جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
3.83K subscribers
67 photos
20 videos
1 file
651 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
نوشتار ۱ (پنج‌شنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۶)

🔴 ریشه‌ی کاهش امید جای دیگر است.

📝 نقدی بر مقاله‌ی "۱۵ اصلاح پیش روی اصلاح‌طلبان" نوشته‌ی محمدرضا جلایی‌پور

📰 منتشر شده در روزنامه‌ی سازندگی، دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۶

🔹چندی پیش در روزنامه سازندگی متن سخنرانی آقای محمدرضا جلایی پور در همایش «امید اجتماعی» منتشر شد. از نگاه یک جامعه شناس که از نزدیک با مسائل و آسیب های اجتماعی ایران در ارتباط است، می توان به این سخنان نقدهایی را وارد کرد. نقد این سخنان، درخواستی بود که از سوی دکتر حمیدرضا جلایی پور (پدر ایشان) در کانال «تلگرام» ایشان مطرح شد. در نقد این سخنان، اجمالا می توان گفت این متن از قوت برخوردار نیست. علاوه بر این، آقای محمد رضا جلایی پور پنج علت را برای کاهش امید اجتماعی ذکر کردند که ضمن اشاره به آن ها، درباره ادله ارائه شده نیز نکاتی را مطرح می کنم.

🔸آقای جلایی پور علت اول کاهش امید را را «افزایش انتظارات» و ناشی از وعده های آقای روحانی دانست. درحالی که این یک علت درجه ۳ است، زیرا اگر روحانی انتخاب نمی شد اتفاقا نومیدی بسا افزایش می یافت. این نگاه به پدیده های اجتماعی، یک نگاه «واکنشی» است، درحالی که کنشگران در ایران، از آنجا که بالغ و اهل درکند، دارای کنش های معنادار هستند.

🔹ایشان علت دوم کاهش امید را بر وجود کمپین ها یا پویش های منفی دانست که این امر هم قابل بحث نیست. زیرا در ایران دارای ملاحظات امنیتی، اساسا ایجاد یک پویش با موانع جدی مواجه است. در این صورت، چگونه ایشان به وجود کمپین ها (اعم از منفی و مثبت) اشاره می کنند؟ شاید دوری طولانی مدت ایشان از ایران، باعث شده است که فضای ایران را از نزدیک رصد نکنند.

🔸آقای جلایی پور علت سوم را در این دیدند که «نومیدان، ایران را با جاهایی مقایسه می کنند که مع الفارق است.» در پاسخ باید گفت اتفاقا نومیدان ، ایران را با زمان گذشته در همین کشور مقایسه می کنند و اینکه اگر با یک روند آرام، اصلاحات ادامه می یافت اکنون کجا بودیم، اما حالا کجا ایستاده ایم؟ بنابراین نه تنها این قیاس مع الفارق نیست، بلکه قیاس با تاریخ خود است.

🔹از «ضعف بازوی رسانه ای» سخن گفتند. اما انصافا اصلاح طلبان، رسانه ها اعم از روزنامه، هفته نامه، کانال‌ها و سایت های بسیاری را در اختیار ندارند؟

🔶پنجمین علت مبهمی که آقای جلایی پور به آن اشاره کردند، «ضعف نهادهای امید» بود. ایشان بسیار کم به این موضوع پرداختند، درحالی که می شد بیشتر به آن توجه کرد. البته ترکیب «نهادهای امید» اساسا به لحاظ ادبی اشتباه است. این تازه آغاز بحث و همانی است که ما همواره گفته ایم؛ مبنی بر اینکه اصلاح طلبان یک بار بگویند اشتباه کرده اند و در بیرون از خود هم دنبال راه های اصلاح بگردند.

🔷در پایان نقد سخنان ایشان باید گفت، آنچه محمد رضای جلایی پور عزیز باید به عنوان دلایل و علل کاهش شدید امید در ایران به آن ها اشاره می کرد، موارد دیگری هستند که در اینجا، تنها به صورت کوتاه  آن ها متذکر می‌شوم و عبارتند از ۱ - بستر تاریخی، ۲- رانت جویی جناحی های دو سو و هویدایی آن، ۳- جلوگیری از «رویت پذیری» شهروندان در ایران اسلامی و درنهایت، ۴- وجود «کما»ی اجتماعی به جای هوشمندی اجتماعی در ایران، که پیامدش وجود ساختارهای ناکارآمد است.

