد این حرفها رنگ و بوی روانشناختی دارند. حال آیا واقعاً این چهار اصل، جنبهی فردی دارند یا جمعی؟ … به نظر نمیرسد کسب «مهارتهای اجتماعی» برای «فرصتسازی» نزد همگان در یک جامعهی انسدادی، امکانپذیر باشد! … به نظر نمیرسد برخورداری از «نگاه مثبت» در یک #جامعه در خلأ شکل بگیرد و قطعا نگاه مثبت از ساختارهای اجتماعی سرچشمه میگیرد! … اگر در یک جامعه توزیع عادلانهی فرصتها صورت نگیرد و نیز فرصتها هم محدود باشند و به معنای دیگر، فرصتهای اجتماعی با «تهدید» و «تحدید» مواجه باشند آیا تعلیمات روانشناسانه میتواند برای عموم مؤثر افتد؟! … در چنین جامعهای مانند ایران سال ۹۹ «فرصتیابیها» یک امر فردی محسوب نمیشوند بلکه یک مسألهی «اجتماعی» هستند … «ما»، نه «من» با «بحران فرصتیابی» در ایران مواجه هستیم که استقبال بیش از سه میلیونی از سایتهای قماربازی و #شرطبندی یکی از پیآمدهای وجود این بحران است چرا که «شرطبندی» و «فرصتجویی» دو روی یک سکه هستند … «#جامعهشناسی» در ایران هم در حال نیمهمردگی است و برخی جامعهشناسها فکر میکنند که #نظام_سیاسی باید جلوی پایشان فرش قرمز پهن کند تا بتوان به صحنه آمد، خیر، تعهد رشتهای ایجاب میکند که ریسک کرد و هزینه پرداخت و جامعه و به ویژه #نظام_اجتماعی را نقد کرد … الآن یک محقق #مردمشناس یعنی آقای #کامیل_احمدی برای انجام تحقیقات اجتماعیاش پیرامون قشرهای آسیبپذیر #زنان و #کودکان کار و #دگرباشان محکوم به ۹ سال و سه ماه #حبس میشود و بدیهی است که در چنین شرایطی جامعهشناسها عقب بنشینند …
| پرسش ۳: پیآمدهای …|👈ادامه
صوت | ویدئو
t.me/dr_bokharaei/455
| Instagram | YouTube | Site |
| میهمانان:
#احمد_بخارایی، دانشیار جامعهشناسی
مهدی ناظمی، دکترای فلسفه و پژوهشگر فلسفهی هنر
| برگزارکننده:
مؤسسهی مطالعات اجتماعی اردیبهشت
🗓 تاریخ برگزاری: دوشنبه ۸ دی ۱۳۹۹
| #قماربازی |
بخشهایی از پاسخ احمد بخارایی به پرسشها:
| پرسش ۱: به رغم آنکه در ادیان توحیدی از جمله #اسلام نسبت به «قمار» موضع منفی اتخاذ شده چرا اینک قماربازی در ایران گسترده شده است؟
بخشهایی از پاسخ:
… مفاهیمی مانند: طالع و بخت و سرنوشت و استخاره و قضا و قدر، و به طور کلی «#تقدیرگرایی» یا «دستینیزم»، کم و بیش یک دست هستند مانند مهرههای یک تسبیح که با ریسمانی به هم متصل شدهاند …
… داستان جبر و اختیار که از نزاع بین اشاعره و معتزله در تاریخ کلام اسلامی آغاز شد تاکنون لاینحل باقی مانده …
… استناد «جبریون» به «آگاهی خداوند» بود پس همواره «تقدیرگرایی» در یک رابطهی مرید و مرادی در بستر تاریخی اسلام و شیعه غلطیده و پیش آمده تاکنون …
… امروز در ایران کنونی «نورٌ علی نور» شده است یعنی همهی عناصر فرهنگیای که #سرنوشتگرایی را دامن میزدند اینک با #قدرت_سیاسی پیوند خورده است و رابطهی مرید و مرادی، شکل متصلبّی پیدا کرده …
… هنجارهای ما در بخش «ارزشی» و باورگونهاش که ریشه در اعتقادات داشت با کلام عرفی و ادبی هم پیوند خورد و میبینید که الی ماشاءاله در ادبیات فارسی سخن از بخت و طالع و سرنوشت است: «نشان بخت بلند است و طالع میمون / علی الصباح نظر بر جمال روز افزون». سعدی آنگونه گفت و حافظ هم میگوید: «جلوهی بخت تو دل میبرد از شاه و گدا / چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی». مولوی هم میگوید: «هر چه آن خسرو کند شیرین بود / چون درخت تین که جمله تین کند». او از آیه: «والتین و الزیتون» ایده گرفته و پیآمد رابطهی مرید و مرادی را تولید «انجیر» که همهاش فایده است میداند! …
… مشاهده میشود که این رفتار کمتر عقلانی و بیشتر هیجانی که امروزه در ایران به اشکال گوناگون: فالگیری و تقدیرگرایی و شانسمحوری و استخارهگرایی و شرطبندی ظاهر شده ریشه تاریخی و اعتقادی دارد …
… مشارکت مردم در امور اقتصادی هم بر پایهی بخت و شانس استوار است آنگونه که سکه و ارز میخرند تا شاید «شانس» بیاورند و نیز در بورس ـ در یک اقتصاد دلالمسلک و شکننده ـ شرکت میکنند تا بسا «لاکی» و خوش شانس باشند …
… در این میان، شکل قشنگ و جوانپسندش مشارکت در سایتهای قماربازی است، پس این پدیده دارای سابقهی تاریخی و فرهنگی است …
| پرسش۲: چرا تاکنون به مقولهی قماربازی به لحاظ جامعهشناختی در ایران و حتی خارج کمتر توجه شده؟ آیا این یک معضل فردی است یا جمعی؟
بخشهایی از پاسخ:
… توجه به معنای «فرصت» در اینجا مهم است. چهار اصل در ایجاد فرصت وجود دارد: ۱ـ وجود «مهارت» در ایجاد یا یافتن فرصتهای مناسب، ۲ـ استفاده از توان درونی و شهودی، ۳ـ نگاه مثبت داشتن نسبت به پیرامون و پدیدهها و ۴ـ برخورداری از نگرش انعطافپذیر. اگر یک انسان دارای این چهار ویژگی باشد حتی تهدیدها را تبدیل به «فرصت» میکند. اما به نظر میرسد این حرفها رنگ و بوی روانشناختی دارند. حال آیا واقعاً این چهار اصل، جنبهی فردی دارند یا جمعی؟ … به نظر نمیرسد کسب «مهارتهای اجتماعی» برای «فرصتسازی» نزد همگان در یک جامعهی انسدادی، امکانپذیر باشد! … به نظر نمیرسد برخورداری از «نگاه مثبت» در یک #جامعه در خلأ شکل بگیرد و قطعا نگاه مثبت از ساختارهای اجتماعی سرچشمه میگیرد! … اگر در یک جامعه توزیع عادلانهی فرصتها صورت نگیرد و نیز فرصتها هم محدود باشند و به معنای دیگر، فرصتهای اجتماعی با «تهدید» و «تحدید» مواجه باشند آیا تعلیمات روانشناسانه میتواند برای عموم مؤثر افتد؟! … در چنین جامعهای مانند ایران سال ۹۹ «فرصتیابیها» یک امر فردی محسوب نمیشوند بلکه یک مسألهی «اجتماعی» هستند … «ما»، نه «من» با «بحران فرصتیابی» در ایران مواجه هستیم که استقبال بیش از سه میلیونی از سایتهای قماربازی و #شرطبندی یکی از پیآمدهای وجود این بحران است چرا که «شرطبندی» و «فرصتجویی» دو روی یک سکه هستند … «#جامعهشناسی» در ایران هم در حال نیمهمردگی است و برخی جامعهشناسها فکر میکنند که #نظام_سیاسی باید جلوی پایشان فرش قرمز پهن کند تا بتوان به صحنه آمد، خیر، تعهد رشتهای ایجاب میکند که ریسک کرد و هزینه پرداخت و جامعه و به ویژه #نظام_اجتماعی را نقد کرد … الآن یک محقق #مردمشناس یعنی آقای #کامیل_احمدی برای انجام تحقیقات اجتماعیاش پیرامون قشرهای آسیبپذیر #زنان و #کودکان کار و #دگرباشان محکوم به ۹ سال و سه ماه #حبس میشود و بدیهی است که در چنین شرایطی جامعهشناسها عقب بنشینند …
| پرسش ۳: پیآمدهای …|👈ادامه
صوت | ویدئو
t.me/dr_bokharaei/455
| Instagram | YouTube | Site |
YouTube
نشست پیآمدهای اجتماعی قمار و شرطبندی در ایران
| میهمانان: احمد بخارایی، مهدی ناظمی| برگزارکننده: مؤسسهی مطالعات اجتماعی اردیبهشت| تاریخ برگزاری: دوشنبه ۸ دی ۱۳۹۹قماربازی | بخشهایی از پاسخ احمد بخارایی...
❇️ نگاه امنیتی به سمنها سبب کاهش مشارکت داوطلبانه میشود!
🗓 چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی آفتاب یزد دربارهی نقش سمنها در کاهش جرم در گفتوگو با #احمد_بخارایی و علیرضا شریفی | منتشرشده در شمارهی ۵۹۲۲، چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش:
بخشی از گفتههای احمد بخارایی:
… مشارکت #جوانان و #نوجوانان در امور مربوط به خودشان عمدتاً به صورت غیردولتی در قالب تشکیل گروههای داوطلبانه و نهادهای غیر دولتی (#سمن) در تمام دنیا رایج است. این امر در کشور ما به یک شرط لازم و یک شرط کافی احتیاج دارد. شرط کافی همین است که برای هویتجویی جوان لازم است تا او در این نوع گروهها قرار بگیرد. ولی شرط لازم که شرط زمینهای است و اگر وجود نداشته باشد شرط کافی کاربرد خود را از دست میدهد این است که بسترهای لازم برای شکلگیری چنین پدیدهای وجود داشته باشد. در #قانون_اساسی کم و بیش به #مشارکت و سهیم شدن مردم در سرنوشت خودشان اشاره شده است ولی در عمل در جامعهی ما احساس میشود ساختارهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ساختارهای مناسبی برای شکلگیری این پدیده نیستند. برای مثال در #ساختار_سیاسی امکان مشارکت همهی افراد در تمام فعالیتها امکانپذیر نیست. موانع و فیلترهای زیاد باعث محروم شدن بسیاری از افراد متخصص میشود. در عرصهی فرهنگی هم همین گونه است …
… عمدتاً فرهنگ چیره و غالب که رنگ و بوی سنتی دارد مدام در حال بازتولید کردن خودش است و عناصر مدرن را به حاشیه میراند. نسبت به سمنها تقریباً نگاه امنیتی وجود دارد که در نتیجه عملاً امکان تشکیل آنها و استفاده از نیروی داوطلبانهی مردم کاهش پیدا میکند. در سطح کلان وقتی در #جامعه چنین موانعی وجود داشته باشد این امر حتی در مدارس هم بازتولید میشود و باعث میشود نوجوانان ما نتوانند به راحتی در گروههای مختلف ورزشی، فرهنگی و غیره فعالیت کنند و عملاً با مانع روبهرو میشوند. تردیدی نیست که جوانان ما برای کسب #هویت خود نیاز به گروههای همسال خود برای تعامل دارند. تمام تئوریهای جامعهشناختی به این اصل رسیدهاند اما متأسفانه ما با مشکلات ساختاری در جامعه مواجه هستیم …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی آفتاب یزد دربارهی نقش سمنها در کاهش جرم در گفتوگو با #احمد_بخارایی و علیرضا شریفی | منتشرشده در شمارهی ۵۹۲۲، چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش:
بخشی از گفتههای احمد بخارایی:
… مشارکت #جوانان و #نوجوانان در امور مربوط به خودشان عمدتاً به صورت غیردولتی در قالب تشکیل گروههای داوطلبانه و نهادهای غیر دولتی (#سمن) در تمام دنیا رایج است. این امر در کشور ما به یک شرط لازم و یک شرط کافی احتیاج دارد. شرط کافی همین است که برای هویتجویی جوان لازم است تا او در این نوع گروهها قرار بگیرد. ولی شرط لازم که شرط زمینهای است و اگر وجود نداشته باشد شرط کافی کاربرد خود را از دست میدهد این است که بسترهای لازم برای شکلگیری چنین پدیدهای وجود داشته باشد. در #قانون_اساسی کم و بیش به #مشارکت و سهیم شدن مردم در سرنوشت خودشان اشاره شده است ولی در عمل در جامعهی ما احساس میشود ساختارهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ساختارهای مناسبی برای شکلگیری این پدیده نیستند. برای مثال در #ساختار_سیاسی امکان مشارکت همهی افراد در تمام فعالیتها امکانپذیر نیست. موانع و فیلترهای زیاد باعث محروم شدن بسیاری از افراد متخصص میشود. در عرصهی فرهنگی هم همین گونه است …
… عمدتاً فرهنگ چیره و غالب که رنگ و بوی سنتی دارد مدام در حال بازتولید کردن خودش است و عناصر مدرن را به حاشیه میراند. نسبت به سمنها تقریباً نگاه امنیتی وجود دارد که در نتیجه عملاً امکان تشکیل آنها و استفاده از نیروی داوطلبانهی مردم کاهش پیدا میکند. در سطح کلان وقتی در #جامعه چنین موانعی وجود داشته باشد این امر حتی در مدارس هم بازتولید میشود و باعث میشود نوجوانان ما نتوانند به راحتی در گروههای مختلف ورزشی، فرهنگی و غیره فعالیت کنند و عملاً با مانع روبهرو میشوند. تردیدی نیست که جوانان ما برای کسب #هویت خود نیاز به گروههای همسال خود برای تعامل دارند. تمام تئوریهای جامعهشناختی به این اصل رسیدهاند اما متأسفانه ما با مشکلات ساختاری در جامعه مواجه هستیم …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ جامعهی دوقطبی کینه میکارد، انتقام دِرو میکند!