🔶اکنون مساله این است که مردم، به عنوان مخاطبان دولت ها و جناح های سیاسی، به خوبی دلایل کاهش امید در ایران را می فهمند. زیرا در آغاز قرن ۲۱ آنان از شبکه های فراگیر اینترنتی تغذیه می کنند که منابع آنان را فراتر از منابع رسمی اطلاعات شامل می‌شود و به همین دلیل است که مردم از اصلاحات زیربنایی در ایران ناامید هستند. پیشنهاد می کنم با حضور آقایان محمدرضا و حمیدرضا جلایی پور یک نشست دیگر برگزار شده و هر یک مواضع خود را تبیین و با ادله از آن ها دفاع کنیم.

https://t.me/dr_bokharaei

http://blog.dr-bokharaei.com/2018/03/blog-post_68.html

#احمد_بخارایی #محمدرضا_جلایی‌پور #جلائی‌_پور #جلائی‌پور #روزنامه_سازندگی #نقد_اجتماعی #نقد_سیاسی #اصلاحات #اصلاح‌طلبان
❇️ دو عامل مهم در کم‌توجهی و نوع مواجهه‌ی نادرست با «کرونا» در ایران وجود دارد:
۱ـ ترجیح منافع فردی به منافع جمعی و
۲ـ رفتارهای کم‌تر عقلانی که در فرهنگ دینی ـ سیاسی‌مان ریشه دارد.

یکی از مصادیق این نوع کم‌توجهی‌ها، رفتن به سفر در روزهایی است که ویروس کرونا، تعقیب و تهدیدمان می‌کند …

🗓 چهارشنبه ۶ فروردین ۱۳۹۹

📰 گزارش روزنامه‌ی شهروند درباره‌ی بی‌توجهی مردم برای نرفتن به سفر در بحران شیوع #کرونا در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در پنج‌شنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۸

👈 پخش گزارش: (از دقیقه‌ی ۸)
👇 در پایین پست هم قابل پخش است.

«اگر با نگاه من هم‌سو هستید لطفاً ـ با درج منبع ـ بازنشر کنید.»

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ جامعه‌ی دوقطبی کینه می‌کارد، انتقام دِرو می‌کند!

🗓 شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۹

📰 گزارش روزنامه‌ی هم‌دلی از #خشونت فزاینده در #جامعه ناشی از توزیع نابرابر فرصت‌های اجتماعی و بازتولید آن در #عرصه‌ی_خصوصی تا #عرصه‌ی_عمومی در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۹، شماره‌ی ۱۶۰۴

👈 نمایش گزارش

| نکته |

عزیزان متعهد و دل‌سوز در دانشگاه‌‌ها و اهالی #مطبوعات و #رسانه در داخل و خارج و ای همه‌ی #منتقدان در عرصه‌ی #فرهنگ و #هنر

در گفت‌و‌گویی که امروز با روزنامه‌ی «هم‌دلی» با عنوان «جامعه‌ی دوقطبی، کینه می‌کارد، انتقام درو می‌کند!» داشتم تا حدّی که یک #روزنامه ‌می‌تواند آزادانه منتشر کند سخن گفتم که جا دارد از گزارش‌گران و مسئولان روز‌نامه‌هایی که روزمره‌گی و مرگ تدریجی را بر‌نمی‌تابند و متعهد و پویا در این فضای بسته و خفقان‌بار، ایفای نقش می‌کنند تشکر کرد. در این گفت‌و‌گو که موضوع اصلی: «جلوه‌ها و پی‌آمدهای توزیع نابرابر فرصت‌های اجتماعی در ایران» است به اختصار به مواردی اشاره کرده‌ام که هر یک برخوردار از تجزیه و تحلیل تفصیلی است که سزاوارند همه‌ی ما به جدّ به آن‌ها بپردازیم. در این مصاحبه ابتدا به «مصداق»‌های توزیع نابرابر فرصت‌ها در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در سه سطح خُرد، میانه و کلان اشاره کردم از جمله:

۱ـ در بخش ساختار حقوقی به تضاد‌های مندرج در مواد ۲۴ و ۴۷ با ماده‌ی ۲ در #قانون_اساسی،
۲ـ انحصارطلبی دو گروه #اصلاح‌طلب و #اصول‌گرا در ساختار سیاسی،
۳ـ توزیع نابرابر فرصت‌ها در رسانه‌ی ملی و جریان اطلاع‌رسانی،
۴ـ #تبعیض در مواجهه با قومیت‌ها،
۵ـ تبعیض در توزیع فرصت‌ها در میان اهالی هنر و #سینما،
۶ـ تبعیض در توزیع امکانات بانکی و سرمایه‌ای،
۷ـ تبعیض در استخدام‌ها.

پس از آن به «پی‌آمدها»ی توزیع نابرابر فرصت‌ها اشاره کردم از جمله:

۱ـ #فرار_مالیاتی معادل حداقل دو برابر بودجه‌ی سالانه‌ی وزارت آموزش و پرورش،
۲ـ #مشارکت ناقص مردم در امور سیاسی از جمله آخرین #انتخابات_مجلس در اسفند ۹۸ با کمتر از ۴۰ درصد افراد واجد رأی و از مشروعیت افتادن #مجلس کنونی،
۳ـ #مهاجرت تأسف‌بار و گاه تحقیرآمیز #مهاجران و #پناهندگان به خارج،
۴ـ دوقطبی شدن جامعه در امور اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی با شاخص دو طبقه‌ی محروم و برخوردار و بالاخره،
۵ـ نفوذ اثرات خانمان‌برانداز موارد مذکور به خانواده‌ها و رخ‌نمایی‌شان به صورت تنازعات درون‌خانوادگی. همه‌ی ما به ویژه اهالی رسانه در داخل و خارج موظفیم در قالب ارائه‌ی تحلیل‌های علمی و ملموس از اوضاع اجتماعی و زندگی روزانه و تهدیدات نسبت به جامعه (فراتر از جنبه‌های سیاسی با تحلیل‌های کلی و گاه تکراری) به صدایمان، پژواک بخشیم تا شاهد ارتقاء سطح «آگاهی» مردم باشیم هر چند در نظام ارتباطاتی نوین، بسا آگاهی مخاطبین بیش از ما باشد اما نیازمند عمق‌بخشیدن است چرا که: آزادی، بدون «عمق آگاهی»، به مسلخ می‌رود! و دوباره همین حکایت باقی خواهد‌ماند که: «اگر کینه کاشته‌شود، انتقام درو می‌شود!».

احمد بخارایی

| مشاهده‌ی متن مصاحبه

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۸)

🗓 دوشنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۰

پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفته‌ایم و «زیاد»، شنیده‌ نشده‌ایم!

بهار هزار و چهارصد

«#مرگ» کرونایی: «#آگاهی» اجتماعی!

🖋
#احمد_بخارایی | جامعه‌شناس

بمیرید بمیرید در این عشق (بخوانید: کرونا) بمیرید ـ در این عشق چو مردید همه روح پذیرید
بمیرید بمیرید و زین مرگ مترسید ـ کز این خاک برآیید سماوات (بخوانید: آگاهی) بگیرید