🗓 شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی همدلی از #خشونت فزاینده در #جامعه ناشی از توزیع نابرابر فرصتهای اجتماعی و بازتولید آن در #عرصهی_خصوصی تا #عرصهی_عمومی در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۹، شمارهی ۱۶۰۴
👈 نمایش گزارش
| نکته |
عزیزان متعهد و دلسوز در دانشگاهها و اهالی #مطبوعات و #رسانه در داخل و خارج و ای همهی #منتقدان در عرصهی #فرهنگ و #هنر
در گفتوگویی که امروز با روزنامهی «همدلی» با عنوان «جامعهی دوقطبی، کینه میکارد، انتقام درو میکند!» داشتم تا حدّی که یک #روزنامه میتواند آزادانه منتشر کند سخن گفتم که جا دارد از گزارشگران و مسئولان روزنامههایی که روزمرهگی و مرگ تدریجی را برنمیتابند و متعهد و پویا در این فضای بسته و خفقانبار، ایفای نقش میکنند تشکر کرد. در این گفتوگو که موضوع اصلی: «جلوهها و پیآمدهای توزیع نابرابر فرصتهای اجتماعی در ایران» است به اختصار به مواردی اشاره کردهام که هر یک برخوردار از تجزیه و تحلیل تفصیلی است که سزاوارند همهی ما به جدّ به آنها بپردازیم. در این مصاحبه ابتدا به «مصداق»های توزیع نابرابر فرصتها در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در سه سطح خُرد، میانه و کلان اشاره کردم از جمله:
۱ـ در بخش ساختار حقوقی به تضادهای مندرج در مواد ۲۴ و ۴۷ با مادهی ۲ در #قانون_اساسی،
۲ـ انحصارطلبی دو گروه #اصلاحطلب و #اصولگرا در ساختار سیاسی،
۳ـ توزیع نابرابر فرصتها در رسانهی ملی و جریان اطلاعرسانی،
۴ـ #تبعیض در مواجهه با قومیتها،
۵ـ تبعیض در توزیع فرصتها در میان اهالی هنر و #سینما،
۶ـ تبعیض در توزیع امکانات بانکی و سرمایهای،
۷ـ تبعیض در استخدامها.
پس از آن به «پیآمدها»ی توزیع نابرابر فرصتها اشاره کردم از جمله:
۱ـ #فرار_مالیاتی معادل حداقل دو برابر بودجهی سالانهی وزارت آموزش و پرورش،
۲ـ #مشارکت ناقص مردم در امور سیاسی از جمله آخرین #انتخابات_مجلس در اسفند ۹۸ با کمتر از ۴۰ درصد افراد واجد رأی و از مشروعیت افتادن #مجلس کنونی،
۳ـ #مهاجرت تأسفبار و گاه تحقیرآمیز #مهاجران و #پناهندگان به خارج،
۴ـ دوقطبی شدن جامعه در امور اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی با شاخص دو طبقهی محروم و برخوردار و بالاخره،
۵ـ نفوذ اثرات خانمانبرانداز موارد مذکور به خانوادهها و رخنماییشان به صورت تنازعات درونخانوادگی. همهی ما به ویژه اهالی رسانه در داخل و خارج موظفیم در قالب ارائهی تحلیلهای علمی و ملموس از اوضاع اجتماعی و زندگی روزانه و تهدیدات نسبت به جامعه (فراتر از جنبههای سیاسی با تحلیلهای کلی و گاه تکراری) به صدایمان، پژواک بخشیم تا شاهد ارتقاء سطح «آگاهی» مردم باشیم هر چند در نظام ارتباطاتی نوین، بسا آگاهی مخاطبین بیش از ما باشد اما نیازمند عمقبخشیدن است چرا که: آزادی، بدون «عمق آگاهی»، به مسلخ میرود! و دوباره همین حکایت باقی خواهدماند که: «اگر کینه کاشتهشود، انتقام درو میشود!».
احمد بخارایی
| مشاهدهی متن مصاحبه
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی همدلی از #خشونت فزاینده در #جامعه ناشی از توزیع نابرابر فرصتهای اجتماعی و بازتولید آن در #عرصهی_خصوصی تا #عرصهی_عمومی در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۹، شمارهی ۱۶۰۴
👈 نمایش گزارش
| نکته |
عزیزان متعهد و دلسوز در دانشگاهها و اهالی #مطبوعات و #رسانه در داخل و خارج و ای همهی #منتقدان در عرصهی #فرهنگ و #هنر
در گفتوگویی که امروز با روزنامهی «همدلی» با عنوان «جامعهی دوقطبی، کینه میکارد، انتقام درو میکند!» داشتم تا حدّی که یک #روزنامه میتواند آزادانه منتشر کند سخن گفتم که جا دارد از گزارشگران و مسئولان روزنامههایی که روزمرهگی و مرگ تدریجی را برنمیتابند و متعهد و پویا در این فضای بسته و خفقانبار، ایفای نقش میکنند تشکر کرد. در این گفتوگو که موضوع اصلی: «جلوهها و پیآمدهای توزیع نابرابر فرصتهای اجتماعی در ایران» است به اختصار به مواردی اشاره کردهام که هر یک برخوردار از تجزیه و تحلیل تفصیلی است که سزاوارند همهی ما به جدّ به آنها بپردازیم. در این مصاحبه ابتدا به «مصداق»های توزیع نابرابر فرصتها در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در سه سطح خُرد، میانه و کلان اشاره کردم از جمله:
۱ـ در بخش ساختار حقوقی به تضادهای مندرج در مواد ۲۴ و ۴۷ با مادهی ۲ در #قانون_اساسی،
۲ـ انحصارطلبی دو گروه #اصلاحطلب و #اصولگرا در ساختار سیاسی،
۳ـ توزیع نابرابر فرصتها در رسانهی ملی و جریان اطلاعرسانی،
۴ـ #تبعیض در مواجهه با قومیتها،
۵ـ تبعیض در توزیع فرصتها در میان اهالی هنر و #سینما،
۶ـ تبعیض در توزیع امکانات بانکی و سرمایهای،
۷ـ تبعیض در استخدامها.
پس از آن به «پیآمدها»ی توزیع نابرابر فرصتها اشاره کردم از جمله:
۱ـ #فرار_مالیاتی معادل حداقل دو برابر بودجهی سالانهی وزارت آموزش و پرورش،
۲ـ #مشارکت ناقص مردم در امور سیاسی از جمله آخرین #انتخابات_مجلس در اسفند ۹۸ با کمتر از ۴۰ درصد افراد واجد رأی و از مشروعیت افتادن #مجلس کنونی،
۳ـ #مهاجرت تأسفبار و گاه تحقیرآمیز #مهاجران و #پناهندگان به خارج،
۴ـ دوقطبی شدن جامعه در امور اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی با شاخص دو طبقهی محروم و برخوردار و بالاخره،
۵ـ نفوذ اثرات خانمانبرانداز موارد مذکور به خانوادهها و رخنماییشان به صورت تنازعات درونخانوادگی. همهی ما به ویژه اهالی رسانه در داخل و خارج موظفیم در قالب ارائهی تحلیلهای علمی و ملموس از اوضاع اجتماعی و زندگی روزانه و تهدیدات نسبت به جامعه (فراتر از جنبههای سیاسی با تحلیلهای کلی و گاه تکراری) به صدایمان، پژواک بخشیم تا شاهد ارتقاء سطح «آگاهی» مردم باشیم هر چند در نظام ارتباطاتی نوین، بسا آگاهی مخاطبین بیش از ما باشد اما نیازمند عمقبخشیدن است چرا که: آزادی، بدون «عمق آگاهی»، به مسلخ میرود! و دوباره همین حکایت باقی خواهدماند که: «اگر کینه کاشتهشود، انتقام درو میشود!».
احمد بخارایی
| مشاهدهی متن مصاحبه
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
روزنامه همدلی
جامعه دو قطبی کینه میکارد، انتقام دِرو میکند
🔻احمد بخارایی؛ جامعهشناس در گفتوگو با همدلی:
#اجتماعی
#مظاهر_گودرزی
خشونتهای عریان و پنهان در جامعه بهمرحلهای رسیده است که، چه در زندگی خصوصی و چه در عرصه اجتماعی کاملاً ملموس شدهاند. از زن و شوهرهایی…
🔻احمد بخارایی؛ جامعهشناس در گفتوگو با همدلی:
#اجتماعی
#مظاهر_گودرزی
خشونتهای عریان و پنهان در جامعه بهمرحلهای رسیده است که، چه در زندگی خصوصی و چه در عرصه اجتماعی کاملاً ملموس شدهاند. از زن و شوهرهایی…
❇️ استیصال اجتماعی: شغلهای اجباری
🗓 یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی آفتاب یزد دربارهی تأثیر #فشار_اقتصادی بر انتخاب شغلی #طبقه_متوسط در گفتوگو با #احمد_بخارایی و حسن گلمرادی | منتشرشده در شمارهی ۵۹۲۵، یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش
بخشی از گفتههای احمد بخارایی:
… «در هر جامعهای نسبت به همهی پدیدههای اجتماعی که شامل مجموعه کنشهای افراد است، مقداری عنصر اختیار مشاهده میشود و مقداری عنصر اجبار. آنچه که باعث میشود تعاملات افراد #کنش باشد یا #واکنش، عناصر #اختیار و #اجبار است. در جامعهای که رقابت به معنای واقعی در عرصههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی شکل گرفته باشد و #توزیع_فرصتها به صورت عادلانه باشد، عنصر اختیار بیشتر از عنصر جبر در صحنه تعاملات اجتماعی، پدیدهها و کنشها عرض اندام میکند و بالعکس هرچه فضای رقابتی تنگتر، مرزبندی بین خودی و غیرخودی غلیظتر و جدیتر و توزیع فرصتها تبعیضآمیزتر و ناعادلانهتر باشد، عنصر واکنش و جبر در پدیدهها و تعاملات اجتماعی پررنگتر از عنصر اختیار و کنش خواهد بود. بنابراین از نگاه منِ #جامعهشناس در جامعهی ما توزیع نابرابر فرصتها وجود دارد که نمود این پدیده در قسمتهای مختلف دیده میشود. این توزیع نابرابر در ساختارهای حقوقی #قانون_اساسی هم دیده میشود. برای مثال در مادهی ۳ گفته شده است که "وظیفهی #دولت بالابردن سطح آگاهیهای عمومی در همهی زمینهها با استفادهی صحیح از #مطبوعات و رسانههای گروهی و وسایل دیگر است" که با سایر اصول قانون اساسی در تضاد است، چرا که وقتی فقط یک نگاه و یک تفسیر بر خوانش سایر اصول حاکم باشد بعضی از اصول مانند همین مادهی ۳ امکان وقوع نخواهد داشت. در #جامعه بسیاری از دانشگاهیان و منتقدان در رسانههای ملی جایی ندارند. این توزیع نابرابر فرصتها در سایر سطوح هم قابل مشاهده است از جمله در مسئلهی استخدامها، توزیع منابع بانکی، توزیع پستهای مدیریتی، جذب اساتید و … که تا ردههای پایینتر اجتماع هم ادامه پیدا میکند.» …
… در جامعهای که ما به شدت با #توزیع_نابرابر_فرصتها مواجه هستیم پدیدههایی از جمله گسترش چنین مشاغلی دیده میشود. بسیاری از راننده تاکسیها دارای مدارک تحصیلی در مقاطع بالا هستند و نتوانستهاند متناسب با تخصصشان به شغلی مشغول شوند. رانندگی مهارتی است که به مدرک تحصیلی نیازی ندارد و در هیچ کجا شرط اشتغال به رانندگی دارا بودن مدرک تحصیلی نیست، پس کاملاً واضح است که انتخاب این نوع فعالیتها و مشاغل، انتخاب اختیاری افراد و کنشی نیست بلکه از سر اجبار و نوعی واکنش است تا از این طریق درآمدی حاصل شود. این واکنش زشتترین صحنه برای تعاملات اجتماعی است که افراد از سر جبر و نه اختیار به کاری روی بیاورند. گسترش چنین پدیدهای به معنی استیصال و به بنبست رسیدن جامعه است. بسیاری از افراد به این دلیل به فعالیت در این دست از مشاغل تن دادهاند که در غیر این صورت ناچار میشدند به راههای تأمین معاش از مسیرهای انحرافی روی بیاورند. به همین دلیل در جامعهی ما رفتار بسیاری از #مجرمان، واکنش و از سر جبر است. عدهی زیادی از این افراد به نوعی قربانی توزیع ناعادلانهی فرصتها در جامعه هستند. #دوقطبیشدن در جامعهی ما در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی وجود دارد که دو قطبی شدن اقتصادی خروجی آنها است. در شرایط فعلی دهکهای میانی از بین رفتهاند و به طبقات پایینتر نزول پیدا کردهاند به همین دلیل جامعه به سمت دوقطبیشدن اقتصادی در حرکت است و در نتیجه تنها دو قطب بزرگ بالا و پایین خواهیم داشت …
… در این شرایط اقتصادی راهکارهایی مانند #یارانه تنها مسکن است اما درمانی نخواهد بود که تأثیر آن تداوم داشته باشد. بسیاری از رفتارهای خشونتبار خانوادهها ریشه در جامعه دارد و نباید با نگاه روانشناسانه و شخصی به این پدیدهها نگاه کرد. امروز این خشونتها در خانوادهها است و بعدها به گروههای بزرگتری مانند سازمانها راه پیدا خواهد کرد مانند این که ما امروز میشنویم نزدیک به ۱۰۰هزار میلیارد تومان #فرار_مالیاتی داریم …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی آفتاب یزد دربارهی تأثیر #فشار_اقتصادی بر انتخاب شغلی #طبقه_متوسط در گفتوگو با #احمد_بخارایی و حسن گلمرادی | منتشرشده در شمارهی ۵۹۲۵، یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش
بخشی از گفتههای احمد بخارایی:
… «در هر جامعهای نسبت به همهی پدیدههای اجتماعی که شامل مجموعه کنشهای افراد است، مقداری عنصر اختیار مشاهده میشود و مقداری عنصر اجبار. آنچه که باعث میشود تعاملات افراد #کنش باشد یا #واکنش، عناصر #اختیار و #اجبار است. در جامعهای که رقابت به معنای واقعی در عرصههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی شکل گرفته باشد و #توزیع_فرصتها به صورت عادلانه باشد، عنصر اختیار بیشتر از عنصر جبر در صحنه تعاملات اجتماعی، پدیدهها و کنشها عرض اندام میکند و بالعکس هرچه فضای رقابتی تنگتر، مرزبندی بین خودی و غیرخودی غلیظتر و جدیتر و توزیع فرصتها تبعیضآمیزتر و ناعادلانهتر باشد، عنصر واکنش و جبر در پدیدهها و تعاملات اجتماعی پررنگتر از عنصر اختیار و کنش خواهد بود. بنابراین از نگاه منِ #جامعهشناس در جامعهی ما توزیع نابرابر فرصتها وجود دارد که نمود این پدیده در قسمتهای مختلف دیده میشود. این توزیع نابرابر در ساختارهای حقوقی #قانون_اساسی هم دیده میشود. برای مثال در مادهی ۳ گفته شده است که "وظیفهی #دولت بالابردن سطح آگاهیهای عمومی در همهی زمینهها با استفادهی صحیح از #مطبوعات و رسانههای گروهی و وسایل دیگر است" که با سایر اصول قانون اساسی در تضاد است، چرا که وقتی فقط یک نگاه و یک تفسیر بر خوانش سایر اصول حاکم باشد بعضی از اصول مانند همین مادهی ۳ امکان وقوع نخواهد داشت. در #جامعه بسیاری از دانشگاهیان و منتقدان در رسانههای ملی جایی ندارند. این توزیع نابرابر فرصتها در سایر سطوح هم قابل مشاهده است از جمله در مسئلهی استخدامها، توزیع منابع بانکی، توزیع پستهای مدیریتی، جذب اساتید و … که تا ردههای پایینتر اجتماع هم ادامه پیدا میکند.» …
… در جامعهای که ما به شدت با #توزیع_نابرابر_فرصتها مواجه هستیم پدیدههایی از جمله گسترش چنین مشاغلی دیده میشود. بسیاری از راننده تاکسیها دارای مدارک تحصیلی در مقاطع بالا هستند و نتوانستهاند متناسب با تخصصشان به شغلی مشغول شوند. رانندگی مهارتی است که به مدرک تحصیلی نیازی ندارد و در هیچ کجا شرط اشتغال به رانندگی دارا بودن مدرک تحصیلی نیست، پس کاملاً واضح است که انتخاب این نوع فعالیتها و مشاغل، انتخاب اختیاری افراد و کنشی نیست بلکه از سر اجبار و نوعی واکنش است تا از این طریق درآمدی حاصل شود. این واکنش زشتترین صحنه برای تعاملات اجتماعی است که افراد از سر جبر و نه اختیار به کاری روی بیاورند. گسترش چنین پدیدهای به معنی استیصال و به بنبست رسیدن جامعه است. بسیاری از افراد به این دلیل به فعالیت در این دست از مشاغل تن دادهاند که در غیر این صورت ناچار میشدند به راههای تأمین معاش از مسیرهای انحرافی روی بیاورند. به همین دلیل در جامعهی ما رفتار بسیاری از #مجرمان، واکنش و از سر جبر است. عدهی زیادی از این افراد به نوعی قربانی توزیع ناعادلانهی فرصتها در جامعه هستند. #دوقطبیشدن در جامعهی ما در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی وجود دارد که دو قطبی شدن اقتصادی خروجی آنها است. در شرایط فعلی دهکهای میانی از بین رفتهاند و به طبقات پایینتر نزول پیدا کردهاند به همین دلیل جامعه به سمت دوقطبیشدن اقتصادی در حرکت است و در نتیجه تنها دو قطب بزرگ بالا و پایین خواهیم داشت …
… در این شرایط اقتصادی راهکارهایی مانند #یارانه تنها مسکن است اما درمانی نخواهد بود که تأثیر آن تداوم داشته باشد. بسیاری از رفتارهای خشونتبار خانوادهها ریشه در جامعه دارد و نباید با نگاه روانشناسانه و شخصی به این پدیدهها نگاه کرد. امروز این خشونتها در خانوادهها است و بعدها به گروههای بزرگتری مانند سازمانها راه پیدا خواهد کرد مانند این که ما امروز میشنویم نزدیک به ۱۰۰هزار میلیارد تومان #فرار_مالیاتی داریم …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ گفتوگوی منتشرنشده با روزنامهی رسالت!
🗓 چهارشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۹
عزیزان، این گفتوگوی کوتاه در خصوص کرونا و کارکردهای مثبت و منفیاش اندکی پس از شیوع کرونا در بیستم فروردین ۱۳۹۹ با گزارشگر "روزنامهی رسالت" صورت پذیرفت. همان زمان به فردی که از سوی روزنامه تماس گرفته بود گفتم که روزنامهی شما از واقعیتهای اجتماعی فاصله دارد. ایشان به انجام مصاحبه اصرار داشت. صحبت کردم و نهایتاً متن تنظیم شد اما چاپ نشد! لطفاً ببینید من چه گفتم و آیا این گفتهها قابل چاپ نبود؟ مگر میشود مسائل اجتماعی را از مسائل سیاسی در یک تحلیل نظاممند، تفکیک کرد؟ هیچ جامعهشناسی در میان نظریهپردازها چنین نگفته است. متأسفم برای اینگونه روزنامهها که "روزینامه"اند و بیشتر از این برای جامعهشناسیخواندههایی اظهار تأسف میکنم که ضعف در تحلیل و نیز ضعف در شخصیت متزلزل خود را زیر نقاب "جدایی امور سیاسی از امور اجتماعی" پنهان میکنند. چقدر نظام اطلاعرسانی و آگاهیپراکنی و مراکز تحقیقات اجتماعی، بیخاصیت و گاه ضد علم شدهاند. لطفاً بخوانید:👇
پرسشها و پاسخها:
آیا کرونا برای روابط نه چندان گرم انسانی ـ اجتماعی یک نعمت بود یا مصیبت؟
هر پدیدهای کارکردهای مثبت و منفی خاص خودش را دارد اما اگر کارکردهای مثبت بیش از کارکردهای منفی باشد، معمولاً بیشتر استقبال میشود و اگر کارکردهای منفی بیش از کارکردهای مثبت باشد، به عنوان آسیبی که خیلی قابل تحمل نیست، مورد مطالعه و تحقیق قرار میگیرد. از جمله همین شیوع ویروس کرونا که کارکردهای مثبتاش به این معناست که وقتی افراد با یک مشکلی مواجه میشوند، یک ارزیابی و داوری صورت میگیرد، در حال حاضر مشکل ما، ورود ویروس به بدن است و در این زمینه همهچیز مورد ارزیابی و داوری قرار میگیرد و این موضوع مطرح است که در مقابله با این مسئله بدن چگونه میخواهد، مکانیزم دفاعی داشته باشد و در واقع ارزیابی از این نقطه شروع میشود تا آن بخش غیر مادی بدن که روح و روان است و بعد از افراد، به سراغ خود جامعه میرویم و خود آن جامعه هم مورد ارزیابی قرار میگیرد. به عنوان مثال در یک جامعه برای مقابله با ویروس کرونا، برنامهریزی دقیق و منظمی انجام میگیرد و افراد به خانهنشینی دعوت میشوند و از آن سو، امکاناتی برای آنان فراهم میشود که نگران درآمد، مالیات و اجارهبها و نیازهای اولیه نباشند. بنابراین جامعه هم مورد ارزیابی قرار میگیرد که چگونه مکانیسم دفاعیاش به کار میافتد، طبعاً هرچه جوامع در مواجهه با این پدیدهها آشفتهتر باشند، آن آشفتگیها بیشتر عیان میشود و این جنبهی مثبت ویروس است، یعنی آشفتگی و بینظمی پنهان و ساختاری یک جامعه، در مقابله با اینگونه پدیدهها خودش را نشان میدهد و وقتی این اتفاق بیفتد، تکلیف بر همگان روشنتر است. یعنی هم حاکمیت و هم دولت و کسانی که دستاندرکار هستند در آیندهی این جامعه، بهتر خودشان را میشناسند. البته معمولاً قدرتها و دولتها در کشورهای کمتر توسعهیافته مانند ایران، خیلی اهل خوداصلاحی نیستند چون همواره نظام سیاسی خودش را توجیه میکند و کمتر نظام سیاسی هست که دموکراتیک باشد و بیاید در مقابل اشکالات و انتقادات سر تعظیم فرود بیاورد. اکثراً از خودشان دفاع می کنند. معمولاً در اینگونه مواقع این مردم هستند که تشخیص میدهند، دولتی که تعیین کردهاند و از حاکمیتی که دفاع می کنند، آیا در مقابله با بحرانها درست عمل میکند یا خیر. یک روز ویروس کرونا است و روز دیگر سیل و زلزله است لذا هر چیزی محل آزمون است. تصور کنید یک روز با بحران انرژی مواجه شویم یا مشتری نفت در دنیا کم شود، این اقتصاد تکمحصولی که مبتنی بر نفت است، نشان داده اقتصاد بیمار و شکنندهای در ایران است. همهی اینها سبب میشود، آدمها هم نسبت به خودشان، هم جامعه و هم حاکمانشان آگاهی پیدا کنند. این مسئله بسیار مهم و ارزشمند بوده و جنبهی مثبت است. از سوی دیگر با آمدن ویروس کرونا، آدمها اهل فکر و استدلال شدهاند، به ویژه در فرهنگ ما که مقداری از استدلال فرار می کنیم و تقدیرگرا هستیم و در واقع عقلانیتگریز هستیم و گاهی تمام امیدمان این است که دیگری بیاید ما را نجات بدهد و دستی از آستین بیرون بیاید و کمکمان کند. طبعاً شکم گرسنه غذا میخواهد و معیشت ۸۰میلیون انسان و شغل و امنیت اجتماعی آنها ساماندهی میخواهد، برای این مسائل باید برنامهریزی کرد و نباید منتظر کمک دیگری بود. بنابراین این ویروس آدمها را به تفکر واداشت که بهداشت و مراقبت چیست و به نوعی حساب هزینه ـ فایده است. وقتی فرد میگوید اگر به خیابان بیایم، پس ممکن است …|👈 ادامه
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست انجام شود؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 چهارشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۹
عزیزان، این گفتوگوی کوتاه در خصوص کرونا و کارکردهای مثبت و منفیاش اندکی پس از شیوع کرونا در بیستم فروردین ۱۳۹۹ با گزارشگر "روزنامهی رسالت" صورت پذیرفت. همان زمان به فردی که از سوی روزنامه تماس گرفته بود گفتم که روزنامهی شما از واقعیتهای اجتماعی فاصله دارد. ایشان به انجام مصاحبه اصرار داشت. صحبت کردم و نهایتاً متن تنظیم شد اما چاپ نشد! لطفاً ببینید من چه گفتم و آیا این گفتهها قابل چاپ نبود؟ مگر میشود مسائل اجتماعی را از مسائل سیاسی در یک تحلیل نظاممند، تفکیک کرد؟ هیچ جامعهشناسی در میان نظریهپردازها چنین نگفته است. متأسفم برای اینگونه روزنامهها که "روزینامه"اند و بیشتر از این برای جامعهشناسیخواندههایی اظهار تأسف میکنم که ضعف در تحلیل و نیز ضعف در شخصیت متزلزل خود را زیر نقاب "جدایی امور سیاسی از امور اجتماعی" پنهان میکنند. چقدر نظام اطلاعرسانی و آگاهیپراکنی و مراکز تحقیقات اجتماعی، بیخاصیت و گاه ضد علم شدهاند. لطفاً بخوانید:👇
پرسشها و پاسخها:
آیا کرونا برای روابط نه چندان گرم انسانی ـ اجتماعی یک نعمت بود یا مصیبت؟
هر پدیدهای کارکردهای مثبت و منفی خاص خودش را دارد اما اگر کارکردهای مثبت بیش از کارکردهای منفی باشد، معمولاً بیشتر استقبال میشود و اگر کارکردهای منفی بیش از کارکردهای مثبت باشد، به عنوان آسیبی که خیلی قابل تحمل نیست، مورد مطالعه و تحقیق قرار میگیرد. از جمله همین شیوع ویروس کرونا که کارکردهای مثبتاش به این معناست که وقتی افراد با یک مشکلی مواجه میشوند، یک ارزیابی و داوری صورت میگیرد، در حال حاضر مشکل ما، ورود ویروس به بدن است و در این زمینه همهچیز مورد ارزیابی و داوری قرار میگیرد و این موضوع مطرح است که در مقابله با این مسئله بدن چگونه میخواهد، مکانیزم دفاعی داشته باشد و در واقع ارزیابی از این نقطه شروع میشود تا آن بخش غیر مادی بدن که روح و روان است و بعد از افراد، به سراغ خود جامعه میرویم و خود آن جامعه هم مورد ارزیابی قرار میگیرد. به عنوان مثال در یک جامعه برای مقابله با ویروس کرونا، برنامهریزی دقیق و منظمی انجام میگیرد و افراد به خانهنشینی دعوت میشوند و از آن سو، امکاناتی برای آنان فراهم میشود که نگران درآمد، مالیات و اجارهبها و نیازهای اولیه نباشند. بنابراین جامعه هم مورد ارزیابی قرار میگیرد که چگونه مکانیسم دفاعیاش به کار میافتد، طبعاً هرچه جوامع در مواجهه با این پدیدهها آشفتهتر باشند، آن آشفتگیها بیشتر عیان میشود و این جنبهی مثبت ویروس است، یعنی آشفتگی و بینظمی پنهان و ساختاری یک جامعه، در مقابله با اینگونه پدیدهها خودش را نشان میدهد و وقتی این اتفاق بیفتد، تکلیف بر همگان روشنتر است. یعنی هم حاکمیت و هم دولت و کسانی که دستاندرکار هستند در آیندهی این جامعه، بهتر خودشان را میشناسند. البته معمولاً قدرتها و دولتها در کشورهای کمتر توسعهیافته مانند ایران، خیلی اهل خوداصلاحی نیستند چون همواره نظام سیاسی خودش را توجیه میکند و کمتر نظام سیاسی هست که دموکراتیک باشد و بیاید در مقابل اشکالات و انتقادات سر تعظیم فرود بیاورد. اکثراً از خودشان دفاع می کنند. معمولاً در اینگونه مواقع این مردم هستند که تشخیص میدهند، دولتی که تعیین کردهاند و از حاکمیتی که دفاع می کنند، آیا در مقابله با بحرانها درست عمل میکند یا خیر. یک روز ویروس کرونا است و روز دیگر سیل و زلزله است لذا هر چیزی محل آزمون است. تصور کنید یک روز با بحران انرژی مواجه شویم یا مشتری نفت در دنیا کم شود، این اقتصاد تکمحصولی که مبتنی بر نفت است، نشان داده اقتصاد بیمار و شکنندهای در ایران است. همهی اینها سبب میشود، آدمها هم نسبت به خودشان، هم جامعه و هم حاکمانشان آگاهی پیدا کنند. این مسئله بسیار مهم و ارزشمند بوده و جنبهی مثبت است. از سوی دیگر با آمدن ویروس کرونا، آدمها اهل فکر و استدلال شدهاند، به ویژه در فرهنگ ما که مقداری از استدلال فرار می کنیم و تقدیرگرا هستیم و در واقع عقلانیتگریز هستیم و گاهی تمام امیدمان این است که دیگری بیاید ما را نجات بدهد و دستی از آستین بیرون بیاید و کمکمان کند. طبعاً شکم گرسنه غذا میخواهد و معیشت ۸۰میلیون انسان و شغل و امنیت اجتماعی آنها ساماندهی میخواهد، برای این مسائل باید برنامهریزی کرد و نباید منتظر کمک دیگری بود. بنابراین این ویروس آدمها را به تفکر واداشت که بهداشت و مراقبت چیست و به نوعی حساب هزینه ـ فایده است. وقتی فرد میگوید اگر به خیابان بیایم، پس ممکن است …|👈 ادامه
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست انجام شود؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
📺 بورس اقتصادی یا «فریب توده»!
🗓 سهشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۹
📡 گفتوگوی تلویزیون تعاملی تیوا با #احمد_بخارایی دربارهی فراخوانی مردم به سرمایهگذاری در بورس | پخششده در برنامهی بورس پلاس، دوشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۹
پخش گفتوگو: ویدئو | صوت | بایگانی تلویزیون تیوا (از دقیقهی ۹۰)
بخشی از پاسخهای احمد بخارایی به پرسشها:
… #بورس در ایران از سوی صاحبان #ثروت و #قدرت بدون توجه به #منافع_جمعی و بدون توجه به لزوم کاهش فاصلهی بحرانآفرین طبقاتی، طراحی و اجرا شده است …
… #ریسک یا مخاطره، یک «کنش عقلانی معطوف به هدف» است اما آنچه در بورس ایرانی اتفاق افتاده یک «#خطر» یا danger است. «مخاطره» به دنیای مدرن اما «خطر» به دنیای ماقبل مدرن تعلق دارد …
… فراز و فرودهای بورس در ۲ سال و ۱۰ ماه اخیر، یعنی از ابتدای سال ۹۷ تاکنون عجیب است. فقط در دو سال ۹۷ و ۹۸ ارزش شاخص بورس ۵ برابر شد و در سال ۹۸ اگر کسی یک ریال سرمایهگذاری میکرد سه ریال در پایان سال برداشت میکرد. این فرازها پس از مرداد ۹۹ با فرود مواجه شد و شاخص کل بورس که در مرداد ماه حدود دو میلیون و صد واحد بود اینک در پایان دی ۹۹ حدود ۱۱۵۰۰۰۰ واحد شده است؛ یعنی حدود ۴۷ درصد کاهش! این فرازها و فرودها عقلانی نیست و در هیچ اقتصادی اتفاق نمیافتد الا در اقتصادهای بیمار …
… در این فراز و فرودهای بورسی مفهوم «مخاطره» نزد #سهامداران، بیمعنا است و فقط «خطر» برای آنها است یعنی در مرز پنجاه ـ پنجاه قرارگرفتن مانند #شرطبندی و #قماربازی. گویی همهچیز یک «حادثه» و accident است و «فرصت» از معنا تهی شده است …
… جنس بورس در ایران همانند جنس خرید و فروش #ارز و #سکه است که آدمها اول صبح از خواب بیدار میشوند تا شاید «شانس» بیاورند و قیمتها بالا رفتهباشد و آنگاه «خوشحال» میشوند و اگر چنین نشود «بدحال» میشوند. این حالات خوشایند و ناخوشایند فردی و جمعی که لحظهای و مبتنی بر شانس و بخت و اقبال و #قمار است بدترین حالت برای یک #جامعه است …
… حدود ۱۰ روز قبل از فرود و نزول قیمتهای بورس در مرداد ۹۹ #رئیسجمهور این مملکت آقای #حسن_روحانی در نطق عام میگوید: «مطمئنترین مکان #سرمایهگذاری، بورس است»! چند روز بعد بورس فروکش میکند و اینک #اعتراضات جریان دارد و خواهد داشت. آن سخن آقای# روحانی دو حالت داشت: اول اینکه این شخص میدانست که چه میگوید و خبر دار بود که چه کاهش قیمتی در راه است. دوم اینکه نمیدانست چه اتفاقی خواهد افتاد. اگر میدانست و گفت که نامش «فریب» است و اگر نمیدانست پس وای به حال مردمی که چنین دولتی دارند. البته دولتها در ایران تحت یک #حاکمیت برتر و تحت فرمان از بالا هستند و تفاوت زیادی باهم ندارند …
… بورس به «#دلار» پیوند خورده است و با کاهش قیمت دلار کاهش مییابد. بورس یک #امر_سیاسی است …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 سهشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۹
📡 گفتوگوی تلویزیون تعاملی تیوا با #احمد_بخارایی دربارهی فراخوانی مردم به سرمایهگذاری در بورس | پخششده در برنامهی بورس پلاس، دوشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۹
پخش گفتوگو: ویدئو | صوت | بایگانی تلویزیون تیوا (از دقیقهی ۹۰)
بخشی از پاسخهای احمد بخارایی به پرسشها:
… #بورس در ایران از سوی صاحبان #ثروت و #قدرت بدون توجه به #منافع_جمعی و بدون توجه به لزوم کاهش فاصلهی بحرانآفرین طبقاتی، طراحی و اجرا شده است …
… #ریسک یا مخاطره، یک «کنش عقلانی معطوف به هدف» است اما آنچه در بورس ایرانی اتفاق افتاده یک «#خطر» یا danger است. «مخاطره» به دنیای مدرن اما «خطر» به دنیای ماقبل مدرن تعلق دارد …
… فراز و فرودهای بورس در ۲ سال و ۱۰ ماه اخیر، یعنی از ابتدای سال ۹۷ تاکنون عجیب است. فقط در دو سال ۹۷ و ۹۸ ارزش شاخص بورس ۵ برابر شد و در سال ۹۸ اگر کسی یک ریال سرمایهگذاری میکرد سه ریال در پایان سال برداشت میکرد. این فرازها پس از مرداد ۹۹ با فرود مواجه شد و شاخص کل بورس که در مرداد ماه حدود دو میلیون و صد واحد بود اینک در پایان دی ۹۹ حدود ۱۱۵۰۰۰۰ واحد شده است؛ یعنی حدود ۴۷ درصد کاهش! این فرازها و فرودها عقلانی نیست و در هیچ اقتصادی اتفاق نمیافتد الا در اقتصادهای بیمار …
… در این فراز و فرودهای بورسی مفهوم «مخاطره» نزد #سهامداران، بیمعنا است و فقط «خطر» برای آنها است یعنی در مرز پنجاه ـ پنجاه قرارگرفتن مانند #شرطبندی و #قماربازی. گویی همهچیز یک «حادثه» و accident است و «فرصت» از معنا تهی شده است …
… جنس بورس در ایران همانند جنس خرید و فروش #ارز و #سکه است که آدمها اول صبح از خواب بیدار میشوند تا شاید «شانس» بیاورند و قیمتها بالا رفتهباشد و آنگاه «خوشحال» میشوند و اگر چنین نشود «بدحال» میشوند. این حالات خوشایند و ناخوشایند فردی و جمعی که لحظهای و مبتنی بر شانس و بخت و اقبال و #قمار است بدترین حالت برای یک #جامعه است …
… حدود ۱۰ روز قبل از فرود و نزول قیمتهای بورس در مرداد ۹۹ #رئیسجمهور این مملکت آقای #حسن_روحانی در نطق عام میگوید: «مطمئنترین مکان #سرمایهگذاری، بورس است»! چند روز بعد بورس فروکش میکند و اینک #اعتراضات جریان دارد و خواهد داشت. آن سخن آقای# روحانی دو حالت داشت: اول اینکه این شخص میدانست که چه میگوید و خبر دار بود که چه کاهش قیمتی در راه است. دوم اینکه نمیدانست چه اتفاقی خواهد افتاد. اگر میدانست و گفت که نامش «فریب» است و اگر نمیدانست پس وای به حال مردمی که چنین دولتی دارند. البته دولتها در ایران تحت یک #حاکمیت برتر و تحت فرمان از بالا هستند و تفاوت زیادی باهم ندارند …
… بورس به «#دلار» پیوند خورده است و با کاهش قیمت دلار کاهش مییابد. بورس یک #امر_سیاسی است …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
YouTube
بورس اقتصادی یا «فریب توده»
گفتوگوی تلویزیون تعاملی تیوا با احمد بخارایی دربارهی فراخوانی مردم به #سرمایهگذاری در #بورس | پخششده در برنامهی بورس پلاس، دوشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۹، ساعت ۱۹
❇️ امکان اثربخشی مقابله با قاچاقچیان در محلات
🗓 پنجشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۹
📞 گفتوگوی تلفنی مؤسسهی تحقیقاتی «اردیبهشت» با #احمد_بخارایی دربارهی ناکارآمدی مبارزه با #مواد_مخدر | انجامشده در یکشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۹
| پخش گفتوگو
بخشی از پاسخهای احمد بخارایی به پرسشها:
… بنا به آمار رسمی حدود ۵ میلیون #معتاد رسمی و تفننی داریم و بر این اساس حداقل ۲۵ میلیون عضو #خانواده، حدود یکسوم #جامعه، مستقیم و غیر مستقیم درگیر مسئلهی مواد مخدر هستند …
… گُلکشیدن، متأسفانه در بین جوانها عادی شدهاست …
… گردش مالی مواد مخدر در ایران حدود ۳۰۰ میلیارد تومان در روز است …
… در ایران، مواجهه با «#اعتیاد» صرف نظر از «پیشگیری»، حتی «مقابله» هم جواب نداده. در سال ۹۸ حدود هزار تن کشف مواد مخدر یعنی حدود ۱۲ درصد تولید ناخالص ملی داشتیم. در سال ۹۹ نسبت به سال ۹۸ قیمت #تریاک ۷۰درصد رشد داشته و این حکایت از گردش بالای مالی دارد …
… در تیر ۹۹، سه باند بینالمللی با کشف بیش از یک تن مواد در تهران و طی چهار ماه اول سال ۹۹، ۱۶۳ قاچاقچی حرفهای با ۶ تن مواد مخدر دستگیر شدند اما آیا اتفاق خاصی افتاد؟ …
… در آبان ۹۹ فقط در «خاش» سیستان و بلوچستان بیش از ۲ تن مواد مخدر کشف شد …
… امروزه از پاراگلایدر و منجنیق برای عبور مواد مخدر از مرزها استفاده میشود …
… #قاچاق مواد مخدر پس از صنعت اسلحهسازی پرسودترین کار در دنیا است …
… ایران بزرگترین گذرگاه، بزرگترین مصرفکننده، بزرگترین کاشف مواد و امروز گفته میشود بزرگترین تولیدکنندهی مواد مخدر شیمیایی و صنعتی در دنیا است …
… اگر در تحلیل یک پدیدهی اجتماعی، ابتدا یک تصویر واضح و یک توصیف همهجانبه نداشته باشیم نمیتوانیم یک تحلیل درست ارائه دهیم و «اعتیاد» هم اینگونه است …
… وقتی با این حجم خروشان متقاضی مصرف مواد مخدر مواجهیم و وقتی با این گردش مالی سرسامآور و نیز با موضوع گذرگاه بودن ایران روبهرو هستیم باید گفت «شرط لازم» برای شیوع اعتیاد و قاچاق مواد مخدر مهیا است و بر اساس تئوری «هیرشی» تا زمانی که «سرگرمی» نباشد انحرافات افزون میشود …
… عوامل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی هم در مصرف مواد مخدر دخیل هستند. #جوانان برای کسب «#هویت_گروهی» به عنوان یک نیاز ذاتی، به زیر زمین پناه میبرند و بستر آماده میشود تا اعتیاد شیوع یابد …
… #بحرانهای_اجتماعی ریشه در #نظام_سیاسی دارند و نظام سیاسی در ایران هم با #خردهنظام #فرهنگ سنتی پیوند خورده است که همه از عوامل تشدیدکنندهی مصرف مواد مخدر هستند …
… در آینده، این رود جریان خواهد داشت. در سطح کلان با قاچاق مواد مخدر مقابله شده است و جواب نگرفتهایم. حال چگونه میخواهیم در سطح «خُرد» و در محلات به مقابله بپردازیم. آیا اگر «حَسَن سبیل» و «جواد دراز» و «پری خوشگله» دستگیر شوند باندها منهدم میشوند؟ تازه اگر #زندان هم بروند آنجا به راحتی مواد تهیه میکنند …
… #ساختار_اقتصادی ناپویا، ناشی از شرایط سیاسی متزلزل، به رغم وجود این همه ثروت روی زمین و زیر زمین در ایران، باعث میشود سیر صعودی قاچاق و سوء مصرف مواد مخدر ادامه یابد زیرا نرخ بیکاری افزایش مییابد …
… اعتیاد، زنگ در خانهی خیلیها را خواهد زد حتی خانهی صاحبان #قدرت را …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 پنجشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۹
📞 گفتوگوی تلفنی مؤسسهی تحقیقاتی «اردیبهشت» با #احمد_بخارایی دربارهی ناکارآمدی مبارزه با #مواد_مخدر | انجامشده در یکشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۹
| پخش گفتوگو
بخشی از پاسخهای احمد بخارایی به پرسشها:
… بنا به آمار رسمی حدود ۵ میلیون #معتاد رسمی و تفننی داریم و بر این اساس حداقل ۲۵ میلیون عضو #خانواده، حدود یکسوم #جامعه، مستقیم و غیر مستقیم درگیر مسئلهی مواد مخدر هستند …
… گُلکشیدن، متأسفانه در بین جوانها عادی شدهاست …
… گردش مالی مواد مخدر در ایران حدود ۳۰۰ میلیارد تومان در روز است …
… در ایران، مواجهه با «#اعتیاد» صرف نظر از «پیشگیری»، حتی «مقابله» هم جواب نداده. در سال ۹۸ حدود هزار تن کشف مواد مخدر یعنی حدود ۱۲ درصد تولید ناخالص ملی داشتیم. در سال ۹۹ نسبت به سال ۹۸ قیمت #تریاک ۷۰درصد رشد داشته و این حکایت از گردش بالای مالی دارد …
… در تیر ۹۹، سه باند بینالمللی با کشف بیش از یک تن مواد در تهران و طی چهار ماه اول سال ۹۹، ۱۶۳ قاچاقچی حرفهای با ۶ تن مواد مخدر دستگیر شدند اما آیا اتفاق خاصی افتاد؟ …
… در آبان ۹۹ فقط در «خاش» سیستان و بلوچستان بیش از ۲ تن مواد مخدر کشف شد …
… امروزه از پاراگلایدر و منجنیق برای عبور مواد مخدر از مرزها استفاده میشود …
… #قاچاق مواد مخدر پس از صنعت اسلحهسازی پرسودترین کار در دنیا است …
… ایران بزرگترین گذرگاه، بزرگترین مصرفکننده، بزرگترین کاشف مواد و امروز گفته میشود بزرگترین تولیدکنندهی مواد مخدر شیمیایی و صنعتی در دنیا است …
… اگر در تحلیل یک پدیدهی اجتماعی، ابتدا یک تصویر واضح و یک توصیف همهجانبه نداشته باشیم نمیتوانیم یک تحلیل درست ارائه دهیم و «اعتیاد» هم اینگونه است …
… وقتی با این حجم خروشان متقاضی مصرف مواد مخدر مواجهیم و وقتی با این گردش مالی سرسامآور و نیز با موضوع گذرگاه بودن ایران روبهرو هستیم باید گفت «شرط لازم» برای شیوع اعتیاد و قاچاق مواد مخدر مهیا است و بر اساس تئوری «هیرشی» تا زمانی که «سرگرمی» نباشد انحرافات افزون میشود …
… عوامل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی هم در مصرف مواد مخدر دخیل هستند. #جوانان برای کسب «#هویت_گروهی» به عنوان یک نیاز ذاتی، به زیر زمین پناه میبرند و بستر آماده میشود تا اعتیاد شیوع یابد …
… #بحرانهای_اجتماعی ریشه در #نظام_سیاسی دارند و نظام سیاسی در ایران هم با #خردهنظام #فرهنگ سنتی پیوند خورده است که همه از عوامل تشدیدکنندهی مصرف مواد مخدر هستند …
… در آینده، این رود جریان خواهد داشت. در سطح کلان با قاچاق مواد مخدر مقابله شده است و جواب نگرفتهایم. حال چگونه میخواهیم در سطح «خُرد» و در محلات به مقابله بپردازیم. آیا اگر «حَسَن سبیل» و «جواد دراز» و «پری خوشگله» دستگیر شوند باندها منهدم میشوند؟ تازه اگر #زندان هم بروند آنجا به راحتی مواد تهیه میکنند …
… #ساختار_اقتصادی ناپویا، ناشی از شرایط سیاسی متزلزل، به رغم وجود این همه ثروت روی زمین و زیر زمین در ایران، باعث میشود سیر صعودی قاچاق و سوء مصرف مواد مخدر ادامه یابد زیرا نرخ بیکاری افزایش مییابد …
… اعتیاد، زنگ در خانهی خیلیها را خواهد زد حتی خانهی صاحبان #قدرت را …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
❇️ نشست «پژوهشهای اجتماعی و موانع سیاسی»
| میهمانان:
دکتر سید #جواد_میری: بازخوانی موانع ساختاری سیاستگذاریهای پژوهش در ایران
دکتر #حسن_محدثی: جایگاه پژوهش در نظام تصمیمگیری
دکتر #مقصود_فراستخواه: تأمل در مناسبات پژوهشگر و سیاستمدار
| مدیر نشست: دکتر #احمد_بخارایی
| برگزارکننده:
انجمن جامعهشناسی ایران (گروه مسائل و آسیبهای اجتماعی)
🗓 تاریخ: یکشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۹
🕔 زمان: ساعت ۱۷ تا ۱۹
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| میهمانان:
دکتر سید #جواد_میری: بازخوانی موانع ساختاری سیاستگذاریهای پژوهش در ایران
دکتر #حسن_محدثی: جایگاه پژوهش در نظام تصمیمگیری
دکتر #مقصود_فراستخواه: تأمل در مناسبات پژوهشگر و سیاستمدار
| مدیر نشست: دکتر #احمد_بخارایی
| برگزارکننده:
انجمن جامعهشناسی ایران (گروه مسائل و آسیبهای اجتماعی)
🗓 تاریخ: یکشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۹
🕔 زمان: ساعت ۱۷ تا ۱۹
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ جامعهی فردمحور افراد را به دنبال سلبریتیها میکشاند / جامعهی امروزی قهرمانزده شده است!
🗓 یکشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۹
📰 گزارش خبرگزاری برنا از تفاوت رفتاری سلبریتیها در فضای مجازی با فضای حرفهایشان در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در ۵ بهمنماه ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش:
بخشی از گفتههای احمد بخارایی:
… تفاوت رفتار سلبریتیها در فضای حقیقی و مجازی تقریباً کم و بیش مانند رفتار دیگران است. در فضای حقیقی به علت نظارتهای رسمی چهرهی دیگری از خودمان را نشان میدهیم اما در فضای مجازی که نظارت های رسمی و غیر رسمی وجود ندارد بیشتر چهرههای حقیقیتر و واقعیتر را نشان میدهیم یعنی در فضای اجتماعی واقعی امکان عرض اندام هویتطلبیها، سلیقه و ذائقههای متفاوت و حتی حرکتهای نوجویانه کمتر وجود دارد اما زمانی که انسانها در فضای اجتماعیشان درک و دیده نشوند به قلمروی فضای مجازی و به تعبیر دیگر قلمروی سایه پناه میبرند. در حال حاضر نیز در زندگی کنونی آنقدر این قلمرو بزرگ شده که کنترل آن سخت شده است؛ درواقع #قدرت تلاش میکند که سایهی این نوع قلمرو را نبیند و نادیده بگیرد اما آنقدر این فضا بزرگ است که دنیای واقعیت در آنجا متجلی میشود به طور کل طبیعی است در یک جامعهای که فضای دموکراتیک حاکم نیست مطالب اصلی به حاشیه رود …
… سلبریتیها در فضای بیرونیشان آنقدر چهرههای ساختگی و تظاهرنماد از خودشان درست می کنند که بتوانند در سازمانی که حضور دارند دوام بیاورند در واقع زمانی که خود واقعیشان میشوند و نقابی که در فضای حقیقی به چهره دارند را بر میدارند باز هم قابل درک نیست که الآن کدام یک را باید باور کرد به گونهای چهرهها و کردار و گفتار آنها گولزننده شده است، درواقع همهچیز بر عکس است …
… متأسفانه جامعهی ما #قهرمانزده و #شخصیتزده است یعنی یک نوع شیفتگی نسبت به افراد. درواقع به نوعی فردمحور است و ما به دنبال #شخصیت ، #سلبریتی و #قهرمان میگردیم حالا چرا به علت فرهنگی ما رشد نکردهایم؟ و #تحول_فرهنگی اتفاق نیفتاده است؟ میتوانیم بگوییم که یک علت سیستماتیک وجود دارد و مربوط به این می شود که در دهههای گذشتهی دور و نزدیک تا به امروز آن مدیریتی که در #جامعه میبایست ایفای نقش بکند عملی نشده است. در حال حاضر هم به این خاطر که در جامعه مردم به نوعی شخصیتزده شدهاند از سلبریتیها الگوبرداری میکنند و بدون شک #هنرمندان تأثیرگذار هستند و متأسفانه جامعهی ما با یک #فروپاشی نسبی مواجه است و بخش منفی را بیشتر جذب به خود میکند به طوری که چند سلبریتی پیام مثبت دهند و از بین آنها فقط یک نفر پیام منفی دهد مسلماً این پیام منفی بیشتر از پیامهای دادهشده اثرگذارتر است و این موضوع به #روانشناسی_اجتماعی جامعهی ما برمیگردد در نهایت ما و جامعهی هنوز صغیر هستیم و آنطور که باید بزرگ نشدهایم …
… در جامعهی ساده هر پدیدهی اجتماعی جای خودش را دارد الآن در جامعهی ما متأسفانه ضریب اثرگذاری فضای مجازی به فضای واقعی و ضریب اثرپذیری کاربران از فضای مجازی متأسفانه خیلی بیشتر از میانگینش در دنیا است یعنی افراطی اتفاق میافتد به این علت که متن و بخش اصلی واقعیت به حاشیه رفته و وارد دنیای فضای مجازی شده است به خاطر اینکه در دنیای واقعی امکان عرض اندام وجود ندارد و درها به رویش بسته است و ما با یک #انسداد_سیاسی و اجتماعی مواجه هستیم، به همین خاطر متأسفانه در ایران ضریب اثرگزاری فضای مجازی از جمله سلبریتیها، شاخهای اینستاگرامی و واینرها و همهی افرادی که برای خودشان کسی میشوند و به بتهای اینستاگرامی تبدیل میشوند زیاد است. در واقع این موضوع جنبهی آسیبرسان دارد، حتی ما در غیاب #گروه_مرجع قرار داریم اما اگر گروه مرجعی وجود داشته باشد و توسط آنها توصیه شود شاید اوضاع کمی بهتر شود …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 یکشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۹
📰 گزارش خبرگزاری برنا از تفاوت رفتاری سلبریتیها در فضای مجازی با فضای حرفهایشان در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در ۵ بهمنماه ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش:
بخشی از گفتههای احمد بخارایی:
… تفاوت رفتار سلبریتیها در فضای حقیقی و مجازی تقریباً کم و بیش مانند رفتار دیگران است. در فضای حقیقی به علت نظارتهای رسمی چهرهی دیگری از خودمان را نشان میدهیم اما در فضای مجازی که نظارت های رسمی و غیر رسمی وجود ندارد بیشتر چهرههای حقیقیتر و واقعیتر را نشان میدهیم یعنی در فضای اجتماعی واقعی امکان عرض اندام هویتطلبیها، سلیقه و ذائقههای متفاوت و حتی حرکتهای نوجویانه کمتر وجود دارد اما زمانی که انسانها در فضای اجتماعیشان درک و دیده نشوند به قلمروی فضای مجازی و به تعبیر دیگر قلمروی سایه پناه میبرند. در حال حاضر نیز در زندگی کنونی آنقدر این قلمرو بزرگ شده که کنترل آن سخت شده است؛ درواقع #قدرت تلاش میکند که سایهی این نوع قلمرو را نبیند و نادیده بگیرد اما آنقدر این فضا بزرگ است که دنیای واقعیت در آنجا متجلی میشود به طور کل طبیعی است در یک جامعهای که فضای دموکراتیک حاکم نیست مطالب اصلی به حاشیه رود …
… سلبریتیها در فضای بیرونیشان آنقدر چهرههای ساختگی و تظاهرنماد از خودشان درست می کنند که بتوانند در سازمانی که حضور دارند دوام بیاورند در واقع زمانی که خود واقعیشان میشوند و نقابی که در فضای حقیقی به چهره دارند را بر میدارند باز هم قابل درک نیست که الآن کدام یک را باید باور کرد به گونهای چهرهها و کردار و گفتار آنها گولزننده شده است، درواقع همهچیز بر عکس است …
… متأسفانه جامعهی ما #قهرمانزده و #شخصیتزده است یعنی یک نوع شیفتگی نسبت به افراد. درواقع به نوعی فردمحور است و ما به دنبال #شخصیت ، #سلبریتی و #قهرمان میگردیم حالا چرا به علت فرهنگی ما رشد نکردهایم؟ و #تحول_فرهنگی اتفاق نیفتاده است؟ میتوانیم بگوییم که یک علت سیستماتیک وجود دارد و مربوط به این می شود که در دهههای گذشتهی دور و نزدیک تا به امروز آن مدیریتی که در #جامعه میبایست ایفای نقش بکند عملی نشده است. در حال حاضر هم به این خاطر که در جامعه مردم به نوعی شخصیتزده شدهاند از سلبریتیها الگوبرداری میکنند و بدون شک #هنرمندان تأثیرگذار هستند و متأسفانه جامعهی ما با یک #فروپاشی نسبی مواجه است و بخش منفی را بیشتر جذب به خود میکند به طوری که چند سلبریتی پیام مثبت دهند و از بین آنها فقط یک نفر پیام منفی دهد مسلماً این پیام منفی بیشتر از پیامهای دادهشده اثرگذارتر است و این موضوع به #روانشناسی_اجتماعی جامعهی ما برمیگردد در نهایت ما و جامعهی هنوز صغیر هستیم و آنطور که باید بزرگ نشدهایم …
… در جامعهی ساده هر پدیدهی اجتماعی جای خودش را دارد الآن در جامعهی ما متأسفانه ضریب اثرگذاری فضای مجازی به فضای واقعی و ضریب اثرپذیری کاربران از فضای مجازی متأسفانه خیلی بیشتر از میانگینش در دنیا است یعنی افراطی اتفاق میافتد به این علت که متن و بخش اصلی واقعیت به حاشیه رفته و وارد دنیای فضای مجازی شده است به خاطر اینکه در دنیای واقعی امکان عرض اندام وجود ندارد و درها به رویش بسته است و ما با یک #انسداد_سیاسی و اجتماعی مواجه هستیم، به همین خاطر متأسفانه در ایران ضریب اثرگزاری فضای مجازی از جمله سلبریتیها، شاخهای اینستاگرامی و واینرها و همهی افرادی که برای خودشان کسی میشوند و به بتهای اینستاگرامی تبدیل میشوند زیاد است. در واقع این موضوع جنبهی آسیبرسان دارد، حتی ما در غیاب #گروه_مرجع قرار داریم اما اگر گروه مرجعی وجود داشته باشد و توسط آنها توصیه شود شاید اوضاع کمی بهتر شود …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی pinned «❇️ نشست «پژوهشهای اجتماعی و موانع سیاسی» | میهمانان: دکتر سید #جواد_میری: بازخوانی موانع ساختاری سیاستگذاریهای پژوهش در ایران دکتر #حسن_محدثی: جایگاه پژوهش در نظام تصمیمگیری دکتر #مقصود_فراستخواه: تأمل در مناسبات پژوهشگر و سیاستمدار | مدیر نشست:…»
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
❇️ نشست «پژوهشهای اجتماعی و موانع سیاسی» | میهمانان: دکتر سید #جواد_میری: بازخوانی موانع ساختاری سیاستگذاریهای پژوهش در ایران دکتر #حسن_محدثی: جایگاه پژوهش در نظام تصمیمگیری دکتر #مقصود_فراستخواه: تأمل در مناسبات پژوهشگر و سیاستمدار | مدیر نشست:…
YouTube
نشست پژوهشهای اجتماعی و موانع سیاسی
| میهمانان: #جواد_میری، #حسن_محدثی، #مقصود_فراستخواه
| مدیر نشست: #احمد_بخارایی
| برگزارکننده: انجمن جامعهشناسی ایران (گروه مسائل و آسیبهای اجتماعی)
🗓 تاریخ برگزاری: یکشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۹
| مدیر نشست: #احمد_بخارایی
| برگزارکننده: انجمن جامعهشناسی ایران (گروه مسائل و آسیبهای اجتماعی)
🗓 تاریخ برگزاری: یکشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۹
📺 روشنگویی احمد بخارایی دربارهی عدم حضور در برنامهی «ساعت پرسش» از تلویزیون «منوتو»
| دقت:
دیشب (۴ بهمن ۱۳۹۹) کانال تلویزیونی «#منوتو» در برنامهی «ساعت پرسش» پیرامون «چگونگی و چرایی روند تحولات آتی در ایران» از ساعت یازده تا دوازدهونیم شب که «پخش زنده» بود از من (#احمد_بخارایی) هم دعوت کرده بود در برنامه و در گفتوشنود شرکت کنم. مشاهده کردم که در ابتدای برنامه از سوی مجری اعلام شد که از من دعوت شده اما به دلیل «نگرانیهای امنیتی» دعوت را نپذیرفتهام. یادآور می شوم:
۱ـ اندکی دلخور شدم که «واقعیت»، دگرگون شده بود. لازم به ذکر است تهیهکنندهی محترم برنامه، وقتی چینش قطعی میهمانان (خانم رویا حکاکیان، آقایان زرتشت احمدی راغب، حسن داعی و سعید قاسمینژاد) را دیروز ساعاتی قبل از شروع برنامه به من اعلام کرد، تفصیلاً و تلفنی برای ایشان توضیح دادم که اگر در یک فضای علمی و واقعبینانه گفتوشنود صورت نپذیرد سه آفت پدیدار میشود: اول اینکه در اثر تکرار کلیات و عدم وجود یک تحلیل علمی و عمیق، بیننده خسته میشود و دوم اینکه با چینشی که صورت گرفته فضای غالب به چهار موضع سیاسی که قبلاً مکرراً اعلام موضع کردهاند تعلق دارد و در این چینش، تحلیل جامعهشناختی از سوی من دارای پژواک قابل توجهی نخواهدبود و سوم این که در چنین فضاهایی، نقد من نسبت به برخی استدلالها و تاکتیکهای مطروحهی حاضران در نشست که عمدتاً دارای مواضع رادیکال هستند، ممکن است به ذهن بیننده این شائبه را ایجاد کند که من «مدافع مواضع #جمهوری_اسلامی» هستم و این سومی چیزی است که به شدت از آن پرهیز دارم.
۲ـ در گفتوگوهای داخلی و خارجی مکرراً و تفصیلاً گفتهام که اینک «#حاکمیت_شیعی» در ایران با «#فروپاشی_اجتماعی» مواجه شده است و فقط در دو برنامهی مستقل و مفصل با آقای عنایت فانی در برنامهی «به عبارت دیگر» در «بیبیسی فارسی» در این موضوع، گفتوشنود داشتهام. حالا دیشب دیدم که نگرانی اصلی من در خصوص «اتهام خوردن به دفاع از جمهوری اسلامی» تبدیل به «نگرانیهای امنیتی» شد!
۳ـ نمیخواهم بگویم اینجا در #امنیت هستیم چون متأسفانه مشاهده میشود که افراد بسیاری در اثر ارتکاب یک کنش مدنی معمولی، دستگیر و زندانی میشوند و حتی #پژوهشگران از ترکشهای امنیتی در امان نیستند اما میخواستم بگویم صادقانه برخوردکردن از سوی همهی ما اعم از رسانههای داخل و خارج مهم است، زیرا در بستر تحولات آتی در ایران، همهی ما دارای نقشهای بیبدیلی خواهیم بود.
۴ـ در هر صورت برنامهی دیشب آغاز شد و دیدم جناب صادق زیباکلام از ایران به جای من جایگزین در برنامه شدند و در پایان ملاحظه شد که پیشبینی اولیهی من خیلی بیپایه نبوده و از دل این مباحث کلی، چیزی بیرون نمیآید که بیننده را به سوی مطلب نوینی سوق دهد. باز هم همان کلیات و …!
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| دقت:
دیشب (۴ بهمن ۱۳۹۹) کانال تلویزیونی «#منوتو» در برنامهی «ساعت پرسش» پیرامون «چگونگی و چرایی روند تحولات آتی در ایران» از ساعت یازده تا دوازدهونیم شب که «پخش زنده» بود از من (#احمد_بخارایی) هم دعوت کرده بود در برنامه و در گفتوشنود شرکت کنم. مشاهده کردم که در ابتدای برنامه از سوی مجری اعلام شد که از من دعوت شده اما به دلیل «نگرانیهای امنیتی» دعوت را نپذیرفتهام. یادآور می شوم:
۱ـ اندکی دلخور شدم که «واقعیت»، دگرگون شده بود. لازم به ذکر است تهیهکنندهی محترم برنامه، وقتی چینش قطعی میهمانان (خانم رویا حکاکیان، آقایان زرتشت احمدی راغب، حسن داعی و سعید قاسمینژاد) را دیروز ساعاتی قبل از شروع برنامه به من اعلام کرد، تفصیلاً و تلفنی برای ایشان توضیح دادم که اگر در یک فضای علمی و واقعبینانه گفتوشنود صورت نپذیرد سه آفت پدیدار میشود: اول اینکه در اثر تکرار کلیات و عدم وجود یک تحلیل علمی و عمیق، بیننده خسته میشود و دوم اینکه با چینشی که صورت گرفته فضای غالب به چهار موضع سیاسی که قبلاً مکرراً اعلام موضع کردهاند تعلق دارد و در این چینش، تحلیل جامعهشناختی از سوی من دارای پژواک قابل توجهی نخواهدبود و سوم این که در چنین فضاهایی، نقد من نسبت به برخی استدلالها و تاکتیکهای مطروحهی حاضران در نشست که عمدتاً دارای مواضع رادیکال هستند، ممکن است به ذهن بیننده این شائبه را ایجاد کند که من «مدافع مواضع #جمهوری_اسلامی» هستم و این سومی چیزی است که به شدت از آن پرهیز دارم.
۲ـ در گفتوگوهای داخلی و خارجی مکرراً و تفصیلاً گفتهام که اینک «#حاکمیت_شیعی» در ایران با «#فروپاشی_اجتماعی» مواجه شده است و فقط در دو برنامهی مستقل و مفصل با آقای عنایت فانی در برنامهی «به عبارت دیگر» در «بیبیسی فارسی» در این موضوع، گفتوشنود داشتهام. حالا دیشب دیدم که نگرانی اصلی من در خصوص «اتهام خوردن به دفاع از جمهوری اسلامی» تبدیل به «نگرانیهای امنیتی» شد!
۳ـ نمیخواهم بگویم اینجا در #امنیت هستیم چون متأسفانه مشاهده میشود که افراد بسیاری در اثر ارتکاب یک کنش مدنی معمولی، دستگیر و زندانی میشوند و حتی #پژوهشگران از ترکشهای امنیتی در امان نیستند اما میخواستم بگویم صادقانه برخوردکردن از سوی همهی ما اعم از رسانههای داخل و خارج مهم است، زیرا در بستر تحولات آتی در ایران، همهی ما دارای نقشهای بیبدیلی خواهیم بود.
۴ـ در هر صورت برنامهی دیشب آغاز شد و دیدم جناب صادق زیباکلام از ایران به جای من جایگزین در برنامه شدند و در پایان ملاحظه شد که پیشبینی اولیهی من خیلی بیپایه نبوده و از دل این مباحث کلی، چیزی بیرون نمیآید که بیننده را به سوی مطلب نوینی سوق دهد. باز هم همان کلیات و …!
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ «خودکشیها»، جلوهای از «فروپاشی اجتماعی»!
🗓 دوشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۹
📰 گفتوگوی منتشرنشدهی روزنامهی همشهری با #احمد_بخارایی دربارهی رابطهی خودکشی و #فروپاشی_اجتماعی
🖋 «گفتوگویی که در روزنامهی همشهری چاپ نشد!»
چند روز قبل از طرف روزنامهی همشهری تماس گرفتند و با توجه به انتشار خبری مبنی بر خودکشی یکی از اصحاب رسانه گفتوگویی داشتیم که تنظیم مقدماتی شد اما از سوی سردبیری نسبت به چاپش ممانعت شد. این اقدام، هر دلیلی که داشته باشد نمیتواند عالمانه تلقی شود. اندکی اصلاحات در متن، انجام دادم و منتشر میکنم تا شما داوری کنید در چه فضای تأسفباری قرار داریم که اصحاب #رسانه هم گاه به این وضعیت اسفبار دامن میزنند. امیدوارم رسانههای داخلی و خارجی با درک بهتری از موقعیت و وظایف خود در صحنهی آتی تحولات ایران، ایفای نقش کنند. بدیهی است در جامعهای که «آگاهی» نهادینه نشود حتی «#دمکراسی» هم به بیراهه میرمد!
| متن گفتوگو:
یك پدیدهی اجتماعی علل عام و خاص دارد. علل عام مترادف با «شرایط لازم» و علل خاص هم متناسب با شرایط در لحظه به عنوان «شرایط کافی» میتواند به وقوع یك پدیدهی اجتماعی منجر شود. در اغلب موارد، وقوع یك پدیدهی اجتماعی منوط به گذشت زمانی طولانی است و ریشهای تاریخی و عمیق دارد و نمیشود آن را به شكل سطحی تحلیل كرد. پدیدهی #خودكشی ناشی از #افسردگی اجتماعی را نیز نباید جدای از این موضوع مورد تحلیل و ارزیابی قرار داد. برای تحلیل پدیدهی خودكشی از منظر #جامعهشناسی باید به چند دهه قبل بازگردیم. این مسأله را نمیتوان فقط در بستر یك یا چند سال قبل مورد واكاوی قرار داد. ذات انسانی افراد، ذاتی اجتماعی است و اگر فرد به شكل جدی وارد فعالیتهای گروهی و اجتماعی نشود و در گروههایی كه در جامعه شكل میگیرد، نقشآفرینی نکند، این عدم همراهی و نبودن درمسیر تحولات اجتماعی میتواند منجر به از بین رفتن هویت اجتماعی در فرد شود. به نظر میرسد در دهههای اخیر، #هویت_اجتماعی افراد تهدید شده است و این #هویت_گروهی حتی در خانوادهها درمعرض خطر قرار گرفته است. اینک جای این سؤال خالی است كه چگونه #هویت افراد در خانوادهها مورد تهدید قرار گرفته است؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت، سن #ازدواج در جامعه افزایش یافته است. براساس آمارهای ارائه شده ازسوی متولیان امر، دست كم حدود ۵ میلیون دختر و پسر در سنین ۳۰ تا ۴۰سال در تجرّد زندگی میكنند. نباید این سبك زندگی را صرفاً ناشی از گذر #جامعه از #سنت به #مدرنیته ارزیابی كرد. همهی #مسائل_اجتماعی در ایران ناشی از دوران گذار نیست و نمیشود آنها را سادهسازی كرد و این خاص دوران و جامعهی ما است. معتقدم، باید آن بخشی از جامعه كه شرایط را سخت و سختتر میكند به شكل جدی مورد تحلیل و واكاوی قرار داد. شیوع #ازدواج_سفید، افزایش #طلاق_عاطفی و رشد #بحران_اخلاقی از جمله شاخصهای شیوع #بحران_هویت در خانوادهها است. در چنین شرایطی، زنگ بحران در جامعه نواخته میشود و موضوع هویت اجتماعی دستخوش تحولات آسیبزایی میشود كه از آن گریزی نیست. در جامعهی كنونی شاهد آن هستیم كه بخشهایی از جامعه از حضور اجتماعی كمرنگی برخوردارند یا امكان بروز و ظهوری كه از آنها انتظار میرود ندارند و بیشترین آسیب را از منظر عدم امکان کسب هویت گروهی دیدهاند. فراتر از این، #هویت_ملی را باید در نظر گرفت. كاهش شركت در #انتخابات نیز به عنوان یكی از پایههای از بین رفتن هویت ملی است كه در ۲ سال اخیر، روندی شتابان به خود گرفته است. ما چه میتوانیم بگوییم در این خصوص که ۲۹ نماینده تهران و ری و شمیرانات و پردیس از بین ۳۰ نمایندهی مجلسی که انتخاباتش در دوم اسفند ۱۳۹۸ برگزار شد حدود ۱۲درصد آراء افراد واجد اعطای رأی در این حوزهها را به دست آوردهاند و در حالی خود را نمایندهی این مردم میدانند که از رأی ۸۸ درصد افرادی که میتوانستهاند #رأی دهند محروماند؟! واقعاً چه میتوان گفت جز ابربحران در #مشارکت_سیاسی و به دنبالش بحران هویت ملی؟! همهی این مسائل و همهی این شرایط لازم و كافی در یک نقطه به عنوان مثال، بروزش اینگونه میشود که برخی افراد با وجود جسمی توانمند با كوچكترین ضربهای فرو میریزند و ممکن است به خود یا جامعهای كه در آن زندگی میكنند آسیب بزنند. در اینجا ممکن است یک #خبرنگار و یک کسی که احساس مسئولیت میکند هم دست به حذف خود بزند. در جامعهی ایران افرادی هستند كه تواناییها و مهارتهایی را كسب كردهاند كه میتوانند با استفاده از آنها، #تابآوری_اجتماعی خود را در مقابل ناملایمات زندگی بیشتر از سایر افراد تقویت کنند. …| ادامه
| بازتاب در هفتهنامهی سلامت
⚠️ بازپخش پستها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 دوشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۹
📰 گفتوگوی منتشرنشدهی روزنامهی همشهری با #احمد_بخارایی دربارهی رابطهی خودکشی و #فروپاشی_اجتماعی
🖋 «گفتوگویی که در روزنامهی همشهری چاپ نشد!»
چند روز قبل از طرف روزنامهی همشهری تماس گرفتند و با توجه به انتشار خبری مبنی بر خودکشی یکی از اصحاب رسانه گفتوگویی داشتیم که تنظیم مقدماتی شد اما از سوی سردبیری نسبت به چاپش ممانعت شد. این اقدام، هر دلیلی که داشته باشد نمیتواند عالمانه تلقی شود. اندکی اصلاحات در متن، انجام دادم و منتشر میکنم تا شما داوری کنید در چه فضای تأسفباری قرار داریم که اصحاب #رسانه هم گاه به این وضعیت اسفبار دامن میزنند. امیدوارم رسانههای داخلی و خارجی با درک بهتری از موقعیت و وظایف خود در صحنهی آتی تحولات ایران، ایفای نقش کنند. بدیهی است در جامعهای که «آگاهی» نهادینه نشود حتی «#دمکراسی» هم به بیراهه میرمد!
| متن گفتوگو:
یك پدیدهی اجتماعی علل عام و خاص دارد. علل عام مترادف با «شرایط لازم» و علل خاص هم متناسب با شرایط در لحظه به عنوان «شرایط کافی» میتواند به وقوع یك پدیدهی اجتماعی منجر شود. در اغلب موارد، وقوع یك پدیدهی اجتماعی منوط به گذشت زمانی طولانی است و ریشهای تاریخی و عمیق دارد و نمیشود آن را به شكل سطحی تحلیل كرد. پدیدهی #خودكشی ناشی از #افسردگی اجتماعی را نیز نباید جدای از این موضوع مورد تحلیل و ارزیابی قرار داد. برای تحلیل پدیدهی خودكشی از منظر #جامعهشناسی باید به چند دهه قبل بازگردیم. این مسأله را نمیتوان فقط در بستر یك یا چند سال قبل مورد واكاوی قرار داد. ذات انسانی افراد، ذاتی اجتماعی است و اگر فرد به شكل جدی وارد فعالیتهای گروهی و اجتماعی نشود و در گروههایی كه در جامعه شكل میگیرد، نقشآفرینی نکند، این عدم همراهی و نبودن درمسیر تحولات اجتماعی میتواند منجر به از بین رفتن هویت اجتماعی در فرد شود. به نظر میرسد در دهههای اخیر، #هویت_اجتماعی افراد تهدید شده است و این #هویت_گروهی حتی در خانوادهها درمعرض خطر قرار گرفته است. اینک جای این سؤال خالی است كه چگونه #هویت افراد در خانوادهها مورد تهدید قرار گرفته است؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت، سن #ازدواج در جامعه افزایش یافته است. براساس آمارهای ارائه شده ازسوی متولیان امر، دست كم حدود ۵ میلیون دختر و پسر در سنین ۳۰ تا ۴۰سال در تجرّد زندگی میكنند. نباید این سبك زندگی را صرفاً ناشی از گذر #جامعه از #سنت به #مدرنیته ارزیابی كرد. همهی #مسائل_اجتماعی در ایران ناشی از دوران گذار نیست و نمیشود آنها را سادهسازی كرد و این خاص دوران و جامعهی ما است. معتقدم، باید آن بخشی از جامعه كه شرایط را سخت و سختتر میكند به شكل جدی مورد تحلیل و واكاوی قرار داد. شیوع #ازدواج_سفید، افزایش #طلاق_عاطفی و رشد #بحران_اخلاقی از جمله شاخصهای شیوع #بحران_هویت در خانوادهها است. در چنین شرایطی، زنگ بحران در جامعه نواخته میشود و موضوع هویت اجتماعی دستخوش تحولات آسیبزایی میشود كه از آن گریزی نیست. در جامعهی كنونی شاهد آن هستیم كه بخشهایی از جامعه از حضور اجتماعی كمرنگی برخوردارند یا امكان بروز و ظهوری كه از آنها انتظار میرود ندارند و بیشترین آسیب را از منظر عدم امکان کسب هویت گروهی دیدهاند. فراتر از این، #هویت_ملی را باید در نظر گرفت. كاهش شركت در #انتخابات نیز به عنوان یكی از پایههای از بین رفتن هویت ملی است كه در ۲ سال اخیر، روندی شتابان به خود گرفته است. ما چه میتوانیم بگوییم در این خصوص که ۲۹ نماینده تهران و ری و شمیرانات و پردیس از بین ۳۰ نمایندهی مجلسی که انتخاباتش در دوم اسفند ۱۳۹۸ برگزار شد حدود ۱۲درصد آراء افراد واجد اعطای رأی در این حوزهها را به دست آوردهاند و در حالی خود را نمایندهی این مردم میدانند که از رأی ۸۸ درصد افرادی که میتوانستهاند #رأی دهند محروماند؟! واقعاً چه میتوان گفت جز ابربحران در #مشارکت_سیاسی و به دنبالش بحران هویت ملی؟! همهی این مسائل و همهی این شرایط لازم و كافی در یک نقطه به عنوان مثال، بروزش اینگونه میشود که برخی افراد با وجود جسمی توانمند با كوچكترین ضربهای فرو میریزند و ممکن است به خود یا جامعهای كه در آن زندگی میكنند آسیب بزنند. در اینجا ممکن است یک #خبرنگار و یک کسی که احساس مسئولیت میکند هم دست به حذف خود بزند. در جامعهی ایران افرادی هستند كه تواناییها و مهارتهایی را كسب كردهاند كه میتوانند با استفاده از آنها، #تابآوری_اجتماعی خود را در مقابل ناملایمات زندگی بیشتر از سایر افراد تقویت کنند. …| ادامه
| بازتاب در هفتهنامهی سلامت
⚠️ بازپخش پستها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
❇️ پژوهش و تحقیق به فعالیت لاکچری تبدیل شده است!
🗓 سهشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی ایران از نشست «پژوهشهای اجتماعی و موانع سیاسی» با حضور جامعهشناسان (مقصود فراستخواه، حسن محدثی، سید جواد میری و #احمد_بخارایی) در انجمن جامعهشناسی ایران (گروه مسائل و آسیبهای اجتماعی) | منتشرشده در شمارهی ۷۵۵۱، سهشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش
بخشی از گفتههای احمد بخارایی:
… معضل پژوهش و مسائلی که گریبان #دانشگاه را گرفته نمیتوان نادیده انگاشت، وقتی صحبت از موانع #پژوهش در ایران به میان میآید، مشاهده میشود که برخی افراد و متخصصین و نقادان به سطح تحلیل «میانه» سوق پیدا میکنند و انگار از وسط راه معضل را میبینند و سپس به تدوین و تبیین مینشینند و مثل همیشه بحث حمایتهای مالی یا مسألهی تجهیزات و امکانات مطرح میشود و حتی در این زمینه معضل ضعف #مدیریت و مسألهی بیارتباطی مراکز پژوهشی یا حرف از نبودن اشتراک بین محورهای پژوهشی با سیاستگذاری هم مطرح میشود، لذا مشاهده میکنیم که از «کنشگر خلاق» در سطح خرد و الزامات ساختاری آن در عرصهی پژوهش سخنی به میان نمیآید، چرا یک #پژوهشگر در یک #جامعه آنطور که باید و شاید از #خلاقیت برخوردار نیست؟ هدف این است که رابطه بین پژوهشهای اجتماعی و به دنبال آن #موانع_سیاسی در سطح کلان در این نشست تحلیل شود، بهطور کلی روند تحولات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در جامعه با روند پژوهش همسو نیست و گاه ضدیت دارد و شاهد کمارتباطی و گاهی بیارتباطی بین سیاستگذاری و پژوهشهای اجتماعی هستیم. محرمانه تلقیشدن برخی #مسائل_اجتماعی و پشتکردن به نتایج تحقیقاتی که از سوی پژوهشگران مستقل انجام میشود و گاه حبس آنان از مسائلی است که ریشه در #ساختار_سیاسی دارد …
| پخش رسانهی این نشست:
صوت | ویدئو
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 سهشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی ایران از نشست «پژوهشهای اجتماعی و موانع سیاسی» با حضور جامعهشناسان (مقصود فراستخواه، حسن محدثی، سید جواد میری و #احمد_بخارایی) در انجمن جامعهشناسی ایران (گروه مسائل و آسیبهای اجتماعی) | منتشرشده در شمارهی ۷۵۵۱، سهشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش
بخشی از گفتههای احمد بخارایی:
… معضل پژوهش و مسائلی که گریبان #دانشگاه را گرفته نمیتوان نادیده انگاشت، وقتی صحبت از موانع #پژوهش در ایران به میان میآید، مشاهده میشود که برخی افراد و متخصصین و نقادان به سطح تحلیل «میانه» سوق پیدا میکنند و انگار از وسط راه معضل را میبینند و سپس به تدوین و تبیین مینشینند و مثل همیشه بحث حمایتهای مالی یا مسألهی تجهیزات و امکانات مطرح میشود و حتی در این زمینه معضل ضعف #مدیریت و مسألهی بیارتباطی مراکز پژوهشی یا حرف از نبودن اشتراک بین محورهای پژوهشی با سیاستگذاری هم مطرح میشود، لذا مشاهده میکنیم که از «کنشگر خلاق» در سطح خرد و الزامات ساختاری آن در عرصهی پژوهش سخنی به میان نمیآید، چرا یک #پژوهشگر در یک #جامعه آنطور که باید و شاید از #خلاقیت برخوردار نیست؟ هدف این است که رابطه بین پژوهشهای اجتماعی و به دنبال آن #موانع_سیاسی در سطح کلان در این نشست تحلیل شود، بهطور کلی روند تحولات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در جامعه با روند پژوهش همسو نیست و گاه ضدیت دارد و شاهد کمارتباطی و گاهی بیارتباطی بین سیاستگذاری و پژوهشهای اجتماعی هستیم. محرمانه تلقیشدن برخی #مسائل_اجتماعی و پشتکردن به نتایج تحقیقاتی که از سوی پژوهشگران مستقل انجام میشود و گاه حبس آنان از مسائلی است که ریشه در #ساختار_سیاسی دارد …
| پخش رسانهی این نشست:
صوت | ویدئو
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
لطفاً بخوانید و در صورت موافقت، تأیید کنید:
| اعتراضنامه 👉
🗓️ شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۹ - لطفا بازنشر کنید تا علاقمندان، آگاه شوند.
| اعتراضنامه 👉
🗓️ شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۹ - لطفا بازنشر کنید تا علاقمندان، آگاه شوند.
Google Docs
اعتراضنامه
درخواست عام در دفاع از حقوق پژوهشگران در حوزههای علوم انسانی و اجتماعی خطاب به دستاندرکاران حوزهی پژوهش در نهادها
هیچگونه اطلاعاتی از شما دریافت و نگهداری نمیشود.
لطفاً بخوانید و در صورت موافقت، تأیید کنید.
هیچگونه اطلاعاتی از شما دریافت و نگهداری نمیشود.
لطفاً بخوانید و در صورت موافقت، تأیید کنید.