دیروز بود که یکی از روزنامه‌نگاران به دنبال اصرارش در روزهای قبل، دوباره در واتس‌اپ پیام داد:
او: سلام دکتر بخارایی عزیز. درباره‌ی یادداشت به نتیجه‌ای رسیدین؟ بالاخره لطف شما شامل حال من میشه؟
من: سلام. باور کنید چیز جدیدی به ذهنم نمی‌رسه که برای یادداشت مناسب باشه. مگر این‌که شما پرسش‌های جدیدی در مورد #کرونا داشته باشید.
او: بحث بیش‌تر حول محور افزایش ابتلا و مرگ به دلیل وجود کرونای انگلیسی هست و ادامه‌ی روند دورکاری‌ها و اعمال #قرنطینه و رعایت پروتکل‌ها توسط مردم.
من: می‌دونم. واقعاً این مطلب جدیدی نیست.
او: بله کرونا که همونه فقط با شدت بیش‌تر.
من: مطالب قبلی را می‌توانید تکرار کنید. باید پرسش جدیدی داشت.
او: محور یادداشتی که گفتن اینه: رفتار مردم در مواجهه با محدودیت‌های کرونایی.
من: می‌دونم چی در ذهن‌شون هست. پرسش‌های تکراری و کلی … هر وقت #دولت_ایران مانند #دولت_انگلیس ۸۰درصد درآمد ماهانه‌ی کسبه و دیگران را بدون استثنا به آن‌ها هر ماه پرداخت کرد آن وقت می‌توان با مردم از لزوم رعایت قواعد قرنطینه سخن گفت.
او: البته این درست نیست که همه‌ی تقصیرها رو گردن #دولت بندازیم مشکل جای دیگست متأسفانه و البته که مردم هم نباید دست به خودکشی بزنن.
من: دقت نکردید چی گفتم. از شکم گرسنه یا از مردمی که در ناآرامی به سر می‌برن نباید انتظار داشت که در خانه بنشینند.
او: بله یقیناً این هم درسته ولی می‌شه سر کار رفت و در عین حال پروتکل‌ها رو هم رعایت کرد.
من: خیر نمی‌شه. این حرف‌ها لاکچری است فکر می‌کنم.
او: البته تحریم‌ها کمر اقتصاد رو شکسته و مقصر اصلی دولت نیست.
من: علت #تحریم؟؟؟؟
او: اون از بالاتر از دولت آب می‌خوره، خودتون که در جریانین.
من: این دولت‌ها کارگزار آن مقام بالاتر بوده‌اند. جز این است؟
او: اینام موندن تو امپاس. دیگه چیزی به آخر عمر دولت نمونده ولی همونطور که میدونین با رفتن اینام هیچ اتفاق جدیدی نمیفته.
من: درسته، موافقم. به همین خاطر سال‌هاست که فریاد می‌زنیم از این نظام ایدئولوژیک، آبی گرم نمی‌شود. پس بهتر است با «مردن» دیگران، به خود آییم. پس کرونا کارکرد مثبت دارد …
او: چه کارکرد مثبت وحشتناکی!
من: در جامعه‌ای که به طور طبیعی نمی‌زاید، چاره ای جز سزارین توأم با خطر نیست.
او: چه جمله‌ی دردآور و چه مثال به‌جا و زیبایی، زیبا از نظر هم‌خوانی با اصل مطلب.
من: حالا باز هم علاقه‌مند هستید این مطالب را در روزنامه‌تان منتشر کنید؟
او: منم بخوام نمی‌شه. ای کاش روزی برسه که بشه ولی امر محاله.
من: شما اگر مسئول #روزنامه بودید منتشر می‌کردید؟
او: #اعدام نمی‌شدم آیا؟ حقایق رو باید گفت ولی خطوط قرمز این اجازه رو نمیده!
… و این بود گفت‌و‌گوی ما در واتس‌اپ.

| نتیجه:

۱ـ مردمی که تن به «#مرگ_اجتماعی» داده‌اند سهل است که تن به #مرگ_فردی هم بدهند. چو صد آید نود هم نزد ما است! فایده‌اش این است که اگر این مرگ‌های ناشی از ویروس کرونای امروز و ویروس‌های بعدی که در راه است هر قدر زیادتر شود و ما بیش‌تر بمیریم شاید دیگران بعدها بیش‌تر فکر کنند که «#نظام_حکم‌رانی» در تشدید تلفات، چه نقشی دارد و این پدیده، «آگاهی‌بخش» است.

۲ـ در «مرگ اجتماعی»، روزنامه‌نگارانش مجبور به کارهایی می‌شوند که به آن‌ها اعتقادی ندارند و نیز اگر بخواهند ایفای نقش کنند از عواقبش می‌ترسند. پس در جامعه‌ی ما، قبل از این‌که از کرونا بمیریم، مرده بودیم. باز می‌گردم به دو بیت بالا از مولانا که: بمیریم شاید آگاهی یابند!

تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.

| t.me/dr_bokharaei

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها:

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |